کد مطلب: 509565
مدیری که ارزش سهام یک شرکت را دو برابر کرد
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲۳ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۱۶:۵۹
سهم برخی از شرکتهای ما تا دو برابر هم افزایش یافته است. برای نمونه متانول از 900 تومان به بالای 2 هزار تومان رسیده است. البته بخشی از آن مربوط به تحولات قیمت نفت خام و بخش دیگر مربوط به مدیریت عملیاتی حرفهای و مدیر عامل آنجا است چرا که مدیر این بخش هم مقیم منطقه و هم از نیروهای پتروشیمی است که به صورت مامور منتقل شده است. کنترل سهام تاپیکو دست سهمگردانی و شرکت «صبا تامین شستا» است، بنابراین با توجه به منابعی که ناشی از کاهش هزینههای مالی و ... بدست آمده، افزایش سرمایه 3 هزار تا 3 هزار و 800 میلیارد تومانی خواهیم داشت که آثار آن را سال آینده خواهیم دید.
موارد بالا بخشی از گفتگوی محمد حسین پیوندی مدیر عامل تاپیکو با هفته نامه دانش نفت است . گفتگویی که در آن پیوندی از تاثیر مدیریت و نیروی انسانی در پیش برد اهداف یک شرکت و سود آوری گفته و در معدود دفعاتی است که عنوان کرده نیروی انسانی و مدیر توانمند نقشی در پیشرفت اهداف یک شرکت دارد . بخشی از گفتگوی پیوندی با این هفته نامه در زیر می آید :
سه وزیر مخالف حضورم در تاپیکو بودند
واقعیت این است که هنگام مطرح شدن بحث حضور من در تاپیکو، سه وزیر به دلیل شناختی که از من داشتند نظر مثبتی برای حضورم در این مجموعه نشان ندادند. شخص مهندس زنگنه هم اعلام کرد این تشکیلات شش ماه یک بار روسای خود را عوض میکند، مهندس نعمتزاده نیز اصرار زیادی داشت که بنده با همکاری دکتر معظمی یک بخش هیدورکربوری در ایدرو را فعالسازی نماییم که البته بنده مقاومت کرده و اعلام کردم دلم میخواهد چند سال را به طور مستقل کار کنم و جناب مهندس نعمت زاده بزرگوارانه تایید و قبول کردند. آقای وزیریهامانه که شناخت بسیار عمیقتری نسبت به بنده و اخلاقم داشت و رییس هیاتمدیره تاپیکو بود به من توصیه کرد به هیچ عنوان در این مجموعه وارد نشوم چراکه با اخلاقم سازگار نیست. ولی روزی که آقای دکتر نوربخش گفت منابع مالی اینجا حق بیمه مستمریبگیران سازمان تامین اجتماعی است و بنده قرار است برای جامعه بزرگ 40 میلیون نفری این سازمان کار کنم، این موضوع برایم جذاب بود و انگیزه خوبی برای حضورم در این شرکت شد.
هیچ شناختی از تاپیکو نداشتم
پیوندی ادامه داد : بنده در مرحله نخست به این نتیجه رسیدم که باید فکری برای آینده این هلدینگ کنم. وقتی که وارد تاپیکو شدم تقریبا میتوان گفت هیچ شناختی به جز اندکی اطلاعات که از طریق اینترنت و دوستان رسانهای کسب کرده بودم از این مجموعه نداشتم. در ابتدای حضورم فهمیدم به غیر از نفت، گاز و پتروشیمی، بخشهای حاشیهای مانند صنایع سلولزی، لاستیک و تایر، همچنین پتروشیمیهای بسیار فرسوده ولی تاریخی مانند پتروشیمی آبادان و ... در این مجموعه وجود دارد. در ابتدا متوجه شدم 840 نفر پرسنل شرکت چوکا به عنوان یک مجموعه بزرگ سلولزی در شمال کشور که بیشتر آنها نیروی کارگری هستند 5 ماه است حقوق نگرفتهاند و در حالت اعتصاب و تجمع نه تنها در داخل کارخانه بلکه در خیابانها به سر میبرند. احساس کردم راهحلهایی که در شستا و بین مدیران برای حل این مشکل ردوبدل میشد بر اساس بگیر و ببند بود در حالی که طبیعت بنده اینگونه نبود. نخستین اقدام بنده تلاش در جهت پرداخت حق و حقوق این کارگران بود و بر این اساس دو ماه از 5 ماه حقوق آنان پرداخت شد. بلافاصله خودم به منطقه رفتم و با کارگران و جامعه کارگری آنجا صحبت کردم و به آنها گفتم زمانی شما حقوق دارید که چرخهای این کارخانه بچرخد و رونق داشته باشد.
وی افزود : بنده معتقدم همه آدمها خوب و شریف هستند و مدیرعامل این شرکت نیز انسان شریفی بود ولی شرایط عملکرد وی باعث رسیدن کارخانه به این نقطه شده بود. همچنین در داخل کارخانه نیز عدهای مخالف و گروهی موافق وی بودند. با جمعبندی این موارد به تهران برگشتم و با خودم گفتم این سیستم نباید برندهای داشته باشد چراکه این به معنای بازنده بودن گروه دیگری میشد. بالاخره من بیش از 20 سال از عمرم را در کارخانه و 10 سال را در ستاد معاونت برنامهریزی پتروشیمی گذرانده و این شانس را داشتهام که با افراد بزرگی مانند آقایان زنگنه و نعمتزاده کار کنم. در زمان جنگ و بمباران نیز در جنوب کشور بودم و در همه مراحل پروژه پتروشیمی اراک شامل انتخاب دانش فنی، طراحی، مدیریت پروژه، مسئولیت راهاندازی فاز یک و بهرهبرداری آن حضور داشتم، بنابراین شناخت خوبی نسبت به نیروی کارگری دارم. شرکت چوکا زیرمجموعه یکی از هلدینگهای تاپیکو به نام هلدینگ سلولزی است و مدیرعامل این هلدینگ بالادست کارخانههایی مانند چوکا، کاغذ کاوه، کاغذ لطیف، حریر و ... قرار دارد.
برای حل این مشکل، مدیرعامل هلدینگ سلولزی را با حفظ سمت به عنوان سرپرست شرکت چوکا منصوب کردم و در همان لحظه بر اساس سیاستی که نباید بازنده و برنده وجود داشته باشد مدیرعامل کارخانه را به عنوان رییس هیات مدیره هلدینگ سلولزی قرار دادم یعنی احترام ایشان را حفظ کردم تا در کارخانه کسی احساس بازنده بودن نداشته باشد. به تدریج ظرف دو سه ماه بعد بدهی حقوق کارگران را تا پایان سال به صفر رساندیم کما اینکه شب عید گذشته برنامه ما این بود که تحت هیچ شرایطی در کل شرکتهای زیرمجموعه تاپیکو نباید کسی نه طلب حقوق و نه طلب عیدی داشته باشد و خوشبختانه این کار اجرایی شد. رفتهرفته با همکاری هیات مدیره خودمان، هیات مدیره شستا و ... مطالعه کردیم و حتی از مجموعه کاغذ مازندران نیز کمک گرفتیم.
این مجموعه متعلق به دهه 50 شمسی است و تکنولوژی بسیار قدیمی دارد و حتی جنگل شفارود که در آغاز فعالیت، نقش تامینکننده مواد اولیه را داشته از آن جدا کردهاند و همین موضوع باعث شده قیمت تمام شده محصولات و اختلاف بین ورودی و خروجی آن بالا باشد. خوشبختانه در حال حاضر کارخانه جان گرفته و در حال کار است ولی هنوز سودآور نشده است. مسئله دیگری که من با آن مواجه شدم تعیین اعضای هیاتمدیره شرکتهای زیرمجموعه بود. با بخشنامه اصلاح بخشی از مواد قانون تجارت که بر اساس آن هیچ کس نمیتواند در آن واحد در دو هیات مدیره عضو باشد، باید تعداد زیادی اعضای موظف و غیرموظف هیاتمدیره را برای مجموعه شرکتهای مدیریتی و غیرمدیریتی تاپیکو که حدود 70 شرکت هستند تامین میکردیم. در طول پالایش هیاتمدیره یک اصل را رعایت کردیم و ضمن جوانگرایی، آدمهای تحصیلکرده و با سوادی جذب کردیم که این موضوع کارایی هیاتمدیرهها را افزایش میدهد.
بنده هم شناختی نسبت به افراد این مجموعه نداشتم و تنها بازنشستگان صنعت پتروشیمی و نفت را میشناختم که البته در ابتدا مقاومتهایی در این زمینه وجود داشت ولی به تدریج این موضوع جا افتاد که افراد بازنشسته میتوانند به عنوان عضو غیرموظف به فعالیت بپردازند. در این راستا من باید حجم زیادی نیرو تامین و از سوی دیگر نباید از نیروهای پتروشیمی و نفت استفاده میکردم. در نتیجه متوجه شدم که حجم زیادی از نیروها را باید بر اساس توصیه بپذیرم. در نهایت دیدم در یک چالشی قرار گرفتهام که مسئولیت این آدمها با بنده است. بنابراین اعلام کردم هر کس که توسط شستا به عنوان نهاد بالادست معرفی میشود باید توسط مدیرعامل شستا و کمیته انتصابات تایید شود. اینها چالشهایی بود که در مقوله تنظیم کردن هیاتمدیرهها باید با آن مواجه میشدم. من به عنوان فردی که تولید حرف اول و آخر زندگیاش است و میفهمد که ثروت خود به خود و با رابطه خلق نمیشود بلکه با ضابطه و رعایت اصول ایجاد میشود، تمرکز خود را روی شرکتهای تولیدی که طبعا بیشتر، نفت، گاز و پتروشیمی بودند گذاشتم و به طور پیوسته به این کارخانهها سر میزدم.
نقش یک مدیر عملیاتی در افزایش دو برابری سهم یک شرکت
نتیجه اینکه امسال در بخش تولید، چند شرکت اصلی ما شامل خراسان، فناوران، ایرانول، پاسارگاد و غدیر در بخش نفت، گاز و پتروشیمی و حتی بارز افزایش تولید 20 تا 30 درصدی نسبت به سال گذشته دارند. البته این امر به معنای این نیست که سهم ما در همین حد است بلکه سهم برخی از شرکتهای ما تا دو برابر هم افزایش یافته است. برای نمونه متانول از 900 تومان به بالای 2 هزار تومان رسیده است. البته بخشی از آن مربوط به تحولات قیمت نفت خام و بخش دیگر مربوط به مدیریت عملیاتی حرفهای آنجا است چرا که مدیر این بخش هم مقیم منطقه و هم از نیروهای پتروشیمی است که به صورت مامور منتقل شده است. کنترل سهام تاپیکو دست سهمگردانی و شرکت «صبا تامین شستا» است، بنابراین با توجه به منابعی که ناشی از کاهش هزینههای مالی و ... بدست آمده، افزایش سرمایه 3 هزار تا 3 هزار و 800 میلیارد تومانی خواهیم داشت که آثار آن را سال آینده خواهیم دید.
راه اندازی پروژه پتروالفین در آینده ای نزدیک
پیوندی با اشاره به چالش پالایشگاه ستاره خلیج فارس گفت : ما به یکباره متوجه شدیم 49 درصد بزرگترین پروژه و کارگاه کشور یعنی تقریبا نیمی از یک پالایشگاه 360 هزار بشکهای متعلق به هلدینگ تاپیکو است. این پروژه به دلیل اینکه حدود 10 سال از عمرش میگذشت و مدیریتهای مختلف را تجربه کرده بود شرایط خاصی داشت و با پروژهای که امروز از صفر شروع شده و همه کارها دست خودمان است فرق میکند. در این پروژه هم تصمیمات خوبی گرفتیم و برای نمونه حدود 20 روز پس از آمدن بنده، انتشار 300 میلیارد تومان اوراق سلف در شهریورماه نهایی شد که با این اقدام پروژه پالایشگاه ستاره خلیج فارس تکان خورد. البته نقش وزیر نفت در پیشبرد و حرکت این پروژه غیرقابل انکار است و امیدوارم ایشان همچنان این نقش پیگیری و مطالبه خود را ادامه دهند. به هر حال فاز یک این پروژه به مرحله فعلی رسیده است. همچنین دو پروژه سنگین دیگر نیز در حال اجرا داریم که یکی پروژه مگاظرفیتی مرجان برای تولید متانول با ظرفیت یک میلیون و ۶۵۰ هزار تن است که از مواهب ماست و شرکت فناوران به عنوان زیرمجموعه این هلدینگ ۳۳ درصد در آن سهم دارد.
وی افزود : این پروژه در طول سال ۹۷ به عنوان یکی از نقاط شاخص بازار متانول در دنیا مطرح خواهد شد و یکباره ۵۰۰ هزار تن به تولید متانول مجموعه تاپیکو و یک میلیون و ۶۵۰ هزار تن به تولید کشور افزوده خواهد شد. همچنین ۱۷ درصد سهام پروژه پتروشیمی ایلام که توسط هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس اجرا میشود متعلق به هلدینگ تاپیکو است. از سوی دیگر مراحل فاینانس پروژه سیراف انجام شده و اخیرا با آقای صالحآبادی و ۷ عضو دیگر آن مجموعه ۸ پالایشگاهی، تفاهمنامهای با کنسرسیومی متشکل از چیودا ژاپن، هیوندای و دایلیم کره امضا کردهایم. این فاینانس جزو اعتبار ۸ میلیارد دلاری کرهجنوبی است که در اختیار ایران قرار داده خواهد شد. به زودی کار اجرایی پروژه پتروالفین فناوران هم که در ماهشهر است آغاز میشود که بر اساس آن قصد داریم متانول را به پروپیلن تبدیل کنیم. این پروژه نه تنها از دید بنگاه اقتصادی بلکه از نظر منافع ملی مورد تاکید و اصرار بنده قرار دارد چراکه کشور به شدت نیازمند پروپیلن است. بنابراین اینها مجموعه کارهایی بود که در طول اداره روزمره هلدینگ تاپیکو انجام شده است.
کلمات کلیدی : تاپیکو ، شستا ، پتروشیمی