کد مطلب: 442944
پیشنهاد کتاب/ «بررسی مقایسهای آرای فلسفی ملاصدرا و سهروردی»؛ سیماسادات نوربخش؛ هرمس
دو حکیم، دو حکمت
محمدطاهر کریمی*؛ 18 بهمن 1395
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۶:۰۰
«بررسی مقایسهای آرای فلسفی ملاصدرا و سهروردی»
نویسنده: سیماسادات نوربخش
ناشر:
هرمس، چاپ دوم 1393
450 صفحه، 26000تومان
شما میتوانید کتاب
«بررسی مقایسهای آرای فلسفی ملاصدرا و سهروردی» را تا یک هفته پس از معرفی با
۱۰ درصد تخفیف از فروشگاه اینترنتی شهر کتاب خرید کنید.
*****
در سنت فلسفه اسلامی دو نام سهروردی و ملاصدرا برای همگان نامهایی آشنا و قابل ستایش است؛ زیرا این دو حکیم در عرصه فلسفه در سنت اسلامی خوش درخشیدند و هر یک صاحب مکتبی در این سنت عظیم فکری بهشمار میرود. نوآوریهای این دو برای همگان قابل استفاده و مرجع تحقیقات و تتبعات متأخرین در زمینه فلسفه شده است.
حکمت متعالیه ملاصدرا که امروزه در بین فیلسوفان مسلمان به مهم ترین مکتب فلسفی بدل شده است بیشک بسیار متأثر از اندیشههای سهروردی بوده است. اگر نوآوریهای شیخ اشراق و نقدهای وی بر مکتب مشائی نبود، حکمت متعالیه در بسیاری از مسائل به این غنای فعلی خود دست نمییافت. به همین سان آنچه ضروری و حائز اهمیت بهنظر میرسد تحقیقی تطبیقی در راستای اندیشه این دو حکیم گرانمایه است.
در میان آثار و تحقیقاتی که در رابطه با بررسی تطبیقی آرای این دو فیلسوف به رشته تحریر درآمده است کتاب حاضر از جایگاه خوبی برخوردار است؛ چرا که تاکنون در نوشتهای مستقل و متمرکز آرای این دو حکیم به طور جامع تحقیق و بررسی مقایسهای نشده است. همچنین در این اثر سعی بر این بوده که تأثیرپذیری ملاصدرا از اندیشههای شیخ اشراق بهخوبی نشان داده شود. در نهایت در زمینه نظرات این دو حکیم نیز داوری شده است.
این کتاب یک مقدمه و هفت بخش دارد. نویسنده در مقدمه به بیان زندگینامه و معرفی آثار سهروردی و ملاصدرا پرداخته است. در پایان هم به صورت اجمالی به تأثیرپذیری ملاصدرا از سهروردی در روششناسی و مسائل فلسفی میکند.
در بخش اول به واکاویی نسبت حکمت اشراق و حکمت متعالیه پرداخته شده است. نویسنده به بررسی منابع اندیشه ملاصدرا میپردازد. سپس چرایی کاربرد تعبیر حکمت متعالیه در خصوص اندیشههای ملاصدرا مطرح میگردد. نویسنده درصدد بیان اشتراکات و افتراقات حکمت متعالیه در مقایسه با حکمت اشراق است و در نهایت بیان میدارد با اینکه سهروردی زمینه ظهور ملاصدرا را مهیا کرده است، شمول نظام فلسفی ملاصدرا فلسفه سهروردی را دربرگرفته و تغییرات عمده در آن بهوجود آورده است.
موضوع بخش دوم سخن منطق و ضوابط فکری در این دو سنت فلسفی است. نویسنده در این بخش اهمیت اقدامات منطقی سهروردی را خاطرنشان میسازد و بیان میکند که در حوزه منطق تنوع آثار سهروردی بیش از ملاصدرا است و این فیلسوف از نوآوریهای شیخ اشراق در ساحت مسائل منطقی بسیار بهره برده است. مهمترین مباحث منطقی که سهروردی بدانها پرداخته است و مورد توجه ملاصدرا واقع شده مباحث مربوط به تعریفات، قضایا، قیاس و مغالطه است که صدرا به گردآوری این مباحث پرداخته و مبنای منطقی آن را تبیین و کاربرد آن را یادآور شده است.
شاید مباحث هستیشناسی مهمترین بخش فلسفه این دو فیلسوف باشد. نویسنده بخشی را به این موضوع اختصاص داده است. اساسیترین اختلاف سهروردی و ملاصدرا که بسیاری از مسائل دیگر را تحت تأثیر قرار داده اعتباری بودن وجود نزد سهروردی و عینی بودن آن نزد ملاصدرا است. نویسنده به این نکته اشاره میکند که اگرچه ملاصدرا در مباحث هستیشناسی متأثر از سهروردی بوده است، اما ضمن تأثر، با اصول خود به تبیین و نقد و حل اشکالات آراء سهروردی پرداخته است. از جمله مواردی که ملاصدرا از آنها در هستیشناسی خود متأثر از سهروردی بوده است یکی مسئله نیل به ادراک حقیقت وجود توسط مشاهده حضوری و اشراقی است و دیگری تأثر اصالت وجود ملاصدرا از اصالت نور سهروردی است.
مباحث خداشناسی و انسانشناسی نیز هر کدام بخشی را به خود اختصاص دادهاند. مباحث اثبات واجب و اثبات توحید حق تعالی، نفی ماهیت از ذات واجب، نامتناهی بودن واجب و مسائل مربوط به صفات باری مهمترین مسائلی هستند که مورد تحقیق و کنکاش قرار گرفتهاند. نویسنده به این مسئله اذعان میکند که در مباحث مربوط به واجب الوجود شباهت و قرابت فراوانی میان آراء سهروردی و ملاصدرا وجود دارد و تأثر ملاصدرا از سهروردی در مباحث خداشناسی به خوبی آشکار است که البته این قرابت و تأثیر پذیری باعث نقد و تکمیل نظرات سهروردی در این باب توسط ملاصدرا نشده است.
درباره جهانشناشی مسائلی از قبیل فیض و صدور، امکان اشرف، شوق سافل به عالی، مفارقات، ارباب اصنام و عالم مثال و خیال واکاوی میشوند. آن چه که در ملاصدرا در تأثیرپذیری از سهروردی در مباحث جهانشناسی مؤثر واقع شده تکمیل نظریه فیض توسط شیخ اشراق بوده است. از جمله آراء سهروردی در این باب که ملاصدرا به تکمیل آنها پرداخته است مبحث تبیین صدور کثرت از وحدت است که با توجه به نظریه فیض راهحل بهتری مییابد.
کتاب با انسانشناسی پایان مییابد. البته به تبع مباحث انسانشناسی مسئله معاد و زندگی پس از مرگ نیز از منظر سهروردی و ملاصدرا مورد تحقیق واقع شده است. نویسنده در این بخش به اختلاف اساسی سهروردی و ملاصدرا در رابطه با کیفیت پیدایش روح انسان اشاره میکند و ضمن بیان و داوری میان دو دیدگاه به تبیین مبانی معرفتشناختی دیدگاه ایشان در این رابطه میپردازد. اختلاف نظریات این دو فیلسوف در این زمینه مبتنی بر تفاوت دیدگاه آنان در مباحث هستیشناسی، معرفتشناسی و جهانشناسی است.
* کارشناس ارشد فلسفه و کلام اسلامی
کلمات کلیدی : انتشارات هرمس