یادداشتی که امشب می‌نویسم، به خاطر احساس وظیفه‌ای خلاقی، دینی و میهنی است که در برابر تک‌تک مردم کشورم احساس می‌کنم؛ افتخار می‌کنم که به عنوان یک مدیر جوان، این جملات را برای افزایش اطلاعات مردم کشورم می‌نویسم و ان‌شالله اولین کتاب تخصصی اینجانب نیز به زودی در حوزه فروش منتشر خواهد شد.
امروز صبح یکی از کارشناسان مجموعه‌ای معتبر در حوزه بازرگانی-آموزشی که برای تبلیغات یکی از خدمات خود با من تماس گرفته بود، اشاره به نگاه غلط مدرک‌محورانه مدیران مجموعه داشت که صرفاً افرادی را به عنوان مدرس انتخاب می‌نمایند که مدرک ارشد و دکترا دارند. البته خود بنده نیز در پیگیری‌های فراوان با تعدادی از همین مؤسسات آموزشی متوجه شدم به هیچ عنوان تخصص، تجربیات و دانش کاربردی منطبق بر بازار و نیاز ایران مطرح نیست و تنها و تنها مدرک ارشد و دکترا ملاک صلاحیت است.
دوره مدرک‌محوری سال‌هاست که در کشورهای اروپایی و امریکایی منسوخ شده است و افراد زیادی هستند که بدون داشتن مدرک دانشگاهی، افتخارات بزرگی را در عرصه اقتصاد برای کشورهای خود خلق نموده‌اند که بیل گیتس تنها یک نمونه بسیار مشهور از این دسته است.
به عنوان مثال در حوزه مشاوره و خدمات بازرگانی، بازاریابی و فروش؛ مؤسساتی را که معتبر هستند و وظیفه آموزش مدیران و کارشناسان شرکت‌ها و ارگان‌ها را بر عهده دارند بسیار فراوان داریم؛ اما متأسفانه آموزش‌ها به هیچ عنوان کاربردی و منطبق بر بازار و شرایط پولی کشور نیست.
افرادی هستند که از فلان دانشگاه خارجی و یا حتی دانشگاه داخلی مدرک ارشد و دکترا گرفته‌اند و یا اصلاً تحصیلات دوره کارشناسی آنان ربطی به حوزه مدیریت ندارد، اما هم‌اکنون خود را به عنوان مرجع و مشاور بازاریابی و فروش معرفی می‌نماید و مشتریان ایرانی تشنه اطلاعات ناب و کاربردی مناسب بازار ایران را سرکیسه می‌کنند.
پرسش من از این دسته افراد و شرکت‌ها این است که آیا نمی‌خواهیم در قبال پولی که از مردم و مدیران و کارشناسان کشور می‌گیریم، آن دنیا جوابگو باشیم؟
برخی از این افراد نیز وقاحت را در سرکیسه کردن مدیران و کارشناسان از سر گذارنده‌اند و با ایجاد یک سایت و استخدام چند نفر به عنوان مترجم، خود را به عنوان یک مرجع اقتصادی در حوزه‌های بازاریابی و فروش معرفی نموده‌اند و متأسفانه نظارتی در این قضیه وجود ندارد.
امروزه همه ما به خوبی می‌دانیم حتی یک میوه فروش با خرج پول می‌تواند به صفحه اول گوگل بیاید در مقام یک آموزش دهنده دوره‌های کافی‌شاپ و قهوه.
مدرک محوری و شیوه‌های تقلبِ سودمحورِ صرف، بلای جای امروز بازار و اقتصاد کشور شده است:
خیل عظیم کارشناس و مدیرانی که به مؤسسات آموزشی و ارگان‌هایی رفته‌اند که چنین افراد و شرکت‌هایی، مدرسین آن هستند؛ مدرسینی که عمدتاً تنها به فکر کسب پول از افراد هستند و به هیچ عنوان به مشکلات واقعی شرکت و تولیدکننده ایرانی فکر نمی‌کنند؛ آیا این فاجعه بار نیست؟
در تکمیل یادداشت قبلی خود تحت عنوان چالش بزرگ شرکت‌های ایرانی در پنج سال آینده، می‌خواهم به این نکته برسم که ما در آینده نزدیک شاهد تغییران بنیادین در نگرش‌های سازمانی و مدیریت به مقوله‌های اقتصادی و بازار خواهیم بود.
بازارهای آینده ایران و شرکت‌های ایرانی مکانی برای افراد متخصص و با تجربه است. این تخصص و تجربه به هیچ عنوان به مدارک دانشگاهی که امروزه بیشتر و بیشتر با کمک پول راحت‌تر گرفته می‌شود، نخواهد بود.
