دندان قروچه و جویدن پاچه
علی شمسایی، 12 خرداد 95
12 خرداد 1395 ساعت 8:00
وقتی یکی از درشت ملیجکان جنبش سبز دهان به دشنام باز میکند و سرمایهی! پیشین جنبش سبز را مورد لطف قرار داده و نمایندهی جریان متبوع خود البته با مصادره به طبع خود را مهمان ادبیات ناشی از شاکلهی وجودی خویش میکند آدم نمیداند بخندد یا که گریه کند؟!
سید ابراهیم نبوی (حیف پیشوند سیادت) در تازهترین تراوش مغری خویش به سبک پونز کوبی اکبرخان گنجی به میدان آمده و باعنوان یک روشنفکر (بخوانید روشنفکرنما) واقعی در کمال بی ادبی با استفاده از مکالمات محاوره صورت گرفته در چاله میدان مغز خود دندانهای خود را بر روی چند تن از جریان موسوم به چپ کشور ساییده تا بیماری قروچه خود را تسکین دهد.
بیمار مذکور به علت درد دندان حافظهی خویش نیز از کف داده و حتی پاچه شیخ اصلاحات را میگیرد، همان که روزگاری به تعبیر هم کیشانش نماد اعتراض با ادبیات ساده و نزدیک به مردم با کمک کارشناسی خانواده خود (ننه جون) بود. این حمله و خودزنی با مرور گذشته چه از بعد تاریخ چه از بعد کلام بسیار جالب میشود و سؤال برانگیز. جالب و سؤال برانگیز که چه شده حالا قید شیخ شجاع را میزنند و میکوبند. قصد کوبیدن سنگ بر سینه برای شیخ نیست، بیشتر کوبیدن پتک بر سر انسانهای کم حافظه است. شاید مانند بهانه جوییهای کودکانه آن دوران اپوزیسیون حافظه برخی به مانند انیمیشنهای فانتزی به جای خود باز گردد و جبهه گیریهای قبل خود را مرور کنند.
از قدیم گفتهاند کافر همه را به کیش خود پندارد اما گویی کفار جدید آپشن های دیگری هم دارند و اینبارهمه باید کفر چو کافر گویند. دندان قروچه گشتهی مذکور برخورد بی حاشیهی افراد را هم تاب نمیآورد و دوست دارد همه را به درد دندان ببیند.
کسی که ادب شکست را رعایت کرده و یا یاوه قرائت ننموده بی عرضه و بی فایده خوانده میشود. کسی هم پیدا نمیشود بگوید شما اصطکاک روان و دندان دارید دیگر چه کار به حال دیگران دارید؟
اینجا بیمار نادری داریم که نه تنها شبها خواب خوش نداشته و دندان به هم میساید بلکه روزها هم چنین میکند و پاچهها میجود. تحمل این بیماری نادر برای کسی چون او بعید و درمانش ناممکن، لاجرم شما را تنها أَسْفَلَ سافِلينَ چاره باشد.
کد مطلب: 358228
آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcf0cdmcw6dt0a.igiw.html?358228
الف
http://alef.ir