اخیرا صحبت های زیادی درباره اقدامات احتمالی ترامپ برای ایجاد فاصله میان تهران و مسکو شنیده می شود. این سخنان به نظر ناپخته می آید.
به گزارش «انتخاب»؛ وال استریت ژورنال ماه گذشته در مقاله ای گفته بود که مقامات ارشد دولت امریکا، اروپایی ها و مقامات عرب در مذاکراتی درباره سوریه و داعش حضور داشته اند و گفته می شود ترامپ به دنبال شراکت با روسیه به همراه اعمال فشار بر ایران به ویژه در وضعیت هسته ای این کشور است.
توسعه سامانه های موشکی دفاعی بخش مهمی از دکترین نظامی ایران است. با این حال انتخاب زمان برای آزمایش موشکی ازسوی مقامات ایران دو روز بعداز اجرای فرمان اجرایی ترامپ درباره ممنوعیت ورود اتباع 7 کشور مسلمان به آمریکا، اتفاقی نبوده است. شاید ایران فکر نمیکرد ترامپ به این سرعت به آن واکنش نشان دهد و به همین صراحت به واسطه آزمایش موشکی ایران را تحت نظر اعلام کند و تحریم های جدیدی غیر هسته ای را برای افزایش فشار بر این کشور اعمال کند.
تظاهرات هایی در پی آن در ایران رخ داد. بخشی از آن با سالگرد انقلاب اسلامی در ایران همزمان شد. جمعیت به خیابان های تهران و دیگر شهر ها آمدند و علیه رویکردهای ترامپ در قبال ایران شعار دادند.
با آزمایش موشک های بالستیک تهران احتمالا قصد دارد دولت جدید آمریکا را ارزیابی کند و ناتوانی ترامپ از ممانعت از این آزمایشات را به نمایش بگذارد. این آزمایشات ایران را تحت نظر قرار داده در حالی که سیاست های این کشور ادامه همان سیاست هایی است که در دولت اوباما نیز پیگیری میشد.
برخی از اولویت های تهران با جهان بینی روسیه همپوشانی دارد. بنابراین ناپخته به نظر می رسد اگر نتیجه گیری کنیم که آمریکا به مسکو پیشنهاد بهبود روابط و کاهش تحریم ها را در ازای تجدید نظر در روابطش با تهران داده است. از سوی دیگر، بحث دیگری که وجود دارد و در رسانه ها به آن اشاره شده این است که روسیه به شدت به ایران نیاز دارد و همکاری های این دو کشور استراتژیک است و ثابت باقی خواهد ماند.
این دو مسئله بالا غیر واقعی به نظر می رسند. اولی از سوی مایکل لدین نویسنده و تاریخ دان نئو کان آمریکایی مطرح شده که فرض می کند واشنگتن باید حکومت ایران را مورد هدف قرار دهد و در مذاکره با مسکو دست بالا را داشته باشد. دومی از سوی متخصص روابط بین الملل یعنی مارک کاتز مطرج شده که معتقد است اگر آمریکا به تنهایی به چنین نبردی برود پوتین از اینکه ترامپ دنبال او بیاید می ترسد و همین مساله پوتین را به تهران نزدیک تر می کند. (این یعنی پوتین از اینکه تحریم های ایران بعدها شامل حال روسیه هم بشود و ترامپ بعد از ایران به دنبال تغییر رژیم در روسیه باشد )
تعاملات مسکو و تهران در خلال جنگ داخلی سوریه به همکاری های قوی تر در حوزه استراتژی های نظامی و معضلات امنیتی انجامیده است. با این حال اینکه همکاری های آنها را به عنوان یک همکاری به شدت استراتژیک قلمداد کنیم تصور چندان درستی نیست.
تامین امنیت تا حدودی یکی از اولویت های اصلی تهران است. حفظ و تقویت محور مقاومت و جایی که بشار اسد و حزب الله در آن نقش حیاتی بازی میکنند بخشی از این اولویت امنیتی تهران است.
مسکو به نوبه خود اولویت های خودش را دارد و به حزب الله اهمیتی نمی دهد. واگرایی این اولویت ها بین تهران و مسکو این دو را از همکاری موفق در مورد اهداف مشترک در کوتاه مدت نظیر مبارزه با تروریسم و افراط گرایی و گسترش آن در آسیای مرکزی و قفقاز باز نداشته است.
یک مساله حساس برای هر دو این است که آنها منافع استراتژیک مشترکی در جلوگیری از بسط نفوذ آمریکا دارند.
همکاری تهران و مسکو نقاط ضعف خودش را دارد. حتی در همکاری های نظامی هم دو طرف با احتیاط قدم بر می دارند. سفر دیمیتری راگوزین معاون نخست وزیر روسیه به تهران در ماه فوریه لغو شد چرا که ایران دستورکار این سفر را علی رغم اینکه روس ها می خواستند این مباحث حساس مانند مسئله سوریه مخفی باقی بماند علنی کرده بود. در بهترین سناریو یک سو تفاهم میان ایران و روس ها اتفاق افتاد. در بدترین حالت این سیگنالهایی بود که نشان میداد رعایت قواعد ثابت ارتباطاتی همیشه اولویت اول نیست.
این که رسانه های ایران درباره آینده روابط روسیه و ایران در دولت ترامپ سکوت پیشه کردند هم قابل توجه است. این مساله احتمالا بیش از حد ظریف و مهم است که با پبش بینیهای غیر قابل اعتماد آن را بهم نزنند. علاوه بر این یک باور رایج در میان ایرانیان هست که میگوید ترامپ به زمان نیاز دارد تا در سیستم آمریکا بفهمد قواعد سیاست خارجی چیست و چطور اجرا می شود. برخی در ایران نظیر یحیی رحیم صفوی فرمانده اسبق سپاه درباره احتمال آسیب دیدن ایران در صورت همکاری آمریکا و روسیه در سوریه صحبت کرده است.
با این حال درماه نوامبر بعد از انتخاب ترامپ حسن بهشتی پور تحلیل گر ایرانی دیدگاه های معنی دار و مثبتی درباره آینده روابط ایران و روسیه ترسیم کرد. بهشتی پور بر این باور است که همکاری روسیه و آمریکا دست کم در مبارزه با داعش موقعیت ایران را در خاورمیانه تقویت خواهد کرد. علاوه بر این همان طور که بهشتی پور به درستی به ما یادآور شده ایران تنها تکه از این پازل پیچیده نیست که روسیه و آمریکا در حال چیدن آن هستند.
در واقع رویکردهای اخیر ترامپ نظیر ادعای او درباره اینکه کریمه باید به اوکراین ملحق شود و ادعای وزیر دفاع او درباره اینکه آمریکا از موضع قدرت با روسیه مذاکره خوهد کرد روسیه را خشمگین کرده است.تهران و مسکو به روابطشان نه بر اساس مفاهیم انتزاعی اخوت و برادری بلکه بر اساس اهداف میان مدت و بلند مدتشان ادامه می دهند. به همین دلیل است که ایران به هیچ وجه بین آمریکا و روسیه به کارتِ بازی تبدیل نخواهد شد. این درست است که برخی دانشگاهیان و سیاست مداران در ایران همچتان به روس ها بی اعتمادند و معتقدند روابط تهران و واشنگتن پیشینه بهتری در مقایسه با روابط تهران و مسکو داشته است. اما این یک ترجیح کورکورانه از سوی ایران نیست بلکه یک حرکت عملگرایانه است که روس ها را به تعهدات و اولویت هایشان پایبند می کند.