توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 75501
سرمقاله قدس؛ جنگ ثروت در نقاب تعقيب تروريسم
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۸۹ ساعت ۰۱:۰۴
جنگ ثروت در نقاب تعقيب تروريسم



* غلامرضا قلندريان

در روزهاي اخير خبر کشف نظامي معدن «ليتيوم» در افغانستان در کنار ديگر معادن از جمله مس، آهن، طلا و لاجورد که ارزش مجموعه آنها تا يک هزار ميليارد دلار برآورد مي گردد، دلايل حضور و اشغال اين کشور از سوي آمريکا و همپيمانانش را با تحليلها و ابهامهاي جديد همراه کرده است.
اکنون اين خبر علت حضور واشنگتن در کابل را بيش از پيش شفافيت بخشيده است. ايالات متحده پس از فروپاشي شوروي، در قالب نظم نوين جهاني، بويژه در حمله 2001 به افغانستان و جنگ 2003 عليه عراق، دلايلي را براي حمله به اين کشورها عنوان نمود که امروز واهي بودن آنها بر همگان آشکار گرديده است.
جرج بوش رئيس جمهور پيشين آمريکا، علت حمله به عراق را ساقط نمودن ديکتاتور اين کشور، انهدام سلاحهاي کشتار جمعي و استقرار دموکراسي مطرح کرد؛ اما با وجود گذشت 7 سال از آغاز حمله، هنوز نتوانسته اند وجود سلاحهاي مورد ادعا را ثابت کنند و با انجام مصاحبه هاي جنجالي و مبهم، از نيات واقعي خود طفره مي روند.
در مورد افغانستان نيز همين موضوع صدق مي کند. دليل حمله، نابودي تروريسم، طالبان و القاعده اعلام شده بود، اما با گذشت 9 سال مشخص گرديد ادعاهاي ياد شده پوششي براي دستيابي به هدفهاي مهمتري بوده است که اکنون رسانه هاي جهان بدان پرداخته اند.
«جيم جونز» رئيس سازمان امنيت ملي آمريکا، اعتراف مي کند: «هم اکنون تقريباً هيچ کدام از اعضاي القاعده در افغانستان حضور ندارند. شايد زمان آن فرا رسيده است که رهبران سياسي مان در توضيحي صادقانه تر، علت اصلي فرستادن جوانهاي ديگري را به افغانستان که قرباني کردن آنان براي حفاظت از محصولات مشتق از ترياک است، اعلام نمايند.»
در عراق مشخص گرديد، دولتمردان کاخ سفيد در پي تسلط بر منابع نفتي عراق هستند و تلاش مي کنند اين حضور را به فرصتي جهت کسب موقعيتهاي ژئوپلتيک براي رژيم غاصب صهيونيستي تبديل نمايند، چنان که ارتباطهاي مشکوک در شمال عراق با تل آويو، اين ادعا را ثابت مي کند.
در شرايط کنوني، اوباما در خصوص اعزام نيروي گسترده به افغانستان از سوي افکار عمومي و برخي نمايندگان کنگره در فشار است و اين دستاورد مي تواند از سطح مخالفتها بکاهد، به نحوي که «استني هوير» که يکي از طرفداران پر و پا قرص سياست «باراک اوباما» رئيس جمهور آمريکا در جنگ با تروريسم و عملياتهاي ارتش در افغانستان و عراق است، در اظهاراتي اذعان نمود: رويدادها در افغانستان به آن آرامي که سناتورهاي دموکرات اميدوار بودند، پيش نمي رود.
بدون شک، اثبات اين موضوع مي تواند مخالفان، اعم از افکار عمومي و سياستمداران با سياستهاي خارجي اوباما، را همسو نمايد.
برآوردها در افغانستان تاکنون بيانگر اين واقعيت است که واشنگتن در مبارزه با طالبان با وجود همراهي ناتو، توفيقي به دست نياورده است. طالبان اکنون با گذشت 9 سال از استقرار آمريکا، بر 55 درصد خاک افغانستان مسلط گرديده است. هزينه حضور در اين کشور تاکنون حدود 400 ميليارد دلار برآورد گرديده است، تلفات انساني آمريکا از مرز 1000 کشته فراتر رفته است و هزينه هاي مالي در بودجه سال جاري اين کشور نيز سنگيني مي کند.
دولت آمريکا بدين ترتيب مي خواهد به آمريکايي ها بگويد صرف ميلياردها دلار هزينه براي تداوم اشغال افغانستان با وجود اين ذخاير غني معدني، ارزش دارد و با چپاول اين معادن مي توان آن بودجه را جبران کرد.
گفتني است، استخراج و بهره برداري از اين منابع به امنيت نياز دارد، زيرا بخش اعظم معادن کشف شده در افغانستان در مناطق جنوبي و شرقي و در امتداد مرزهاي اين کشور با پاکستان، يعني همان نقاطي که طالبان در آنها فعال است، قرار دارد. از اين رو، حجم مخالفتها با سياستهاي رئيس جمهور آمريکا را مي تواند کاهش دهد. پر واضح است، تأمين امنيت مستلزم افزايش نيرو و استمرار حضور است.
از اين رهگذر، مي توان زمان عقب نشيني نيروها را نيز با اين استدلال فعلاً به تأخير انداخت. همان گونه که «ديويد پترائوس» فرمانده نيروهاي آمريکايي در خاورميانه، در اظهاراتي با اشاره به ناتواني نيروهاي تحت فرمانش در تأمين امنيت افغانستان، گفت: اوضاع ميداني در افغانستان طوري است که تصميم واشنگتن براي موعد مقرر عقب نشيني را تهديد خواهد کرد.
اعلام اين خبر در شرايط کنوني مي تواند به عنوان يک موفقيت براي دولت اوباما تلقي گردد و افکار عمومي را از ناتواني اوباما در خصوص مهار لکه نفتي در خليج مکزيک به سوي افغانستان معطوف نمايد، زيرا بحران زيست محيطي در خليج مکزيک که بزرگترين فاجعه زيست محيطي تاريخ ايالات متحده لقب گرفته است، به بحراني جدي براي رئيس جمهور اين کشور مبدل گرديده تا جايي که وي را مجبور کرده است 4 بار به اين مناطق سفر کند و حتي برنامه ديدارهاي خارجي خود را از کشورهاي اندونزي واستراليا لغو نمايد. بحران زيست محيطي پيش آمده در آبهاي خليج مکزيک نيز ميزان رضايت از نحوه عملکرد اوباما در ميان رأي دهندگان را از 48 درصد به 44 درصد کاهش داده است. برخي کارشناسان نفتي، نشت نفتي را برابر با 40 هزار بشکه در روز برآورد کرده اند.
بنابراين، موضوع دستيابي آمريکا به معادن ياد شده در افغانستان، رونمايي از دروغ ديگري به نام تعقيب تروريسم طالبان و يادآور فريب دولتمردان کاخ سفيد در مورد اشغال عراق است و مي توان اين دروغ را به مواضع فريبکارانه آمريکا در اصرار بر صدور قطعنامه چهارم عليه ايران نيز ارزيابي کرد.
از سوي ديگر، حمايت واشنگتن از رژيم صهيونيستي با وجود جريحه دار شدن افکار عمومي از اقدام اين رژيم در به شهادت رساندن فعالان صلح و مدافعان حقوق بشر، شوراي امنيت را از اتخاذ تصميم متناسب و صدور قطعنامه اي در خصوص محکوميت تل آويو بازداشت و صرفاً به صدور بيانيه اي فاقد الزام حقوقي محدود نمود.
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.