در ایام یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری هستیم و در این ایام نگاه مردم و خبرگان اجتماعی به کاندیداهای ریاست جمهوری دوخته شده است تا تواناییهای آنها را بیازمایند و بهترین را انتخاب کنند. در واقع این سؤال مطرح است که رئیسجمهور خوب و برگزیده چگونه باید باشد؟
سعیدرضا عاملی - استاد گروه ارتباطات و مطالعات آمریکای دانشگاه تهران - در ادامه یادداشت خود در «همشهری آنلاین» نوشته است: در چنین فضایی، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و سایر رسانههای ارتباط جمعی مثل مطبوعات و رسانههای اجتماعی جدید درگیر تراکنش پیام و اطلاعات و علیالقاعده تحلیلهای بسیاری هستند. بدیهی است تواناییهای رئیسجمهور لزوماً در این ایام خاص ظهور پیدا نمیکند، بلکه دانش و جامعیت و برجستگی علمی، توانایی مدیریتی، شخصیت الهی و انسانی و بهرهمندی از تعالیم متعالی اسلام، برخورداری از نگرش فاخر و تعالیگرا و بسیاری دیگر از صفات و خصوصیات انباشته شده که سرمایه انسانی رئیسجمهوری را تشکیل می دهد، در مسیر رشد و نمو تاریخی شکل میگیرد. در عین حال رسانه ملی و مطبوعات که مرجعیت اصلی به ظهور رساننده تواناییها کاندیداهای ریاست جمهوری را بر عهده دارند؛ باید جهت گیری راهبردی برای آزمون این توانایی داشته باشند.
مطبوعات در این ایام بر مبنای جهتگیریهای سیاسی و فکری در مدار "همه خوبیها در یک یا چند نفر" و "همه بدی ها و پلیدها برای رقیب" دستهبندی میشوند و معمولا با چنین زاویه نگاهی در مسیر تقویت نگرش تحلیلی یک جامعه اثر جدی ندارند. رسانه ملی نیز اگر چه عرصه متنوعی از امکان را برای کاندیداهای محترم فراهم نموده ولی در مناظرات پدیده ای به نام "شانس سؤال"، "چگونگی فضا" و "عمل و عکس العمل های تند رقابتی" وجود دارد که که در بسیار از موارد نه تنها بعد روشنگری ندارد بلکه بر تشویش افکار عمومی می افزاید. از سوی دیگر این سؤال مطرح است که آیا رئیسجمهور باید اشراف بر همه علوم و تخصص ها و مهارت ها داشته باشد و آیا ما باید توان علمی و عملی رئیسجمهور را درهمه حوزه ها مورد آزمون قرار دهیم یا رئیسجمهور کشوری پهناور، متنوع و برخوردار از توانایی های تمدنی، فرهنگی و انسانی بسیار گسترده مثل جمهوری اسلامی ایران باید به شکل دیگری مورد سؤال وآزمون قرار گیرد. به نظرم اگر ما خصوصیات یک رئیسجمهور برگزیده را برجسته سازی کنیم، می توانیم معیاری برای سنجش توانایی کاندادیا ریاست جمهوری داشته باشیم و حتی در دوران خدمت او، با چنین معیار و شاخص های برگرفته از آن به تحلیل توانایی، موفقیت یا عدم موفقیت رئیسجمهور بپردازیم.
خصوصیات و بایستههای رئیسجمهور خوب و توانا
در این نوشتار بصورت خلاصه ۱۹ خصوصیت رئیسجمهور خوب و برگزیده را که مسئولیتی از جنس "رهبری های بزرگ" را بر عهده خواهد داشت بیان شده است. بعضی از این خصوصیات تفاوت سرزمینی ندارد و در واقع هر رئیسجمهوری در جهان باید از آنها برخوردار باشد تا بتواند هدایت کشتی بزرگ کشور را بر عهده بگیرد و در وضعیت عادی و متلاطم با آرامش، همگان را به ساحل سلامت و نجات برساند و بعضی از آنها ویژگی هایی اختصاصی برای مدیریت کلان کشور مبتنی بر فرامین الهی و بر مبنای ارزش های الهی و اسلامی همچون جمهوری اسلامی ایران است. این عناوین لزوما بر مبنای اولویت و وزن دهی واحد تنظیم نشده است.
۱. رئیسجمهور باید نماد انسجام و نظم فکری باشد
قبل و بعد از هر چیزی رئیسجمهور باید از انسجام و نظم فکری برخوردار باشد تا بداند مسیر منظم اداره کشور چگونه است. جهت گیری های فکری، معرفتی و ارزشی و ارکان قانونی و حقوقی و منابع جهت دهی صحیح کشور و نظام بودجه ریزی و تخصیص اعتبارات و منابع و حدود اختیارات رئیسجمهور را بداند. عدم انسجام فکری بر رفتار رئیسجمهور تاثیر بسیار جدی دارد و می تواند اولویت ها را به مخاطره بیاندازد، امور مخاطره انگیزی که زندگی مردم را به خطر می اندازد نادیده بگیرد، همه جانبه نگری را دچار اختلال جدی کند؛ تصمیمات شخصی و کارشناسی نشده و بدون پشتوانه قانونی و حقوقی را افزایش دهد. نظم فکری رئیسجمهور موجب تامین عدالت و بجانشینی امور میشود
۲. رئیسجمهور باید از تفکر تحلیلی برخوردار باشد
تفکر تحلیلی توانایی حل مسأله از طریق جمع آوری درست اطلاعات، تبدیل معادلات پیچیده به معادلات ساده و طی مسیر مرحله به مرحله برای رسیدن به پاسخ است. تفکر تحلیلی توانایی است که در مسائل دفعی و خلق الساعه سرعت عمل موثر برای حل مسأله را فراهم میکند. با توجه به اینکه رئیسجمهور بصورت روز مره با مسائل مختلف مواجه میشود که او را در معرض تصمیمگیری یا ارجاعات کاری قرار می دهد، لذا رئیسجمهور یک کشور باید از توانایی تفکر تحلیلی معطوف به حل مسأله برخوردار باشد. تفکر تحلیلی هدفمند نیز همواره رئیسجمهور را از سطحی نگری و برخورد ساده لوحانه با مسائله مصئون می دارد و صلابت خرد و اندیشه بر مبنای اصول ارزشی و موضوعه کشور را فراهم می سازد.
۳. رئیسجمهوری باید مبنا و اساس همه امور را تخصص گرایی قرار دهد
رئیسجمهور باید پایه همه انتسابها، سیاستگذاریها، تصمیمسازیها و مدیریت اجرایی کشور را تخصصگرایی قرار دهد. تخصصگرایی عمیقترین لایه عدالتگرایی است. عمل بدون تخصص منعکسکننده عمل غیرمتعهدانه است و عمل متعهدانه مستلزم تخصص است. تخصصگرایی همه سرمایههای انسانی جامعه را به فعلیت درمیآورد و امید و نوآوری را تشویق میکند. تخصصگرایی، دانش پایه و اصلی شغل است که توسعهدهنده اشتغال مفید و موثر نیز میباشد. با تخصصگرایی علم قدرت پیدا میکند و قدرت دانش محور و منتهی به سلامت و تعالی جامعه میشود. نقطه عطف و اصلی همه پیشرفتها، تخصصگرایی است که البته تخصصگرایی در پیوند با تمدنگرایی اسلامی و الهی؛ مسیر رشد را منتهی به سلامت و سعادت و تعالی فردی و اجتماعی پایدار میکند.
۴. رئیسجمهور باید نماد عقلانیت و پیشرفتگرایی باشد
پیشرفت یک عنصر پویا و ذاتی زندگی انسان است. انسان بدون رشد و پیشرفت معطوف به بهبود زندگی گرفتار ایستائی و میرائی تدریجی میشود. خصوصا مردم ایران به دلایل متعدد به پدیده پیشرفتگرایی بسیار اهمیت می دهند. رئیسجمهور باید مشوق و تقویتکننده مسیر عقلانی منتهی به پیشرف باشد و از آخرین دستاوردهای علمی و فناوری بهره بگیرد. ما در جهانی زندگی می کنیم که الگوریتمهای نظامند، شیوه زندگی را تغییر داده اند و امروز از هر روز گذشته تاریخ تعریفشدهتر، استانداردتر و نظامند تر میتوانند کار و زندگی را بر مبنای سیستم قطعی اداره کنند. دوران مدیریتهای سنتی گذشته است و امکان هوشمندسازی مسیر زندگی مبتنی بر "الگوریتم های مسیرده" و مسیریاب با بهرهوری بسیار بالا فراهم شده است.
۵. رئیسجمهور باید جامعنگر و برخوردار از دانش مدیریتی کارآمد باشد
نگاه کاریکاتوری و ناموزون و بدون راهبرد همهجانبهنگر، نهتنها تامینکننده نیازهای چندین متغیره جامعه انسانی نیست، بلکه میتواند عامل تخریب محیط زیست، هوا، آبها و انسانها شود. رئیسجمهور باید تفاوت متغیرهای اصلی و فرعی و عناصر اساسی سلامت و تعالی فردی و اجتماعی جامعه را بداند و از طرف دیگر به نسلهای بعدی و دورههای بعدی سایر روسای جمهوری که بعد از خواهند آمد نیز فکر کند، در واقع باید رویکرد پیشرفت پایدار اسلامی ایرانی داشته باشد. توجه همزمان به نیازهای معنوی و مادی، نیازهای آموزشی و پژوهشی، بهداشت و درمان، مسکن و غذا و تامین متوازن همه امور مرتبط با بخش صنعت، کشاورزی و خدمات و فرهنگ، اقتصاد و سیاست، امری است بسیار مهم که عدم اشراف بر "مدیریت جامعنگر"، مدیریت کلان و مدیریت راهبردی مخاطرات زیادی از جمله رشد ناقص و بحران های ناشی از فقدان منابع اساسی رشد اقتصادی و اجتماعی را بدنبال می آورد.
۶. رئیسجمهور باید از دانش یکپارچه روز در حوزههای اساسی مرتبط با رشد و پیشرفت کشور برخوردار باشد
دانش یکپارچه مبتنی بر دانشی چند رشته ای و بین رشته ای است که به همه عوامل موثر در یک پدیده مورد مطالعه بصورت همزمان توجه میکند تا از این طریق به حل مسائل کلان و خرد بصورت همه جانبه پرداخته شود. بطور حتم مدیریت کلان کشور نیازمند به دانش یکپارچه در خصوص محورهای اساسی مرتبط با زیست جهان زندگی مثل فنآوریهای جدید، فنآوریهای آینده، آب، خاک، غذا، انرژی، محیط زیست از یک سو و از سوی دیگر اشراف دانشی نسبت به امور مهم مرتبط با سلامت زندگی مثل خانواده، شادی و نشاط اجتماعی، اوقات فراغت، فرهنگ مردم پسند، روابط بین فردی، اجتماعی و ارتباطات بین فرهنگی و روابط بین المللی است. البته منظور این نیست که رئیسجمهوری باید اطلاعات تخصصی در مورد همه موارد فوق داشته باشد، بلکه باید بر اصول اساسی و روندهای تحولی علوم مرتبط با پیشرفت و سلامت جامعه اشراف داشته باشد.
۷. رئیسجمهور جمهوری اسلامی ایران باید فهم عمیقی از راهبردها و اصول اساسی جمهوری اسلامی ایران داشته باشد.
جمهوری اسلامی ایران محصول انقلاب اسلامی و نه گفتن به طاغوت ایرانی و سلطه جهانی است که تاکید بر جمهوریت و اسلامیت نظام بصورت همزمان دارد و خود را حافظ و تقویتکننده جمهوریت و اسلامیت نظام می داند. جمهوری اسلامی ایران به تعبیر حکیم انقلاب اسلامی حضرت آیتالله خامنهای کشور و "دولت مقاومت" است که به اقتضاء انقلابی بودن آن و نه گفتن آن به نظام سلطه جهانی، دشمنی های گسترده ای او را احاطه کرده و عرصههای قدرتی آن را نشانه میگیرد. رئیسجمهور ایران باید صحنه جهانی و خصوصا صحنه سلطه جهانی را ببیند و ضمن تعامل سازنده با همه دولتهای جهان به استثناء رژیم صهیونیستی و نظامهای سلطهگر، تلاش بر تقویت و حفاظت از جمهوری اسلامی داشته باشد.
۸. رئیسجمهور باید به قوانین و ارکان نظام حکمرانی احترام بگذارد و همراه باشد
بر اساس اصول متعدد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و بطور خاص بر مبنای اصل ۵۷ قانون اساسی "قواى حاکم در جمهوری اسلامى ایران عبارتند از: قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضائیه که زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت بر طبق اصول آینده این قانون اعمال مىگردند. این قوا مستقل از یکدیگرند." بنا بر این احترام به تفکیک قوا و محوریت ولایت مطلقه رهبری، یک امر ساختارمند راهبردی است. نگاه رئیسجمهور باید معطوف به نگاه رهبری و رهگیری از مسیر مورد توجه رهبری باشد. مدیریت های دو گانه و تناقض گویی ها و رفتن به مسیرهای متضاد با دیدگاه های راهبردی راهبری، عقب افتادگی های بسیاری را موجب شده و می تواند مسائل اساسی را بوجود بیآورد. رئیسجمهور باید از یک هوش و توانایی و حکمت مدیریتی برخوردار باشد که سازگاری لازم را با ارکان نظام تامین کند.
۹. رئیسجمهور باید تقویت کننده عزت ملی، اعتماد ملی و حس عضویت ملی باشد.
عزت و اقتدار ملی نیازمند حکمتی است از جنس حکمت رهبری نظام جمهوری اسلامی ایران که در سطح جهانی بر مبنای عزت، حکمت و مصلحت حرکت کند و در سطح ملی تمامی عوامل قدرت آفرین که موجب حس افتخار و بالندگی را فراهم میکند، بوجود بیاورد و ابعاد مختلف قدرت ملی در مواجهه با نظامهای سلطه جهانی را تقویت کند. مهمترین رکن امنیت ملی؛ اعتماد ملی و حس عضویت همگانی در نظام حکمرانی ملی کشور است.
۱۰. رئیسجمهور باید از خود رهیده (رها شده از خودخواهی و هوای نفس) و دل به خدا سپرده باشد
رئیسجمهور هر کشوری در جهان به میزانی که بتواند خود و منافع شخصی خود را منها کند، به همان میزان می تواند در جهت منافع مردم حرکت کند. خود خواهی ها و خودمحوری مهمترین عامل برای توسعه لجاجت ها، عصبیت ها و نابینایی نسبت به بسیاری از ظرفیت ها و فرصت های ملی، منطقه ای و بین المللی است. رئیسجمهور به میزانی که تسلط بیشتری بر نفس و هواهای نفسانی داشته باشد، به همان میزان از توانایی عقلانی و عقلانیت الهی برخوردار است. هوای نفس بقول امام علی علیه السلام مهمترین مانع عقل و عقلانیت است، الهوی یمنع العقل (هوای نفس مانع عقل و تعقل است). در واقع عنوان ذکر شده به معنای این است که رئیسجمهور باید مصداق فکری و عملی توحید و لااله الا الله باشد.
۱۱. رئیسجمهور باید دارای نگاه راهبردی معطوف به حال اندیشی و آینده اندیشی و رویکرد تمدنی باشد
اگر چه رئیسجمهور یک شخص است ولی هم بعنوان شخص و هم بعنوان یک نهاد مدیریتی، توانایی به فعلیت در آوردن بسیاری از ظرفیت ها را دارد. شناخت تاریخی و شناخت امروز ایران و شناخت امور مرتبط به آینده در تنظیم نگرش وسیع و پر دامنه رئیسجمهور تاثیر می گذارد. مهندسی معکوس آینده، و آموختن از گذشته های تاریخی، تصحیح کننده مسیرهای کلان امروز کشور است.
۱۲. رئیسجمهور باید حکیم، بصیر و برخوردار از نظام معرفتی الهی باشد
حکمت به معنای حکم است و حکم بهمعنای امری است که مانع ظلم میشود (و هو المنع من الظلم) و حکمت را بر قیاس حکم، حکمت میگویند چون مانع جهل، توسعة جهل و نفوذ امر جاهلانه میشود. رئیسجمهور باید حکیم باشد و در عین حال باید بصیر باشد. بصیر یک ظرفیتی است که توانمندی فهم و دانایی را بسیار بالا می برد و امکان یک نگاه ۳۶۰ درجه به مسیر حرکت را فراهم میکند. انسان حکیم، بصیر و الهی افق نگاه بلند و متمایز کننده دارد. جامعه و کشور را به سمت مهلکه های کفرآمیز و فاسد نمیبرد و مسیر را همواره نظاره میکند تا افراد و جامعه و کلیت نظام اسلامی را از گزند تهدیدات حفظ کند.
۱۳. رئیسجمهور باید اولویت اول خود را تقویت زیرساخت های اقتصاد پویا و کارآمد قرار دهد.
کشور ضعیف به لحاظ اقتصادی، فقر آفرین و محرومیت آفرین است. لذا قدم اول تقویت بنیه اقتصادی و اولویت دادن به اشتغال و تولید است تا در پرتو آن هم فقر کاهش پیدا کند و هم اولویتهای تامین رفاه اجتماعی تامین گردد. در دولتهای رفاه سهم عظیمی از منابع ملی برای جامعه زیر خط فقر و زیر خط مطلق فقر، حاشیهنشینها، افراد استثنائی (کرها، لال ها، بیمارانی که از مشکلات حرکتی برخوردارند و یا نقص عضو دارند و ...) اختصاص پیدا میکند. از سوی دیگر توجه به گروه های خاموشی و نادیده اجتماعی که به دلایل مختلف دچار انزوای سیاسی و اجتماعی شدهاند بسیار اهمیت دارد. جامعه سالم؛ جامعه ای است که همگان در آن احساس برخوردار و عضویت در جامعه ملی داشته باشند.
۱۴. رئیسجمهور باید مردمی، مردمگرا و مردمدوست باشد و با درد و شادی مردم همساز باشد
مردمی بودن رئیسجمهور مستلزم زندگی در تراز مردم عادی جامعه است. رئیسجمهوری که از یک اشرافیت و زندگی اشرافی برخوردار است و در زندگی روز مره خود مشی اشرافی دارد؛ نمی تواند درک نزدیکی از جامعه داشته باشد. اساساً حتی اگر جامعه ای از متوسط توانایی بالا هم برخوردار باشد و سرانه ملی حکایت از وضعیت خوب داشته باشد؛ رئیسجمهور باید معیار زندگی سالم؛ منصفانه و غیر مسرفانه باشد. علاوه بر آن رئیسجمهور باید مردم دوست باشد و ضربان قلبش همراه با ضربان قلب سایر اعضاء پیگره اجتماعی جامعه تپش پیدا کند. چنین رئیسجمهوری در کنار حوادث طبیعی مثل زلزله، ریزگردها؛ حوادث منتهی به کشته شدن جمعی از مردم یا بیماریهای سرایت بخش نمی تواند بی تفاوت یا کم تفاوت باشد و البته نمی تواند صرفا با هیجانات احساسی رفتار کند و باید برنامهای موثر و عقلانی را برای حل مسأله با سرعت و جدیت دنبال کند.
۱۵. رئیسجمهور باید مجری قدرتمند تصمیمات نظام حکمرانی باشد
تصمیمسازی از مسیر مراجع قانونی کشور اعم از سیاست های کلان ابلاغی رهبری، مصوبات مجلس یا مصوبات هیئت دولت یا شوراهای تصمیمساز مثل شورای مصلحت، شورای امنیت، شورای عالی فضای مجازی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی اقتصاد و سایر شوراهای تصمیمساز کشور صورت می گیرد. عدم اجرای دقیق تصمیمات "بحران مشروعیت نظام تصمیمسازی" و عدم جدیت تصمیمات را دنبال خواهد داشت. خصوصا بسیاری از تصمیمات و رویه های دولت ها و مدیریت های قبلی توسط دولت ها و مدیران بعدی متوقف میشود. فضای فرهنگی نظام سیاسی که علاقهمند به "اولین بودن" دارد و ارزش ثبات و استمرار را متوجه نمیشود؛ نمی تواند مسیر رشد و تعالی را طی کند و دائما در مسیر ساختن و تخریب بسیاری از منابع و کارهای ناتمام کشور میشود.
۱۶. رئیسجمهور باید در امور خطیر سرعت عمل داشته و تصمیمساز باشد.
شرایط خطیر، نیازمند سرعت عمل در تصمیمگیری و اجرای دارد. بعنوان مثال ریزگردها، آلودگی هوا، فساد فراگیر اداری و حوادث طبیعی غیر مترقبه نیازمند سرعت عمل در تصمیمگیری و اجرای است و رئیسجمهور بعنوان راس هرم اجرایی کشور تعیین کننده ترین نقش را ایفاء میکند. از سوی دیگر تصمیمسازی و اجرای دو بال موفقیت هستند که در کنار هم و در پیوند با یکدیگر اهمیت پیدا می کنند.
۱۷. رئیسجمهور باید موجب تقویت سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی شود
سرمایه انسانی، مجموعه تواناییهای که منجر به ارزش اقتصادی میشود، تعریف شده است ولی معنای دقیقتر سرمایه انسانی مجموعه تواناییهایی است که منجر به تولید ارزش فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و رشد و پیشرفت فردی و اجتماعی میشود. به فعلیت درآمدن سرمایههای انسانی در پیوند با افراد یک جامعه سرمایه اجتماعی را خلق میکند که فضایی سالم و به هم پیوسته و قدرتمند را خلق میکند. رئیسجمهور باید از طریق نهادهای دولتی، بخش خصوصی و تعاونی بتواند این ارزش خاموش انسانی را تبدیل به روشنایی فراگیر برای همگان کند.
۱۸. رئیسجمهور باید تقویتکننده ارتباطات بین فرهنگی و سازگاری اجتماعی شود
اقوام، فرهنگها و خرده فرهنگها ظرفیت تنوع و خلق زیبائیها متنوع آفرینش هستند، تقویت هوش فرهنگی و سازگاری اجتماعی موجب تعاملات سازگارانه و تقویتکننده سرمایههای ملی و بین المللی کشور میشود و فضای اخوت اسلامی و همدلی را تقویت میکند.
۱۹. رئیسجمهور باید دارای روحیه اخلاقی و از خودگذشتگی باشد
در مواجهه با نقدها و مقابلههای جریانهای سیاسی مخالف و در برخورد با تهاجمها و اعتراضات اجتماعی یا احیاناً در صورت مواجه شدن با خطاهای بزرگ، رئیسجمهور باید حیثیت ملی و اعتماد ملی و تقویت حس تعلق ملی را بر منافع خود ترجیح دهد.