نظر منتشر شده
۸
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 240696
نگران طبیعت کلاردشتم
بخش تعاملی الف - نیما کلاردشتی
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : يکشنبه ۱۶ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۴۷
کلاردشت زادبوم من است،

در آنجا چشم بر جهان گشودم، هوای پاکش را نفس کشیدم، در سردآبرودش آبتنی کردم، بیداری و رویاهایم را در وَلَشت، چمن مَکارود، رودبارک، وَنداربُن، راشَک، جنگل اِزو، عَلَم کوه، حَصارچال، بنفشه دِه، کولِمه، مجل واجابیت، تپه کلار و ... آرمیدم و بیدار شدم. رعد وبرق های بهاریش، سرماهای ناگهانی تابستانیش، پاییز هزار رنگش و زمستان بی همتایش را دوست دارم.

کلاردشت زادبوم من است و به طبیعتش، آب و هوایش، زمینش و مردمان آن چنان دلبسته ام که:

با دیدن هر زباله ای، پاره پلاستیکی و ... همه وجودم به اعتراضی سهمگین برمی آشوبد.

با دیدن هر خودروی دودزایی سراپای وجودم نفسی تازه را تمنا می کند
با دیدن هر ساخت و ساز بی قواره و ناهمگونی، چشمانم شرمنده زمینش می شود و با دیدن کمبود امکانات شهری، بهداشتی (بیمارستانش، آب آشامیدنی اش و ...) و آموزشی اش دلم می گیرد و می گرید.

زادبوم من سال ها است که از بی مهری هایی در رنج است، کلاردشت من رنجور است، کلاردشت ما از دست دوستانی نادان و دشمنانی آگاه دل آزرده است.

بی برنامگی مسئولانش و بی نظارتی بر مسئولانش، زخم هایی آشکار بر چهره دشتِ بهشتی مان کشیده است.

بی مبالاتی گردشگرانِ خودخواهش، سیمای سبز معصومانه اش را آلوده،
بی توجهی بالادستی های مازندرانش، مردمان کلاردشت مان را تنها و بی پشتیبان گذاشته است و این احساس بی کسی را در کنش ها و واکنش های گاه ناپخته بومیانمان می توان دید.

کلاردشت عزیزمان تنها است و صدایی، شیونی و فریادی که سال ها است شنوایی را می جوید.

کوهش تنها است، جنگلش تنها است، اِشکارش تنها است، رودخانه اش تنها است، زمينش تنها است، آبش تنها است، سنگش تنها است، ما تنها ايم.

با دردهايمان می سوختيم و می ساختيم که خبری تلخ و جانکاه در گوش شهر پيچيد و باز شنيده نشد.

ساخت و سازهای سنگدل، چشم طمع به مازيچال -ييلاق زيبای شهرمان- نيز دوخته اند.

مازيچال دهکده دوست داشتنی مان که سال ها است دل نگرانِ رفت و آمد کاميون های حمل چوب است و داغ درختان مسير جنگلی را بر دل دارد ديگر تحمل داغی تازه ندارد.

مازيچال، داغِ جاده و ساخت و ساز و برقِ شهری را تاب نمی آورد.
اگر پای گردشگران خودخواهی که دوروزه بومِ هم ميهنانشان را چنان آلوده می کنند که افتد و دانی به مازيچال باز شود، اگر پای سودجويان به مازيچال باز شود و اگر ... مازيچال مان را از دست می دهيم.

ما و کلاردشت مان پناه می بریم به آفریدگار هستی
کلمات کلیدی : نیما کلاردشتی
 
۱۳۹۳-۰۶-۱۶ ۱۲:۱۰:۴۳
همشهری عزیز... من هفته ای 1 یا 2 بار از نشتارود میام به کلاردشت. چون یه

جورایی زادگاه منه... اما وقتی از جاده جنگلی میگذرم و به مکارود میرسم دلم

میگیره... از ویلاهای آنچنانی توی جنگل ... از زباله های دپو شده کنار خیابون.... از

اون همه ماشینای آنچنانی که صاحباشون با پرت کردن آشغال به بیرون

شخصیتشونو نشون میدن... گاهی اوقات دلم میخاد یه اتفاقی ، چیزی بیافته و پای

هیچ مسافری به کلاردشت نرسه.....


چون کلاردشت زادگاه و زادبوم من است (2362593) (alef-13)
 
افتخار
۱۳۹۳-۰۶-۱۷ ۰۸:۴۵:۰۴
من یک تهرانی هستم وسالهاست که بعلت علاقه به طبیعت کلاردشت در انجا سرمایه گذاری کرده ام وبا رعایت اصول زیست محیطی در انجا و ویلا ساخته ام و کلی گل و گیاه برورش داده ام
همسایه ما در انجا مردی است از اهالی قدیمی کلاردشت که هر روز صبح با تبر از کوه بالا رفته واز جنگل رودبارک دو تا سه درخت تنومند را قطع میکند وبه بایین میکشد به برخی اعتراض کردم تا سال قبل بهانه کمبود سوخت وگران شدن ان بود الان که گاز امده و ان بهانه هم مرتفع شده بار هم این غارت ادامه دارد وکسی رسیدگی نمی کند در ضمن تعداد دیگرشان را هم می شناسم که زمین هایشان را فروخته اند و ماشین انچنانی خریده اند اینست این مرثیه را باور نمی کنم (2363674) (alef-3)
 
کارن
۱۳۹۳-۰۶-۱۷ ۱۲:۱۶:۴۹
مگه برای کلاردشت طبیعتی هم مونده؟ (2364061) (alef-6)
 
رضا
۱۳۹۳-۰۶-۱۷ ۱۲:۲۶:۱۰
دوست عزیز باید بگویم ما ایرانی ها لیاقت داشتن طبیعت و میراث گرانبهای به امانت گذاشته شده در این مملکت یک ملیون و ششصد هزار کیلومتر مربعی را نداریم. ناراحت نشوید لیاقت ما در عملکردمان نشان داده میشود . وضع و حال و روز کلاردشت ما یکی از نمونه های بارز بی لیاقتی ما است . نمونه های زیادی در این مملکت داریم که در حال نابودی است حتی در دل تهران در تمامی سواحل شمال و جنوب، در دل گویر ، در دل کوه ها و فلات ایران در همه جا . ادعای ما گوش دنیا را کر کرده ولی اگر خوب به خودمان نگاه کنیم می بینیم ما لیاقت ند داریم ولی در عین حال میخواهیم همه دنیا را هدایت کنیم !!! . از وجود یک یا چند نفر چیز فهم در مملکت هم مغرور نشویم ، این قصه ادامه خواهد داشت و دره های جنگل عباس آباد تا کلاردشت تبدیل به یکی از زباله دانی های مشهور همانند سراوان گیلان و سواحل خزر و هزاران نقطه دیگر در کشور تبدیل خواهد شد . کشور ما در سال های آتی با پیشرفت های همه جانبه ای که که خواهد داشت!!! به یکی از پر افتخار ترین زباله دانی ها مبدل خواهد شد. بماند تخریب های دیگر کشور. بیائید باور کنیم ما ایرانی ها لایق این همه نعمت هایی که خداوند به ما داده نیستیم و فقط کفر میورزیم و سال هاست که همه ما از بالا تا پائین در حال ارشاد کردن هستیم و حرف زدن و ظاهرا ارشاد شونده ای وجود ندارد چون در حال ارشاد سایر مردم دنیا هستیم. (2364094) (alef-6)
 
۱۳۹۳-۰۶-۱۷ ۱۶:۲۵:۲۲
خودتان زمین ها را قطعه قطعه می کنید و می فروشید بعد طلبکار هم هستید؟؟؟ (2364782) (alef-6)
 
م
۱۳۹۳-۰۶-۱۹ ۱۰:۳۰:۰۴
ما همواره ضعف مدیریت و اجرای قوانین را به گردن مردم عادی می اندازیم . آیا کلاردشت جزو منابع طبیعی و انفال نبوده است ؟ چرا وقتی تصرف و تخریب محیط زیست و ساحت و سازها در آنجا آغاز شد صدای هیچ مسئولی در نیامد ؟ چه کسی مجوز تبدیل کاربری زمینهای کشاورزی و منابع طبیعی برای ساخت ویلا را صادر کرده است ؟
به یک نمونه از کشورهای دیگر و نوع مدیریت آنها اشاره میکنم : آلاسکا . بله , آلاسکا .
آلاسکا تماما" پوشیده از جنگل و رودخانه و منابع طبیعی است که بخش کوچکی از کشور آمریکا است . با اینحال طبق قانون حفاظت منابع طبیعی و زیستگاههای جانوری آمریکا هیچ شخص یا مقامی اجازه تصرف یا تغییر کاربری و ساخت و ساز در آنجا را ندارد . حتی جاده هم در آنجا ساخته نشده است و حمل و نقل فقط از طریق یک خط راه آهن سراسری و یا رودخانه ها و با قایق انجام میشود تا این طبیعت برای همیشه و برای تمام نسلها محفوظ بماند . این قانون بقدری جدی و محکم است که حتی رئیس جمهور آمریکا هم نمیتواند در آنجا برای خود یک خانه یا ویلای شخصی بسازد . تمام بهره برداریها و مشاغل و حتی زندگی ساکنین قدیمی یا جدید در آن توسط یک شورا که مانند فرمانداری ما است بشدت کنترل می شود .
حال این مورد را مقایسه کنید با خطه شمال ایران . کل استانهای شمالی کشور شامل گلستان و مازندران و گیلان چند درصد کل مساحت کشور را تشکیل می دهند ! درمقابل این همه کویر و مناطق خشک در ایران ! و ما با این خطه باریک نوار سبز کشور چگونه رفتار کرده ایم ؟ آیا همه اینها تقصیر مردم است ؟ آیا نباید یک قانون قوی و مجریان متعهدی وجود داشته باشند که این منابع را با جدیت حفظ کنند ؟ (2367743) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۶-۲۰ ۱۰:۵۱:۲۷
واقعا مگه طبیعتی برای کلاردشت مونده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ (2369390) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۶-۲۱ ۱۱:۱۹:۲۵
ملت بسیار بدی هستیم و از خودراضی و فقط به منافع شخصی خودمان فکر میکنیم هر بدی که به این مملکت میکنیم دودش به چشم خودمان میرود وآیندگان هم نفرینمان خواهند کرد. یاید دولت گروه های مردمی دوستدار طبیعت را تقویت کند و چنانجه این گروه ها با مدرک مستدل از کسانی که دارند محیط زیست را نابود مبکنند حمایت وپیگیری کند شاید بشود تا حدی جلوی تخریب ها گرفته شود وخود نماینده دولت پبگیر مراحل قضایی متخلفان شود . باید تلویزیون نقش کلیدی خود را ایفا کند با برنامه های طنز مشلات را برای مردم بازگو کند و همینطور عواقب آن را تا به مردم یادبدهد چگونه باید از محیط زیست محافظت کند و چطور استفاده کند. واقعا این تلویزیون کی میخواهد درست شود. (2370389) (alef-13)