کد مطلب: 392756
مردی که برای تهیه پول حلقه نامزدی، خود را زیر پورشه انداخت!
تاریخ انتشار : شنبه ۲۷ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۰۷:۳۴
جمشید که دریکی ازخیابانهای شمال شهر منتظرفرصت طلایی بود با دیدن پورشه به دوستش حجت که آن طرف خیابان ایستاده بود اشاره کرد. اما انگار زانوهای مرد میانسال به زمین قفل شده وتوان حرکت نداشتند.
به گزارش ایران، به همین خاطر بدون هیچ حرکتی فقط نظارهگر خودرو گرانقیمت شد. چند باری این اتفاق افتاد و حجت همانطور از سر جایش تکان نخورد. جمشید که از رفتارهای دوستش بشدت عصبانی شده بود، با خشم به طرفش رفت و گفت: «مرد حسابی مگر پول نمیخواهی؟ فردا که دخترت برای خرید عروسی میرود، پول حلقه نامزدی و سایرمخارج را چه کسی باید بدهد؟و...»
حجت که ازشنیدن حرفهای مسعود به خودش آمده بود قول داد که با دیدن نخستین خودرو مدل بالا نقشه را اجرا کند. چند لحظه بعد خودرو پورشهای به آنها نزدیک شد و حجت با حرکت دست مسعود خودش را به جلو ماشین انداخت. چند باری این کار را به صورت تمرینی انجام داده بودند، برای همین میدانست چطور خودش را جلو ماشین بیندازد که آسیب جدی نبیند.
لحظاتی بعد حجت که مقابل خودرو پورشه افتاده بود آه و ناله راه انداخت. راننده جوان بلافاصله از ماشین پیاده شد و خودش را به حجت رساند. نگرانی و اضطراب در چهرهاش موج میزد. همان موقع مسعود با سروصدا وشیون وارد معرکه شد ودرحالی که فریاد میزد: «دوستم را کشتی»، «بدبخت شدیم» و... از راننده خواست خیلی سریع کمک کند تا مرد مجروح را به بیمارستان برسانند.
همه چیزطبق نقشه پیش میرفت تااینکه نوبت به اجرای بخش پایانی سناریو رسید. همان موقع مسعود روبه راننده جوان پورشه گفت: این رفیق ما که وضعش وخیمه. اگر بخواهی من خودم میبرمش به بیمارستان. تو هم بیخود درگیر ماجرا نشو و...
راننده جوان که با شنیدن حرفهای مسعود خوشحال شده بود باعجله به طرف داشبورد رفت و۷۰۰ هزارتومان پول نقد برداشت و برگشت.
همان موقع حجت که تا آن لحظه ناله میکرد با شنیدن اسم آمبولانس و اورژانس ترسید و از روی زمین بلند شد. راننده پورشه که تازه متوجه ماجرا شده بود، دست حجت را گرفت تا از فرارش جلوگیری کند. بعد هم از چند نفری که اطرافشان ایستاده بودند خواست تا دیگرهمدست مصدوم ساختگی را بگیرند اما او قبل از اینکه حقیقت تصادف ساختگی برملا شود گریخت. بدین ترتیب باحضور مأموران درمحل حادثه، حجت دستگیر شد و برای تحقیقات به شعبه ۴ دادیاری دادسرای جنایی تهران منتقل شد.مرد نگون بخت زمانی که مقابل دادیار «سیدامین میروکیلی» ایستاد، گفت: دخترم به تازگی نامزد کرده و قراراست با نامزدش برای خرید حلقه بروند.
اما من توانایی پرداخت این پول را نداشتم و از چند نفر نیز درخواست پول کردم ولی بیفایده بود. من نقاش ساختمان هستم. یکی از روزها که مشغول کار بودم موضوع را به مسعود که در همان ساختمان کار میکرد، گفتم. اوهم موضوع تصادف ساختگی را پیشنهاد کرد.بعد هم به من یاد داد که چطور خودم را جلو ماشین بیندازم و وانمود کنم که صدمه دیدهام و اینطوری از راننده پول بگیرم. من نقشه را اجرا کردم ولی او پول را برداشت و فرار کرد.
باتوجه به اظهارات مرد نقاش، دادیار شعبه ۴ دادسرای ویژه جرایم سرقت، دستور بازداشت همدست وی و تحقیقات بیشتردراین باره را صادر کرد.
کلمات کلیدی : فقر+آسیب های اجتماعی
بیچاره اومد ابرو درست کنه زد چشمشم کور کرد!!!
لعنت به فقر (3937614) (alef-11)
استاد جرم شناسی
۱۳۹۵-۰۶-۲۷ ۱۳:۳۲:۲۴
یکی پول مملکتو می دزده و پورشه می خره و آخرش هم میشه شاکی و آدم خوبه ی داستان
یکی هم یا به نون شبش محتاجه یا نمیتونه زندگی مشترک تشکیل بدهد و میشه مجرم و آدم بده ی داستان
اگر مثل بقیه ی کشورها مقررات پول شویی وجود داشت. وقتی پورشه یاهر چیز گران قیمتی میخریدی فردا با مامور مالیات و نیز پلیس طرف بودی و باید توضیح میدادی که این همه پول رااز کجا آورده ای
دیگه تو اون شرایط ما جوان بیکار و محروم و خانواده های شرمنده ی زن و بچه کم تر داشتیم.... (3938133) (alef-11)
چگونه می خواهید پایه زندگی جدید رو با دزدی شروع کنید معلومه که بچه هایی که با این پولهابزرگ می شوند چی می شوند اینهمه دزد و چاقو کش و تجاوزگر همه از مضرات این خانواده ها هستند . اگر واقعا توان مالی اداره زندگی و بچه دار شدن را ندارین جامعه را به خطر نیاندازید (3937656) (alef-11)
اعدامش کنید (3937703) (alef-11)
چشم قربان، همین الآن دستور شما اجرا می شود!!! (3938647) (alef-11)
گناه داره پول نداره حلقه براى دخترش بخره مجبور به دزدى و كلاهبردارى و اختلاس شده مقصر پورشه سوار و ال سعود (3937760) (alef-11)
آخرش من نفهمیدم اسم همدست حجت ، مسود بود یا جمشید ؟ (3938091) (alef-11)
بجای این حرفها باید هر انسانی وضیعت خود را قبول داشته باشد واگر پول حلقه را هم نداشت می توانستند حلق نخرند یا یک چیز بسیار ارزان بخرند کسی می گفت برای دختری برای جهیزیه پول جمع می کردیم مادرش گفت تخت ندارد که این خانم گفت من عصبانی شدم وگفتم برای کسی که ندارد تخت واجب نیست این اقا هم برای این کار زشتش واسترسی که برای ان شخص درست کرده باید تنبیه شود که دیگر از ااین اشتباهات نکند (3938166) (alef-11)
یعنی جه. این پدر با جه تر بیتی. دختر. به خانه. شوهر. می فرستد اکر. صداقت. پیشه کنی. دخترت. هم بهتر زندکی. می کند. خواهش. می کنم. حرف. درست. را. جاپ. کنید (3938195) (alef-11)
مجبور بوده می فهمی .مجبور !! (3938308) (alef-3)
پدر فقر بسوزه. (3938404) (alef-11)
وای وای وای (3938623) (alef-11)