توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 189996
حرف هایی که هیچ یک از نامزدها جرأت گفتنش را ندارند
بخش تعاملی الف - حشمت گلزار
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۲۰:۱۵
سی و پنج سال از انقلاب اسلامی می گذرد و پس از فراز و فرود های فراوان و پس از رویش و ریزش ها وضعیت کشور در حال و هوای دهه پایانی خرداد ماه ۱۳۹۲ است و کمتر از یک هفته به یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری مانده، هشت نفر برای گرفتن سکان اداره کشور در هشت سال آینده نامزد شده اند.

اما مسئله ای در این هیاهوی نامزد ها برای جلب نظر مردم مغفول مانده است و آن اینکه آیا همه مشکلات امروز کشور از سوء تدبیر حاکمان نشئت می گبرد و ما مردم ایران نقشی در ایجاد یا گسترش این مسایل نداشته ایم؟

اگر نگاه وسیع تری داشته باشیم ریشه بسیاری از مشکلات امروز جامعه ما برخی از باور های غلطی است که سالهاست در فرهنگ ما ریشه دوانیده است.
ساده ترین مثال این باورها ارزشمند نبودن کار در جامعه است به گونه ای که عمله و حتی خدمتکار و یا کارگر و کشاورز اگر نخواهیم بگوییم نوعی ناسزا محسوب می شود (که می شود) حداقل کلمات کم ارزشی هستند. و به بیان صریح تر کار در جامعه ما واقعاً عار است.

جوانان امروز دنبال شغلی هستند که هم راحت باشد هم پردرآمد! رویای پشت میز نشستن و دستور دادن دارند. ولی از قبول مسئولیت هم فراری اند. حالا اگر نگوییم همه، لا اقل عده ی قابل توجهی از جوانان.

آن دسته ای هم که مشغول هستند چون جامعه برای فعالبت هایشان ارزشی قایل نیست. مترصد فرصتی تا از زیر این بار سنگین در بروند.

همین است که شاهد هستیم در یک پروژه ساده شهری مثل باز کردن یک جوب سر ریز شده یک کارگر کار می کند و سه نفر هم بالای سرش نظارت می کنند!
و یا در ادارات می بینیم باید طرح ریزی شود برای فعال کردن کارمندان!

یا پزشکانمان در مشاغل غبر مرتبط -به تخصصی که دارند- مشغول می شوند ولی حاضر نیستند از تهران به سایر نقاط کشور مهاجرت کنند.
مبلغانمان هم با انواع و اقسام کمبودها و مشکلاتی که در روستا ها و نقاط دور افتاده هست در قم مجمع شده اند.

به عنوان مثال دیگر رخت بستن ارزشی به نام قناعت از جامعه ماست، همین می شود که امروز روز همه از یکدیگر در بالا بردن سطح درآمدشان سبقت می گبرند تا به خیال خود به رفاه و آرامش برسند ولی غافل از اینکه این مسابقه را پایانی نیست.

همین می شود که پزشکان با وجود درآمدهای چند صد میلیونی ماهانه بازهم نرخ زیر میزیشان را افزایش می دهند. بازیگرانمان درآمد سالانه میلیاردی دارند و اثر در خور توجهی را هم عرضه نمی کنند. فوتبالیست هایمان به محض اینکه یک روز از موعد چکشان بگذرد توپ را به دروازه خودی می کوبند. تاجرانمان با وجود سودهای کلان بنجل ترین جنس های چبنی را وارد کشور می کنند. فروشندگانمان قیمت جنس خرید سال های گذشته شان را بر اساس قیمت دلار این ثانیه محاسبه می کنند. یا انبوه سازانمان که انبوه انداز شده اند. و تاکسی رانانمان در زیر باران به دنبال مسافران دربست هستند.و باز بسیار است از این مثال ها.

مسئله دیگر واقف نبودن برخی از افراد به ارزش جایگاهیست که در آن هستند. که منجر به بر باد رفتن سرمایه های کشور می شود.
یرای مثال اساتید دانشگاهی که با وجود این هزینه های هنگفتی که کشور در مراکز علمی صرف می کند.علمشان منفعتی به کشور نمی رساند.
دانش جویانی که مدرک جو شده اند و هزینه های عظیم کشور یرای آموزششان رانادیده می گیرند تمام هم و غمشان شده خروج از کشور.
یا بازیگران و مجریان و ورزشکارانی که خود را نامزد شورای شهر و مجلس می کنند و سرمایه عظیمی که به واسطه علاقه مردم کسب کرده اند را این گونه هدر می دهند.
یا خطیبانی که به واسطه حضور در صدا و سیما محبوبیت ارزشمندی در دل مردم یافته اند و آن را در حمایت از فلان کاندبدا هزینه می کنند.
مشکل دیگر جامعه امروزمان را می توان نداشتن امید به آینده و به عبارت توکل بر خدا دانست. انگار همه منتظرند اوضاع بدتر بشود. همین است که هر کالایی که در کشور اندکی گران می شود -بر خلاف سایر اقصی نقاط جهان- مردم برایش صف می کشند. حالا می خواهد مایع ظرفشویی باشد یا برنج و روغن!
و شاید به همین دلیل است که مردم پولشان را سکه می کنند و می گذراند زیر سرشان.
یادش به خیر در گذشته ای نه چندان دور صدا و سیمایمان چهارتا برنامه طنز هم داشت که در آن از جامعه انتقادکی کند ولی این روزها نگرانی از روی آوردن مردم به برنامه های پر رنگ لعاب ماهواره این جرأت انتقاد از مردم را از صدا و سیما هم گرفته و شاید یکی از مشکلات جامعه ما این باشد که چشممان به دهان اجنبی است.
و البته این ها حرف هاییست که در مکانیزم جامعه سالارانه به هیج وجه نمی توان از نامزدهای نازنین ریاست جمهوری انتظار داشت.
کلمات کلیدی : حشمت گلزار
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.