نظر منتشر شده
۲۷
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 356818
مرگ فجیع دختر ۵ ساله در تهران
تاریخ انتشار : جمعه ۷ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۶:۴۵
نگهبان پارک می‌گفت «خانم مگه دخترتان مرغ بوده که رفته باشه توی پمپ؟»، اما گودال بزرگ‌تر از این حرف‌ها بود که فقط مرغ در‌ آن جا شود.

«فرهیختگان» در ادامه نوشت: گودال در کف زمین به حدی بزرگ بود که آدم بزرگ هم ممکن بود در آن بیفتد. درپوشی هم نداشت. التماسش کردم که پمپ را خاموش کند، کفش‌های فاطمه را که روی آب آمده بود نشان دادم، گفت ممکن است کفش بچه‌ای دیگر شبیه کفش دخترتان بوده. جیغ می‌زدم و می‌گفتم دخترم همین الان کنارم بود و مطمئنم در پمپ افتاده است. همان لحظه، آبی که در آبشار مصنوعی به پایین می‌ریخت سرعتش کم شد، یک چیزهایی در آب می‌دیدم که به پایین آبشار می‌ریخت و به سمتم می‌آمد. چیزهایی که در آب بود به نظرم آشنا می‌آمد. دیگر صدای نگهبان را خیلی ضعیف می‌شنیدم و چشم به آب دوخته بودم. چیزهایی را که در ‌آب بود می‌شناختم. دخترم را دیگر ندیدم و به جایش در آب چیزهای آشنایی می‌دیدم. موهای دخترم، گل‌سرش، تکه‌ای از پیراهنش و ...

وارد پارک کوهسار در شهرک رضویه تهران بعد از افسریه که می‌شوی تعداد زیاد افرادی که دور آبشار ایستاده‌اند، هر رهگذری را به سمت محل حادثه هدایت می‌کنند. نزدیک‌تر که می‌شوی می‌بینی زن و مرد و کوچک و بزرگ فقط درباره ماجرای سه‌شنبه شب و تکه‌تکه شدن «فاطمه» ۵ ساله حرف می‌زنند. درپوش نداشتن گودال به این بزرگی در پارک و بی‌توجهی مامور پارک به حرف‌های مادر کودک نقل حرف‌های مردانی که تجمع کرده‌اند، بود. بیشتر از ۳۰ کودک هم اطراف آبشاری که هنوز نرده‌ای دور آن نیست، دور گودالی که هنوز درپوشی رویش نگذاشته‌اند، می‌دوند و قسمت‌های خونی گودال را به یکدیگر نشان می‌دهند. البته دیگر آبی در حوض نیست. نه خبری از نوارهای خطر دور آبشار است، نه هیچ علائم هشداری که باعث شود کسی به آنجا نزدیک نشود.

عباس ۷ ساله در حالی که مدام سعی دارد به همه بزرگ‌تر‌ها بگوید او از ابتدای حادثه آنجا بوده و افتادن فاطمه را به چشم دیده گفت: «من دیدم. اول دمپایی‌اش افتاد و وقتی خواست آن را بردارد خودش هم افتاد. وقتی مامانش برگشت به سمت فاطمه دید او نیست و دمپایی‌هایش روی آب است، بعد هم با نگهبان پارک دعوا کرد.»

حرف‌های این پسربچه نسبت به صحبت‌های بقیه افرادی که فقط شنیده‌های خود را با یک‌کلاغ چهل‌کلاغ کردن روایت می‌کردند منطقی‌تر به نظر می‌رسید. عباس گفت: «خانه آنها را بلد هستم و می‌توانم آنجا را نشان بدهم.»

با عباس به سمت خانه‌ای در چند کوچه بالاتر از پارک رفتیم. کوچه‌ای با عرض خیلی باریک که شاید دو آدم چاق نمی‌توانستند همزمان از عرض کوچه رد شوند. کوچه طولانی بالاخره تمام شد و به یک کوچه فرعی رسیدیم که پرچم‌ها و بنرهای تسلیت به خانواده فاطمه، آدرس دقیق منزل آقای امیری را مشخص می‌کرد. مردی حدودا ۵۰ ساله تنها کسی بود که در خانه مانده بود و در انتظار میهمانانی بود که برای تشییع جنازه فاطمه به بهشت‌زهرا رفته بودند. او گفت: «دوست خانوادگی هستیم، بقایای فاطمه را خودم دور از چشم مادر و پدر فاطمه تحویل گرفتم و از درون آبشار جمع کردم. از دیشب تا الان هنوز نتوانسته‌ام بخوابم و به این فکر می‌کنم که چرا گودال به این بزرگی را بدون درپوش رها کرده‌اند.»

صحبت‌ها هنوز تمام نشده بود که خانواده عزادار هم از راه رسیدند. پدر فاطمه که گویا هنوز در شوک بود گفت: «سر کار بودم که متوجه شدم این اتفاق افتاده است.»

مادر فاطمه نیز در حالی که صدایش گرفته بود توضیح داد: «داشتیم با دخترم به جشن می‌رفتیم. در کنار من راه می‌آمد و شعر هم می‌خواند. ناگهان حس کردم چند ثانیه صدایش نمی‌آید. وقتی برگشتم دیدم کنارم نیست.»

مادر فاطمه طوری که انگار این ماجرا را همین الان هم دارد می‌بیند خیره شد و ادامه داد: «یک لحظه دیدم فاطمه نیست ولی کفش‌هایش روی آب است. ترس دنیا در دلم ریخته شد. خیره به کفش‌هایش شده بودم و دور آبشار می‌چرخیدم، نمی‌فهمیدم اگر داخل آب افتاده پس چرا کفش‌هایش هست و خبری از خودش نیست. عمق آب کمتر از نیم متر بود. من فاصله‌ام از دخترم کمتر از یک متر بود. نمی‌توانست جایی رفته باشد.»

خانم امیری با بیان اینکه همان لحظه یک گودالی کف آب دیده بود، ادامه داد: «گودال برای آبشار بود و پمپ آبشار در آن قرار داشت. به مامور پارک که آن اطراف بود گفتم پمپ را خاموش کن. دخترم در این آبشار افتاده و وارد آن گودال شده است. مامور خندید و گفت دخترت داخل پمپ جا نمی‌شود، مگر مرغ است؟ جیغ می‌زدم و گریه می‌کردم، بار دیگر التماس کردم خاموش کن مطمئن هستم آنجا افتاده است.»

مادر فاطمه درباره آن لحظات تاسف‌بار گفت: «یک لحظه دیدم آب آبشار گل‌آلود شد. بدنم خشک شده بود و خیره به آب مانده بودم. گفتم ببین آب رنگی شده انگار خون داخلش است. پمپ از کار افتاد. در یک لحظه دیدم یک چیزهایی در آب است و همه اینها با آب به پایین می‌ریخت و به سمتم می‌آمد. صدای نگهبان را می‌شنیدم که می‌گفت مردم آشغال در آب می‌ریزند و اینها در پمپ می‌چرخد و هر چند وقت یک‌بار آب را کثیف می‌کند. صدای نگهبان انگار کمتر و دورتر می‌شد و چیزهایی که در آب به سمتم می‌آمدند برایم آشنا و آشناتر می‌شدند. گل‌سرش ...»

درپوش نداشتن گودال آن هم در پارک، یعنی فضایی که محل بازی بچه‌هاست به حدی غیرمنطقی به نظر می‌رسد که به جز سهل‌انگاری متولیان این امر نمی‌توان دلیلی برای آن پیدا کرد. یکی از ساکنان این محله گفت: «این منطقه شهرداری خیلی ضعیفی دارد. قبلا اینجا درپوش داشت ولی از آنجا که گرمخانه‌ای در پشت این پارک است و معتادان زیاد در اینجا رفت و آمد می‌کنند درپوش را برداشته‌اند.»

او ادامه داد: «بیش از ۱۰ بار تماس گرفته‌ایم و گفته‌ایم چنین گودالی بدون درپوش اینجا رها شده و هر بار گفته‌اند مامور می‌فرستیم ولی هیچ خبری نشده است. آخرین باری که با متصدیان پارک حرف زدیم گفتند می‌خواهیم دور آبشار را نرده بکشیم ولی این کار را هم هرگز نکردند. فقط بالای آبشار نرده دارد و پایین آن که گودال هم در آنجاست هیچ نرده یا حفاظی ندارد، گودال هم که کلا درپوش ندارد.»

عصر سه‌شنبه چنین اتفاقی در شهرک رضویه تهران در حالی افتاده که نه‌تنها هنوز درپوشی برای این گودال که باعث مرگ کودک شده نصب نشده است، بلکه حتی با گذاشتن نشانه‌ها و نوارهای رنگی خطر هم محل حادثه از پارک جدا نشده است و کودکان زیادی همچنان دور این آبشار می‌چرخند و درباره حادثه سه‌شنبه شب حرف می‌زنند. شاید برای حفاظ گذاشتن، از دست رفتن جان یک کودک آن هم به این شکل دلخراش هنوز کافی نیست و به نظر می‌رسد مسئولان پارک و شهرداری منطقه ۱۵ در انتظار حادثه‌ای دیگر هستند تا اقدامات ایمنی لازم را انجام بدهند.
 
کلمات کلیدی : مرگ بچه+پارک
 
Romania
۱۳۹۵-۰۳-۰۷ ۱۶:۵۹:۴۶
من جای اقای قالیباف بودم استفا می دادم....هر کشوری دیگری بود صد در صد شهردار استفا می داد... (3727137) (alef-11)
 
محمد
Germany
۱۳۹۵-۰۳-۰۷ ۱۹:۱۴:۲۵
چه ربطی داره چرت وپرت
شهرداری 22 منطقه داره بعد هر منطقه مسولین برای فضای سبز
اگر قالیباف باید استعفا بده روحانی هم باید استعفا بده (3727333) (alef-13)
 
بیگی29
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۰۷ ۲۰:۳۷:۳۹
اگر جای این گودال یک دست فروش یا دکه بدون جواز بود صد بار شهرداری با سیمان درش را بسته بود. (3727443) (alef-13)
 
Portugal
۱۳۹۵-۰۳-۰۷ ۲۲:۱۲:۱۹
شهرداری بی در و پیکر تر از این حرفهاست. اگر از عزیزان اقایون به جای این بچه بی گناه تکه تکه می شد الان قالیباف عزل شده بود. اما عوام که زوری ندارند بخواهند حقشان را از اینها بگیرند.
خدا رحمتش کند مطمئنا جای این طفل بی گناه بهتر از ماست الان. اما خانواده بسیار عذاب می کشن. خدا بهشون صبر بده. (3727541) (alef-13)
 
Germany
۱۳۹۵-۰۳-۰۸ ۰۰:۰۱:۴۲
مثلا خیال کردی با استعفای آقای شهردار مشکلات حل می شه!!! یعنی اگر شهردار عوض بشه دیگه از این اتفاقها رخ نمی ده؟ (3727639) (alef-13)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۰۷ ۱۷:۲۵:۳۴
معتادها مجرمند چه بالفعل چه بالقوه.
خدا لعنتشون کنه تو هر اتفاق بدی مستقیم یا غیر مستقیم دخیلند.
کاش معتادها رو می فرستادند کویر و مجبورشون میکردند اونجا کار کنند تا آدم بشند. (3727174) (alef-11)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۰۷ ۱۷:۴۶:۴۶
واقعا متاسفم ، دل آدم به درد مياد ، خداوند خودش جزاي مقصرش بده (3727204) (alef-11)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۰۷ ۱۸:۰۴:۱۴
قلبم آتش گرفت،اشکم جاری شد (3727239) (alef-11)
 
یک خوزستانی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۰۷ ۱۸:۰۵:۵۸
قلبم تیکه تیکه شد بخدا ... (3727242) (alef-11)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۰۷ ۱۸:۱۰:۰۱
خب شهرداریه دیگه معلم که نیست دیوارش کوتاه باشه بشه کاری در موردش کرد یا چیزی بهش گفت یا به خاطرش صد تا کامنت زیر این مطلب گذاشت. حالا مگه چی شده؟ یه دختر تکه تکه شده مگه معلمش بهش گفته بالای چشمت ابروست که اینقدر شلوغش کردین و داستان درام براش نوشتین؟ (3727254) (alef-11)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۰۷ ۲۰:۱۰:۱۴
چه ربطی داره آخه؟؟؟؟عواطف انسانی رو خیلی خوب تو کامنتت نمایش دادی!!! یه طفل معصوم این طور جلوی مادرش مرده، اونوقت شما این طوری از آب گل آلود میخوای ماهی بگیری؟؟؟خجالتم خوب چیزیه، به لطف خدا و فضای مجازی خوب دست بعضی از این معلم نماها رو شد، اما نمیدونم چرا به بقیه معلم ها برخورده؟؟ نکنه کار کثیف بعضی از معلم ها مورد تأیید شما بوده که انقدر ناراحت شدین و بهتون برخورده؟؟؟؟ (3727413) (alef-13)
 
جیم
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۰۸ ۱۰:۵۵:۵۹
شما چرا داغ کردی نکنه حقوق بگیر شهرداری تهران هستی ؟ (3728092) (alef-13)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۰۷ ۲۰:۱۵:۱۷
دلم خون شد...خدایا خودت آخر عاقبت ما رو ختم به خیر کن با این مسئولین بی مسئولیت... (3727424) (alef-13)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۰۷ ۱۸:۱۶:۵۹
زندگی همینه دیگه حوادث اتفاقی همیشه بوده و خواهد بود و قابل حذف نیست
وقتی بچه دنیا می اورید یعنی مقصر شمایین (3727267) (alef-11)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۰۷ ۱۸:۴۱:۵۶
وقتی به حقوق سگها تجاوز می شود اعتراض می کنیم می گویند اینها سگ بازند نتیجه بی توجهی به حقوق دیگران همه را در درک اهمیت حیا ت دیگری لا ابالی می کند همه می گویند ولش کن!!! گاندی گفت فرهنگ یک کشور را از اهمیتی که به حیوانات می دهند بقهمید. (3727287) (alef-11)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۰۷ ۱۸:۴۲:۳۹
خداوند او را با فاطمه زهرا محشور کند ...... وخداوند از مسببین این حادثه دلخراش نگذرد (3727290) (alef-11)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۰۷ ۱۸:۵۴:۱۲
کلا ایرانیها دقت و کیفیت ندارند و کم هوشی فاجعه آمیز است چه در رانندگی ، چه در ساخت و ساز و چه در پارک و محیط تفریحی (3727304) (alef-13)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۰۷ ۱۹:۲۳:۰۲
مدال افتخاري ديگر براي مديران ميليوني (3727345) (alef-13)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۰۷ ۲۱:۲۲:۵۶
وقتی هر کسی سر جای خودش نیست و شایسته سالاری انجام نمیگیرد همین وضع است (3727494) (alef-13)
 
Germany
۱۳۹۵-۰۳-۰۷ ۲۱:۳۵:۵۵
خدا به خانوادش صبر بده و جزای بانی این کار را بده (3727508) (alef-13)
 
Canada
۱۳۹۵-۰۳-۰۷ ۲۲:۳۷:۱۴
در ارکان حکومت چیزی به نام HSE وجود نداره فقط بحث شهرداری نیست تو همه جا از نفت و پتروشیمی و شهر بازی و شهرداری و ... فقط شعار ایمنی میدن و خبری از عمل و نظارت نیست. (3727562) (alef-13)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۰۷ ۲۲:۴۰:۳۵
و هنوز پدر و مادر بچه های دیگر از این قضیه درس عبرت نگرفته اند.... (3727566) (alef-13)
 
Germany
۱۳۹۵-۰۳-۰۸ ۰۰:۰۳:۲۷
توی این مملکت چیزی ارزانتر از جان آدم نیست، دادستان کجاست؟! (3727641) (alef-13)
 
علی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۰۸ ۰۰:۳۸:۱۴
متاسفانه بی توجهی مسئولین نسبت به هشدار های مردم در مورد خطرات محتمل ، همیشه فاجعه افرین بوده است ، شاید اگر مسئولین شهرداری ناحیه به تقاضای مردم برای اعزام مامور برای بررسی وضعیت چاله اب توجه به موقع میکردند چنین حادثه دلخراشی بوجود نمی امد. الان نیز نزدیک به چند ماه است که تیر برق جلو منزل ما در اثر برخورد مداوم ماشین های یک تعمیر گاه ماشین کج شده و هر ان امکان دارد که کاملا واژگون شده و با افتادن برق مستقیم بر روی مردم و یا ماشینهای عبوری فاجعه ای دلخراش تر از حادثه سقوط این کودک را رقم بزند. بارها با اداره برق تماس گرفته شده ، اما هیچگونه اهمیتی ندادند ، شهرداری منطقه نیز حاضر به جلوگیری از کار تعمیرگاه نیست چون ، حق و حسابشان میرسد . ولی قطعا اگر حادثه ای پیش امد کرد ، همه تذکر خواهند داد. فعلا که هیچکدام از مسئولین حاضر به شنیدن نیستند . خدا اخر و عاقبت ما را ختم به خیر کند.از مسئولین الف تقاضا دارم که این متن را بعنوان هشدار به اداره برق و شهرداری منطقه منتشر کنند شاید در جلوگیری از یک فاجعه محتمل موثر باشد. (3727670) (alef-13)
 
بهراد
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۰۸ ۰۱:۰۳:۳۸
بسیار واقعه غم انگیزی بود خداوند به خانواده این مرحومه صبر بدهد .باز سهل انگاری پشت سهل انگاری حتما باید یک نفر بمیره تا مسئولین به فکر این نقایص بیفتند متاسفم از ادم های بی مسئولیت (3727702) (alef-13)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۰۸ ۰۱:۲۳:۳۱
قلبم به درد اومد
دادستان حتما باید مقصرین و خاطیان از جمله ناظرین و مدیران را مجازات کند تا عبرت سایرین شود (3727730) (alef-13)
 
رضا
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۰۸ ۱۱:۱۱:۴۷
با سلام
متاسفانه بی تدبیری مسئولان در نکات ایمنی جان کودکانمان را زیاد گرفته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شب نیمه شعبان امسال در روستای کمایستان خراسان رضوی کودکی 11 ساله زیر چرخ های قطار فوت کرد چرا که یک زیر گذر در حال احداث بوده و بدون علائم بازدارنده ایمنی و دکل نگهبانی سر راه برداشته شده بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مسئولین شهرستان واقعا بدون اطلاع اند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ (3728123) (alef-13)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.