صبحانه انتخاباتی الف؛

آب پاک قالیباف بر ائتلاف سه گانه؟!/درباره ردصلاحیت ابتکارو دوستان/پرسشی از محضر آیت الله مصباح

بخش داخلی الف، 25 اردیبهشت 92

25 ارديبهشت 1392 ساعت 12:22


کم کم به موعد تعیین تکلیف شورای نگهبان برای احراز صلاحیت ها نزدیک می شویم. بازار شایعه و خبر در این رابطه گرم است. اما بازاری ترین آن احتمال ردصلاحیت هاشمی به دلیل سن و سال است. بسیاری از کاندیداها نیز ستادهای خود را به حالت نیمه فعال در آوردند تا آیت الله جنتی سوت شروع رقابت را بزند. دلهره ردصلاحیت ها دل وجان کار کردن در ستادهای انتخاباتی نمی دهد. چه آن که شنیده شده است شورای نگهبان در این دوره از انتخابات تصمیم ندارد بیش ۷ یا ۸ کاندیدا را تائید صلاحیت کند.
اما در این بین اخبار مربوط به ائتلاف سه گانه داغتر از باقی اخبار است. ائتلاف سه گانه چه سرنوشتی پیدا می کند؟

آب پاکی قالیباف بر ائتلاف سه گانه؟!
با آمدن جلیلی و هاشمی آرایش صحنه انتخابات کاملا بهم ریخته است. انتخابات دو قطبی یا چند قطبی می شود. اما قطب مقابل هاشمی چه کسی است؟ مشائی یا جلیلی یا قالیباف؟ فرض این است که شورای نگهبان مر قانون را اجرای می کند پس بین جلیلی و قالیباف یک نفر قطب مقابل هاشمی خواهد بود.

طی این چند روز ستادهای انتخاباتی درگیر این سوال است. قطب مقابل هاشمی کیست؟ آیا اصولگرایان بر یک نفر به اجماع می رسند؟ طی روزهای گذشته ولایتی و حدادعادل از چراغ سبز ائتلاف سه گانه به جلیلی خبر دادند. این خبر هم به نقل از آنها منتشر شد که اگر جلیلی انتخاب شود به نفع وی تبلیغ هم خواهند کرد. از سوی دیگر ولایتی که طی روز های گذشته نظرسنجی را به عنوان تنها شاخص انتخاب نامزد نهائی قبول نداشت و نظر جامعیتن را ملاک اصلی می دانست، روز گذشته نیز اعلام کرد که تا انتها در انتخابات حضور دارد. تا دیروز ولایتی بیشتر از بقیه اضلاع نسبت به سازوکارها اعتراض داشت اما آخرین تیر از کمان قالیباف خارج شد. آخرین موضع و البته صریحتر از بقیه. قالیباف در جلسه رونمائی از برنامه جامع گفت: با اتفاقات و وقايعي كه در روز آخر ثبت نام افتاد، آرايش انتخاباتي دگرگون شده و بايد گفت كه موضوع ائتلاف،‌ صورت مساله اي پاك شده است.

البته ممکن هم هست اشتباه لپی باشد و بزودی اصلاح شود. باید منتظر بود. اما به قول قیدار امیرخانی حرف اول اصل است. حرف اول آدم ها از جان است. حرف دوم با عقل و حرف سوم از روی دیگر ملاحظات و دیگر مزه ندارد. با این حال اصل برائتلاف است. باید برای ائتلاف و وحدت اصولگرایان تلاش کرد.

کمک حال هاشمی
روز گذشته محمد شریعتمداری در گفت وگو با رسانه ها به جزئیات بیشتر از جلسه مشترک خود باهاشمی پرداخت. نکته قابل توجه این بود که هاشمی در این جلسه گفته است فعلا در صحنه بمانید و به نفع من کناره گیری نکنید. روحانی نیز دیروز اظهاراتی شبیه به این گفته و البته یک گام جلوتر نهاده بود. روحانی اینطور گفت که از بین من و آقای هاشمی یک نفر کاندیدای نهائی می شود.

اخبار خبرنگار الف نیز حاکی از آن است که عارف نیز همراه با شریعتمداری و روحانی خواهد ماند. البته این تصمیم آیت الله منطقی به نظر می رسد. کاندیداهای اصولگرا با تمام قدرت در صحنه هستند. همه نیز انتقاد بی امان علیه هاشمی را کلید زدند. حتی قالیباف نیز روز گذشته پر توان وارد این میدان شد. طبیعی است که هاشمی به دلایل مختلف از جمله سن و سال توان مقاومت نداشته باشد و با استفاده از دیگر کاندیداهای هم جریانی خود، تقابل با اصولگراها را به گردن آنها بیاندازد. شاید کمک حالش باشند.

ردصلاحیت ابتکار و دوستان
اخباری که از شورای شهر تهران منتشر شده است حاکی از ان است که هیات های اجرائی بخش قابل توجهی از اصلاح طلبان متقاضی شوراها را رد صلاحیت کردند. در بین ردصلاحیت شده ها نام ابتکار و محسن هاشمی و الهه راستگو و فاطمه راکعی و باقی دوستانشان به چشم می خورد.البته هنوز فرصت برای شکایت نامزدها و بررسی مجدد در هیات های نظارت وجود دارد.
معتمدین نظام در هیات های اجرائی و نظارت شاید برای این ردصلاحیت ها دلایل قانونی داشته باشند. اما طرح یک تذکر ضروری است.

برخی از کسانی که به عنوان معتمد برای هیات های اجرائی و نظارت معرفی شدند از فعالان سیاسی هستند. انتخاب این افراد از یک جهت که آشنا به مسائل روز هستند و مسلط به سیاست امتیاز است. اما از جهت دیگر ملاحظه ای ظریف وجود دارد.
افراد تا وقتی که در حزب سیاسی هستند و یا به عنوان یک فعال سیاسی شناخته می شوند، می توانند برای جلوگیری از به قدرت رسیدن رقیب سیاسی خود هر تلاش قانونی و مدنی را داشته باشند. هم طبیعی است و هم منطقی و هم قابل دفاع. طبیعی است که جریان سیاسی خود را صالح بدانند و تلاش کنند به هر تقدیر جریان رقیب خود به قدرت نرسند . برای این هدف نیز از همه ابزارهای مدنی خود بهره ببرد.

اما اگر همین فرد به یک مسئولیتی در حاکمیت رسید ماجرا فرق می کند. کسانی که انتخاب شدند حق ندارند ملاحظات جریانی و حزبی داشته باشند و با رقبای سابق خود همچون گذشته برخورد کنند. چنین رفتاری بدون تردید ظلم است و دود آن به چشم نظام می رود.
فرقی هم نمی کند که با نیت خیر خواهی برای نظام رفتار انحصار طلبانه داشته باشند یا با نیت رفتار حزبی. اصولگرایان فراموش نکنند که اصولگرائی به دهها دلیل از جمله اعتراض به انحصار گرائی در دولتهای گذشته شکل گرفت.
البته شاید هم به مر قانون عمل کرده باشند که در این صورت حرفی نیست و مأجورند.

تناقض گفتمانی آیت الله مصباح یزدی
دیروز جبهه پایداری طی بیانیه ای رسماً از ادامه حضور لنکرانی خبر داد. این بیانیه یک روز بعد از اعلام جدائی جبهه پایداری اصفهان و حمایت از جلیلی صورت گرفت. روز گذشته همچنان یک عضو جبهه پایداری اعلام کرد که اگر جلیلی عقل داشته باشد باید به نفع لنکرانی کناره گیری کند. پیش تر هم حسینیان و آقاتهرانی بر ماندن لنکرانی علی رغم حضور جلیلی تاکید کرده بود.

اما روز گذشته قاضی زاده به عنوان سخنگوی جبهه پایداری یک دور برگردان سیاسی درست کرد که در وقت ضرورت بتوانند چرخش کنند. وی با بیان اینکه مطالبه ما رد صلاحیت هاشمی و مشائی است می گوید که اگر چنین شود آنگاه ضرورت ندارد کاندیدای جبهه پایداری به نفع کسی کناره گیری کند. روی دیگر سکه این است که اگر شورای نگهبان هاشمی را تائید صلاحیت کند شاید به نفع جلیلی کناره بگیریم.

اما موضع آیت الله مصباح در این رابطه قابل تامل است. آیت الله مصباح یزدی فقیه برجسته و فرهیخته ای است و مورد احترام همه جریانات سیاسی. حضور آیت الله مصباح در رأس جبهه پایداری هم برکت است و هم نعمت. برکت است چون رونق بخش این جریان است و نعمت است چون مانع هرگونه لغزش می شود.

اما رفتارهای سیاسی را نمی شود با فتوا و حکم شرعی جلو برد. برای موضوعات سیاسی می توان مطابق شرع و ارزش های اخلاقی، اصول تعیین کرد اما تصمیمات سیاسی را باید متناسب با رفتار رقیب و کنش های متقابل بازی گران و البته مطابق اصول اتخاذ کرد. بخش عمده ای از رفتار متناقض و اظهارات ضد و نقیض در جبهه پایداری طی چند ماه گذشته حیرانی میان فتوا با تصمیم سیاسی است. همین نیز باعث شده است بخشی از بدنه این جریان دچار دلسردی شود چون به اندازه لازم انعطاف و چابکی برای اتخاذ تصمیمات بهنگام وجود ندارد.

این حیرت سیاسی حتی خود آیت الله مصباح را نیز دچار تناقض کرده است. آیت الله چندی پیش در دیدار با جمعی از فعلان سیاسی نکته بسیار کلیدی را مطرح می کنند که انتظار بود این روزها به آن عمل می کردند. ایشان می فرمایند که وظیفه گروه های سیاسی عمل به تکلیف است و وحدت به خودی خود ارزش نیست. سپس بر این نکته تصریح می کنند که اما اگر جریان اصولگرائی از جانب گروه های مخالف دچار تهدید جدی شد لازم است اصولگراها پشت سر فردی که بیشترین رای را دارد اجماع کنند. یعنی اجماع بر صالح مقبول.

امروز آیت الله هاشمی آمده است. همه هم می دانند که آیت الله مصباح با هیچ کس به اندازه آیت الله هاشمی اختلاف ندارد حتی خاتمی . واضح است که اصولگراها به اجماع نرسند شکست می خورند. با این حال آیت الله مصباح یزدی برخلاف اظهارات گذشته خود عمل کردند. ایشان در آخرین موضع انتخاباتی خود همچنان بر کاندیدای اصلح تاکید دارند و می گویند:" بینی وبین الله شهادت می دهم که روی زمین و زیر این آسمان کسی اصلح از آقای لنکرانی نمی شناسم." البته پیشتر هم گفتند که ۷ تا ۸ سال است که به گزینه اصلح فکر می کنم و مهم انجام وظیفه است.
آیت الله مصباح چطور این تناقض گفتمانی –رفتاری را برای دوستان خود توجیه می کنند؟


کد مطلب: 187412

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdca60n6u49nay1.k5k4.html?187412

الف
  http://alef.ir