وضعیت عراق نزدیک به ۱۰ روز است که بواسطه اقدامات داعش حالت بحرانی به خود گرفته بطوریکه مراجع شیعی و سنی برای مقابله با این گروه تروریستی فراخوان داده اند. تحولات اخیر این کشور صرف نظر از ریشه ها و پیامدهای آن می تواند حاوی یک پیام مهم برای افغانستان باشد.
عراق و افغانستان دو قربانی اصلی طرح مبارزه با ترویسم آمریکا هستند که از سال ۲۰۰۱ و بعد از حمله به برج های تجارت جهانی، به اجرا گذاشته شد. ایالات متحده در آن زمان به بهانه مبارزه با القاعده و با همراه کردن تعداد دیگری از کشورهای غربی در ابتدا به افغانستان حمله کرده و سپس در سال ۲۰۰۳ میلادی به عراق یورش بردند.
حضور نظامی آمریکا در عراق عملا در سال ۲۰۱۰ میلادی و پس از آنکه دولت عراق به هیچ وجه حاضر نشد پیمان امنیتی با آمریکا را امضا کند به پایان رسید و نظامیان ایالات متحده این کشور را ترک کردند. در آن زمان مقامات آمریکایی و رسانه های این کشور در یکی از روش های خود برای متقاعد کردن مقامات بغداد برای امضای پیمان امنیتی مرتبا اعلام می کردند که در صورت خروج نظامیان غربی، عراق بار دیگر شاهد حضور گسترده گروه های افراطی خواهد بود.
اکنون و در سال ۲۰۱۴ نیز افغانستان تقریبا وضعیتی همانند عراق سال ۲۰۱۰ دارد، چون دولت فعلی مستقر در کابل حاضر به امضای پیمان امنیتی با واشنگتن نیست و کاخ سفید باید منتظر روی کار آمدن دولت جدید افغان ها بماند.
نظر به آنکه مشخص نیست رئیس جمهور آتی افغانستان چه رویکردی را در مورد موضوع پیمان امنیتی آمریکا اتخاذ کند، واشنگتن در حال حاضر در نوعی بلاتکلیفی به سر می برد و اگر نتواند تا پایان سال جاری میلادی این پیمان را به امضا برساند باید اغلب نیروهای خود را از این کشور خارج کند.
اما نگاهی به تحولات جهانی و استراتژی های بلند مدت آمریکا نشان می دهد که واشنگتن به هیچ وجه خواستار ترک افغانستان نیست. ایالات متحده تا کنون صرف نظر از هزینه میلیاردها دلاری در جنگ افغانستان شمار زیادی از نیروهای خود را در این کشور در مبارزه با طالبان از دست داده و با توجه به آنکه در مبارزه با تروریسم به موفقیت چشمگیری دست نیافته نمی تواند با دست خالی افغانستان را ترک کند.
افغانستان از جهات بسیاری برای آمریکا اهمیت دارد. نخست آنکه این کشور در نزدیکی دو رقیب اصلی ایالات متحده یعنی روسیه و چین قرار دارد و حضور در افغانستان یعنی آنکه واشنگتن از نزدیک می تواند تحولات داخلی این دو کشور را رصد کرده و در صورت امکان و نیاز برای آنها ایجاد مشکل کند.
آمریکا از سال ۲۰۱۰ میلادی استراتژی نظامی خود را از تمرکز بر خاورمیانه، به تمرکز بر آسیا تغییر داد و هدف از آن این بود که بتواند قدرت نظامی چین را محدود نماید. در این راه بدون شک افغانستان یک پایگاه بسیار مهم برای آمریکا محسوب می شود.
علاوه بر این موضوع، افغانستان با ایران، یکی از اصلی ترین مخالفان آمریکا در منطقه خارومیانه، هم مرز است و حضور در این کشور یک فرصت استثنایی برای ایالات متحده جهت تداوم بخشیدن به برنامه های ضد ایرانی خود فراهم می کند.
در کنار این موارد نباید چشم بر منابع غنی موجود در افغانستان که هنوز به مرحله بهره برداری نرسیده اند بست. از همین رو حضور در افغانستان از هر جهت برای آمریکا مهم است و واشنگتن نمی خواهد به هیچ وجه این فرصت را از دست بدهد.
با توجه به آنکه نیروهای بومی افغان در حال حاضر توانایی حفظ امنیت این کشور را ندارند آمریکا از مدت ها قبل اینطور تبلیغ می کرد که خروج نیروهای ائتلاف می تواند منجر به بازگشت ناآرامی ها به افغانستان شده و مجددا گروه های داخلی را برای تصاحب قدرت به جان هم بیاندازد.
اکنون وضعیت عراق و هرج و مرج ایجاد شده در این کشور بواسطه اقدامات داعش تبدیل به موضوعی شده که آمریکا با استفاده از آن می تواند بطور غیر مستقیم این پیغام را به کابل مخابره کند که خروج نیروهای غربی هزینه های زیادی برای افغانستان به دنبال خواهد داشت.
خروج از عراق موجب شد تا آمریکا در رقابت با ایران، تبدیل به یک بازنده واقعی شود و اکنون واشنگتن با توجه به این تجربه نمی خواهد کشور مهم دیگری در منطقه ای حساس را تقدیم به قدرت های رو به رشدی همچون چین و روسیه، هند و یا حتی ایران کند.