کودکانتان را در یک روز کتاب‌خوان می‌کنیم!

زهرا مینائی، 29 آبان 91

29 آبان 1391 ساعت 0:06


هر سال در هفتۀ کتاب‌خوانی، رسانه‌ها؛ رادیو و تلویزیون پر می‌شود از حرف‌های کلیشه‌ای که باید فرهنگ کتاب‌خوانی را گسترش داد و باید سرانۀ مطالعه را بالا برد و لازم است فرهنگ اهدای کتاب ایجاد شود و الخ. بعد هم وزارت‌خانه‌های مربوط و نامربوط، سعی می‌کنند دست به اعمالی بزنند که مثلا در جهت تقویت فرهنگ کتاب‌خوانی است.

امسال هم آقایان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سعی کرده‌اند در یک روز، رکورد ارتقاء فرهنگ کتاب‌خوانی را بزنند و در یک حرکت سرخوشانه، چهارصد و پنجاه هزار جلد کتاب را سر چهارراه‌ها و در دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه به مردم اهدا کرده‌اند و قصدشان هم این بوده است که فرهنگ اهدای کتاب ایجاد کنند. البته این کار نزدیک به سیصد میلیون تومانی برای آقای وزیر خرج برداشته است.

کتاب‌نخوانی مردم، سال‌هاست که مسئله مغفول دولتمردان است. اما جز شعار و برنامه‌های کوتاه مدت هفتگی و یک روزه؛ برای آن چه کار اساسی انجام شده است؟

در بحث از کتابخوانی می‌توان از سه چیز صحبت کرد. اول عادت به کتاب خواندن. دوم دانستن اینکه چه بخوانم. سوم دسترسی به کتاب. اینکه مردم ما کتاب‌خوان نیستند به این دلیل است که از کودکی عادت به کتاب‌خواندن نکرده‌اند. در واقع کتاب‌خوانی یک عادت است که می‌باید از کودکی در افراد شکل‌ گیرد. این کار نیز باید از طریق نهاد تعلیم و تربیت در مفهوم عام آن نه وزارت آموزش و پرورش، در میان مردم ایجاد شود. مدرسه، رسانه، فرهنگسراها، مهدکودک‌ها، مساجد، بسیج و سازمان‌های بسیار دیگر، وظیفه دارند این مسئله را در میان افراد جامعه نهادینه سازند. نهادینه ساختن یک مسئله یعنی فرد نسبت به موضوع احساس نیاز کرده خلاء کتاب نخواندن را احساس کند. وقتی افرادی کتاب‌خوان خواهیم داشت، که در جامعه نیاز به کتاب‌خواندن ایجاد و خریدن کتاب یا داشتن کتابی جدید تبدیل به یک لذت شود. وقتی افراد بعد از مدتی کتاب نخواندن، کمبود آن را در خود احساس کنند؛ یعنی کتاب‌خوانی در میان افراد جامعه نهادینه شده است.

مسئلۀ بعدی این است که افراد جامعه بدانند چه کتابی بخوانند. در بعضی موارد خواندن کتاب‌های سطح پایین، کودکان و بیشتر، نوجوانان را از کتاب دلزده می‌کند و این آغازی برای کنار گذاشتن کتاب است. همچنین بحث مشخص کردن رده‌بندی سنی برای کتاب‌ها نیز بسیار مهم است. اگر نوجوانی کتابی را بخواند که کتاب بزرگسال است، ارتباطی با کتاب برقرار نمی کند. این نکته بسیار مهم است که خانواده هر کتابی را در اختیار کودک و نوجوان نگذارد و کتاب‌ها را سازماندهی شده انتخاب کند. حتی اینکه کودک یا نوجوان پیش از این چه کتاب‌هایی خوانده است، در انتخاب کتاب برای او موثر است. کسی‌که قرار است برای فرد کتاب انتخاب کند، خود باید آگاهی نسبتا جامعی از کتاب‌ها و رده‌بندی آنها و کودک و نوجوان مورد نظر داشته باشد. کاری که در کتاب‌خانه وظیفۀ آن را کتاب‌دار باید به عهده گیرد و افراد را در انتخاب کتاب کمک کند. امری که در حال حاضر از وظایف کتاب‌دار چه در کتابخانه‌های عمومی و چه در کتاب‌خانه‌های مدرسه، محسوب نمی‌شود.

مسئلۀ سوم دسترسی به کتاب است. در حال حاضر در بسیاری از شهرستان‌ها یک کتابفروشی یا کتابخانۀ جامع وجود ندارد. افراد شهر یا روستا اگر کتابی هم بخواهند، نمی‌توانند به راحتی آن کتاب را به دست آورند. البته وجود کتابخانه‌های مجازی در فضای مجازی، می‌تواند راه‌حلی برای دسترسی افراد بیشتر جامعه به کتاب‌ها باشد. اما ایجاد این موسسات نیازمند زیرساخت‌هایی است.

«کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» از جمله سازمان‌های دولتی است که وظیفۀ ارتقاء فرهنگ کتاب‌خوانی را به عهده دارند. سازمانی که با محوریت کتاب و کتاب‌خوانی قبل از انقلاب شکل گرفت و بعد از انقلاب در شهرستان‌های دورافتاده و مختلف، گسترش کمی پیدا کرد.

همچنین سیاست‌هایی در جهت ارتقاء کیفی این مجموعه نیز صورت گرفته است. شاید بتوان گفت این سازمان یکی از نمونه‌های موفق از سیاست‌هایی است که با هدف ارتقاء کتابخوانی در کشور اجرا شده است. کودکان شش یا هفت ساله عضو کتابخانه‌های کانون می‌شوند. مربی فرهنگی، کودکان و نوجوانان را در انتخاب کتاب راهنمایی می‌کند. کتابخانه، مجهز به کتاب‌های با کیفیت است. مربی در جریان فعالیت‌های مختلف گرایش به کتا‌ب‌خوانی را در میان کودکان و نوجوانان ایجاد می‌کند. بدین ترتیب سه مورد ذکر شده در کانون اجرا می‌شود و در پایان خروجی کانون، عضوی است که عادت به کتاب‌خوانی دارد، می‌داند چه کتابی بخواند و می‌داند کتاب را از کجا تهیه کند.

وظیفۀ یک وزارت‌خانه ایجاد بسترهای مناسب برای ارتقاء فرهنگ کتاب‌خوانی و تاسیس مراکزی شبیه به کانون است. وزارت‌خانه‌ها موظف‌اند با برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری، هزاران مرکز مانند کانون فراهم کنند. کاری بلندمدت و ماندگار. نه انجام فعالیت‌های یک روزه و یک هفته‌ای. فرهنگ امری پیچیده است که با انجام یک یا دو کار نمی‌توان آن را تغییر داد و بر آن اثر گذاشت. برای تاثیرگذاری بر فرهنگ باید برنامه‌ریزی‌های بلند مدت و چندین ساله صورت گیرد. این‌گونه سیاست‌های کوتاه مدت، تاثیری در فرهنگ یک جامعه ندارد و فقط پول بیت‌المال را بیهوده اسراف می‌کند. سوالی که می‌توان از مبتکر طرح اهدای کتاب بر سر چهارراه‌ها پرسید، این است که آیا با اهدای کتاب توسط یک وزارت‌خانه چیزی حل می‌شود؟ آیا یک وزارت‌خانه به جای برنامه‌ریزی برای ایجاد فرهنگ اهدای کتاب، خود باید به اهدای کتاب دست بزند؟ و سوال مهم‌تر اینکه اهدای کدام کتاب؟؟؟


کد مطلب: 171009

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcfxydy1w6dexa.igiw.html?171009

الف
  http://alef.ir