مسئولان ارشد ورزش در نقش توریست در برزیل!/ فقط افسوس باید خورد

بخش ورزشی الف، ۳۰ مرداد ۹۵

30 مرداد 1395 ساعت 12:17


اتفاقات مربوط به مسئولان حاضر در ریو، از همان ابتدا مورد انتقاد واقع شده است.

بعد از مدال خوشرنگ کیمیا علیزاده ،مسئولان ورزش کشور که خیلی های شان در ریو بودند ، شروع کردند به صدور بیانیه و از مهمترین مدال ورزش و المپیکی ایران گفتند. درحالی مدام از این موفقیت می گفتند که مقامات ارشد ورزشی کشور در ریو در اقدامی غیرقابل باور، دست جمعی بازی این دختر قرمان را از ورزشگاه ندیده بودند ، بی آنکه اعلام کنند چه کار مهمتری داشته اند. این اتفاق بهانه ای بود برای اینکه از تعدادی از روزنامه نگاران ورزشی در این مورد بپرسیم.

« فقط افسوس باید خورد »
فرهاد عشوندی- دبیر سرویس ورزشی خبرآنلاین؛ فقط نام ها را مرور کنید. نصرالله سجادی ، معاون ورزش قهرمانی، کیومرث هاشمی رئیس کمیته ملی المپیک، شاهرخ شهنازی دبیرکل کمیته ملی المپیک،غلامرضا شعبانی بهار معاون ورزش همگانی ورزش وامیررضا خادم ،معاون حقوقی و پارلمانی وزارت ورزش. این ها همه رفته اند ریو و قرار است ناظر بازی های ملی پوشان ایرانی باشند. مدالی که کیمیا علیزاده برای ایران گرفت ، بی شک مهمترین مدال ورزش ایران است اما هیچ یک از این ها در سالن نبودند. کجا بودند؟ مشخص نیست اما این مشخص است که هیچ یک از این بزرگواران که خیلی های شان اصلا مهم نیست به چه دلیلی این همه هزینه سفر روی دوش کشور گذاشته اند ، حتی باور نداشتند که یک دخر می تواند برای کشورمان مدال بگیرد. این نوع نگاه متاسفانه فقط جای افسوس باقی می گذارد.

« مجالی برای راه انداختن جنبش سفر توریستی به المپیک ممنوع »
محمدرضا آخوندی- عضو ایرانی هیات برگزاری مسابقات وزنه برداری المپیک ریو؛ راستش اینکه هیچ کدام از معاونان وزارت ورزش و مسئولان ارشد کمینه ملی المپیک در چنین رقابت مهمی حضور نداشتند ، به خودی خود اتفاق عجیبی است. ولی فکر می کنم بهتر است از این فرصت استفاده کنیم و درباره مسئله مهمتری بحث کنیم. بالاخره باید این سئوال را به همین بهانه بپرسیم که واقعا وقتش نرسیده استتا برای اعزام ها به رخدادهای مهم ورزشی،یک نظام نامه اعزام داشته باشیم؟ اینکه یک تعریفی برای حضور همراهان در المپیک داشته باشیم؟ یعنی مثلا همه بدانند که چرا در فدراسیون دوومیدانی احسان حدادی مربی اش را با خود می برد اما هیچ لزومی برای وجود ندارد که مربی خانم لیلا رجبی را ببرند و نمی برندآیا مثلا دلیل این اتفاق می تواند بزرگی اسم احسان حدادی باشد و تفاوت جایگاه او با لیلا رجبی؟ متاسفانه وقتی این اعزام ها را بررسی کنیم ، می بینیم بیشتر سلیقه ها اعزام ها حاکم است.البته این خود وزارت ورزش و کمیته ملی هستند که بخش عمده ای از همراهان بیکار را به رخدادهای مهم اینچنینی می برند. شاید این اتفاق نرفتن همزمان مدیران ارشد ورزش به سالنی که کیمیا علیزاده به تعبیری مهمترین مدال تاریخ ایران را از المپیک گرفته است، باعث شود یک جنبش همگانی علیه این اعزام ها ایجاد شود تا سئوال بپرسند که چرا و با چه متری این دوستان تماشاگر اعزام می شوند؟بالاخره هر دوستی که با بودجه ملی به این رخداد می رود ، باید یک شاخصه عملکردی داشته باشد. باید گزارش از انچه در چنین تورنمنتی انجام داده یا یادگرفته ارائه کند که مطالعه اش ، آورده ای برای آیندگانی که آنها را می خوانند داشته باشد.

« توریست های کت و شلواری حال مسابقه دیدن ندارند »
مجید کوهستانی مدیر مسئول تابناک ورزشی؛
هیچوقت دلیل پوشش خبری حضور مسوولان ورزشی ایران در سالن مسابقات بازی های آسیایی یا المپیک از سوی همکاران رسانه ای ام را درک نکرده بودم. از خودم می پرسیدم مگر ممکن است که مدیر ایرانی که با بودجه دولتی و از بیت المال به ماموریت اعزام می شود به محل مسابقات نرود و دنبال کار دیگری باشد؟! اما امروز بعد از اینهمه سال ، متوجه شدم که بله، امکان دارد که مسوول ایرانی به هزاران کیلومتر آنطرف کره زمین برود ولی حوصله نداشته باشد برای دیدن مسابقه ای که قرار است برگ مهمی از تاریخ ورزش مملکتش را رقم بزند، قدم رنجه کرده و به سالن مسابقات برود! الحمدلله تعداد این توریست های کت و شلواری، یک نفر و دو نفر هم نیست و غیر از رییس و دبیرکل کمیته المپیک و معاون قهرمانی وزیر ورزش ؛ معاون دیگر وزارتخانه هم تشریف فرما شده اند. اینکه ناگهان برای همه آنها کار مهمتری پیش آمده ، قابل توجیه نیست.

« می روید المپیک که مشوق باشید؛ پس کجا هستید؟ »
صادق حسینی-مدیر روابط عمومی فدراسیون هندبال؛
من می خواهم به این نکته اشاره کنم که بازی های بزرگ چون المپیک یا رخادهای جهانی ورزشی مثل فوتبال یا بازی های آسیایی فرصتی است برای فعالیت. بخش عمده ای از این فعالیت می تواند همین رقابت های ورزشی ورزشکاران باشد و بخش دیگری از آن می شود دیپلماسی عمومی. یعنی فرصتی برای دیدار کردن، ارتباط گرفتن و تجربه آموختن. این حجم نیرو و چهره ای که از ایران می روند، باید به این میدان بروند تا کار کنند. که ارتباط بگیرند و دستاوردی برای ورزش مان داشته باشتد. اما بیشتر افرادی که می روند ، متاسفانه حداقل های حضور در چنین میدانی را ندارند. مثلا حتی حداقل های برقراری ارتباط موثر با همتایان شان در ورزش دنیا را ندارند.چون اساسا توان صحبت کردن به زبان انگلیسی را ندارند.پس این آدمها به المپیک می روند که چه کار کنند؟ اگر این دوستان برای حمایت معنوی رفتند ، خب باید در سالن باشند و کنار ورزشکاران شان باشند. تازه این بزرگواران که کف و سوت و هورا هم نمی توانند بکشند.همان حضور فیزیکی شان در حقیقت مهمترین بخش حضورشان است. اگر این قابلیت شان را هم انجام ندهند ، باید از آنها پرسید پس کجا رفتند؟

« کیمیا جان آنها خواب بودند »
محسن اثیمی سردبیر ورزشی خبرگزاری تسنیم؛
«اولين تو» مثل همه اولين ها بود، شيرين، زيبا و به ياد ماندني. مثل رويا بود، مثل خوابي كه بعدش بيدار مي شوي و مي بيني كه وجود خارجي ندارد. تو اما اين بار بيدار بودي. اين بار خوابي در كار نبود، لااقل براي تو در كار نبود. اين بار آنهايي خواب بودند كه به ريو آمدند اما به سالن نيامدند. كيميا عليزاده و مدال؟ مگر مي شود؟ شايد همين فكر را كردند كه به سالن نيامدند، نيامدند و نديدند افتخارآفريني ات را، نيامدند و نديدند استقبال همه سالن از تو را. اين بار تو بيدار بودي و هوشيار و همه ما را سر كيف آوردي اما مسئولان ورزش ايران... شايد آنها اين بار خواب بودند. شايد هم تماشاي افتخار آفريني ات از تلويزيون لذت ديگري داشت، البته اگر آن را هم ديده باشند.


کد مطلب: 383219

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcdfs0snyt0jx6.2a2y.html?383219

الف
  http://alef.ir