نظر منتشر شده
۴۲
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 129300
ایران ناقض حقوق بشر نیست، اشتباه نکنید
مسعود صفری
در اصل ۱۳ قانون اساسی به صراحت آمده است که « تنها ۳ مذهب یهودیت ، مسیحیت و زرتشتیت » جزو اقلیت ها محسوب می شوند. اما دلیل حمایت از این ۳ دین کاملا مشخص است و آن آسمانی و الهی بودن این ادیان است ! حال سوال اینجاست که...
تاریخ انتشار : شنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۰ ساعت ۰۹:۴۴
شاید امروز كشور و نظام حكومتی وجود نداشته باشد كه همه افراد و اتباع آن از یك نژاد و قومیت بوده ، به یك زبان تكلم كنند و پیرو یك آیین و مذهب باشند. در بیشتر كشورها، یك اكثریتی وجود دارد كه دارای تاریخ و فرهنگ و زبان و مذهب و ملیت مشترك هستند. گروه های كوچكتری نیز وجود دارند كه ویژگی های قومی ، زبانی ، و مذهبی خود را دارند و اقلیت نامیده می شوند.
 
مسئله رعایت حقوق اقلیت ها و تبعیض قائل نشدن نسبت به آنها ، از جمله اموری است كه بخصوص امروزه سخت مورد توجه و بحث نهادهای بین المللی حقوق بشری است كه تمهیداتی برای رعایت حقوق اقلیت ها و تامین همزیستی مسالمت آمیز اقوام مختلف اندیشیده شده است و گاه نیز جهان مخصوصاً در این دهه اخیر شاهد برخوردهای خصمانه و خشونت بار و ویرانگر گروه های مختلف و یا اقدام گروه اكثریت برای پاكسازی قومی اقلیت بوده است. در این نوشته ابتدا اشاره ی به تعریف و مفهوم اقلیت می شود و آنگاه ذكری از اسناد بین المللی مربوط به حقوق اقلیت ها به میان می آید و سرانجام موقعیت و حقوق اقلیتها در قانون اساسی و نظام جمهوری اسلامی ایران، مورد بررسی قرار خواهد گرفت. سپس نادیده گرفتن حقوق اساسی مسلمانان در اروپا و ایالات متحده را یادآور می شوم.
 
یکی از دلایل نگارش این متن ، اخراج دانشجویان بهایی از دانشگاه است که باخبر شدم چندی پیش یکی از همکلاسی ها قدیمی خودم به دلیل گرویدن به آئین بهائیت از دانشگاه اخراج شده است.
 
در رابطه با اینکه تعریف اقلیت چیست و منظور از عنوان اقلیت (MINORITY) چه می باشد، همواره بحث و جدل وجود داشته است. در واقع ارائه یك تعریف جامع و مانع برای اقلیت دشوار است، ولی امروزه در بحث های سازمان ملل مشخصه هایی برای اقلیت ذكر می شود و با آن مشخصه ها ، گروهی به عنوان اقلیت نامیده می شوند. این مشخصه ها عبارتند از: ویژگی های قومی، ملی، مذهبی یا زبانی یك گروه كه با گروه های داخل در حاكمیت متفاوتند. در حقیقت برای اینكه جمعیتی به عنوان اقلیت شناخته شود، باید این مشخصه ها را داشته باشد:
 
۱- از لحاظ
طبق اصل ۳۴: دادخواهی حق مسلم هر فرد ایرانی است و هر كس می تواند به منظور دادخواهی به دادگاه های صالح رجوع نماید.
تعداد كم باشند، اقلیت ها قاعدتاً باید ار لحاظ تعداد كمتر از سایر اقشار جمعیت كه حكومت را در دست دارند، باشند.
 
۲- حاكمیت را در دست نداشته باشند، گروه اقلیت، گروهی است كه قدرت حكومت را در دست ندارند. اقلیت یعنی گروهی كه از لحاظ تعداد كمتر از گروه های دیگر است و حاكمیت را در دست دارد، طبعاً مصداق اقلیتی كه باید موردحمیت قرار گیرد محسوب نخواهد شد.
 
۳- تفاوت نژادی، ملی، فرهنگی، زبانی و یا تفاوت مذهبی داشته باشند، اقلیتها گروه هایی هستند از لحاظ نژادی، زبانی یا مذهبی با دیگران تفاوت دارند، و البته اقلیت به كسانی گفته می شود كه اتباع یك كشور محسوب می شوند، یعنی افرادی از تبعه یك كشور كه از لحاظ نژاد، زبان و یا مذهب با دیگران تفاوت دارند، اقلیت محسوب می شوند. بنابرین اقلیت را می توان این گونه تعریف كرد:
 
«گروهی از اتباع یك كشور كه از لحاظ ملی، نژادی، زبانی، یا مذهبی از دیگر اقشار مردم متفاوت بوده، ار لحاظ تعداد كمترند و قدرت حكومت را در دست ندارند.» برخی برای تحقیق مفهوم اقلیت برای گروهی از اتباع یك دولت، روحیه همبستگی و تعاون و ریشه دار بودن آنان در كشور محل اقامت، یعنی سابقه طولانی اقامت در كشور را داشتن مثلا صد سال قدمت، شرط تحقق مفهوم اقلیت دانسته اند.
 
در منشور ملل متحد و اعلامیه جهانی حقوق بشر، نامی از اقلیت برده نشده، ولی بر تساوی همه افراد بشری و برخورداری آنان از حقوق و آزادی هی اساسی بدون تبعیض از حیث نژاد، جنس، زبان یا مذهب تصریح شده است (مقدمه و مواد ۱۳.۵۵ و ۷۶ منشور ملل متحد و ماده ۲ اعلامیه جهانی حقوق بشر).
 
همانطور كه در ابتدا نیز اشاره شد، امروزه حقوق اقلیتها از دو جهت مطرح و مورد توجه است: یكی از جهت عدم تبعیض در اعمال حقوق و آزادی های اساسی نسبت به آنها و دیگری از جهت حفظ هویت قومی و فرهنگی و مذهبی آنها، بحث ها و مناقشاتی هم كه در مورد تعریف اقلیت و صدق عنوان اقلیت بر گروه هائی از افراد وجود دارد، عمدتا ناظر به همین شق دوم یعنی شناختن حفظ هویت خاص آنهاست و گرنه از لحاظ عدم تبعیض و برخورداری از حقوق و آزادی های اساسی از لحاظ اسناد بین المللی نسبت به همه افراد بحثی وجود ندارد.
 
برای نمونه، نقل دو ماده ۲۶ و ۲۷ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی كه اولی ناظر به حكم كلی رفع تبعیض و دومی وجهه دیگر حقوق اقلیتها را بیان می نمید، خالی از فیده نیست.
 
ماده ۲۶: «كلیه اشخاص در مقابل قانون متساوی هستند و بدون هیچگونه تبعیض، استحقاق حمیت بالسویه قانون باید هرگونه تبعیض را منع و برای كلیه اشخاص حمایت موثر و
طبق اصل ۳۲: هیچكس را نمی توان دستگیر كرد مگر به حكم و ترتیبی كه قانون معین می كند، و در اصل ۳۳ همین تعبیر در مورد تبعید و اقامت اجباری به كار رفته است.
متساوی علیه هر نوع تبعیض خصوصاً از حیث نژاد، زبان، مذهب، عقید سیاسی و عقاید دیگر، اصل و منشاء اصلی یا اجتماعی، مكنت، نسبت یا هر وضعیت دیگر تضمین نماید.»
 
ماده ۲۷: «در كشورهایی كه اقلیت های نژادی، مذهبی، یا زبان، وجود دارند، اشخاص متعلق به اقلیت های مزبور را نمی توان از این حق محروم نمود كه مجتمعاً با سیر افراد گروه خاص خودشان از فرهنگ خاص خود متمتع شوند و به دین خود متدین بوده و بر طبق آن عمل كنند، یا به زبان خود تكلم نمایند.» اعلامیه مربوط به حقوق افراد وابسته به اقلیت ها مصوب سال ۱۹۹۲ مجمع عمومی سازمان ملل به نحو مشخص تر و روشن تری توجه به حفظ هویت اقلیت ها را مشروحاً بیان كرده كه البته هنوز در سطح اعلامیه است و عنوان معاهده به خود نگرفته است. ماده ۱ این اعلامیه می گوید: «دولت ها باید از موجودیت و هویت اقلیت های ملی، نژادی، فرهنگی، مذهبی، و زبانی واقع در قلمرو خود حمایت نموده، و شرایط و وضعیت مربوط به ارتقاء و رشد هویت آنها را تشویق نمایند...»
 
اما در اینجا به این مسئله می رسیم که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران چگونه به این مسئله نگاه شده است. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در دو مورد از عنوان اقلیت های دینی نام برده است، یكی در اصل ۱۳ كه تنها اقلیت های دینی رسمی را سه دین یهودی، مسیحی و زرتشتی ذكر می كند و دیگری در اصل ۶۷ كه مربوط به سوگند خوردن نمایندگان در بدو انتخاب و نخستین جلسه مجلس است كه می گوید: نمیندگان اقلیت های دینی با ذكر كتاب آسمانی خود ادای سوگند می كنند. در رابطه با اقلیت های دینی نیز دو مسئله مربوط به تبعیض در حقوق و آزادی ها و نیز به رسمیت شناختن هویت و موجودیت آنها مطرح است. در اینجا مسئله قدری ظریف تر است و نیاز به بحث بیشتر دارد.
 
قسمت اول- تساوی افراد در برخورداری از حقوق و آزادی های سیاسی و عدم تبعیض:
 
با ملاحظه بسیاری از اصول قانون اساسی، شاید این دید كلی را بتوان به دست آورد كه حقوق و آزادی های اساسی برای كلیه شهروندان و اتباع ایرانی در نظر گرفته شده و آنان در برخورداری از این حقوق بدون توجه به وابستگی قومی، نژادی، زبانی و حتی مذهبی مساویند. در بسیاری از اصول قانون اساسی عنوان «هركس»، «همه»، «هر ایرانی» و نظیر آن موضوع حكم قرار گرفته است. به غیر از بند ۸،۹ و ۱۴ اصل سوم و اصل ۱۹ قانون اساسی كه قبلا به آنها اشاره كردیم، برخی از اصول دیگر را نیز مرور می كنیم: اصل ۲۲ می گوید: «حیثیت، جان، مال، حقوق، مسكن و شغل اشخاص مصون از تعرض است، مگر در مواردی كه قانون تجویز كند.» طبق اصل ۲۸: «هر كس حق دارد شغلی را كه بدان مایل است و مخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست، برگزیند. دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه
در اصل۲۳ نیز آمده است: «تفتیش عقیده ممنوع است و هیچكس را نمی توان به صرف داشتن عقیده ی مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد.»
به مشاغل گوناگون، برای همه افراد امكان اشتغال به كار و شریط مساوی را برای احراز مشاغل ایجاد نماید.»
 
اصل ۲۹ برخورداری از تأمین اجتماعی را حقی همگانی می داند و دولت را مكلف می نمید خدمات و حمیتهی مربوط به تأمین اجتماعی ر برای یك یك افراد كشور تامین كند.
 
اصل ۳۰ می گوید: «دولت موظف است وسائل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد...»
 
اصل ۳۱ : داشتن مسكن متناسب با نیاز را حق هر فرد و خانواده ایرانی می داند.
 
طبق اصل ۳۴: دادخواهی حق مسلم هر فرد ایرانی است و هر كس می تواند به منظور دادخواهی به دادگاه های صالح رجوع نماید.
 
طبق اصل ۳۲: هیچكس را نمی توان دستگیر كرد مگر به حكم و ترتیبی كه قانون معین می كند، و در اصل ۳۳ همین تعبیر در مورد تبعید و اقامت اجباری به كار رفته است.
 
در اصل۲۳ نیز آمده است: «تفتیش عقیده ممنوع است و هیچكس را نمی توان به صرف داشتن عقیده ی مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد.»
 
اصل ۱۴ قانون اساسی نیز مقرر می دارد: ... دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظفند نسبت به افراد غیر مسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل نمایند و حقوق انسانی آنان را رعایت كنند...»
 
ملاحظه این اصول، این تصویر را از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به دست می دهد كه در این قانون یك سلسله حقوق اساسی از قبیل تساوی در برابر قانون، محفوظ بودن جان و مال و شغل مسكن، آزادی عقیده، انتخاب شغل، برخورداری از تأمین اجتماعی، دادخواهی، آموزش و پرورش، برخورداری از روند عادلانه دادرسی، داشتن تابعیت، مشاركت در اداره امور كشور و امثال اینها را برای همه افراد و اتباع كشور و شهروندان ایرانی صرف نظر از هر نوع وابستگی قومی، زبانی، و مذهبی به رسمیت می شناسد و جملگی بدون تبعیض از این حقوق می توانند بهره مند گردند. در اینجا نقل گفتاری از امام خمینی (ره)، بنیانگذار جمهوری اسلامی نیز كه نظر و سخنش به عنوان منبع قانونی مورد استناد قرار می گیرد خالی از فایده نیست كه در راستی تصویری كه از این اصول قانون اساسی به دست دادیم می باشد.
 
ایشان [حضرت امام] در پی سوالی كه در سال ۱۳۶۲ از سوی شوری عالی قضائی در مورد نحوه اعمال مجازات در مورد غیر مسلمان ساكن ایران اعم از اهل كتاب و غیر اهل كتاب به عمل آمده بود، فرمودند: كار مزبور [و اهل كتاب] در پناه اسلام هستند و احكام اسلام مانند مسلمان های دیگر، درباره آنها جاری است و محقون الدم بوده مالشان محترم است.
 
در عین حال، باید متذكر شد كه دشواری هایی هم در تحقق و اجرای كامل این دیدگاه از قانون
شما که داعیه حقوق بشر دارید و از حقوق شهروندی دم می زنید چرا هنگام قتل مروه الشربینی صدایتان بلند نشد ؟! چرا سال هاست کسی از قتل عام شیعیان پاراچنار یاد نمی کند ؟! چرا هیچ گاه از کشته شدن مسلمانان در کشورهای اروپایی و آمریکایی سخن نگفته اید ؟! آیا فقط بهائیان را لایق استفاده از حقوق بشر می دانید ؟!
اساسی وجود دارد، زیرا نحوه انشاء اصل ۱۹ قانونی اساسی كه می گوید: مردم ایران از هر قوم و قبیله كه باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود. و كلمه مذهب را به صراحت در كنار، رنگ، نژاد و زبان ذكر نكرده ممكن است این شبهه را ایجاد كند كه مذهب می تواند سبب امتیاز باشد و تفاوت در مذهب مانع برخورداری از حقوق مساوی گردد.
 
اصل چهارم قانون اساسی و اصول متعدد دیگر نیز به تصویب قوانین بر اساس موازین اسلامی و اجرای قوانین و حدود و تعزیرات اسلامی تاكید دارند و چنانكه می دانیم، در مقرارت رایج فقه اسلامی تفاوت هایی بین مسلمان و غیر مسلمان وجود دارد كه به نحوی در قوانین موضوعه ایران نیز انعكاس یافته است. چنانكه مثلا طبق ماده ۸۸۱ مكرر قانون مدنی، علاوه بر اینكه كافر از مسلمان ارث نمی برد، اگر بین ورثه كافری مسلمانی باشد، وراث كافر ارث نمی برند اگر چه از لحاظ طبقه و درجه مقدم بر مسلمانان باشند و یا طبق ماده ۲۰۷ قانون مجازات اسلامی، هرگاه مسلمانی كشته شود قاتل قصاص می شود. مفهوم این ماده با توجه به فتاوی رایج فقهی این است كه اگر غیر مسلمان عمداً بوسیله مسلمانی كشته شود، قاتل قصاص نمی شود.
 
همچنین طبق ماده ۸۲ قانون مجازات اسلامی، اگر غیر مسلمانی با زن مسلمان زنا كند مجازاتش اعدام است ولو ینكه زنی عادی بوده و محصنه یا به عنف نباشد، در حالیكه عكس آن، زنی مرد مسلمان با زن غیر مسلمان این حكم را نخواهد داشت.
 
در مقررات استخدامی و انتخاب شغل هم، چنانكه می دانیم، گاه تفاوت هایی بین مسلمان و غیر مسلمان وجود دارد و شرط احراز برخی مشاغل مسلمان بودن یا متدین بودن به یكی از ادیان رسمی قید شده است.
 
با این تصویری كه از قانون اساسی به دست داده شد و رهنمود كلی كه از سخن حضرت امام خمینی (ره) به عنوان فقیه معتبر و رهبر نظام حكومتی اسلامی می توان گرفت، جا دارد کمی بیشتر بر روی مسئله حقوق بهائیان حاضر در ایران تاکید کنم و بحث را به این سمت رهنمون کنم.
 
طبق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۵۸ ، بهائیان حق داشتن تحصیلات عالیه و استفاده از امکانات دانشگاهی را ندارند و در هیچ کدام از نهادها و سازمان های ملی نمی توانند استخدام شوند. و در صورت حضور در دانشگاه ، پس از احراز هویت اصلی ، فرد بهائی باید از دانشگاه اخراج بشود.
 
اما برخی کج فهمان با استناد به اصولی از قانون اساسی جمهوری اسلامی که در این مطلب به آنها به کرات اشاره شد ، سعی در وارونه جلوه دادن این مسئله دارند و هنوز از فهم کامل بعضی از جملات قاصر هستند ! اما برای روشن تر شدن مسئله بنده چند توضیح کوتاه از این مسئله ارائه خواهم داد.
 
۱- بنده در ابتدای مطلب ، توضیحاتی در رابطه با معنای اقلیت ارائه دادم و منظور قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از اقلیت را هم توضیح دادم. در اصل ۱۳ قانون اساسی به صراحت آمده است که « تنها ۳ مذهب یهودیت ، مسیحیت و زرتشتیت » جزو اقلیت ها محسوب می شوند و همین مسئله بیانگر اهمیت اقلیت ها برای جمهوری اسلامی است. اما دلیل حمایت از این ۳ دین کاملا مشخص است و آن آسمانی و الهی بودن این ادیان است ! حال سوال اینجاست که فرقه بهائیت پیامبرش کیست و اگر قرار بوده که چندین قرن پس از ظهور پیامبر خاتم حضرت محمد بن عبدالله ، باز هم پیامبری ظهور نماید ، پس چرا خداوند در قرآن در هیچ گوشه ای از کتاب آسمانی اش به این مسئله اشاره نکرده است ؟ چه اینکه در کتب آسمانی یهودیان و
در اصل ۱۳ قانون اساسی به صراحت آمده است که « تنها ۳ مذهب یهودیت ، مسیحیت و زرتشتیت » جزو اقلیت ها محسوب می شوند و همین مسئله بیانگر اهمیت اقلیت ها برای جمهوری اسلامی است. اما دلیل حمایت از این ۳ دین کاملا مشخص است و آن آسمانی و الهی بودن این ادیان است ! حال سوال اینجاست که فرقه بهائیت پیامبرش کیست و اگر قرار بوده که چندین قرن پس از ظهور پیامبر خاتم حضرت محمد بن عبدالله ، باز هم پیامبری ظهور نماید ، پس چرا خداوند در قرآن در هیچ گوشه ای از کتاب آسمانی اش به این مسئله اشاره نکرده است ؟
مسیحیان ظهور پیامبری با نام احمد بشارت داده شده است و این مسئله قابلیت انکار ندارد ! و قرآن به عنوان کتاب آسمانی مسلمانان به این مسئله صحه گذاشته است که حضرت موسی - علیه السلام - و حضرت عیسی - علیه السلام - از پیامبران اولوالعزم بوده اند ( البته حضرت عیسی علیه السلام به اعتقاد مسلمانان و برخی مسیحیان هنوز هم زنده هستند و همزمان با ظهور آخرین امام شیعیان حضرت حجت ابن الحسن علیه السلام ظهور خواهند کرد ) و به کامل بودن دینی که پس از آنها خواهد آمد معترف بوده اند ! اما در هیچ کتابی نشانی از ظهور پیامبری به نام بهاء الله در زمان قاجاریه وجود ندارد ! با این تفسیر مختصر ، بهائیان جزو اقلیت های مذهبی مورد اشاره در قانون اساسی قرار نمی گیرند و مشمول این قوانین نمی شوند ! البته در قانون اساسی نامی نیز از فرق متعدد اهل سنت آورده نشده است اما به دلیل اینکه همگی در زیر پرچم اسلام هستند و مسلمان به شمار می آیند - هر چند با عقاید و آرای ضعیف و بعضا بسیار اشتباه - از همه حقوق برخوردارند و مشاهده می کنیم که در قانون اساسی هم تفاوتی بین دو مذهب بزرگ تشیع و تسنن لحاظ نشده است و همین دال بر صحیح و همه جانبه بودن این اصول از قانون اساسی است. البته این سخنی بدین معنی نیست که در قانون اساسی جمهوری اسلامی هیچ مشکلی وجود ندارد ، مراد از صحیح و همه جانبه بودن تنها اصول مورد اشاره در این بحث است و بررسی مسائل و مشکلات و نواقص موجود در متن قانون اساسی فرصتی دیگر را می طلبد.
 
۲- دلیل اینکه این همه ایالات متحده و کشورهای اروپایی بر مسئله نقض حقوق بشر در ایران تاکید می کنند و همواره در پی یافتن مسئله ای برای اعلان جنگجو بودن ایران و دشمن بودن ایران با انسانیت هستند را نمی دانم ! عجیب تر اینکه برخی در همین کشور اسلامی ایران ، با شنیدن این اظهارات سخیف و بی مایه بدون اندکی تامل قالب تهی می کنند و هویت ایرانی - اسلامی خود را به دست فراموشی می دهند و مانند طوطی سخنان آنان را تکرار می کنند ! گویا این عزیزان علاوه بر اینکه نحوه درست انتخاب کردن را یاد نگرفته اند ، به بیماری « آلزایمر » هم دچار شده اند !
 
باید کشتار وحشیانه مسلمانان در غزه و لبنان و پاراچنار و ... را یادآور شوید ! شما بایستی اشغال کشورهای منطقه را به بهانه ایجاد امنیت و در اصل با هدف غارت ثروت های موجود و نابودی کشورهای منطقه و جلوگیری از پیشرفت آنها را متذکر بشوید ! شما باید قوانین سخت گیرانه کشورهای اروپایی و آمریکایی برای جلوگیری از ورود افراد محجبه به دانشگاه را یادآور شوید ! شما می بایست قتل وحشیانه مروه الشربینی و همسر مسلمانش در دادگاه آلمان در جلوی چشمان فرزندشان را یادآور شوید و هزاران نمونه دیگر از نقض حقوق بشر کذایی مورد ادعای کشورهای غربی که خود هم بسیاری از بندهای این عهدنامه بین المللی را فراموش کرده اند !
 
شما اگر واقعا داعیه دلسوزی برای انسان ها را دارید پس چرا هیچ گاه از این افراد یاد نمی کنید ؟! شما که مدعی هستید ایران در حال نقض حقوق بشر است ، پس چرا تا به حال یک دلیل کامل و مانع برای سخن تان نیاورده اید ؟! شما که داعیه حقوق بشر دارید و از حقوق شهروندی دم می زنید چرا هنگام قتل مروه الشربینی صدایتان بلند نشد ؟! چرا سال هاست کسی از قتل عام شیعیان پاراچنار یاد نمی کند ؟! چرا هیچ گاه از کشته شدن مسلمانان در کشورهای اروپایی و آمریکایی سخن نگفته اید ؟! آیا فقط بهائیان را لایق استفاده از حقوق بشر می دانید ؟! مسئله قصاص را که خود کشور ایالات متحده صد برابر بیشتر از ایران و با استناد به دلایل مزخرف و پوچ روزانه در ایالت های مختلف اجرا می کند ، کشور عربستان سعودی بسیار شدیدتر و سخت تر از ایران به مسئله قصاص عمل می کند؛ پس چرا هیچ گاه از این ها یاد نمی کنید و تنها ایران را ناقض حقوق بشر می خوانید ؟! اگر بی بی سی و صدای آمریکا و رسا نیوز و ... این ها را برای شما نمی گویند ، آیا مقصر ما هستیم ؟!
 
اصلا یک سوال کوتاه؛ اگر در دادگاه تشکیل شده در کشور آلمان برای رسیدگی به شکایت مروة الشربینی ، قاتل مسلمان بود و مقتول آلمانی ، باز هم شما که مدعی حقوق بشر هستید این چنین بی توجه بودید ؟ یا با دمیدن در بوق و کرنا گوش جهان را از این امر کر می کردید ؟؟ آن زمان شما برای دفاع از حقوق بشر کجا بودید و چرا حرف از حقوق بشر نبود ؟!
 
اگر ایران ناقض حقوق بشر است ، پس حتما ایالات متحده ، مجری کامل حقوق بشر در تمام دنیاست !
 
کلمات کلیدی : حقوق بشر در ایران
 
مرتضی
۱۳۹۰-۰۸-۲۱ ۱۰:۳۶:۴۴
این بازی مسخره غربیها خیلی نخ نما شده، به نظر من بهتره به جای انتشار صرف سناریوهای آمریکا برای ایران که بیشتر مبتنی بر خیالبافی صهیونیستهاست، رسانه های داخلی به مسائل و مشکلات حقیقی مردم هم بپردازند.

مثلا اختلاس میلیاردی اخیر که با گرفتن وامهای کلان و غیرقانونی رقم خورد و ارتباط آن با جوانانی که در اول زندگی قرار دارند و از ترس تورم روزافزون می ترسند به فکر تشکیل خانواده باشند! چطور می شود وامهای کلانی به یک عده خاص بدهند و حال آنکه جوانانی....

در تبلیغات بانک ملی ایران این جمله را رسانه ملی ملکه ذهن تمام مردم ایران کرده که: هر جا سخن از اعتماد است نام بانک..... ایران می درخشد.
اگر چنین است پس چرا رئیس این بانک پس از برملا شدن اختلاس بانکی به خارج از کشور فرستاده می شود و با پیگیریهای دستگاه قضایی از قانون می گریزد.

مسئله دیگر که حقیقتا غرور ایرانیان را خدشه دار کرده ماجرای باغ قلهک است که به صورت غیرقانونی در تملک دولت انگلیس قرار دارد.

امیدواریم به راحتی از این مسائل نگذرید چون مردم از شما انتظار پیگیری شفاف دارند. (529520) (moderator1)
 
مهران
Germany
۱۳۹۰-۰۸-۲۵ ۲۰:۳۲:۰۶
lمن سينه در غم شير كربلا زنم ...تو از خرابي شير حياط در غمي (532296) (moderator19)
 
sina
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۸-۲۱ ۱۰:۴۸:۵۱
حقوق بشر يعني :

حقوق بشر يعني بمباران هيروشيما و ناكازاكي

حقوق بشر يعني عوض كردن خواست مردم در شيلي و كودتاي 28 مرداد در ايران به سود آمريكا و عقب نگه داشتن ساير كشورها

حقوق بشر يعني تقسيم بندي انسانها به شهروندان درجه يك و دو

حقوق بشر يعني حلبچه - سربره نيتسا - كوزو - چچن ...

حقوق بشر يعني كشتار يهوديان در كوره هاي آدم سوزي

حقوق بشر يعني كمك به صدام حسين براي هشت سال مداوم

حقوق بشر يعني شليك موشك به هواپيماي مسافربري

حقوق بشر يعني ابوغريب و گوانتانامو

حقوق بشر يعني به آتش كشيدن كتاب اعتقادات ديگران

حقوق بشر يعني كشتار روآندا ( يك ميليون در 5 روز - 3 ميليون در 15 روز )

حقوق بشر يعني با اسلحه به بهانه جنگ با تروريسم به روستائيان افغانستان تجاوز جنسي كرده و آنها را بكشند تا معلوم نشود.

حقوق بشر يعني صبرا و شتيلا

حقوق بشر يعني... (529529) (moderator1)
 
United Kingdom
۱۳۹۰-۰۸-۲۱ ۱۸:۳۸:۱۲
این که این موارد نقض حقوق بشر محسوب مس شوند و یا این که سیاستمداران جهان از این کلمه سوء استفاده می کنند شکی نیست. اما ایا این بدین معنا است که نقض حقوق اقلیتها، نقض حقوق بشر نیست. آیا نشان دادن زشتیها و پلیدیهای دیگران نیاز بررسی و رسیدگی به معایب خودمان را از بین میبرد؟ (529877) (moderator19)
 
United Kingdom
۱۳۹۰-۰۸-۲۱ ۲۲:۲۹:۱۶
حقوق بشر یعنی اینکه پایبندی به انسانیت ، صرفنظر از اینکه دیگران به آن عمل کنند یا نه!
بخصوص یرای کشوری که داعیه اسلامی بودن دارد.

سوال از نویسنده مقاله جهت شفاف سازی: حال که بهائیان اقلیت محسوب نمیشوند، به عنوان یک ایرانی از چه حقوقی برخوردارند؟ (529974) (moderator19)
 
Canada
۱۳۹۰-۰۸-۲۴ ۲۱:۴۱:۵۱
من آخر متوجه نشدم که این مقاله چطور اخراج بهائیها از دانشگاه و مشاغل دولتی را امری موجه جلوه میدهد . (531746) (moderator19)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۸-۲۱ ۱۱:۱۱:۳۱
ظاهرا شما مردم را به سه دسته تقسیم می کنید: 1- اکثریت 2- اقلیت 3- نه اکثریت و نه اقلیت!

نویسنده مقاله اعتقادات و گرایشهای خود را محور قرار داده اند و تقسیم بندی های ذهنی خود را حتمی می پندارد «تنها ۳ مذهب یهودیت ، مسیحیت و زرتشتیت جزو اقلیت ها محسوب می شوند ...». اگر چنین رویه ای روا باشد برای مثال در چین هم یک کمونیست می گوید گروه های فلان و بهمان اقلیت هستند و مسلمان که هیچ نسبتی با کمونیست ندارند، نه اکثریت است و نه اقلیت.

حتما می گویید چه مقایسه ای؟ مسلمان کجا و کمونیست کجا؟ اما چنین چیزی را یک کمونیست هم می تواند بگوید. تنها چیزی که می تواند مجوز چنین تقسیم بندی را به شما بدهد، دلایل قانع کننده صرفا عقلانی است که بدون پیش فرض های دینی و غیره باشند. در آن صورت شما پاسخ قانع کننده دارید که چرا شما (با قرائتی خاص و بسته از اسلام) می تواند و یک کمونیست نه.

البته انجام چنین کاری نیاز به پشتوانه قوی فکری دارد. طبیعی است افرادی که به دلیل ضعف فکری و ناتوانی از پاسخگویی حتی حاضر نیستند کرسی های آزاد اندیشی را (حتی برای تقویت و رفع کاستی های خود) به درستی برگزار کنند، جزم اندیشانه حرف خود را می زنند و دیگران را با برچسبهای مختلف می رانند تا زمانی که سیلی حقیقت آنها را زمین گیر کند. (529540) (moderator1)
 
مملي
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۸-۲۱ ۱۱:۳۳:۴۹
تو را به خدا به شعور سياسي ملت ايران توهين نكنيد ما خوب بد را مي فهميم چرا واقعيت را وراونه نشان مي دهيد
رييس جمهور محترممان در تريبون رسمي مي گويند زنداني سياسي نداريم آيا اين زير سوال بردن فهم ملت ايران نيست
آقاي محمد جواد لاريجاني مي فرمايند ما به جزيي ترين مسائل انر‍‍زي هسته اي اشراف داريم در حالي كه سوخت ما را روس ها تامين مي كنند (529556) (moderator1)
 
United States
۱۳۹۰-۰۸-۲۱ ۱۱:۳۴:۵۰
چطوره که قانون اساسی هر جا به نفع باشه قابل تغییره ولی بعضی جاها وحی منزل میشه؟ (529559) (moderator1)
 
سید مصطفی
۱۳۹۰-۰۸-۲۲ ۰۶:۴۹:۵۶
اگر تغییر روی اصول و موازین باشه چه مانعی داره و همه جا چنین کاری می کنند. (530138) (moderator19)
 
United States
۱۳۹۰-۰۸-۲۱ ۱۲:۰۵:۴۲
خوب این اصل فانون اساسی باید تغییر کنه.مگه بقیه اقلیتها انسان نیستند؟! (529590) (moderator1)
 
توحید
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۸-۲۱ ۱۸:۵۲:۳۷
همون اقلیت هایی که تو قانون هم اومده یه جورایی کلاتو بنداز هوا !!!

همین مونده که یه چند تا صندلی هم بدیم بهایی ها و همجنس بازا ... (529888) (moderator19)
 
سیذ مصطفی
۱۳۹۰-۰۸-۲۲ ۰۷:۰۰:۴۲
بهایی ها انسان هستند ولی انسان وارونه! با مراجعه به تاریخ می بینیم که بهائیت اقلیت هم نیست زیرا دست ساز استعمار برای ضربه به اسلام و مقاصد اقتصادی آنان هستند. آیا واقعاً بهائیت دین است؟ارسال نبی و کتاب که بنا به نص قرآن پایان یافته ، پس چگونه این ادعاها را دارند ؟ (530139) (moderator19)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۸-۲۳ ۰۲:۱۲:۵۰
قوانین برخورد با انسان های وارونه کجا قید شده؟مثلا اگر من امروز تشخیص دهم شما انسان وارونه اید هر کاری می توانم با شما بکنم؟ (530814) (moderator19)
 
۱۳۹۰-۰۸-۲۴ ۱۳:۱۰:۰۹
تا بوده همین بوده. تاریخ ادیان را از زبان خود قرآن بخوانید تا حقیقت را بیابید. (531569) (moderator19)
 
۱۳۹۰-۰۸-۲۱ ۱۲:۵۳:۵۷
از نویسنده ی محترم این یادداشت درخواست می کنم به کارشون ادامه بدن و همیشه همین طور مقاله بنویسن امیدوارم که رویه نگارش شون تغییر نکنه (529624) (moderator19)
 
۱۳۹۰-۰۸-۲۱ ۱۴:۴۴:۱۰
مگر نه اینکه در قرآن آمده لا اکراه فی الدین ـ مگر نه اینکه پیامبر زمانیکه مکه را فتح نمود اجازه داد ابوسفیان و کافران به زندگی و کار وتلاش ادامه دهند . باعث تاسف است که دیگران بایستی حقوق بشر را به ما تذکر دهند. (529703) (moderator19)
 
آدم ساده
United States
۱۳۹۰-۰۸-۲۱ ۱۶:۲۹:۲۷
هر فرد فارغ از نوع عقیده دارای حقوقی است که قابل حذف شدن نیستند. کشوری که آن حقوق را حذف می کند کاری غیر بشری می کند. (529793) (moderator19)
 
صادق
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۸-۲۱ ۱۸:۲۴:۰۵
"در اصل ۱۳ قانون اساسی به صراحت آمده است که « تنها ۳ مذهب یهودیت ، مسیحیت و زرتشتیت » جزو اقلیت ها محسوب می شوند و همین مسئله بیانگر اهمیت اقلیت ها برای جمهوری اسلامی است."
من هر چه فکر می کنم نمی فهمم از کجای این بند می توان متوجه اهمیت اقلیتها شد. کسی تفسیر بهتری دارد؟ (529870) (moderator19)
 
۱۳۹۰-۰۸-۲۱ ۲۳:۴۳:۲۰
در اصولی از قانون اساسی که عناوینی مانند همه ملت و ... آمده چیزی از اقلیت یا اکثریت بودن آن ها نگفته و باید برای هر قوم و گروهی مراعات شود. چه اعتقاد دینی آنها درست باشد چه نادرست. (530024) (moderator19)
 
کاظمی
۱۳۹۰-۰۸-۲۲ ۰۲:۲۳:۵۳
شما فرض کنید توی یه کشور لائیک به دنیا اومده بودید اونوقت انتظار داشتید قوانین اون کشور در مورد شما چطور باشه؟ زمان حضرت علی مگر کافر توی جامعه وجود نداشته اونا مه از بیت المال استفاده نمیکردند؟ (530100) (moderator19)
 
د.ح
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۸-۲۲ ۰۳:۵۱:۴۰
چه استدلال عجیبی؟! آیا چون قانون اساسی اجازه ی این تبعیض را می دهد، می توان نتیجه گرفت که ایران ناقض حقوق بشر نیست؟ با این حساب هر کشوری ساز خود را می زند. اگر نویسنده در خانواده ی بهایی متولد می شد، اکنون پیرو چه آیینی بود؟ (530113) (moderator19)
 
عرفان
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۸-۲۲ ۰۸:۵۸:۵۶
پس تکلیف بقیه اقلیتها چه می شود؟ آیا حقوقی ندارند؟ یا ایرانی محسوب نمی شوند؟ (530204) (moderator19)
 
منا
United States
۱۳۹۰-۰۸-۲۲ ۲۱:۴۸:۰۷
بسیاری از اقلیت های دینی هستند که اسم شان در قانون اساسی نیامده است. رعایت مدارا نسبت به آن اعتقاداتی که آنها را قبول داریم که هنر نیست، برای همین باید مدارا و شکیبایی نسبت به سایر اقلیت های دینی غیر رسمی که نامی از ایشان در قانون اساسی نیامده است مجری داشت. مثل بهائیان و ... (530710) (moderator19)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۸-۲۳ ۰۲:۰۲:۲۵
در بسیاری از اصول قانون اساسی حق تحصیل برای "همگان"به رسمیت شناخته شده.چرا آن ها را نمی گویید؟ (530811) (moderator19)
 
۱۳۹۰-۰۸-۲۳ ۱۱:۳۴:۰۱
ولی بسیاری از اقلیت ها از بسیاری از مشاغل مانند (رستوران و سوپر مارکت و....) محروم هستند...طبق نامه ی رسمی دولت... (531030) (moderator19)
 
۱۳۹۰-۰۸-۲۳ ۰۲:۵۳:۲۱
به نظرم مطلب خوبی بود. خیلی از نویسنده های ما اصلا جرات ندارن در این مورد مطلبی بنویسن. همین که این آقای صفری چنین مطلبی رو نوشتن باید ازشون تشکر کنیم. حالا من خودم هم زیاد با نظرات ایشون موافق نیستم ولی به نظر همین که همت کردن و چنین مطلبی رو نوشتن جای تقدیر داره (530822) (moderator19)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۸-۲۳ ۱۰:۱۱:۰۴
مگه اینها مالیات نمی دن مثل بقیه مردم؟ خوب اقلیت دینی نباشند... مگه دانشگاه رفتن تنها برای اکثریت دینی و اقلیت دینی است؟ چون اقلیت دینی نیستند نماینده نداشته باشند در مجلس، درست... اما میشه گفت مثلا خونه نداته باشند غذا نخورند درس نخونند کار نداشته باشند ... (530960) (moderator19)
 
United States
۱۳۹۰-۰۸-۲۳ ۱۰:۴۸:۱۵
فقط تصور کنید مذهب شیعه به عنوان اقلیت غیر قانونی‌ از طرف اروپا و آمریکا شناخته می‌‌شد. چون چه بخواهیم چه نخواهیم آنها عربستان را به عنوان مرکز اسلام می‌شناسند. با این فرض کدام یک از ایرانیها از جمله مقامات محترم کشور می‌توانستند در اروپا و آمریکا تحصیل کنند؟( از جمله آقای لاریجانی) (531001) (moderator19)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۸-۲۳ ۱۰:۵۰:۴۴
به نظر من بهایی ها باید حق داشته باشند به دانشگاه راه پیدا کنن چون اونها هم مثل ما ایرانی و هم وطن ما هستند (531003) (moderator19)
 
محمد
۱۳۹۰-۰۸-۲۳ ۱۶:۱۲:۴۱
بنظرم نویسنده تنها منبعش قانون اساسی هستش. اگربا چندنفر از اقلیت های دینی صحبت کنه در مورد مشکلاتی که دارن و تبعیض هایی که در موردشون هست مطمئنا نظرش عوض میشه.من شخصا تا بحال ندیدم در این صداوسیمایی که خودش صفت ملی به خودش داده یک دقیقه برنامه در مورد همین اقلیت ها پخش بشه یا حتی یه خبر کوتاه!
در مورد زبان و قومیت چیزی نگفتید! غیر فارسی زبانها چه حقوقی دارن؟ اونها از آموزش زبانشون، داشتن رادیو و تلویزیون و انتشارات به زبان مادریشون محرومن!نقض حقوق اقلیت ها در ایران کاملا واضح است و نویسنده محترم چشمش رو روهمه ی این ها بسته! (531257) (moderator19)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۸-۲۳ ۲۰:۴۷:۵۷
به نظر من یک راه اساسی برای پیشرفت هر کشوری این است که باید همه ی مردم از هر طبقه بدون توجه به اعتقادی که دارن ،از امکان تحصیلات عالیه برخوردار باشند ،در هر حال شاید اونا یک راهی برای جبران این کمبودشون پیدا کنند ( با توجه به این مسئله که محرومیت باعث خلاقیت و شکوفایی بیشتر و پیدا کردن راههای جدید می شود ) ولی این ضرر برای خود کشور و جامعه است همانطوری که هر روز شاهدش هستیم . این نکته هم بسیار مهم است که بد عدالتی و ظلم هیچگاه بی پاسخ نمی ماند . (531380) (moderator19)
 
قمبر
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۸-۲۳ ۲۲:۰۷:۵۴
این بحث شما خیلی خوب است
راستی ایرانی هایی که از این گروه که در قانون آمده نیستند
حق زندگی در این کشور مثل کار تحضیل انتخاب شدن وانتخاب کردن دارند؟ (531414) (moderator19)
 
Turkey
۱۳۹۰-۰۸-۲۴ ۰۲:۰۵:۲۷
من شخصا بهاییت رو دینی جعلی و ساختگی می دونم که نه اصالت و نه ریشه داره نه اصلا ساختار مشخص ولی به نظر من محروم کردن یک سری آدم به دلیل این اعتقاد دینیشون کار اشتباهی هست. استدلال نویسنده سر جمع این هست که کسایی که ما رو متهم می کنند خودشون دستشون آلوده هست. شکی هست که دستشون آلوده هست اما این استدلال به طور ضمنی این رو می رسونه که اگر بقیه این کار رو می کنند پس ما هم می کنیم که به نظر من استدلال اشتباهی است. به نظر من در مورد مساله بهاییت این که اجازه تبلیغ و جذب نیرو نداشته باشند یک مساله است و این که حتی نتونند برند دانشگاه یک چیز دیگه. این کار ها بیشتر برای این ها جنبه تبلیغاتی داره و برای مظلوم نمایی ازش استفاده می شه و تو بوق و کرنه می شه. حالا ده تا بهایی هم برند دانشگاه و درس بخونند به جایی بر نمی خوره اگر اجازه کار تبلیغاتی نداشته باشند. (531466) (moderator19)
 
Germany
۱۳۹۰-۰۸-۲۴ ۰۲:۳۵:۰۶
واقعا راه ندادن بهایی ها به دانشگاه چه توجیهی داره؟؟ اونهم در حالی که به فراگیری علم در چین هم توصیه شده این کار شرعی نیست و خدارو خوش نمیاد (531469) (moderator19)
 
۱۳۹۰-۰۸-۲۴ ۲۳:۴۰:۳۳
شما لطف کن بگو توی کدوم شرع اومده که بهائیت دینه بعد من قبول می کنم که بهائی ها هم برن دانشگاه!! ضمنا اون کسی هم که به فراگیری علم در چین توصیه کرده پیامبر ما مسلمون هاست نه پیامبر بهائی ها که اصلا در واقع پیامبر ندارن!! (531789) (moderator19)
 
Europe
۱۳۹۰-۰۸-۲۶ ۱۱:۳۸:۴۴
شما بفرمایید در کدام شرع امده که فقط پیروان ادیان اسمانی حق دانشگاه رفتن دارند؟؟

استدلال شما بسیار عجیبه امیدوارم در پیشگاه خداوند هم بتونید از استدلال خود دفاع کنید (532587) (moderator19)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۸-۲۶ ۱۱:۴۱:۲۸
اگر استدلال شما رو بپذیریم که مسلمونها رو در چین نباید دانشگاه راه بدن!!!

به نظر من بهایی ها رو باید به دانشگاه راه بدن (532589) (moderator19)
 
۱۳۹۰-۰۸-۲۴ ۱۴:۵۶:۲۲
نویسنده عزیز و محترم، در ابتدا لازم می دانم که از مقاله تان تشکر می کنم ولی این را اضافه کنم که وقتی صحبت از حقوق «بشر» و نقض آن می شود، نژاد، قوم و مذهب هیچ دخل و تصرفی در آن ندارد؛ بلکه صحبت از «بشریت» است. در این صورت هیچ فرقی بین خانم الشربینی و یک مرد سوئدی و یک زن اندونزیایی و ... نیست. (531611) (moderator19)
 
United States
۱۳۹۰-۰۸-۲۷ ۱۱:۵۳:۰۲
ما در قزوین دانشگاه بین المللی امام خمینی داریم که دانشجو از کشورهای دیگر هم می پذیرد. همه دانشجوهای خارجی آن دانشگاه مسلمان هستند؟ مثلاً اگر کسی از کشور دوست و برادر چین بخواهد در یکی از دانشگاه های ایران درس بخواند به دلیل دینش به او اجازه نمی دهند؟ (533171) (moderator19)
 
behrooz
۱۳۹۰-۰۹-۲۰ ۱۴:۰۳:۱۱
ما ایرانیان به تاریخ خود افتخا رمی کنیم وازاینکه د رمنشور حقوق بشر کورش (2500سال پیش) حقوق همه ی اقوام و ملل حتی دشمنان به رسمیت شناخته شده به خو د میبا لیم. اما امروزبحث ما این است که: آیا یک هموطن ایرا نی که عقیده دینی غیرازعقیده اکثر یت دارد.حق تحصیل دارد یا خیر؟ افسوس...کمی به خود بیا یم وببینیم درکجای تاریخ ایستاده ایم؟ (555709) (moderator19)
 
محمود
Germany
۱۳۹۰-۰۹-۲۲ ۱۰:۵۵:۴۰
به نظر من چون انسانها به تبعییت از اجدادشان به دین یا مذهب یا هر اندیشه ای معتقد می شوند چون همه انسان هستند باید ازحقوق مساوی بر خوردار باشند وقتی خداوند بین انها به عدالت رفتار می کند ما نمی توانیم رفتار نکنیم مگر از روی خود کامگی (558067) (moderator19)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.
ایران ناقض حقوق بشر نیست، اشتباه نکنید