داخلی صفحه اجتماعی آرشيو خبر

زندگی هایی که با اسید سوخت

به گزارش روزنامه ایران، در این میان زنان و دختران در صدر قربانیان اسیدپاشی هستند که به طور عمده هدف انتقامجویی‌های مردان بیمار قرار می‌گیرند. مروری بر پرونده‌های اسیدپاشی‌های وحشتناک جهان نشان می‌دهد در بسیاری از آنها قربانیان به‌دلایل مختلفی مانند ازدواج‌های اجباری، نداشتن جهیزیه، رد درخواست ازدواج و... آسیب دیده‌اند. 

در بیشتر این موارد، اسیدپاش با انگیزه نابودی زندگی اجتماعی و فردی قربانی، او را هدف حمله قرار می‌دهد تا عذابی بدتر از مرگ را برایش به وجود آورد. اوج فاجعه اما زمانی است که قربانی حتی فرد مهاجم را نمی‌شناسد و تا پایان عمر نیز علت این حمله اسیدی مانند معمایی برایش باقی می‌ماند.هرچند نمی‌توان گفت که کشورهای پیشرفته از این جنایت هولناک مبرا هستند اما آمار کشورهای جهان سوم بویژه هند و بنگلادش در انتقامجویی‌های اسیدی به شکل هولناکی رو به افزایش است.

این در حالی است که با جدی شدن این معضل در سراسر جهان بویژه کشورهای جهان سوم مانند هند، با وجودی که در بسیاری از کشورها فروش اسید کنترل می‌شود اما هنوز دولت‌ها نتوانستند راهکار قانونی برای حل این مشکل ویرانگر پیدا کنند. نکته اساسی اینکه اکثر قربانیان اسید پاشی از قشر فقیر جامعه هستند که توان پرداخت هزینه‌های جراحی را ندارند و بیشتر آنها تا پایان عمر به انزوا می‌روند. در این گزارش بدترین اسیدپاشی‌های هند را مرور می‌کنیم.

دختری در آرزوی لباس پرستاری
«پریتی راتی» دانشجویی بود که قصد داشت روزی پرستاری کارآمد در ارتش هند شود اما تلخی روزگار سرنوشت دیگری برایش رقم زد. یک روز که پریتی به همراه پدرش در ایستگاه قطار بمبئی بود فردی ناشناس که صورتش را پوشانده بود، روی او اسید پاشید و فرار کرد. در این جنایت هولناک دختر جوان از ناحیه چشم، کلیه‌ها، مری و نای بشدت آسیب دید. پس از این اتفاق شوم آنچه بیش از سوختگی خانواده این دختر را آزار می‌داد این بود که هیچ کس نمی‌دانست او به چه گناهی هدف چنین حمله وحشیانه‌ای قرار گرفته است. پدر او می‌گوید: «در آن لحظات فریادهای پردرد ورنج دخترم را می‌شنیدم اما آنقدر شوکه بودم که نتوانستم واکنش مناسبی نشان دهم.» این درحالی است بود که دختر نگون بخت به خاطرشدت صدمات وارده جان باخت.»

 خواستگاراسیدپاش
«هاسنا»- 18 ساله- دانشجوی رشته رایانه بود که همزمان با تحصیل در مرکز خرید نرم افزار در «بنگلو» هم کار می‌کرد. خواستگار این دختر به نام «یوسف» که از کار کردن او در این مرکز خوشش نمی‌آمد بارها مخالفت خود را دراین باره اعلام کرده بود اما وقتی نتوانست دختر جوان را متقاعد کند با اسید به او حمله کرد. یوسف نقشه بیرحمانه‌اش را با اجیر کردن یک موتور سوار و در حالی که دختر مورد علاقه‌اش در حال عبور از خیابان بود، عملی کرد. «هاسنا» پس از این حمله بینایی‌اش را از دست داد، حفره بزرگی در سرش ایجاد شد، بخشی از لاله گوشش از بین رفت و به دلیل درصد بالای سوختگی بدنش حدود 10 سال در بستر بیماری و تحت نظر زندگی کرد. او در حال حاضر نیز بدون کمک دیگران قادر نیست از عهده کارهای روزانه‌اش برآید.

نوجوانی که نمی‌خواست به زور ازدواج کند
«لاکسمی» تنها 15 سال داشت که به‌دلیل جواب رد دادن به مردی که 17 سال بزرگتر از خودش بود زندگی‌اش به مرزنابودی رسید. 16 سال قبل وقتی این دخترراهی کتابفروشی بود از سوی خواستگارش هدف حمله اسیدی قرار گرفت. در این حادثه اسید کل صورت دختر نوجوان، گوش‌ها و چشم‌هایش و همچنین دست‌ها و قفسه سینه وی را بشدت سوزاند.پس از این حمله «لاکسمی»‌ 7 بار تحت عمل جراحی قرار گرفت اما همچنان نیاز به 4 عمل دیگر دارد تا بتواند چهره‌اش را از وضعیت هولناک اسید سوخته خارج کند. او که در نوجوانی با تجربه تلخ و دردناک اسید سوختگی روح و جسمش تحت تأثیر قرار گرفته می‌گوید: «ابتدا از مردم و جامعه فاصله گرفته بودم اما سرانجام تصمیم گرفته تا با مشکلات مبارزه کنم وبه همین خاطربه اجتماع برگشتم.»

حسادت به شهرت یک دختر
حمله اسیدی به دختر هندی در دهلی بدترین اسید پاشی تاریخ هند لقب گرفته است. «آنو موکارجی» در سال 2004 میلادی (17 سال قبل) به دلیل حسادت کارگر شرکتی در دهلی مورد حمله قرار گرفت. این کارگر پس از دستگیری ادعا کرد که انگیزه او برای این کار تنها حسادت به شهرت این زن بوده است. او در اعترافاتش گفت: «همیشه از این رنج می‌بردم که «آنو» بیشتر از من درآمد دارد و نمی‌توانستم این موضوع را تحمل کنم.» این حسادت کور برای همیشه زندگی دختر جوان را تحت تأثیر قرار داد. چراکه شدت جراحات وارده به صورت این دختر به حدی بود که دیگر کسی نمی‌توانست به‌صورت او نگاه کند. بینی او کاملاً از بین رفته بود و پزشکان مجبور شدند بینی جدیدی به او پیوند بزنند.

خشونت بیرحمانه مرد بیکار
بالاترین آمار اسیدپاشی در هند مربوط به حملات مردان به همسرانشان است. «مینا سونی» یکی از قربانیان همین خشونت هاست. این زن پس از 15 سال زندگی مشترک تنها به دلیل مسئولیت‌پذیری مورد خشم شوهر بیکارش قرار گرفت. مینا در 16 سالگی به خانه بخت رفت و شوهرش در فاصله کوتاهی از ازدواج کار خود را ترک کرد و بیکار در خانه نشست. به همین خاطر «مینا» تصمیم گرفت تا کار کرده و مخارج سه فرزندش را تأمین کند. اما این کار از سوی شوهر وی قابل قبول نبود! به همین خاطر این مرد تصمیم گرفت برای ادب کردن همسرش به او اسید بپاشد.این مرد یک شب و در زمانی که «مینا» در خواب بود، ظرف اسید را روی صورتش ریخت و سپس خودکشی کرد. این زن پس از اسیدپاشی با 75 درصد سوختگی دربیمارستان بستری شد. اما این اتفاق نه تنها مینا را از زندگی عادی دور نکرد بلکه اراده‌اش را قوی‌تر کرد تا بتواند زندگی‌اش را از نو بسازد.

او می‌گوید: «هربارکه مقابل آینه می‌ایستم می‌گویم هنوز زیبا هستم. این مثبت اندیشی کمک زیادی به من می‌کند. من قبل از این اتفاق نیز چاره‌ای جز کار کردن نداشتم. اما همسرم متوجه نبود که با خانه نشینی من فرزندانمان گرسنه می‌مانند. بعد از این حادثه نیز خداوند به من قدرت فوق‌العاده‌ای داد تا بتوانم دوره درمانم را پشت سر بگذارم ونزد فرزندانم بازگردم.»