نامها و یادها؛ در قلم و بیان محمد بهمنبیگی
نویسنده: علی شجاعی
نشر نوید شیراز، چاپ اول ۱۳۹۱
شمارگان ۱۵۰۰ نسخه
۴۵۶ صفحه، ۱۶۰۰۰ تومان
****
در مجال اندک زیستن، هرکس بهقدر سهم و وسع خود بهرهای میگیرد و توشهای میاندوزد. در این میان کم شمارند آنها که فرصت انجام کارهای بزرگ مییابند. و از همین روست که نام و یادشان در تاریخ ماندگار میشود. چنانکه محمد بهمن بیگی نیز چنین بود.
این درست که سابقه ایده مدرسه سیار در میان عشایر به سدهها پیش برمیگردد و ازآن سلطان محمد خدابنده است که مدرسه سیاری تدارک دید که آموزگارانش پابهپای اردوی سلطانی به ییلاق و قشلاق میرفتند و وظیفه آموزش را بر عهده داشتند. اما آن ایده و آن مدرسه سیار بیش از آنکه عشایری باشد (چنانکه در منابع تاریخی نیز ذکرشده)، سلطانی بود.
اینکه محمد بهمن بیگی از این ماجرای تاریخی مطلع بود یا نه و یا حتی اصل ایده به او تعلق داشت یا نه، چندان اهمیتی ندارد، مهم آن است که او توانست این مدرسه سیار را نه به پشتوانه سلاطین و برای آنها، بلکه به همت خویش و برای توده عشایر، خاصه مردمان تنگدست آنکه از آموزش بیبهره بودند، به سرانجام برساند.
درباره کلیت کار او اغلب چیزهایی شنیدهایم و بهقدر تصور آن را ستودهایم، اما اهمیت راستین این مهم و دشواریهای بسیار زیادی که برای انجام آن متحمل شده، زمانی تصویر واقعی خود را نشان داد که کتاب «بخارای من ایل من» منتشر شد. کتابی خواندنی که در آن بهمن بیگی زبانی داستانی برای روایت خاطرات خود برگزیده است.
دشواری کار و بدیع بودن فضا و خاطرات او در این کتاب که به زبانی روان و خوشخوان و در فرمی داستانگویانه به خواننده ارائه شده، پردهها را کنار میزند تا (برای دیگران و نهفقط آشنایان او) روشن شود در این مسیر طولانی چهکار بزرگی به سرانجام رسیده است. استقبال از آن کتاب انگیزهای شد تا او که سالهای پیری را می گذراند و از چاپ نخستین کتابش (عرف و عادت در عشایر فارس در سال ۱۳۲۴) قریب به نیم قرن میگذشت، مشغول نوشتن خاطرات خویش با زبانی داستانی شود. کتابهای «اگر قره قاج نبود» (۱۳۷۴)، «به اجاقت قسم» (۱۳۷۹) و «طلای شهامت» (۱۳۸۶) دیگر آثار او بودند که نام و خدماتش را بیشازپیش سر زبانها انداختند.
«نامها و یادها؛ در قلم و بیان محمد بهمن بیگی» درباره چنین مردی ست، کتابی که توسط علی شجاعی نوشتهشده و به همت نشر نوید شیراز به بازار آمده است. نویسنده کتاب که خود از شاگردان مدارس عشایری بوده، از خیل دانش آموزانی ست که بهواسطه ایده و همت محمد بهمن بیگی درسخوانده، و سپس به مدارج بالای تحصیلی و شغلی رسیده و دورهای را نیز بهعنوان شهردار فسا به خدمت مشغول شده است.
در میان یک میلیون نفری که در مدارس عشایری از نعمت سوادآموزی بهره مند شده اند، چهرههای موفق کم نبودهاند، از پزشک و معلم بگیر تا هنرمند و نویسنده که در این کتاب با شماری از آنها آشنا میشویم.
کتاب حاضر در هفت فصل تألیف و تدوینشده، فصل نخست با عنوان زندگی برمدار خدمت، مروری دارد گذرا بر زندگی محمدبهمن بیگی و همچنین یادداشت کوتاهی نیز به قلم خود او درباره زندگیاش در آن نقلشده است.
در فصل دوم با عنوان نامها (۱)، نویسنده به سراغ افراد شاخصی رفته است که رد نام نشانشان در کتابهای حسن بیگی آمده است و در گوشههایی از خاطرات خود بدانها اشاره داشته است . نویسنده کوشیده با رفتن به سراغ این افراد و گرفتن یادداشتی از آنها جویای حال و احوالشان در این روزگار شده و از این منظر نشانده دهنده دستاوردهای خدمت محمدبهمن بیگی در تربیت چندین نسل از جوانان عشایری باشد.
فصل سوم با عنوان نامها (۲) نویسنده سراغ آن بخش از خاطرات بهمن بیگی رفته که به اشخاص مطرح و معروف تاریخ معاصر اختصاص داشته است. چهرههایی که ازجمله بزرگان ادب و هنر این دیار هستند و نقل این گزیده از خاطرات حاکی از آن است که کم نبودهاند بزرگانی که مهر تأیید بر اهمیت کار او زدهاند. در این بخش از نامهایی همچون: ایرج افشار، جلال آل احمد، باقر پیرنیا، فریدون توللی، علی اصغر حکمت، صادق هدایت و ... یاد شده است.
فصل چهارم با عنوان طالع پر شفقت به نقل خاطرات استاد بهمن بیگی از چهرههای سیاسی و مذهبی پس از انقلاب اختصاص دارد، دورانی که او به پیری رسیده و ثمره خدماتش را بیش از هرزمانی مشاهده کرده است و از این رو از سوی برخی سیاست مردان قدر می بیند و تحسین میشود.
فصل پنجم با عنوان نغزهای پرمغز؛ بهگزین گویه هایی از بهمن بیگی درباره مسائل گوناگون و یا درباره پاره ای از چهره های شاخص ادبیات و هنر اختصاص دارد.
فصل ششم با عنوان معرفی آموزش عشایر، به کتابشناسی آثار بهمن بیگی و همچنین کتابشناسی آثار و مقالاتی که درباره او نوشتهشده اختصاص دارد.
فصل هفتم بهعنوان جاودان خرد دربرگیرنده شعری است از شفیعی کدکنی که در وصف بهمن بیگی سروده شده است.
سرانجام سخن آنکه این کتاب همانگونه که از نامش پیداست، اثری ست برای بزرگداشت محمد بهمن بیگی، گلچینی از نوشتهها، گفتهها و دیگر آثار او که در آنها از اشخاص مشهور تا کمتر شناختهشده و یا حتی ناشناس یادشده است، اما برآیند همه این یادآوریها و رفتوآمد مداوم خواننده در گذشته و حال آدمها، آن است که گویای اهمیت کار این مرد درزمینهٔ آموزش مردمان دیار و تبار خود نزد خواننده باشد. مردانی که اگرچه پرشمار نیستند اما برخی از آنها هنوز آنگونه که باید معرفی نشده اند.
بهاینترتیب خواننده کتاب از دریچه گزیدهای از خاطرات او که اغلب از حال و هوای نوستالژیک نیز برخوردارند، با شمهای از گستردگی فعالیت محمد بهمن بیگی آشنا میشود. هرچند نویسنده میتوانست در فصلبندی کتاب و پردازش متن به شکل شسته رفتهتری عمل کند، اما حاصل کار در همین شکل نیز غنیمتی ست برای مرور روزگار مردی که انسانهای بسیاری به شکل مستقیم و غیرمستقیم وامدار خدمات او هستند. محمد بهمن بیگی که در سال ۱۲۹۹ به دنیا آمده بود، در سال ۱۳۸۹ در آستانه روز معلم، چشم از جهان فرو بست.