مناقشهها برای عبارت «آتش به اختیار» که در دیدار رهبر انقلاب با دانشجویان مورد استفاده قرار گرفت ادامه دارد. برخلاف آنچه برخی مدعی هستند، این عبارت از جانب افراد و جریانهای مختلف مورد استقبال و تبیین قرار گرفته است. صحبتهای هفته گذشته رهبر انقلاب در دیدار رمضانی با دانشجویان، جدا از بحثهای سیاسی حواشی غیرسیاسی هم با خود به همراه داشت که هنوز در فضای مجازی محل نزاع و بحث است.
رهبر انقلاب در این دیدار با اشاره صریح به ناکارآمدی بعضی دستگاههای فرهنگی و فعال نبودن این نهادها، دانشجویان را به فعالیتهای مستقل، خودجوش و بدون دستور از بالا دعوت کردند.
نکته قابل توجه آنکه ایشان از عبارتی که برای توصیف این وضعیت استفاده کردند که به محل بحث تبدیل شد. شاید بد نباشد که پیش از شروع بحث، اصل عبارات ایشان مرور شود:
«نگویید در دانشگاه دیگر نمیشود کاری کرد؛ شنیدم که بعضیها میگویند دیگر در دانشگاه نمیشود کاری کرد؛ نه آقا، در دانشگاه خیلی میشود کار کرد. شما تشکّلها هستید که در دانشگاه باید کار بکنید.
البته خطاب بنده به همه است؛ به همه آن هستههای فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سراسر کشور مرتّباً میگویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و بهقول میدان جنگ، آتشبهاختیار. در جنگ، قرارگاه مرکزی وجود دارد که دستور میدهد، اما اگرچنانچه رابطه قرارگاه قطع شد یا قرارگاه عیبی پیدا کرد، اینجا فرمانده دستورِ آتشبهاختیار میدهد.
خب شما افسرهای جنگ نرمید آنجایی که احساس میکنید دستگاه مرکزی اختلالی دارد و نمیتواند درست مدیریّت کند، آنجا آتشبهاختیارید؛ یعنی باید خودتان تصمیم بگیرید، فکر کنید، پیدا کنید، حرکت کنید، اقدام کنید.»
صدور جواز برای هرج و مرج!
این عبارت توسط برخی معاندان محل نزاع و سوء استفاده قرار گرفت. این دسته از افراد با تفکیک عبارت «آتش بدون اختیار» از بطن اصلی متن و بدون توجه به قبل و بعد متن، عبارتی که را ناظر به فعالیتهای فکری و فرهنگی استفاده شده را تعمیم عام دادند و برداشتهای شخصی و فردی خود را بهنام این عبارت سند زده و حتی آن را با ترور آقای سعید حجاریان یکسان دانستند.
تحریف نکنید!
در مقابل چنین تفسیر به رایهایی طیفی که نسبت به انقلاب و رهبری احساس تعهد میکنند سعی کردند با تشریح مبانی این عبارت، تأویل درست آن رابیان کنند.
دکتر سیدعباس صالحی معاون امور فرهنگی وزارت ارشاد که سالیانی را هم در قم به تحقیق و تحصیل و تدریس علوم حوزوی مشغول بوده است دربارهشان نزول این عبارات و مقصود اصلی رهبر انقلاب نوشت: «اقدام #آتش_به_اختیار در کلام و منطق رهبری، یعنی فعالیتهای فرهنگی خودجوش، غیر دستوری، اما در چارچوب قانون و اخلاق. از این واژه چماق نسازیم.»
حسین دهباشی، مستندسازی که در سال 92 هم با تیم تبلیغاتی حجتالاسلام حسن روحانی همراه بود و بعدها از وی زاویه گرفت در این مورد توییت میکند: «آنکه جملات قبل و بعدش را نشنیده و نخوانده تقصیری ندارد شما اما که میدانی منظور از #آتش_به_اختیار درواقع #خوداتکاییفرهنگی است چرا تحریف میکنی؟... رهبری گفته اگر میبینی وزارت ارشاد (که قرارگاه مرکزی فرهنگ است) در اولویتبندی امور هنری پرت است، خودت بنویس، بساز، بگو! میشود مخالف بود، تحریف چرا؟»
قدر آتش به اختیارها را بدانیم
حجتالاسلام احمد نجمی از دیگر فعالان فضای مجازی بود که نسبت به این موضوع واکنش نشان داد. او درباره این موضوع مینویسد: «اگر نگاهی به گفتههای 30سال اخیر رهبری داشته باشیم، تشویق جوانان به نقشآفرینی در همه عرصهها حرف اول را میزند. این دیدار هم با دانشجویان بود زمانی که از بیتحرکی سیاستگذاران فرهنگی و مسوولان انتقاد شد؛ رهبری این جملات را بیان کردند و برداشت من همان تشویق به نقشآفرینی جدی و معطل نماندن برای تصمیمگیریهای بسیار دیر و روند کند اداری کشور بود. هرکسی کمترین فعالیت فرهنگی را داشته باشد میداند اصلیترین آسیب فرهنگ در کشور عارضه گیروبندهای مهلک اداری است. مصداق سخنان رهبرمان همان جوانان فعال در زمینه کتابخوانی است که بدون معطل ماندن برای بودجههای دولتی و نیاز به آمار دادن، آستین بالا زدهاند و کتابخانههای مختلفی در مناطق محروم ایجاد کردهاند. قدر این «آتشبهاختیارها» را بدانیم.»
اصلاح ساختارها
دکتر مسعود معینیپور عضو هیات علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع)قم از دیگر افرادی است که نسبت به این موضوع واکنش نشان داده و سعی در تبیین آن داشته است.
او درباره این عبارت مینویسد: «روند شکلگیری انقلاب اسلامی و تأسیس و تثبیت جمهوری اسلامی را که مطالعه و بررسی کنیم، میبینیم حرکتهای خودجوش مردمی در قالب نهادها و تشکلهای قانونی و معین توانسته است در حرکتی طبیعی و برآمده از تکلیفمداری انقلابی موانع مختلف فرهنگی را از میان بردارد و آثار شایانی را به دنبال داشته است اما از وقتی ساختارها بر اهداف اصلی این تشکلها به بهانه تثبیت نظام بروکراتیک غلبه پیدا کردهاند اختلالات مجدداً آغاز شده و قفسهای آهنین گلوی آرمانها را فشرده است و منافع خصوصی دولتها بر آرمانهای جمهور اولویت یافته است.
به نظر میرسد رهبری با این فرمان آغاز یک انقلاب فرهنگی جدید برای اصلاح ساختارها را صادر کردند و اینکه جوانان مؤمن انقلابی متشکل و قانونمند دردها را بشناسند و برآمده از مبانی و در چارچوب قانون اساسی کمر همت به رفع مشکلات ببندند تا در روندی طبیعی، ساختارهای رسمی جمهوری اسلامی نیز اصلاح شوند.»
حجت الاسلام محمد رضا زایری نیز چنین نوشت:
دیدید اینجا هم لبنان است ؟
وقتی با نگرانی از شکافهای طبقاتی و اختلافات مذهبی و مشكلات اجتماعی و بحرانهای اخلاقی و... از ضرورت جستجوی راه حل برای آشتی و مسالمت میگفتم و مینوشتم برخی به طعنه و كنایه میپرسیدند: مگر اینجا لبنان است؟
وقتی با ترس از فاصله رو به افزایش گفتمانی موجود میان نخبگان و نسل جوان سخن می راندم و كوشش و تلاش همگانی را برای امنیت و آرامش آینده كشور ضروری میدیدم تا آتش کینهها شعله ورنشود، بعضی با استهزا میگفتند: فلانی خیال میکند اینجا لبنان است!
هر كسی جز من و شما نیز میتوانست در سالهای اخیر بنا بر شواهد و مشاهدات میدانی و تعقیب قرائن و مستندات رسانهای نسبت به اختلافهای اعتقادی و مذهبی نگران باشد و ضرورت مطالعه تجربههای كشورهای دیگر در ایجاد همدلی و وفاق ملی را درك كند و الگوگیری از جوامع دیگر در اجرای برنامههای تقارب و تعامل اجتماعی و درك متقابل و گفت وگو را لازم ببیند.
پخش ویدئوی ضبط شده تروریستها قبل از عملیات انتحاری در مرقد امام و مجلس شورای اسلامی، عمق كینه آنان نسبت به هموطنانشان را نشان داد.
این واقعیتی است كه نمیتوان از آن فرار و آن را پنهان كرد، ما با هم مشكل داریم و این كینه و بغض و اختلاف عمیق میتواند به بحرانی گسترده بیانجامد و اكنون آشكار شد كه اینجا هم لبنان است!
این مشكل نه با شعار و تعارف و سرود و كلیپ حل میشود و نه با برخورد شدید پلیسی و امنیتی بلكه كار عمیق و میدانی اجتماعی و برنامه ریزی درازمدت تربیتی و آموزشی میخواهد. مشكلات فراوان اجتماعی و اقتصادی مناطق مرزی و حاشیه شهرها از وضع كولبرهای كردستان تا فاجعه آب سیستان، نیازمند تأمل و تدبیر عملی و جدی و مسائل متعدد فرهنگی و مذهبی مناطق دارای تنوع و تكثر قومیتی محتاج تصمیمهای مبنی بر تعقل وحكمت است.
تصمیم صحیح و به جای رهبر فرزانه انقلاب برای پخش اذان اهل سنت از شبكه استانی كردستان (چند سال قبل) از این گونه تصمیمها و تدبیرها بود. تلاش دستگاههای ذیربط فرهنگی و امنیتی دركاهش نقش حماقت و نادانی تندروهای قم و مشهد در لعن و سب صحابه نیز از همین گونه تدابیر و تصمیمهاست.
هر جا اختلاف و تفاوتی باشد میتواند لبنان بشود، چه یك محیط اداری كوچك و چه یك خانواده كوچكتر! و امروز كشور ما نیز بیش از هر زمان دیگر لبنانی است كه به گفت وگو و آشتی و همراهی و تعامل سازنده نیازمند است. فقط باید به جای انكار واقعیت به دنبال راه حل بود!