سازمان نظامپزشکي کشور تنها چند روز پيش از مراجعهنکردن حدود ١١ هزار فارغالتحصيل رشته پزشکي براي دريافت شماره نظام پزشکي خود خبر داد و در توضيح علت آن اعلام کرد: «تعداد درخورتوجهي از اين افراد مهاجرت کردند و تعدادي ديگر نيز از پزشکان جذب حرفه پزشکي نشده و در واقع انگيزه لازم را نداشتند».
اين در حالي است که مدتي پيش نيز روزنامه «شرق» در گزارشي از مهاجرت ٣٠٠ برابري ميان فارغالتحصيلان پرستاري و پرستاران مشغول به کار در سالهاي اخير خبر داد. اين در حالي است که با اجراي طرح تحول سلامت، گمانها بر اين بود که اين طرح ميان پرستاران و کادر درماني کشور با استقبال زيادي روبهرو شود و هدف آن بود که با بالابردن انگيزه ميان تيم درمان رضايتمندي کادر بيمارستان و مردم افزايش یابد؛ اما با گذشت بيش از سه سال از اجري اين طرح دکتر ژاله عزتي، معاونت آموزشي-پژوهشي سازمان نظام پرستاري، در گفتوگو با «شرق» از پايينآمدن ميزان رضايت پرستاران از اجراي اين طرح گفت و به دلايل و مشکلات آن پرداخت. دلايلي که شايد بتوان تأثير آنان را به انگيزههاي آنچه به گفته مسئولان نظام پرستاري و نظامپزشکي تمايل به مهاجرت است، بررسي کرد.
بگذاريد ابتدا به پژوهشهايي بپردازيم که بحث رضايتمندي پرستاران را پيش و با اجراي طرح تحول سلامت بررسي کرده است. اگر بخواهيد از ميزان رضايت شغلي پرستاران بگوييد، اين رضايتمندي درحالحاضر چگونه است؟
ما مستند داريم که ٩٧ درصد از پرستاران از طرح تحول نظام سلامت بهشدت ناراضي هستند. اين مسئلهاي بود که از ابتدا چندين بار گفته و سپس تکرار شد و نهتنها از طرف ما بلکه از سوی بسياري از مسئولان قبلي وزارت بهداشت متأسفانه هيچ اقدامي صورت نگرفت.
طرح تحول نظام سلامت اگرچه در ابتدا بسيار خوب به نظر ميآمد؛ اما چون تمام ابعاد آن در اجرا در نظر گرفته نشد، از نظر ما يک کشتي به گِل نشستهشده است. سال گذشته ارديبهشت ما نقد واقعي نظام سلامت را در همايشي که سازمان نظام پرستاري برگزار کرده بود، انجام داديم و براي لوگوي همايش هم طرحي را در نظر گرفتيم که نشاندهنده کشتي است که نيمي از آن به گِل نشسته و نيمي همچنان سبز است. منظور ما از اين بخش به گِل نشسته مردم و پرستاران بودهاند. حال چرا مردم! از نظر ما وقتي خدمترساني به مردم با فشار و سختي روبهرو باشد، کيفيت لازم را نخواهد داشت. ما به تعداد کافي نيروی پرستار نداريم. ما فارغالتحصيل رشته پرستاري کم نداريم؛ اما بسياري از اينان مجوز استخدام بعد از فارغالتحصيلي ندارند. درحالحاضر بسياري از اين فارغالتحصيلان اقدام به مهاجرت ميکنند.
درباره اين مهاجرتها بيشتر توضيح ميدهيد؟
ما بسيار علاقه داريم که مهاجرت کمتر بشود؛ زيرا که ما خود کمبود پرستار داريم و اگر اين ناعدالتيها و فشارها از روي بچهها برداشته شود، اين پرستاران نميروند. تحقيقات ما نشان ميدهد مهاجرت پرستارها ٣٠٠ برابر شده. ميروند و تا جايي که اطلاع داريم، پس از رفتن بسيار باانگيزه هستند و با احترام و اخلاق زيادي در کشورهاي ديگر مشغول به کار میشوند.
بيشتر مهاجرتها در چه مقطعي است؟ پس از فارغالتحصيلي يا پرستاران مشغول به کار هستند که مهاجرت ميکنند، با توجه به آنکه به موضوع مشکل استخدام هم اشاره کرديد.
در تمام لايهها مهاجرت از ليسانس به بعد داريم. برخي بعد از فارغالتحصيلي و بسياري هم مشغول به کار هستند که ميروند. در هر دو مورد آمار مهاجرت بسيار زياد شده است. بسياري استخدام وزارت بهداشت نيستند. در بخش خصوصي يا به صورت قراردادي، ساعتي کار ميکنند و جذب نميشوند و بعد هم ميروند، برخي هم نميروند و جذب ميشوند؛ اما اوضاع را ميبينند و ميروند. وقتي پرستاري ميبيند همکار پزشک ٣٠٠ برابر او دستمزد ميگيرد، احترامشان را نگه نميدارند و حجم و فشار کار تا اين حد بالاست که ديگر جايی برای ماندن نميبيند، ميگذارد و ميرود.
سال گذشته ١٥ پرستار تحصيلکرده ما ضمن کار فوت کردند. همه آنها به دليل فشار کاري، کمبود نيرو و نياز شديد مالي مجبور هستند دو شيفت کار کنند. در عين آنکه نبود احترام لازم، اجبار براي ساعات اضافي کار و اين فشارها موجب شد تا هر دفعه در يکي از استانها يکي از پرستارانمان را از دست بدهيم. آخرين مورد نيز در استان کرمان بود که پرستار ٣٥ساله در بيمارستان به دليل سکته قلبي فوت کرد.
با توجه به اين فشارها و کمبود نيروي پرستاري که عنوان ميکنيد، دليل استخدامنشدن فارغالتحصيلان پرستاري از سوي وزارت بهداشت چه بوده است؟
درحالحاضر حدود ١٨٠ دانشگاه پرستاري در کشور داريم که هر سال تعداد زيادي دانشجوي پرستاري از آنان فارغالتحصيل ميشود؛ اما موفق به گرفتن مجوز نميشوند. شما اگر يک فراخوان براي جذب نيروي پرستار بدهيد، ميبينيد تعداد پرستاراني که دنبال شغل هستند، چقدر است؛ درحاليکه به جاي جذب آنان کمکپرستار استخدام کردهاند، به اين معنا که فردي را که داراي ديپلم يا حتي مدرک تحصيلي در رشتهاي ديگر است؛ اما به دنبال کار است، با وعده و قول و قرار وارد سيستم کار کردهاند و اين برخلاف آنچه است که در بالين انجام ميدهند. براي مثال خانمي که سه ماه دوره کمکپرستاري جهاد گذرانده بود براي استخدام به ما مراجعه کرد زيرا هزينههاي زيادي نيز براي تحصيل پرداخت کردهاند. هزينه دوره تحصيلي آنان نيز بالاست به صورتيکه در گذشته شش ميليون و در حال حاضر با کمکها و شکايتهايي که نظام انجام داد به سه ميليون تومان رسيده است. در هر حال اين خانم نزد ما آمد و گفت خواهرم پرستار است و گفته بود اين کتابهايي که ميخواني اساسا مربوط به کار تو نيست خيلي از شرح وظايف کمکپرستاري متفاوت است به عنوان مثال کار کمکپرستار مراقبت اوليه از بيمار است و مثلا تزريق انسولين را نبايد انجام دهد.
مشکلات اين طرح را چه ميدانيد؟
در طرح تحول سلامت بايد روي نيروها ارزيابي ميکرديم. ما نيروي پرستار کافي نداريم. از مريض پول کمتري گرفتند، درست اما آيا خدماترساني هم متناسب است. بخشي که ٤٠ مريض و دو پرستار دارد، چطور ميتواند خدمات پرستاري درستي انجام دهد، درحاليکه اين دو پرستار قبلا مسئوليت ١٨ نفر را بر عهده داشتند که آن هم باز با قوانين جهاني مطابقت نداشت ولي انجام ميشد. اما حال با اجراي طرح تحول سلامت (و افزايش بيماران در بيمارستانهاي دولتي) چطور اين پرستار ميتواند ٤٠ تا ٤٥ بيمار را تحت مراقبت و نظارت داشته باشد! بايد اول نيروي انساني را تکميل ميکرديم. اما وسط کار چه کردند آمدند فکر کردند کمکپرستار تربيت ميکنيم و وارد بيمارستانها ميشوند. اين خود معضل بسيار سنگيني پيش آورد. خيلي از اين کمکپرستاران زماني که براي کار وارد بيمارستانها شدند ديدند کارها بسيار تخصصي است و اينها در مورد انجام بسياري از آن، نميدانند و نبايد هم بدانند چون در درسهايشان نميخوانند. از نظر ما پيش از اجراي طرح تحول سلامت، نيروي انساني و حقوق آنان مثل تعرفههاي پزشکي تأمين ميشد، اما نشد در حاليکه کار پرستاران چندبرابر شده است. براي تعرفههاي پزشکي دو تا سهبرابر انجام شد ولي براي پرستارها يکسان ماند. براي پذيرش، تعداد تختها و مانند آن نيروي انساني بايد وجود داشته باشد؛ اما اتفاقي که افتاد اين بود که نيروي انساني پرستار ناديده گرفته شد و نتيجهاي که به همراه داشت نارضايتي ٩٧درصدي پرستاران از اجراي طرح تحول سلامت است.
ديگر آنکه کمکپرستار بايد يک پرستار مثل خودش باشد يعني به استاندارد جهاني رسيده باشد. اما طرح تحول سلامت نظام پرستاري را دچار چالش بسياري کرده است. در استاني بهياري بوده است که با مجوز از وزارت بهداشت چهار ميليون از افراد ميگرفت و آموزش پرستاري ميداد. هنوز هم به نظر ميرسد اين کار را انجام ميدهد. طرح تحول نظام سلامت چطور ميخواهد موفق شود وقتي نيروي تحصيلکرده پرستار ندارد. اين درحالي است که کشور ايران عضو شوراي جهاني پرستاري است و ميتوانيم طرح و مشورتهاي مناسب با کشورهاي جهان داشته باشيم.
آيا تحقيقات تفاوت ميزان رضايتمندي قبل و بعد از اجراي طرح تحول سلامت را نشان ميدهد؟
از اول اصلا رضايتمندي وجود نداشت و وقتي طرح تحول سلامت اجرا شد دستمزد پزشکان بهشدت بالا رفت اما سؤال من اين است که وقتي جراحي وارد اتاق عمل ميشود آيا به تنهايي ميتواند جراحي را انجام دهد! بعد از عمل چه کسي مراقبت ٢٤ساعته بيمار را انجام ميدهد! درحاليکه ما پرستار متخصص کافي نداريم. مورد ديگر هم تعداد نيروي انساني است که پيشبيني نشد در همين نظام پرستار مثلا براي شيفت شب، با ٤٠ تا ٤٥ بيمار دو نفر در بخش هستند، يکي پرستار است يکي بهيار است يا اصلا هر دو پرستار، اما کار به اين شکل است که يکي ميخوابد، يکي بيدار است و مدتي بعد ديگري ميخوابد و ديگري بيدار است. در اين ميان برخي ميگويند ساعت خواب را برداشتهايم ولي اين منطقي نيست و تنها زماني عملي است که تعداد شيفتها، ساعت کاري و حجم کار براساس استانداردها باشد.
در نتيجه به اعتقاد ما امکان اجراي طرح تحول سلامت به اين شکل نيست. اگر واقعا براي مردم داريم کار ميکنيم ضربه آن را هم مردم ميبينند. در نتيجه کمبود نيروي کار، فشار کاري سنگين و بار سنگين اعتباربخشي روي دوش پرستاران افتاد و چرا با جذب نيروي پرستاري مخالفت شد و چرا به جاي آنکه نيروي پرستاري را افزايش دهيم کمکپرستار را افزايش داديم!
تفاوتي هم در دستمزد کمکپرستار با پرستار هست؟
بله، بله مطمئنا دستمزد پرستار بالاتر است.
برخورد بيماران در بيمارستانها چگونه است؟
وقتي بيمار تنهاست و حتي اگر پولي را از اين جيب به آن جيب به بيمار رساندهاند هم اگر پرستار متخصص و به تعداد کافي بر بالين نباشد چطور ميتوانند راضي باشند!
بيماران از خدمات باليني اعتراض دارند و درست است. براساس استانداردهاي جهاني نيستيم يعني در ايران براي هر پرستار ١٥ بيمار است اما در استاندارد جهاني هر يك يا چهار بيمار يک پرستار مراقب دارد.
اگر بخواهيد نارضايتي پرستاران را به عنوان يکي از مهمترين نقاط ضعف طرح تحول سلامت عنوان کنيد، اين ضعف را بيشتر در چه ميدانيد؟
تفاوت حقوق پرستار و پزشک در ٩٩ درصد کشورهايي که حرف اول را ميزنند حداکثر سه برابر است اما در ايران بالاتر از صدها برابر است و گاهي فيشي که ٥٠٠ برابر بوده است هم داشتيم. اين درحالي است که بسياري از پزشکان ميآيند و ميگويند ما فقط حق ويزيت يا حق جراحي را ميگيريم و ميروند بعد همه کارها ميماند و پرستار. خب، در اين شرايط پرستار هم نميتواند همان حقوق هشت سال پيش خود را بگيرد، ولي حقوق همکار ديگر روي صد يا ٥٠٠ برابر باشد.
ناراحت اين است که خدمات پرستاري يکي از مهمترين نکات قبل و بعد از عمل است و نگران اين هستند که اگر حتي عمل به بهترين شکل هم انجام شود؛ اما پرستار متخصص در بالين نباشد، چه اتفاقي ممکن است بيفتد.
فکر نميکنيد خود وزير هم پزشک جراح هستند و اگر مسئله وجود داشته باشد ايشان هم با آن مواجه هستند؟
بله دکتر هاشمي يکي از پزشکان خيلي خوب کشور هستند و عمدتا هم فقط جراحي انجام ميدهند و پس از عمل کار را به سایر کادر درمان ميسپارند. اگر از ايشان هم بپرسيد که آيا حاضرند بعد از عمل کمکبهيار بهجاي پرستارشان برود و از دکولمان يا بيماريهاي عميق چشمي مراقبت کند، حتما ميگويند خير و حق هم دارند که بگويند خير! ما نيز همين را ميگوييم بايد حقوق پرستاران در طرح تحول سلامت مانند پزشکان در نظر گرفته ميشد.
با توجه به آنچه در خبرها هم ميآمد دکتر هاشمي در روز پرستار از پرستاران معذرتخواهي کرد و وعده پرداخت بدهيها را داد، آيا اين امر تاکنون که دولت در حال انتقال است اتفاق افتاده؟
اصلا پرداخت نشد و ضمن اينکه دکتر هاشمي دعوت نظام پرستاري را در همايش روز پرستار که حدود سه هزار پرستار شرکت کرده بودند، نپذيرفتند و تشريف نياوردند و ما جاي ايشان گل گذاشتيم و اسمشان را نوشتيم، درحاليکه خيلي از مسئولان پزشکي کشور حضور داشتند در نتيجه ما از اين قولوقرارها بياطلاع هستيم و فقط در جاهايي شنيده بوديم به برخي از پرستاران گفته بودند صبر کنيد ببينيم انتخابات چه ميشود!
آيا مسئله کمبود بودجه نيز وجود دارد؟
خير، چون بودجه وجود دارد، فقط تقسيم بودجه در ميان تيم درمان درست انجام نميشود و طبق قوانين بينالمللي حداکثر سهبرابر از بودجه تيم درمان حق جراح است و حال شما اگر ميخواهيد آن را پنج، شش برابر کنيد، مشکلي نيست؛ اما صد برابر ديگر کاملا غيرمنطقي است. درحالحاضر نيز مشکل همين تقسيم ناعادلانه است. بايد اين روزها وزارت بهداشت را بهعنوان وزارت کل پزشکان محترم کشور نام ببريم به اين دليل که کل بودجه در يک کلني جمع شده و مقداري که تفاوتي نکرده به پرستار يا آزمايشگاه و... پرداخت ميشود.
فشاري را که به تأمين اجتماعي وارد ميشود چگونه ميبينيد؟
اين اشکالي است که از طرح تحول سلامت وارد شده است و قبل از آن مشکلي نبود و البته ما نيز درباره افزايش بودجه صحبتي نميکنيم که باري بر دوش تأمين اجتماعي باشد يا بودجه جديدي تزريق شود، صحبت ما فقط توزيع عادلانه بودجه است.
درحالحاضر نظام پرستاري موافق ماندگاري کابينه بهداشت فعلي در دولت جديد است يا فکر ميکنيد بايد تغييراتي ایجاد شود؟
نظام پرستاري متفقالقول حامي روحاني بوديم و اگرچه انتظاراتمان در دولت يازدهم برآورده نشد و انتظارمان اين است با توجه به سخنرانيهايشان اين عدالت در بخش پرستاري هم در دولت جديد رعايت شود. ما شنيديم ايشان در سخنرانيهايشان دو بار اسم پرستاران را آوردند و از اين بابت خوشحاليم؛ اما به وزارت دکتر هاشمي براي مطالباتمان چندان اميدي نداريم.