نظر منتشر شده
۴
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 414137
یادش به خیر برف می‌آمد تعطیل می‌شدیم
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۵۱
یادش به خیر! قدیم‌ها برف می‌آمد مدارس تعطیل می‌شد نه حالا که از خفقان، درهای مدارس به رویمان می‌بندند.

به گزارش تسنیم، در آن ایامی که گذشت، نه بنزین پتروشیمی بود نه بنزین وارداتی یورو چند. هر بار که برف خیلی شدید که می‌آمد مدارس تعطیل می‌شدند و آدم برفی‌ها بود که سر و کله‌اشان پیدا می‌شد.

آنقدر برف می‌بارید که کوچه‌های آشتی‌کنان برای چند ساعتی بسته می‌شدند. کوچه‌های آشتی‌کنان را شاید خیلی‌ها به خاطر نداشته باشند؛ همان کوچه‌هایی که دو نفر از کنار هم به سختی رد می‌شدند و به همین دلیل دیگر کسی نمی‌توانست با دیگری قهر کند به همین خاطر معروف شده بودند به کوچه‌های آشتی‌کنان.

برف که می‌آمد پدرها قبل از رفتن به محل کار برف‌ها را از پشت‌بام پارو می‌کردند و بعد می‌رفتند، غافل از این‌که تا اهالی خانه از خواب بیدار شوند 10 الی 15 سانتی‌متر دیگر برف آمده‌ بود.

یادش به خیر آن‌قدر برف می‌آمد که وقتی برف‌ها را در وسط کوچه‌ها تلنبار می‌کردند، اگر کسی از داخل کوچه عبور می‌کرد آن طرف برف‌ها معلوم نبود و شاید یک نفر هم از طرف دیگر در حال رد شدن بود.

آن وقت‌ها به آسانی مدارس تعطیل نمی‌شد حتماً باید سی چهل سانت برف می‌آمد تا مدارس از کار می‌افتادند ولی حالا اگر به فرض محال 10 سانت برف بیاید سوت تعطیلی مدارس به صدا در می‌آید. 

... حالا در این شهر درندشت برف‌های سی چهل سانتی که پیشکش، برف چند سانتی هم که نمی‌بارد هیچ، داریم در غفلت مسئولان و زبر تلی از آلودگی‌های وحشتناک ذره ذره جان می‌دهیم. بچه‌ها مجبور شده‌اند در در قوطی‌های کبریتی که نامش را آپارتمان نامیده‌اند، از پشت شیشه سیاهی شهرشان را به نظاره بنشینند و چشم انتظار باد و باران بمانند و قربانی دعواهای کودکانه آدم بزرگ‌های این شهر شوند که هر کدام در پی سیاسی‌کاری‌هایشان هستند و یکی از بنزین پتروشیمی دفاع می‌کند و دیگری بر طبل بنزین یورو 4 می‌کوبد تا دیگران را منکوب کند غافل از این تق بنزین وارداتی مثلاً یورو دار هم یک روز درمی‌آید مردم به ریش نداشته‌اشان می‌خندند.

حالا طرح‌های موقتی صدمن یک غاز هم به دادشان نمی‌رسد و طرح زوج و فرد، نه زوج و نه فرد هم مشکل‌گشا نیست. طرح ال ای ضد و جریمه‌های آنچنانی هم دست‌هایش بالا می‌رود؛ هرچند دوربین از یک پلاک به شرط آن‌که بخش از آن پشت یک تکه پارچه، کاغذ، کف و ... مخفی نشده باشد عکس می‌اندازد و جریمه‌ای را به حساب صاحب خودرو ثبت می‌کند اما چه کسی می‌داند که صاحب خودرو فقط به فکر آن است بچه‌اش را زودتر به بیمارستان خصوصی خیابانی در دل طرح ترافیک برساند و کسی چه می‌داند که خانم ابتکار؛ رئیس سازمان محیط زیست پیش از این برای خانواده‌هایی که فرزند خردسال دارند خروج از تهران را بهترین راهکار را برای فرار از آلودگی هوا تجویز کرده بود.

یادش به خیر! برف می‌آمد مدرسه‌ تعطیل می‌شد و ما انتهای رمقمان و تا آنجا که دستانمان اجازه می‌داد، در حال درست کردن آدم برفی بودیم، هنوز گِزگِز سرمای آن روزها در کنار آدم برفی‌های کوچک و بزرگ روی گونه‌هایمان حس می‌شود.
 
کلمات کلیدی : برف + مدرسه + تعطیلی مدارس
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۸-۲۵ ۱۲:۳۴:۰۲
يادش بخير برف كه مي آمد تعطيل مي شديم !! يادش بخير صبح هاي جمعه زمستان ،گليم روي
يخ حوض مي انداختيم و مشق مي نوشتيم !! يادش بخير ايامي كه در يك خانواده فقط پدر كار
مي كرد و هشت ، نه تا بچه بزرگ ميكرد و به سر وسامان مي رسيدند !! مثل كريم آقا ، دايي بنده كه با كارگري ، -- كارگر بنايي - هفت تا بچه اش را عروس و داماد كرد !! يادش بخير ، زماني كه
ديزي آبگوشتي روي چراغ بود بويش به آخر محله مي رفت !! ظرف شيري كه مي خواستي بشوري
چربي اش با هزار مكافات تميز ميشد ، تا حدي كه ظرف سوراخ مي شد ، اما چربي شير به اين
آسوني نه !! يادش بخير ايامي كه همسايه ها صاحبان عزا را ناهار و شام به خانه خودشان
مي بردند ، اما حالا بايد صاحبان عزا قومان و خويشان و دوستان و همسايه ها را به صرف چلو
كباب و جوجه و احياناً شكر پلو با نوشابه و ماست و دسر دعوت ... يادش بخير زماني كه تلفني
در دسترس نبود ، همه از حال هم خبر دار بودند ، اما امروزه با اين همه تلفن ثابت و همراه ،همه
از هم بي خبر !! يادش بخير ايامي كه جوان محله يك اتاق -- فقط يك دونه اتاق -- در حياط پدرش
نو تعمير ميكرد و زنش را به خانه مي آورد و همه با هم تو يك حياط زندگي مي كردند !! يادش بخير
زماني كه درهاي خانه ها چوبي بود و همه درها از صبح كله سحر باز مي شد و تا شب موقع خواب
بسته نمي شد ، و همسايه ها در رفت و آمد بودند : " همسايه ! كبريت مون تموم شد ، اومدم يك قوطي كبريت بگيرم ! همسايه قربون دستات ! يك كمي زرد چوبه بده ، زرد چوبه مون ديروز تموم شد ! همسايه اومدم از تو باغچه تون دوتا برگ نعنا بچينم !! " يادش بخير زماني كه .... !!! (4017373) (alef-13)
 
France
۱۳۹۵-۰۸-۲۵ ۱۴:۲۱:۱۹
سلام. دوستی که این مطلب را نوشته بسیار زیبا و ملموس و درست نوشته. بدون مبالغه. همه اینها درست است. منهم یادمه. میخواهم از این دوست خواهش کنم همین موضوع «یادش بخیر» را مفصل تر و با اشاره به جوانب دیگر زندگی اجتماعی همین گذشته نزدیک را قلمی کنند و همین الف هم لطفا منتشر کند. ممنونم (4017566) (alef-13)
 
تهران دوست
Australia
۱۳۹۵-۰۸-۲۵ ۱۲:۴۷:۱۰
وجمعیت تهران و کشور اینقدر نبود. در کل فامیل دو یا سه نفر ماشین داشتند و چیزهای دیگر (4017395) (alef-13)
 
Romania
۱۳۹۵-۰۸-۲۵ ۱۳:۴۲:۲۲
آن روزها وقتی که من بچه بودم...
غم بود.... اما....
.....کم بود.... (4017501) (alef-13)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.