توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 417503
پیشنهاد کتاب/ «حکایت زمستانی»؛ ویلیام شکسپیر؛ ترجمه فواد نظیری؛ ثالث
سوءظن یک پادشاه
بخش فرهنگی الف؛ 3 آذر 1395
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۳ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۲۱:۰۸
«حکایت زمستانی»
نویسنده: ویلیام شکسپیر
ترجمه: فواد نظیری
ناشر: ثالث، چاپ اول 1395
 203 صفحه، 18500 تومان
 
شما می‌توانید کتاب «حکایت زمستانی» را تا یک هفته پس از معرفی با ۱۰ درصد تخفیف از فروشگاه اینترنتی شهر کتاب آنلاین خرید کنید.
 
****
 
هیچ هنرمندی نبوده که از مقامی همپایه او در تاریخ ادبیات غرب برخوردارشده باشد و بعید است که در آینده نیز چنین چیزی محقق شود. هنوز هم که هنوز است وقتی می خواهند بر مقام شامخ کسی تایید کنند او را از جنبه یا جنبه هایی یادآور شکسپیر می دانند.

 در طول تاریخ نمایشنامه نویسی، شکسپیر تنها کسی است که در هر سبک و گونه‌ای که نوشته توانسته شاهکار خلق کند،  هم در تراژدی هایش آثار بسیاری جزو مفاخر و شاهکارها بوده اند و هم  در کمدی هایش؛ حتی ایبسن که از این منظر تا حدودی به او نزدیک شده، نتوانسته در دو گونه مجزا به چنین توفیقی دست یابد، بلکه شاهکارهایی خلق کرده که آمیزه ای از کمدی و تراژدی بوده اند.

به هر روی در ایران اما تراژدی های شکسپیر از شهرت بیشتری برخوردار بوده اند، بارها به فارسی ترجمه شده اند و همین مسئله باعث شده ترجمه های مقبول تری از آنها به فارسی وجود داشته باشد.

خواب زمستانی که به تازگی به همت فواد نظیری به فارسی در آمده  و به همت نشر ثالث منتشر شده است، در زمره کمدی های این نمایشنامه نویس بزرگ محسوب می شود. البته این نمایشنامه سه بار پیش از این به فارسی برگردانده شده است. دو مورد از این ترجمه ها آنقدر قدیمی و مهجورند که به سادگی نمی توان نسخه هایی از آنها حتی در کتابخانه ها یافت. سومین ترجمه که متاخر محسوب می شود، حاصل برگردان و انتشار مجموعه آثار شکسپیر با ترجمه دکتر علاءالدین پازارگادی توسط نشر سروش بوده است. فواد نظیری که پیشتر نیز تجربه هایی در این زمینه داشته است، در تازه ترین ترجمه از این اثر توانسته است، با ارائه کیفیتی مقبول و قابل اعتنا که پاسخگوی مخاطب امروز باشد این اثر را در اختیار علاقمندان ادبیات نمایشی قرار دهد.

بی شک مهمترین ویژگی ترجمه حاضر را باید در کیفیت زبان آن دانست. اشراف مترجم به شعر کلاسیک فارسی از یک سو و شعر نمایی از سوی دیگر و در آمیختن زبان کلاسیک شاعرانه فارسی در اوزان نیمایی و ساخت زبانی که خورند ارتباط با مخاطب امروز باشد، همگی دست به دست هم داده تا ترجمه ای دلپذیر از این اثر ارجمند را در اختیار خواننده قرار دهد.

حکایت زمستانی را بسیاری مفسران و شارحان، نمایشی برای پای روشنا و گرمای آتش شبهای بلند زمستانی خوانده اند. این اثر داستانی پر فراز و نشیب دارد که ایده اصلی آن بر اساس سوءظن شکل گرفته ایت. سوءظن و حسادتی که درونمایه اصلی تراژدی همچون اتللو را نیز تشکیل می داد و در اینجا نیز می توانست پرداختی تمام و کمال تراژیک داشته باشد، اما شکسپیر از میانه کار بدان سو از این مسئله فاصله گرفته و ترجیح داده یک کمدی کلاسیک البته با مضمونی به واقع تلخ را به مخاطب ارائه کند. بنابراین هنر بزرگ شکسپیر در این نمایشنامه، ارائه مضمونی که بیشترین نسبت را با اثری تراژیک دارد به سبک نمایشنامه ای کمدی ست.

گفته می شود شکسپیر در نوشتن این نمایشنامه از حکایتِ عاشقانه و روستایی «پیروزی زمان» اثر رابرت گرین نویسنده ای که همزمان با او می زیسته بهره فراوان برده است و البته تغییرات زیادی هم در آن به وجود آورده است. اما اگر چنین نیز بپذیریم حاصل کار شکسپیر ماندگار تر و مشهور تر آن اثرشده است.
حکایت زمستانی نمایشنامه‌ای است در پنج پرده، ماجرا با میهمانی پولیکسنس (پادشاه بوهمیا) نزد دوست دوران کودکی‌اش لئونتس (پادشاه سیسیل) آغاز می شود. لئونتس از دوستش می خواهد تمام زمستان را نزد آنها بماند، اما پولیکسنس با وجود اصرار فراوان دوستش این دعوت را نمی پذیرد. تا اینکه لئونتس، از همسر خود هرمیونه می خواهد تا تلاش خود را برای پذیرش این دعوت از سوی میهمانشان بکند. پولیکسنس که نمی تواند به اصرار ملکه هرمیونه پاسخ منفی بدهد، این دعوت را می پذیرد. این مسئله یکبار شک و تردید را به جان لئونتس می اندازد که چرا دوست کودکی اش این چنین راحت دعوت همسرش (ملکه) را پذیرفته در حالی که به اصراار فراوان خود او جواب رد داده است. شک و تردید چنان به ذهن لئونتس رخنه می کند که شب روز او را رها نمیکند بنابراین به کامیلو یکی از افراد مورد اعتماد خود دستور می‌دهد پولیکسنس را مسموم کند؛ ولی کامیلو که به پاکدامنی ملکه و بی‌گناهی پولیکسنس باور دارد، او را از ماجرا آگاه می کند. کامیلو و پولیکسنس شبانه از دربار سیسیل می گریزند اما ملکه می ماند و همسری که خشم و سوءظن چشمانش را کورکرده است و...

این ابتدای داستان زیبای این نمایشنامه جذاب است که شکسپیر با زبانی شاعرانه و تاثیر گذار آن را روایت می کند.  از نکات جالب نمایشنامه این است در بخشهایی از این نمایش برای کشف حقیقت پای پیشگوی معبد دلفی نیز به میان می آید. آنکه در جهان باستان عقیده داشته اند که به هر پرسشی پاسخ درست می داده است و در تاریخ فلسفه معروف است وقتی از او درباره خردمندترین مرد جهان می پرسند و او نیز  سقراط نام برد. به هر روی در حکایت زمستانی نیز شکسپیر برای اشاره به انحطاط پادشاه سیسیل؛ از ایده رد نظر پیشگوی معبد دلفی که رای بر پاکی ملکه می دهد. حرکتی که نشان از زیر پا گذاشتن اعتقادات آن روزگار دارد.
فواد نظیری مقدمه ای خواندنی برای ابتدای نمایش نوشته است که اطلاعات لازم را به خواننده می دهد. در پایان کتاب نیز مترجم فصلی از کتاب راز شکسپیر اثر مارتین لینگز را که توسط دکتر سودابه فضائلی ترجمه شده به کتاب افزوده است. به زعم فواد نظیری «راز شکسپیر» یکی از بهترین کتابهای تحلیلی درباره شکسپیر و آثارش محسوب می شود که به زبان فارسی وجود دارد. در این نوشته، مارتین لینگز تحلیل خود را با اشاره به پاره ای شباهت های این اثر شکسپیر به کمدی الهی دانته آغاز می کند و در ادمه نیز می کوشد تحلیلی از این «اثر که شکسپیر به اعجاز قلم خویش، یک تراژدی هولناک و فاجعه بار را به کمدی شاد و دل انگیز بدل می کند» پرداخته است.
 
 
کلمات کلیدی : نشر ثالث
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.
سوءظن یک پادشاه