نظر منتشر شده
۳۳
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 243976
آقای احمدی مقدم، پاسخ گو باشید
بخش تعاملی الف - یوسف منصورزاده
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : جمعه ۱۱ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۲۸

چندی قبل وقتی به حسب عادت کانال های تلویزیون را عوض می کردم چیزی که نظرم را جلب کرد سخنان انتقادی سردار احمدی مقدم بود که شبکه های سیما هم به نوبت به آن پرداخته بودند و ایشان سوژه اصلی برنامه ها بود. مراکز معاینه فنی مورد صحبت ایشان قرار گرفت و اینکه این مراکز هیچ متولی ای ندارند و اگر چنین باشد پلیس خود وارد کارزار می شود و به صلاح خود در مورد خودرو ها و مسائل فنی شان تصمیم می گیرد، از امداد جاده ای و اینکه باز هم در این حوزه متولی ای نیست.

حال با توجه به اتفاقی که در قبل از ماه مبارک رمضان برایم افتاده و به نیروی انتظامی مربوط می شود می خواهم من نیز از ایشان و سازمان تحت ریاست شان انتقادی کنم. شاید که کارساز باشد و متولی امر که ایشان هستند چاره ای بیاندیشد.

عصر یک روز جمعه برای دیدن خانواده به خانه پدری رفتم. خواهر را با چشمانی اشک آلود دیدم و دلیل را پرسیدم. مادرم برایم توضیح داد که هنگام خرید از بازار کیف خواهر را گشوده اند و گوشی تقریباٌ گران قیمت اش را ربوده اند و خواهر هم که دانشجویی بیش نیست در فراق گوشی و اینکه باز باید به گوشی مادر بسنده کند همچون ابر بهاری می گرید.

کمی دلداری اش دادم و تصمیم گرفتم با پلیس ۱۱۰ تماس بگیرم. ساعت ۹ شب بود و پس از نیم ساعت مامور محترم انتظامی در محل حاضر شد. گزارشی تهیه کرد و آن را تحویل من داد و گفت که باید گزارش را به کلانتری محل تحویل بدهم. نکته جالب در مورد مامور محترم تعدد گوشی های وی بود ، من خود به چشم خویشتن ۳ دستگاه موبایل در دست افسر محترم دیدم.

با خواهر به سمت کلانتری محل راه افتادیم و پس از ورود با صحنه های جالبی مواجه شدیم. پسرکی جوانی زار زار اشک می ریخت و وقتی دلیل را از همراهش پرسیدم متوجه شدم که به زور موبایلش را ربوده اند. جوانکی با خنده از زورگیری در پمپ بنزین و اینکه زورگیر را می شناسد و حتی برای گرفتن پولش به در منزل شان رفته می گفت و اینکه زورگیر محترم آدرس کلانتری را به وی داده و گفته برای شکایت به آنجا برود. سرتان را درد نمی آورم به یاد کلانتری سرگرد خفته و سربازان اش افتادم . جای زهره و خنجری هم خالی بود. سربازان هم با گرمکن و لباس راحتی در محیط کلانتری دیده می شدند. در بدو ورود برگه گزارش پلیس ۱۱۰ را سربازی در سیستم ثبت کرد و ما را به سراغ افسری فرستاد. افسر محترم هم برگه ای به ما داد و ما هم آن را پر کردیم و از ما خواست تا آمدن افسر شیفت منتظر بمانیم. بعد از ۱۰ یا ۱۵ دقیقه افسر محترم وارد اتاق شد و چند نفری که منتظر بودیم وارد اتاق افسر شدیم. اولین چیزی که نظرم را به خود جلب کرد برخورد افسر با سربازی بود که پرونده ها را ثبت می کرد. سرباز وارد شد و افسر وی را مورد بازخواست قرار داد که چرا دو پرونده زورگیری را بدون اجازه وی در سیستم ثبت کرده است و تا آمدن وی و کسب تکلیف منتظر نمانده . سرباز به من و من افتاد و جوابی نداد و افسر با عصبانیت تمام مرخصش کرد. چند نفری که جلوتر از ما بودن مسائل شان را بازگو کردند و افسر شروع به سوال و جواب کرد. چه سوال و جواب هایی شد و چه شد که یکی از زورگیر ها پول ربوده شده در پمپ را چند دقیقه بعد جلوی در کلانتری تحیل جوانک داد بماند . نوبت ما شد افسر محترم سوالاتی پرسید و ما را به آگاهی ارجاع داد و نامه ای را ضمیمه پرونده کرد.

صبح روز بعد خواهر به همراه پدر به آگاهی مراجعه کردند و ماموران محترم با ۴ نامه دیگر خواهر و پدر را راهی کردند. نامه ها خطاب به، اپراتورهای محترم که لفظ خوبی نیست و من می خواهم از کارگزار ارتباطی به جای آن استفاده کنم ، بود . از اولین شان تا همین آخرین که به قول خودشان همه جا آنتن می دهد. نامه را باید خودمان تحویل کارگزران (اپراتورها) می دادیم و از آنجاییکه من عزمم را جزم کرده بودم تا دزد لعنتی را پیدا کنم تک تک نامه را تحویل داده و رسید گرفتم.

حدود یک ماه از تحویل نامه ها می گذشت که کلانتری محل در تماس با خانه از پیدا شدن گوشی در یکی از شهرستان ها خبر داد و از ما خواست تا به کلانتری مراجعه کنیم. خواهر خوشحال و خندان و به تصور اینکه گوشی در کلانتری انتظار وی را می کشد عازم کلانتری شد غافل از اینکه تازه اول راه است و باید این مسیر کلانتری، آگاهی و دادسرا چندین بار گز شود.

یکی از کارگزاران ارتباطی (همان اپراتورخودمان) از پیدا شدن گوشی در یک شهرستان نوشته بود و نامه را تحویل خواهر داده بودند تا به آگاهی مراجعه کند. صبح روز بعد برادر با نامه ای در دست و همچون خواهر خوشحال و خندان به آگاهی رفت و نامه را تحویل داد و به وی متذکر شده اند تا ظرف چند روز آتی با آنها تماس بگیرد. دو سه روز بعد برادر با آگاهی تماس گرفت و مامور محترم مدعی شده بود که پرونده مفقود شده است. این بار پدر عزم خود را جزم کرد و به آگاهی رفت و مامور محترمی را که پرونده را تحویل گرفته بود یافت و پرونده به جریان افتاد. دوباره پرونده ای به پدر دادند و از وی خواستند تا به دادسرا مراجعه کند و کسب تکلیف شود. از آنجاییکه روند کاغذ بازی و پرونده بازی به درازا انجامید خواهر که بسیار بسیار به اول مهر و حضور به موقع در کلاس درس اهمیت می داد به شهرستان محل تحصیلش رفت و برادر پرونده زیر بغل با کارت ملی خواهر به دادسرا مراجعه کرد تا کسب تکلیف کند و دستور لازم را بگیرد ، که این بار با در بسته مواجه شد و کارمندان محترم دادسرا اظهار داشتند که حتماٌ باید خود شخص برای پیگیری پرونده مراجعه کند. خدا می داند بعد از دادسرا چند بار دیگر باید به کلانتری و آگاهی مراجعه شود تا گره این پرونده باز شود و حقی گرفته شود و ضایع نشود و موبایلی که از پول دانشجویی خریداری شده بود بازپس گرفته شود.

جناب آقای سردار احمدی مقدم اگر اجازه می فرمایید و به بنده حق می دهید از سازمان تحت ریاست شما انتقاد کنم. از اینکه چقدر کارها در کلانتری کند پیش می رود از اینکه این کاغذ بازی ها و پرونده بازی ها فقط حق را ضایع می کند و زمان را به نفع سارق، مجرم و دزد می کشد ، از اینکه چرا تعامل بهتری بین دادسرا و نیروی تحت ریاست شما نیست. آیا نمی توان با قرار دادان یک قاضی در کلانتری یا اداره آگاهی این رفت و آمد ها در تهران را کمتر کرد و حق را به حقدار رساند؟

پرونده خواهر من که یک سرقت معمولی بود هم اینک بیش از ۱۰ صفحه دارد وای به حال پرونده های بزرگ تر و افرادی که برای احقاق حق مسلم شان روزها منتظر بوه اند.
 
کلمات کلیدی : یوسف منصورزاده
 
۱۳۹۳-۰۷-۱۱ ۱۱:۵۳:۲۴
از شما که یک گوشی برده اند، یکی از دوستان بنده پزشک فوق تخصص است که در دام یکی از کلاهبردارانی افتاد که به بهانه دادن هدیه از طرف فلان نهاد می خواهد پول به حساب عابر بانکش بریزند و تا به خودش آمد دید که سر همسرش کلاه گذاشته و 9 میلیون تومان طی 3 تراکنش عابربانکی از حسابش برداشته اند، ایشان هم تلاش کرد حق خود را بگیرد در حالی که دزد شماره موبایل داشت، در بانکی حساب باز کرده بود و از جایی پولش را باید برمی داشت ولی آنقدر رفتن به پلیس آگاهی و پرونده باز کردن طول کشید که حسنی به خونش نرسید!! دزد پول را خورد یک آب هم روش، در حالی که اگر این همه که از فناوری اطلاعات می گویند، درست استفاده می شد، کلانتری باید بالافاصله با تماس با بانک مربوطه و ارسال درخواست الکترونیکی حساب فرد کلاهبردار را به صورت موقت مسدود می کرد تا تکلیف روشن شود، در اینجا یا شاکی حق را می گفت یا خیر، اگر حق را می گفت که جلوی این کلاهبرداری گرفته می شد و اگر باطل می گفت و دلیلی برای انتقال آن پول وجود داشت، می شد خود شاکی را به عنوان اتلاف وقت پلیس و بیت المال جریمه و خسارت متشاکی را از وی گرفت. اما چه کسی اهمیت می دهد؟ (2405761) (alef-10)
 
سهراب
۱۳۹۳-۰۷-۱۱ ۱۵:۰۳:۴۱
قابل توجه سردار گرامی رفته بودم کرج برای معاینه فنی که اقای انجابود گفتن اگه میخواهی از ماشینت ایراد نگیرند 20 هزار تومن بده تا سریع برایت عدم خلافی بنویسند که البته با توجه به اینکه ماشین من نو بودوایرادی نداشت وخودم میخواستم که اگر ایرادی دارد انرا درست کنیم چون هم مسافر بودم وهم مسافرت زیاد میرم حاضر نشدم که این پول را پرداخت کنم وقتی بهشون گفتم نمی خواهم هرچی ایراد دارد انرا بگویید تا رفعش کنم کاری با من کردن که چندساعتی از این اتاق به ان اتاق فرستادنم وقتی دیدن من پوست کلفتر از انی هستم که اقایون فکر میکنند ناچار شدن وعدم خلافی مرا دادن به خودم گفتم این همه تصادفات را میشه درصدی از ان را به عهده نیروهای مربوط به معاینه فنی گذاشت که با گرفتن چندر غاز با جان مردم بازی میکنند اقای احمدی مقدم هم لطف کنند بعضی مواقع بطور ناشناس به اینگونه مراکز مراجعه کنند تا ببینند که نیروهای تحت امرش چگونه کار مردم را راه می اندازند (2405986) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۷-۱۲ ۰۶:۳۴:۳۹
معاینه فنی زیر نظر ناجا نیست (2406781) (alef-10)
 
رضا
۱۳۹۳-۰۷-۱۱ ۱۵:۳۸:۴۳
من که باورندارم دوست عزیز تو به جای تشکر از این پرسنل زحمت کش انتقاد میکنی (2406034) (alef-3)
 
۱۳۹۳-۰۷-۱۲ ۱۱:۲۴:۴۱
خب باور کن. خب باور نکن. چه اهمیتی داره!؟ مهم واقعیتی که در نیروی انتظامی وجود داره. (2407164) (alef-3)
 
علی
۱۳۹۳-۰۷-۱۴ ۱۵:۰۶:۳۴
دقیقا مشابه این مشکل رو داشتم . منصرف شدم از پیگیری (2410502) (alef-3)
 
متاسف
۱۳۹۳-۰۷-۱۱ ۱۶:۰۰:۵۱
کار به جایی رسیده که خوده مردم باید دنبال دزد بدوندو پلیس فقط ناظر این امر است (2406047) (alef-3)
 
مالباخته
۱۳۹۳-۰۷-۱۲ ۱۱:۵۲:۳۰
واقعیت ازاین هم بدتره ، نه تنها دنبال دزد مالت نمی گردن بلکه با خودت مثل دزد رفتار میکنن (2407228) (alef-3)
 
۱۳۹۳-۰۷-۱۱ ۱۶:۰۴:۳۶
واقعا اين ترتيب كاغذبازي در ايران منحصر به فرده. چندين بار بايد بين كلانتري، دادسرا، آگاهي ، دادگاه و الي ماشاالله جاهاي ديگر پاس بخوري تا ضرري كه به شما وارد شده شايد جبران شود. البته همه اين مشكلات با راه اندازي يك سيستم آنلاين قابل حل هست اما هيچ علاقه و اراده اي نيست (2406053) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۷-۱۱ ۱۶:۱۴:۴۰
داداش شما مگه ایران زندگی نمیکنی
نکنه اونور بودی تازه برگشتی
واقعا چه انتظارات بزرگی داری (2406065) (alef-3)
 
۱۳۹۳-۰۷-۱۱ ۱۶:۴۹:۵۸
اول يك انتقاد بنده از شما بكنم و اون هم اينكه يك دانشجو چرا بايد با پول دانشجويي يك گوشي گران بخرد كه باعث نفع اولا خارجي ها و ثانيا دزدها بشود.
دوم هم يك نكته رو كه خودم اخيرا در موردش نتيجه گيري كردم بگم و اون اينكه:
" قانون هميشه بر عليه كسي است كه به آن احترام ميگذارد" (2406096) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۷-۱۱ ۲۲:۵۳:۵۰
نکته دومت بسیار عالی بود (2406580) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۷-۱۲ ۱۱:۲۹:۰۶
به شما چه؟ دلش خواسته خریده. مگه افراد برای خریدهاشون باید از شما اجازه بگیرن؟ این بنده خدا چی گفته شما داری چی میگی.!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟ (2407176) (alef-3)
 
۱۳۹۳-۰۷-۱۲ ۲۰:۱۰:۱۰
بت مثبت دادم فقط به خاطر جمله دوم جمله اولتم خیلی خیلی خام بود (2408193) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۷-۱۱ ۱۷:۳۶:۳۲
من در سال 82 در فردیس یک قطعه زمین در بافت مسکونی با در یافت مفاصا حساب شهرداری دارائی و استعلام ثبت اسناد خریداری کردم .بعد از ده سال که خواستم ملکم را بکس دیگری انتقال دهم متوجه شدم در سال 83 سند مرا باطل کردهاند و سند را بحکم دادگاه باسم کس دیگری صادر نمودهاند.
داستان رابشنوید که جالب است کسیکه سند اول بنام او ثبت شده در سال 81 ملک مذکور را بیکنفر با اخذ مفاصا حسابهای فوق الذکر انتقال میدهد و یکسال بعد از آن یعنی در سال 82 من بخت برگشته از نفر دوم خریداری میکنم.مالک اولیه در سال 81 یک ماه قبل فروش قطعی ملک مذکور را با قولنامها ی که خودشان نوشتهاند بشخص دیگری میفروشد ولی چون ملک ر انتقال قطعی داده از انجام تعهدات خود بقولنامه امتناع مینماید و شخص خریدار بدادگاه مراجعه و تقاضای صدور حکم بر علیه خوانده جهت انتقال سند مینماید دادگاه محترم از اداره ثبت نقل و انتقالات ملک را سئوال مینماید و انصافا اداره ثبت اسامی دو نفر بعدی را که ملک بنام آنان انتقال یافته بدادگاه اعلام مینماید.دادگاه که میبیند فروشنده قولنامهای ملک را قبلا فروخته سند قطعی حقیر را ابطال و خیال کلاهبردار و خریدار قولنامهای را راحت میکند.
چیز جالب این است که حسب مصوبه وحدت رویه قضائی شورای ذیربط قوه قضائیه تصویب نمودهاند اسناد عادی که ......شاهد داشته باشد دارای اعتبار شرعی و قانونی است و قاضی محترم بر اساس این مصوبه سند قولنامهای را به سند انتقال قطعی مرجح دانسته اند.این حال و روز قانون و قضاوتی است که برای من حقیر پیش آمده است.گر چه دیگر امکان خرید ندارم و اگر هم داشتم بعد از این دست بچنین غلطکاری نمیزدم.چرا که من با گوشت و پوستم عدم امنیت مالکیت قانونی مالکیت را احساس کردم.بنابر این از فرمانده محترم نیروی انتظامی زیاد انتقاد نکنید.
جناب آقای توکلی من یکنفر کارمند باز نشسته هستم اگر میتوانید برای ایجاد امنیت ماکیت قانونی بمردم کمک بکنید حاضرم مدارک مصیبت نامه فوق الذکر را خدمتتان تقدیم بکنم تا فکری بحال و روز مردم شود. (2406131) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۷-۱۱ ۱۹:۰۰:۴۲
چند مورد از مواردی که نوشته اید را من تجربه نموده ام و علل آنها را از یکی دوستانم که در ناجاست جویا شدم.
نخست اینکه فرماندهان سطح بالا برای شیرین کردن خودشان به صورت اجباری و بدون افزایش منابع یا هر تغییر رفتار دیگری از فرماندهان پایین تر می خواهند آمار جرایم را کاهش دهند. درنتیجه ر تنها راه ممکن برای کلانتری ها طفره رفتن از ثبت پرونده ها و یا ثبت پرونده ها تحت عناوین دیگر به جز جرایم خواسته شده است. مثلا به جای دزدی پرونده شما را تحت عنوان فقدانی یا تخریب ثبت می کنند.
مطلب دوم عدم کافیت نیروهای پلیس و بی انگیزگی اغلب آنها در مقابل این تعداد جرم است.
خب این انتقاد اما راهکار :
افزایش بودجه و نفرات با انگیزه در نیروهای انتظامی
اصلاح ساختار برای کاهش فساد و افزایش انگیزه نیروهای خدوم
اجبار به ارایه آمار صحیح آن هم نه برای سرزنش پلیس بلکه برای اینکه نمایندگان بدانند بودجه انتظامی کشور کافی نیست !
پرهیز از ماجراجویی های مدیریتی و سیاسی برای بهبود وضعیت اقتصادی و بالطبع کاهش آمار سرقت و نزاع و ... (2406249) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۷-۱۱ ۱۹:۲۴:۱۲
اینکه چیزی نیست شانس آورده ای کارت به دادگاه و قوه قضائیه نیافتاده است. (2406282) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۷-۱۱ ۱۹:۴۸:۰۹
دقیقآ انقدر گرفتن حقت سخته که پشیمون میشی!
کلآ فضاهای کلانتری ها , آگاهی ها و ... تاسف باره (2406303) (alef-10)
 
سامان
۱۳۹۳-۰۷-۱۱ ۱۹:۵۹:۱۶
بنده خودم پانزده دقیقه خودرو سارقان و اموال سرقتی را تعقیب کرده وحین تعقیب سه بار با 110تماس داشتم ولی هیچ پلیسی به یاری نیامد یک کلانترسر راه مراجعه کردیم ساعت یک بامداد متاسفانه. درش بسته و چراغها را هم خاموش کرده بودند با 147 تماس گرفتم و ماجرا را روی پبغامگیر شان گفتم ولی تا بحال بعد از شش ماه هیچ کس با من تماس نگرفته (2406320) (alef-10)
 
پدر
۱۳۹۳-۰۷-۱۱ ۲۰:۱۴:۱۲
باطری ماشین دخترم را ۲ ماه قبل در مرکز تهران ؛ جلوی درب منزل؛ در چند ثانیه دزدیدند.
مامورین زحمت کش و محترم ۱۱۰ آمدند و پرونده تشکیل دادند و نامه دادند که به کلانتری ببرم.
نامه را با کارت دخترم بردم و بعد از ثبت مامور کلانتری اصرار بر حضور دخترم در کلانتری داشت که ایشان بدلیل شرایط کاری نمیتوانستند بیایند.
بی نتیجه به خانه برگشتم و در مشورت با دوستان مالباخته دیگر توصیه شد که قضیه را دنبال نکنم چون نتیجه مطلوبی بدست نمی آید.
بله سردار عزیز دزدی را فراموش کردیم و عطایش را به لقایش بخشیدیم.
ولی بهتره بدانند که خلوتی کلانتری های شهر نشانه کاهش جرم نیست؛ بلکه نشانه نا امیدی ما از رسیدن به حق بدون دردسر است. (2406343) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۷-۱۱ ۲۰:۵۳:۵۰
بنده بخاطر اینکه برای رفتن به شرکت محل کارم باید از محل خلوت و تاریکی در شبها پیاده گذر کنم، مدتها است که نه کیف و نه ساعت و نه موبایل با خودم حمل می کنم. (2406413) (alef-10)
 
محمدی
۱۳۹۳-۰۷-۱۱ ۲۱:۰۹:۰۳
برادر‏ ‏گرامی‏ ‏نکته‏ ‏ای‏ ‏که‏ ‏ازنظر‏ ‏شما‏ ‏پنهان‏ ‏مانده‏ ‏وظیفه شناسی پلیس بوده که دقیقأ برابر مقرات انجام شده و مشکل در وضع قوانین ازجمله حقوق شهروندیه که عوض انکه حرمت مردم عادی رابگیرند احترام دزد ومتهم را دارند حتی با این چماق برسر مامورین میکوبند (2406434) (alef-10)
 
بهزاد
۱۳۹۳-۰۷-۱۲ ۰۰:۳۵:۴۲
سلام

یک 206 با ماشین من تصادف کرد و گفت خسارت نمی دهم برو شکایت کن کاری به داستان ندارم که 6 ماه طول کشید ولی فقط میخوام بگم در حکم آخر دادگاه که امکان تجدید نظر هم نداشت فرد مقصر بایستی به من خسارت می داد و بنده حکم جلب گرفتم و ایشان در پاسگاه شهرصنعتی اراک جلب شد وقتی وارد شدیم با یکی از ماموران آشنا درآمد و شروع به صحبت راجع به معامله ماشین کردند و وجه به جای ریخته شدن به حساب دادگستری به کلانتری داده شد فردا مامور فرد مذکور را آورد و نمیدونم چی شد فرد غیب شد! و در کمتر از 20 دقیقه ظاهر شد و در مقابل چشمان رییس شورا حکم بنده را از دستم گرفت و پاره کرد و پلیس و فرد مذکور ناپدید شدند!!!

این هم تجربه 6 ماه بنده! البته با پیگیری های بعدی تونستم از بیمه ماشین ایشون با حکم دادگاه بخشی از خسارتم را بگیرم ولی خب دیگه آشنا بودن با ماموران نیروی انتظامی هم خوبه! (2406715) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۷-۱۲ ۰۷:۱۵:۳۰
خلوتی کلانتری های شهر نشانه کاهش جرم نیست؛ بلکه نشانه نا امیدی ما از رسیدن به حق بدون دردسر است. (2406797) (alef-10)
 
نرجس
۱۳۹۳-۰۷-۱۲ ۱۴:۵۸:۳۳
کاش یکی به درد دل این ملت گوش می کرد
من هم متاسفانه گذرم به کلانتری افتاده
رفتیم کلانتری یه پلیس بود نمیدونم چه درجه ای داشت ولی بهش گفتم چرا انقدر راحت موتورمونو از در خونه بدوزدند گقت شما باید مواظبه وسایلتون باشید به ما ربطی نداره دزدا حرفه ای شدند ما کاری نمی تونیم بکنیم منم میخواستم بگم پس چرا شما حرفه ای نمیشین تازه به ما گفتن نیاین کلانتری فقط تلفنی از 110 پیگیری کنید (نکنه یه وقت بریم تو اعصابشون )موتور ما هم رفت که رفت....... (2407732) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۷-۱۲ ۲۳:۰۴:۲۱
برای جلوگیری از دزدی ماشینها ؛ لازم است تانکهای خیابانی توسط ایران خودرو مونتاژ و فروخته شود تا دزدان نتوانند براحتی آنها را خالی کنند. (2408359) (alef-13)
 
علی
۱۳۹۳-۰۷-۱۳ ۰۶:۲۳:۲۶
خدمت تمامی هموطنان عزیز سلام عرض می کنم و تذکر نکته ای را لازم: اگر در زندگی مشکلی برای شما پیش امد که به هر شکلی به نوعی ممکن است سروکارتان با بخشی از سازمانهای دولتی اعم از کشوری ، لشکری ، نظامی ، انتظامی ، قضایی ، شهرداری و ... بیفتد سعی کنید تا جایی که امکان دارد از مراجعه خودداری کنید و اگر نهایتا دیدید که چاره ای جز مراجعه به یکی از این سازمانهای فوق الذکر ندارید ، زیاد خودتان را ناراحت نکنید و این مطلب را بلافاصله شروع به زمزمه کردن بکنید : اینجا ایران است و با هیچ کجا قابل قیاس نیست.
زیاد هم به این اقای احمدی مقدم گیر ندهید ، اگر یه شما گیر دهد می دانید چه اتفاقی ممکن است برایتان پیش اید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ هشدار به هیچ یک از مسئولان گیر ندهید . (2408513) (alef-13)
 
رضا
۱۳۹۳-۰۷-۱۳ ۰۹:۲۷:۴۱
شما شهروندان محترم که اطلاع کامل از وضعیت و امور یک سازمان ، بودجه و اعتبارات، کمبود نفرات، تعداد پرونده هاو.. ندارید چطور به خودتان اجازه قضاوت می دهید؟ آیا عملکرد همه شما عزیزان در امور مرتبط عالی و بدن نقص است؟ شما خبرنگار محترم که این گزارش را ذرج کردید به خودتان زحمت می دادید و بررسی بیشتری می کردید!! رسالت شما خبرنگاری و اطلاع رسانی منصفانه است نه محکوم کردن پلیس، اپراتورهای تلفن همراه و.. بصورت یکطرفه به قاضی نرید. حقیر نمی گویم عملکرد پلیس ایده آل است ولی با توجه به امکانات و بضاعت مالی که دولت در اختیار این سازمان داده، به بهنرین نحو داره مدیریت میشه. (2408590) (alef-10)
 
مینو
۱۳۹۳-۰۷-۱۳ ۱۳:۱۷:۱۴
من چند سال پیش رفته بودم بانک ملی در خیابان انقلاب برای انجام کاری وقتی کارم انجام شد و در یکی از مغاز های خیابان انقلاب می خواستم چیزی بخرم که متوجه شدم حدود 700هزارتومن پولم رو زده اند و به سرقت رفته ..انقدر حالم بد شد که تصمیم گرفتم به خونه بر گردم..فرداش به کلانتری خیابون انقلاب رفتم..مسئول دفتر وهمکارش طوری سوال می کردن که باعث ناراحتی می شد..انگار مثلا من خودم آدم مشکوکی هستم..چند بار می پرسید خونه شما ستار خانه و برای امور بانکی اومدی انقلاب؟! انگار قرار بوده مردم از بانک دم خونشون فقط استفاده کنند!و یا این که به نظرشون عجیب بود که چرا همون دیروز گزارش سرقت رو ندادم..سرتون رو درد نیارم در واقع احساس کردم به جای سارق شخصیت خودم انگار یه جورایی زیر سوال رفت..بعدش هم تو دادسرا چند نفر بهم گفتن برای گم شدن پولا شکایت نکن چون هر از چندی باید بری آگاهی که در نهایت من از خیر پولم گذشتم (2408779) (alef-10)
 
رضا
۱۳۹۳-۰۷-۱۳ ۱۵:۰۴:۱۱
بنظرم هیچ اشکالی ندارد اگر نقاط ضعف همدیگر را بگوییم اما هدف اصلاح باشد نه گرفتن ایراد. هر جا هم کار درستی انجام شود باید از آن تقدیر کرد .تاکی می خواهیم مچ گیری کنیم؟ جناب سردار حرف درست و منطقی زدند دستش درد نکند چرا ما به جای تقدیر، بدنبال ایراد در جای دیگری هستیم.سالهاست کار ما این شده ونتیجه هم مشخص است. (2408881) (alef-10)
 
يكي مثل شما
۱۳۹۳-۰۷-۱۳ ۱۸:۵۳:۵۹
متا سفانه قوانين سختگيرانه بهانه اي شده براي تسهل و افزايش سرعت و نرخ رشوه . وقتي ماشين يا خودروي مرا متوقف مي كنند هنگامي كه مدارك كامل هستند ناراحتي در چشمان مامور وظيفه شناس كاملا" نمايان است .دوستي ميگفت با سرعت 200در اتوبان تهران تبريز در حال حركت بودم به دستور پليس نگران و دلسوز توقف نمودم بعد از دريافت حق الزحمه گراي محل بعدي استقرار پليس را هم لطف كردند دادند تا وقتي نزديك مي شوم سرعت كم كنم (2409057) (alef-10)
 
کارمند بازنشسته
۱۳۹۳-۰۷-۱۳ ۲۰:۰۸:۳۱
با سلام راستش اکراه دارم از بیان این مطلب لاکن شاید باب اصلاح باز باشد و پلیس نظام جمهوری اسلامی مبرا گردد از این اتهام بنده پس از سالها رنج در جنوب ایران خاصه شهر گرمسیر آغاجاری موفق به خرید آپارتمانی کوچک واقع در تهران سعادت آباد کوی بوعلی بصورت تعاونی گردیدم تا شاید رتج بیش از 37 سال کار در جنوب با جلای موطن و سکونت در تهران قدری التیام یابد در مجاورت مجموعه آپارتمانی موصوف بازارچه ای قرار دارد با یک پارکینگ که ار ساعت 5 غروب به بعد محل توقف اراذل و اوباش و جوانان لاقید میشود که علناً با هتک حرمت شئونات اسلامی به کشیدن مواد مخدر و صرف مشروبات الکلی و مناظری ناپسند اهالی را به ستوه آورده اند متاسفانه هر با که موضوع با عزیزان 110 در میان گذاشته میشود برای دقایقی پراکنده و مجدداً اجتماع ادامه می یابد باور کنید شرمنده هستم از بیان ولی بارها دوستان انتظامی ضمن گرفتن دستخوش ترک محل نموده اند تا جایی که اهالی حتی ترخ دستخوش را هم میدانند روی سخنم به سردار احمدی مقدم است تو را به جان عزیز زهرا به خاطر انسانیت هم شده مشکل اهالی را حل کنید ما شبها ترس داریم برای خرید ناموسمان به بازارچه محل برود پاینده و سلامت باشید (2409119) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۷-۱۳ ۲۰:۱۶:۲۵
آقای سردبیر محترم سلام! چرا اجازه میدهید در بیان نظر خوانندگان شما تبعیض صورت بگیرد؟ چرا نظر اینجانب را در مورد سرقت خودرو خودم که در این بخش نوشتم سانسور کردید؟! (2409125) (alef-13)