توقع از ستارههای استقلال بالاتر از این بازی سرد است و توقع از پرسپولیس بحرانزده فوتبال شناور نیست، همین موضوع هوادار پرسپولیس را امیدوار و هوادار استقلال را پر توقعتر به استادیومها میفرستد.
به گزارش مهر، دو اتفاق کاملا معکوس در استقلال و پرسپولیس در جریان است که شاید فوتبال ایران و تاثیرات روانشناسی و درخواست مردم را به نمایش میگذارد و توسط علوم انسانی و جامعه شناسان و حتی مدیران رسانهها باید ارزیابی شود.
استقلال صدرنشین است اما ناامیدی پخش میکند و تماشاگر ندارد، پرسپولیس در میانه جدول است اما هوادارانش امید دارند و تماشاگر هم هنوز دارد.
این دو اتفاق نماد جنگ رسانه در تمام دنیاست، افکار عمومی در واقع تاثیر پذیر و بسیار موثر هستند و شاید باید گفت با وجود همه پیشرفتها و تجربیات همچنان کسی که جنگ رسانهای را میبرد بازی نهایی را برده است و اگر نگاهی به دنیا هم داشته باشید جنگ سایبری و ماهوارهای و اینترنتی در اوج دوران خود به سر میبرند و همه سعی دارند افکار مردم را به سود خود برگردانند.
پرسش اما این است که چرا استقلال هوادارش را نا امید کرده و پرسپولیس با وجود آنکه بدتر نتیجه گرفته هنوز هوادار امیدواری دارد؟
دلایل مختلفی می توان برای این دو روند معکوس نوشت :
۱- در پرسپولیس نوعی عصبانیت به دلیل هشت سال قهرمان نشدن وجود دارد، نوعی مبارزه درونی مردم با خودشان، آنها که از مرحله غرولند کردن و شعار دادن عبور کردهاند و میخواهند باورشان را حفظ کنند که اسم پرسپولیس برای صدرنشینی کافی است، آنها دیگر توجهی به جایگاه این تیم در جدول ندارند و تصمیم گرفتهاند علاقه خودشان را حفظ کنند.
در استقلال اما چنین نیست و هوادار هنوز وارد مرحله شعار دادن نشده که بخواهد از آن عبور کند، استقلالیها با حضور در میان چهار تیم برتر آسیا و سه قهرمانی لیگ و حذفی ادعایشان حتی این صدرنشینی ضعیف و شکننده نیست.
۲- پرسپولیس بهتر از استقلال فوتبال بازی میکند، این را هم پرسپولیسیها میفهمند و هم استقلالیها، در واقع پرسپولیس با مهرههایی بسیار نا آشناتر و کم نورتر، بازی مدرن تری را انجام میدهند اما در استقلال چند مهره سرشناس در میدان هستند که بود و نبودشان معادل برد و باخت است و از هماهنگی و وحدت تیمی خبری نیست.
۳- پرسپولیس بازنده فصل نقل و انتقالات بود، همین موضوع توقع را از استقلال بالا برد و از پرسپولیس پایین آورد، افکار عمومی حالا پرسپولیس را در اولین فرصتی که بتواند تحسین میکند اما از استقلال توقع بالاتری دارد چون آنها بهترین تیم نقل و انتقالات شدند و نباید با ریز و درشت مساوی کنند.
۴- هر دو باشگاه تیم و رفتار رسانه ای ضعیفی دارند و حساسیت ایجاد نمی کنند، آنها بلد نیستند هیجان بسازند به عنوان مثال باید در این رابطه از فتح الله زاده و رویانیان نام برد که کری را به جایی میرساندند که کل جامعه دنبال نتیجه بازیها و دربی و ... بود اما در فاصله چند روز مانده به دربی تهران این روزها هنوز کسی از دربی حرف نمیزند، این برای هر دو تیم البته بد است و تماشاگر کش.
۵- باور مردم به مربی خارجی بالا و بالاتر رفته است، حتی اگر امروز استقلال خوب بازی میکرد باز هم استقلالیها دوست داشتند برانکو سرمربیشان بود و این را از حمایت هشتاد درصدی مردم از کیروش و همین برانکو میتوانید بفهمید. شاید امثال آریها، دنیزلی، استانکو، برانکو، بوناچیچ، کیروش و ... در این زمینه موثر بوده باشند.
نتیجه گیری:
باشگاهها باید افکار عمومی را بسازند و آن را به حال خود رها نکنند، همین پرسپولیس با وجود آنکه سالهاست قهرمان نشده اما دو سال قبل با رویانیان و شعارهایش چنان روحیه ای داشت که تصور میکردی صدرنشین بلامنازع است پس میتواند همین امروز هم کارها را درست جلو ببرد. استقلال هم با سکوت و اخلاق آرام مربی و مدیرانش با وجود صدارت اما شور قهرمانی در افکار عمومی نمیسازد و این مهم است به اندازه قهرمانی مهم است.