نظر منتشر شده
۱
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 450200
شمقدری: الگو شدن فیلم‌های فرهادی برای سینما خطرناک است
جواد شمقدری معتقد است تصمیم فرهادی برای فرستادن دانشمند ایرانی به مراسم اسکار کار خوبی بوده است.
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۰۷:۰۸
به گزارش خبرآنلاین، جواد شمقدری، معاون سينمايی دولت قبل كه اولين اسكار فرهادی با «جدايی...» در دوران مدیریت او به دست آمد، در گفت‌وگو با نشریه «تماشاگران امروز» درباره دومین اسکار اصغر فرهادی توضیحاتی داده است که می‌خوانید:

در مورد جايزه اسكار، شما از يك طرف زمانی كه مسئول بوديد اين جايزه را مهم می‌دانستيد و می‎گفتيد برای اسكار اول فرهادی تلاش كرده‌ايد و از يك طرف هم با محتوای فيلم‌های آقای فرهادی مشكل داريد. انتقاد شما به فيلم‌های آقای فرهادی چيست؟

اينكه می‌گوييد زمانی كه مسئول بودم و زمانی كه مسئول نبودم، در اين دو دوره موضع من فرقی نمی‌كند. فقط وقتی كه مسئول بودم به طور طبيعی درباره فيلم‌ها اظهار نظر نمی‌كردم، چون صلاح نبود. چه تعريف كنم يا بخواهم نقدش كنم صلاح نبود. طبيعی هم بود؛ وظايفی كه بر عهده‌ام بود را بايد انجام می‌دادم. اگر فيلمی شانس اسكار داشت بايد تلاش می‌كرديم تا بگيرد، اما چيزي كه الان درباره دو فيلم ايشان می‌گويم اين است كه كلاً در اين دو فيلم آقای فرهادی، بخشی از ماجرا را هم از ديد ما و هم از ديد شخصيت‌ها مخفی می‌كند. در ادامه داستان تلاش می‌كند كه آن نقطه مخفی را برای ما رمزگشايی كند و ما اين‌طور با فيلم درگير می‌شويم و جلو می‌رويم.

اين تكنيكی است كه ايشان در اين دو كار آخرش استفاده كرده. برای همين از نظر من «فروشنده» از نظر تكنيكی چيزی جلوتر از «جدايی...» نيست و اين روش را اجرا كرده. برای همين می‌توانيم بگوييم نسبت به «جدايی...» درجا زده است، اما از نظر بحث محتوايی و قسمتی كه مربوط به ارتباط حسی و ذهنی مخاطب با فيلم است، در اين فيلم پسرفت كرده.

به اين دليل كه در «جدايی...» فيلمساز هيچ كدام از شخصيت‌ها را قضاوت نمی‌كرد و دغدغه‌های هر دو را می‌گفت، ما بوديم كه نهايتاً تصميم می‌گرفتيم كه با كدام شخصيت همذات‌پنداري كنيم، اما در «فروشنده» از يك جايی ما می‌بينيم كه فيلمساز طرف يك نفر را می‌گيرد. يعنی همذات‌پنداری فيلمساز با يك سمت داستان باعث قضاوت بيننده می‌شود. فيلمساز در كنار شخصيت زن قصه عليه شخصيت مرد قصه موضع می‌گيرد. برای همين است كه ما تعصب و غيرتی كه مرد قصه می‌خواهد نشان بدهد را دوست نداريم. می‌خواهم بگويم در فيلم «جدايی...»، فيلمساز خودش سمت كسی را نمی‌گرفت اما در اين فيلم می‌بينيم كه سمت شخصيت زن قصه را می‌گيرد و ما كم‌كم از شخصيت مرد قصه خوش‌مان نمی‌آيد و از او دور می شويم.

اين يك پسرفت نسبت به «جدايی...» است. نهايتاً هم از نظر محتوايی، در واقع غيرت ناموسی را می‌خواهد زير سؤال ببرد كه اين اتفاق خوبی نيست. اگرچه اندكی رحم نسبت به شخصيت پيرمرد كه شخصيت زن با او همذات‌پنداری می‌كند را عده‌ای مثبت می‌دانند، ولی در كل در جامعه ما و خيلی از جوامع ديگر اين همراهی با شخصيتی كه تجاوز كرده، پذيرفته نمی‌شود.

سياسی بودن اسكار امسال و كمكی كه قانون ترامپ به موفقيت «فروشنده» كرد را قبول داريد؟

كلا فيلم‌هايی كه در مرحله كانديدا می‌مانند همه شانس اسكار را دارند. اينجا عوامل ديگری دخيل می‌شود كه آرا به سمت يك فيلم بچرخد و فكر می‌كنم اين حركتی كه ترامپ كرد و ورود شهروندان هفت كشور از جمله ايران را به آمريكا ممنوع كرد، باعث شد داوران اسكار به عنوان اعتراض به رفتار ترامپ، يك فيلم ايرانی را انتخاب كردند كه جزو هفت كشوری بود كه ممنوع‌الورود می‌شود. در بخش مستند هم يك فيلم سوری انتخاب كردند كه به نظر می‌رسد تابع همين شرايط باشد.

می‌گويند فرهادی هم از اين شرايط استفاده كرد و توانست همه را با خودش همنوا كند كه يك چهره علمی و خوب از ايران نشان بدهد. اين كار آقای فرهادی به نظر شما درست بود؟

من فكر می‌كنم اين اتفاق سرجمع خوب است و اينكه ايشان هم مانوری در اين راستا داده باشد، خوب است. در عرصه‌های بين‌المللی، هر جايی كه اسم ايران مطرح شود اتفاق مثبتی است. از اسكار هم خيلی از ايرانی‌ها خوشحال می‌شوند.

و اين كارش كه يك دانشمند و يك فضانورد را جای خودش فرستاد؟

خوب بود. قطعاً افرادی هستند كه به ايشان هم توصيه‌هايی می كنند و حتماً اين پيشنهاد را هم افرادی به ايشان كرده‌اند و ايشان پذيرفته و اين خيلی خوب است. نه ايشان، هر كس ديگری هم كه در چنين موقعيتی قرار می‌گيرد، عده‌ای خيرخواه هستند كه توصيه‌هايی به آنها بكنند. ايشان هم از اين مشورت‌های مثبت استفاده كرده و اتفاق خوبی افتاده.

برنامه «هفت» هم درباره آقای فرهادی و اهالی سينما جوی راه انداخت. در دوره شما هم در «هفت» انتقادهايی از شما می‌شد. اين نگاه راديكال را می‌پذيريد؟

مهم نيست كه ما چه چارچوب ذهنی براي خودمان داريم، وقتی می‌خواهيم در اسكار شركت كنيم. قواعد ارزشی ما برای خودمان خيلی ارزشمند است و بايد هم از آن پاسداری كنيم. به نظر من همين كار را بايد در جشنواره فجر بكنيم. متأسفانه در جشنواره فجر اين اتفاق نمی‌افتد، يعنی ما ارزش‌های خودمان را در مباحث محتوايی يا تكنيكی در جشنواره فجر هم رعايت نمی‌كنيم. وقتی وارد فضای جهانی می‌شويم، قواعد خودش را دارد. يا بايد وارد نشويم يا اگر وارد شديم بايد بازی خودمان را بكنيم. مهم اين است كه در فضای جهانی با كم‌ترين امتياز دادن بتوانيم بيشترين امتياز را بگيريم. يعنی قواعد آنها را می‌پذيريم، وارد چارچوب فضای ذهنی آنها می‌شويم، كم‌ترين امتياز را می‌دهيم و بيشترين امتياز را می‌گيريم. همان اتفاقی كه درباره «جدايی...» رخ داد. اگر اين دو بحث را با هم خلط كنی، نتيجه اين می‌شود كه ما اصلاً نبايد به اسكار برويم و فيلم «جدايي...» فيلم خوبی نيست! اما اگر بخواهيم به اسكار برويم و جايزه بگيريم، «جدايي...» بايد برود، فيلم ديگری اين شانس را ندارد.

برای اسكار امسال از بين فيلم‌های سال گذشته كدام‌ها بايد می‌رفتند؟

امسال هم فقط همين «فروشنده» شانس داشت، فيلم ديگری شانس نداشت. كما اينكه ما اين تجربه را داريم كه پارسال هم فيلم «محمد» را فرستادند كه اصلاً نگاهش هم نكردند. اينها را نبايد خلط كرد. فيلم «جدايی...» و فيلم «فروشنده» در اين حد ارزش دارند كه بايد اسكار بگيرد، اما اگر ما بگوييم اين دو فيلم الگوی سينمای ايران باشند، اين خيلی خطرناك است. 
 
کلمات کلیدی : جواد شمقدری +اصغر فرهادی+ اسکار
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۱۲-۱۱ ۰۸:۵۹:۰۷
حرف های درست و منطقی زده است. (4181333) (alef-13)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.