کد مطلب: 429449
گذشت اولیای‌دم از قصاص مرد رقیب‌کُش
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۹ دی ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۵۵
مردی که متهم است جوانی را به‌خاطر رابطه با همسرش به قتل رسانده، با رضایت اولیای‌دم از قصاص نجات پیدا کرد. به گزارش خبرنگار ما، متهم هفت سال قبل در جریان درگیری مرگ‌باری که با جوانی به نام یونس داشت، او را به قتل رسانده و بعد از دستگیری جزئیات قتل را توضیح داد.
به گزارش شرق، متهم که سعید نام دارد، به پلیس گفت: من و همسرم، یلدا، زندگی خوبی با هم داشتیم. ما دو بچه داریم که خیلی عاشق بچه‌ها هستیم و آرامش خوبی در زندگی‌مان داشتیم. مدتی قبل متوجه شدم یلدا با یکی از آشنایان خانوادگی‌مان رابطه پنهانی دارد. او و یونس که دوست من بود با هم رابطه داشتند و این مسئله من را خیلی اذیت می‌کرد. وقتی تلفن‌های آنها را دیدم، خیلی ناراحت شدم. چون می‌خواستم زندگی‌ام را نجات بدهم، تصمیم گرفتم با یونس صحبت کنم تا دست از سر زنم بردارد.
با او قرار گذاشتم که صحبت کنیم. وقتی سر قرار آمد و فهمید که می‌خواهم با او درباره یلدا صحبت کنم، عصبانی شد و گفت که یلدا را دوست دارد و ارتباطش را با او ادامه می‌دهد. سر این موضوع با هم درگیر شدیم و من هم ضربه‌ای به او زدم که باعث مرگش شد. بعد هم موضوع را به خانواده‌ام اطلاع دادم و خواستم کمکش کنند، اما کار از کار گذشته بود. با توجه به مدارک به‌دست‌آمده و اعتراف متهم، کیفرخواست علیه او صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم قتل را قبول کرد و به قصاص محکوم شد، اما بعد از گذشت هفت سال، اولیای‌دم بدون قیدوشرط رضایت خود را اعلام کردند تا اینکه روز گذشته متهم به‌لحاظ جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه رفت.
او گفت: من اتهام را قبول دارم و از اولیای‌دم هم تشکر می‌کنم که رضایت داده‌اند. من درخواست دارم دادگاه هم به من کمک کند. دو سال قبل یلدا تصادف کرد و فوت شد. حالا دو فرزندم هم تنها شده‌اند. من درخواست دارم دادگاه به من کمک کند تا بتوانم بالای سر بچه‌هایم باشم و از آنها مراقبت کنم. با پایان جلسه رسیدگی، هیأت قضات وارد شور شده و متهم را به هفت سال حبس محکوم کردند که با توجه به مدت زندانی‌بودنش او می‌تواند آزاد شود.
به گزارش شرق، متهم که سعید نام دارد، به پلیس گفت: من و همسرم، یلدا، زندگی خوبی با هم داشتیم. ما دو بچه داریم که خیلی عاشق بچه‌ها هستیم و آرامش خوبی در زندگی‌مان داشتیم. مدتی قبل متوجه شدم یلدا با یکی از آشنایان خانوادگی‌مان رابطه پنهانی دارد. او و یونس که دوست من بود با هم رابطه داشتند و این مسئله من را خیلی اذیت می‌کرد. وقتی تلفن‌های آنها را دیدم، خیلی ناراحت شدم. چون می‌خواستم زندگی‌ام را نجات بدهم، تصمیم گرفتم با یونس صحبت کنم تا دست از سر زنم بردارد.
با او قرار گذاشتم که صحبت کنیم. وقتی سر قرار آمد و فهمید که می‌خواهم با او درباره یلدا صحبت کنم، عصبانی شد و گفت که یلدا را دوست دارد و ارتباطش را با او ادامه می‌دهد. سر این موضوع با هم درگیر شدیم و من هم ضربه‌ای به او زدم که باعث مرگش شد. بعد هم موضوع را به خانواده‌ام اطلاع دادم و خواستم کمکش کنند، اما کار از کار گذشته بود. با توجه به مدارک به‌دست‌آمده و اعتراف متهم، کیفرخواست علیه او صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم قتل را قبول کرد و به قصاص محکوم شد، اما بعد از گذشت هفت سال، اولیای‌دم بدون قیدوشرط رضایت خود را اعلام کردند تا اینکه روز گذشته متهم به‌لحاظ جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه رفت.
او گفت: من اتهام را قبول دارم و از اولیای‌دم هم تشکر می‌کنم که رضایت داده‌اند. من درخواست دارم دادگاه هم به من کمک کند. دو سال قبل یلدا تصادف کرد و فوت شد. حالا دو فرزندم هم تنها شده‌اند. من درخواست دارم دادگاه به من کمک کند تا بتوانم بالای سر بچه‌هایم باشم و از آنها مراقبت کنم. با پایان جلسه رسیدگی، هیأت قضات وارد شور شده و متهم را به هفت سال حبس محکوم کردند که با توجه به مدت زندانی‌بودنش او می‌تواند آزاد شود.
۱۳۹۵/۰۵/۲۴ ۰۷:۴۷
کلمات کلیدی : قتل، قصاص
نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.
