لیدا، نگار و دختر پاییز میتوانند هرکسی باشند، هر شکلی باشند، هر سن و سالی داشته باشند، یک دخترنوجوان 15 ساله، یک زن شاغل 40 ساله و حتی یک پسر جوان 22 ساله یا مردی 50 ساله در میانههای مسیر زندگی اش. صفحهای که به اسم لیدا در اینستاگرام ساخته شده، با عکسی از یک دختر جوان خندان، میتواند متعلق به هرکسی باشد. هیچکسی نمیداند آن سوی دنیای مجازی و در دنیای واقعی چه کسی صفحه دختر پاییز را با تصاویر و متون مختلفش اداره میکند. نگار اینستاگرام میتواند واقعی نباشد، تصویری باشد که ادمین صفحه از خودِ غیرواقعیاش به دیگران نشان میدهد. تصویری پوشالی که خیلیها باورش میکنند، آن وقت آنها میمانند و کلاه گشادی که سرشان رفته است.
ادمین این صفحات برای پرمخاطب کردن صفحههایشان که دسترسی به آنها بسته نشده و برای عموم مردم باز است، از هشتگهای پرطرفداری استفاده کردهاند؛ کلمههایی که در اولین جستوجوها، جستوجوکنندهها را به این صفحهها میرسانند. این حکایت بیشتر صفحههای بدون صاحب است، صفحههایی جعلی و غیرواقعی در شبکههای اجتماعی که برای جذب مخاطب و دنبالکننده دست به هرکاری میزنند، از به اشتراک گذاشتن تصاویر خصوصی بازیگران و چهرههای معروف گرفته تا انتشار تصاویر شخصی جوانانی که حتی روحشان هم از انتشار عکسهایشان در صفحهای دیگر غیر از صفحه شخصی خودشان خبر ندارد.
منبع پیام باید معتبر باشد
دنیای مجازی، ارمغان پیشرفت تکنولوژی در عصر جدید است. نشانههای حضور در این دنیا را همه جا میتوان دید؛ از قرارهای دوستانه و جمعهای فامیلی گرفته تا کلاسهای درس و دانشگاه و برنامههای مختلف تفریحی. محبوب ترین دستاورد تکنولوژی در عصر جدید، از خیلی وقت پیش سایه به سایه انسانها حرکت میکند. حضورش اگر در سالهای اول به مکان و زمانی خاص و محدود خلاصه میشد، حالا جایی نمانده که فتح نکرده باشد؛ آمده و زندگی روزمره انسانها را راحتتر کرده؛ راحتیاش اما مدت هاست از حد گذشته و برای خیلیها مایه دردسر شده است.
حاشیههای دنیای مجازی یکی دوتا نیست و هر بار با یکی از این حاشیهها، دامن مخاطبانش در شبکههای اجتماعی را میگیرد. اگر در گذشته ناشناسها، فیسبوک را برای جولان خود انتخاب کرده بودند، حالا مدتهاست از فیسبوک به اینستاگرام و تلگرام کوچ کردهاند. در اینستاگرام برای خودشان صفحه راه انداختهاند و در تلگرام با ساختن کانالهایی جعلی با موضوعهای مختلف، دست به انتشار اطلاعاتی زدهاند که به صحت و سقمشان اطمینانی نیست و میتواند خیلیها را گمراه کند.
از این نظر پیامی که از طریق این کاربران پوشالی به مخاطبان میرسد، پیام قابل اعتمادی نیست. این موضوع را دکتر عباس اسدی، استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی هم تایید میکند. اسدی میگوید: در هر الگوی ارتباطی، سه عنصر مهم وجود دارد؛ فرستنده یا منبع، گیرنده یا مخاطب و پیام. عناصری که وجودشان برای شکلگیری ارتباط ضروری است. در این فرآیند، منبع باید اعتبار داشته باشد اگر منبع معتبر نباشد، به پیامی که میفرستد، هرچقدر هم مهم و حیاتی نمیتوان اعتماد کرد.
این استاد ارتباطات ادامه میدهد: از نظر ارتباطی اگر ما میخواهیم پیامی بگیریم، فرستنده این پیام باید شناخته شده باشد،باید هویتش معلوم باشد درغیر این صورت برای دریافت کننده پیام یا کاربر مقابل، پیامش تاثیرگذار نخواهد بود.
با این حال دنیای مجازی پر از پیامهایی است که هویت فرستنده در آنها مشخص نیست؛ پیامهایی که مخاطبهایی از جنس خودشان دارند. اسدی با تایید این موضوع میگوید: متاسفانه امروزه بیشتر کاربران فضای مجازی در ایران، بدون هدف به این دنیا پا میگذارند و به همین دلیل در معرض پیامهای گوناگون از منابع گوناگون و حتی نامتعبر قرار میگیرند و بدون گزینش پیام هارا دریافت میکنند و به مشکلات زیادی هم دچار میشوند.
استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی ادامه میدهد: این مورد بیشتر میان نسل جوان ما دیده میشود که خیلی به منبع پیام اهمیت نمیدهند. این که واقعی است یا غیرواقعی برایشان مهم نیست. آنها فقط به دنبال هیجانات لحظهای هستند و استفاده از پیامهای دنیای مجازی هم برایشان درهمین محدوده خلاصه شده است. این که پیامهای آنی و لحظهای را بگیرند و بدون اطلاع از صحت و سقم آنها، در لحظه به دیگران نیز انتقال بدهند.
اکانتهای جعلی و عکسهای دزدی
افراد سودجو برای ساختن یک هویت جعلی در دنیای مجازی کار سختی پیش رو ندارند. یک ساعت بالا و پایین کردن صفحه اصلی اینستاگرام برای پیدا کردن صفحههایی که توسط کاربران واقعی اداره میشوند اما دسترسی به آنها بسته نشده، کافی است. ادارهکنندگان اکانتهای جعلی همین جا از باز بودن صفحات کاربران دیگر استفاده میکنند. عکس دزدی سادهترین اتفاقی است که در اینجا میافتد.
همینجاست که تصاویر برخی کاربران بدون این که روحشان هم خبر داشته باشد از صفحههایی سردر میآورد که با هزار هدف و قصد و نیت اداره میشوند و این یعنی در دنیایی که فضای مجازی پیش روی مخاطبانش به تصویر میکشد، حریم خصوصی افراد براحتی زیرپا گذاشته میشود و احساس امنیتی وجود ندارد؛ اتفاقی که به ضرورت وضع قوانین کنترلکننده در این ارتباط تاکید میکند.
عزیز نجفپور، پژوهشگر حوزه فضای مجازی در این خصوص میگوید: اگر ما معتقد به دوفضایی شدن و به عبارت دیگر معتقد به بازنمایی فضای فیزیکی در فضای مجازی باشیم، باید همان قواعدی را که در فضای فیزیکی با آن مواجه هستیم به فضای مجازی نیز بسط بدهیم.
نجفپور در توضیح بیشتر میگوید: آن چیزی که در فضای فیزیکی رخ میدهد این است که در تمامی حوزههای زیستی انسانی هر فردی هر اقدامی که میکند در برابر اقدام خودش، هم ذینفع است، هم مسئول. مثلا منی که میروم جایی فروشگاه میزنم و لباس میفروشم هم برند این کار متعلق به من است، هم درآمدش مال من است و هم اگر در فروشگاهم عمل خلاف قانونی رخ بدهد، باز مسئولیتش با من است. در دنیای واقعی منِ نوعی براحتی میتوانم شناسایی شوم و هیچ چیز پنهانی ای وجود ندارد.
این کارشناس فضای مجازی با اشاره به این که باید در حوزه فضای مجازی، حوزه عمومی را تعریف کرد میگوید: حوزه عمومی، فضایی است که در آن تمام کاربران فضای مجازی حضور دارند و فعالیت میکنند.در این فضای عمومی، هویتها باید شناخته شده باشد تا اگر کسی قصد سوءاستفاده از این فضا را داشت، جرمی را انجام داد و تقلبی کرد، بتوان او را شناسایی کرد و از حقی که ضایع شده دفاع کرد.
نجفپور تاکید میکند: حق طبیعی هر انسانی است که در فضای عمومی امن و ایمن باشد و این اصل، در حوزه عمومی فضای مجازی هم صدق میکند و این که در فضای عمومی کسی بیاید و با هویت ناشناس، جعلی یا محرمانه، عکسهای دیگران را انتشار بدهد، شایعهپراکنی کند، اطلاعات محرمانه زندگی انسانها را منتشر کند، درست نیست و علیالاصول این هویتها باید قابل شناسایی باشند تا کسی که اندیشه شر و باطل دارد نتواند در این فضا امنیت عمومی دیگر کاربران را تهدید کند.
چهرههای مشهور قلابی
تصویر چهرههای مشهور، چه فوتبالیست باشند، چه هنرپیشه، چه اهل موسیقی باشند، چه سیاستمدار همیشه یک پای ثابت صفحات پوشالی در دنیای مجازی هستند. اینستاگرام پر از صفحههایی است که مدعیاند زیر نظر فلان هنرپیشه معروف اداره میشوند، تلگرام پر از کانالهایی است که از اسم افراد نام آشنا در حوزه روانشناسی و ... استفاده میکنند تا به تعداد مخاطبانشان بیفزایند. صفحاتی که بارها واکنش همان افراد مشهور را به دنبال داشته و توسط همانها تکذیب شدهاند.
رئیس پلیس فتای کرمان در این باره به باشگاه خبرنگاران جوان میگوید: بیشتر صفحات ایجاد شده در شبکههای اجتماعی که به نام افراد مشهور است در واقع متعلق به این افراد نیست و فقط به نام آنها و توسط مجرمان سایبری ساخته شدهاند.
سرهنگ کامبیز اسماعیلی در ادامه هشدار میدهد: کاربران مراقب صفحههای جعلی چهرههای معروف هنری و ورزشی باشند، چراکه بسیاری از صفحات چهرههای معروف جعلی است و با عضویت کاربران در این صفحات احتمال افتادن در دام مجرمان سایبری بسیار زیاد است.
کاربران جعلی از کجا میآیند
هویتهای جعلی و غیرواقعی این روزها در فضای مجازی آنقدر فعال شدهاند که گاه تشخیص آنها از واقعیها دشوار است. آنها پا به دنیای مجازی گذاشته و این عرصه را برای کاربرانی که هویت واقعی هم دارند، تنگ کردهاند. کاربرانی با صفحههای پوشالی که روزبهروز بیشتر میشوند. دکتر عباس اسدی، استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی در این ارتباط میگوید: داشتن هویت ناشناس و پنهانی یکی از ویژگیهای فضای مجازی است، درحقیقت این فضا امکان میدهد کاربرانش با هویتی مجازی به آن وارد شوند و به دریافت یا ارسال پیام اقدام کنند.
اسدی با اشاره به این که انتخاب هویت جعلی از سوی کاربران میتواند دلایل مختلفی داشته باشد، میگوید: ممکن است کاربر بخواهد پیامی انتشار بدهد که اگر آن را با هویت اصلیاش منتشر کند، به اعتبار وحیثیتی که در دنیای واقعی دارد، خدشه وارد شود. اینجاست که از یک هویت غیرواقعی استفاده میکند. درکنار این موضوع عدهای هم هستند که اعتماد به نفس لازم را ندارند و فکر میکنند اگر با هویت واقعیشان در این فضا حضور داشته باشند مورد تمسخر و انتقاد قرار میگیرند. این گروه هم با هویت غیرواقعی پا به دنیای مجازی میگذارند.
اما از دید این استاد ارتباطات گروه سوم، بیشترین استفاده کنندگان از هویتهای جعلی در فضای اینترنت هستند؛ گروهی که به قصد کلاهبرداری و فریب اقدام به ساخت صفحات غیرواقعی میکنند و آسیبهای زیادی از جانب آنها به سایر کاربران میرسد. موضوعی که درنهایت به ناامنی فضای مجازی میانجامد و بر ضرورت وضع قوانین محافظتکننده و کنترلگر تاکید میکند.
منبع: جام جم