داخلی صفحه سیاسی آرشيو يادداشت

۱

احمدی نژاد با این کشور چه کرد و روحانی چه می کند؟

بخش تعاملی الف - علیرضا شیرین آبادی

اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.

چرا؟دلیل خمودگی و سر در گریبان بودن اصولگرایان چه بود؟

اصلاح طلبان شگرد زیبایی به کار برده بودند خیلی زیبا البته این شگرد از نوع شگرد احمدی نژادی بود ! شگرد پوپولیستی ! شگرد عوام فریبانه !

گویا این دفعه اصلاح طلبان نیز مانند احمدی نژاد فهمیده بودند که هرچه قدر ادای روشنفکرها را در بیاورند شب انتخابات باید پوپولیست باشند.

شگردی که باز هم گرفت و رای زیبایی هم به ارمغان آورد. مانند سال ۸۰ که خاتمی با گریه در تلوزیون بابت گرانی های شب عید از مردم عذرخواهی کرد و از مردم معذرت خواست ورای زیبایی هم برای خود به ارمغان آورد. قریب بیست و دو میلیون. مانند سال ۸۸که احمدی نژاد با کمک از آبروی هاشمی ورق انتخابات را که تا آن روز به نفع رقیب بود به نفع خودش برگرداند. اما این بار اصلاح طلب ها نیز از احمدی نژاد یاد گرفته بودند که قفل انتخابات با چه کلیدی باز می شود.

آن شگرد دقیق اما ساده این بود که حرف راستی را زدند و گفتند احمدی نژاد و هر طرفدار احمدی نژادی اصولگراست اما دروغی به آن اضافه کردند که هر اصولگرایی نیز طرفدار احمدی نژاد است و احمدی نژاد نماینده تمام اصولگراهاست. به این صغرا اما کبرایی نیز اضافه کردند که تمام بدبختی های کشور تقصیر اصولگرایان (احمدی نژاد)است همان تاکتیکی که بارها محمدرضا عارف در مناظرات از آن استفاده کرد. مردم اینقدر فشار تورم را احساس کرده بودند که از شنیدن هر انتقاد غلط و درستی به احمدی نژاد لذت می بردند اینجا دیگر نوبت اصلاح طلب ها بود که با یک کاسه کردن احمدی نژاد و اصولگرایان از این شرایط استفاده کنند و رای خویش را از مردم بگیرند.

اما دوسوال:
۱-آیا واقعا همه اصولگرایان همفکر و هم مسلک و هم مرام احمدی نژاد بودند؟
۲-تورمی که اصلاح طلب ها از آن استفاده کردند و بعد به گردن فکر اصولگرایی و نه احمدی نژاد انداختند حاصل چه چیزی بود و الان دولت حسن روحانی از چه اهرمی برای کنترل این تورم استفاده می کند و اصولا چرا به زودی به دوران احمدی نژاد حسرت می خوریم؟

در پاسخ به سوال اول باید مراجعه کردبه سال ۸۴ و بررسی کرد که چند حزب و گروه اصولگرا از احمدی نژاد حمایت کردند.

باید دید رای مردم در سال ۸۴ به احمدی نژاد با درخواست احزاب اصولگرا بود یا با
مدد از لباس نانجی شهرداری و بیل و جارو دست گرفتن توسط احمدی نژاد بود؟
با یک جستجوی ساده متوجه می شویم که از تمام احزاب اصولگرایان و از مجموعه شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب اسلامي هیچ یک از احزاب اصولگرا از احمدی نژاد حمایت نکردند بلکه عده ای از احزاب و چهره های اصولگرا از لاریجانی حمایت کردند و عده ای به علت اختلافاتی که بر سر اعلام زمان نامزد نهایی اصولگرایان اتفاق افتاد از قالیباف حمایت کردند و احمدی نژاد تنها شخصی بود که هیچ حزب و یا چهره ای از اصولگرایان ازاو حمایت نکرد البته تقابل در دور دوم انتخابات سال ۸۴ با هاشمی نیز به احمدی نژاد کمک کرد تا آرای خاکستری مردم را از آن خود کند وعلاوه بر لباس نارنجی شهرداری تقابل با هاشمی باعث پیروزی احمدی نژاد شد.

در سال ۸۸ نیز از اوضح واضحات است که رای به احمدی نژاد رای اصولگرایان نبود بلکه مجموعه ای بوداز آرای روستاییانی که خدمات احمدی نژاد را دیده بودند و مجموعه ای از کسانی که از ترس میرحسین مجبور شده بودند بین بد و بدتر احمدی نژاد را انتخاب کنند.

سران اصلاح طلب اما با این که می دانستند احمدی نژاد وصله ناجور اصولگرایان است و نه در سال ۸۴و نه در سال ۸۸ مورد حمایت احزاب و چهره های اصولگرایان قرار نگرفته فرصت را مناسب دیدند ودر اقدامی عوام فریبانه با صدای رسا اعلام کردند که وضع موجود ناشی از حکومت اصولگرایان (و نه احمدی نژاد) است.

در حالی که اگر مردم در سال ۸۴ به توصیه اصولگرایان عمل می کردند قطعا یکی ازقالیباف و لاریجانی رییس جمهور می شد.

اما جواب سوال دوم نیز جالب است:
علت تورم در دولت احمدی نژاد طبق عقیده نوبخت و بقیه مردان اقتصادی دولت روحانی تزریق نقدینگی بیش از حد اعلام شده و راه حل جلوگیری از تداوم تورم نیز کاهش نقدینگی اعلام شده حرف های به ظاهر زیبایی که وقتی در بطن آن وارد می شویم متوجه می شویم که در دولت احمدی نژاد چه اتفاقی افتاده و در دولت روحانی قرار است چه اتفاقی بیافتد؟

تزریق نقدینگی یعنی چه و کاهش نقدینگی در عمل منجر به چه اتفاقی می شود؟

اگر رییس جمهوری بخواهد سد بسازد به پول و نقدینگی احتیاج دارد همچنین اگر بخواهد جاده بسازد یا فازهای پارس جنوبی را گسترش دهد به نقدینگی نیاز دارد ورزشگاه ساختن و ساخت ده ها هزار مسکن نیز نیاز به نقدینگی دارد اصولا انجام تمام کارهای زیربنایی محتاج پول و نقدینگی است و چون احمدی نژاد (با تمام عیب هایش)عطش شدیدی در انجام کارهای عمرانی (مخصوصا در روستاها و شهرهای کوچک) داشت نقدینگی زیادی برای انجام این کارها به کشور تزریق کرد که این نقدینگی به علاوه نقدینگی به وجود آمده توسط یارانه ها موجب تورم در کشور شد.

از این جا می توان فهمید اصلاح طلبها و دولت روحانی که شعارشان کاهش نرخ تورم بر اساس کاهش نقدینگی است می خواهند کشور را به کدام سو ببرند.

بله درست متوجه شدید کاهش و در مواردی قطع فعالیت های عمرانی و زیر بنایی و رکود فعالیت های اقتصادی تنها راه کاهش نقدینگی در کشور است کم کم هم تصمیم های مبتنی بر این فکر رکود گرا خودش را نشان میدهند اولین تصمیم را وزیر مسکن دولت روحانی اعلام کرد و گفت :مردم بايد بين تورم و ادامه مسکن مهر يکي را انتخاب کنند.

دومین تصمیمی که شنیده شده دولت در حال تدوین آن است حذف سه دهک مردم از دریافت یارانه ای است که به خاطر آن اینهمه تورم وفشار تحمل کردند. حالا هم مردم باید گرانی ناشی ازهدفمندی یارانه را تحمل کنند و هم احتمالا دهک به دهک از گرفتن یارانه محروم شوند.

از این به بعد باید به منظور کاهش نقدینگی منتظر ایستایی در فعالیت های عمرانی و زیر بنایی باشیم و از فعالیت های لودرگونه احمدی نژاد و ساخت و سازهای یکی پس از دیگری احمدی نژاد فقط خاطره در ذهن ها می ماند.

در آخر باید باز متذکر شوم همانگونه که مشخص شد من اصلا معتقد به احمدی نژاد نیستم و با او و افکارش مخالفم اما یک مخالف منصف.