بيش از 10 سال مذاكره ايران ابتدا با تروييكاي اروپايي و پس از آن با 1+5 بر سر كميت و كيفيت برنامه هستهاي ايران از سال 2013 ميلادي جاي خود را به توافقنامه موقت ژنو و پس از آن هم به توافقنامه هستهاي نهايي موسوم به برنامه جامع اقدام مشترك در جولاي سال 2015 داد؛ توافقنامهاي كه در نهايت در ژانويه سال 2016 جامه عمل پوشيد و تا به امروز با همه فراز و فرودها ادامه داشته است.
به گزارش اعتماد، با اين همه همانگونه كه اعضاي تيم مذاكرهكننده ايران در واپسين هفتههاي مذاكرات نفسگير با 1+5 براي رسيدن به برجام تاكيد داشتند اجراي اين توافق از حصول به آن به مراتب سختتر است. اين سختي با حضور دونالد ترامپ جمهوريخواه و ناآشنا به جهان سياست در كاخ سفيد از ژانويه سال 2017 پرفراز و نشيبتر از قبل هم شده است.
شوراي آتلانتيك قريب به 10 روز پيش ميزبان جلسهاي چند ساعته براي بررسي ابعاد برجام از حيث بينالمللي و همچنين فني بود. پس از آن نشست اين شورا اقدام به انتشار چند مجموعه نوشتاري در مورد برجام كرد. روزنامه اعتماد در شماره روز گذشته خود (چهارشنبه 7 تيرماه) اقدام به انتشار يكي از نوشتارهاي اين مجموعه با محوريت نقش اروپا در حفظ برجام با عنوان: اروپا براي حفظ برجام ميجنگد، كرد. در نوشتار ديگري كه از اين مجموعه منتشر شده سناريوهاي پيش روي برجام مورد بررسي قرار گرفته است. در اين گزارش تحليلي آمده است:
توافق هستهاي ميان ايران و 5 عضو دايم شوراي امنيت به اضافه آلمان، يكي از مهمترين دستاوردهاي بينالمللي در چندسال اخير بود. اين توافق يك پيروزي براي ديپلماسي بود كه مانع از تنش شد و اين نتيجه قابل قبول سياسي براي هركدام از كشورهاي حاضر در مذاكرات ايران و 1+5 داشت. علاوه براين، توافق هستهاي با ايران يك دستاورد براي رژيم عدم تكثير تسليحات هستهاي در سطح جهاني بود كه ساير كشورها و پروندهها نيز ميتوانند از بخشهايي از آن بهره ببرند. با اين همه شكاف ميان ايران و ايالات متحده به خصوص از زمان انتخاب دونالد ترامپ در امريكا، نوعي ابهام را براي دوام برجام به خصوص توافقهايي كه زمان آنها به 10 تا 15 سال از روز اجرا ميرسد، ايجاد كرده است. در اين نوشتار به بررسي سياست اين توافقنامه در ميانمدت در واشنگتن، تهران و بروكسل پرداخته شده است. فاكتور ثابت در اين معادله نيز موضع و سياست مسكو و پكن در قبال برجام است. سه نتيجه محتمل يا سه سناريو در نظر گرفته شده است: توافق هستهاي با ايران براي مدت زماني كه در برجام در نظر گرفته شده ادامه پيدا ميكند، توافق در جريان يك پروسه مذاكراتي مجدد دچار تعديلهايي ميشود، توافق به شكل دايم از ميان برداشته ميشود يا احتمالا از سوي يكي از بازيگران با يك اقدام يكجانبه آسيب جدي ميبيند.
بقاي برجام
محتملترين سناريوها اين است كه هيچ چيزي رسما تغيير نميكند. هركدام از طرفين به تعهدهاي خود عمل ميكنند هرچند كه ممكن است در ميانه اين وفاي به عهد مشاجرههاي گاه به گاه يا نارضايتيهايي در مورد عدم برداشته شدن كامل برخي تحريمها از سوي ايران يا اعتراض به ميزان پايبنديهاي تهران به تعهدات هستهاي از سوي طرف مقابل مطرح باشد.
حتي در ايران يا امريكا كه دو كشوري هستند كه شك و شبهه فراواني درباره دستاوردهاي برجام از سوي جناحهاي سياسي مختلف مطرح ميشود نيز دلايل كافي وجود دارد دال براينكه احتمالا تداوم برجام محتملترين گزينه خواهد بود. نتيجه انتخابات رياستجمهوري ايران در 19 ماه مه سال 2017 نشان داد كه مردم ايران به دولت براي ترك توافق يا ايجاد تغيير در آن فشاري وارد نميكنند و حامي برجام به حساب ميآيند. پيروزي دوباره حسن روحاني با اختلاف قابل توجه (57 درصد در برابر 38 درصدي كه به ابراهيم رييسي راي دادند) ماموريتي به دولت دوازدهم در ايران براي حفظ برجام و به نمايش گذاشتن تعهد كامل ايران به ملزومات آن در قالب توافق با آژانس بينالمللي انرژي اتمي را ميدهد. توافقنامه هستهاي تنها يكي از سكوهاي روحاني براي بازكردن دروازههاي ايران به سمت تعامل بيشتر با جهان و اجراي سياستهاي ليبرالتر در داخل است. با اين همه برجام جايگاه مهمي براي او و طرفدارانش دارد.
در واشنگتن، دولت ترامپ هيچگاه از بيان اينكه اين توافق گزينه بدي براي امريكا بوده، ابا نكرده است. با توجه به اينكه براساس محدوديتهاي قانوني موجود در امريكا، تيلرسون بايد هر 90 روز گزارشي درمورد ميزان پايبندي ايران به برجام به كنگره بدهد، وي در اواسط ماه آوريل اين گزارش را داد اما آن را با انتقادهاي تند و تيز در مورد فعاليتهاي غيرهستهاي ايران از جمله فعاليتهاي منطقهاي به خصوص در سوريه و يمن همراه كرد.
وي در همان زمان هشدار داد كه با بازبيني توافق هستهاي كه احتمالا در تابستان يا اواخر سال ميلادي به اتمام خواهد رسيد، دولت احتمالا مسير متفاوتتري را در قبال برجام در پيش خواهد گرفت. با اين همه براي اروپا، روسيه و چين، حفظ توافق هستهاي به دلايل سياسي و ديپلماتيك يك منفعت تمام عيار است.
اتحاديه اروپا بسيار خوشحال و مسرور است كه هدايت اين تلاشهاي ديپلماتيك را برعهده داشته است و در شرايطي كه تهران و واشنگتن به دنبال اين باشند كه در مواضع خود در قبال برجام تغييري ايجاد كنند اين اتحاديه اروپاست كه بيشترين ضرر را خواهد كرد. بروكسل از تمام توان خود براي تشويق واشنگتن به حفظ توافق هستهاي و وفاي به تعهداتش در شرايطي كه ايران هيچ گونه تخطي از تعهدات خود نداشته باشد، استفاده خواهد كرد. روسيه و چين هم احتمالا بسيار كمتر به جنبههاي بازرسيهاي هستهاي يا ريزهكارهاي فني ميپردازند اما به هرحال تداوم برجام را بهترين مسير رو به جلو ميدانند.
تغيير يا تعديل برجام
اين احتمال وجود دارد كه دولت ترامپ در نتيجه سياست بازبيني رويكرد خود در قبال ايران خواهان برخي تغييرات در جزييات توافق هستهاي شود. رويكرد رييسجمهور در اين مورد خاص هم مانند ساير موارد مبهم و بيثبات است. در يك سوي ميداني كه ترامپ ايستاده است وعده انتخاباتي وي براي كشتن توافق هستهاي است و در سوي ديگر وعده اجراي سختگيرانهتر آن. در جريان سفر ماه مه رييسجمهور امريكا به خاورميانه بيشترين توجهها روي آنچه دخالت ايران در مسائل داخلي كشورهاي عربي خوانده ميشد، بود. در بيانيه مشتركي كه در عربستان سعودي و در جريان سفر ترامپ صادر شد اين جمله آمده بود: برخي از بندهاي توافق هستهاي بايد مورد بازبيني مجدد قرار بگيرد. با توجه به اينكه ميزبان ترامپ در عربستان خواهان رويكردهاي بسيار تندتر در قبال ايران است، اين ادبيات به كار رفته در بيانيه نشان از درخواست براي نوعي تعديل در برجام دارد و نه درخواستي براي بازبيني كامل برجام. با اين همه درباره همين حد هم نميتوان با قاطعيت سخن گفت.
در كنگره امريكا، درخواست براي سياستهاي سختتر در قبال ايران ميتواند با توجه به توسل به رويكردي خصمانهتر در قبال نقش منطقهاي تهران باشد و نه اصرار بر مذاكره مجدد روي بخشهاي فني از توافق هستهاي. منتقدان ايران (در امريكا) باور نكردهاند كه ايران با اين توافق هستهاي براي هميشه دست از رسيدن به تسليحات هستهاي برداشته است اما همزمان به اين درك رسيدهاند كه هرگونه تغييري در مفاد برنامه جامع اقدام مشترك هم از نظر سياسي و هم از نظر كاربردي ميتواند غيرقابل دسترس باشد. اروپا و روسيه به هرگونه پيشنهادي از سوي يكي از طرفها براي بازگشت به ميز مذاكرات با اكراه پاسخ خواهند داد. هر دوي آنها ترجيح ميدهند كه اگر نگراني از سوي امريكا در مورد رفتار برجامي ايران وجود دارد براي حل و فصل آن به سازوكار تعيين شده در برجام كه همان مراجعه به كميسيون مشترك است رجوع كند و حيات توافق را با مذاكراتي جديد تهديد نكند.
مكانيسم حل و فصل اختلافها نيز كميسيون مشترك است كه اعضاي آن به شكل مرتب با هم ديدار دارند و مرجعي است براي حل و فصل همه اختلافهاي پيچيدهاي كه ممكن است در سالهاي پيش روي توافق هستهاي ميان اعضاي برجام به وجود آيد. مسائلي مانند بازبيني طراحي رآكتور آب سنگين اراك يا پروژههاي مدنظر در فردو كه ايران بايد كار كردن بر روي آنها را اطلاع دهد از جمله سوژههايي است كه در كميسيون مشترك مورد بحث و بررسي قرار خواهد گرفت.
اين فقط امريكا نيست كه ميتواند درخواست مرور برجام يا تعديلهايي در آن را بدهد بلكه ايران نيز ميتواند براي انجام تحقيقات بيشتر يا كاسته شدن از حجم تحريمهايي كه به نوعي تعليق شدهاند اين درخواست را ارايه كند. اما تا زماني كه حسن روحاني پرونده هستهاي را در اختيار دارد، احتمالا تمايلي به ريسك كردن در اين خصوص نخواهد داشت چرا كه اين مساله ميتواند به ابزاري در اختيار مخالفان دولت در ايران هم براي ترك برجام بدل شود. در شرايطي كه ايران و امريكا به دليل اختلاف در ساير حوزهها رويكرد تهاجميتري در برابر هم اتخاذ كنند، اين توافق ميتواند بهانهاي باشد براي اثبات غيرقابل اعتماد بودن طرف مقابل. برخي از بدنه سياسي ايران ميتوانند به اين توافق به چشم يك نشانه ضعف نگاه كنند يا مسالهاي كه استقلال آنها را زير سوال برده است.
از سوي ديگر توماس پيكرينگ از تحليلگران باسابقه مسائل ايران و ديپلمات امريكايي اعتقاد دارد كه برجام ميتواند سرمايهاي براي موفقيتهاي ديگر در حوزه عدم اشاعه سلاحهاي هستهاي باشد. در بهترين سناريو، ايران شايد موافقت كند كه زبان توافق را از گونهاي كه در حال حاضر است و به نوعي از پاياني باز برخوردار است را تغيير دهد تا ديگر كشورها هم گامهاي خود براي قرار گرفتن در حوزه عدم اشاعه را بردارند. براي ايران شايد برجام يك استاندارد جديد جهاني باشد براي تقويت پرستيژ و جايگاه تهران. در اين صورت تهران هم ميتواند به زنجيرهاي از كشورهاي ديگر بپيوندد كه از برنامههاي هستهاي (نظامي) فاصله گرفتند و در ازاي آن منافع داخلي و بينالمللي را از آن خود كردند. شايد برخي از مذاكرهكنندگان در ايران از اين طرح و سناريوي آخر استقبال كنند اما بيشك اين مساله در داخل ايران با مخالفت محافظهكاران روبهرو خواهد شد.
لغو دايمي برجام
اين سناريو هم با وجود شانس كمي كه براي پيروزي آن وجود دارد بايد در نظر گرفته شود چراكه يكي از شعارهاي دوران رقابتهاي انتخاباتي ترامپ است. آيا برجام هم به سرنوشت توافقنامه تجاري آسيا بدل ميشود كه امريكا رسما از آن خارج شد؟ مشاوران ترامپ با او هم عقيده هستند و ادعا ميكنند كه ايران منبع بيثباتي در منطقه است (!) اما همزمان همين مشاوران به وي پيشنهاد ميدهند كه توافق هستهاي را زنده نگاه دارد. آنها هرچند كه اين توافق را ضعيف ميدانند اما به هرحال تاكيد دارند كه اين توافق تا حدودي فعاليتهاي هستهاي ايران را محدود نگاه داشته است. متن برنامه جامع اقدام مشترك توافقنامهاي داوطلبانه است و معاهده به حساب نميآيد و هيچ گونه بند مشخصي درباره توقف كامل آن به واسطه يك عمل مشخص از سوي يكي از طرفين وجود ندارد و اين در حالي است كه در بسياري از معاهدهها چنين بندهايي يا چنين شروطي به چشم ميخورد.
در يك جاي متن برجام درباره موضع ايران نوشته است: ايران اعتقاد دارد كه اگر تحريمها به شكل كلي يا جزيي بازگردانده شوند، ايران ميتواند اين مساله را لحاظ كرده و اجراي تعهدهاي خود در قالب برنامه جامع اقدام مشترك را به صورت موردي يا كلي متوقف كند. البته در مورد ساير اعضا از چنين حق و ادبياتي صحبت به ميان نيامده است. زبان توقف در متن برجام به تكميل طبيعي مسووليتها و تعهدهاي هركدام از طرفين در بازههاي زماني مشخص بازميگردد. به عنوان نمونه توقف قوانين اتحاديه اروپا يا توقف دستورهاي اجرايي امريكا زماني كه ايران به تعهدات خود در برجام عمل كرد. همچنين كليت برجام نيز پس از طولانيترين زمان تعهدات ايران كه 15 سال است (زمان اصليترين تعهدات هستهاي ايران 10 ساله است) به خودي خود به پايان ميرسد. در آن زمان به شكل اتوماتيك ايران از دستور كار شوراي امنيت نيز خارج ميشود.
با اين همه جنبههاي رسمي اين توافقنامه و پروتكلهاي ديپلماتيك كه مذاكرات و ارتباطهاي ميان دولتها را شكل دادهاند نبايد به سوژهاي براي بحرانهاي ژئوپولتيك بدل شوند. ريسك تشديد تنش ميان ايران و امريكا نبايد برجام را تهديد كند. انتقادهاي بيحد و حصر ترامپ از ايران كه به نوعي از تغيير نظام حرف ميزنند (اشاره به اظهارات تكراري وزيرخارجه امريكا در مورد سياست تغيير نظام در ايران كه از سوي امريكا پيگيري ميشود) ميتواند با پاسخ تندي از سوي تهران روبه رو شود. شايد شرايطي پيش آيد كه توافق هستهاي رسما و به شكل مستقيم مورد تهديد قرار نگيرد اما وضعيت به گونهاي پيش برود كه ادامه اجراي آن با وجود برگزاري جلسات كميسيون مشترك و ديگر كانالهاي ديپلماتيك سياسي سخت باشد. اين سناريو هم يك احتمال بسيار اندك است اما نميتوان آن را كاملا به حاشيه راند.
برخي از اظهارنظرهاي مقامهاي دولت ترامپ در چندماه اخير مانند مورد تيلرسون كه چندي پيش در پاسخ به سوالي درمورد احتمال ديدار با همتاي ايراني خود گفته بود كه براي گفتوگو در صورت سازنده بودن آن آماده است، نشان ميدهد كه سياستهاي ايراني دولت جديد امريكا هنوز مشخص نشده است. در اكثريت كشورها ادامه برجام خواست عمومي است و اين در حالي است كه در همين كشورها ممكن است انتظار بسيار پاييني براي عاديسازي رابطه تهران – واشنگتن وجود داشته باشد. در ميان كشورهاي حاضر در جمع برجام، ايالات متحده از همه غيرقابل پيشبينيتر است و ميان مطالبه اجراي سختگيرانهتر برجام توامان با تهديد حيات آن و شكل دادن به يك ساختار در قالب همكاريهاي امنيتي براي تاثيرگذاري بر نفوذ ايران مردد است. ايران نيز بايد تصميم بگيردكه با انتقادها و حرف و حديثها در مورد فعاليتهاي منطقهاي خود چه مسيري را ميخواهد طي كند؟