توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 400291
زیارت عاشورا ، عهدنامه شیعه
سید مسعود شهیدی، 17 مهر 95
تاریخ انتشار : شنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۱۷:۰۴
زیارت عاشورا ، یکی از معتبرترین زیارات شیعه است و در اعتبار آن همین بس که تمامی علمای شیعه ، بدون استثناء ،  اصالت آن را مورد تأیید قرار داده و این زیارت را از امام محمد باقر علیه السلام نقل کرده اند .   به جز یک جمله ، که در برخی از منابع وجود دارد و در بعضی از منابع وجود ندارد ، متن زیارت عاشورا ، از سوی همه ی بزرگان شیعه ، با متنی یکسان مورد تأیید قرار گرفته .

http://mohebbinalhosein.ir/wp-content/uploads/ziyaratashura-600x393.jpg

 در اهمیت زیارت عاشورا  همین  کفایت میکند که بدانیم بزرگان ما بر اساس اسناد معتبر آن را حدیث قدسی می دانند  و  قرائت آن در هر روز در طول سال و در همه ی عمرو حتی در هر صبح و شام را مورد تأکید قرار داده و بسیاری از شیعیان به ویژه در ماه محرم ، با عشق و ارادت ، بر قرائت هر روزه ی آن مداومت دارند .

این تأکید ها سبب شده مجالس ویژه ی زیارت عاشورا همواره در گوشه و کنار شهرها برقرار باشد و شیعیان عاشق اباعبدالله (ع) ازاین  طریق ، کسب کمال و نورانیت وتقرب الی الله کرده ، به رفع حاجات نائل آیند . اما در زیارت عاشورا ، چه حقیقتی نهفته است که اینچنین مورد تأکید قرار گرفته و چنین جایگاهی یافته است . از یکسو   ، مصیبت عظمای عاشورا و حقیقت شهادت حسین ابن علی علیه السلام ، سنگین ترین مصیبت اسلام و سنگین ترین مصیبت در زمین و آسمان است  واین عظمت  ایجاب میکند همواره بیرق  این سوگ برافراشته و در اهتزازباشد  و یاد آن در خاطر مسلمانان زنده بماند . 

 با زنده بودن عزای حسین(ع)  ،  حق بودن اهلبیت پیامبر (ع) و باطل بودن بنی امیه ، در آن نقطه ی عطف تاریخی، که ازاصلی ترین استوانه های فرهنگ شیعه است ،در قلب ها  زنده و پا بر جا می ماند و از برکت این عقیده و از برکت این عزاداری ها و سوگواری ها ، عشق ، ایمان ، معرفت و بصیرت ، فزونی یافته و رستگاری دنیا و آخرت ، تضمین می گردد  . احادیث بسیار در عظمت زیارت عاشورا وجود دارد و بزرگان حوزه ها ، سخنان بلندی در تأیید و تجلیل آن بیان کرده و آن را از برترین عبادات شمرده اند   .

از سوی دیگر،این سؤال مطرح است که آیا زیارت عاشورا فقط اشاره به یک واقعه ی تاریخی در سال 61 هجری دارد ومحدود و منحصربه آن است و فقط فرصتی برای بهره گیری و فیض گیری معنوی و روحانی است ، یا ، افزون بر آن ، حاوی پیامها و آموزش هائی است  ، که مثل یک دانشگاه  میتواند در دورانهای بعد از سال 61 هجری هم  انسان های مستعد را  ، برای تشخیص وظیفه و انجام وظیفه  ، آموزش دهد ، حرکت دهد و هدایت کند.

 از  احادیث معتبر وسخنان صریح  مراجع و بزرگان  به سادگی می توان فهمید که عاشورا فقط یک واقعه ی تاریخی و محدود به یک زمان و مکان خاص نیست  و  درسها ، عبرت ها و دستور العمل های بزرگ آن ، برای همه ی  جامعه ی بشری و برای همه ی دورانهای تاریخی است که در صورت فهم آن حقایق  و عمل به آن ، حیات عزتمند و حیات طیبه  تضمین می شود . اما این درسها چیست که  عاشورا به بشریت می آموزد ؟

  پیام عاشورا را در مرحله ی اول  در کلام امام حسین علیه السلام باید جستجو کرد . اگرمفهوم  حدیث شریف  "  مَوْتٌ فی عِزٍّ خَیْرٌ مِنْ حَیاه فی ذُلٍّ " را که یکی ازمعتبرترین احادیث کربلا است ، اصلی ترین پیام عاشورا بدانیم ، بدون تردید  این معنا ، که در احادیث دیگرحضرت اباعبدالله  نیز تکرار شده  ، مسئولیتی بزرگ  برای همه انسانها و بویژه برای مسلمانان و شیعیان در همیشه ی تاریخ  تعریف می کند  .

 اگر زندگی شیعه ، همسو با پیام عاشورا باشد ،  هر لحظه از لحظات زندگی  عاشورائی و هر زمینی که بر آن گام می نهد ،  کربلائی است . عاشورا ، فقط یک تاریخ نیست ، یک فرهنگ است  . تردیدی نیست که هرگز روزی مثل عاشورای سال 61 هجری نخواهد بود ،و هرگز چنین روزی تکرار نخواهد شد  " لا یوم کیومک یا ابا عبدالله "  ، اما تردیدی نیست که پیام عاشورا و فرهنگ عاشورا ،  هر زمین و هر زمانی را شامل می شود واین حقیقت زندگی ساز را  با صدای بلند به هر جامعه و به هر انسانی ابلاغ می کند  که مردن با عزت ، برتر از زندگی با ذلت است .   عاشورا ی سال 61 هجری ، درخشان ترین  ، عالی ترین و الهام بخش ترین مصداق تحقق این پیام و قله ی رفیع این فرهنگ الهی است .
 پیام عاشورا ، پیامی است عام ، خطاب به همه ی انسانها در همه ی سرزمین ها و همه ی دوران ها تا کسی به بهانه ی قلت عِده و عُده  ، در برابر ستمگران و ابر قدرت ها زانو نزند ،  و امام حق را تنها نگذارد . شعار " هیهات من الذله "  فقط  شعار روز عاشورای سال 61 هجری نیست ، بلکه مشعل فروزانی ازدرخشان ترین  معارف دین خدا است که تا ابد  فرا راه بشریت ، نور افشانی میکند .همواره این وسوسه در دلها  بوده است و خواهد بود که برای رسیدن به امتیازات بیشتر  ،از امام و رهبر حق ، دور شویم ، از ابر قدرت ، امان نامه  بگیریم  ،و تحت  ولایت کافرانی  مثل یزید زندگی کنیم . در دنیای دیروز ودنیای  امروز ، از این گونه ،  بسیاردیده ایم و می بینیم و خواهیم دید .
 بسیاری از بزرگان ، سابقه داران ، عالمان و ستونهای جامعه ی شیعه  در کوفه ، از این نوع بوده اند و  طوق ذلت بار خیانت به امام ، و سازش با  یزید تا قیامت بر گردن آنها است .  این نوع زندگی توأم با ذلت ، اگرچه منافعی  و وعده وعید هائی هم دارد، ولی قرآن صریحاً فرمان می دهد و هشدار می دهد ." لاترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار "  .  اصل عزت طلبی در برابر ابر قدرت ظالم ، ستون خیمه ی فرهنگ قرآنی و فرهنگ شیعه است و عاشورا ، زیباترین و با شکوه ترین صحنه ی تجلی آن .

 اگر برخی از بزرگان ما بر این جمله ی معروف تأکید کرده اند که هر روز ، عاشورا و هر زمین کربلا است ، هرگز به این معنا نیست که واقعه ی دیگری هرچند ابعاد عظیم داشته باشد بتواند با واقعه کربلا مقایسه شود ، اما به این معنا هست که همواره انسانها مخاطب پیام کربلا و درمعرض انتخاب سرنوشت ساز  بین بیعت با یزید  یا بیعت با حسین (ع)  هستند ودر هر زمین و در هر زمان ،  جبهه ی یزیدی و جبهه ی حسینی گشوده است  .اگر درست بنگریم ، پهنه ی تاریخ ،برای همه ی انسانها ، بستر انتخابی بزرگ بین این دو جبهه  و این دو فرهنگ است و هر انسانی مخاطب دعوت  " هل من ناصر" حسین (ع) است . هرکس  مختار است به این ندا لبیک گوید و به جبهه حسین (ع) بپیوندد ، یا رو بگرداند و به ابرقدرت بپیوندد .

 در درون هر انسان و در درون هر حزب ودر درون هر گروه و قبیله ای، این دوگانه وجود دارد و راه سومی نیست وسراسر تاریخ ، حکایت این انتخاب ها و انتخاب کننده ها است  ،  بزرگانی همچون شهید مطهری به صراحت تأکید کرده اند که فرهنگ حسینی و فرهنگ یزیدی در تاریخ تداوم دارد و در هر زمان ، این دو ، رو در روی یکدیگرند و هنرشیعه بودن آن است که  بتوان در هر زمان و مکان ، با بصیرت و بینائی ،  حسین زمان خود را و یزید زمان خود را شناخت و وظیفه ی تولی و تبری را به شایستگی به انجام رساند . این ، تمام معنای شیعه بودن است .  بنا بر تصریح  بزرگانمان ، آن همه تأکید بر تبری از معاویه و یزید در زیارت عاشورا  ، در حالی که آنها هزار سال است مرده اند و خاک شده اند  ، به معنای تبری از فرهنگ معاویه و تبری از معاویه های زنده ی زمان حاضر است . مشکل امروزبرخی شیعیان ، این نیست که حسین (ع) و یزید سال 61 هجری را نمی شناسد  و در قبال آنها موضع ندارند ، بلکه مشکل اساسی این است که در مورد حسین و یزید زمان خود دچار عدم تشخیص و اشتباه در فهم و خطای در محاسبه شده  وعیناً مثل سال 61 هجری ، عمل می کنند .

مگرامروز جبهه ی باطل و جبهه ی حق پنهان اند و تشخیص آنها دشوار است ؟ با نگاهی بسیار عادی به صحنه ی جهان به سادگی می توان دریافت  که محور شرارت جهان و قطب استکبار بین الملل ومرکزیت سلطه  وقرارگاه اصلی دشمنی با اسلام و مسلمین ، امریکا است .  و دستهایش تا مفرق به خون ملت های آزاده و مسلمانان بیگناه و شیعیان ایران و عراق و نیجریه و بحرین و دیگر نقاط آلوده است .

 در خباثت و دنائت این شیطان مجسم ، همین بس که وزیر خارجه ی سابق و کاندیدای کنونی ریاست جمهوری امریکا ، خانم کلینتون ،  در کتاب خاطرات خود ، با افتخار می گوید داعش را من پدید آوردم و به 120 کشور سفر کردم تا حمایت آنها  را در قبال داعش جلب کنم . مأموریت اصلی داعش هم این بوده که  حکومت سوریه ، عراق ، ایران و یمن را در اختیار گیرد تا دیگر اثری از تشیع و بقاع متبرک شیعه و مرجعیت شیعه  باقی نماند.  این شواهد غیر قابل کتمان کافی است که هر شیعه ای  امریکا را یزید این دوران  بداند .

 از سوی دیگر امروز  مراجع بزرگ  شیعه در نجف و قم ، به صراحت و روشنی ، بر امامت و ولایت و رهبری حضرت آیت الله خامنه ای تأکید و تصریح  دارند و اورا ستون خیمه اسلام و حسین زمان ونائب حضرت ولی امر(عج) می دانند . دشمن نیز اورا ستون خیمه ی اسلام و مسلمین تشخیص داده و با تمام قدرت و از طریق هزارها رسانه و جنگ سخت و نرم ، در صدد هدم اوست .

 دوست و دشمن ،در این زمان ، امام حق و امام باطل  را شناخته وبه صراحت معرفی کرده و حجت را بر همگان تمام کرده اند  . چرا برخی از روشنفکران و سیاستمداران که مدعی تشیع و مدعی ولایتمداری اند  ، در باطل بودن و یزیدی بودن امریکا و اسرائیل  و حق بودن امام و رهبرعزیزمان تردید روا می دارند و تقابل این دو جبهه ی حق و باطل را که تداوم همان دو جبهه ی عاشورا است نادیده می گیرند   ؟ زیارت عاشورا ، تکلیف شیعه را تا ابد روشن کرده . باید هر روز و هر صبح و شام زیارت عاشورا را خواند و آن را تکرار کرد تا در کوران مناقشات و معاملات سیاسی پیام اصلی عاشورا فراموش نشود و در عمل اجتماعی ، انحراف پدید نیاید  . باید همه ، مطمئن شویم پیام عاشورا ، تبری ازاردوگاه یزیدیان و پیوستن به اردوگاه حسینیان ،در هر زمان و مکان  و با هر هزینه ای است  .

 زیارت عاشورا یک برنامه عملی است ، زیارت مؤمنان به ولایت الله و کافران به ولایت طاغوت  است  .شاید کسانی ، بر این سخن اشکال  کنند و بگویند جملات زیارت عاشورا ، فقط و فقط ، مربوط به سال 61 هجری است و مجاز نیستیم آن  را در مورد  دوران های دیگر به کار بریم  . آیا واقعا زیارت عاشورا و مفاهیم بلند  آن منحصر به گذشته است و، ارتباطی با متن زندگی و جامعه و نظام سیاسی امروز ما  ندارد   . پاسخ این سؤال را زیارت عاشورا داده است .  " یا ابا عبدالله ، انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم الی یوم القیامه " .   تقابل جبهه ی حسین (ع) و جبهه ی یزید ، تا قیامت ادامه دارد و محدود به سال 61 هجری نیست . در این فراز ، صحبت از جنگ و صلح است .
 حرب یعنی جنگ ،در این جمله ی زیارت عاشورا  با حضرت ابا عبد الله (ع) عهد می بندیم  که جبهه گیری  با دشمنان را تا قیامت ادامه دهیم  ، آیا این جمله ی زیارت عاشورا یک تعارف است یا یک پیمان با امام معصوم ؟ متن زیارت می گوید " عهد منی " است ؟ .  وقتی هر روز در زیارت عاشورا به درگاه الهی دعا می کنیم   " ثبت لی قدم صدق عندک مع الحسین و اصحاب الحسین " . واقعا چه چیزی را از خدا طلب میکنیم ؟  قدم صدق و ثبات قدم با حسین (ع) در این روز که ما زیارت عاشورا می خوانیم  ،  چه معنائی دارد ؟ .

 شاید بگویند منظور از قدم صدق با حسین (ع) ، قدم صدق در آخرت است و ارتباطی با امور دنیائی ندارد ، ولی  در زیارت قبر امام حسین (ع) تصریح شده   "قدم صدق عندک مع الحسین و اصحاب الحسین  فی الدنیا والاخره " .  یعنی  ، همین حالا در همین دنیا از خداوند ،  ثبات  قدم و قدم  صدق ، با حسین (ع) و اصحاب حسین(ع) را طلب می کنم . ثبات قدم  و قدم صدق  ،  ویژگی های اقدام عملی است ، این دعا و این عهد نامه ،در زمان ما ، در دوران غیبت ، چه معنائی دارد و برای تحقق  آن چه باید کرد ؟ آیا جز پیوستن  به جبهه ی حسینیان راهی دارد ؟.
 
وقتی در زیارت عاشورا دعامیکنیم و از خدا می خواهیم ما را خونخواه حسین قرار دهد " ان یرزقنی طلب ثارک " ،آیا منظورمان خونخواهی کردن  از همان قاتلان هزار و چهار صد سال قبل است که مرده اند و نابود شده اند ، یا خونخواهی کردن از " اتباعهم " ،و  ادامه دهندگان راه آنها و فرهنگ آنها  است ؟  وقتی حضرت ولی عصر (عج) پرچم خونخواهی حسین (ع) را بر می افرازند ، از چه کسی خونخواهی میکنند ؟
 یزید مرده است  ولی جبهه ی یزید و فرهنگ یزید الی یوم القیامه در طول تاریخ ادامه دارد  .  در تمام تاریخ ، معاویه ها و یزیدها بر سر راه بشریت کمین کرده اند وعمر سعد ها و شمر ها در صحنه اند .   آن شیعیانی که امروز از دوستی با امریکا و آشتی با این دشمن خدا و دشمن  ابا عبدالله (ع) دم می زنند ، وقتی در زیارت عاشورا با آن حضرت عهد میبندند که " عدو لمن عاداکم " و به خداوند عرض میکنند  "رزقنی البرائة من اعدائکم "  چه پاسخی برای وجدان  خود دارند  ؟
 
اگر بگویند منظور از اعداء همان اعداء هزار و چهار صد سال قبل است ، تصریح  "  الی یوم القیامه " را  و  " آخر تابع له علی ذلک " را چگونه پاسخ می دهند ؟. و اگر بگویند  امریکا و اسرائیل  دشمن خدا و دشمن امام حسین (ع) نیستند جواب واقعیات عینی روز را چه می دهند   ؟ آنها که خیال  دوستی با امریکا و اسرائیل را در سر می پرورانند ، و چهره ی کریه امریکا را برای مردم  بزک می کنند ، آیا هنگام خواندن زیارت عاشورا ، خود را یکی از  " اشیاعهم و اتباعهم و اولیائهم " نمی بینند ؟   .

 زیارت عاشورا نه فقط حاوی اصلی ترین عقائد دین اسلام و مکتب تشیع است ، بلکه دستور العمل زندگی سنی و شیعه ، در طول تاریخ است تا بتوانند با رعایت اصل تولی و تبری ، در مقابل ابر قدرت ها بایستد و با سربلندی و عزت زندگی کنند . همه باید  پرچم عاشورای حسین (ع) و پرچم برائت از یزیدیان را ،  تا هنگام ظهور ، در اهتزاز نگاه داریم و سال به سال آن را بر افراشته تر کنیم  تا   وسوسه ی غربگرایان ، نتواند تولای  حسین (ع) و حسینیان را کمرنگ ، و تولای ابرقدرت ها را جایگزین آن کند .  زیارت عاشورا این   متن کوتاه  دو صفحه ای ، بیش از بیست بار به حسین(ع) و اصحاب حسین(ع) که جبهه ی حق اند ابراز وفاداری و محبت میکند و بیش از بیست بار، لعن  و برائت از یزیدیان را تکرار میکند تا شیعه به اهمیت این تولی و تبری پی ببرد و دچار غفلت و اشتباه نشود وراه را گم نکند .
 با نگاهی به مصائب کنونی جهان اسلام و مصائب کنونی جامعه ی شیعه و انحرافات بزرگی که حتی برخی از بزرگان کشور ما در تشخیص حق و باطل و دوست و دشمن با آن روبرو هستند ، علت این  تأکیدها و تکرارها  معلوم می شود . در قبال جنگ تاریخی حق و باطل  ، همه مسئولیم .وقتی می بینیم برخی بزرگانمان پرچم دوستی و سازش با جبهه ی باطل را بر افراشته اند ، اگر در خانه ها بنشینیم و به شنیدن اخبار  اکتفا کنیم ، ما هم که دوست دار حضرت اباعبدالله  (ع) و دوست دار فرهنگ عاشورا بوده ایم جزء " الذین سمعت بذلک "  و الی الابد  مخاطب لعن های زیارت عاشورا خواهیم بود . باید عملا به خیمه ی حسین زمان خو بپیوندیم   .
 پیام عاشورا  ، بر خلاف آنچه شیعیان انگلیسی  یا برخی دوستان نادان داخلی  ترویج میکنند ، جنگ طلبی و ستیزه جوئی با اهل سنت  نیست ، بلکه استقلال طلبی و عزت خواهی در برابر امریکا و اسرائیل است . برائت طلبی از  ابر قدرت ها  است  . آنها که  ، امریکا را منشأ توسعه و پیشرفت تصور کرده ودست تولی به سویش دراز کردند و دل به وعده ی این دروغگو بستند ، امروز رانده از این جا و مانده از آنجا شده ، متحیر مانده اند  . اما این پایان راه نیست .
هنوز فرصت تمام نشده . راه  بازگشت از خیمه ی معاویه گشوده است ، اگر چه سخت است واز منافعی واز وعده هائی باید دل شست ، اما عزت ، آبرو و سربلندی دنیا و آخرت را در پی دارد . حرابن یزید ریاحی ، الگوی عملی و  زیبای  بازگشت از جبهه ی ابرقدرت  ، به سوی جبهه ی امام حق است . فقط ، توفیق  و ادب می خواهد .
 
شهیدان ، رزمندگان و مدافعان حرم   ، با آن قلب های صاف و پاکشان ، چه درک صحیح و روشنی از پیام عاشورا دارند ، چه آسان  آن را با زمان خود تطبیق  می دهند  و چه ساده و صمیمی ،" یا لیتنی " را  از کلام به عمل می آورند و با " قدم صدق "  راه تقرب الی الله را می پویند.
 
 
 
کلمات کلیدی : زیارت عاشورا
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.