توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 490990
جنایت در دوئل عاشقانه باغ آذری
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۰ تير ۱۳۹۶ ساعت ۰۶:۴۰
پسر جوان که در جریان درگیری با رقیب عشقی‌اش وی را با ضربات چاقو به قتل رسانده بود در جلسه محاکمه مدعی شد که ناخواسته دست به جنایت زده است.ظهر روز 16مهرماه سال 94به مأموران كلانتري جواديه تهران خبر رسيد 4جوان موتورسوار در منطقه باغ آذري در جنوب غرب تهران با يكديگر درگير شده‌اند.

به گزارش همشهری، وقتي مأموران به محل درگيري رسيدند، معلوم شد يكي از طرفين درگيري با ضربات چاقو ديگري را مجروح كرده است. با اينكه جوان مجروح به بيمارستان منتقل شده بود اما شدت جراحاتش به حدي بود كه ساعتي بعد جانش را از دست داد.

به اين ترتيب ماجرا به سيدمجتبي حسين‌پور، بازپرس وقت دادسراي امور جنايي گزارش و تحقيقات پليسي در اين‌باره آغاز شد. متهم به قتل كه جواني 28ساله بود ساعتي بعد از اين جنايت همراه برادرش دستگير شد تا جزئيات بيشتري از اين ماجرا مشخص شود. او مدعي شد اين جنايت بر سر ازدواج با دختري جوان رخ داده است.

متهم در اعترافاتش گفت: از مدتي قبل با دختر جواني آشنا و به او علاقه‌مند شدم. هدف من ازدواج با دختر مورد علاقه‌ام بود اما فهميدم پسر جواني مزاحم او مي‌شود. روز حادثه پسر جوان را در خيابان ديدم و با يكديگر درگير شديم و اين حادثه رخ داد. او در ادامه صحنه جنايت را بازسازي كرد و در نهايت پرونده با صدور كيفرخواست به شعبه پنجم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد.

در جلسه محاكمه كه ديروز برگزار شد، ابتدا مادر مقتول به‌عنوان تنها ولي‌دم خواستار قصاص قاتل شد و در ادامه متهم در جايگاه ايستاد.او با اعتراف به قتل گفت: من در يك شركت كار مي‌كردم و در آنجا به منشي‌مان كه دختر جواني بود علاقه‌مند شدم و قصد داشتم با او ازدواج كنم. ما حتي چند مرتبه با يكديگر بيرون رفتيم و همه‌‌چيز به خوبي پيش مي‌رفت تا اينكه او به‌طور ناگهاني ديگر به شركت نيامد و به تماس‌هاي تلفني‌ام پاسخي نداد.

خيلي تلاش كردم تا اينكه فهميدم پاي پسر ديگري در ميان است و او مي‌خواهد با دختر مورد علاقه من ازدواج كند. چند مرتبه با پسر جوان صحبت كردم و گفتم كه دست از سر دختر مورد علاقه‌ام بردارد اما فايده‌اي نداشت تا اينكه روز حادثه او را در خيابان ديدم و با يكديگر درگير شديم.

چند دقيقه بعد دعواي‌مان تمام شد و من با جا گذاشتن موتورسيكلتم به خانه‌مان رفتم و چند دقيقه بعد با يك چاقو برگشتم. مي‌خواستم موتورم را ببرم كه پسر جوان و دوستانش با من درگير شدند. آنها قمه داشتند و به طرفم حمله كردند. من هم براي دفاع از خودم با چاقو ضربه‌اي به او زدم و فرار كردم.

در ادامه اين جلسه وكيل مدافع متهم به دفاع از او پرداخت و اقدام موكلش را از مصاديق دفاع مشروع دانست و در نهايت قضات دادگاه با اخذ آخرين دفاع از متهم وارد شور شدند.
 
کلمات کلیدی : جنایت، دوئل عاشقانه ، قتل
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.