کد مطلب: 460627
توکلی: هاشمی اگر بود جاخالی نمیداد
تاریخ انتشار : يکشنبه ۲۰ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۰۲
«فرض کنید که اگر یک روز یک حملۀ شدید نظامی به ما شود چقدر وجود هاشمی برای کشور مفید خواهد بود. این وقتها هر کسی نمیایستد. بعضیها جاخالی میدهند اما هاشمی اگر بود جاخالی نمیداد.»
ماهنامه اندیشه پویا در شماره ۴۱ خود با احمد توکلی، نماینده سابق مجلس گفتوگو کرده است. بخشهایی از این گفتوگو را با هم میخوانیم:
- پدر من سرودهای از ایرجمیرزا را همیشه در وصف من میخواند که گفته است: نشود منصرف از سیر فرنگ / این همان احمد لاینصرف است.
- من آقای هاشمی را از جهات زیادی قبول نداشتم ولی پیشکسوتی را خیلی مهم میدانم. معتقدم در هر صنفی باید پیشکسوتها محترم باشند. آقای هاشمی هم پیشکسوت بود. صریح نقدش میکردم اما حد ادب را رعایت میکردم چون میدانم که پیشکسوتها لنگر هستند و در بعضی فرازها و بزنگاهها تصمیمات مهم میگیرند. تلاطم که پیش بیاید نقش این آدمها معلوم میشود. فرض کنید که اگر یک روز یک حملۀ شدید نظامی به ما شود چقدر وجود هاشمی برای کشور مفید خواهد بود. این وقتها هر کسی نمیایستد. بعضیها جاخالی میدهند اما هاشمی اگر بود جاخالی نمیداد.
- آقای نیلی میداند که آقای مشایخی به عنوان مشاور آقای موسوی به هیات دولت میآمد. برای دولتی کردن شیرِ شتر تا جان آدمیزاد هم دلیل میبافت. آنقدر تند بود که ما دعوایمان میشد. یک بار همین آقای مشایخی به جایی رسید که اگر فرصت پیدا میکرد امام رضا را هم میداد دست بخش خصوصی و برایش نظریه درست میکرد. او آدم باهوشی بود. من نمیتوانم بپذیرم که نمیفهمیده دارد چه کار میکند.... آن تغییر فکر عادی نبود.
- آقای نیلی در یک مصاحبه جواب خیلی تندی به من داد. خلاصهاش این بود که شما بیسواد هستید. استدلالش این بود که یکی از رفرنسهای شما نئومارکسیست است. خُب باشد. من از ژورنال علمی نقل میکنم. نئومارکسیست باشد یا هر چیزی فرقی نمیکند.
- در مرداد ۹۲ دکتر نیلی ایمیلی به من زد و گفت که تو مصاحبهای کردهای و گفتهای که ما طرفدار اختلاف طبقاتی هستیم و من از تو نمیگذرم. در ایمیل نوشته بود تو قیامت را قبول داری و چرا این ها را به من نسبت دادهای. من هم برایش ایمیل زدم که من سنم از تو بالاتر است اما آن قدر پیرحواس نشدم که چیزهای بیربط به تو نسبت بدهم. میروم میگردم و دوباره میخوانم و اگر ببینم اشتباه کردم اصلاح میکنم. اما اگر تا آن زمان من مُردم و این کار را نکردم و احیاناً حق با تو بود، تو از من بگذر. نگذشتن چه فایدهای دارد. رفتم دوباره آن کتاب دکتر نیلی و متنی را که در نقدش نوشته بود خواندم دیدم که آن جملۀ مربوط به اختلاف طبقاتی را آن طور که من برداشت کرده بودم نگفته اما بدتر از آنی بود که من گفته بودم. برایش نامه نوشتم که آن جمله مربوط به اختلاف طبقاتی حرف تو نیست اما بقیۀ چیزها همان معنای حرف من است. گفتم اشکالی ندارد که شما این عقیده را داشته باشی اما کسی که این عقاید را دارد نمیتواند مشاور ارشد رئیسجمهوری باشد که به اجرای قانون اساسی قسم خورده. نامهام ۹ صفحه شد و برای دکتر نیلی فرستادم.
- مقالۀ آقای اباذری را که دربارۀ حلقۀ نیاوران نوشته خواندهام. اجمالاً حرف درستی زده و شرح ماوقع را خوب گفته است اما من اطلاعاتم کمی از او بیشتر است. مسئله این است که آدمهای جهتدار با رفرنسهای معینی تربیت میکنند برای تصرف ارکان تصمیمگیری دولت. من وقتی میبینم که آقای مشایخی در دولت آقای موسوی برای همه چیز تئوری دولتی کردن میریخت و یک دفعه اینطور میشود میفهمم که یک چیزی هست.
- هنگام راهاندازی سازمان «دیدهبان شفافیت و عدالت» به جریان مقابل التماس کردم اما نیامدند. از دکتر فرشاد مؤمنی، از دکتر راغفر و واعظ مهدوی و عباس شاکری خواستم که بیایند. باز هم بگویم یا کافی است؟ میدانستم که اینها آدمهای سالم و عدالتخواهی هستند و دستشان توی جیب مردم نیست. نیامدند برای این که بین دو طرف هنوز یخبندان سردی وجود دارد.
کلمات کلیدی : احمد توکلی + هاشمی رفسنجانی