نظر منتشر شده
۵
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 205006
و باز هم درباره بابک زنجانی
بخش تعاملی الف - سید محمود حق شناس
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۲ ساعت ۲۱:۵۹
ضمن تشکر از عزیزانی که در خصوص یادداشت اینجانب تحت عنوان "درباره بابک زنجانی" که در تاریخ سوم آبان جاری در سایت الف به چاپ رسید بنده را مورد لطف قرار داده و به اظهار نظر پرداخته اند، لازم

می دانم برای روشن شدن بیشتر مطلب توضیحاتی به شرح زیر ارایه کنم.

الف- در یکی از نظرات، عزیزی اشاره کرده بودند که در استفاده از عنوان کارآفرین بنده بایستی شرایط اجتماعی و معیارهای فرهنگی و ارزشی مورد احترام ایرانیان را لحاظ می کردم و چه بسا با این ملاحظات، بابک زنجانی شایسته نامیده شدن با چنین عنوانی نباشد. همین برادرمان در ادامه به عنوان مثال به مسایل خلاف شرع و تفاوت دیدگاه ها بین جامعه ما و جوامع غربی اشاره می کند. بنده با این دوستمان در خصوص تفاوت هنجارها و معیارهای ارزشی بین جامعه ایران و جوامع غربی کاملا موافقم و کاملا قبول دارم که مثلا نمیتوانیم هنرمندی را که معیارهای ارزشی و مثلا حدود برهنگی مورد تایید در شرع و عرف ما را رعایت نمی کند به صرف موفقیت در افکار عمومی غربی،موفق بدانیم. اما موضوع بحث ما در اینجا ثروت اندوزی از راه حلال است که نه در شرع و نه در عرف جامعه ما قید و بندی برای آن وجود ندارد و مادامیکه کسی مالی را از راه حلال اندوخته باشد و وجوهات شرعیه و حقوق دولتی مترتب بر آن را نیز پرداخته باشد، نه تنها نباید مورد اتهام و توهین قرار گیرد بلکه باید تشویق هم بشود. البته نمونه های تاریخی هم در این مورد کم نداریم و شاید بارزترین نمونه آن در فرهنگ ما، حضور و نقش حضرت خدیجه علیها سلام در پیشبرد سریع اهداف جامعه نوپای اسلامی باشد. آیا میتوان نقش و تاثیر بازرگانی ثروتمند و موفق را در تسریع و نشر وتوسعه اسلام در سالهای اولیه نادیده گرفت؟ به هر حال به نظر نمی رسد که مقوله ثروت و کارآفرینی تباینی با ارزشها و هنجارهای جامعه ما داشته باشد.

ب- عزیز دیگری مطرح کرده بودند که این شخص با کدام مدرک تخصصی و دانشی توانسته به چنین ثروتی دست یابد و بعد استیو جابز را به عنوان مثال از یک کارآفرین موفق آورده اند. در توضیح این مطلب باید گفت که از قضا همین استیو جابز معروف خودش در دوره دبیرستان درس را رها کرده و به دنبال علاقه اش رفته و در کل تحصیلات آکادمیک نداشته است! یا نمونه دیگر همین هنری فورد معروف است که از وی به عنوان پدر صنعت نوین اتومبیل سازی نام برده می شود. به جرات می توان گفت که اکثر قریب به اتفاق نوآوران وکارآفرینان جهان، در زمره فارغ التحصیلان دانشگاه های معروفی چون هاروارد و پرینستون و ... نمی گنجند هر چند که دیدگاه هایشان در همین محیط های علمی مورد تحلیل قرار گرفته و از ایده هایشان بهره گرفته شده است. به طور کلی رابطه مستقیمی بین مقوله کارآفرینی و تحصیلات عالی دانشگاهی وجود ندارد هرچند که بهره مند بودن از دانش روز مسلما می تواند در این راه، یاریگر و پیش برنده باشد.

ج- دوست دیگری به مقوله رانت اشاره داشتند و اینکه چرا از بین هفتاد و پنج میلیون ایرانی باید بابک زنجانی برای عملیات انتقال درآمدهای نفتی انتخاب شود؟ به نظرم این سوال خوبی است که باید شکافته شود. بهتر است ابتدا به مفهوم رانت نگاهی بکنیم. رانت به این معنی است که در شرایط برابر بدون هیچ دلیل قابل قبولی بین بابک زنجانی و من، بابک زنجانی را انتخاب و من را حذف کرده باشند. اگر چنین باشد حق اعتراض برای من وجود دارد و حتی می توانم با مدارک و مستندات از مسوولین وقت وزارت نفت به دلیل انتخاب جانبدارانه شان شکایت کنم. اما ببینیم تفاوت من و بابک زنجانی در این خصوص چیست؟ بابک زنجانی در زمانی که برای این کار انتخاب شد صاحب سهام چند بانک بین المللی با سرمایه در گردش چندین میلیارد دلاری بوده و از طرفی حاضر بوده در شرایط تحریم های بین المللی این ریسک را پذیرا شده و با خطر مورد تحریم قرار گرفتن و بلوکه شدن داراییهای خارجیش، برای یک شرکت طرف قرارداد صنعت نفت در هنگ کنگ حساب باز کرده و عملیات نقل و انتقال بانکی را علیرغم تحریم های بین المللی انجام دهد. حال سوال این است که آیا بنده امکانات لازم برای انجام چنین عملیاتی را داشته ام که رقیب بابک زنجانی باشم و حقم خورده شده باشد؟

د- باز دوست دیگری نسبت به لقب کارآفرین برای بابک زنجانی اعتراض داشته و فرموده اند "کارآفرین به کسی می گویند که در عرصه صنعت و تجارت دست به ابداع و نوآوری زده و از این طریق هزاران نفر را به کار گمارده باشد". در این خصوص باید گفت که با توجه به اطلاعات منتشره، بابک زنجانی در حدود هفتاد شرکت با بیش از هفده هزار پرسنل را مدیریت میکند که اگر همین عدد را در متوسط اعضای یک خانوار یعنی عدد چهار ضرب کنیم، معاش بالغ بر شصت هزار نفر از طریق وی تامین می شود! آیا این اعداد و ارقام نظر همین دوست عزیز را تامین نمی کند؟ بی نیاز از توضیح است که در حدود سه تا چهار برابر همین تعداد باید به صورت غیر مستقیم اشتغال داشته باشند!؟

البته همیشه راه برای بهبود و اصلاح باز است و چه بسا بتوان گفت بابک زنجانی با ثروت چندین میلیارد دلاریش می تواند در زمینه های پر بهره تری از احداث پاساژ و شیرینی فروشی سرمایه گذاری کند. هرچند همین فعالیت ها هم مذموم و ناپسند نیست، ولی صاحبان چنین سرمایه های عظیمی در دیگر کشورهای جهان به فکر به کار بردن سرمایه شان در حل مسایل ملی و یا حتی جهانی می افتند. مثلا اگر من به عنوان کارشناس بخش انرژی با سابقه چندین ساله در همکاری با شرکتهای بین المللی و آشنا بودن با دغدغه ها و مسایل این حوزه می خواستم به بابک زنجانی توصیه ای داشته باشم، پیشنهادم سرمایه گذاری در زمینه انرژی های نو، طراحی اتومبیل های الکتریکی بهینه و یا روشهای بهینه حمل و نقل با در نظر گرفتن ملاحظات زیست محیطی بود. با وجود نیروهای متخصص و توانمند در داخل کشورمان، از طریق احداث پارکهای فن آوری و اتاقهای فکر به نتیجه رساندن چنین طرحهایی کاملا عملی می باشد و بدون تردید ارزش افزوده این فعالیتها به مراتب از انجام کارهای تجاری عادی بالاتر است. در اینجا در پاسخ به نظر یکی از دوستان عزیزی که به تحصیلات دانشگاهی خود و نیافتن شغل مناسب اشاره داشت، باید گفت اینجا بهترین عرصه برای حرکت و شکوفایی است. اگر من و شما به عنوان دانش آموختگان دانشگاهی، موفق شویم در قالب تهیه طرحهای توجیهی، سودآوری بالاتر ایده و طرحمان را به صاحبان سرمایه نشان دهیم، کدام سرمایه گذار است که استقبال نکند؟!

در پایان لازم می دانم مراتب سپاس گذاری خود را از همه عزیزانی که با اعلام نظرات سودمندشان بنده را یاری کردند، اعلام نمایم.
 
کلمات کلیدی : سید محمود حق شناس
 
مهرناز
۱۳۹۲-۰۸-۲۲ ۰۱:۲۶:۲۹
سلام،
خیلی منصافه به نقد صحبت ها پرداخته نشده،
همانطور که مشخص است بابک از طریق واسطه ای که برای فروش دلار آن هم از طریق آشنایی با جناب نوربخش در زمان تصدی بانک مرکزی بدست آورده بود روزانه فکر کنم نزدیک به 17 میلیارد دلار را که سرمایه مملکت بوده در بازار بین صرافیها توزیع میکرده و 17 میلیون تومان در وقتی که دلار قیمتی حدودا 500 تومان داشته پورسانت دریافت میکرده، رانت یعنی این که چرا باید به واسطه رابطه شخصی اینچنین درآمدی کسب کند، معلومه در شرایط فعلی که او صاحب چند بانک در خارج از کشور است امکان مقایسه وجود ندارد، ولی ابتدای امر که اینگونه نبوده، البته خوب بابک سود خود را در این معاملات حساب کرده.

رانت یعنی این وقتی من به عنوان فارغ التحصیل دانشگاه شریف با طرح توجیهی که در سال 87 برای یکی از مسئولین شهرداری برای احداث آبنمایی پای قرارداد رفتم و هزینه اجرا و راه اندازی آبنمای ما 2 میلیارد تومان بود و در حالی که طرح شرکت ایتالیایی 14 میلیارد تومان بود مسئول شهرداری مربوطه به من گفت که 1 درصد این قرداد به او بابت بستن این قرارداد میرسد و درصورتی که با من قرار داد را ببندد ضرر خواهد کرد و لذا ترجیح می دهد که با ایتالیایی قرار داد ببندد و یا اینکه من نزدیک به 140 میلیون تومان به او بصورت دستی پول بدهم تا قرار داد با من بسته شود خیلی برام جالب بود که آن مسئول نا محترم سالها سنگ خدمت را نیز به سینه اش میزده (این خبر عین حقیقت بود).

ببینید این مسئله برای خیلی ها کاملا مشخصه و به امثال افرادی مثل بابک زنجانی و خیلی مسئولین مملکتی ما برمیگرده. که حقیقتا با انحصار و رانتی که وجود داشته توانسته اند ره هزار ساله را یک شبه رفته اند و سنگ خدمت به سینه هم می زنند. الان ساخت و ساز بابک زنجانی در آن خیابان شهرک غرب ظلمی بزرگ در آن منطقه خواهد بود، ساختمانی که او میخواهد بسازد حداقل به اندازه یک اتوبان 6 بانده ایجاد رفت آمد در آن منطقه خواهد ساخت و این درحالی است که خیابان آن منطقه یک خیابان 2 بانده معمولی هست که حتی در پاسخ به ترددات په پاساژ گلستان که کم پایین تر است با مشکل دچار است، چه کسی اجازه ساخت 29 طبقه تجاری و مسکونی را به بابک در آن منطقه داده، آیا این ظلم بزرگی به کسانی که میخواهند در آن ساختمان ساختمان شوند نیست؟؟؟ اهالی که جای خود دارند.

خواهشمندم به عنوان یک خبر نگار در مرحله اول هدفتان این باشد که انسانی به مسائل نگاه کنید و بعد یک خبر خوب را منتشر کنید.
متشکرم
باشد که در یک نفر اثر گذار باشد. (1773164) (alef-6)
 
علی
۱۳۹۲-۰۸-۲۳ ۰۷:۴۴:۳۹
حق با نویسنده محترم این نظر است. چرا که جناب بابک زنجانی در مرحله شروع با رانت شروع کرده است و در شرایط برابر با سایر ایرانیان، راه صدهزارساله را یک ثانیه ای پیمودانده شده است.
باشد که خداوند همه ما را بیامرزد و ببخشاید... (1774226) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۲ ۱۱:۱۸:۰۷
سرمايه گزاري در مورد انرژيهاي نو، خودرو الكتريكي و ....! از خنده روده بر شدم. مگه طرف عقلش رو از دست داده؟ (1773402) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۵ ۲۳:۳۳:۳۷
اتفاقآ عقلش خیلی خوب هم سر جاش هست. این بابا من وشما را جیگر فرض کرده اگر منعشان نکنند بعید نیست وادارمان کنند یکی یک گوش بلند روی سرمان بگذاریم. برای غارت اموال مردم حرفهایی میزنند که به عقل جن هم نمیرسد. اینها خوشون رو طلبکار هم میدونن که لطف کردن و مال ملت را بالا کشیدند. (1777910) (alef-13)
 
بهرام
۱۳۹۲-۰۸-۲۳ ۰۰:۳۵:۲۷
خوشبختانه بنده از مطالعه مطلب شما محروم بودم. خوشبختانه از این جهت عرض میکنم که هر سخنی که در آن نامی از غارتگران اموال عمومی لز جمله این جضرت زنجانی در آن برده شود، ازار دهنده و یادآور بلایی است که در 8 سال گذشته این بابا و همپالکیهای دیگرشان برسر این ملت آوردند. اما از فحوای کلام این یادداشت بنظر میرسد که جنابعالی از " کار آفرینی" ایشان تجلیل و در ادامه در بالا آورده اید که برای 60 هزار نفر نان آور بودند. اگر منظور سخنتان این است که بشدت متآسفم. اگر قرار باشد هر کس که توانست مالی را به یغما ببرد و با آن اقدام به سرمایه گذاری یا تولید یا کارخانه و یا هر کار دیگری بکند، عملکرد تاراج اموال مردم بخشودنی و بکار گماشتن کارگران دیگر با این توجیه که کار آفرین بوده ، تحسین برانگیز است ؟میدانید با پولی که ایشان و همپالکیهایش از خزانه کشور خارج و بخش عمده آنرا بخارج منتقل کرده و با بخش کوچکی از آن در داخل بقول شما " کار آفرینی" کرده ، چه سرمایه گذاری ملی از سوی دولت و ایجاد کار برای چه تعداد از مردم فراهم میشد؟ این با کدام منطق سازگار است که فردی در سن وسال این بابا ، بعد از کشمکشهای انقلاب و 8 سال جنگ تحمیلی، یکباره از راه برسد و با سوء استفاده از ناتوانی مدیران و رانت خواری و هزار و یک کاستی دولتی ، به غارت سرمایه ملی بپردازد و به زجمات دست اندرکاران جنگ و جوانان و اسرا و آزادگان و معلولان و شهدا و خلاصه به همه وهمه بخندد ؟ شما را نمیدانم اما بنده با هیچوجه زیر بار این دروغ بزرگ نمیروم که این ثروت سوپر کلان ، سالم و حلال بدست آمده. نه برادر عزیز با این طرز تفکر قبح این حرکت بسیار زشت را از بین برده و راهی را درست معرفی میکنید که از این به بعد هر کس بهر شکل که در توانش باشد، به غارت مال مردم مشغول شود و کسانی چون شما با " کار آفرین " خواندن آنها، زشتی و پلیدی ماهیت این عمل را لوث کنید. خواهشآ از این توجیهات نکنید که در آنصورت نه به اندازه آنها اما بهر شکل شریک خواهید بود. (1774126) (alef-13)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.