داخلی صفحه سیاسی آرشيو يادداشت

۱۰

درباره رای سعید جلیلی

بخش تعاملی الف - محمد حسن فرشیدی

اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.

سعید جلیلی دبیر فعلی شورای عالی امنیت ملی، جوان ترین کاندیدای تایید صلاحیت شده انتخابات ۲۴ خرداد است که در سوابق وی ریاست اداره بازرسی و معاونت وزارت خارجه نیز دیده می‏شود. هرچند سوابق اجرایی این دیپلمات بلندپایه، از برخی از نامزد های احراز صلاحیت نشده به وضوح کمتر است، اما احراز صلاحیت این شخصیت سیاسی را از دو منظر می توان بررسی کرد. نخست آن که حضور شش ساله جلیلی در سمت دبیری شورای عالی امنیت ملی گرچه با فراز و نشیبهایی همراه بوده است، اما در مجموع عملکرد وی در این جایگاه از دید شورای محترم نگهبان از برخی شخصیت های پرسابقه نظیر مظاهری و سعیدی کیا مثبت تر ارزیابی شده است. دوم آن که با درنظر گرفتن احراز صلاحیت سعید جلیلی و حسن روحانی، دبیر اسبق شورای عالی امنیت ملی، می توان گفت که اعضای محترم شورای نگهبان برای دبیری شورای عالی امنیت ملی وزن شایان توجهی قائل شده اند. به هر روی، سعید جلیلی که در آخرین ساعات ثبت نام نموده بود، اکنون احراز صلاحیت شده است و خود را برای رقابت آماده می کند.

با عدم احراز صلاحیت سایر کاندیداهای نزدیک به طیف فراکسیون اصولگرایان مجلس نظیر لنکرانی و زاکانی، اکنون در این طیف سیاسی بر روی نامزدی جلیلی اجماع نسبی ایجاد شده است. با این حال وی راه دشواری را برای رسیدن به پاستور در پیش خواهد داشت. بررسی سوابق انتخابات گذشته نظیر انتخابات سال ۷۶ و ۸۴ نشان می دهد که نامزد نزدیک به دولتی که عمر ۸ ساله خود را به پایان می رساند، بخت چندانی برای تصدی ریاست جمهوری ندارد. از سوی دیگر تکثر کاندیداهای اصولگرا، به احتمال قریب به یقین مانع از اجماع اصولگرایان بر نامزدی جلیلی خواهد شد. در بهترین حالت اصولگرایان دارای دو نامزد نهایی در انتخابات خواهند بود که دو فراکسیون رهروان ولایت و اصولگرایان مجلس را نمایندگی خواهند نمود. این امر سبب خواهد شد تا رای اصولگرایان مانند انتخابات مجلس به دو قسمت شکسته شود که سهم سعید جلیلی در این بین، بیش از نیمی از آرائ اصولگرایان نخواهد بود. در این راستا ممکن است جلیلی با تکیه بر ویژگی های مثبتی نظیر ساده زیستی و نگاه ویژه به محرومین بتواند آرا نزدیک به جریان رییس جمهور فعلی را- که اغلب از طبقه محروم جامعه هستند- جذب کند. در این حالت گرچه بخت جلیلی برای پیروزی در انتخابات افزایش خواهد یافت، اما هنوز سبد رای وی برای رسیدن به نیمی از مجموع آرا ناکافی به نظر می رسد مگر آن که مشارکت انتخاباتی به طرز چشمگیری پایین باشد.

با توجه به موارد فوق، می توان گفت که نامزدی جلیلی، بیش از آنکه برای پیروزی در انتخابات جاری باشد، حرکتی با در نظر گرفتن اهداف دراز مدت است و شاید نیز با نیم نگاهی به انتخابات های آینده صورت گرفته باشد. یکی از اهداف نامزدی وی، همانطور که از سوی خود آقای جلیلی نیز مورد تاکید قرار گرفته است، زنده نگه داشتن گفتمان انقلاب می باشد که در دوره سازندگی و اصلاحات به حاشیه رفته بود . همچنین می توان گفت که نامزدی جلیلی و آرای قابل توجهی که کسب خواهد نمود پیام محکمی برای غرب و گروه ۵+۱ خواهد فرستاد تا در محاسبات خود به دقت عمل کنند. به هر روی گرچه جلیلی نسبت به سایر نامزدها از تجربه اجرایی کمتری برخوردار است، اما پتانسیل های بالقوه این نامزد انتخاباتی سبب خواهد شد تا فضای بیشتری برای بازی سیاسی در اختیار داشته باشد.