کد مطلب: 222097
مذاكرات هسته‌اي: يك راه يا يك دام
سید احمد میراحسان، 20 فروردین 93
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۰ فروردين ۱۳۹۳ ساعت ۰۸:۳۴
وجود سرشت باندي و محفلي در مطبوعات دو جريان سياسي ما كه تقريبا كل رسانه‌ها را در بر مي‌گيرد – سبب بی میلی ام در دو سال اخير براي انتشار هر نوشته فرهنگي، سياسي و سينمايي شده است. عدم بردباري نابرابري‌ها و اجبار به مراعات حدود منجمد فكري با روحيه من سازگار نيست، نه در كيهان نه در آرمان يا ... اما به دلیل اهمیت موضوع مذاکرات ژنو، خودم را راضی کردم نظراتم را در سایت منصف الف در معرض قضاوت دیگران بگذارم.
ارزيابي منظر و رويكرد آمريكا و اهداف و مقاصد غرب از مذاكرات هسته‌اي و سبك و شيوه عمل و برخورد آنان و به ويژه آمريكا با اين مذاكرات و نيز كنش و واكنش جمهوري اسلامي و تيم مذاكره كننده ايران به واكنش‌ها و تبليغات طرف مذاكره در سطح جهان، براي بررسي و گفت‌وگو و استدلال و تفكر و پيش بيني نتايج كار، موضوعي ضروري است. فروض گوناگونی را مي توان در اين زمينه تصور كرد. حتي پیشفرض های متضادي داشت. پس اول به اين فرضها بپردازيم:
١ – قصد آمريكا از بازي مذاكره، تداوم جنگ او براي براندازي در شكل جديد و يا استحاله انقلاب اسلامي و بدل كردن گام به گام آن تا هدف تسليم، بردگي و دست شستن از آرمان‌هاي اصيل استقلال و آزادي و نیز ساختن جامعه‌اي ديني، سالم، دادگستر و پيشرفته و مخالف هر سلطه و ستم سرمايه‌داري بين‌المللي و قدرت‌هاي سيطره جو عليه ملل كوچكتر است و نبايد دچار توهم شد. این پیشفرض اول.
٢ – آمريكا اساسا هيچگاه قصد زورگويي نداشته؛ بلكه اين جمهوري اسلامي بود كه از همان سال ٥٧ مقررات و قواعد پذيرفته شده جهاني را انکار کرده، روشي تهاجمي و پرخاشگر عليه يك ابر قدرت در پيش گرفته، به سفارتش حمله كرده، به منافع مشروعش زيان رسانده و اوضاع را روز به روز مشوب‌تر و تيره‌تر كرده وآمريكا همواره بردباري به خرج داده و خواسته است که ايران از روش‌هاي عقب‌مانده مرسوم در حكومت‌هاي مستبد دست بردارد و با پذيرفتن چهارچوب مناسبات دموكراتيك داخلي و خارجي و دست شستن از انتقادهاي خطر آفرين، به قوانين بين‌المللي پايبند باشد. در مورد مذاكرات هسته‌اي هم قصد آمريكا صرفا بازداشتن ايران از ساخت سلاح اتمي است و چون راستگويي ايران بارها در معرض ترديد قرار گرفته، آمريكا خواهان سد كردن پنهانكاري ايران و ممانعت از ساخت سلاح هسته ای است.
آمریکا معتقد است که ايران مي‌تواند در همه زمينه‌هاي ديگر پيشرفت كند. به شرط پيوستن به جامعه جهاني. و مقصود آمريكا از اين مذاكرات صرفا و صرفا وادار كردن ايران به رفتار معقول بين المللي و گام نهادن در مسير تشكيل يك جامعه تمام و كمال مدرن و دست شستن از رفتار ارتجاعي و خشن داخلي و بين‌المللي است.
در واقع آنچه پيرامون مذاكرات مدام به وسيله مسئولان آمريكايي تبليغ مي‌شود، چيزي جز بيان صادقانه همين نكات نيست. آمريكا خواهان آن است كه ايران وظايفش را در قبال خانواده جهاني با صداقت انجام دهد و لاغير. این هم پیشفرض دوم.
٣ – اما پیشفرض سوم :آمريكا دچار بحران‌هاي متعدد است و در شرايط فعلي متوجه شده از تحريم‌ها كاري ساخته نيست و توان عمل نظامي عليه ايران را نیز ندارد و بناگزير تن به كم كردن تنش با ايران و پذيرش حق هسته‌اي ايران داده تا گامي در عادي سازي بحران رابطه با ايران بردارد، اما از آنجا كه نيروهاي جنگ طلب در ساختار سیاسی آمريكا و اسرائيل و متحدان عرب او، اين سازش را نمي‌پذيرند، آمريكا براي مصارف داخلي و بستن دهان آنان مدام در حرف به موضع‌گيري‌هاي غلاظ و شداد مي پردازد و مهم آن چيزي است كه در پشت درهاي بسته پذيرفته شده كه همان پذيرش حق هسته‌اي است. و اصالت با ان گفت‌وگوهاست و نه دعاوي بي ارزش علني!
٤ – چهارمین پیشفرض میتواند این باشد :آمريكا در دام مذاكرات گرفتار آمده است، براي راضي كردن افكار عمومي خود و جهان ناچار به پذيرش حقوق حقه ايران در پشت ميز مذاكره شده، درحالي كه آمريكا از صميم قلب مي‌خواهد ايران اشتباه كند، زير قراردادها بزند تا به آن بهانه، وانمود سازد كه جز رفتار قاطع با ايران و تحريم‌هاي بيشتر چاره‌اي نيست.
پس مي‌كوشد با موضع گيري‌ها و سخناني كه ربطي به اصل توافقات ندارد، ايران را عصبانی و پشيمان نمايد تا خود دست از مذاكرات بكشد. و ايران نبايد به اين دام بيفتد بلکه با حفظ خودنسردي و ديپلماسي پيگير باشد تا مذاكرات را به فرجام خود برساند. و اجازه ندهد آمريكا خود را از اين دام، كه به پذيرش حق پيشرفت ايران منجر مي‌شود، برهاند.
۵ – اما به دلایل و شواهد تاریخی، اعتقادی، سیاسی و عقلانی، که برخی از آنها در ادامه خواهد آمد، هیچ کدام از این پیشفرضها جز اولی، درست نیست؛ گرچه سه تای دیگر از حقیقت بی بهره نباشند. به نظر میرسد آن چه به حق نزدیک تر است، آن است كه موضوع را پيچيده‌تر از اين ها تصور كنيم و بازي مذاكره را با بازي خاورميانه‌اي و اهداف استراتژيك آمريكا متحد بدانيم. در اين شق، هم سرشت تجاوزگرانه و سلطه‌خواه نظام سرمايه‌داري معاصر، هم آزمون مستمر آمريكا در ايران از كودتاي ٢٨ مرداد تا امروز، هم ميراث‌هاي سياست امپرياليستي، هم تشديد خشونت‌هاي سلطه‌خواهانه، هم نيازهاي ترديد ناپذير استراتژيك آمريكا به نفت خاورميانه، هم ناممكن بودن همزيستي عادلانه با كشورهايی مثل ايران و ضرورت در چنگ داشتن رگ حيات سياسي
-اقتصادي آنان، هم سرشت جهان گستري مدرنيته امروزي، و به ویژه دشمني با آرمان اسلام، آن اسلامي كه بر سر راه سيطره طلبي كنوني به ويژه در خاورميانه ايستاده و خطري براي هژموني جهان مدرن، سلطه غرب، رهبري آمريكا و حيات سرمايه بين‌المللي كه مهم‌تر از همه اينهاست و... و رفتارهاي آمريكا با ايران پس از انقلاب اسلامي و مقابله خشونت‌بار عليه اسلام و انقلاب همه نيرو و خصوصا اوضاع كنوني خاورميانه و سياست جنگ‌هاي نيابتي و بهره‌مندي اقتصادي و نظامي آمريكا از اين جنگها و سازماندهي مستمر حفظ بحران براي توسعه سلطه آمريكا و تلاش مستمر رسانه‌اي و فرهنگي براي نفي آزادي زندگي اسلامي مردم منطقه و ... همه و همه گوياي آن است كه مذاكره هسته‌اي آمريكا با نيات حسنه، يك توهم محض است و مسلما آمريكا در مسير مطالبات نامشروع و چپاول گرانه و سلطه جويانه‌اش اين مذاكرات را پذيرفته است و از آن به عنوان يك تاكتيك در مسير استراتژي قطعي خود سود مي‌جويد. اما اين تاكتيك در پي چيست؟ پرسش اصلی این است:
چرا آمریکا مذاكرات را پذيرفته؟ پاسخ این است که مذاکرات از هر دو سو براي او سود دارد؛
۱. در صورت سرباز زدن ایران از مذاکره، عمل ایران فرصتی برای مشروعیت بخشیدن به فشارهای هرچه بیشتر اقتصادی و سیاسی و توجیه افکار عمومی برای کشاندن کار به مداخله نظامی است. البته امروز به احتمال بيشتر این مداخله به شکل يك جنگ نيابتي خواهد بود. در این صورت، باتوجه به محاصره ايران به وسيله ايادي آمریکا و رژيم‌هاي دست نشانده نظير آذربايجان اشغالي شيخ نشین های نفتي، عربستان، كردستان تسليم شده به آمريكا و اسرائيل، تركيه عضو ناتو، افغانستان متحد آمريكا... و باتوجه به سياست كلنگي كردن كشورهاي مستقل و گسترش جنگ‌هاي نيابتي نظير بحران سوريه و داشتن همان نقشه براي لبنان و ايران و كلا سياست نسل كشي شيعيان و تضعيف همه كشورهاي اسلامي به سود اسرائيل، و... همه و همه به معني به¬كارگيري تاكتيك دفاع صوري از مذاكره و به شكست كشاندن آن در عمل، به سود گام خشونت‌طلبانه بعدي است. شكستن كاسه كوزه شكست مذاكره يا سرباز زدن ايران از مذاكره به معني اثبات حقانيت آمريكا برای برداشتن گام بعدي عليه جمهوري اسلامي خواهد بود. و آمريكا همه تلاش را براي انجام این امر از آغاز مذاكره صورت داده است.
۲- اما اگر ايران مذاكرات را بپذيرد، كه اكنون پذيرفته است، تكليف آمريكا چيست؟
الف: يا گام به گام به عقب راندن ايران و تحقير مدام و استحاله آن تا جايي كه از درون پوک شده و اعتبار خود را از كف بدهد و به راحتي آرمان های رژيمي نظير انورسادات جانشين آرمان‌هاي انقلاب اسلامي، یعنی استقلال و آزادي و پيشرفت مستقل و نفي‌بردگي، شود. يعني پس از تسليم به خواست آمريكا در مورد بحران هسته‌اي مساله حقوق بشر علم مي شود، بعد نوبت بهانه سلاح های کشتار جمعی است و الي آخر و مدام تسليم و تقسيم.
ب: يا در صورت پافشاري ايران در مذاكرات به حقوق حقه خود، بهانه تراشی آمریکا و وانمود كردن آن كه ايران، قراردادهاي اوليه و توافق شده را زيرپا نهاده. پس افكارعمومي جهان را قانع كند كه راهي جز فشار بيشتر و خشونت تا سرحد كاربرد گزينه نظامي ندارد و همه را همراه خود در این جنایت سلطه گرانه جدید کند و با ساختن افکار عمومی اقدام خشن را در زمان متقاضی شروع نماید. خلاصه آن که نتیجه ای که آمریکا از مذاکرات دنبال میکند یاتسلیم خودخواسته ماست یا تسلیم با سرکوب.
اگر اين طرح را بپذيريم، در آن صورت، تبليغات مداوم و خستگي‌ناپذير سران آمريكا و راه افتادن در جهان و همراهي عيان با اسرائيل و تكرار ادعاهاي دروغين اهداف اتمي و ممانعت از دست‌يابي ايران به بمب اتم با نفي كامل برنامه هسته‌اي و تلقين مدام ديدگاه آمريكايي، اصلا اتفاقي، يا موضوعي داخلي و بي‌اهميت نيست، بلكه زمينه چيني توطئه‌آميز براي اجراي فاز‌هاي ديگر جنگ عليه ايران و آماده‌سازي فضاست و اگر تيم مذاكره‌كننده اين نكته را در نيابد دست كم با ساده لوحي خود بزرگ‌ترين كمك را به سياست جنايت بار آمريكا عليه منطقه و ايران رسانده است. توافق جامعي در بين نخواهد بود و مدام فضا براي تلقين‌هاي آمريكايي كش خواهد آمد.
تيم مذاكره كننده بايد از خود بپرسد، ابهام در سند توافق هسته‌اي چه فايده‌اي براي آمريكا داشته؟ چرا در پشت درهاي بسته آنها يك رفتار، ولي علنا كاملا روشي ضدمذاكرات، بي‌ادبانه، دروغ پرداز و خشن دنبال مي‌كنند، اينهمه تظاهر به همدستي با نتانياهو و تكرار مطالبات ضدمذاكره و ضدتوافق و اصرار به نفي پيشرفت علمي و تكنولوژيك هسته‌اي ايران و پافشاري بر دروغي كه خود بهتر مي‌دانند تا چه اندازه پوچ است. يعني مساله ساختن بمب اتم به وسيله ايران و تزریق بي اعتمادي نسبت به اهداف هسته‌اي جمهوري اسلامي، چرا صورت مي‌گيرد؟
آيا جز اين است كه آمريكا دارد از مذاكرات فرصتي براي يك گام به جلو در مسير براندازي ايران و تامين سلطه خود مي‌سازد و بر مي‌دارد؟
چرا دستگاه دیپلماسی ايران اين گام، اين تبليغات و اين تحقير و بي‌ادبي مسموم را علنا در سطح جهاني پاسخ نمي‌دهد و خنثي نميكند و به افكار عمومي جهاني اثبات نميكند كه آمريكا ناصادق و ناراست و توطئه چين و دروغگو و غيرقابل اعتماد است.
انفعال در اين واكنش همان چيزي است كه آمريكا مي‌خواهد، سرگرم كردن ايران به مذاكرات و در اصل زمينه چيني بزرگ براي افكارعمومي تا همه عقبت‌نشيني ايران از آرمان‌هايش را يك ضرورت حتمي به حساب آورند و اگر اين عقب‌نشيني رخ ندهد حق خود بدانند كه ايران را مثل سوريه كلنگي كنند؟!
بحث بر سر آن نيست كه اين روياي شوم آمريكايي تحقق پذير نيست و اين كشور امام زمان عج است و غير و غيره. موضوع آن است كه آمريكا با صبوري و قدم به قدم در مسير نابودي انقلاب استقلال‌خواهانه ايران گام بر مي‌دارد و ما خود را نبايد به خواب بزنيم. موازي با كار در حوزه افكار عمومي جهان آمريكا همزمان مي‌كوشد يك اقليتي از طبقه متوسط غربزده ايران را كه به دلايل گوناگون آمادگي اقدام عليه منافع ملي و اعمال خشونت به سود سياست آمريكا برای تغيير حكومت را دارد، به نام دفاع از آزادي و دموكراسي همراه خود كند و تا سرحد شستشوي مغزي دادن به وسيله رسانه‌هاي نهادهاي حكومتي خود نظير VOA و BBC از نظر ايدئولوژيك و ذهني و عاطفي و روحي آنان را تغذيه مي‌كند تا در صفوف مقدم اعمال خشونت و براندازي را تشكيل و تن به عمل دهند.
مشكل آمريكا آن است كه به سبب سنت‌هاي فرهنگي ايراني و عوامل مختلف و قدرت و نفوذ جمهوري اسلامي و اسلام تاكنون موفق به ايجاد اين اقليت فعال پايدار كه متحد گرايش های تجزيه‌طلبانه قومي عمل كنند نشده است.
پرسش ان است كه تاكتيك مذاكرات هسته‌اي یا مساله حقوق بشر و از اين دست بازي‌هاي غرب، دقيقا وسيله‌اي مكمل همان تاثیر در ذهن مخاطبان ايراني رسانه‌هاي آمریکایی و دامن زدن به غربگرايي درون ملت ايران و كار روي افكار عمومي جهان است.
در اينجاست كه بايد پرسيد راه حل چيست و ما چه می كنيم؟ آيا به بازي ساختن افكار عمومي در مقياس جهاني امريكا، پاسخ مناسب داده‌ايم؟ و آيا در داخل راه‌هاي عملي و موثر تدبير و اميد و آگاه كردن مردم و اجراي قانون و دلبسته كردن اقشار ملت و دوستي و احترام نسبت به مردم و رفع ديدگاه‌هاي مستبد در حكومت، رفع فساد و عوامل بي‌اعتمادي آفرين و ايجاد وحدت در صفوف ملت را پيش گرفته‌ايم؟
آيا مي‌انديشيم در صورت وانهادن مردم به دست روش‌هاي زيركانه تسلط بر ذهن وروح‌شان و تصميم‌سازي آمريكايي، خدای ناخواسته به روش‌هاي حكومت‌هاي ضد مردم متوسل خواهيم شد و با كشتار مردم به زور حكومت اسلامي را حفظ خواهيم كرد؟
همه اين پرسش‌ها به معني آن است كه تا هم اكنون نيز بسيار دير شده است. فرصت‌هاي زيادي از دست داده‌ايم و در برابر پروژه‌هاي آمريكايي ما منفعل عمل كرده‌ايم. با عمل خود به تفرقه دامن زده‌ايم، به‌جاي همدلي، و تقويت وحدت با احترام به عقايد منتقدان خود آنان را سركوب كرده يا به آنان تهمت زده و به سوي دشمن رانده‌ايم‌شان، اين اشتباه را در مذاكرات هسته‌اي نبايد تكرار كنيم. ما بايد فعالانه به پخش دروغ مستمر به وسيله مسئولان آمريكايي پاسخ بگوييم و نزد همه مردم دنيا خواسته‌هاي نامشروعشان را فاش سازيم. و اجازه ندهيم آنها به ميل خود از مذاكرات سوء استفاده دوجانبه كنند.
هم ما را منفعل سازند و هم خود مدام به مردم تصويري دروغين از مذاكرات ارائه داده. براي خواست‌ها و مطالبات نامشروعشان افكار عمومي را سازمان دهند و اقناع نمايند و ما به سكوت در برابر اين تهاجم و يا اعتراض‌هاي بي‌بو و خاصيت در پشت درهاي بسته اكتفا كنيم و گوي و ميدان را به آنها بسپاريم که جز خسران نتیجه ای ندارد.
ارزيابي منظر و رويكرد آمريكا و اهداف و مقاصد غرب از مذاكرات هسته‌اي و سبك و شيوه عمل و برخورد آنان و به ويژه آمريكا با اين مذاكرات و نيز كنش و واكنش جمهوري اسلامي و تيم مذاكره كننده ايران به واكنش‌ها و تبليغات طرف مذاكره در سطح جهان، براي بررسي و گفت‌وگو و استدلال و تفكر و پيش بيني نتايج كار، موضوعي ضروري است. فروض گوناگونی را مي توان در اين زمينه تصور كرد. حتي پیشفرض های متضادي داشت. پس اول به اين فرضها بپردازيم:
١ – قصد آمريكا از بازي مذاكره، تداوم جنگ او براي براندازي در شكل جديد و يا استحاله انقلاب اسلامي و بدل كردن گام به گام آن تا هدف تسليم، بردگي و دست شستن از آرمان‌هاي اصيل استقلال و آزادي و نیز ساختن جامعه‌اي ديني، سالم، دادگستر و پيشرفته و مخالف هر سلطه و ستم سرمايه‌داري بين‌المللي و قدرت‌هاي سيطره جو عليه ملل كوچكتر است و نبايد دچار توهم شد. این پیشفرض اول.
٢ – آمريكا اساسا هيچگاه قصد زورگويي نداشته؛ بلكه اين جمهوري اسلامي بود كه از همان سال ٥٧ مقررات و قواعد پذيرفته شده جهاني را انکار کرده، روشي تهاجمي و پرخاشگر عليه يك ابر قدرت در پيش گرفته، به سفارتش حمله كرده، به منافع مشروعش زيان رسانده و اوضاع را روز به روز مشوب‌تر و تيره‌تر كرده وآمريكا همواره بردباري به خرج داده و خواسته است که ايران از روش‌هاي عقب‌مانده مرسوم در حكومت‌هاي مستبد دست بردارد و با پذيرفتن چهارچوب مناسبات دموكراتيك داخلي و خارجي و دست شستن از انتقادهاي خطر آفرين، به قوانين بين‌المللي پايبند باشد. در مورد مذاكرات هسته‌اي هم قصد آمريكا صرفا بازداشتن ايران از ساخت سلاح اتمي است و چون راستگويي ايران بارها در معرض ترديد قرار گرفته، آمريكا خواهان سد كردن پنهانكاري ايران و ممانعت از ساخت سلاح هسته ای است.
آمریکا معتقد است که ايران مي‌تواند در همه زمينه‌هاي ديگر پيشرفت كند. به شرط پيوستن به جامعه جهاني. و مقصود آمريكا از اين مذاكرات صرفا و صرفا وادار كردن ايران به رفتار معقول بين المللي و گام نهادن در مسير تشكيل يك جامعه تمام و كمال مدرن و دست شستن از رفتار ارتجاعي و خشن داخلي و بين‌المللي است.
در واقع آنچه پيرامون مذاكرات مدام به وسيله مسئولان آمريكايي تبليغ مي‌شود، چيزي جز بيان صادقانه همين نكات نيست. آمريكا خواهان آن است كه ايران وظايفش را در قبال خانواده جهاني با صداقت انجام دهد و لاغير. این هم پیشفرض دوم.
٣ – اما پیشفرض سوم :آمريكا دچار بحران‌هاي متعدد است و در شرايط فعلي متوجه شده از تحريم‌ها كاري ساخته نيست و توان عمل نظامي عليه ايران را نیز ندارد و بناگزير تن به كم كردن تنش با ايران و پذيرش حق هسته‌اي ايران داده تا گامي در عادي سازي بحران رابطه با ايران بردارد، اما از آنجا كه نيروهاي جنگ طلب در ساختار سیاسی آمريكا و اسرائيل و متحدان عرب او، اين سازش را نمي‌پذيرند، آمريكا براي مصارف داخلي و بستن دهان آنان مدام در حرف به موضع‌گيري‌هاي غلاظ و شداد مي پردازد و مهم آن چيزي است كه در پشت درهاي بسته پذيرفته شده كه همان پذيرش حق هسته‌اي است. و اصالت با ان گفت‌وگوهاست و نه دعاوي بي ارزش علني!
٤ – چهارمین پیشفرض میتواند این باشد :آمريكا در دام مذاكرات گرفتار آمده است، براي راضي كردن افكار عمومي خود و جهان ناچار به پذيرش حقوق حقه ايران در پشت ميز مذاكره شده، درحالي كه آمريكا از صميم قلب مي‌خواهد ايران اشتباه كند، زير قراردادها بزند تا به آن بهانه، وانمود سازد كه جز رفتار قاطع با ايران و تحريم‌هاي بيشتر چاره‌اي نيست.
پس مي‌كوشد با موضع گيري‌ها و سخناني كه ربطي به اصل توافقات ندارد، ايران را عصبانی و پشيمان نمايد تا خود دست از مذاكرات بكشد. و ايران نبايد به اين دام بيفتد بلکه با حفظ خودنسردي و ديپلماسي پيگير باشد تا مذاكرات را به فرجام خود برساند. و اجازه ندهد آمريكا خود را از اين دام، كه به پذيرش حق پيشرفت ايران منجر مي‌شود، برهاند.
۵ – اما به دلایل و شواهد تاریخی، اعتقادی، سیاسی و عقلانی، که برخی از آنها در ادامه خواهد آمد، هیچ کدام از این پیشفرضها جز اولی، درست نیست؛ گرچه سه تای دیگر از حقیقت بی بهره نباشند. به نظر میرسد آن چه به حق نزدیک تر است، آن است كه موضوع را پيچيده‌تر از اين ها تصور كنيم و بازي مذاكره را با بازي خاورميانه‌اي و اهداف استراتژيك آمريكا متحد بدانيم. در اين شق، هم سرشت تجاوزگرانه و سلطه‌خواه نظام سرمايه‌داري معاصر، هم آزمون مستمر آمريكا در ايران از كودتاي ٢٨ مرداد تا امروز، هم ميراث‌هاي سياست امپرياليستي، هم تشديد خشونت‌هاي سلطه‌خواهانه، هم نيازهاي ترديد ناپذير استراتژيك آمريكا به نفت خاورميانه، هم ناممكن بودن همزيستي عادلانه با كشورهايی مثل ايران و ضرورت در چنگ داشتن رگ حيات سياسي
-اقتصادي آنان، هم سرشت جهان گستري مدرنيته امروزي، و به ویژه دشمني با آرمان اسلام، آن اسلامي كه بر سر راه سيطره طلبي كنوني به ويژه در خاورميانه ايستاده و خطري براي هژموني جهان مدرن، سلطه غرب، رهبري آمريكا و حيات سرمايه بين‌المللي كه مهم‌تر از همه اينهاست و... و رفتارهاي آمريكا با ايران پس از انقلاب اسلامي و مقابله خشونت‌بار عليه اسلام و انقلاب همه نيرو و خصوصا اوضاع كنوني خاورميانه و سياست جنگ‌هاي نيابتي و بهره‌مندي اقتصادي و نظامي آمريكا از اين جنگها و سازماندهي مستمر حفظ بحران براي توسعه سلطه آمريكا و تلاش مستمر رسانه‌اي و فرهنگي براي نفي آزادي زندگي اسلامي مردم منطقه و ... همه و همه گوياي آن است كه مذاكره هسته‌اي آمريكا با نيات حسنه، يك توهم محض است و مسلما آمريكا در مسير مطالبات نامشروع و چپاول گرانه و سلطه جويانه‌اش اين مذاكرات را پذيرفته است و از آن به عنوان يك تاكتيك در مسير استراتژي قطعي خود سود مي‌جويد. اما اين تاكتيك در پي چيست؟ پرسش اصلی این است:
چرا آمریکا مذاكرات را پذيرفته؟ پاسخ این است که مذاکرات از هر دو سو براي او سود دارد؛
۱. در صورت سرباز زدن ایران از مذاکره، عمل ایران فرصتی برای مشروعیت بخشیدن به فشارهای هرچه بیشتر اقتصادی و سیاسی و توجیه افکار عمومی برای کشاندن کار به مداخله نظامی است. البته امروز به احتمال بيشتر این مداخله به شکل يك جنگ نيابتي خواهد بود. در این صورت، باتوجه به محاصره ايران به وسيله ايادي آمریکا و رژيم‌هاي دست نشانده نظير آذربايجان اشغالي شيخ نشین های نفتي، عربستان، كردستان تسليم شده به آمريكا و اسرائيل، تركيه عضو ناتو، افغانستان متحد آمريكا... و باتوجه به سياست كلنگي كردن كشورهاي مستقل و گسترش جنگ‌هاي نيابتي نظير بحران سوريه و داشتن همان نقشه براي لبنان و ايران و كلا سياست نسل كشي شيعيان و تضعيف همه كشورهاي اسلامي به سود اسرائيل، و... همه و همه به معني به¬كارگيري تاكتيك دفاع صوري از مذاكره و به شكست كشاندن آن در عمل، به سود گام خشونت‌طلبانه بعدي است. شكستن كاسه كوزه شكست مذاكره يا سرباز زدن ايران از مذاكره به معني اثبات حقانيت آمريكا برای برداشتن گام بعدي عليه جمهوري اسلامي خواهد بود. و آمريكا همه تلاش را براي انجام این امر از آغاز مذاكره صورت داده است.
۲- اما اگر ايران مذاكرات را بپذيرد، كه اكنون پذيرفته است، تكليف آمريكا چيست؟
الف: يا گام به گام به عقب راندن ايران و تحقير مدام و استحاله آن تا جايي كه از درون پوک شده و اعتبار خود را از كف بدهد و به راحتي آرمان های رژيمي نظير انورسادات جانشين آرمان‌هاي انقلاب اسلامي، یعنی استقلال و آزادي و پيشرفت مستقل و نفي‌بردگي، شود. يعني پس از تسليم به خواست آمريكا در مورد بحران هسته‌اي مساله حقوق بشر علم مي شود، بعد نوبت بهانه سلاح های کشتار جمعی است و الي آخر و مدام تسليم و تقسيم.
ب: يا در صورت پافشاري ايران در مذاكرات به حقوق حقه خود، بهانه تراشی آمریکا و وانمود كردن آن كه ايران، قراردادهاي اوليه و توافق شده را زيرپا نهاده. پس افكارعمومي جهان را قانع كند كه راهي جز فشار بيشتر و خشونت تا سرحد كاربرد گزينه نظامي ندارد و همه را همراه خود در این جنایت سلطه گرانه جدید کند و با ساختن افکار عمومی اقدام خشن را در زمان متقاضی شروع نماید. خلاصه آن که نتیجه ای که آمریکا از مذاکرات دنبال میکند یاتسلیم خودخواسته ماست یا تسلیم با سرکوب.
اگر اين طرح را بپذيريم، در آن صورت، تبليغات مداوم و خستگي‌ناپذير سران آمريكا و راه افتادن در جهان و همراهي عيان با اسرائيل و تكرار ادعاهاي دروغين اهداف اتمي و ممانعت از دست‌يابي ايران به بمب اتم با نفي كامل برنامه هسته‌اي و تلقين مدام ديدگاه آمريكايي، اصلا اتفاقي، يا موضوعي داخلي و بي‌اهميت نيست، بلكه زمينه چيني توطئه‌آميز براي اجراي فاز‌هاي ديگر جنگ عليه ايران و آماده‌سازي فضاست و اگر تيم مذاكره‌كننده اين نكته را در نيابد دست كم با ساده لوحي خود بزرگ‌ترين كمك را به سياست جنايت بار آمريكا عليه منطقه و ايران رسانده است. توافق جامعي در بين نخواهد بود و مدام فضا براي تلقين‌هاي آمريكايي كش خواهد آمد.
تيم مذاكره كننده بايد از خود بپرسد، ابهام در سند توافق هسته‌اي چه فايده‌اي براي آمريكا داشته؟ چرا در پشت درهاي بسته آنها يك رفتار، ولي علنا كاملا روشي ضدمذاكرات، بي‌ادبانه، دروغ پرداز و خشن دنبال مي‌كنند، اينهمه تظاهر به همدستي با نتانياهو و تكرار مطالبات ضدمذاكره و ضدتوافق و اصرار به نفي پيشرفت علمي و تكنولوژيك هسته‌اي ايران و پافشاري بر دروغي كه خود بهتر مي‌دانند تا چه اندازه پوچ است. يعني مساله ساختن بمب اتم به وسيله ايران و تزریق بي اعتمادي نسبت به اهداف هسته‌اي جمهوري اسلامي، چرا صورت مي‌گيرد؟
آيا جز اين است كه آمريكا دارد از مذاكرات فرصتي براي يك گام به جلو در مسير براندازي ايران و تامين سلطه خود مي‌سازد و بر مي‌دارد؟
چرا دستگاه دیپلماسی ايران اين گام، اين تبليغات و اين تحقير و بي‌ادبي مسموم را علنا در سطح جهاني پاسخ نمي‌دهد و خنثي نميكند و به افكار عمومي جهاني اثبات نميكند كه آمريكا ناصادق و ناراست و توطئه چين و دروغگو و غيرقابل اعتماد است.
انفعال در اين واكنش همان چيزي است كه آمريكا مي‌خواهد، سرگرم كردن ايران به مذاكرات و در اصل زمينه چيني بزرگ براي افكارعمومي تا همه عقبت‌نشيني ايران از آرمان‌هايش را يك ضرورت حتمي به حساب آورند و اگر اين عقب‌نشيني رخ ندهد حق خود بدانند كه ايران را مثل سوريه كلنگي كنند؟!
بحث بر سر آن نيست كه اين روياي شوم آمريكايي تحقق پذير نيست و اين كشور امام زمان عج است و غير و غيره. موضوع آن است كه آمريكا با صبوري و قدم به قدم در مسير نابودي انقلاب استقلال‌خواهانه ايران گام بر مي‌دارد و ما خود را نبايد به خواب بزنيم. موازي با كار در حوزه افكار عمومي جهان آمريكا همزمان مي‌كوشد يك اقليتي از طبقه متوسط غربزده ايران را كه به دلايل گوناگون آمادگي اقدام عليه منافع ملي و اعمال خشونت به سود سياست آمريكا برای تغيير حكومت را دارد، به نام دفاع از آزادي و دموكراسي همراه خود كند و تا سرحد شستشوي مغزي دادن به وسيله رسانه‌هاي نهادهاي حكومتي خود نظير VOA و BBC از نظر ايدئولوژيك و ذهني و عاطفي و روحي آنان را تغذيه مي‌كند تا در صفوف مقدم اعمال خشونت و براندازي را تشكيل و تن به عمل دهند.
مشكل آمريكا آن است كه به سبب سنت‌هاي فرهنگي ايراني و عوامل مختلف و قدرت و نفوذ جمهوري اسلامي و اسلام تاكنون موفق به ايجاد اين اقليت فعال پايدار كه متحد گرايش های تجزيه‌طلبانه قومي عمل كنند نشده است.
پرسش ان است كه تاكتيك مذاكرات هسته‌اي یا مساله حقوق بشر و از اين دست بازي‌هاي غرب، دقيقا وسيله‌اي مكمل همان تاثیر در ذهن مخاطبان ايراني رسانه‌هاي آمریکایی و دامن زدن به غربگرايي درون ملت ايران و كار روي افكار عمومي جهان است.
در اينجاست كه بايد پرسيد راه حل چيست و ما چه می كنيم؟ آيا به بازي ساختن افكار عمومي در مقياس جهاني امريكا، پاسخ مناسب داده‌ايم؟ و آيا در داخل راه‌هاي عملي و موثر تدبير و اميد و آگاه كردن مردم و اجراي قانون و دلبسته كردن اقشار ملت و دوستي و احترام نسبت به مردم و رفع ديدگاه‌هاي مستبد در حكومت، رفع فساد و عوامل بي‌اعتمادي آفرين و ايجاد وحدت در صفوف ملت را پيش گرفته‌ايم؟
آيا مي‌انديشيم در صورت وانهادن مردم به دست روش‌هاي زيركانه تسلط بر ذهن وروح‌شان و تصميم‌سازي آمريكايي، خدای ناخواسته به روش‌هاي حكومت‌هاي ضد مردم متوسل خواهيم شد و با كشتار مردم به زور حكومت اسلامي را حفظ خواهيم كرد؟
همه اين پرسش‌ها به معني آن است كه تا هم اكنون نيز بسيار دير شده است. فرصت‌هاي زيادي از دست داده‌ايم و در برابر پروژه‌هاي آمريكايي ما منفعل عمل كرده‌ايم. با عمل خود به تفرقه دامن زده‌ايم، به‌جاي همدلي، و تقويت وحدت با احترام به عقايد منتقدان خود آنان را سركوب كرده يا به آنان تهمت زده و به سوي دشمن رانده‌ايم‌شان، اين اشتباه را در مذاكرات هسته‌اي نبايد تكرار كنيم. ما بايد فعالانه به پخش دروغ مستمر به وسيله مسئولان آمريكايي پاسخ بگوييم و نزد همه مردم دنيا خواسته‌هاي نامشروعشان را فاش سازيم. و اجازه ندهيم آنها به ميل خود از مذاكرات سوء استفاده دوجانبه كنند.
هم ما را منفعل سازند و هم خود مدام به مردم تصويري دروغين از مذاكرات ارائه داده. براي خواست‌ها و مطالبات نامشروعشان افكار عمومي را سازمان دهند و اقناع نمايند و ما به سكوت در برابر اين تهاجم و يا اعتراض‌هاي بي‌بو و خاصيت در پشت درهاي بسته اكتفا كنيم و گوي و ميدان را به آنها بسپاريم که جز خسران نتیجه ای ندارد.
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۰۸:۴۵:۳۲
تعارف که نباید داشته باشیم،به دلیل از دست دادن موقعیتهای عالی در ۸ سال گذشته، کشور در حال حاضر هیچ چاره یی جز کنار آمدن با طرف روبرو ندارد، این را طرف روبرو هم میدند، داخل هم مسئولین می‌دانند، متاسفانه این مرام ما در ۳۵ سال گذشته شده که همیشه تا دقیقه آخر ٔبر مواضع اغلب ٔبر آماده از احساسات خود پای میفشریم و وقتی که میبینیم آب به زیر گلیم خودمان هم رسیده ناگهان اهل گفتگو و تامل با سازمان ملل و یا حتی خود آمریکا میشویم... حتی در مورد ماهواره ، ویدئو و اخیرا اینترنت هم همین داستان است، عوض انتخاب از روی اختیار و شناخت، می‌گذریم تا واقعیتها خود را به ما تحمیل کند و از این رو است که فقط بدیهای این مذاکرات و پدیده‌ها را ٔبر داشت میکنیم و نمیتوانیم از امتیازات آنها استفاده کنیم. (2066793) (alef-13)
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۲:۲۸:۲۹
فرمایشات رهبری در 3 ماه اخیر را بار دیگر ملاحظه کنید.
ایشان مدام تاکید دارند تا وقتی شما از درون پرمایه و قوی نشوید، سلاح قوی برای پیروزی در مذاکرات خارجی در اختیار ندارید.
قوت درونی و سلاح کاری، همان اقتصاد پویا و قدرتمند بدون لتکا به درآمدهای نفتی است.
وجود معادن غنی و ضنایع مادر در کشور، پتانسیل اولیه را در اختیار گذاشته اما متاسفانه مدیریت های غلط در تیمهای اقتصادی دولتهای پیشین و این دولت، موجب عدم استفاده از ظرفیتها شده که بارزترین آن نبود یک برنامه منسجم عملیاتی در اقتصاد است.
تامین مالی شرکتهای بزرگ اقتصادی از طریق بورس و از راه کشاندن نقدینگی به بورس، بهترین راه رونق صنعت و در نتیجه کلیت اقتصاد کشور است اما متاسفانه بورس بازار سفته بازان و کاسبی دلالان و رانت خواران شده.
نویسنده محترم نظرات خوبی ارائه داده اند ولی اساس و پایه قوت کشور را نادیده گرفته اند که دست خالی و بدون استقلال اقتصادی نمی توان در مذاکرات آنطور که باید پیروز شد. (2067773) (alef-10)
ایشان مدام تاکید دارند تا وقتی شما از درون پرمایه و قوی نشوید، سلاح قوی برای پیروزی در مذاکرات خارجی در اختیار ندارید.
قوت درونی و سلاح کاری، همان اقتصاد پویا و قدرتمند بدون لتکا به درآمدهای نفتی است.
وجود معادن غنی و ضنایع مادر در کشور، پتانسیل اولیه را در اختیار گذاشته اما متاسفانه مدیریت های غلط در تیمهای اقتصادی دولتهای پیشین و این دولت، موجب عدم استفاده از ظرفیتها شده که بارزترین آن نبود یک برنامه منسجم عملیاتی در اقتصاد است.
تامین مالی شرکتهای بزرگ اقتصادی از طریق بورس و از راه کشاندن نقدینگی به بورس، بهترین راه رونق صنعت و در نتیجه کلیت اقتصاد کشور است اما متاسفانه بورس بازار سفته بازان و کاسبی دلالان و رانت خواران شده.
نویسنده محترم نظرات خوبی ارائه داده اند ولی اساس و پایه قوت کشور را نادیده گرفته اند که دست خالی و بدون استقلال اقتصادی نمی توان در مذاکرات آنطور که باید پیروز شد. (2067773) (alef-10)
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۳:۵۴:۱۰
چرخ سانتریفیوژ ها که وایساد پس چرا چرخ زندگیمون نمی چرخه؟!!!!!!!!!!!!! (2068127) (alef-10)
ملکی
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۵:۰۰:۰۷
تاحالا چند تا چاره را آزموده ای که با صراحت اعلام میکنید ...چاره جز این نداریم ....مطالعه کنید چاره های بیشتری یاد بگیرید (2068369) (alef-10)
شهروند انقلابي
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۵:۵۶:۵۸
با سلام الان كه مذاكر است لبخند الان كه حسن نيت است الان كه هرچه انها گفتند انجام دادند و همه چيز داديم و وعده نسيه با اما و اگر گرفتيم ايا ارزلني شد بيكاري حل شد انها كوتاه امدند جواب خير حل كه نشد بيشتر هم شد گراني روز به روز بالاتر بيكاري بيشتر بهانه انها بيشتر توهين انها به مردم و جناب ظريف بيشتر پس ديد انه دنبال مذاكر نبودند جان كري ادمكش با وقاحت امروز گفته كه ايران نبايد با روسيه قرار دادنفتي ببند مرتيكه ادمكش مگر ايران استان شما است كه دستور و تهديد ميكني ادمكش جاني تو بايد در دادگاه به علت كشتار كودكان وزنان محاكمه گردي اينجا ايران است و خاك غيرتمند ان كه پوزه گندتر از تو را به خاك ماليدند ارباب مرتد و كثيفت جرات نميكند و توان ان را ندارد با ما مقابله كند حالا تو دون رجز خواني ميكني كوچكتر از اين حرفها و حقيتر از ان هستي (2068541) (alef-10)
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۸:۴۹:۰۱
یه سال دیگه مذاکرات ادامه پیدا کنه، اقتصاد ما نفسی تازه کنه و بعدش بیفتیم دوباره تو کار غنی سازی
هدف میانی : غنی سازی 50 درصد
هدف نهایی : ساخت نیروگاه هسته ای و صادرات فن آوری هسته ای (2068963) (alef-10)
هدف میانی : غنی سازی 50 درصد
هدف نهایی : ساخت نیروگاه هسته ای و صادرات فن آوری هسته ای (2068963) (alef-10)
حمید صحرایی
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۲۰:۱۳:۱۱
طی نامه های ارسالی برای رییس جمهور در همان ابتدای شروع به کار ایشان و طی کامنتهای بیشماری که اغلب سانسور شده و به ندرت منعکس، هر چند بنده معتقدم سانسور نظرات مردم خیانت به مردم است چرا که نظرات هر چند تند باعث تحریک خوانندگان و ارایه پیشنهادات و به فکر افتادن مسئولین میشود، تنها راه موفقیت در از بین بردن تحریمها و پیشرفت در مذاکرات،ایجاد مدیریت قوی در زمینه اقتصادی است و بهبود وضعیت اقتصادی مردم،کنترل بی کاری و ایجاد بازار کار و تولید. در جواب پیش فرضها، اگر فرض بر این باشد که امریکا نظر خیر برای ایران دارد باز با نبود مدیریت قوی در داخل از این خیر نمیشود استفاده کرد و اگر فرض بر داشتن توطئه علیه نظام باز این مدیریت داخل است که میتواند تمام توطئه ها را خنثی کند. اعلام دروغ گویی امریکا با توجه به کنترل امریکا بر رسانه های جهان کاری بیهوده و کم نتیجه است. نقطه ضعف،همان جایی است که دشمن ضربه میزند، اقتصاد. نظرات خود را قبلا نوشته ام و سایت الف هم سانسور کرده. در کشور دولت اصولگرا مجبور است قانون تصویب شده در مجلس اصلاح طلب را اجرایی کند و دولت اصلاح طلب مجبور به اجرایی کردن قوانین تصویبی اصولگراست. اگر این در جو تعامل انجام شود اشکالی ندارد ولی متاسفانه در بین مسئولین رقابت سالم در خدمت به کشور فقط شعار است و بیشتر سعی در خراب کردن هکدیگر دارند.تا از شخص مسئولی سوال میشود که چه کاری کردی فورا جواب میدهد نفر قبلی که بدتر بود. اجرای طرح هدفمندی یارانه ها اشتباه است .دولت و مجلس سریعا نسبت به بازگشت به مبدا اولیه اقدام کنند و سعی در قدرت مند کردن پول ملی کنند. انتظار بنده این بود که دولت بلافاصله اقدام به کم کردن نرخ ارز تا سقف 1000 تا 1500 تومان نماید که هم وضع معیشت مردم و هم نرخ حاملهای انرزی به طور خودکار بهبود پیدا کند، نه گران کردن حاملها و نرخ دیگر خدمات. با ازاد کردن تجارت و تولید و حذف قوانین دست و پا گیر بازار را به تحرک وادار میکرد و از این تحرک در کم کردن تورم و از بین بردن رکود استفاده میکرد، قدرت مردم در بازار ها میتوانست مشکلات را حل کند. دولت فقط کافی بود یک سال با کسری بودجه کنار بیاید.ساده ترین و احمقانه ترین راه تامین کسر بودجه بالا بردن قیمتهاست. (2069094) (alef-10)
فرزند ایران
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۰۸:۴۶:۰۲
بله این موضوع تقریبا برای مردم جا افتاده که یا در مسیری که برای ما ساختند حرکت می کنیم و دست از استقلال میکشیم یا با شکست مذاکرات به سوی جنگ گام برمیداریم.
نمیخوام بد بین باشم ولی اگر شرایط خاورمیانه تغییر کنه و سوریه شکست بخوره توامان مذاکرات به دلایل واهی شکست خواهد خورد و اتفاقی غیرقابل پیش بینی روی خواهد داد.
میدانیم که غرب استراتژی خود را پیگیری خواهد کرد چه با وجود روحانی چه با حضور احمدی نژاد پس چاره ای جز انقلاب اداری و اقتصادی برای پیشرفت ایران و افزایش نفوذ ایران در خاورمیانه نخواهیم داشت به نظرم این یک باید است . (2066794) (alef-13)
نمیخوام بد بین باشم ولی اگر شرایط خاورمیانه تغییر کنه و سوریه شکست بخوره توامان مذاکرات به دلایل واهی شکست خواهد خورد و اتفاقی غیرقابل پیش بینی روی خواهد داد.
میدانیم که غرب استراتژی خود را پیگیری خواهد کرد چه با وجود روحانی چه با حضور احمدی نژاد پس چاره ای جز انقلاب اداری و اقتصادی برای پیشرفت ایران و افزایش نفوذ ایران در خاورمیانه نخواهیم داشت به نظرم این یک باید است . (2066794) (alef-13)
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۰۸:۵۹:۳۰
هدف نهایی این مذاکرات قرار دادن ایران در زیر منگنه است.
مسلما" نه رهبری و نه مردم چنین چیزی را خواهند پذیرفت. (2066826) (alef-13)
مسلما" نه رهبری و نه مردم چنین چیزی را خواهند پذیرفت. (2066826) (alef-13)
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۸:۳۲:۳۴
زیر منگنه یعنی اینکه بچه ات توانایی خوردن شیر مادر نداشته باشد و فقط یک نوع خاص از شیر خشک را بتواند بخورد تا زنده بماند و انرا هم تنها هلال احمر توزیع کند و آنها هم وقتی مراجعه می کنی راحت بگویند فعلا وارد نشده به علت تحریمها پس بهتر است از قول مردم چیزی نگویی فقط از قول خودت بگو . (2068928) (alef-10)
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۰۹:۰۶:۱۹
یک مورد دیگر: امریکا در سایه مذاکرات خود را از یک دروغ بزرگ (ساختن بمب توسط ایران) خلاص کرد. آنها اکنون ادعا میکنند که ما با توافق ژنو ایران را مهار کردیم و اگر این مذاکرات نبود این کشور تا کنون دارای سلاح اتمی شده بود. (2066849) (alef-13)
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۰۹:۰۶:۳۹
خيلي ضعيف از اين به بعد منم مقاله ميدم. (2066850) (alef-13)
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۰۹:۱۹:۲۸
این همه دشمنی با جهان ما رو به کجا رسوند؟ (2066897) (alef-13)
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۴:۳۷:۲۵
خیلی از بینندگان شما که اینجا کامنت میگذارند در ددفاع از غرب و به خودشون مثبت میدن.شک نکیند کارمندها روزنامه های زنجیره ای هستند (2068279) (alef-10)
محمود
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۵:۰۱:۰۳
بر عکس فهمیدی!
"این همه دشمنی جهان با ما ....."
اگه بخوایم دنیا(البته به قول شما) با ما دشمن نباشه باید تعریفمون رو از خودمون رو عوض کنیم
بشیم مثل اونا یا شبیه اونا........ (2068371) (alef-10)
"این همه دشمنی جهان با ما ....."
اگه بخوایم دنیا(البته به قول شما) با ما دشمن نباشه باید تعریفمون رو از خودمون رو عوض کنیم
بشیم مثل اونا یا شبیه اونا........ (2068371) (alef-10)
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۰۹:۲۰:۰۵
این متن مملو از رسوبات تفکّر ضّد غرب چپ است که اوج آن در جنگ سرد بود و هنوز در ایران بعضی‌‌ها به آن اعتیاد دارند!
فرمودید هدف آمریکا:
"استحاله انقلاب اسلامي و بدل كردن گام به گام آن تا هدف تسليم، بردگي و دست شستن از آرمان‌هاي اصيل استقلال و آزادي و نیز ساختن جامعه‌اي ديني، سالم، دادگستر و پيشرفته و مخالف هر سلطه و ستم سرمايه‌داري بين‌المللي و قدرت‌هاي سيطره جو عليه ملل كوچكتر است و نبايد دچار توهم شد"
یعنی باید باور نمائیم که کشورهایی مثل آلمان، ژاپن، کره جنوبی، تمام کشورهای پیشرفته اروپایی و اخیرا حتی چین،ویتنام. ترکیه و روسیه که با آمریکا به مروده و همکاری پرداختند تسلیم ، برده، غیر پیشرفته، وابسته، درمانده و... هستند و حتما همه کشورهایی که با آمریکا همکاری نکردند مانند کره شمالی، کوبا، ونزوئلا حتما مظهر پیشرفت ، آزادی و استقلال و مدینه فاضله هستند!!! (2066902) (alef-13)
فرمودید هدف آمریکا:
"استحاله انقلاب اسلامي و بدل كردن گام به گام آن تا هدف تسليم، بردگي و دست شستن از آرمان‌هاي اصيل استقلال و آزادي و نیز ساختن جامعه‌اي ديني، سالم، دادگستر و پيشرفته و مخالف هر سلطه و ستم سرمايه‌داري بين‌المللي و قدرت‌هاي سيطره جو عليه ملل كوچكتر است و نبايد دچار توهم شد"
یعنی باید باور نمائیم که کشورهایی مثل آلمان، ژاپن، کره جنوبی، تمام کشورهای پیشرفته اروپایی و اخیرا حتی چین،ویتنام. ترکیه و روسیه که با آمریکا به مروده و همکاری پرداختند تسلیم ، برده، غیر پیشرفته، وابسته، درمانده و... هستند و حتما همه کشورهایی که با آمریکا همکاری نکردند مانند کره شمالی، کوبا، ونزوئلا حتما مظهر پیشرفت ، آزادی و استقلال و مدینه فاضله هستند!!! (2066902) (alef-13)
mehran javan
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۰:۱۳:۳۰
Dorod be pasokhe soma. (2067128) (alef-13)
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۰:۴۰:۱۱
شما ها هر جا کم می یارید یه چپیه و کمونیسته از این جور چیزا به ناف طرف می بندین! (2067262) (alef-13)
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۱:۱۹:۰۹
اتفاقا ایشون نگفتن چپ! گفتن چپ ضد غرب! وگرنه چپ ها در همه جای جهان هستند و اصلا با دنیا دعوا ندارن! چپ ها به دنبال افزایش خدمات بهداشتی و حقوق کارگر و کاهش بیکاری و تفاوت طبقاتی هستند! این چپ عجیب و غریب ایرانه که هیچی واسش مهم نیست به جز دعوا با دنیا! مشکل اینجاست که چپ ایرانی اصلا کارگر و کشاورز و قشر زحمتکش واسش مهم نیست! فقط واسش مهمه که بتونه یک آسیبی به غرب بزنه به این امید که عکسش مثل عکس چه گوارا روی تی شرتهای غربی چاپ بشه! حکایت چپ ایرانی واقعا جالبه! (2067468) (alef-10)
سلیمپور
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۰:۴۲:۴۸
ای بابا, برادر, شما هم اینقدر سخت نگیر. همینکه که الان n سال است که داریم با ٥+١ (یعنی تموم دنیا) با روی خوش مذاکره میکنیم یعنی جهانی هستیم دیگه, مگه نه؟ (2067269) (alef-13)
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۱:۰۸:۳۴
کره شمالی مدت خیلی بیشتری است که با قدرتهای جهانی در مذاکره است! (2067416) (alef-13)
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۰:۴۳:۲۳
دوست عزیز چرا مغلطه میکنی؟
پیشرفت کشورهایی که نام بردی به خاطر عملکرد خودشان است و ربطی به دوستی با امریکا نداره. برو یکم تاریخ اقتصاد المان رو بخون تا ببینی چرا پیشرفت کرد. ژاپن خودش یه زمان ابرقدرت اسیا بود.روسیه از شوروی سابق به جا مونده. چین به خاطر برنامه های اقتصادی بزرگش مشهور شده.
در ضمن میتونی کشورهایی مثل مصر رو هم بررسی کنی که به طور کامل مطیع امریکا بودند.
فرضیه ی شماره ی 3 دقیقا واقعیتی است که رخ داده. (2067275) (alef-13)
پیشرفت کشورهایی که نام بردی به خاطر عملکرد خودشان است و ربطی به دوستی با امریکا نداره. برو یکم تاریخ اقتصاد المان رو بخون تا ببینی چرا پیشرفت کرد. ژاپن خودش یه زمان ابرقدرت اسیا بود.روسیه از شوروی سابق به جا مونده. چین به خاطر برنامه های اقتصادی بزرگش مشهور شده.
در ضمن میتونی کشورهایی مثل مصر رو هم بررسی کنی که به طور کامل مطیع امریکا بودند.
فرضیه ی شماره ی 3 دقیقا واقعیتی است که رخ داده. (2067275) (alef-13)
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۲:۳۸:۱۵
اتفاقا مثال بسیار خوبی زدید! من هم توصیه میکنم همه برن تاریخ اقتصاد آلمان رو مطالعه کنن! مقایسه بین آلمان شرقی و غربی خودش به تنهایی همه رو متوجه موضوع میکنه! (2067817) (alef-10)
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۵:۰۱:۵۸
خب کی گفته ما رابطمونو مثل بدبخت بیچاره هایی مثل مصر و . . . با آمریکا تنظیم کنیم .
ماهم میتونیم درعین حفظ استقلال از فحش دادن پرهیز کنیم و به قول معروف
بجای درگیر شدن با شاخ خانم گاوه شیرشو بدوشیم . (2068375) (alef-10)
ماهم میتونیم درعین حفظ استقلال از فحش دادن پرهیز کنیم و به قول معروف
بجای درگیر شدن با شاخ خانم گاوه شیرشو بدوشیم . (2068375) (alef-10)
علی
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۵:۰۲:۰۲
دوست عزیز شما یه کم طرح مارشال را مطالعه کن متوجه میشی. (2068376) (alef-10)
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۵:۲۷:۱۱
از تمام متن فقط اون قسمتش که گفته ما خودمان هم نباید گزک به دست آنها ندهیم موافقم .
براستی چرا در این مملکت ما فقط شعار میدهیم .
آیا ما حاضریم همه بند های قانون اساسی را که میثاق ملیمان است محترم بشماریم و اجرا کنیم و یا زورمندان به راحتی آن را در جهت منافع حزبیشان زیر پا میگذارند .
به راستی ما هم نباید یک دادگاه مستقل قانون اساسی داشته باشیم ؟
این یک واقعیت است که هیچ کشور و گروهی بیخودی برای ما غش نمیکند .
نه آمریکا نه انگلیس نه روسیه نه فرانسه نه چین نه عربستان نه سوریه نه لبنان نه فلسطین نه حماس نه .......
در این دنیا هرکس به فکر منافع خودش است .
این ما هستیم که میتوانیم و باید منافع ملی خود را تعریف کرده و در جهت برآورده کردن آنها گام برداریم .
در جواب دوستانی که کشور های مصر و حوزه خلیج فارس را به عنوان کشورهای متضرر از رابطه با آمریکا و دوستانی که کشورهای ژاپن و کره و ... را به عنوان کشورهای منتفع از رابطه با آمریکا معرفی کرده اند باید کفت :
هر کشوری که با شناخت توانائیها و قابلیتهای مادی و معنوی بالقوه و بالفعل خود بتواند در رابطه با سایر کشورها چه قوی و چه ضعیف منافع ملی خود را تعریف نموده و با تبدیل بالقوه ها به بالفعل آنها را بدست آورد در صحنه بین الملل پیروز است و فرقی نمی کند که مصر باشد و یا کره .
مسئله فقط درایت است . (2068441) (alef-10)
براستی چرا در این مملکت ما فقط شعار میدهیم .
آیا ما حاضریم همه بند های قانون اساسی را که میثاق ملیمان است محترم بشماریم و اجرا کنیم و یا زورمندان به راحتی آن را در جهت منافع حزبیشان زیر پا میگذارند .
به راستی ما هم نباید یک دادگاه مستقل قانون اساسی داشته باشیم ؟
این یک واقعیت است که هیچ کشور و گروهی بیخودی برای ما غش نمیکند .
نه آمریکا نه انگلیس نه روسیه نه فرانسه نه چین نه عربستان نه سوریه نه لبنان نه فلسطین نه حماس نه .......
در این دنیا هرکس به فکر منافع خودش است .
این ما هستیم که میتوانیم و باید منافع ملی خود را تعریف کرده و در جهت برآورده کردن آنها گام برداریم .
در جواب دوستانی که کشور های مصر و حوزه خلیج فارس را به عنوان کشورهای متضرر از رابطه با آمریکا و دوستانی که کشورهای ژاپن و کره و ... را به عنوان کشورهای منتفع از رابطه با آمریکا معرفی کرده اند باید کفت :
هر کشوری که با شناخت توانائیها و قابلیتهای مادی و معنوی بالقوه و بالفعل خود بتواند در رابطه با سایر کشورها چه قوی و چه ضعیف منافع ملی خود را تعریف نموده و با تبدیل بالقوه ها به بالفعل آنها را بدست آورد در صحنه بین الملل پیروز است و فرقی نمی کند که مصر باشد و یا کره .
مسئله فقط درایت است . (2068441) (alef-10)
حميد
۱۳۹۳-۰۱-۲۱ ۱۲:۴۵:۳۶
شما مغلطه ميکني عزيزم.ايران بايد در جامعه جهاني جايي داشته باشد اما به اندازه خودش.کشورهاي همسايه ايادي آمريکا هستند؟از ترکيه تا پاکستان؟همه !نخير آنها ياد گرفته اند پايشان را اندازه گليمشان دراز کنند.چيزي که ما ايرانيها هيچوقت ياد نميگيريم.وقتي ما در اين کشور کارخانه ذوب آهن داشتيم دبي بيابان برهوت بود.حالا ما همان کارخانه را داريم که نياز اصفهان را هم تامين نميکند آنها مرکز توريست خاورميانه شده اند.ميدانيد چرا؟چون اودورو بولدوروم نکردند و راه خود را بي سر و صدا رفتند.وگرنه غربيها عاشق چشم و ابروي همسايگان ايران نيستند. (2070503) (alef-10)
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۰:۴۴:۲۳
رسوبات تفکر ضد غرب؟؟؟
پس حتما تو هم رسوبات تفکر غش کرده برا غرب هستی؟ (2067279) (alef-13)
پس حتما تو هم رسوبات تفکر غش کرده برا غرب هستی؟ (2067279) (alef-13)
حسین علوی
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۰:۴۴:۲۳
دوست عزیز سلام
آیا ژاپنی ها، کره ای ها و چین و ویتنام و روسیه تنها به دلیل رابطه با آمریکا به اینجا رسیدند.
آیا کار شبانه روزی مداوم، وجدان کاری بالا و سادگی در زندگی و پرهیز از تجملات و مصرف گرائی، تکیه بر عنصر ملی گرائی و هزاها فاکتور دیگر نقشی در پیشرفت این کشورها نداشته است.
اگر این گونه است، دولت های عربی خلیج فارس هم از حمایت های بی دریغ آمریکا برخورداند، چرا این اتفاق در این کشورها نیفتاده است.
دولت گذشته مصر هم از این حمایت ها برخوردار بود، چرا این اتفاق در این کشورنیفتاد.
ریشه مشکلات در خود ماست.
نکته کلیدی دیگر این است که بسیاری از این کشورها ممکن است شرایط اقتصادی بهتری داشته باشند، اما در حال حاضر علی رقم پیشرفت اقتصادی بالا بحران های اجتماعی دارند.
پرسش اخر آیا در دوران پهلوی که ما بیشتری مراودان را با غرب داشتیم، آیا بازهم یک کشور ÷یشرفته و توسعه یافته بودیم.
موفق باشید. (2067280) (alef-13)
آیا ژاپنی ها، کره ای ها و چین و ویتنام و روسیه تنها به دلیل رابطه با آمریکا به اینجا رسیدند.
آیا کار شبانه روزی مداوم، وجدان کاری بالا و سادگی در زندگی و پرهیز از تجملات و مصرف گرائی، تکیه بر عنصر ملی گرائی و هزاها فاکتور دیگر نقشی در پیشرفت این کشورها نداشته است.
اگر این گونه است، دولت های عربی خلیج فارس هم از حمایت های بی دریغ آمریکا برخورداند، چرا این اتفاق در این کشورها نیفتاده است.
دولت گذشته مصر هم از این حمایت ها برخوردار بود، چرا این اتفاق در این کشورنیفتاد.
ریشه مشکلات در خود ماست.
نکته کلیدی دیگر این است که بسیاری از این کشورها ممکن است شرایط اقتصادی بهتری داشته باشند، اما در حال حاضر علی رقم پیشرفت اقتصادی بالا بحران های اجتماعی دارند.
پرسش اخر آیا در دوران پهلوی که ما بیشتری مراودان را با غرب داشتیم، آیا بازهم یک کشور ÷یشرفته و توسعه یافته بودیم.
موفق باشید. (2067280) (alef-13)
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۱:۱۱:۲۷
یعنی الان مردم ایران کار نمیکنند؟ لابد ملیون ها ایرانی صبح تا شب دارن میخورن و میخوابن و با یارانه ی هنگفت دولت زندگی مرفهی دارن دیگه! نه دوست عزیز! ایرانی ها هم تحصیلکرده تر و هم زحمتکش تر از خیلی از ملتهایی هستن که مثال زدید. حالا شاید از ژاپنی ها سرتر نباشیم الان ولی از ترکیه سرتریم! سرمایه انسانی بسیار بالاتری داریم! مصر کشوری است با 70% بیسوادی! درحالی که ایران فقط به تنهایی بزرگترین صادرکننده دانشمند در جهان است! (2067427) (alef-10)
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۴:۴۵:۱۵
جناب علوی عواملی که در پیشرفت کشورهایی که ذکر کره اید بطور قطع موثرند و علاوه بر آن باید مبارزه با رانت خواری و دزدی و چپاول را در این کشورها مورد توجه قرار داد که در ایران به نظر میرسد اراده ای برای مبارزه با این دسته عوامل بازدارنده وجود ندارد و دیکر حاکمیت قانون مدون در این کشورها را باید مورد توجه قرار داد . مدیران ما هر کدام خود را فراتر از قانون می دانند و اساس سلیقه و میل خود تصمیم میگیرند هر چند شاید فکر میکنند اینگونه بیشتر به کشور خدمت می نمایند اما این احساس خود موجب عدم هماهنگی و از هم گسیختگی در مدیریت جامعه می گردد و... (2068310) (alef-10)
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۵:۰۵:۴۶
یه مثل هست که میگه پول خوشبختی نمیاره ولی بی پولی حتماً بدبختی میاره. درسته خیلی از کشورها هستند که با آمریکا خوبند ولی پر از مشکل هستند مثل مرتجعین عرب ولی شما یه کشور با اقتصاد درست نمیتونید پیدا کنید که با آمریکا بد باشه. (2068389) (alef-10)
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۷:۲۸:۲۵
عزیز برادر ایشون هم همین رو می گن.
می گن مگه اینکشورها برده امریکا شدند الان؟
این کشور های با کوشش خود به پیشرفت رسیدند اما در حال مذاکره و تعامل با کل دنیا هم هستند و برده هیچ کشوری نشده اند!!
چرا حرف اون بنده خدا رو عوض می کنید به نوعی که خودتون دوست دارید؟
در این اوضاع هشل هفتی که دولت عدالت محور فساد پرور در کشور به جا گذاشتند و راست راست تو مملکت می گردند و وزرا با پول نفت مردم پرواز چارتر می گیرند به عراق که به پروژه های بین المللی شون رسیدگی کنن!! می خواین مملکت به کجا بره به جز تعامل با دنیا
به عنوان یک ایرانی به جد از مذاکره حتی مستقیم با امریکا حمایت می کنم (2068779) (alef-13)
می گن مگه اینکشورها برده امریکا شدند الان؟
این کشور های با کوشش خود به پیشرفت رسیدند اما در حال مذاکره و تعامل با کل دنیا هم هستند و برده هیچ کشوری نشده اند!!
چرا حرف اون بنده خدا رو عوض می کنید به نوعی که خودتون دوست دارید؟
در این اوضاع هشل هفتی که دولت عدالت محور فساد پرور در کشور به جا گذاشتند و راست راست تو مملکت می گردند و وزرا با پول نفت مردم پرواز چارتر می گیرند به عراق که به پروژه های بین المللی شون رسیدگی کنن!! می خواین مملکت به کجا بره به جز تعامل با دنیا
به عنوان یک ایرانی به جد از مذاکره حتی مستقیم با امریکا حمایت می کنم (2068779) (alef-13)
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۷:۴۰:۳۷
اقای علوی ، چرا همه چیز را مطلق می بینید ؟ ایشان کی گفتند روابط با امریکا تنها باعث پیشرفت این کشور ها شده ؟ روابط با کشور های ثروتمند مثل امریکا و اصلاح قوانین و سیستم اداری و اموزش عالی و توریست و... در کنار هم باعث این پیشرفت ها می شود .
در مورد دوران پهلوی هم بهتره منطقی تر فکر کنیم ! هیچ چیزی سیاه و سفید نیست (2068806) (alef-13)
در مورد دوران پهلوی هم بهتره منطقی تر فکر کنیم ! هیچ چیزی سیاه و سفید نیست (2068806) (alef-13)
جواد
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۹:۴۸:۲۴
ولی رابطه با آمریکا هم مانع پیشرفتشون نبوده! (2069061) (alef-10)
راه حل؟
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۰۹:۴۵:۵۰
ما همه در بیان مشکل و ایراد بسیار تواناییم
اما راه حل؟
راه حلی که خود شما بی طرفانه نتوانی نقدی بر ان بیاوری
هر راه حلی که باشد (هر راه حل) دارای زوایای نا متجانس و پر از اشکال خواهد بود
چون ما نقطه ضعفهای بزرگی داریم ( نقطه ضعفهایی که اگر یکی را آمریکا داشت نا بودش کرده بودیم ) (2066989) (alef-13)
اما راه حل؟
راه حلی که خود شما بی طرفانه نتوانی نقدی بر ان بیاوری
هر راه حلی که باشد (هر راه حل) دارای زوایای نا متجانس و پر از اشکال خواهد بود
چون ما نقطه ضعفهای بزرگی داریم ( نقطه ضعفهایی که اگر یکی را آمریکا داشت نا بودش کرده بودیم ) (2066989) (alef-13)
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۰۹:۵۲:۲۹
هر كشوري با امريكا روابط خوبي دارد در ان پيشرفت و ترقي مي بينيم ژاپن كره جنوبي ووو.اين ما هستيم كه منافع خود را با تفكر و انديشه غلط عده اي داريم به باد ميدهيم. (2067020) (alef-13)
محسن
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۰۹:۵۸:۳۴
قدرت در
اقتصاد - رسانه - نظامی - علم - سیاست - مدیریت و باز مدیریت و ...
رمزهای موفقیت غرب است و ما زمانی می توانیم موفق شویم که قله های قدرت را در دست داشته باشیم و نه با حرف، - این ها - کار می خواهد ، بی خوابی می خواهد ریاضت می خواهد مدیریت می خواهد ، نبوغ ایرانی می خواهد
خدایا امیرکبیر دوره حاظر را بنمابان و به ما شعور همراهی با اورا بده وکشور ما را از مدیران شعاری خالی ساز دیگر تحمل تاوان اشتباه دیگران را ندارم (2067051) (alef-13)
اقتصاد - رسانه - نظامی - علم - سیاست - مدیریت و باز مدیریت و ...
رمزهای موفقیت غرب است و ما زمانی می توانیم موفق شویم که قله های قدرت را در دست داشته باشیم و نه با حرف، - این ها - کار می خواهد ، بی خوابی می خواهد ریاضت می خواهد مدیریت می خواهد ، نبوغ ایرانی می خواهد
خدایا امیرکبیر دوره حاظر را بنمابان و به ما شعور همراهی با اورا بده وکشور ما را از مدیران شعاری خالی ساز دیگر تحمل تاوان اشتباه دیگران را ندارم (2067051) (alef-13)
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۰:۰۶:۱۰
پرسش اينجاست كه با ديدن حركت فكري مردم و عزيمت به نقطه اي ديگر ( طبق نوشته هاي نويسنده )،آيا نبايد حاكميت و صدا وسيما به سمت مركز ثقل جديد عزيمت كنند و اين فاصله زياد(gap ) بين مردم و حاكميت را كم كنند تا خطر فروپاشي از بين برود ؟؟؟ (2067096) (alef-13)
سلام
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۰:۱۳:۴۳
آقای میراحسان لذت بردم. خدا قوت. متن دقیق و منطقی ای بود. متاسفانه شواهد همین چیزی را میگوید که شما به آن رسیده اید. (2067131) (alef-13)
آرمان
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۰:۳۳:۵۳
همان بهتر که نویسنده چند سالی است نمی نویسد چون ما که نفهمیدیم منظورش چی بود (2067229) (alef-13)
علی
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۰:۴۹:۳۸
تحلیل غیر علمی و ساده اندیشانه بود. (2067313) (alef-13)
علی
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۱:۰۲:۲۱
از اظهار نظرات بسیار موشکافانه شما لذت بردم حق باشماست
هوشیاری و خواندن دست دشمن قبل از هر کاری باعث بقای کشور و مردم خواهد شد .
تفکر انسانها آنقدر اهمیت دارد که خداوند می فرماید یک ساعت تفکر معادل 70 سال عبادت است. (2067384) (alef-13)
هوشیاری و خواندن دست دشمن قبل از هر کاری باعث بقای کشور و مردم خواهد شد .
تفکر انسانها آنقدر اهمیت دارد که خداوند می فرماید یک ساعت تفکر معادل 70 سال عبادت است. (2067384) (alef-13)
آشنا
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۴:۰۹:۳۷
من هیچوقت به آمریکا خوشبین نبودم اما همیشه از مذاکرات حمایت کردم
همیشه باید مراقب دشمن بود و نباید آنرا دست کم گرفت (2068183) (alef-10)
همیشه باید مراقب دشمن بود و نباید آنرا دست کم گرفت (2068183) (alef-10)
فرزادرکنی
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۴:۳۴:۵۶
پیش فرض سوم قطعا غلط است چرا؟تحریم ها کارهای بسیاری کرده بهتر است عینک خود را عوض کنید کشوری که رشد اقتصادیش به اذعان رییس جمهورش به منفی 5.8 و تورم به بالای 40 درصد رسیده می توان منکر تاثیر گذاری آن بود شاید روی ایشان و خانواده شان به دلیل هایی چند موثر نبوده باشد پس منطقا ایران به مذاکره بیشتر نیاز دارد.رییس جمهور فعلی امریکا مانند همه دمکرات ها تمایلات جنگ طلبانه ندارد چون در حال حاضر رسیدگی به اوضاع اقتصادی در داخل آمریکا اولویت بالاتری دارد ولی نمی توان گفت روزی این تمایلات ظهور و بروز نخواهد کرد شاهد عرض این جانب روی کار آمدن جرج بوش که شاخصه اصلیش سیاست های میلیتاریستی بود پس از بیل کلینتونی بود که به گواه کارشناسان بهترین تیم اقتصادی را داشت و لاجرم بهترین عمل کرد در زمینه مسایل اقتصادی را پیش فرض اول که می گوید امریکا به فکر براندازی است را هم قبول ندارم چرا که وجود جمهوری اسلامی دشمن ایالات متحده موجب اتحاد کشور های عرب حاشیه خلیج می شود یعنی همان نقشی که سال ها شوروی در گرد اوردن اروپای غربی زیر پرچم امریکا بازی کرد شاهد عرض من خرید های تسلیحاتی سعودی از آمریکا است که از 100 میلیارد دلار در 3 و 4 سال گذشته تجاوز کرده است پیش فرض دوم هم قطعا غلط است چون نگاه سیاه و یا سفید به هر کشوری اشتباه محض می باشد کوتاه سخن آن که آن چه برای قدرتهایی مانند امریکا اهمیت دارد تامین منافع است و نه شیوه های دست یابی به آن تعبیر سخن من این است که ممکن است نیرویی در جهان در یک شرایط زمانی و مکانی در تضاد با امریکا باشد ولی در شرایط زمانی ومکانی دیگر خیر یعنی امریکاییه و هر قدرت دیگری تعصبی روی شیوه های دست یافتن به منافع نداشته و ندارند و اگر منافع اقتضا نماید ممکن است به دشمنان خود هم دست دوستی دراز کنند.اگر قرار است امریکا را به عنوان دشمن ارزیابی نماییم بهتر است بررسی امریکا را از روی واقعیت انجام دهیم نه از روی فکر آیده الیستی و متوهمانه خود. (2068271) (alef-10)
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۴:۴۴:۱۶
البته یک نکته مغفول باقی ماند:
وقتی ما 8 سال استراتژی مقابله و مقاومت را بکار بردیم(مستقل از این نکته که تاکتیک های درست انتخاب کردیم یا نه!) نتیجه اش این بود که در انتهای 83 حتی اجازه داشتن 1 سانتریفیوژ را هم برای تحقیقات به ما ندادند. اما امروز تیم مذاکره برای داشتن غنی سازی 20 درصد و آب سنگین مذاکره می کند و غرب برای 20000 سانتریفوژ حرف چندانی ندارد و تلویحا پذیرفته است. (2068302) (alef-10)
وقتی ما 8 سال استراتژی مقابله و مقاومت را بکار بردیم(مستقل از این نکته که تاکتیک های درست انتخاب کردیم یا نه!) نتیجه اش این بود که در انتهای 83 حتی اجازه داشتن 1 سانتریفیوژ را هم برای تحقیقات به ما ندادند. اما امروز تیم مذاکره برای داشتن غنی سازی 20 درصد و آب سنگین مذاکره می کند و غرب برای 20000 سانتریفوژ حرف چندانی ندارد و تلویحا پذیرفته است. (2068302) (alef-10)
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۷:۳۰:۰۳
البته این مذاکرات به ضرر کسانی است که با بهانه ی تحریم ها لفت و لیس می کردند اما در مجموع به نفع عموم مردم خواهد بود (2068784) (alef-13)
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۷:۳۲:۳۶
مشكل آمريكا آن است كه به سبب سنت‌هاي فرهنگي ايراني و عوامل مختلف و قدرت و نفوذ جمهوري اسلامي و اسلام تاكنون موفق به ايجاد اين اقليت فعال پايدار كه متحد گرايش های تجزيه‌طلبانه قومي عمل كنند نشده است.
عزیزان نگران نباشید صدا و سیمای میلی به زودی این مشکل آمریکا را مرتفع خواهد ساخت البته با ساخت سریال هایی نظیر سرزمین کهن و ... (2068789) (alef-13)
عزیزان نگران نباشید صدا و سیمای میلی به زودی این مشکل آمریکا را مرتفع خواهد ساخت البته با ساخت سریال هایی نظیر سرزمین کهن و ... (2068789) (alef-13)
جعفر
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۷:۵۹:۱۱
با سلام
با تشکر از جناب آقای میر احسان می خواستم بدانم ابزار ها و تواناییهای ما برای مقابله در این بحران چیست؟ واقعیت این است که جمهوری اسلامی از تمام تواناییها و ابزارهای خود قبلا استفاده نموده است. بعبارت دیگر برنامه واضح ، دقیق و زمانبندی شده شما برای خروج از این بحران چیست؟ (2068848) (alef-13)
با تشکر از جناب آقای میر احسان می خواستم بدانم ابزار ها و تواناییهای ما برای مقابله در این بحران چیست؟ واقعیت این است که جمهوری اسلامی از تمام تواناییها و ابزارهای خود قبلا استفاده نموده است. بعبارت دیگر برنامه واضح ، دقیق و زمانبندی شده شما برای خروج از این بحران چیست؟ (2068848) (alef-13)
۱۳۹۳-۰۱-۲۰ ۱۸:۴۵:۲۹
مقاله بسیار ضعیفی بود.صغری کبرای نویسنده با هم چفت نمیشود واساسا مطلب چفت وبست ندارد.نیت خوانی نمیکنم وبه نتیجه گیری ایشان هم ایرادی نمیگیرم .به هر حال نظری است که باید مطالعه کرد و نظر علمی ومستدل داد.اما ضعف مقاله مشهود بود. (2068953) (alef-10)
رضا
۱۳۹۳-۰۱-۲۱ ۰۱:۰۰:۱۳
آقای میر احسان بدون شک مذاکره کنندگان فرزندان دلسوز همین مردم هستند و با تأیید قاطع عموم مردم، اداره ی کشور را در دست گرفته اند. آنها هم می خواهند هیچ امتیازی ندهند و همه ی امتیازات ممکن را به دست آورند. اما این تنها یک رویاست.در صحنه ی واقعیت این آرزو قابل تحقق نیست و پیگیری این آرمان به شکلی که تا کنون انجام شدفرصت های بی شمار دیگری را از ما می گیرد. آیا جنابعالی راه حل دیگر و پر فایده تری را می شناسید. جناب ظریف و وزارت خارجه در خواست کردند که همه ی صاحب نظران در این باره به تیم مذاکره کننده کمک کنند. آنچه شما آوردید تنها بر شمردن چند فرض بود که می توان فرض های دیگری را هم به آن افزود و بد بینانه ترین فرض را مقرون به صحت قرار دادید اما نگفتید که برای عبور از این وضعیت چه کار باید کرد . آیا باید با قدرت های جهانی بجنگیم. آیا توان مقابله با قدرت های جهانی را داریم . حتی اگر توان مقاومت را داشته باشیم به مصلحت هست که هزینه ی این مقاومت را بپردازیم؟ به عنوان یک ایرانی که سلامت و جوانی اش را برای این خاک و انقلاب هدیه کرده است از جنابعالی می خواهم بجای ایجاد تردید در اذهان عمومی فرض بر آن قرار بده بجای تیم مذاکره کننده در برابر نمایندگان مدعیان نشسته اید و می خواهید از منافع ایران و انقلاب اسلامی دفاع کنید چگونه عمل می کردید. اینکه بیاییم حرف خودمان را بزنیم و قدمی کوتاه نیاییم و مانند مذاکره دردوران آقای جلیلی مرتب قطعنامه و تحریم و فشار را اضافه کنیم راه حل نیست . خواهش می کنم راه حل تان را با یک کارشناس حقوق و علوم سیاسی در امور بین الملل در میان بگذارید اگر گفتند با احتمال 50 درصد نتیجه بخش است آنوقت در رسانه ( همین رسانه ) مطرح بفرمائید آنوقت همه ماها در پای نوشته ی شما لینک می گذاریم یا اصلا قرار می گذاریم که از حق شهروندی خودمان استفد کنیم و دولت مردان را تحت فشار قرار دهیم تا آن طرح درست و مفید را مورد استفاده قرار دهد. وقتی رسول الله (ص) د رجریان صلح حدیبیه آن توافق استراتژ یک معروف را انجام داد عده ای آرمان طلب تر آن حضرت بر او خورده گرفته بودند . که مگر جانمان چه ارزشی داشت که تن به این ننگ دادید . بعدها معلوم شد که موفقیت همیشه از راه حمله کردن به دست نمی آید. (2069739) (alef-10)
امیر مهدی انصاری
۱۳۹۳-۰۱-۲۱ ۰۱:۴۸:۳۳
با سلام
مقاله آقای میر احسان را مطالعه کردم. نوشتار ایشان از سر درمندی است و من مایل بودم مقاله ای در پاسخ به مقاله ایشان بنویسم. مایلم بدانم که آیا میتوانم مقاله را برای شما بفرستم تا در صورت صلاحدید شما متشر شود؟
با تشکر (2069787) (alef-10)
مقاله آقای میر احسان را مطالعه کردم. نوشتار ایشان از سر درمندی است و من مایل بودم مقاله ای در پاسخ به مقاله ایشان بنویسم. مایلم بدانم که آیا میتوانم مقاله را برای شما بفرستم تا در صورت صلاحدید شما متشر شود؟
با تشکر (2069787) (alef-10)
۱۳۹۳-۰۱-۲۱ ۰۸:۱۹:۲۳
آمریکاییها اول در مورد انرژی هسته ای ایران صحبت کردند, بعد از مدتی رفتن سراغ موشکهای بالستیک , بعدش هم خواهند رفت سراغ سایر ادوات نظامی, این روند نشون میده که آمریکا دنبال تضعیف تدریجی ایرانه, اول قدرت هسته ای ایران رو تضعیف میکنن, بعد موشکهای بالستیک رو, و بعد هم سایر قسمتهای قدرت نظامی مارو, بعد از اون هم با یه حمله کوچیک به راحتی ایران رو نابود میکنن, پس اولا به هیچ وجه نباید غنی سازی رو تعلیق کرد, دوما در مورد سایر ادوات نظامی اصلا نباید مذاکره بشه (2069976) (alef-10)
نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.
