مدیریت کپی‌محور و عدم توسعه کشور

بخش تعاملی الف - سجاد رحیمی مدیسه*، 28 آذر 94

28 آذر 1394 ساعت 7:48




دوستی داشتم که هیچ وقت این صحبتش را از یاد نمی‌برم:

شاید نتوانی دنیا را تغییر بدهی اما می‌توانند دورِ خودت را سفید و خوب نمایی. در کتاب ابتدایی هم این صحبت از دانشمند بزرگ، لویی پاستور را اکثرِ ما خوانده و یا شنیده‌ایم که مضمونش این است:
آمدم دنیا را درست کنم و دیدم نمی‌توانم؛ آمدم کشور را پیشرفت بدهم و مشاهده کردم از اختیار من خارج است؛ ... و نهایتاً به این نتیجه رسیدم از خودم شروع نمایم.

مردم کشور ما و به خصوص قشر تحصیل‌کرده و به اصطلاح: نخبه ما، عمدتا غر می‌زنند که چرا ما مانند کشورهای اروپایی نیستیم؟ پیشرفت نمی‌کنیم؟ توسعه پیدا نمی‌کنیم؟ خانه از پای‌بست ویران است...و این طور تعابیر. اما وقتی به آنان می‌گویم: خب شما برای درست شدن و بهتر شدن چه کردی، می‌گویند: مگر ما تصمیم‌گیرنده هستیم؟!

اجازه بدهید مسأله را با یک مصداقِ بارز این روزهای ما بیشتر باز کنم: شبکه‌های اجتماعی موبایلی. میل به ارتباط، خودنمایی، عقده‌ی نداشتن رسانه و یا...هر چیزی که اسمش را بگذاریم؛ اما عمده مردم ما در شبکه‌های اجتماعی به جای تفکر و تعقل و تولید یک محتوای مفید ولو در چند خط، ترجیح می‌دهند کپی بکنند. باور کنیم با کپی‌کاری، کشور درست نمی‌شود. بپذیریم با إن‌شاءا... و ماشاءا... گفتنِ صرف، نه اقتصاد کشور درست می‌شود و نه ازدواج جوانان.

همانند طرح کارتِ ملی که هنوز و هنوز هر جا برای استخدام، معرفی و یا هر اقدام قانونی مراجعه می‌کنیم؛ کارت و شناسنامه و کپی می‌خواهند و البته یک فرم بزرگ پر از سؤالاتی که صدها بار جواب داده‌ایم و دیگر دلمان را زده است!

مدیریت کپی‌محور در همه ابعاد به کشور و مردم ما آسیب زده است و تنها عرصه اقتصادِ ما نیست. یک نگاهی به دغدغه‌های فرهنگی و سرتیترهای پربازدید سایت‌های خبری و پورتال‌های داخلی بیندازید:
در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟...
در اینستای ستاره های داخلی چه خبر است؟...

زمانی که مشاهده می‌کنم این سرتیتر به چندمین قسمت در سایت‌های فراوان می‌رسد، نباید انتظار داشته باشم که کشورم و مردمم توسعه پیدا بکنند و تمدن‌ساز ایران اسلامی باشند. این موضوع جای بحث بسیار فراوان دارد.

مدیریت کپی‌محور در کشور ما در طی سالیانِ اخیر، به شدت به ساختارهای مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، بهداشتی و حتی فرهنگی ما آسیب زده است. به عنوان حسن ختام و از منظر تخصصی خودم عرض می‌کنم که به عنوان نمونه، اقتصاد کشورِ ما سال‌هاست که الگویش، توصیه‌های غربی و غیرمنطبق با چارچوب پولی و مالی ماست. این صحبت قطعاً برای بسیاری تلخ است، اما ضمن رعایت احترام برای همه اساتید و دکتراهای اقتصاد کشور این پرسش را دارم که: آیا با معادله‌ها و نسخه‌های غربی اقتصادی، می‌توان تحلیل درستی داشت که راه حل درستی هم ارائه داد؟ اگر بله، پس چرا هنوز اقتصاد ما با مشکلات فراوانی دست ‌وپا می‌زند؟ پاسخ روشن است: مدیریت کپی‌محورِ اقتصادی، به راحتی ساختار پولی هر مجموعه‌ای را از هم می‌پاشد.

در پایان توصیه می‌کنم مسئولان و مُدیران کشور عمق مشکلات و مسائل مردم و جامعه را تنها با شعار رد نکنند. بپذیریم کشور ما با مشکلات طاقت‌فرسایی روبروست. این خدای نخواسته سیاه‌نمایی نیست. یک واقعیت است و البته به قول معروف: برای هر مسأله‌ای چاره‌ای است جز مرگ. ببینیم اشکال کارمان کجاست.

پیشرفت و توسعه مردم را فدای جنگِ قدرت و بازی‌های سیاسی ننماییم. هر مسئول، هر مُدیر و هر نماینده مجلس اگر نیتی جز خدمت و زحمت برای این مردم نجیب بعد از ۳۶سال انقلاب داشته باشد، بداند آن دنیا خداوند حساب‌کشیِ سختی را از وی می‌کند.
*دانش آموخته مدیریت بازرگانی و MBA


کد مطلب: 317628

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcewf8xvjh8zpi.b9bj.html?317628

الف
  http://alef.ir