کد مطلب: 416553
صدای ماندگاری که جاودانه ماند
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۰۸
استاد سلیم مؤذنزاده اردبیلی مداح اهل بیت(ع) و خالق نوای «زینب زینب» چهره در نقاب خاک کشید.
به گزارش فارس، در حالی صبح امروز حنجره طلایی ایران سلیم موذنزاده با نوای بینظیر «زینب زینب» چهره در نقاب خاک کشید که همواره یاد و نامش در قلبها و یادها میماند.
استاد سلیم مؤذنزاده اردبیلی در سال 1315 خورشیدی و در محله تازه شهر اردبیل زاده شد، پدرش شیخ عبدالکریم مؤذنزاده اردبیلی نخستین مؤذن رادیوی ایران است و برادرش مرحوم رحیم مؤذنزاده اردبیلی نیز از مؤذنان نامی جهان اسلام بود.
وی به طور متوسط روزانه پنج ساعت از عمر خود را صرف مداحی کرده و بیش از 2 هزار عنوان نوار کاست مربوط به برنامههای او از زمان پیدایش ضبط صوت تاکنون به زبانهای ترکی، فارسی و عربی موجود است.
صدای گیرا در خانواده موذنزاده اردبیلی موروثی بوده و همه فرزندان و نوادگان مرحوم شیخ فرج این موهبت الهی را از او به یادگار بردهاند.
شیخ فرج، پدربزرگ سلیم موذنزاده اردبیلی، قدیمیترین موذن کشور بوه که اطلاعات مختصری از وی موجود است.
به گفته سال خوردگان، صدای اذان موذنزاده اردبیلی را ساکنان روستاهای واقع در حاشیه سه فرسنگی شهر اردبیل سحرگاهان از بام مسجد زینال در مرکز شهر میشنیدهاند.
شیخ عبدالکریم، فرزند شیخ فرج هم نخستین موذن در ایران است که نوای اذان دلنشین او شهرت جهانی دارد.
شیخ عبدالکریم در سال 1273 خورشیدی در محله تازه شهر اردبیل به دنیا آمد و تا سال 1321 خورشیدی نوای توحیدی او از مناره مسجد میرزا علیاکبر این شهر به گوش میرسید.
نعیم، سلیم، رحیم، محمود و داود پنج فرزند او نیز از مداحان اهل بیت(ع) و مؤذنهای مشهور جهان اسلام هستند شادروان رحیم موذنزاده اردبیلی نیز که اذان بیمانند او در دستگاه بیات ترک در فهرست آثار معنوی ایران به ثبت رسید چند سال قبل براثر بیماری دعوت حق را لبیک گفت.
استاد سلیم مؤذنزاده صدای خوب در مداحی را از رشتههای هنری ظریف توصیف میکند که ملاحت، زیر و بم آهنگ، ادای کلام و تحریرهای مناسب لازمه این هنر است.
وی که خود علاوه بر حفظ روشهای قدیمی، سبکهای جدیدی با اصالت فرهنگی را در نوحه خوانی و مداحی ابداع کرده است، میگفت: صدای من در برابر صدای پدرم مانند قطرهای است در مقابل دریا.
استاد سلیم موذنزاده سال 91 در همایش پیرغلامان حسینی در مصلی اردبیل علاوه بر زبان ترکی، فارسی و عربی به زبان انگلیسی هم مداحی کرد.
موذنزاده با معرفی خود به عنوان نوکر پیر آستان اهل بیت(ع )میگفت: حنجره من یک موهبت الهی و وقف سیدالشهدا(ع) است و استفاده از آن در زمینههای غیر از این صحیح نیست.
کلمات کلیدی : سلیم موذن زاده ، اذان
تو رفتی و همه ی باغ از تو خالی ماند
نشانه های قدومت به روی قالی ماند
وَ بعد از آن ، من ِ آشفته ماندم و یک دل
دلی که بی تو هدر رفت و آن حوالی ماند
بدون تو به کدامین جهات خیره شوم ؟
بدون تو نه جنوبی و نه شمالی ماند
تمام سهم ِ من از آن وداع آخر بــود :
« چرا ؟ » ، « چگونه ؟ » ؛ که از جمله ی سؤالی ماند
خدا کند برساند خبر به گوشت باد
که بعد ِ رفتن تو ، باغ در چه حالی ماند .
دلم برای اوج و فرودهای با صفایش برای دل پاکش برای دم قدسی و مسیحاییش برای نواهای اعجاب انگیزش برای ارادتش به اهل بیت برای حنجره وقف شده اش برای زبان فارسی عجین شده با لهجه آذری اش تنگ شده است.
در نوای زینب زینب،دست ما را گرفتی و برروی شنهای داغ مسیر شام همسفر با کاروان سینه سوختگان و رنج دیدگان کردی. منزل به منزل مارا پیش برده و متوجه مصایب این بانوی شجاع کردی. از فراز و فرودهای راهشان برای ما گفتی .از
شیون و زاری یتیمانشان گفتی . از اندیشه و افکار شب های اسیری و رسالت بزرگی که در انتظارشان بود و از آن سربلند بیرون آمدند گفتی.
آه مگر می شود آن همه ظرایف اسرار امیز در صدای تو را به فراموشی سپرد.چگونه دلت را پذیرای آن همه رنج و درد کرده بودی که سالها
بتواند گرمابخش صدایت باشد. مگر نه اینست که دلی به وسعت آبی بی کران آسمان داشتی. مگر نه اینست که از ایام کودکی در رکاب پدر،خودت را برای این رسالت بزرگ آماده کرده بودی. حق امانت را رعایت کردی.بیش از نیم قرن در آتش این تنور دمیدی .زبانه شعله های این آتش سر به فلک می کشد.این نه آتشی است که خاموش شود.زمان و مکان نمی شناسد .آری بار همه این آلام بر دوش حنجره ات بود و تو چه زیبا آن ها را در لوح وجود ما تصویر می کردی. چنان بر این صفحه قلم می زدی که ابتدا تمام زنگارها را می زدودی سپس در آن تخم دلدادگی و شیدایی می پاشیدی. و چه زیبا روزی از این دنیا رخت بربستی گویی برگزیده شده بودی تا در اربعین سید و سالار شهیدان وداعی با شکوه با فرش نشینان داشته باشی.آری دیگر طاقتت لبریز شده بود و پیمانه ات پر.گویی فرشتگان مدتهاست در گوشت ندای بهشت سر می داده اند.دعای خیل دوستداران وعاشقانت در این سفر نورانی و پر خیر و برکت همراه توست.
باور ندارم رفتنت را چونان که رفتن عاشوراییان را.
تا زمانه باقی است ره و رسم تو زنده است.
در پایان شما را به بیتی از استاد شهریار دعوت می کنم:
تو به صد نغمه،زبان بودی و دل ها همه گوش
چه شنفتی که زبان بستی و خود گوش شدی
تقدیم به پیشگاهش با همراهی شما عزیزان به برکت فاتحه ای. (4028132) (alef-11)