کد مطلب: 447449
راهنمای کتاب/ «نور در حکمت سهروردی»؛ سیماسادات نوربخش؛ هرمس
در برزخ اصالت و تشکیک
مجید بخشی*؛ 22 اسفند 1395
تاریخ انتشار : يکشنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۲۲:۰۰
«نور در حکمت سهروردی»
نویسنده: سیماسادات نوربخش
ناشر:
هرمس، چاپ اول 1391
208 صفحه، 6000 تومان
شما میتوانید کتاب
«نور در حکمت سهروردی» را تا یک هفته پس از معرفی با
۱۰ درصد تخفیف از فروشگاه اینترنتی شهر کتاب خرید کنید.
****
شاید تا به حال برای شما هم این اشتیاق به وجود آمده باشد که فلان اندیشمند چه افکاری داشته یا فلان دانش چگونه دانشی است؟ این اشتیاق پسندیده را باید به نحوی نیکو پاسخ گفت! اما چگونه؟ اگر کسی فقط نام اگزیستانسیالیسم را شنیده باشد با کوچکترین تلاش میتواند تالیفاتی را پیدا کند که به صورت معتبر و در قالبی مختصر او را با اندیشه اگزیستانسیالیسم آشنا کند. همچنین است کسی که میخواهد با شکسپیر، ونگوگ، نیوتون، افلاطون، ارسطو، هایدگر و... آشنا شود. اما آیا این دسترسی و امکان برای کسانی که میخواهند با غزالی، سهروردی، میرداماد و... آشنا شوند هم وجود دارد؟ شوربختانه، به نظر میرسد تالیفات و درآمدهای شایستهای که قدر وقت و دقت را همزمان دانسته باشد در این زمینه چندان چشمگیر نیست.
این مقدمه از آن جهت نوشته شد تا مدخل معرفی کاری نو و ارزشمند برای همه دانش دوستان، مخصوصا علاقمندان شهابالدین سهروردی و حکمت اشراق باشد. «نور در حکمت سهروردی» عنوان تالیفی است که سیماسادات نوربخش با هدف معرفی سهروردی و حکمت اشراقی وی ارائه کرده است. کتاب با مقدمههای اساتید صاحبنام، دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی و دکتر حسین ضیایی آغاز میشود. مقدمه این دو استاد از این جهت حائز اهمیت است که هر دو از پژوهشگران برجسته فلسفه اشراق هستند. نخستین قسمت از کتاب، با عنوان «از سهرورد تا حلب» زندگی و اندیشه سهروردی را به صورت کلی دنبال کرده است. همچنین از اشراقیان پس از سهروردی مختصری سخن میگوید.
در بخش بعدی، مباحث مربوط به نور و ظلمت بیان شده است. نویسنده در این قسمت مفاهیم نور و ظلمت را از جهات مختلف بررسی کرده است. یکی از مباحث مهم این بخش مقایسه مفهوم نور و مفهوم وجود از جهت اصالت و تشکیک است. نویسنده بهخوبی توضیح داده است که هرچند سهروردی دلایلی برای اعتباری بودن وجود آورده است اما «نمیتوان او را در شمار قائلان به اصالت وجود و یا قائلان به اصالت ماهیت دانست، بلکه برای او، تنها عالم انوار اصیل بوده که در رأس آن نورالأنوار قرار دارد. شاید بتوان او را قائل به اصالت نور دانست».
کتاب به مباحث خداشناسی مانند اثبات نورالأنوار، وحدانیت نورالأنوار و صفات نورالأنوار نیز میپردازد. در بعد جهانشناسی، مبانی اشراقی این فیلسوف مطرح شده است که عبارتند از: صدور و فیض. ذیل این مباحث به مسائلی همچون نسبت انوار عالی و سافل، قاعده فلسفی امکان اشرف، جواز صدور بسیط از مرکب و همچنین مباحث مربوط به ارباب اصنام، مُثل و فرشتگان پرداخته شده است. بحث عوالم چهارگانه هستی در نظام فلسفی اشراق نیز از قلم نیافتاده است.
سهروردی در مورد جهان مادی نیز تأملات بسیاری دارد و در این زمینه نوآوریهای زیادی داشته است. او از جسم به عنوان برزخ یاد میکند. زیرا برزخ به معنای حایل میان دو چیز است و جسم نیز حایل میان نور عقلی و ظلمت مادی است. بخش ششم کتاب با عنوان «برزخها» درباره جسم، چگونگی صدور اجسام و حقیقت و انواع آنها بحث میکند.
نظریات انسانشناسی سهروردی نیز در کتاب حاضر به تفصیل توضیح داده شده است. سهروردی روح انسان را نور اسپهبد مینامد. او علاوه بر ادبیات جدید و جعل اصطلاحات نوین در این مباحث، نوآوریهای محتوایی مهمی هم داشته است که نویسنده بهخوبی آنها را شرح میدهد. از جمله نوآوریهای او نسبت به فیلسوفان مشائی، اندیشههای او درباره حواس ظاهر و باطن است. او به تبع حکیمان پیش از خود، حواس ظاهر را پنج نوع میداند که عبارت اند از: لمس، چشایی، بویایی، شنوایی و بینایی. اما او در مورد بینایی نظریه جدیدی درباره ی کیفیت «دیدن» ارائه میدهد که با نظریه موسوم به «انطباع» که پیش از او مطرح بود متفاوت است. در قسمت حواس باطن نیز، نوآوری سهروردی این است که حواس پنجگانه باطنی در حکمت مشائی را به سه نوع تقلیل میدهد. تجرد نفس، حدوث و بقای نفس، شناخت و احوال سالکان طریق اشراق نیز از جملع مباحثی است که در بخش انسانشناسی توضیح داده میشود.
نویسنده در دو بخش پایانی کتاب، معرفی جامع و همه جانبه خود از حکمت اشراق را با مباحث معاد، نبوت و امامت به پایان میبرد. این مباحث در فلسفه اشراق از اهمیت خاصی برخوردارند؛ بهویژه که نویسنده در ابتدای کتاب تصریح کرده است که سهروردی را به علت باور به اعتقاداتی درباره مقام معنوی امام و مباحث مربوط به نبوت، به شهادت رساندهاند.
از نکاتی که درباره این کتاب باید یادآور شد، یکی این است که تالیف حاضر، در عین جامعیت در معرفی همه ابعاد حکمت اشراق، برخی موضوعات را به اختصار و اجمال مطرح کرده است و مخاطب را از مطالعه دیگر منابع بینیاز نمیکند. نکته دوم درباره عنوان کتاب است. «نور در حکمت سهروردی» وقتی به روی جلد یک کتاب دویست صفحهای مشاهده شود، این تصور را بهوجود میآورد که مؤلف، در پی ارائه پژوهشی است که جایگاه و تاثیر مفهوم نور در حکمت اشراق را تبیین کند. در حالیکه متن کتاب، مخصوصا با توجه به بخشهای پایانی، چیزی بیش از عنوان کتاب را پیگیری کرده است.
* کارشناس ارشد فلسفه و کلام اسلامی
کلمات کلیدی : نشر هرمس