کد مطلب: 264014
آیا اروپایی ها جلوی توافق هسته ای را می گیرند؟
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۱۳
سابقه ده ساله مذاکره تهران با کشورهای اروپایی نشان میدهد که هیچگاه اروپا از اراده لازم برای توافق هستهای با ایران برخوردار نبوده است.
لبخندهای محمدجواد ظریف و جان کری در هتل بوریواژ لوزان، برخیها را در اینسو و آنسوی جهان نگران کرده است. شاید همانها که سالها نان قهر تهران و واشنگتن را خورده و حالا با پررنگتر شدن گفتگوهای ایران و آمریکا در چارچوب گفتگوهای هستهای، منافعشان در خطر قرار گرفته است.
شاید به همین خاطر است که اروپاییها همزمان با مذاکرات لوزان، وزیر امور خارجه کشورمان را به بروکسل دعوت کردهاند تا آنطور که مسئول هماهنگی سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفته، به مذاکرات هستهای وجههای «اروپایی» بدهند. مواضع چندی قبل وزیر امور خارجه فرانسه از یکسو و مواضعی که بی.بی.سی رسانه دولتی انگلیس علیه مذاکرات میگیرد، از سوی دیگر حکایت از این دارد که با جدیتر شدن امضای توافق هستهای، اروپاییهایی که تاکنون نقش واسطه میان ایران و آمریکا را بازی میکردند نگران شده و آن ها را واداشته تا در زمینی بازی کنند که پیش از این نخستوزیر رژیم صهیونیستی آن را طراحی کرده بود.
اروپا، بازنده گفت و گوهای ایرانی و آمریکاییسابقه ده ساله مذاکره تهران با کشورهای اروپایی که زمانی در قالب پروتوئیکای اروپایی انجام شد و زمانی دیگر با افزوده شدن شرکای شرقی و آمریکایی آنها ادامه یافت، نشان میدهد که هیچگاه اروپا از اراده لازم برای توافق هستهای با ایران برخوردار نبوده و همواره تلاش میکرده تا از طریق واسطهگری سیاسی، هم نقش خود در مسائل بینالمللی را حائز اهمیت نشان دهد و هم از امتیازات ریشسفیدی دیپلماتیک بهره ببرد. با این همه سابقه وابستگی اروپا به واشنگتن نشان داده که آن ها در جریان این واسطهگری، نه فقط هیچگاه موضوعی را به نتیجه نرساندهاند، بلکه با افزودن مسائل دیگر – و عمدتا حقوق بشری – به مسائل بینالمللی، برای سختتر کردن حل و فصل منازعات کوشش کردهاند.
شاید به همین خاطر است که رویکرد جدید ایران در مذاکرات هدفمند، مداوم و جدی با واشنگتن، باعث تضعیف نقش اروپا شده و آن ها را به سنگاندازی تبلیغاتی و رسانهای در مسیر مذاکرات وادار کرده است. جالب اینجاست که نگاهی به روند گفت و گوهای هستهای نشان میدهد مذاکرات ایران و ۱+۵ درست از زمانی با جدیت بیشتری پیش گرفته شد که کاترین اشتون، هماهنگکننده پیشین سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز از اتاق مذاکرات محرمانه ایران و آمریکا بیرون رفت و همین باعث شد تا گفت و گوهای دوجانبه تهران و واشنگتن، تبدیل به محرک مذاکرات هستهای شود. محرکی که هرچند برای نتیجهبخش بودن اعتماد به آن باید کمی صبر کرد، اما دستکم تاکنون توانسته است موثر عمل کند.
انزوای اروپایی و تحریک عربیاگر چه شهرهای اروپایی همچنان میزبان مذاکرات هستهای است اما بهنظر نمیرسد دیپلماتهای اروپا نقش مهمی در روند مذاکرات داشته باشند.
شاید برای همین است که اروپاییها از طریق رسانههای خود تلاش میکنند تا کشورهای عربی منطقه را علیه ایران تحریک کرده و از این طریق سعی کنند مانع از موفقیت واشنگتن در به نتیجه رساندن گفت و گو با تهران شوند. کشورهایی چون فرانسه و انگلیس که سابقهای تاریخی در نفوذ در خاورمیانه دارند، میدانند که به نتیجه نرسیدن مذاکرات، هم واشنگتن را به این نتیجه میرساند که گفتگوی مستقیم با تهران بیفایده است و هم ایران را راضی میکند که همچنان به واسطهگری اروپاییها تن دهد. با این حال اگر سیاستمداران اروپایی مستقیما علیه مذاکرات موضع بگیرند، هم اعتبارشان بهعنوان متحدان واشنگتن در جریان گفت و گوها زیر سوال میرود و هم متهم به جنگطلبی میشوند. برای همین است که آن ها از طریق شبکههای خبری اروپایی چون بی.بی.سی بهسراغ تندروهایی چون نتانیاهو و ترکیالفیصل رفته و از زبان آن ها، علیه مذاکرات در حال انجام موضع میگیرند.
علاقه شبکه بی.بی.سی به تضعیف مذاکرات و گفتگو با مخالفان توافق هستهای را باید تنها بخشی از تلاش اروپا برای برهم زدن مذاکرات ارزیابی کرد. در واقع چنین رسانههایی تنها دامی برای اعراب و سایر تندروها پهن میکنند تا به نیابت از آن ها علیه هرگونه بهبود رابطه تهران و واشنگتن بکوشند.
غفلت استراتژیستهای اروپایی از تغییر نقشه قدرت در جهانبا این همه مخالفان بهبود رابطه ایران و آمریکا در کشورهای مختلف جهان، یک نکته ساده اما مهم را فراموش کردهاند و آن اینکه نزدیکتر شدن واشنگتن به مواضع کشورمان در جریان پرونده هستهای و نیز بحرانهای تروریستی خاورمیانه، نه یک اتفاق تصادفی در عرصه دیپلماسی و ناشی از تبلیغات رسانهای، بلکه ناشی از تغییر معادلات قدرت در خاورمیانه است.
در واقع قدرت کشورمان چه از حیث نظامی، چه اقتصادی و چه سیاسی، واشنگتن را وادار کرده بهجای هزینه دادن در برابر تهران، به اتحاد با کشورمان روی آورده و عملا رهبری تهران در مدیریت تحولات منطقه را به رسمیت بشناسد. اینکه در جریان جنگ با داعش، واشنگتن بهجای اعتماد به اعراب، مشتاقانه، عملیاتهایی که با مشاوره فرماندهان ایرانی علیه تروریستها انجام میشود را به نظاره نشسته، ناشی از مذاکرات هستهای نیست، بلکه حاصل قدرت غیر قابل انکار کشوری است که حالا واشنگتن میخواهد واقعیت حضورش در خاورمیانه را به رسمیت شناخته و به کدورت دیپلماتیک با این کشور خاتمه دهد. البته ایران برای پایان دادن به سردی روابط با واشنگتن هنوز نیاز به برداشتن گامهای اعتمادآمیز بسیاری از سوی واشنگتن داشته و بهخوبی میداند هنوز بخش مهمی از جامعه سیاسی آمریکا به دشمنی با تهران نیاز دارند، اما گفت و گوهای هستهای فرصتی برای آمریکاست تا اشتباهات خود در شش دهه گذشته در قبال تهران را جبران کند.
ایران بهخوبی در یاد دارد که این انگلیسیها بودند که وقتی دستشان از نفت ایران کوتاه شد، پای آمریکا را به ایران گشودند و کودتای ۲۸ مرداد را رقم زدند. حالا همین انگلیسیها میبینند که دوباره واشنگتن عزم نزدیکی به تهران کرده اما این بار گویی قرار نیست خبری از واسطهگری سیاسی اروپاییها باشد و همین امر نگرانی آن ها را دامن زده است. محمدجواد ظریف هرچند در سفر به بروکسل برای رفع این نگرانیها خواهد کوشید اما استراتژیستهای سیاسی چه در خاورمیانه، چه اروپا و چه حتی آمریکا میدانند که زنگ خطر در قبال پیامدهای نزدیکی تهران و واشنگتن برای آن ها به صدا درآمده است و حالا باید دید واشنگتن تا چه اندازه برای تامین منافع خود حاضر است در برابر فشار متحدانش مقاومت کند.
منبع: رصد