نا امیدی از تدبیر تازه دولت در حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری

شهاب طلایی*، ۱۵ آبان ۹۵

15 آبان 1395 ساعت 11:50


دوازه سال است که از تاریخ جلسه علنی ۲۳ دیماه سال ۸۲ مجلس شورای اسلامی، برای ادغام سازمانهای میراث فرهنگی کشور و ایرانگردی و جهانگردی می‌گذرد؛ اما در طی این دوازده سال تغییر مدیران در این سازمان نو پا به یک اصل با ثبات در این حوزه تبدیل شده و تقریباً برای تمامی فعالان و دلسوزان حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری یک اصل پذیرفته شده است و آن اینکه معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور قطعاً از افراد نزدیک به رئیس دولت، غیر متخصص و از همه جا رانده و مانده‌ای خواهد بود که علی القاعده دوام و ثباتی هم نخواهد داشت و به محض اینکه جایی در دولت برای این افراد پیدا شود اولین گزینه دولت برای آن مسئولیت رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خواهد بود.

میانگین عمر رؤسای سازمان در طی این دوازه سال 1 سال و 3 بوده است. این یعنی اینکه تا رئیس سازمان بخواهد سازمانش را بشناسد و سری به گوشه و کنار آن بزند از سمت خود برکنار شده و این روند برای فرد بعدی تکرار خواهد شد.

طی 12 سال گذشته، نشستن 9 نفر بر مسند ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری کشور و اینکه در دولت فعلی نیز چشم به راه سومین رئیس خود است، این بازخورد بیرونی دارد که یقیناً سازمان یادشده از موقعیت درجه دوم در دولت و به مراتب از موقعیت کم اهمیت‌تری در بدنه حاکمیت برخوردار است و همچنان مأمن و مأوایی برای دوستان و یاران نزدیک و آزمایشگاهی برای مدیریت کردن یک سازمان عریض و طویل خواهد بود.

حال که یک بار دیگر و طبق روال عادی سالیان گذشته در انتظار رئیس جدید در این حوزه هستیم هر یک از فعالان حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری اقدام به انتشار یادداشت‌ها و بیانیه‌هایی جداگانه کرده‌اند که در آن ویژگی‌های رئیس شایسته از دیدگاه خود را نام برده‌اند در این میان برخی از آنها افراد خاصی را پیشنهاد و یا از ویژگی‌های مدیر خاص صحبت کرده‌اند و به جمع آوری امضاهای مختلف پرداخته‌اند.

در این بین اما باید با خیال راحت و به دور از این نامه نگاری‌ها منتظر گزینه غافلگیر کننده دیگری باشیم که دولت به دور از خیال بافی های فعالان حوزه، برای سازمان انتخاب خواهد نمود.

شاید بتوان به عنوان یکی از محورهای کلیدی که وضعیت امروز را رقم زده است به مشکل تفرّق سه حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و نیز اختلاف بیهوده و زیانبار بین این سه حوزه اشاره کرد.

 این اختلاف که از نخستین روزهای ادغام در سال 83 شروع شد و با وجود عدم ثبات مدیران در این حوزه و فرصت کم برای حل این بحران، این زخم کهنه هر روز عمیق و عمیق‌تر شده است، آسیب‌های جبران ناپذیری را متوجه این سه حوزه کرده است.

عدم وحدت و حل مسأله ای که باعث شده است دولت با آسودگی کامل و بدور از فشارهای پایین به بالا، هر زمانی که حس تغییر پیدا کنند از طریق این سازمان آن را بر طرف کنند.

آنچه امروز سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور محتاج آن است تحول ساختاری و بازآفرینی نقش‌های آن است که البته عزم مجموعه دولت را می‌طلبد و صرفاً تمام مسائل تأثیر گذار از این حوزه و تأثیر پذیر از آن در اختیار این سازمان نیستند و در واقع سازمان کنونی بیشتر یک سازمان هماهنگ کننده است که هیچ گونه ابزار اجرایی و ضمانتی ندارد وسازمان باید هم تحول درونی و هم تحول بیرونی در خصوص جایگاه خود پیدا کند.
 

[1] مسئول کارگروه سیاست پژوهی گردشگری
پژوهشکده حکمت


کد مطلب: 410410

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdchzvnkv23nzkd.tft2.html?410410

الف
  http://alef.ir