کد مطلب: 505827
از رسانهها/ نگاهی تازه به سرانه کتابخوانی
زود بنشینید روی منبر خالی
مهدی فیروزان*؛ 8 شهریورماه 1396
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۸ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۰۹:۰۷
در افتتاحیه باشکوه باغ کتاب نشسته بودم، آبشاری از کلمات خوب درباره مطالعه، نوشتن، معرفت و توسعه سرازیر شده بود. اینکه مطالعه عامل پیشرفت است، اینکه جهل عامل عقب افتادگی است... در بزرگداشت کتاب و خواندن حرفهای بسیار خوبی زده شد. اما به عنوان کسی که حداقل 47 سال است که در حوزه کتاب کار میکنم احساس میکردم این حرفهای خوب مترجمی لازم دارد که تبدیل به برنامه عملی شود. یاد روزگار گذشته افتادم، اوایل انقلاب که در صدا و سیما و در جلسات طرح و برنامه تلاش میکردیم تا با کمک فیلمسازان، تهیه کنندهها و نویسندگان سازمان، یک برنامه و سریال موثر بسازیم. همیشه هم از جانب رجال متفکر و یا متفکر دینی گله بود که آقا بروید سریال خوب بسازید. باورتان نمیشود که بارها ما در این جلسات نشستیم و بحث کردیم که ترجمه خوب این حرفها به زبان برنامه سازی یعنی چه کار باید کنیم! با تهیه کنندهها و متفکرین جلسات گذاشتیم، سمینارها گذاشتیم. پرسیدیم شمایی که به عنوان یک شخصیت تبلیغی میگویید برنامههای سازمان باید خوب باشد یعنی دقیقا چگونه باید باشد؟ یعنی ما تبلیغ کنیم که دروغ نگویند، کار کنیم که اهل فعالیت باشند؟ گذشت داشته باشند؟ اینها؟ خب اینها را میساختیم. بعد به ما میگفتند که نه، اینها را که همه دارند، چیزی بسازید که خوب باشد. باورتان نمیشود من تا وقتی که از صدا و سیما بازنشسته شدم نفهمیدم خروجی و ترجمه این لغت خوب، به زبان رادیو و تلویزیون چه میشود!
حالا امروز هم مبحث کتاب همینطور است. در حالیکه به صحبتها گوش میکردم ناخودآگاه پرنده فکرم، این چهل و اندی سال را عبور کرد، چرخید و شرایط امروز را دید. به نکاتی رسیدم؛ آیا مطالعه و خواندن برای ما اصیل است یا کتاب؟ این سوال بزرگی است. اگر خواندن برای ما مهم است جامعه امروز، مشغول خواندن است. به نظر من میزان سرانه مطالعه امروز جوانان ایران اگر بالاتر از بسیاری از کشورهای پیشرفته نباشد قطعاً برابر آنها است. شما امروز در دست مردم شهر و روستا، جوانان مناطق مرفه شهر و مناطق غیرمرفه شهر، روستاها و شهرهای بزرگ، تلفنهای هوشمند را میبینید که روزانه بیش از سه الی چهار ساعت، سرها بر روی این تلفنها خم است و در یک فاصله کوتاهی هم همه عینکی شدند. به دلیل مطالعه! این تلفنها، گجتها و وسایل امروز سرانه مطالعه را در ایران بالا برده است.
به نظر من مطالعه باید برای ما اصیل باشد نه کتاب خواندن، چرا؟ زمانی که خط نبود معرفت چگونه منتقل میشد؟ به طور شفاهی. زمانی که کتابهای شفاهی نبود معرفت چگونه منتقل میشد؟ از طریق استنساخ نوشته میشد. کاتبانی بودند که شبانه روز کار میکردند و کتاب را تکثیر میکردند. روزگاری سخنرانیهای امام، استاد مطهری و بسیاری از بزرگان از طریق نوار کاست منتشر میشد و بعد نوار کاست از گردونه تولید حذف شد. آیا شنیدن پیام امام(ره) یا استاد مطهری، دکتر شریعتی، شهید بهشتی و امام موسی صدر هم از گردونه وسایل کسب معرفت حذف شد یا اینکه آن نوار تبدیل به سی دی شد، کما اینکه فردا سی دی هم حذف میشود. همه اینها روی اینترنت میرود. آیا هنوز میخواهیم بایستیم و از نوار کاست دفاع کنیم که تولید شود؟ اگر تکنولوژی شنیدن فرق کرد شنیدن است که برای ما اصالت دارد. به نظر من امروز این وسایل میزان خواندن را افزودهاند.
چیزی که همیشه از آن گله داریم از آن، این است که عادت مطالعه از جامعه رخت بربسته است. به نظر من ظرف این چند سال اخیر به شدت عادت مطالعه زیاد شده است. باید ببینیم جوانها چه مطالعه میکنند. آماری از کانالهای شخصی داشته باشیم. من حداقل بیش از 300- 200 کانال در دستگاهم دارم که فرصت نمیکنم همه را بخوانم. کانالهایی که دوستان شخصی من، دوستان دانشگاهی وخانواده من دارند همه را که نگاه میکنم 10 درصد مطالب خصوصیترین کانالها مطالب بیفایده است. 90 درصد یا یک قطعه زیبا است، یا یک خبر یا یک تجربه شخصی از دیدن یک حادثه است یا یک جوک است که یک مفهوم اجتماعی دارد. یعنی کشکولی که برای قدیم بود و علما جمع میکردند امروز شکل خود را در این کانالها بازسازی کرده است. شما امروز مردم را از خواندن کشکول شیخ بهایی بازمیدارید. امروز این کشکولها هستند که به عنوان کانالها و گروهها در حال فعالیتاند. پس خواندن اینها خواندن بیهودهای نیست و علم بی حاصل نیست.
من اینگونه میخواهم نصیحت کنم، اینگونه میخواهم راه حل دهم؛ ای نویسندگان! ای مصلحان! ای آموزش و پرورش! تمام کسانی که روزگاری حسرت میخوردید که عادت مطالعه رخت بربست، عادت مطالعه با سرعت زیاد بازگشت و با سرعت زیاد گسترده شد. امروز همه آنهایی که تلفن هوشمند دارند، در حال مطالعه هستند. 10 میلیون تلفن هوشمند در ایران کار می کند. یعنی 10 میلیون نفر اهل مطالعه داریم. ما به عنوان متولی، باید تولیدات معرفتی خودمان را هم در قالب کتاب، برای این که ماندگاری آن بیشتر است و هم در قالب این وسیله در اختیار نسلی که امروز تشنه مطالعه است قرار دهیم. اگر ما آن را پر نکنیم مطالب دیگر آن را پر خواهد کرد. اگر مطالب خواندنی جذاب، مفید و قابل خودنمایی روی این کانالها نگذاریم طبیعتاً خوانندههای ما به سراغ مطالب دیگر میروند، طبیعتاً جاهای خالی ما را روی این دستگاه کسانی دیگر پر میکنند.
یادم هست سرمقالهای که در سروش نوشتم با این تیتر که «ماهوارهها میآیند چه بخواهیم، چه نخواهیم». و ادامه دادم که سعی کنیم که هرچه بیشتر در ماهوارهها حضور داشته باشیم. من آن زمان خیلی فحش خوردم و گفتند که این حرف خودباختگی است. یادم نمیرود زمانی که آقای دکتر لاریجانی ریاست صدا و سیما را برعهده گرفتند به تمام مدیران ارشد و سفارتخانهها دستور دادند تا میتوانید روی شبکههای ماهوارهای ایستگاههای گوناگون را اجاره کنید.
ما چرا 15- 10 سال دیرتر وارد تعامل با تکنولوژی میشویم و 10 سال هزینه میدهیم که یک تکنولوژی را حذف کنیم و بعد شکست بخوریم و تسلیم شویم. الان این گجتها وتلفنها آمار مطالعه را بالا برده است و مردم به شدت مطالعه میکنند. نسل جوان هیچگاه در ایران اینقدر مطالعه نمیکرده است و سرانه مطالعه ما از بسیاری از کشورهای پیشرفته جلوتر است. امروز تولیدکنندگان محتوا باید خودشان را با چنین وسیلهای تطبیق دهند تا بتوانند مفهوم و محتوا را بدست نسل جوان برسانند. ناشر، باید شیوه ای را پیدا کند که آثارش را از این طریق ارایه دهد، همانند ایبوک. علمای دین شیوههایی را پیدا کنند که از این طریق پیامهایشان را به پیروان و مقلدینشان برسانند.
دانشمندان، استادان، علمای علمهای کاربستی از این وسیله استفاده کنند. البته من نمیگویم انحصاراً از این وسیله استفاده کنند، نه؛ منظورم این است که از همه وسایل دیگر مثل کتاب و مقاله استفاده کنند اما خودشان را هم با این وسیله تطبیق دهند. خواندن اصیل است نه کاغذ برای انتقال معرفت. برای ما کسب معرفت از تولد تا ممات توصیه شده است و مهم است نه به چه شیوهای این را به دست آوردن و بر چه چیز بدست آوردن! چه بر سنگ باشد، چه بر موج باشد، چه بر صفحه تلفن و چه بر روی کاغذ باشد. اگر صرف خواندن کاغذ باشد چرا تلویزیون جمهوری اسلامی امروز تکست دارد و مطلبش را آنگونه پخش میکند؟ برای اینکه خواننده دارد. خواهش میکنم باز هم جبهه گیری نکنید، باز هم معنایش این نباشد که ما داریم منفعل در مقابل تکنولوژی برخورد میکنیم. اتفاقاً من دارم بسیار با ابتکار عمل و با روحیه ارادی وارد این مبحث میشوم. من میگویم اینقدر تولیدکنندگان محتوا از این وسیله فاصله نگیرند که تولید کننده محتوای بیگانه روی آن بنشیند. شما بنشینید بر منبر خالی. نگذارید کسی دیگر بنشیند.
*فعال فرهنگی و مدیر عامل شهر کتاب
منبع: ماهنامه خیمه شماره 122
کلمات کلیدی : کتابخوانی
سرشان توی گوشی است؛ مطالعه نمیکنند! بیشتر گیم بازی میکنند! (4539393) (alef-15)