نظر منتشر شده
۵۴
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 80688
حكمت آن نامه‌ي كوتاه
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۸۹ ساعت ۰۸:۵۶
امید حسینی

 

انتقادهايي كه اين روزها در جريان اصولگرايي نسبت به آقاي احمدي نژاد و اسفنديار رحيم مشايي وجود دارد، ريشه در مساله‌اي دارد كه مقام معظم رهبري  يك سال پيش درباره‌ي آن هشدار داده بودند.

 

در گرماگرم حوادث و اغتشاشات بعد از انتخابات، آقاي احمدي نژاد در يك اقدام قابل تامل، آقاي اسفنديار رحيم مشايي را به عنوان معاون اول خود انتخاب كرد. اقدامي كه براي بسياري از اصولگرايان حامي او، غيرقابل قبول و غيرقابل تحمل بود.

 

همزمان با انتقادات بسياري كه بر اين انتخاب صورت گرفت، مقام معظم رهبري در نامه اي كوتاه خطاب به رييس جمهور، او را از اين اقدام بر حذر داشتند و اين مساله را برخلاف مصلحت شخص رييس جمهور، دولت و مايه اختلاف و سرخوردگي حاميان وي اعلام كردند كه اين مساله نيز در حقيقت به مواضع، سخنان و تصميمات چند سال اخير آقاي مشايي مربوط مي‌شد.

 

البته واقعيت اين است كه كنار رفتن همراه با تاخير مشايي از معاونت اولي رييس جمهور هم مانع ايجاد اختلاف و دلسردي ميان حاميان احمدي نژاد نشد. در اينجا قصد نداريم مجددا به ماجراي آن نامه و چگونگي برخورد آقاي احمدي نژاد با آن اشاره كنيم. اما خوب است بعد از گذشت يك سال، نگاهي بيندازيم به منطق كلي آن و پيش بيني مهمي كه رهبر معظم انقلاب در آن نامه مطرح كرده بودند. چرا كه مخالفتها و انتقادهايي كه امروز متوجه رييس جمهور و رييس دفتر وي است، دقيقا مصداق بارز همان پيش بيني رهبر معظم انقلاب است كه يك سال پيش، آنرا به آقاي احمدي نژاد گوشزد كرده بودند كه متاسفانه با بي تفاوتي وي روبرو شده بود.

 

در يك كلام مي شود گفت كه امروز اين سرخوردگي و اختلاف در ميان حاميان آقاي احمدي نژاد به وضوح ديده مي شود كه ريشه اصلي آن تنها و تنها پافشاري بر حضور مشايي در هيات دولت و  اصرار بر توجيه همه گفته ها و سخنان مشايي و مهمتر از همه، عدم توجه به نصايح و انتقادهاي دلسوزانه علما و مراجع و دلسوزان نظام است.

 

انتقادهاي جاري را مقايسه كنيم با انتقادهايي كه در دوره 4 سال نخست رياست جمهوري آقاي احمدي نژاد از وي صورت مي گرفت. در آن دوره تقريبا عموم انتقادها، به عنوان مخالفت با نظام و انقلاب و مخالفت با دولت اصولگرا تلقي مي‌شد. اما امروز عكس اين حالت را مشاهده مي‌كنيم. امروز بيشترين انتقادها دقيقا از سوي همان حاميان رييس جمهور صورت مي‌گيرد و آنها علي‌رغم حمايت همه جانبه از محاسن و ويژگي‌هاي خاص دولت، همه تعارفات و رودربايسي ها و ملاحضات سياسي و جناحي را كنار گذاشته و به صورت علني و صريح، در برابر رييس دفتر آقاي احمدي‌نژاد ايستاده اند.

 

مقصود اين نوشته، زير سوال بردن دولت در همه زمينه ها نيست، هدف ما اشاره به اين نكته است كه چرا به چنين وضعيتي رسيده‌ايم و چرا حاميان ديروز آقاي احمدي نژاد كه قبلا هرگونه انتقادي را موجب ضربه زدن به دولت اصولگرا مي دانستند، امروز خودشان، براي نجات دولت اصولگرا، شديدترين انتقادها را مطرح مي كنند؟

 

در پاسخ به اين سوال، ميان آقاي احمدي نژاد و منتقدان تفاوت ديدگاه وجود دارد. آقاي رييس جمهور ، همچنان عموم منتقدان را آدمهايي مي‌داند كه به درستي مقصود و زبان مشايي را درك نكرده اند! آدمهايي كه منتظرند تا به بهانه اي، عليه مشايي جنجالي به راه بيندازند و ...

اما در مقابل اين نظر، ما با كساني طرف هستيم كه نمي‌توانيم به سادگي آنها را متهم كنيم كه منظور مشايي را درك نكرده اند. در ميان منتقدان، علما و مراجع بزرگواري چون آيت الله العظمي مكارم شيرازي، آيت الله مصباح يزدي، آيت الله شيخ محمد يزدي همچنين شخصيت هاي ديگري چون حجج اسلام والمسلمین سيد احمد خاتمي، كعبي و سرلشگر فيروزآبادي و حتي حاميان سرسخت دولت وجود دارند.

 

علاوه بر شخصيت هايي كه اسم آنها را آورديم، بسياري از متدينين و هيات هاي مذهبي و مداحان اهل بيت و جوانان حزب اللهي و فعالان رسانه اي كشور هم انتقادهاي بسياري بر رويه جاري دولت و شخص آقاي احمدي نژاد دارند. همه اينها ناشي از آن حس دلسردي و اختلافي است كه مقام معظم رهبري يك سال پيش، خطر آنرا به شخص رييس جمهور محترم گوشزد كرده بودند اما دريغ كه اطمينان و وابستگي احمدي نژاد به شخص مشايي آنقدر زياد است كه هيچكدام اين انتقادها هم مثمر ثمر واقع نمي شود و مشاور مطبوعاتي رييس جمهور همه اين‌ها را جنجال سياسي مي‌نامد!

 

آيا مي توان پذيرفت كه هيچكدام اين بزرگان و منتقدان، منظور اصلي آقاي مشايي را درك نكرده‌  و فريب بازي فتنه گران را خورده باشند؟ آيا مي توان پذيرفت كه منتقدان در همه جنجال هايي كه تاكنون بر سر مواضع و سخنان آقاي مشايي براه افتاده، اسير جنجال مخالفان شده باشند؟

 

توجه داشته باشيم كه اين منطق اشتباه، پيش از اين نيز در ماجراي «ملت اسرائيل» استفاده شد، آن روزها هم مدافعان آقاي مشايي، منتقدان را متهم مي‌كردند كه منظور اصلي او را درك نكرده‌اند، اما در همان ماجرا نيز مقام معظم رهبري تعبير ديگري به غير از تعبير دوستان آقاي مشايي داشتند و از سخنان وي، تعبير به «حرف غلط» كردند.

 

پس بهتر است به جاي اينكه همه مخالفان و منتقدان را آدمهايي سياسي و جنجالي و اسير امواج رسانه‌اي بدانيم، به فكر حل اساسي چنين مشكلي باشيم. طبعا از همه نمي توان انتظار داشت كه در برابر يك نفر سكوت كنند و يا يك برداشت واحد از حرفهاي او داشته باشند، اما از يك نفر مي توان انتظار داشت كه در برابر انتقاد و اعتراض واحد ديگران، سكوت كند و يا در پي رفع معايب خود باشد و خود را در مظان اتهام قرار ندهد، مگر اينكه بنا به دلائلي اصرار بر چنين رويه اي داشته باشد!

 

 
 
۱۳۸۹-۰۵-۲۸ ۰۹:۲۳:۰۱
دکنر توکلی چرا با دوستانتان مجلسی رییس جمهور را زیر سوال نمیبرید
تو دولت قبلی که هزار تا مشایی و بدتر از اون بود گفتیم مجلس دسته اصلاحطلباست
اونا هم که عادت به همزیستی مسالمت آمیز با کج رو ها دارند
پس فرق شما با آنها در زیر سوال بردن مسولین چیه (348131)
 
hasher
۱۳۸۹-۰۵-۲۹ ۱۱:۳۷:۰۱
سلام به دوست عزیز
به نظر شما اگر کروبی رئیس جمهور شده بود و کرباسچی معاون اولش مجلس باید اعتراض میکرد که چرا این آدم را گذاشتی؟؟
چرا شان مجلس را پائین می آورید مجلس وظیفه اش قانونگذاری است چرا با فشار مجلس عزیز را وارد حوزه هایی میکنید که در شان ان نیست. (348357)
 
mohsen
۱۳۸۹-۰۵-۲۸ ۰۹:۴۲:۱۲
حساسیت علما و بزرگان در این موارد بسیار ستودنی است و دولت هم با هیچ منطقی نمیتواند آنرا نادیده بگیرد.امیدوارم رییس جمهور محبوب هر چه زودتر این وصله ناجور را برکنار کند تا این بحث ها تمام شوند.اما جای تاسف است و ای کاش درصدی از این احساس مسوولیت در زمانی که بعضیها در روزنامه ها و مجامع عمومی امام حسین علیه السلام را خشونت طلب معرفی کردند،دین را افیون توده ها نامیدند و تقلید را کار میمون،امام خمینی را به موزه ها سپردند و تساهل و تسامح فرهنگی را براه انداختند وجود داشت.دراینصورت مشکلات فرهنگی مانند حجاب که الان دامن گیر جامعه است کمتر میشد. (348135)
 
نادعلي مجد پناهي
۱۳۸۹-۰۵-۲۸ ۱۰:۱۹:۱۴
به نام خدا
با سلام. آقاي صفار هرندي در مورد اظهارات اقاي مشائي گفته بود (بطور تعريض) كه چرا بايد كسي مرتب حرف هايي بزند كه بعد مجبر شود مرتب درباره آن توضيح بدهد.
حال حكايت اقاي مشايي و اصحاب مربوطه هستند. متاسفانه اين نگرش اقاي رييس جمهور كه ملاك انتخاب اصحاب خود را برپايه اعتماد شخصي كه نام ديگرآن حرف شنوي انتخاب شده مي باشد، گذاشته است موجد بسياري از مسايل است. شما مشايي را هم كه رها كني معلوم نيست درباره اظهارات اقاي رحيمي و فرمايشات شان و يا همين جوانفكر معزي اليه چه چيز بايد گفت. حضرات چنان حرف مي زندد كه انگار مخاطبان شان همين الساعه از پشت كوه آمده اند.
يك حرف اين است كه اصلا مسئولان اعم از رييس جمهور يا ديگران چگونه از اين حق برخوردار شده اند كه از تريبون عمومي به اظهار نظر شخصي بپردازند و حرف دست چندمي كه فقط خودشان در محفل خصوصي از بيان و كشف آن ذوق مي كنند به خورد گوش بينواي مردم بدهند؟ مگر خود اقاي رييس جمهور كم از اين نوع فرمايشات دارند؟ (348148)
 
۱۳۸۹-۰۵-۲۸ ۱۱:۰۴:۵۰
دولت فعلا بيشتر به فکر مسائل ديگر است تا بيکاري . معضل بيکاری بدليل عدم برنامه ريزی بلند مدت وزارت کار و بی توجهی به واحدهای توليدی است . شاهد امر هم صحبتهای اقای وزير. چطور شما در برنامه ريزی ها به اين افزايش جمعيت توجه نداشتيد يا کارشناسان شما خيلی اهل فکر کردن نيستند. از هم اکنون پيک ديگر جمعيتی ديگری که متولدين 65 به بعد در راه است.اخر طرح اشتغال در خانه يا زودبازده طرحهای روزمره هستند.در کشور کانادا تمام سرمايه گذاری ها برای ايجاد اشتغال در 5 سال اينده از هم اکنون شروع سده. دولت هر ساله با مديران کارخانجات و بخش خصوصی کنفرانس 3 روزه برگزار می کند تا راه حلها ويا پيش بينی ها و برنامه ريزی های لازم برای 5 سال اينده صورت گيرد. لطفا سايت الف در زمينه معضل بيکاری از چندين کارشناس مقاله چاب بکند. (348155)
 
vebnewesht
۱۳۸۹-۰۵-۲۸ ۱۱:۴۵:۴۷
حکایت آقای احمدی نژاد و مشایی همون حکایت شهید رجایی و علاقه مفرط ایشون به کشمیری هست.شهید رجایی اونقدر علاقه و اعتقاد و بهتر بگویم شیفته کشمیری بود که حتی نماز را به امامت اون آقا برگزار می کرد تا اینکه این آقا ماهیت اصلی اش را مشخص کرد و جالب است نفوذ این آقا و پرونده مبهم انفجار دفتر که هنوز به آن درست رسیدگی نشده....
متاسفانه در این مسیر در برخی موارد سوء استفاده برخی از به اصطلاح دوستان و اتهامات بیجا و بی مورد به مشایی سبب شد که شاید احمدی نژاد همه موارد انتقادی از آقای مشایی را به دشمنی تعبیر کند و احساس کند که به ایشون دارد ظلم می شود...و موارد اصلی که انتقاد جدی و بهتر بگویم انحزاف در مشایی است را نبیند. (348167)
 
۱۳۸۹-۰۵-۲۸ ۱۹:۵۰:۵۵
اها دقیق زدی تو هدف.خدا بیامرز رجایی هم به کشمیری علاقه داشت و دست اخر بمب را کشمیری کار گذاشت و فرار کرد! (348274)
 
سعید
۱۳۸۹-۰۵-۲۹ ۰۲:۴۱:۴۷
واقعا قیاس ناراحت کننده ای بود ، این دو مرید و مراد کجا و آن دو کجا ؟؟؟
واقعا اگر سر سوزنی شهید رجائی از احساس امام نسبت به کشمیری مطلع میشد غیر از زندان و حبس نگویم ، طرد الی الابد نمیکرد؟
چرا اینقدر در حق شهید رجائی که تابع محض ولیش بود ظلم روا میدارید؟؟؟ (348323)
 
hasher
۱۳۸۹-۰۵-۲۹ ۱۱:۳۹:۵۷
برادرم ظلمی که شما در این کامنت به رئیس جمهور محبوبمان در این ماه مبارک کردید مصداق تهمت است و حق الناس دارد شما رئیس جمهور را متهم به عدم تابعیت محض از ولایت کردید در حالی که حتی سر سوزنی از اتفاقات جریان عزل مشایی خبر ندارید امیدوارم از ایشان حلالیت بطلبید. خدا به همه رحم کند (348358)
 
یکی از دوستداران امام زمان(عج)
۱۳۸۹-۰۵-۲۸ ۱۱:۴۸:۵۸
جناب آقای حسینی.

1- آن نامه و این وضعی که شما به درستی به آن اشاره کرده اید هیچ کدام( لزوما) به معنای غلط بودن کلیّت و اکثریت نظرات آقای مشایی نیست. محتوای نامه رهبر معظم هم در ردّ کلیت نظرات مشایی نوشته نشده است.

2- از بین شخصیت های محترم منتقدی که نام بردید، انصاف بدهید تنها این آیت الله مصباح است که شان ایدئولوگ بودن دارد و نظراتش قابل توجه و در جای خود قابل تایید است، اما بقیه بزرگانی که اسم بردید را نمی توان در آن حد ،اهل فکر و نظر دانست که بتوانند کلیّات سخنان مشایی را دریابند.چه اینکه شائبه مخالفت سیاسی نیز در بعضی از آنها وجود دارد.

3- من هم قبول دارم که آقای مشایی ادبیاتی دارند که در مثلا یک ساعت سخنرانی چند جمله قابل تاویل یا حتی غلط از سخنان ایشان می توان پیدا کرد که به نظر من جملات مورد نظراز احساساتی شدن و هیجانی شدن ایشان در حین سخنرانی است و البته این یه نقیصه است.

4- جناب امید حسینی، شاید با هم همنظر باشیم که جامعه ما و خود ما از نظر فکری و فرهنگی از یه سطحی نگری و فقر ،رنج می بریم.فقر و سطحی نگری که نوع نگاه ما را به پدیده ها و جهان و زندگی تحت تاثیر منفی قرار داده است.

5- به نظر من و شاید به نظر آقای احمدی نژاد نوع نگاه آقای مشایی به مسائل مختلف و خصوصا دین بتواند این فقر فکری را تاحدی اصلاح نماید آنهم در شرایطی که تقریبا عرصه فکر و اندیشه از یک چنین شخصیتی خالی است.از این رو شاید بهایی که برای حضور مشایی در صحنه پرداخت می شود مانند سرمایه گذاری است که سرمایه گذار به امید سود جبران کننده آینده آن را تحمل می کند.

من باز به این پست سر می زنم.حاضر به پاسخ گویی در مورد سخنانم هستم.

والله الهادی (348168)
 
دوست
۱۳۸۹-۰۵-۳۰ ۱۱:۳۲:۴۰
جناب آقا یا سرکار خانم (یکی از دوستداران امام زمان(عج)) من به دفاع شما از آقای مشایی کاری ندارم و اصلا وقت خودم را تلف نمی کنم که مشایی حرف درست می زند یا اراجیف می گوید که البته ظاهرا اظهر من الشمس است اما گفتید :(از بین شخصیت های محترم منتقدی که نام بردید، انصاف بدهید تنها این آیت الله مصباح است که شان ایدئولوگ بودن دارد و نظراتش قابل توجه و در جای خود قابل تایید است، اما بقیه بزرگانی که اسم بردید را نمی توان در آن حد ،اهل فکر و نظر دانست که بتوانند کلیّات سخنان مشایی را دریابند.چه اینکه شائبه مخالفت سیاسی نیز در بعضی از آنها وجود دارد) منظورتان از آنها که در آن حد اهل فکر نیستند که بتوانند کلیات سخنان مشایی را درک کنند آقایان مکارم شیرازی یا یزدی یا سید احمد خاتمی است؟! دوست من ظاهرا کارت از جاده خاکی هم گذشته و از پل به درون رودخانه سقوط کرده ای! کمی به مغز مبارک فشار بیاور و به جای ابراز و اظهار حرفهای محفلی با منطق و تعقل صحبت کن و بدان بسیارند کسانی که مثلا 15 سال پیش با خود من بر سر انتقاداتم از روشهای مدیریتی آقای رفسنجانی دعوا می کردند و اکنون جو گیر شده و به همان رفسنجانی ناسزا و الفاظ رکیک می گویند. می ترسم چند سال دیگر بی سر و صدا خلاف کلام امروزت را بگویی! اقلا حرمت مرجعیت را حفظ کن که حصن حصین تشیع همین است و اگر این متولی بی حرمت شود فاتحه امامزاده خوانده است. (348633)
 
یکی از دوستداران امام زمان(عج)
۱۳۸۹-۰۵-۲۸ ۱۲:۱۱:۵۲
یک توضیح مهم که امیدوارم دست اندرکاران الف آنرا منتشر کنند.
درمورد آن قسمت که شخصیت های نام برده شده توسط آقای امید حسینی (البته منهای آقای مصباح)را فاقد توانایی برای درک کلیت سخنان آقای مشایی دانستم.

این به معنای صاحب فکر و نظر نبودن آنها نیست.منظور من این بود که آنها (به نظر من)اصولا در عرفان نظری وارد نشده اند.حالا یا از روی مخالف بودن،یا از روی احتیاط.مثلا فکر کنم چند تن از این آفراد محترم تاکنون حتی کتاب فصوص الحکم محی الدین بن عربی را یک دور آن هم به صورت گذرا مطالعه نکرده باشند. (348175)
 
کاوه آهنگر
۱۳۸۹-۰۶-۰۱ ۱۳:۲۶:۳۶
دوست عزیز
تو که در پیغام اولت میگویی الکی به مشایی تهمت نزنند و از حلالیت حرف میزنی ، چطور اینطرف به راحتی قضاوت میکنی که که مراجع فلان کتاب محی الدین را خوانده اند یا نخوانده اند؟
چرا تلاش میکنید هی به زور سریش توجیهات عرفان نظری را به سخنان بی سر و ته مشایی بچسبانید ؟
در کجای آثار محی الدین مکتب ایرانی آمده است و اصلا این اصطلاح من در آوردی چه توجیه علمی و منطقی و حتی عرفانی دارد ؟
خداوندا همه را از شر نفاق و دو رویی نجات بده (349253)
 
۱۳۸۹-۰۵-۲۸ ۱۲:۱۷:۱۲
چرا اینقدر تو کار رئیس جمهور داخالت میکنید/ (348177)
 
یک دانشجو
۱۳۸۹-۰۵-۲۸ ۱۳:۳۷:۰۷
یکم
اظهارات آقای مشایی کاملا اضهارت شخص آقای احمدی نژاد است و مگر میشود شخصی با تدبیر رییس جمهور نداند که چه کسی با چه افکاری رییس دفتر اوست یا اینکه کسی را به آن مقام منصوب نماید که از خط و مشی فکری وی بی اطلاع یا کم اطلاع باشد در نتیجه آقای احمدی نژاد و مشایی دیدگاه هایی کاملا منتطبق بر یکدیگر و بر آمورزه های ایرانی اسلامی دارند
دوم
دیدگاه های آقای مشایی هیچ تضاد و مغایرتی با دین و شریعت مقدس ما که ندارد هیچ بلکه دیدگاهای متکون در این امور هست که ایکاش برخی حوزویون هم کمی در این راستا قرار بگیرند چرا که دین ما دینی است متکون و صحبت در مورد دین هم مختص یک عده خاص نیست بلکه همه مختارند در مورد دینی که به تمام امور زندگی آنها اشراف دارد فکر کنند نظر بدهند و ابراز عقیده کنند
سوم
جای بسی خوشحالی است که الف که تا دیروز حتی یک خبر هم از بیانات آقای مصباح و یزدی نمیگذاشت حالا طرفدار سینه چاکشان شده(تاسر باشه ایشا لله!!!)
چهارم
حب الوطن من الایمان...
و در ضمن این چه منطقی است که ت کسی بر خلاف نظر آقایان چیزی بگوید باید بگویند خفه شو هیچی نگو خب اگر نقدی دارند بیایند نقد کنند و مباحثه کنند جواب بدهند و جواب بشنودن نه اینکه فقط دنبال افراط و تندروی در تکفیر و بی دین خواندن و مهره اجانب خواندن دیگران باشند و این کار ها نشای چیزی جز جهل ذاتی و وجودی دنبال کنندگان این ماجرا نیست!!!
و السلام علی من التبع الهدی (348188)
 
محمدرضا.ش
۱۳۸۹-۰۶-۰۱ ۱۱:۰۱:۴۸
\"در ضمن این چه منطقی است که ت کسی بر خلاف نظر آقایان چیزی بگوید باید بگویند خفه شو هیچی نگو \"
خوب مگر این سیاست رییس جمهور و طرفدارانشان نیست؟ انها هم که همین سیاست را در مقابل منتقدان و مخالفانشان دارند پس دیگر چه می گویی برادر (349209)
 
حسین
۱۳۸۹-۰۵-۲۸ ۱۴:۰۴:۵۹
کاری به شخصیت مخرب و یا پیچیده مشایی ندارم اما باید از سایت آقای توکلی پرسید شماها که فقط خود را سینه چاکان ولایت می دانید و همه جانبه رئیس جمهور را مورد تاخت قرار می دهید در قضیه دانشگاه آزاد در مجلس چه کردید؟
آیا برای آقای توکلی هم روزشمار عدم تابعیت از حکم ولایت را گذاشتید؟ آیا غیر از این بود که قصد داشتید در مجلس قانونی برای دیکتاوری و چپاول اموال ملت را صادر کنید؟
به نظر می رسد این حرف ها و این اظهار نظرها نه به خاطر اسلام و انقلاب بلکه به منظور داشتن جایگاه و تریبون در جامعه است. ایشان و دوست گرامش مطهری و همه کسانی که مقاله نویس و دنباله رو این افراد هستند، تنها به دنبال مطرح شدن و بزرگ شدن هستند. به جای دلسوزی و زیر نظر گرفتن مشایی بهتر است در این ماه مبارک به اصلاح نفس به بند کشیده شده خود باشند. (348192)
 
سروش
۱۳۸۹-۰۵-۲۸ ۱۴:۱۷:۲۱
بنظر من آقای رحیم مشایی انسان صادق و شجاعیست چون نظرات و عقاید خودش را صراحتا\"عنوان میکند ومخالفت کورکورانه بسیاری از افراد که حتی دلیل مخالفتشان هم معلوم نیست در ایشان اثری ندارد.من با خیلی از سخنان او موافقم و تحسینش میکنم (348195)
 
علي
۱۳۸۹-۰۵-۲۸ ۱۴:۴۲:۰۵
نكته مهم قضيه مي دانيد كجاست؟آنجائي است كه آقاي احمدي نژاد ومشائي اصولا تمامي اسامي كه نام برديد كه مخالف مشائي هستند(ازمراجع گرفته تا احزاب اصولگرا و بدنه اجتماعي اصولگرا وتا امثال آقاي فيروز آبادي)همه وهمه را بي تاثير در انتخابات مي دانند وبه اين باور رسيده اند كه بدون همه اين آدم ها و گروه ها آقاي احمدي نژاد توانست با مشاوره آقاي مشائي وساير دوستان انتخابات را ببرد.بنابراين اصولا توده هاي ميليوني مردم از گفتمان آقاي احمدي نژاد ومشائي استقبال كرده اند ولزومي ندارد به دنبال اين باشيم كه مثلا نظر مراجع ويا ديگر گلروه هاي اصولگرا را به دست بياوريم.بعد از انتخابات يك صحبتي از آقاي مشائي بيرون آمد به اين مضمون:از اين 24 ميليون نفر ،20 ميليون نفر منتقد نظام بوده اند!اين خيلي حرف مهم وكليدي بود.اصلا تخريب كل تاريخ انقلاب تا قبل از دولت نهم توسط رئيس جمهور در مناظرات بر پايه همين فلسفه بود.امروز هم اين دوستان به اين باور رسيده اند كه اين نوع گفتمان بي نياز به احزاب اصولگرا ومراجع و نهايتا فقط تكيه بر توده هاي مردم وكمي هم آزادي بين وحجاب در كنارش به نتيجه خواهد رسيد.
به نظر من خيلي از احزاب اصولگرا هم اصولا همين خطر را احساس كردند.در انتخابات نهم رياست جمهوري گرچه اصلاح طلبان شكست خوردند ولي اصولگرايان نيز پيروز نشدند.گفتمان احمدي نژاد بود كه پيروز شد و البته با گفتمان اصولگرائي همپوشاني هم داشت.حالا احزاب اصولگرا وبدنه اجتماعي آن تنها يكراه دارد براي بقا!اينكه ثابت بكند به آقاي احمدي نژاد و كلا به جامعه امروز ثابت بكند كه احمدي نژاد بدون همراهي اين جريان اجتماعي شانس پيروزي نداشت. (348202)
 
hasher
۱۳۸۹-۰۵-۲۸ ۱۶:۲۰:۲۳
با سلام به برادرم امید حسینی
سوالاتی در باره نامه رهبری عزیز به رئیس جمهور دارم که امیدوارم شما پاسخ انها را برایم پیدا کنید:
1. نامه با عنوان محرمانه جهت رئیس جمهور نوشته شده بود چرا با این که دفتر رهبری آن را منتشر نکرد دوستان مجلس در اقدامی قابل پیگیری یکی از محرمانه ترین اسناد را منتشر کردند؟ در این باره میتوانید از جناب ابوترابی و دکتر توکلی توضیح بخواهید.
2. آیا شما دلیل تاخیر رئیس جمهور در اجرای دستور رهبری را میدانید؟ نمی دانید و خیلی های دیگر نیز که به این دلیل منتقد احمدی نژاد شده اند نمیدانند آیا اگر بدانید این تاخیر با کسب اجازه از شخص رهبری بوده است شرمنده نمی شوید؟؟
3. رهبری عزیز پس از ملاقاتی که نمایندگان مجلس با ایشان داشتند و تاکید کردند که ما بسیار سرخورده شدیم و از این حرفها دستور دادند تا ایشان از معاون اولی عزل شود آیا این یعنی رهبری فرمودند مشایی کلا از همه کارها عزل شود؟؟
چیزی که متاسفانه خیلی ها انتظار داشتند تا عقده هایشان از مشایی را به این وسیله خالی کنند.
با مستمسک قرار دادن نامه رهبری انتظار داشتند حتی مشایی اعدام شود!
4. جناب امید حسینی وجود مشایی ثابت کرد که علی رغم تاکید رهبری عزیز کشور ما هنوز ظرفیت ایجاد کرسی های آزاد اندیشی را ندارد و متاسفانه گروهها و هیئت های مختلف به محض شنیدن سخنی خلاف مرامشان به شدت آن را محکوم و گوینده را تکفیر میکنند.
5.فرض کنید شخصی در محضر امام صادق عرض میکرد مکتب حقیقی مکتب ایران است آیا ایشان به شدت برخورد میکرد و حکم ارتداد و بیسوادی میداد؟؟
قطعا اینطور نیست بلکه ائمه بزرگوار با مناظره های متقن و احتجاج های روشن فرد خاطی را اصلاح میکردند اما ما چقدر به سیره آن بزرگواران نزدیکیم؟ (348229)
 
۱۳۸۹-۰۵-۲۹ ۱۲:۲۲:۰۸
سلام برادر عزیز مطلبتان خیلی جامع بود که اگر واقعا الف ولایت پذیر باشد یک مطلب نیز در این خصوص می زند ویا حداقل مطلب شما را در متن خبر می زند (348382)
 
داود
۱۳۸۹-۰۵-۲۸ ۱۶:۳۱:۱۸
سلام دوستان سخنان دیشب رهبر که مذاکره با آمریکا را نفی کردند ؛ویکباره دیگر این مناظره را طبق داستان گرگ و بره توضیح دادند .تمام نقشه های بعضیها را که با فضا سازی میخواستند این مذاکره را به حاشیه برده و انجام آن را تسهیل کنند برآب داد . جانم فدای رهبر آگاه و فرزانه که درایتی فوق العاده دارند.
پس دیگر فقط باید مواظب مشایی بود که چه میکند با بحث در مورد او نباید بزرگش کرد چون بدش نمیآید خود را برای دوره بعد رییس جمهوری مطرح کند و با این بحثهایی که راه می اندازد می خواهد بگوید رجل سیاسی است که البته نیست . چرا که خدمات سیاسی درخوری نداشته . (348234)
 
کامران حجاریان
۱۳۸۹-۰۵-۲۸ ۱۷:۲۸:۰۴
سلام
آقایان خداوکیلی چقدر بی انصافی. رهبر فرمودند ایشان معاون اول نباشن، نفرمود که رئیس دفتر نباشه. چرا اینقدر از رهبری جلوتر هستید؟ چرا سخنان رهبری در همایش قاریان قرآن 2 روز بعد از نامه نگاری را نمی نویسید؟ مگر نفرمود(با این مضمون): اینکه می گوییم یک نفر بدرد یک پستی نمی خورد دلیل نمیشه برای بقیه پستها صلاحیت نداشته باشد/ حالا چرا این رفتارهای بی رحمانه و ناجوانمردانه؟ مگر لاریجانی عامل تصویب قانون در براب رسخنان رهبری نبود؟ پس چرا هیچ کس به ایشان اعتراض نکرد؟ چون با بعضی ها فامیله؟ واقعا عدالت دوستان زیر سوال است (348244)
 
علیرضا
۱۳۸۹-۰۵-۲۸ ۱۷:۴۹:۵۶
من از طرفداران و دوستداران رییس جمهورم. سیاسی هم نیستم. ولی این کامنت بالایی \"دوستداران امام زمان\" خیلی مرا ناامید کرد.
چه شده است ایشان را که مرجع عالی قدری مانند آیت الله مکارم را از دیدگاه عرفان یا هرچیز دیگری که ایشان مد نظرشان است، درحد مشایی نمیداند.
این دیدگاه خیلی خطرناک است. من واقعا بدنم میلرزد. این انحراف بزرگیست. خدای ناکرده اگر این دیدگاه - که متاسفانه به نام امام زمان هم جلوه میکند- یک هزارمش هم در رییس جمهور باشد، با زبان روزه از همه حمایتها و رای و تلاشم استغفار میکنم.
خدایا خودت کمکان کن. امام زمان خودت کمکان کن. (348246)
 
hasher
۱۳۸۹-۰۵-۲۹ ۱۱:۴۳:۴۱
برادر روزه دار من!
کدام دیدگاه؟ چرا غوغا سالاری میکنید
قطعا از حمایت ها و رایی که دادید استغفار نکنید زیرا در روز جزا بسیار پشیمان خواهید شد مگر شما برای حصول نتیجه ادای تکلیف می کنید؟
سخن گهربار امام را فراموش کرده اید؟ (348360)
 
یکی از دوستداران امام زمان(عج)
۱۳۸۹-۰۵-۲۹ ۱۲:۴۱:۵۳
آقای علیرضای عزیز

برای اینکه فردی مرجع تقلیدی قابل و مورد رجوع شود هیچ نیازی به فراگرفتن علم عرفان نظری نیست چه برسد به انجام عرفان عملی.برای مرجع بزرگی شدن نیاز است علومی مانند ادبیات عرب، فقه، اصول، حدیث(آنهم احادیثی با رویکرد علم فقه) اصول و درایه خوب یادگرفته شود.در نتیجه هیچ دلیلی وجود ندارد فردی مرجع تقلید بزرگی باشد و الّا و بالّا موافق با عرفان نظری و عملی باشد.(منظور من در اینجا از عرفان نظری مکتب فردی به نام محی الدین ابن عربی می باشدکه البته توسط امام خمینی(ره) و بزرگان دیگر در موارد جزئی تصحیح و تکمیل شده است).تازه اینکه بعضی از علما اصولا با عرفان مخالف اند.که من شنیده ام(البته فقط شنیده ام که آقای مکارم شیرازی از علمایی هستند که با عرفان ابن عربی میانه خوبی ندارند. لطفا توضیحاتی که برای محسن نوشتم را بخوان.
والله الهادی (348391)
 
سحر
۱۳۸۹-۰۵-۲۸ ۲۰:۳۴:۵۸
موضوعی که در حال حاضر ذهن مردم کوچه و بازار را به خود مشغول کرده نه جنگ زرگری مشایی با دیگران بلکه تحریم ها و خطر جنگ علیه ایران است.
به نظر من مشایی و مخالفانش برای انحراف اذهان عمومی از یک خطر بزرگ ، این دعواها را به راه انداخته اند.
بهتر نیست به جای این موضوعات بی ارزش دغدغه ی اصلی مردم را مطرح بپردازید. (348281)
 
Ali
۱۳۸۹-۰۵-۲۹ ۰۰:۱۵:۱۰
آقا بهتر نیست یک چند تا مقاله بزنید در مورد رشد بیکاری؟ یا رکود در بازار مسکن که منجر به بی کاری خیلی از قشر مستضعف جامعه شده؟
یا مثلا میزان واردات کالا؟

مطالب مربوط به آقای مشایی دیگه واقعا خسته کننده شده. ضمن هر چی بیشتر این را مطرح کنین در خدمت ایشون کار کردید.
ایشون قصد دارند که مطرح باشند شاید برای انتخابات آینده. ببینین ایشون حتی حاضر نیست در مناظرات شرکت کنه، چون کسی که ادعا ریاست جمهوری داره در شان خودش نمیبینه که با هر کسی مناظره کنه. (348299)
 
محسن
۱۳۸۹-۰۵-۲۹ ۰۱:۵۵:۵۸
گفته های مشائی ربطی به فصوص الحکم ندارد علاوه بر انکه محی الدین از حقیقت محمدیه صحبت کرده اند نه از حقیقت ایران حضرت امام راحل که تجلی عرفان واقعی و شرع اسلامی وکرامت وعزت ایران اسلامی است از مکتب اسلام ناب محمدی صحبت کرده است نه مکتب خودساخته مشائی بنابراین به جای نسبت بی اطلاعی به علماء وشخصیت های بزرگ مذهبی وکشوری ولشکری بهتر است از فتنه مشائی واینکه در میدان جریان اصلاحات انحرافی با مکتب سازی ناسیونالیستی بازی می کند اخساس خطر شود والله المستعان علی ما یصفون (348314)
 
یکی از دوستداران امام زمان(عج)
۱۳۸۹-۰۵-۲۹ ۱۲:۴۲:۳۸
جناب محسن

اتفاقا بعضی از سخنان آقای مشایی که البته بدون توجه به ابتدا و انتهای آن نقل شد و ذهنیت منفی در جامعه ایجاد کرد کاملا تکرار مباحث محی الدین ابن عربی بوده است.مثلا آنجایی که به شأن طلا بودن خاتم الاولیاء،امام زمان(عج)و شأن نقره بودن همه انبیاء و امامان و اولیاء الهی اشاره کرده اند(این سخن به دنبال مقایسه مقام معنوی انبیاء،امامان معصوم و اولیاء دیگر بامقام امام مهدی(عج)نبوده است بلکه به دنبال مقایسه شأن تجلی ولایت در وجود امام مهدی(عج) با بقیه انبیا و امامان(علیهم السلام)بوده است) کاملا در فص دوم فصوص الحکم که فص شیث(ع) است آمده است.یا مثلا آنجایی که به تفاوت تجلی هدایت حضرت نوح(ع) و حضرت محمد(ص) اشاره می کنند کاملا در فص نوحی(ع)که فص سوم کتاب فصوص الحکم آمده است.
محی الدین تنها از حقیقت محمدیه صحبت نکرده اند بلکه فقط در کتاب فصوص الحکم خود از 27 حقیقت صحبت کرده اند که هرکدام تجلی منحصر به فردی از حقیت توحید که همان ولایت است می باشند.حقیقتی که به شکل اتم و اکمل در وجود امام زمان(عج)متجلی شده است.این همان حقیقتی است که توسط امام با نام اسلام ناب محمدی(ص) عرضه شد و شاید امروز صلاح است تا به نام مکتب ایران عرضه شود.آقای محسن عزیز مهم حقیقت دین است و نام ها براساس میزان ظهور دادن آن حقیقت می تواند متغیر باشد تا آن حقیقت رساتر به گوش عالم برسد.فکر می کنم با این توضیحات شائبه نژاد گرایی از این سخنان زدوده شده باشد.خصوصا آنجا که آقای مشایی از یکی شدن حقیت ایران و حقیقت اسلام سخن می گوید.و یا آقای احمدی نژاد می گوید:امروز ایران و اسلام یکی شده اند. درضمن لطفا توضیحاتی که برای بشیر نوشته ام را بخوانید.
والله الهادی (348392)
 
bashir
۱۳۸۹-۰۵-۲۹ ۰۳:۴۶:۳۵
سلام به دوست عزيزي كه در مقام دفاع هستند بايد بگويم تريبون هاي دستگاه هاي اجرايي جاي طرح نظريات پايه اي نيست بهتر است آقايان به وظيفه اصلي خود كه اجراي قانون است بسنده كنند.از طرف ديگر قاعده امر اين است كه كسي كه بخواهد نظريات خود را مطزح كند بايد آنها را به صورت مقاله و يا كتاب در معرض نقادي اهل فضل قرار دهدو سپس آنها را نه از تريبون و جايگاه رييس دفتر رييس جمهور ، بلكه در محافل علمي مطرح كند (348329)
 
hasher
۱۳۸۹-۰۵-۲۹ ۱۱:۴۷:۲۶
سلام
چطور محمد خاتمی همه دریافت هایش از نوشته های ماکیاول را در تریبون های اجرایی در لفاله دموکراسی در این کشور تئوریزه کرد اما گفتمان دینی باید خفه شود و فقط به شکم مردم برسد؟؟
جریانی مرموز از بحث های دینی هراس دارد و مدام گوشزد می کند این بحث ها مربوط به حوزه است شما بیکاری رارفع کنید
چرا کسی به اصلاح طلبان تذکر نداد که بحث تقابل دین و آزادی بحث حوزوی است شما به تورم بپردازید؟ (348363)
 
یکی از دوستداران امام زمان(عج)
۱۳۸۹-۰۵-۲۹ ۱۲:۴۳:۱۹
آقای بشیر عزیز

اولا آقای مشایی گفته اند که نظریه جدیدی نیاورده اند بلکه همان حرف های امام(ره) را بیان می کنند.
ثانیا در دولت این تنها آقای مشایی است که برای تبیین این حقایق وارد شده اند و بقیه دولت و حتی شخص رییس جمهور به دنبال کار سخت اجرایی اند.
ثالثا اصولا آقای مشایی حرف دولت را می زند بنابراین حضور ایشان در دولت شاید لازم باشد.
رابعا آقای مشایی به دنبال بحث های نظری صرف نیستند که تنها جای آن در مراکز علمی باشد بلکه به دنبال استفاده از این حقایق برای پیشبرد امر نظام می باشند.(سیاست ما عین دیانت ماست).لطفا توضیحاتی که در جواب فردی به نام محسن داده ام را بخوانید.شاید به درد بخورد.
والله الهادی (348393)
 
محسن
۱۳۸۹-۰۵-۲۹ ۰۵:۱۶:۱۴
مقاله خوبی بود واقعا رییس جمهور در مجک جدی ولایت گرایی و روحانیت باوری قرار دارد واقعا اگر رییس جمهور به حرف بزرگانی مانند خضرات ایات یزدی مصباح کغبی خاتمی که این همه از دولت حمایت کرده اند اعتناء نکند حرف چه کسانی را قیول خواهد کرد مگر اسلام بدون روحانیت چگونه است (348332)
 
محسن
۱۳۸۹-۰۵-۲۹ ۰۶:۲۶:۲۰
اقای دوستدار امام زمان مواظب باش دوستی امام زمان با ادعای عرفان و ارتباط موهوم وعبور از روحانیت میسر نمی شود (348337)
 
یکی از دوستداران امام زمان(عج)
۱۳۸۹-۰۵-۲۹ ۱۲:۴۳:۵۴
جناب محسن


ما باید دنباله رو روحانیت و علمایی باشیم که اولا عرفان نظری امام(ره)و محی الدین را لااقل قبول داشته باشند.ثانیا در حد توان خود به دنبال نشر و گسترش این معارف آنهم با زبان روز باشند و سعی نمایند تا زندگی مادی و معنوی مردم را با این معارف اصلاح کنند.و به عبارتی به دنبال عملیاتی کردن این معارف در بین عموم باشند.البته همه باید مراقب آن خطرهایی که شما ذکر کردید باشیم.
والله الهادی (348394)
 
ابرار
۱۳۸۹-۰۵-۲۹ ۰۹:۱۹:۳۶
جناب امید حسینی .

متاسفانه بلوغ اسلامی و سیاسی مقوله ای نیست که بتوان آنرا با کار در حوزه دین اسلام و سیاست حتی در مدت سی یا چهل یا حتی پنجاه سال بدست آورد .
شاهد این ادعا همین موضوع مشایی است . پس از سی سال استقلال کامل اسلامی و ملی کشور و در دست داشتن صد در صد قدرت سیاسی و بهره برداری از منابع مالی توسط گروه های مختلف اسلام گرا . اعم از اصول گرا یا اصلاح طلب . بعضی از اعضای فعال یا طرفداران این گروه ها تاب و تحمل افکار و عقاید مختلف یکدیگر را هم ندارند ! به چیز دیگری جز زیاده طلبی و مدفون نمودن صد در صد طرف مقابل نمیاندیشند .

متاسفانه . این باور غلط که . همه باید مثل ما بیاندیشند . وقتی تفکر دیگران با باور های ما سازگاری ندارد . پس نتیجتا تفکرشان خطرناک است . بخصوص برای اطرافین ما . بنابراین تفکرشان فقط بدرد لای شکاف دیوار میخورد . باید برای همیشه افکارشان را در زباله دانی تاریخ مدفون نمود .
اینچنین دیکتاتوری فکری . تاریخ ای طولانی هم دارد .

اتفاقا . از دست قضاء . اینچنین دیکتاتوری فکری معمولا با ادعای اتحاد . یا همزیستی یا تکثر گرایی و تحمل عقیده و افکار دیگران همراه است . متاسفانه مفهوم اتحاد در اینگونه موارد تنها در قبولی صد در صد عقاید و افکار و باور های خود است توسط طرف مقابل .
متاسفانه اینگونه خود بین ها نتیجه ای مگر عواقب منفی نخواهد داشت .
با امید روزی . روزگاری . رمضانی دیگر . که ادعا های همزیستی و تحمل افکار دیگران به واقعیت تبدیل گردد .

ابرار (348346)
 
یزدی
۱۳۸۹-۰۵-۲۹ ۱۰:۵۷:۴۴
شما دوستدار امام زمان ع که همه رافاقد توان برای درک کلیت سخنان جناب مشایی دانستید،شاید بعضی ها سخنان آیت الله مصباح در این مورد راهم درک نکنند،چون کتاب ابن عربی را حتی ندیده اند،میشود این فرموده آیت الله مصباح (سخنان بی شرمانه،گوینده چنین سخنی هرکه باشد غیرخودی است،مابا کسی عقد اخوت نبسته ایم)رابرای همه شرح وتوضیح دهید البته بازبان فارسی چون همه فصوص الحکم نخوانده اند.والله المنتقم. (348352)
 
hasher
۱۳۸۹-۰۵-۲۹ ۱۱:۳۴:۴۸
دوستی داشتم که پس از جریان تاخیر دکتر احمدی نژاد در اجرای حکم رهبری عزیزمان(که بنا به اطلاع بنده با کسب اجازه از شخص رهبری بود تا کوردلان مشایی را له نکنند)رگ غیرت ولایت پذیریش باد کرده بود و ندای\" مظلوم رهبرم \"را به فلک رسانده بود وآنچنان فریاد عدم ولایت پذیری دولت را سر میداد که به سخنان من گوش فرا نمی داد.با تحکم او را ساکت کردم و گفتم پسر!
آیا تو خود را ولایت پذیر میدانی که اینچنین با چماق ولایت پذیری دیگران را تکفیر میکنی؟؟
گفت: تا انجا که بتوانم
گفتم توصیه رهبری عزیز به جوانان تحصیل تهذیب و ورزش است در کدام زمینه مهارت داری؟؟
سکوت کرد
گفتم پس ولایت پذیر نیستی و اصلا ولایت را قبول نداری اصلا تو به ولایت فقیه اعتقاد نداری اصلا ملی گرا هستی اصلا به سلطنت اعتقاد داری!!
سرخ شد و خاموش
برادرانم درجات ایمان هرکس متفاوت است
میدانید سلمان به 9 درجه از ایمان رسید و ابوذر یک درجه؟
این نقل از شخص پیامبر(ص) است.
اگر رسانه های امروزی آنروز بودند ابوذر بیچاره را لایق هیچ سمتی و توجهی نمیدانستند!!
دوستان بترسید از ظلم رهبری بارها به قلم به دستان تذکر دادند که انتقاد کنید اما ظلم نکنید.
دوستان قلم به دست بترسید از ظلم
چه قدر خوب بود پس از پایان سخنرانی مشایی دوستان و علما به مهربانی و احترام سخن ایشان را نقد میکردند و میگفتند البته ما میدانیم منظور جناب مشایی همان اسلام ناب محمدی است اما بهتر است سخنان تاویل پذیر گفته نشود. (348356)
 
محمد
۱۳۸۹-۰۵-۲۹ ۱۷:۱۲:۰۲
آقای مشایی وظیفه ای مثل دما سنج دارند یعنی طرحی در پس این کارهاست و آنها با این شیوه ظرفیت جامعه را می سنجند
ببینید چطور در مورد حجاب جواب داد و امروز جامعه در دست بی حجابان افتاده
شک نکنید که این کارهای اقای مشایی از روی عمد و حساسیت جامعه را می سنجد ضمن اینکه تفرقه افکنی هم می کند
حتما باید رهبر وارد میدان شود و ایشان را از کار بر کنار کند یا رئیس جمهور (پدر شوهر دختر مشایی) این کار را خواهد کرد
امروز مشایی خط فاصل بین و حق و باطل است (348497)
 
۱۳۸۹-۰۵-۲۹ ۱۸:۴۸:۰۵
گرگ در پوست بره يا همان اسب تراوا به شدت كشور را تحديد مي كند.
وظيفه دولت يا همان قوه مجريه مشخص است .آنچه ديده مي شود چيزي جز مديريت بحران نيست.
در يك كلام مي توان به وضوح ديد كه وحدت گروه ها و اقشار مردم كاهش يافته و ايران پس از انقلاب و دوران جنگ را شاهد نيستيم.
يا ناخدا يا كشتي يا آب خروشان .... (348509)
 
sohyl
۱۳۸۹-۰۵-۲۹ ۱۸:۵۳:۳۴
سلام مدتی بود میخواستم این نکته را گوشزد کنم که آقای مشایی ممکن است نقش کشمیری را در دولت ایفا کند باتوجه به اینکه همسرشان نیز سابقه مجاهدین خلق(منافقین)داردومدتی نیز درزندان بوده است(بگفته آقای قالیباف).ازطرفی چرا یک آدم منصف پیدانشد به این آقایان بفهماند اعتراض افرادی مانند مصباح-علم الهدی-فیروزابادی-یزدی-.....کفایت دلیل نمیکرد ؟و.... (348511)
 
یکی از دوستداران امام زمان(عج)
۱۳۸۹-۰۵-۳۰ ۱۰:۴۲:۱۹
جناب یزدی


من همه را فاقد درک سخنان آقای مشایی ندانستم.حرف من این بود آنهایی که به دنبال نقد مشایی هستند باید خاستگاه این سخنان را که عرفان امام(ره)و محی الدین است بشناسند.اتفاقا شناخت این خاستگاه فکری به منتقدین کمک می کند تا بتوانند به درستی سخنان آقای مشایی را نقد کنند.بالاخره آقای مشایی هم یک انسان کامل که نیستند و قطعا نواقصی در برداشت خود از این مکتب عرفانی دارند.خود آقای مشایی هم گفته اند که نقدپذیر هستند.

اما در مورد آقای مصباح،ما از آقای مصباح به عنوان مطهری زمان (به قول رهبر معظم)انتظار داریم سخنان مشایی را با توجه به خاستگاهی که گفتم به نقد علمی بکشند.درست است که آقای مصباح شأن سیاسی بالایی دارند. که البته این شأن ضروری هم می باشد(دیانت ما عین سیاست ماست)اما شأن اصلی ایشان یک شأن علمی می باشد.سخنان اخیر آقای مصباح را نظر سیاسی ایشان در مورد آقای مشایی،و پیامی سیاسی به آقای احمدی نژاد می دانم.ایشان هنوز به شکل نقادی علمی ،یعنی آنگونه که در برابر تئوریسین های اصلاحاتی ظاهر می شدند در مورد آقای مشایی به نقد علمی نپرداخته اند.تا افرادی مثل من بتوانیم به درستی قضاوت کنیم.البته بنده به نتایجی در زمینه نظری و علمی بین آیت الله مصباح و آقای مشایی رسیده ام که در صورت ورود آقای مصباح به نقد نظری سخنان آقای مشایی آن را بیان خواهم کرد.

والله الهادی (348595)
 
ابرار
۱۳۸۹-۰۵-۳۱ ۰۵:۴۶:۱۷
عزیزم .
آیا نباید در این ایام ماه مبارک ولی غمگین که به ایام ضربت خوردن مولای متقیان (ع) نزدیک میشویم بخاطر آورد که مولای متقیان ضربه اصلی را از دست چه کسانی خورد .
خوارج .
آیا ابن ملجم لعنت الله علیه از به اصطلاح شیعیان دو آتشه نبود ؟
آیا نباید بخاطر آورد که چگونه امام حسن مجتبی (ع) تنها ترین سردار اسلام بود ؟ چه کسانی با چوب بر ساق پای مبارکش کوبیدند و او را مضل المومنین یا گمراه کننده مومنان خواندند ؟ همین به اصطلاح شیعیان ؟ !
آیا این تنهایی امام حسن مجتبی (ع) و عمل شنیعی که به اصطلاح شیعیان او در حق او انجام دادند نتیجه ای بجز رسوایی بیشتر برای شیعیان و همه عالم اسلام و بشریت نداشت ؟
آیا این رفتار سخیف به اصطلاح شیعیان زمینه ساز مصیبت کربلا نشد ؟
آیا این جای تاسف نیست که اکنون نیز پس از حدود 1400شیعیان نتوانسته اند حتی یک هزار نفر از جمعیت یک هزار میلیونی فعلی برادران اهل سنت در جهان کنونی را قانع کنند که حق با علی (ع) و آل (ع) بوده و هست ؟
آیا اگر شما و بنده از باب مثال اهل سنت بودیم و میدیدیم که چگونه شیعیان یکدیگر . الخصوص رهبران مذهبی و سیاسی خود را چه در گذشته و چه در زمان حال برای آمال دنیوی و سیاسی خود ذبح سیاسی میکنند به گفتار آنان توجهی مینمودیم ؟ آیا به گفتار آنان باور داشتیم ؟ آیا از آنان می پذیرفتیم که حق با رهبر و مولای مذهبی سیاسی آنان علی (ع) است ؟
آیا می پذیرفتیم حق با علی ابن ابیطالب (ع) و حسن ابن علی (ع) و حسین ابن علی (ع) و زهرا سلام الله علیهاست ؟ آیا می پذیرفتیم حق با امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است ؟
آیا این بزرگترین ظلمی نیست که شیعیان بنام نامی حق در حق علی (ع) و آل علی (ع) مینمایند ؟
آیا چنین سخن گفتن در مورد دیگران از جمله مشایی و موسوی و و و و اگر چه توجه بر انگیز و احساساتی ظلم به علی (ع) و آل علی (ع) و دودمان او نیست ؟
الفرض که همسر مشایی سابقه مجاهدین خلق (منافقین) داشته است . آیا محمد ابن ابوبکر پسر ابوبکر خلیفه اول نبود ؟ آیا او از بهترین یاران علی (ع) و بهترین سرداران و نمایندگان او نبود ؟ آیا محمد ابن ابوبکر باید تاوان اشتباهات پدر خود یعنی خلیفه اول را بدهد ؟
آیا باید کاری نمود که نهایتا مشایی را مانند محمد ابن ابو بکر کشت و جسد او را در پوست الاغ نمود و آتش زد ؟ چون محمد ابوبکر پسر خلیفه اول بوده ؟ یا چون ما از او تنفر سیاسی داریم لیاقت کشته شدن و دفن شدن هم ندارد تا چه رسد به اینکه سردار و نماینده علی (ع) در مصر باشد ؟

اجازه بدهید به حق این ماه مبارک و به حق خون ریخته شده از شکاف سر مولای متقیان کمی آرامش را حفظ نمود و قلب ها را به یکدیگر نزدیک نمود .
یا علی .

ابرار (348871)
 
مریم نوری
۱۳۸۹-۰۵-۳۰ ۰۱:۴۳:۴۰
سلام من جدای از بحث مشایی چیز دیگه ای می خواستم بگم که امیدوارم جواب بگیرم
آقای امید حسینی نویسنده این مطلب همان نویسنده وبلاگ آهستان است
و آیا الان وبلاگ دیگری دارند جای دیگری می نویسند
jomasabz.pelakfa.com (348556)
 
یاس آبی
۱۳۸۹-۰۵-۳۰ ۰۳:۴۷:۳۲
جناب آقای توکلی قبل از اینکه نظر خودم را در مورد آقای مشایی عنوان کنم لازم است مطلبی را ذکر کنم و آن این که شما در تاریخ 25 مرداد ماه در جواب سخنان آقای خاتمی که عنوان کرده بودند « در حكومت‌هاي خودكامه انتقاد يعني براندازي » نوشته بودید « ما در پايگاه اينترنتي الف با شديدترين الفاظ به مسوولان اجرايي طراز اول كشور انتقاد مي‌كنيم. ما به عنوان يك رسانه، با تمام توان جلوي تصميمات و رفتارهاي غيرقانوني آقاي احمدي نژاد مي ايستيم و با صريح ترين بيان ممكن دروغگوها و منافقان رسوخ كرده در حكومت را رسوا مي كنيم، اما كسي از انتقادهاي ما تلقي براندازي ندارد چرا كه در چارچوب قانون و مستند به قانون انتقاد مي كنيم.»
اما در این مقاله که اشاره به انتقادات در گذشته برای حضور آقای مشایی در دولت نهم نوشته اید « انتقادهاي جاري را مقايسه كنيم با انتقادهايي كه در دوره 4 سال نخست رياست جمهوري آقاي احمدي نژاد از وي صورت مي گرفت. در آن دوره تقريبا عموم انتقادها، به عنوان مخالفت با نظام و انقلاب و مخالفت با دولت اصولگرا تلقي مي‌شد. » و یا « همه مخالفان و منتقدان را آدمهايي سياسي و جنجالي و اسير امواج رسانه‌اي بدانيم . . . »
به صورت کاملاً مشهودی آنچه را آقای خاتمی عنوان کرده بودن را اعتراف کرده اید و پذیرفته اید که صحبت های ایشان تا حدودی (تاکید می کنم تا حدودی) صحیح می باشد و در جامعه ما فضا برای انتقاد چندان باز نیست . و انتقادات با چنین ادبیاتی پاسخ داده می شود .
اما آقای مشایی نمونه بارز این مثل هستند که « از ماست که بر ماست » (348566)
 
عباسي فر
۱۳۸۹-۰۵-۳۰ ۰۸:۲۶:۱۲
قابل توجه تونتيي كه دم از ولايت مي زنند ولي مطيع امر و دستور ولايت نيستند (348572)
 
محمد
۱۳۸۹-۰۵-۳۰ ۰۹:۲۸:۳۳
مي خواستم جواب دوستي رو بدم كه اينجا يك تنه ادعا مي كنه از تمام قضاي پشت پرده عزل مشايي و تاخير احمدي نژاد خبر داره. نه خير دوست عزيز! اينطوريا هم نيست كه شما مي گي. اين توجيهاتي كه شما براي تاخير در اجراي دستور رهبر انقلاب نوشتيد، همه استدلال و توجيهات دوستان مشايي و رييس جمهور محترمه. متاسفانه واقعيت يه چيز ديگه است كه اينجا جاي بحثش نيست. فقط يه جمله. شما نوشته بوديد چرا آقاي ابوترابي و توكلي اين نامه محرمانه رو منتشر كرده بودند؟ دليلش خيلي روشنه. اين كار كاملا با هماهنگي انجام شده بود! اون هم چند روز بعد از تعلل رييس جمهور در اجراي حكم رهبر انقلاب. ضمنا اگر اين كار بدون اجازه صورت گرفته باشه، ديگه دليلي وجود نداره كه سخنان ابوترابي و توكلي، در سايت رهبري بياد! ولي اومد. دقيقا عين سخنان ابوترابي و توكلي در ماجراي مشايي در سايت رهبري منعكس شد تا به شما ثابت بشه كه اين كار با رضايت صورت گرفته. البته مطمئنم شما اينو قبول نمي كني. مشكلي نيست ولي چيزي از واقعيت مساله عوض نميشه! (348582)
 
۱۳۸۹-۰۵-۳۰ ۱۳:۴۴:۳۶
در زمانی که مشایی رئیس میراث فرهنگی بود در یکی از مراسمات رقص برگزار شد
وقتی ر برنامه نگاه یک مجری به او گفت شما کمتر صحبت کنید بهتر نیست جبهه گرفت
در همان برنامه قول 10 هتل 7 ستاره را در طول یک سال داد
و کارهایی که در مدت ریاست بر گردشگری کرد خود نامه بلندی است از بی تدبیری و نا مدیریتی و ... (348676)
 
محسن
۱۳۸۹-۰۵-۳۰ ۱۵:۱۹:۰۲
اقای دوست دار امام زمان دوستی امام زمان از راه التزام به فقه والتزام عملی به ولایت فقیه میسر می شود عرفان نطری ودیدگاه محی الدین از نظر امام راحل با قید عدم مخالفت کتاب وسنت خوب است وگرنه بی ارزش است راستی محی الدین ایرانی که نیست (348711)
 
س
۱۳۸۹-۰۵-۳۱ ۱۵:۳۴:۰۶
حواس شما هست که دیگران را که از بزرگان ما هستند آنقدر پایین آورده ای که توان درک سخنان شخصی مانند مشایی را نداشته و این فرد را آنقدر بالا برده ای که نظراتش خلا فکری جامعه را پر میکند؟ من دشمن مشایی نیستم ولی حالم از این نظر بد شده است. هرکس مانند مشایی میتواند نظر خود را داشته باشد ولی نه با استفاده از سمت و تریبون عمومی. امیدوارم روزی که احمدی نژاد از مشایی دل میکند زیاد دور نباشد. امیدوارم به حرف خانواده خودش گوش دهد.
ممنون آقای حسینی منتظر نوشته هایتان بودیم (349016)
 
س
۱۳۸۹-۰۵-۳۱ ۱۵:۵۳:۰۱
تا کی با اشتباهات اصلاح طلبان باید اشتباهات خود را بپوشانیم؟ بالاخره ما راه آنها را میرویم یا نه؟ نظر علمی یا عرفانی نباید از طرف دولت و در تریبون رسمی باشد و ایشان هم حق ندارد نظر و صلاح خود را اجرا کند.\"شاید صلاح باشد\" که دوستمان بکار میبرد در شان هر کسی نیست. آقای hasher اگر فکر میکنید ظلمی به مشایی میشود این راه دفاعش نیست. اول خودش نباید در معرض تهمت قرار گیرد و بعد هم احمدی نژاد نباید به هر صورت از وی دفاع کند. میتواند بگوید نظر شخصیش بوده یا بد بیان کرده است. نه این که از آن موقع در هر سخنرانی حتی نزد رهبری به رفع و رجوع آن بپردازد تا مشایی را تبری کند. در ضمن به اصلاح طلبان هم تذکر داده شد. ما همه باید منصفتر باشیم نه تهمت کفر و الحاد بزنیم نه صددرصد و به هر نحوی تایید کنیم. (349023)
 
عبدالله
۱۳۸۹-۰۶-۰۱ ۱۰:۵۲:۴۸
بنام نامی جان آفرین و با سلام خدمت مولایم حضرت حجت علیه سلام
و خدمت همه هموطنان روزدار خودم
آنچه که نوشته می شود نظر شخصی است ودادن نظر کاری به هیچ گروه دسته ای ندارد انشاا... خوانندگان عزیز این نوشته را سیاسی نکنند.
من معتقدم د راین دولت جناب آقای رئیس جمهور محترم باید طوری عمل کند که هرگون شائبه را از بین ببرد نه اینکه همه بزرگان و اندیشمندان جامعه را فدای یک شخصی که نمگوئیم با قصد و عرض سخن میگوید میگوئیم از روی نفهمی و بی سودادی اینگونه مطالب را بیان مکند فدا کند من میگویم اگر واقعا جناب آقای احمدی نژاد تابع ولایت بودند و با مرجع عالیقدر تماس داشتند و برای این بزرگان ارزش قائل می شدند نباید بی جهت از یک فرد اینچنینی دفاع بی جا می کردند پس این نشان می دهد ایشان انقدر هم ولایت پذیر نیستند و نظاریات صاحبان اندیشه و اسلام شناسان برایشان اهمیتی ندارد . جناب آقای رئیس جمهور 24 میلیونی ایران یک فرد مجهلولوالویه را برایش بیشتر ارزش قائل می شود تا ملت ایران اسلامی را . من از خداوند حکیم و متعال برای این ملت آرزوی سربلندی در برابر دشمنان قسم خورده می نمایم و از شما عزیزان که در صحنه های سیاسی ایران بیدار هستید تقاضا می نمایم در انتخابات بعدی قول اینگونه شعارهائی را که ایشان دادند نخورید و با یک بصیرت خدائی وبا یک بینش حکیمانه اسلامی به فکر اینده ای بهتر برای این کشور امام زمانی باشیم به امید آنروز خداوند منان نگهدار مقام عظمای ولایت و شما ملت شریف ایران اسلامی باشد. (349205)
 
کاوه آهنگر
۱۳۸۹-۰۶-۰۱ ۱۳:۰۷:۳۰
آقایان و خانم های محترم ... سلام

آقای مشایی هر از چندگاهی نظریاتی \" من در آوردی \" و فاقد وجوه علمی را در جانعه مطرح می کند و حساسیت عقلا و دلسوزان جامعه را بر می انگیزد ؛ البته نه از باب موضوعیت خودش ، چون خود این آقا اصولا در ترازوی دانش و یا سیاست این مملکت وزنی قائم به خود ندارد . بلکه انتقادها از آن روست که سخنان بی وجه وی به حساب دولت گذاشته می شود که متاسفانه آقای احمدی نژاد هم این سخنان را نظریات دولت اعلام کردند و گفتند که بیائید در باره ی سخنان ایشان مناظره کنید . البته ایشان مشخص نفرمودند که در باره ی سخنان فاقد مبنای علمی آن هم از جانب فردی که در این زمینه ها کم سواد محسوب می شود ، چگونه می توان مناظره کرد ؟!!

علی ایحال من در باب هنرنمایی های گاه به گاه مشایی چهار احتمال را مفروض می دانم :

1- این فرد که طرف حساب حرف های خود را شناخته ، سعی دارد هر از چند گاهی حساسیت آن ها را تحریک و وادار به واکنش نماید که چنین مسئله ای می تواند به از دست رفتن حرمت و انتقاد منتقدان مخصوصا مراجع عظام به صورت تدریجی و در نزد مردم ( به دلیل عادت مردم به تکرار انتقادها ) منجر شود و معلوم نیست پس از حصول نتیجه ی دلخواه نقشه ی بعدی چیست ؟

2- این فرد ماموریت دارد تا نقش خود را در تلطیف نظر و رفتار احتمالا خصمانه ی غرب به ویژه آمریکا نسبت به ایران بازی کند و شاید هم واقعا قصد این است که از طریق او امید های واهی در غربیان نسبت به ایران و نظام مقدسمان ایجاد شود تا توجه آن ها از تقابل مثلا نظامی نسبت به کشور کاسته شود . به عبارت دیگر این یک تاکتیک سیاسی برای فریب یا بازی دادن دشمن است . ( این احتمال را جدی بگیرید )

3- مشایی خویشاوند رئیس جمهور است ( پدر زن پسر رئیس جمهور ) . و این حس خویشاوندی در حمایت از مشایی آن هم به طور مطلق ممکن است بی تاثیر نباشد . کما این که ملت هم هیچگاه به فلسفه و راز این همه اختیارات جور واجور که به آقای مشایی داده شده پی نبرده است و چیزی از ظرفیت های علمی و لیاقت های قابل اثبات مشایی که لیاقت وی را از نظر علمی و سوابق وی بر ای مردم دقیقا و به دور از شعار ، مشخص و ثابت نماید بروز داده نشده است .
مثلا وی اخیرا نماینده ی ویژه ی رئیس جمهور در امور خاورمیانه شده است !!!! ( بگذریم از اینکه این نمایندگی عالی سیاسی در امور خارجی چگونه با وظایف وزارت خارجه و شخص وزیر امور خارجه جمع شده است !! ) . و اصلا مشخص نیست سوابق تحصیلی و دانشگاهی و اصلا سوابق وی در ارتباط با سیاست خارجی دقیقا چه بوده که لیاقت این همه نمایندگی داخل و خارج کشور را به وی سپرده اند ؟!!

4- احتمال می دهم اعطای اکثر این نمایندگی ها به این فرد صرفا صوری بوده و یا وظایف سطحی مشخصی برای آن تعریف شده باشد .( یعنی نباید زیاد نگران بود) (349247)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.