نظر منتشر شده
۸۴
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 198778
تدلیس شورائیان، تبانی نخبگان و انتخابات پس گیری رأی
علی امیرمؤید*، 24 شهریور 92
تاریخ انتشار : يکشنبه ۲۴ شهريور ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۴۴
در کنج عزلت و بر خاک غربت افتاده بودم که به بیگاهی خبر رسید در شورای اخیر شهر تهران، قصه ای بدیع در کار است که نماینده ی جدیدی رسیده است و رفاقت های سال های دور انقلابیون تازه شده است و راستگویی متهم به خیانت گشته است. پس بر روال معمول، باز دعوای این وری ها و آن وری ها بر سر تقسیم قدرت بالا گرفته است و بازار ِ کار ِ جارچی های سیاست رونق گرفته است. با خودم گفتم در میانه ی این همهمه بیهوده و این همه دعوای ناستوده بر سر میز ریاستی چند روزه، متنی بنویسم درباره حقوق مردمانِ رأی دهنده و قاعده ای را که از رهگذر سالهایِ مهجوری شناخته ام، بازگو کنم. امیدوارم نکات مورد اشاره، سبب گشایش باب صحبت آگاهان و دانایان، و زمینه ی بحث های بیشتر کارشناسان و صاحب نظران و در نهایت در جهت خیر عمومی باشد. 
 
قبل از شروع سخن لازم است یادآوری کنم که اگر چه وطن من تهران است، اما امارت شهرداری آن در دست هر که باشد، نه به حال من سودی متصور دارد و نه برای زندگی روزانه ام ضرری ممکن؛ که از حادثه روزگار سال هاست هزاران کیلومتر دورتر از آن شهر و دیار ِ یاران، ایام می گذرانم. با این وجود، هنوز هم سال هاست که می بینم خودم را نشسته ام بر فراز صخره ای از کوهپایه های بی بدیل اش، و خیره ام به میلیون ها چراغ ِ روشن ِ ساحت وسیع اش، و همچنان و پیوسته، آشفته ام از اضطرابِ چرخ روزگار ِ آدم ها و زندگی ساکنان اش. پس سعی کرده ام در این مرقومه صرفا از حق گفته باشم و به دنبال حقیقت گشته باشم.
 
بیشتر ما مردم رأی می دهیم برای احقاق حقوق و محقق شدن خواسته هایمان. رأی دادن ما یعنی توافق برای انتقال قدرت به نماینده ی ما؛ یعنی نوعی معامله بین موکل و وکیل؛ یعنی مردم قدرت را به شخص یا اشخاصی می سپارند، در عوض آن ها لباس عزت می پوشند و پول خوبی از بیت المال می گیرند تا رفع و رجوع کار همان مردم را کنند. 
 
در این معامله اما ممکن است کاسبِ قدرت، عیب خود را بپوشاند و سر رعیت را کلاه بگذارد و گولش بزند و متاعش یعنی شعار انتخاباتی اش را به حقه و فریب بفروشد و به نیرنگ، کلید دکان ریاست را از چنگ صاحب قدرت، یعنی مردم، برباید. این همانی است که احتیاطا و احتراما «تدلیس» گویند. مردم اما آیا می توانند در این معامله ی آلوده به تدلیس، جنس قلابی و شعار دروغین را پس ببرند و کلید قدرت را باز پس ستانند؟ آیا می توانند به تعبیر فقهی و حقوقی چون حقه و فریب در کار بوده است، عقد را فسخ و معامله را باطل کنند؟
 
اگر خوب به صحنه سیاست در سطح جهانی ِ آن بنگریم، تدلیس و فریبِ سیاست پیشگان را پدیده ای بین المللی می یابیم. روشن شده است که در روزگار ما حقه باز ترین سیاست بازها هم شعار مردمسالاری و ندای خیرخواهی سر می دهند. آنان به مردم خود وعده های رنگارنگ می دهند و طرح های خود را لعاب صد نقش می کنند تا انتخاب کردن خود را به جمع مردمان بی اندازند و بعد به محض رسیدن به صندلی ریاست و دفتر وکالت، زیر حرف هایشان می زنند و به منافع حزبی و جناحی و گروهی و سلیقه ای خودشان می بپردازند. 
 
باری این داستانی دانسته شده است که در پهنه گیتی و به وسعت تاریخ، سنت بی انداز و در رو سکه رایج بازار سیاست بازی است. چه آن که مقامی خواهد و شوق قدرتی دارد، نه به حفظ امانت که به لذت ریاست تمایل یابد. قصه ی تکراری همان انسانِ نسیان کار و نفس اماره ی عصیان کار است؛ که باید می دانستیم. سوأل ما اما این است که در مواجه با واقعیتِ عاشقان قدرت و دلدادگان ریاست، مردم ساده ای که سالارند چگونه می توانند از حق رأی و واگذاری قدرت خود در برابر سنت بی انداز و در رو نگهبان باشند؟
 
برای فهم بهتر، مثال ملموس ِ امروز شاید داستان شورای شهر تهران باشد. ممکن است قصه این باشد که گروهی از اهل سیاست از تهرانی ها خواسته باشند که به آنان رأی دهند تا آن ها شهرداری شهر را به گروه این وری ها بسپارند. یکی از آن سیاست مداران اما بعد از انتخابات و گرفتن رأی تهرانی ها، یک هو بگوید در فاصله پنج دقیقه تصمیم گرفتم این وری ها را رها کنم و حامی آن وری ها باشم؛ باکی ام نیست و خیالی ام نیست که چه قول و قراری با جماعتِ مردمان داشته ام و چگونه رأی خیل تهرانیان را ستانده ام. اینجا بعضی از رأی دهندگان به آن یک سیاست مدار ممکن است فریب خورده باشند، زیرا آنان به وعده و شعاری معلوم و مشخص یعنی شهرداری این وری ها رأی داده بودند اما در عوض ِ این معامله به چیز دیگری یعنی شهرداری آن وری ها رسیده اند.
 
یا ممکن است قصه این باشد که نامزد نمایندگی در زمانه ی تبلیغات انتخاباتی دروغی نگفته باشد، ولی راستگو هم نبوده نباشد. یعنی راستش را به مردم خود نگفته باشد که گرایش و تمایل او ماننده ی باقی هم لیستی های او نیست و اتفاقا شهرداری به شیوه ی آن وری ها را بیشتر می پسندد. و چون او قطعا خوب می دانسته بسیاری از مردمان به لیستی که از راستگویان می پندارند، "اعتماد" می کنند و رأی می دهند؛ اینجا سکوت او نوعی تدلیس است، زیرا واقعیتِ متاع سیاسی خود را برای رأی دهنده روشن و عیان نکرده است. 
 
تأکید می کنم که با مثال آوردن از واقعه ی اخیر ِ شورای شهر تهران، جانب هیچ کدام از طرف های ذی نفع یا درگیر را نمی گیرم و علاقه ای در پیوستن به هوار کشی و هیاهو گری گروه های سیاسی و رسانه ای ندارم. بلکه صحبت من از مثالِ حال، صرفا بهتر نشان دادن امکان وقوع تدلیس و در نتیجه صحیح نبودن معامله ی رأی دهنده و رأی آورنده است که باید به غایتِ مراقبت بدان نگران بود. 
 
در این نوع معامله ی قدرت، مسأله اصلی بحث ما حق رأی دهنده است. یعنی حق تعیین شهردار، حق قانون گذاری، حق اجرای قانون اساسی، و یا حق تعیین رهبری که به وکالت به عده ای از منتخبین خود می سپارند. این ها حق قانونی مردم است، حق الناسی است که نمی توان به آلودگی و فریب و دروغ و  تهمت و نیرنگ از آن ها ربود.
 
اگر از موضع حق و حقوق به مساله بنگریم، و به دنبال حرف حسابی باشیم و نه سوداگری سیاسی؛ انصاف می دهیم که نمی شود سر ِ رأی دهنده را گول مالید و رأیش را گرفت و بعد که به شورا و مجلس رسید آن را به کناری گذاشت و فلسفه بافت و مصالح خود و این و آن را بهانه کرد و راه ناراستی در پیش گرفت. 
 
نکته مهم تر اما این است که وقتی دانستیم که ممکن است در معامله ی وکیل با موکلان فریب و تدلیسی صورت گرفته باشد، لازم است بپذیریم که رأی دهندگان، و یا حتا فقط یک رأی دهنده، باید بتوانند حق خود یعنی قدرتی که به وکالت داده بودند را اعاده کنند. به پایه شرع مقدس باید می توانستند داد خود را بستانند، اما آیا در شرایط فعلی کشور، باز پس گرفتن این حق قانونا ممکن است؟ 
 
در مثال شورای شهر تهران، شهروندی که می پنداشته به راستگویی رأی می دهد تا تغییری ایجاد شود و گروهی بروند و عده ی دیگری بیایند، اما در عوض دیده نماینده اش همان گروه سابق را بر امارت شهرداری نهاده و بدان بالیده؛ چه کار می تواند بکند؟ آیا کسی که فکر می کند سرش در این معامله کلاه رفته است، می تواند دادِ کلاه برداری سر دهد و فریاد تدلیس تدلیس در کشد و وکیل را به محکمه بخواند تا عقد را فسخ و معامله را باطل نماید؟ 
 
البته قوانین فعلی کشور در سطوح مختلف قدرت، برای ما راهکارهایی را مشخص کرده است تا غیر مستقیم بتوانیم قدرت ِ خود را از منتخب خاطی پس بگیریم. مثلا در مورد بالاترین سطح قدرت، قانون اساسی ما راه کارهایی برای پایین کشیدن رئیس جمهور سرکش و رهبر ناتوان پیش بینی کرده است، مثل استیضاح نمایندگان مردم یا خبرگان ملت و یا حکم دیوان عالی کشور که می توانند منتخب نالایق را از مقام انتخابی اش برکنار کنند.
 
در عرصه نظری اما، اینجا مشکلی وجود دارد و آن تکیه بر واسطه ها در باز پس گیری قدرت است. از رهگذر تجربه تاریخی این دانسته شده است که قرار گرفتن نخبگان سیاسی در یک حلقه پیوسته، خود ممکن است موجب ائتلاف آنان بر علیه عامیان و سادگان شود و نتیجه ی آن البته دیکتاتوری اقلیت نخبگان سیاسی است. مثال قابل ذکر، قصه ی هیتلر است که خود توسط فرآیندی دمکراتیک بالا رفت و نخبگان را با خود هم کاسه نمود و قدرت بی مهار را به چنگ گرفت و بر صندلی ریاست جا خوش کرد و به کمتر از پیشوایی رضایت نداد و گرفتاری را به جایی کشاند که دیگر کسی دستش به او نرسید الا به کودتا و جنگ و خون ریزی و به قیمت ده ها میلیون نفر کشته و کشورهای بیشماری ویرانه. 
 
مثال هیتلر و آلمان نازی، نشانه ی واضحی است که تبانی نخبگان سیاسی موضوعی ممکن و به غایت جدی و از خطرناک ترین پرتگاه های مردمسالاری است. ما وقتی به بسط نظری و توسعه سیاسی فکر می کنیم، باید پند بگیریم از تجربیات بشر و شکست های امم. باید به این فکر کنیم که در یک چرخه ی معیوب، ممکن است اسیر حلقه ی بسته ی گروهِ کوچکی از سیاسانِ سیاه سیرت شویم. بنابراین، با توجه بر شواهد تاریخی، راهکارهای قانونی ِ موجود ما، یعنی وجود واسطه ها، برای باز پس گیری قدرت از منتخب مردم؛ تضمین شده، قطعی و کافی نیست.
 
پس حال سوأل اصلی این است که اگر گروه نخبگان و کنش گران سیاسی به نفع گروه و قشر خود و بر علیه عامه مردم و سادگان کوچه و بازار تبانی کنند و به مصالح خود از تکالیف انسانی و قانونی خود سرباز زنند؛ مردمان ساده ای که صاحبان مشروع قدرت اند چگونه می توانند رأی و قدرتی که به منتخب خود سپرده بودند را پس بگیرند؟ 
 
مثلا اگر ما رئیس جمهوری را انتخاب کردیم که مجری قانون اساسی باشد، او اما وقتی کلید قدرت را گرفت و به شهوت شهرت رسید و لذت ریاست چشید و توهم مدیریت جهانی پیدا کرد، علنا بگوید: اگر چه در تحلیف خود به مصحف شریف قسم خورده ام، اما قانون شما را اجرا نمی کنم. و بعد تمام افراد و نهادهایی که قانون پیش بینی کرده است، از نماینده ی مجلس تا دادستان کشور، یکی بعد از دیگری، به مصالحی از او جلو داری نکنند. در این حالت تکلیف ما مردمانی که صاحبان اصلی و مشروع قدرتیم چیست؟ ما چگونه می توانیم رئیس جمهوری که ناقض قانون اساسی ما بوده است را پایین بکشیم؟
 
سوألات بالا، در واقع سوألاتی اساسی است در فلسفه سیاسی مشروعیت قدرت و البته بحث داغ امروز مردمسالاری های پیشرفته ی دنیا.
 
بحث این است که در مردمسالاری که منبع مشروعیت قدرت، رأی مردم است، چه "امکانات قانونی" ای می توان پیش بینی کرد، که مردم، خود بتوانند رأی خود را بدون وساطت و دلالی نخبگان سیاسی پس بگیرند؟ زیرا رأی مردم که اصل و اساس مردمسالاریست، نباید در اسارت گروهی از بازیگران سیاست و لابی گران قدرت که فن آوری فریب کاری را خوب می دانند، گرفتار آید. پس صاحبان اصلی قدرت، یعنی مردم، باید بتوانند هر وقت که خواستند قدرت خود را بی واسطه از گروه یا شخصی که قدرت را به او سپرده بودند، بازستانند. راه حل پیشنهادی ابزاری قانونیست منتهی به: Representative Recall یا Recall Election.
 
یعنی فراخواندن نماینده یا انتخابات فراخوانی. من ساده اش کردم به قانون رأی مرا پس بده در مردمسالاری پیشرفته که برای ما امکان برگزاری انتخاباتِ پس گیری رأی و عزل نماینده را فراهم می آورد. این نوع ابزار سیاسی تنها در پنج کشور امریکا، سوئیس، فلیپین، کانادا و ونزولا قانونی و اجرایی است. در دوره ی کنونی پارلمان بریتانیا بحث داغی بین نمایندگان مردم در همین مورد در جریان است. گروهی از نمایندگان معتقدند که مردم انگلستان باید بتوانند هر وقت که خواستند رأی خودشان را از نماینده حوزه انتخابیه خود پس بگیرند. توجه داشته باشید که دمکراسی انگلیسی، پارلمانی است و فروکشیدن نمایندگان پارلمان می تواند به سقوط دولت بی انجامد. راه حل پیشنهادی آن ها یکی مثلا این است که اگر به تعداد ده درصد رأی دهندگان حوزه انتخاباتی امضای اعتراضی جمع شود، برگزاری انتخاباتِ پس گیری رأی از نماینده ی آن حوزه ی انتخابیه الزامی گردد. 
 
به گمان من می آید که ما نیز با بررسی های دقیق می توانیم برای مسئولیت های انتخابی کشور، یعنی نمایندگان مجالس و شوراها و حتا رئیس جمهور، ساز و کارهایی قانونی بی اندیشیم تا امکان برگزاری "انتخاباتِ پس گیری رأی" را برای مردم ما فراهم آورد. 
 
اگر منصف باشیم و راستگو، وقتی صفحات تجربه بشری را ورقی بزنیم باید اذعان کنیم که مظنه در بازار و بازی سیاست این است که وقتی «قانون رأی مرا پس بده» در کار نیست، «سنت بی انداز و در رو» حاکم است. یعنی این که منتخب سیاسی کار، خیالش تخت است که تا چند سال بعد و انتخابات آینده؛ منشاء قدرت، یعنی مردمی که به او رأی داده اند؛ عملا هیچ قدرتی برای پس گرفتن قدرت خود ندارند. معامله ای که در آن انصاف نیست و تدلیس هست و البته باید گفت چهار سال زمانی کافیست برای پر کردن جیب ها و بستن بارها و بردن کیسه ها.
 
این کوتاه سخن، تنها تذکری بود که راه تکمیل مردمسالاری ما در این است که جلو سوء استفاده از مردمسالاری و تدلیس متاع سیاسی را بگیریم. پس برای پاسبانی از حق مردمان، و اطمینان از صحت قراردادِ اجاره ی وکیلان و منصفانه بودن معامله رأی دهندگان و رأی آورندگان، ما باید به دنبال امکانی قانونی برای پس دادن شعارهای قلابی و باز پس گرفتن رأی خویش از منتخبان خود باشیم. 
 
این امکان آن گونه که شرح شد، باید مستقیم از طرف مردمان باشد. زیرا نخبگان سیاسی ممکن است به خاطر منافع خود از صلاح عامه مردم خویش چشم پوشی کنند. به دلیل همین احتمال، جمع مردمان نمی باید گرفتار اراده ی آنان بمانند. با دانستن تجربیات تاریخی، شرط عقل این است که ما این احتمال را جدی بدانیم تا بتوانیم از امکانِ سقوط یا انحراف مردمسالاری خود جلوگیری نمایم.
 
باری ما باید برای اجرایی کردنِ «انتخابات پس گیری رأی» در مردمسالاری خود بکوشیم، با این ایمان که قدرتِ مردمسالاری تنها در به کرسی نشاندن سیاست مداران دلخواه نیست، بلکه در فروکشیدنِ سرکشانِ آنان نیز هست. 

*پژوهشگر دکترای جامعه شناسی در مدرسه دولت و جامعه ی دانشگاه برمینگهام بریتانیا
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۰:۴۹:۱۵
شورای شهر سیاسی نیست...با این حرف دوستان اصلاح طلب به جای حضور همه در جلسه، یک نفر نماینده حزب حضور داشته باشه و رای همه را اعلام کنه که کسی تخطی نکنه و اجازه آزادی در رای نداشته باشه. (1643788) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۲:۱۹:۳۶
شما مفهوم تحزب را درک نکرده ای، بله اگر تحزب واقعی باشد و مردم در کلیت به روشها و منش های یک طرف رای داده باشند یعنی گروهی از نخبگان یا برگزیدگان آن حزب با پشتیبانی رای ملت و با توجه به مرام و راهبردی که در انتخابات اعلام کرده اند، تصمیم می گیرند. شما تصور می کنید که لابد حزب یعنی یک نفر بعد هم نماینده آن یک نفر مثلا بیاید در شورای شهر و تصمیم ها را ابلاغ کند در حالی که فرضا در مدیریت شهری صدها و هزاران مسائل خرد و ریز اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، عمرانی و ... وجود دارد و کسانی که به نمایندگی از یک جناح و طرز تفکر وارد شورا شده اند در مورد آن با چارچوب های حزبی تصمیم می گیرند، در این راه ممکن است حتی اختلاف نظر داشته باشند و لزوما هم همه موضوعات حزبی نیست، مثلا فلان بوستان ساخته شود یا خیر، ساخت خیابان اولویت دارد یا فرضا حفظ فضای سبز، بودجه فرهنگی در کجاها مصرف شود و... (1644016) (alef-13)
 
مصطفی
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۵:۰۵:۵۵
شما معنی مردم سالاری رو درک نکردی اگر معنی تحزب یعنی با فریب مردم حزب خودت رو پیروز کنی بعد فقط به جای منافع مردم به فکر منافع و عقده های سیاسی حزب خودمون باشیم مردم نیاز به همچنین تحزبی ندارند جالبه این اصلاح طلبان کلا فقط بر اساس منافع خودشون فکر می کنند و ظاهر مفاهیم بر اساس منافع اون ها عوض میشه اگر تحزب این هست که فقط به کسانی رای بدی که موافق افکار شما هستن پس اصول گرایان مجلس هم نباید به اصلاح طلبانی مثل زنگنه و ربیعی و آخوندی و غیره رای می دادن و بیشتر وزرای روحانی نباید رای از مجلس می گرفتن در ضمن شما فکر کنم تو جامعه ما نیستی اون مردمی که میگی اگر اهل تحقیق و پژوهش در مردم افراد یک حزب بودن و بعد به اون ها رای می دادن یا اینکه مسائل و مشکلات شهر رو می دونستن و با درایت و هوشمندی برنامه های شخص موردنظر رو مطالعه می کردن بعد رای می دادن حرف شما درست بود ولی الان اصلاح طلب ها فقط یکی به خاطر اعتبار اقای خاتمی و یکی هم به خاطر حب و بغضی که نسبت به بعضی اصول گرا پیدا کردن به احزاب اصلاح طلب رای می دهند و طبعا اصلاح طلبی هم که این طوری وارد شورا میشه بیشتر دنبال باند بازی و منافع حزبش هست تا منافع مردم ولی مردم دیگه باید بدونند اصلاح طلب واقعی فقط خود خاتمی هست و هر کسی خودش رو به خاتمی چسبوند اصلاح طلب نیست یه مقدار بینش خودمون رو بالا ببریم خوب هست (1644576) (alef-10)
 
مجید
۱۳۹۲-۰۶-۲۵ ۰۰:۴۲:۲۶
پس وای بر تحزب. این یعنی قبیله گرایی برادر نه تحزب. تقوای جمعی کجا رفته. این یعنی باقی ماندن در قدرت و همیشه. یه کم فکر کن...........! آفرین (1645751) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۲:۵۵:۲۹
نه دوست عزیز مسئله در مورد جزئیات اجرائی و یا طرحهایی که به شورا میرود نیست. مسئله دقیقا این است که اصلی ترین دلیلی که مردم به یک عده رای می دهند موافقت یا مخالفت با شرایط موجود و تغییر و یا عدم تغییر شهردار است. برای روشن شدن مطلب فرض کنید اگر در جناح مخالف کسی این کار را می کرد چه بلایی سرش می آمد. (1644139) (alef-6)
 
mohamad
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۳:۲۳:۲۲
دقیقا،
خانم راستگو بجای آنکه توجیه کار اشتباهش را بکند میباید به وجدان خود مراجعه کند.مشخص نیست به یکباره چه اتفاقی میافتد که ایشان چنین رایی میدهند؟
افرادی که به ایشان رای دادند خواستار تغییر در وضع موجود بودند.درست است که اقای قالیباف زحمات زیادی کشیده ولی کاستی ها و مشکلات زیادی هم داشته است که شاید میباید شخص دیگری آن ها را اصلاح کند. (1644268) (alef-13)
 
عطيه
۱۳۹۲-۰۶-۲۵ ۰۵:۵۵:۱۷
آن شخص بايد فقط كسي باشد كه براي ورود در انتخابات همين شوراي شهر رد صلاحيت شده باشد؟
آيا اين دهن كجي به شوراي نگهبان نيست؟
مردم از اين بازي هاي سياسي خسته شده اند. به فكر مردم باشيد. تمام بوذجه هايي كه صرف اين بحث ها ميشه حق الناس است و بايد حداقل پاسخ 70 ميليون نفر رو روز قيامت بدهيد . آيا توان پاسخ گويي به حدافل يك نفر را داريد؟
اين تدهبون ؟ (1645867) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۳:۴۱:۰۳
متاسفانه ترکیب شورای شهر تهران، ترکیب مناسبی نیست.

در عرص ورزش، مدیران غیر ورزشی فدراسیون ها را در دست گرفته اند. اما در عرص مدیریت کلان شهر بزرگ تهران، ورزشکاران تصمیم گیرنده شده اند!! اگر مردم از دولت احمدی نژاد شکایت می کردند که چرا غیر ورزشی ها وارد عرصه ورزش شده اند، خودشان در انتخابات اخیر ورزشکاران را به مدیریت شهرتهران نایل کرده اند.

با این اوصاف باید انتظار همه چیز را داشت: سیاست بازی و یارکشی در شورای شهر، به خطا رفتن راه حل مشکلات و افزایش و تلمبار شدن نارساییها و کاستیها. (1644331) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۴:۲۶:۳۸
اگر آمریکا بود و یک نفر عضو یک حزب مطابق نظر یک حزب دیگر رای میداد، امروز اصلاح طلبان عزیز آزادی بیان در آمریکا را توی سر ما میزدند.
اگر از یک اصولگرا را بخاطر رای دادن به وزیر اصلاح طلب در مجلس سوال کنیم، همه اصلاح طلبان عزیز میگویند اقتدارگرایان، پادگانی ووو
تندروهای محترم، آخر چرا همه چیز را فقط از زاویه دید خود نگاه میکنید. یک مقدار هم فضای نفس کشیدن به آدمهای معتدل بدهید. (1644482) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۹:۰۳:۳۳
ایشون به کسانی که بهش رای دادند خیانت کرد. یکی از شما که از اقدام راستگو خوشحالید به ایشان رای ندادید. (1645166) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۳:۵۰:۳۰
اگر با چشم باز نگاه كنيد مي بينيد طرف اصولگرا به آرائ ديگران احترام مي گذارد همانطور كه در انتخابات رييس جمهور عمل كرد. وگرنه مثل آنهايي كه تحمل آراي مردم را در سال 88 نداشتند و كشور را به آتش كشيدن عمل مي كرد . يكبار ديگر هم اصلاح طلبان در بوته آزمايش قرار گرفتند كه مجددا مردود شدند و دست به اخراج هم حزبي خود زدند. (1644357) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۹:۵۸:۲۰
فرافکنی نکنید!
1- اصولگرایان همواره از فیلتر نظارتی اسفاده میکنند.
2- در سال 84 آقای خاتمی قدرتن را دو دستی تقدیم آقای احمدی نژاد کرد.
3- اخراج خائن مردودیت نمی آورد. (1645272) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۳:۲۰:۰۳
اگر به گفته ایشان شورای شهر سیاسی نیست، لطفا اعلام فرمایند در کدام یک از کلانشهرهای کشور، رای اعضای شورا در انتخاب شهرداران برخلاف جریان سیاسی حاکم بوده است؟
اینگونه نیست. شهردار و به خصوص شهردار پایتخت، در تمام دنیا سمت سیاسی است. اگر خیلی احساس تکلیف می کنیم ( که اینجانب متعقدم مانند بقیه کارهایمان فقط حرفش را می زنیم )، سازوکاری ایجاد نمائیم که رده های میانی شهرداری ها براساس سیاسی کاری انتخاب نشوند.
خدا به راه راست هدایتمان کند. (1644249) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۵:۰۴:۲۲
دوست گرامی تصورم این است که اینجا اشتباهی رخ داده است. تغییر صرفا در کفایت آقای هاشمی و قالیباف خلاصه نمی شده است. اگر خانم راستگو قبلا اعلام موضوع فرموده بودند و تصور این بود که آقای هاشمی رای نمی آورند ایشان می توانستند شخص دیگر و با کفایت بیشتری را معرفی کنند که از طرف همه اصلاحطلبان معرفی شود و بیانگر تغییری هم باشد که مردم رای دهنده به اصلاحطلبان منتظر آن بودند. کار سیاسی یعنی عقلانیت و تصمیم جمعی توسط نمایندگان واقعی مردم (1644571) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۷:۰۸:۰۳
اقا دلیل لیست دادن در انتخابات پس چه بوده؟یکی اینو برای ما توضیح بده بفهمیم (1644853) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۸:۰۷:۴۹
برای این بوده که بعضی افراد که هنوز به بینش سیاسی نرسیده اند با فرض اعتماد به یک گروه و یا دسته - به فهرست آن گروه رای دهند
ولی افراد دارای بینش و درک سیاسی هر چند از هم فکر ها هم مسلک ها یا هم گروه های خود انمتخاب مینمایند سعی دارند از کل کاندیداها با شناخت خودشان انتخاب نمایند (1645018) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۵ ۰۹:۰۰:۵۶
هرچه که بوده حتما عمل بر طبق منافع جناحی و به ضرر مردم نبوده است (1646046) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۶ ۰۸:۰۶:۴۲
برای اینکه سرلیست رو نگاه کنی و بقیه رو بیخیال شی و فله ای رای بدی تا ....... جناح اصلاح طلب ها رای بیارند . فقط همین .
این دعواها برای من تهرانی اهمیت نداره چون من به کسانی رای دادم که کم و بیش از آنان شناخت داشتم . از هر دو طیف هم بودند . به ورزشکار و هنرمند هم به صرف اینکه در فلان لیست هستند رای ندادم . مثل بعضی ها هم هر سی تا اسم را ننوشتم . به 6 نفر رای دادم اما با تحقیق و شناخت نه از روی لیست و فله ای (1648160) (alef-13)
 
رامین
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۹:۰۹:۲۷
من که در این موضوع اصلا هیچ وضعیت ادبی یا احساسیی ندیدم که نویسنده با این آه و عجبا در موردش حرف می ند. من فوق لینانس جامعه شناسی علامه هستم و اساسا این متن را نه یک متن تحلیلی از منظر جامعه شناسی که یک متن ادبی بیهوده دیدم. برای انتقال هر معنایی زبانی برازنده است. این زبان برای مباحث جامعه شناختی خنده دار و مضحک است آقای نویسنده و پژوهشگر جامعه شناسی! (1645174) (alef-6)
 
بهلول
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۹:۴۱:۳۷
موضع پس گیری رای بسیار موضوع خوبی است، و باید حتما مجلس و نمایندگان مردم پیگیری شود.
روش رای گیری فعلی مثل شیر یک طرفه میماند که وقتی فرد انتخاب شد هیچ راه برگشتی ندارد و لذا هر فرد خائنی میتواند با دروغ گویی به مردم و فریب افکار عمومی انتخاب شود و مردم بیچاره باید سالها رنج یک انتخاب خود را به دوش بکشند و هیچ راه برگشتی نیست.
این بی عدالتی است و همین عامل هم سبب میشود که در کشورهایی که قانون پس گیری رای وجود ندارد، وقتی مردم از یک انتخاب خود ناراضی هستند وقتی راهکار قانونی ندارند سر به شورش و تظاهرات و.. کنند و بعضی موارد که حتی شاید میشد با پش گیری یک رای تمام شود شاید با زیر و رو کردن یک نظام در یک کشور همراه شود.
به هر حال این موضع بسیار خوبی است و عینا مطابقت دارد با عدل اسلامی و عقلانیت بشری. ولی بعید میدانم در کشورهایی که به بلوغ دموکراسی نرسیده اند و هنوز حکومتهای دیکتاتوری به هر اسم و شیوه ای وجود داشته باشد، اجازه داشتن چنین حقی به مردم دهند،
یادمان نرود که در کشور ما بسیار از حضرات هستند که حتی با برگزاری انتخابات در حکومت اسلامی هم موافق نیستند و تئوریهای از دین استخارج و استنباط میکنند که در آن رای گیری در کشور را تشریفاتی میدانند، لذا در این کشور با این بستر باید قاجزین را جسبید که همین رای گیری را هم از مردم نگیرند، پس گیری رای پیش کش.
ولی شخصا بارها و بارها نفراتی را دیده ام که در یک رای گیر فریب رسانه و تبلیغات و شعرهای حماسی و... را خورده اند و به فردی رای داده اند ولی در چند ماه و سال بعد شدیدا پشیمان شده اند و سالهای غصه این وضعیت را خورده اند.
ولی بالاخره جهان سومی بودن تاوانهایی دارد که یکی از آنها همین است. (1645234) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۱:۰۳:۵۱
طبق همین اصول مردمسالاری شما، برادر نویسنده 80 درصد مردم تهران از کار آقای قالیباف راضی بودند و گروهی قدرت طلب هستند که فردی را که به هر دلیلی در انتخابات شورای شهر تایید صلاحیت نشدند و از نظر سابقه مدیریتی در سطح پایین تری از رقیب قرار دارد...و بعد از شکست انواع آسمان و ریسمان و تحلیل به بند ملت ببندند که راستگو تبودند!
راستگویی فقط زمانی است که ما برنده ایم و الا آزادی و دموکراسی زیر سوال خواهد رفت! (1643823) (alef-10)
 
متعجب!
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۲:۱۳:۵۰
این 80درصد را از کجا آوردی عزیز! اگر اینگونه است پس چرا قالیباف رای اول تهران نشد؟بهتر است که به جای آمار سازی به اصول دموکراسی احترام بگذاریم. (1643999) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۳:۰۴:۴۲
به نظرم بهتره که شورای شهر منحل بشود، چون ما تحمل رای مخالف نداریم.
شهردار نیز مستقیم توسط مردم تعیین شود. خیال همه راحت!؟ (1644175) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۶:۴۳:۰۷
موافقم.شورای شهر در اکثر شهرها بیشترین آسیب رو به شهر زدند. البته از خدمات شورای شهر تهران در چند سال اخیر نمیشه چشم پوشی کرد ولی اگه کلی نگاه کنیم ضرر شورای شهر بیشتر از منفعتشه (1644794) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۴:۴۸:۲۲
80 درصد آماری بود که یکی از اعضای شورای شهر اعلام کرد. (1644526) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۵:۰۵:۱۷
قالیباف در ریاست جمهوری رای اول تهران نشد و نه در شهرداری....به نظر شما اگر آقای محسن هاشمی رقیب ایشان در ریاست جمهوری بود بیشتر رای میاورد!!!
واقع بین باشید. (1644575) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۵ ۰۸:۴۴:۱۰
حتما بیشتر رای می اورد قبول داری از شورای نگهبان و هیات نظارت تهران بیرس که از ترس نام هاشمی به رد صلاحیت انها و اصلاح طلبان یرداختند اگر اینها رای نداشتند چرا اینهمه بدنامی برای خود خریدند و به رانت روی اوردند ؟

اگر نوه هاشمی هم نامزد می شد رای قاطع ملت را بدست می اورد. لذا ریسک جایز نبود و رسوایی قبل را کمتر از اضمحلال بعد ارزیابی کردند . (1646018) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۵ ۱۵:۱۶:۰۳
صدالبته که میآورد!! (1646891) (alef-13)
 
مردم
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۲:۳۴:۴۹
برادر تایید صلاحیت نشدن در شورا یعنی نمیتوان سمت دیگری گرفت؟
منطقی باشیدو اینو قبول کنید که من به لیست اصلاح طلبان رای دادم نه خود راستگو ،همونطور که رهبرمون به لیست رای دادن نه به تک تک افراد
پس راستگو باید هم جهت با لیست باشه نه ... (1644065) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۴:۴۶:۰۳
700 هزار نفر رای قالیباف از حدود 10 میلیون نفر حاکی از رضایت است !!!!؟؟؟ (1644522) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۵:۰۶:۴۸
آقای ریاضیدان 10 میلیون نفر جمعیت کل شهر تهران هست نه افراد واجد رای!!! (1644578) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۵:۱۵:۵۸
کل افرادی که در شهر تهران رای دادند 2766784 نفر بود که به تفکیک:
روحانی 1330355
قالیباف 728915
جلیلی 318451
رضایی 172086
ولایتی 181456
غرضی 35521
10 میلیون نفر را شما از کجا آوردی؟؟؟!!!
تازه آقای روحانی در شهر تهران 48.08% آرا را کسب کرد...واقع بین باشید. (1644595) (alef-10)
 
سید
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۹:۲۶:۴۷
به هر حال حداقل می توان گفت کسانی که به روحانی در تهران رای دادند به لیست اصلاح طلبان هم رای داده اند و اگر قرار بود قالیباف را انتخای کنند به او در ریاست جمهوری رای می دادند و نمی شود گفت آنها اورا برای شهرداری مناسب وبرای ریاست جمهوری نامناسب مب دانستند (1645211) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۵ ۰۳:۲۲:۵۳
در تهران درصد مشارکت پائین بود برادر. اگر همه رای می دادند قالیباف خیلی کمتر می شد (1645839) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۱:۰۴:۵۲
بی معنا می نگارید
بجز اطاعت از رهبری و فرامین الهی در هیچ زمینه دیگر و در هیچ کنش وو اکنش اجتماعی تعبد مجاز نیست علی الخصوص برای نمایندگان مردم در مردم سالاری دینی.
اقای محترم اگر فرض شما در لیستی بودن مبنا قرار داشته باشد چرا باید از بیت المال اینهمه هزینه و اعتبار برای مشتی نماینده خرج شود بهتر است انجمن شهر را از این عده کثیر خالی و یک اتاق در اختیار سر لیست اصلاح طلب و سر لیست اصول گرا قرار داده و خیال همه را راحت کنید . رای قالب را هم نظر سر لیست اکثریت قرار دهیم . فرمایش شما جز این نتیجه ساده منظور دیگری را نمی تواند القا کند لذا لطفا بی معنا و از سر هواداری از نظری بی مبنا مطلب ننویسید.
مردم با شعور واراده همه اعضای لیستها را مطالعه کرده و لذت برای رای به تک تک انان منطق دارند . مردم فله ای و درهم رای نداده و نمی دهند . این گونه نگریسته به مردم اهانت است.
مردو در تمتایل به گوههای اجتمکاتعی و سیاسی کلیت و اهداف و سیاستهای انان را مد نظر دارند و مطلقا از نماینه خویش انتظاز تبعیت از رای حزبی و گروهی را بر خلاف بررسی و استناد به تعقل طلب نکرده و منتظر نمی باشند (1643826) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۱:۰۹:۳۶
کاش بحث پس گیری رای از نمایندگان مجلس را هم مطرح می کردید (1643843) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۵:۱۷:۰۵
ایکاش میشد. (1644596) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۱:۱۳:۱۵
حرفای قشنگ و خطرناکی زدی دلاور (1643850) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۲:۱۶:۲۷
حرف های بی منطقی بود که نیازی به دلاوری نداشت
اگر قرار بر تدلیس باشد آن دو نماینده اصولگرا که به قالیباف رای ندادند و رایشان را با "تطمیع " خریدند را هم باید ببینید.
در ضمن در شورای شهر تهران تعداد اصولگرایان و همینطور رای های نها بیشر است پس هر نتیجه ای جز این تدلیس و فریب ناشی از تطمیع بوده است. (1644004) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۴:۲۳:۲۷
حرف حساب جواب ندارد. اگر ثابت شود كه كساني تطيمع شده اند، هم تطميع كننده و هم تطميع شونده مجرمند و بايد پاسخگو باشند.
بهتر است كرسيهاي شوراي شهر از ابتدا شامل رايهاي حزبي و رايهاي مستقل باشد تا اين مسايل رخ ندهد.
منظور اين است كه مردم در هنگام انتخابات هم به يك حزب و هم به يك گروه مستقل راي دهند. (1644477) (alef-13)
 
راستجو
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۱:۱۴:۱۶
احسنت؛ به این می گن استدلال منطقی و بی طرفانه و دو کلمه حرف حساب! و ممنون از الف که این نقد پرمغز را منتشر نمود (1643852) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۵ ۰۰:۱۹:۲۰
واقعا از الف بعید بود. به هر حال متشکریم (1645736) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۱:۱۵:۱۹
واقعا افراد بافکر هستن
من تا بحال در انمورد فکر نکرده بودم
بابت این موضوع تشکر میکنم (1643855) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۱:۳۰:۰۸
برای پیشگیری و جلوگیری از اتفاقات پیش آمده در انتخاب شهردار و همچنین مبارزه با بده بستان ه و معاملات احتمالی در این رزمینه،ا، حتما شهردار باید مستقیما توسط مردم هر شهر اتنخاب شود. (1643891) (alef-10)
 
موسی امیدی ایلامی
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۱:۳۳:۱۹
ضمن تقدیر و تشکر از نویسنده مقاله که تحلیلی فلسفی اجتماعی از انتخابات در ایران و طرح ایده ای برای بازپس گیری رای اگر لازم باشد را اریه داده چند نکته در این زمینه قابل طرح است :
1-فرموده اند در چندین کشور جهان راه باز پس گیری ارای مردم وجود دارد و ما هم باید به راستی در این زمینه به فکر راهکارهایی باشیم ، اما از یاد نبریم انجا غرب است و اینجا ایران ، انجا مردم یک رو ، راستگو ، بدون رودبایستی ، درون و برون تا حدودی یکی و افراد برای بیان نظرات تحت فشار نیستند رای دهندگان کاملا دیدگاههای مشخص سیاسی دارند .اما در ایران ما با کمال تاسف صداقت و سرمایه اجتماعی بسیار نازل است .
2- چه بسا اگر در ایران در مورد باز پس گیری ارای منتخبین طرحی عملی عملیاتی گردد انانی که ابتدا به کاندیدای مورد محاکمه رای نداده اند انان به دلیل تسویه حسابهای حزبی و شخصی و بدر کردن رقیب امضائ می کنند کاری هم به اینکه این کار اخلاقا درست نیست ندارند به عبارتی دیگر اگر زمانی برسد ما هم مثل کشورهای پیش رو رای خود را بتوانیم پس بگیریم باید انقدر سرمایه اجتماعی در جامعه باشد که این بداخلاقیهای سیاسی کنترل شود و حامیان هم بتوانند رای جمع کنند . (1643896) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۱:۵۰:۱۲
سخن ارزشمندی ست که در ایران قانون نخواهد شد چون همین قانونگزاران فعلی قریب به اتفاق رای دوباره بدست نمی اورند خود می دانند در دوسال گذشته با مردم چهکرده اند. (1643947) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۲:۰۰:۲۴
برادر مدتیه نظرها رو سخت سانسور میکنی نظرمو منتشر کن
رای غیر اخلاقی ایشان به کنار عذرهای بدتر از گناه ایشان هم به کنار این توجیه های دوستان اصولگرا در حمایت از حرکت غیر اخلاقی ان خانم به نظر من خیلی بدتر از کار این خانم بود من که این حرکت برام خیلی چیزها را روشن کرد و فهمیدم دروغ و خیانت اگر به نفع این دوستان باشه دروغ و خیانت محسوب نمیشه یاد قضیه ابوموسی اشعری و امام علی علیه السلام افتادم
حمایت اصولگرایان اسیب های زیادی را به همراه دارد باعث میشود مردم به لیستهای انتخاباتی بدبین شوند و دروغ و خیانت هم توجیه گردد و..
جناب قالیباف در تهران 700 هزار و روحانی یک میلیون و سیصد هزار رای داشت کاملا اقبال به اصلاح طلبان مشخص بود.اما این خانم رای داد دروغ گفت توجیه کرد حزب رو زیر سوال برد از بهانه های به وظیفه اخلاقی ام در انتخاب شایسته و...عمل کردم و...استفاده کرد و ....بسیار ناپسند بود.اصلاحطلبان باید معذرت خواهی درست حسابی از مردم بکنند و توضیح دهند این خانم در لیستشان چه میکرده (1643966) (alef-6)
 
محسن
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۴:۵۳:۲۸
مطمئنی 1,300,000 همش اصلاح طلب بودند؟!؟! به فرض محال هم که اینطور بوده باشه پس باید رای 4 کاندیدای دیگر رو هم به عنوان ضد اصلاح طلبان تلقی کرد. در ضمن اگر به روحانی که خودش رو اصلاح طلب نمیدونه، به عنوان یه اصلاح طلب رای دادی، شکست اصلاح طلبی رو قبول کن. (1644543) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۷:۲۱:۴۰
اقا نظر مخالف رو چرا منتشر نمیکنید؟
شما مطمئنی اون 700 هزار رای قالیباف همه اصولگرا بودند؟
ما فقط مطمئنیم که یک میلیون و سیصد هزار تهران قالیباف رو انتخاب نکرده اند
اگر فرضا میفرمایید 50 درصد رای روحانی اصلاح طلب نبودند خب با همین ضریب 50 درصد رای قالیباف هم اصولگرا نیستند می شود 350 هزار در مقابل 700 هزار باز تفکر اصلاح طلبی غالب است(مگر اینکه از غیب بهت خبر داده باشن که رای روحانی رو اصولگرایان دادند)
اخه عزیزم من شما اصولگرایان که چندین طیف در انتخابات داشتید بز شکست خوردید رای نیاوردید تازه در حالی که چند میلیون هم در انتخابات شرکت نکردن
این حرفهای جوک گونه و بهانه های اون قوم خاص رو چرا دارید میارید؟
نظرات در سایتهای مختلف مثبت منفی ها و...
همه و همه حاکی از نارضایتی اکثریت مردم از حرکت این خانم است
دین ما این گونه حرکتها را مذموم میداند
ر هر ایینی شما نگاه کنید این قبیل کارها جایی ندارد و نمیشه ماله کشی اش کرد. (1644896) (alef-10)
 
تهرانی
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۲۰:۴۲:۳۵
دوست من مردم تهران برای ریاست جمهوری به قالیباف رای ندادن ولی معلوم نیست ایشان را برای شهرداری هم نخوان
البته من خودم علاقمند بودم آقای هاشمی شهردار بشه (1645364) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۵ ۰۹:۱۸:۴۷
بله مردم تهران قالیباف رو انتخاب نکردن ولی برای ریاست جمهوری .... یعنی مردم انقدر کوته بین هستند که هر اصلاح طلبی رو به هر اصولگرایی ترجیح بدن ؟ یعنی شما مثلا یه مدیر اصلاح طلب که مدیر مدرسه بوده رو به یک مدیر اصولگرای موفق ترجیح میدین ؟ به صرف اصلاح طلب بودن؟ اگه اینطوریه که خیلی غرق سیاست هستین. بعد مگر رای اول تهران آقای چمران اصولگرا نیست؟ پس انقدر نگید مردم مردم... مگر همین مردم بقیه اعضا شورای شهر رو انتخاب نکردن که اصلاح طلب نبودن... واضحه که اصلاح طلب ها در تهران رای قاطع ی نداشتن که انتخابات به رای یک نفر وابسته شده .... مثبت منفی ها هم یه جامعه کامل آماری نیست برادر ... شما آیا نماینده اکثریت مردم هستی که میگی اکثریت ناراضی اند؟ لطفا به جای خودتون صحبت کنید، دین ما کدوم حرکت رو مذموم میدونه اینکه این فرد به ندای وجدانش پاسخ داده نه به ندای حزب ... بلا تشبیه پس حر بزرگترین خائن تاریخه چون در دقیقه نود نظرش رو تغییر داد رفت تو سپاه امام حسین. (1646071) (alef-10)
 
هادی
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۲:۰۹:۴۲
راستگو اگر مستقل در انتخابات شرکت کرده بود می توانست به رای خود عمل کند ولی وقتی در لیست اصلاح طلبان قرار گرفته و با این موضوع برای خود تبلیغ کرده و رای آورده وظیفه دارد در چارچوب گروه فعالیت کند و قطعا گروهی که در مجموعه نظام فعالیت می کند خیر و صلاح مردم و نظام را در نظراتش و فعالیت هایش در نظر می گیرد و نشانه ی آن حمایت همه جانبه از دکتر روحانی در انتخابات بود که در نتیجه آن گروه های تند رو مزه زیادی خواهی های خود را چشیدند
من اعتقاد دارم خانم راستگوه به پشتیبان خود خیانت کرده و ایشان به مردمی که به ایشان رای داده اند نیز خیانت کرده چون مردم به نظر و تایید اصلاح طلبان رای دادند نه به راستگو (1643989) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۲:۱۰:۳۶
نظر خوبی بود اما از طرفی ممکن است که شاهد بی ثباتی صحنه سیاسی کشور باشیم. (1643992) (alef-6)
 
شهر وند
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۲:۲۵:۳۳
با سلام نديدن واقعيتها رفغ نكردن ابهامات بلكه ابهام اميزي كردن ابهامهات ثسلسل سوالات تويجيه كردن رفتارات غلط وافراطي حزبي نگري خودخواهي ماست مالي كردن استدلات كه شعور افراد را نشانه گرفته وسلب اختيارات نمايندگي تهديد نمايندگان به باز پس گيري راي ايجاد جو نا مناسب به مخالفان حزبي تهديد بستگان و ايجاد رعب و وحشت و حمله رسانه اي اماج اتهاماتي كه در دادگاه ثابت نشده و با مراجعه به افكار عمومي نشان ميدهد كه خوشبختانه جامعه ما ايگونه افراد را طرد كردند اين افكار افراطي بايد به زبا له دان تاريخ برود و روانكاري اين رفتار از اسيب به جامعه جلو گيري مي كند تا نظر تو ونظر من در جامعه اجرا گردد (1644034) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۲:۲۸:۰۸
اینک قبیله گرایی در اصلاح طلبان نهادینه می شود (1644046) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۳:۵۵:۴۱
قبیله گرائی سه سال پیش با برخوردی که اصولگرایان مجلس با علی مطهری کردند نهادینه شده وقتی به علی مطهری گفتند ایشان بوئی از تفکر شهید مطهری نبرده و وی را در فراکسیون اصولگرایان باز خواست کردند که چرا در مقابل احمدی نژاد متخلف ایستاده است (1644377) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۲:۴۰:۵۴
این خانم بخاطر رسیدن به صندلی شورا اومد زیر پرچم اصلاح طلبی ( اولین دروغ )
بعدش تو جلسات هم از طرف اصلاح طلب طرفداری کرده ( دومین دروغ )
در جریان رای گیری اول ممتنع رای داده ...!! میخام بدونم یه نماینده که اصلی ترین کارش تعین شهرداره چرا باید ممتنع رای بده ...( سومین دروغ )
چطور یهو رازهای غیب بهش الهام شد ، اونم در زمان رای گیری دوم ... بخاطر مردم و از این حرفا ...؟؟؟؟ این خانم بفرمایند این الهام غیبی از کجا اومد (دروغ چهارم )
نون را به نرخ روز خوردن آفت این مملکته ... از هر طرفی که میخاد باشه

الف اگه یکی از هم حزبی های قسم خورده شما همین کار رو بکنه ، بهش مدال میدین ؟؟؟؟!!
چاپ کن برادر من (1644094) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۶:۲۴:۰۵
لز عمل خانم راستکو راضی نیستم اما
از انتخاب قالیباف به عنوان شهردار تهران خوشحالم. (1644742) (alef-10)
 
حمزه
۱۳۹۲-۰۶-۲۶ ۱۶:۰۹:۳۰
ممنون از شما
دروغ پنجمش هم این بود که گفت پیام مردم رو دریافت کرده و بنا بر رسالتش به قالیباف رای داده...
دروغ ششمش اینه که وقتی باهاش برخورد شد تمام عقبه اصلاح طلبی رو زیر سوال برد
دروغ هفتمش این که بخاطر تمایل و منافع شخصی اش همینجور داره دروغ می بافه... (1649451) (alef-13)
 
علی
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۲:۴۲:۰۷
در دوره دهم اجازه نفس کشیدن هم به اصلاح طلبان نمی دادند. بعنوان نمونه عدم بکار گیری از تجربه آقای نجفی در کمیسیون بودجه. (1644100) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۲:۴۳:۳۳
قطعا خانوم راستگو به رای دهندگان خیانت کرده و به ما رای دهندگان بدهکار است و تنها با استعفا از نمایندگی شورای شهر می تواند عملا عذر خواهی خود را اثبات کند باشد تا بخشوده شود. (1644105) (alef-13)
 
رهام
۱۳۹۲-۰۶-۲۵ ۰۳:۳۶:۱۵
چشم بهشون میگم
ایشون هم منتظر اعلام نظر شما بودن که استعفا بدن (1645848) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۲:۵۴:۴۲
با توجه به اينكه راي افراد مخفي است و يا افرادي كه به ليست احزاب راي نمي دهند بلكه به خودشخص راي مي دهند كه ممكن است تركيبي از افراد اصولگرا ويا اصلاح طلب باشد تكليف پس گيري راي مردم چه مي شود؟

اگر پس گيري راي مطرح شود براساس مسائل حزبي ممكن است حتي افرادي كه راي نداده اند در حال حاضر متقاضي پس گيري راي خود باشند!!!! (1644137) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۳:۱۶:۲۱
جدای ازحزب بازی,این مطلب مهمه ک با لابی گری اغلب شهرداران درکشورتعیین میشن ک چون تهران توچشم بودشهرهای تابعش,واستانهای دیگه مشخص ومعلوم ب این لابی گری نشدند (1644225) (alef-13)
 
شاهرخ
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۳:۱۶:۲۲
من نمیدونم این همه صاحب نظران خبره ناشناس تا الان کجا بودن با این قلم بلیغه نقذشون! ؟فکر نمی کنید چون نیک بنگرید همه تزویر می کنند؟ حالم ازین فیگور انتقادات روشنفکر معابانه بد میشه!شده عینه سریالهای تکراری دهه 60 کسالت بار (1644226) (alef-13)
 
هادی
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۴:۰۳:۲۳
خوب است استاد محترم بفرمایند اگر قرار باشد عضو شورا ماشین امضای منویات حزب خود(بر فرض اینکه چنین عنوانی را بتوان به جماعات جبهه ای فصلی فعلی در سپهر سیاسی ایران نسبت داد)باشد چه نیازی به حضور لیستی از اعضا در شورا هست.این منویات هر زوز توشط پیک حزب به شورا ارسال گردد تا خوانده شده و مصدر تصمیم گیری قرار گیرد.نه عزیز پشت این مواضع نگته و هزاران نکته نهفته است که به ظرافت مورد عنایت شریف قرار نگرفته است.سازو کار حزبی بریتانیا هم گرچه قابل قیاس با جماعات ما نیست ولی نمایندگانش را چنین مسلوب الاختیار که شما توصیه می فرمایید نمی خواهد و نمی پسندد. (1644398) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۴:۲۰:۰۷
راستگو با توجه به اینکه اسمش در لیست اصلاح طلبان بوده رای آورده و باید تبعیت کنه...من که دیگه در هیچ انتخاباتی بهش رای نمی دم. (1644465) (alef-13)
 
ن
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۵:۱۹:۴۷
حاکميت مداوم بر يک نهاد بيش از هشت سال مداوم خطر ديکناتوری به همراه دارد. (1644604) (alef-10)
 
بهمن
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۵:۲۳:۳۵
پس گرفتن رای اتفاقاً از آن پدیده های بسیار خطرناک است. در حرف خیلی قشنگ است، حرفی نیست اما در عمل اگر بنا بر این باشد که هر کس از نتیجه انتخابات خوشش نیامد علم «رای مرا پس بده» دست بگیرد، همانی می شود که در مصر شد و در ایران سال 88. هیچ کشور موفقی را نمی بینم که چنین مکانیزمی را اجرا کرده باشند.
مگر وقتی «تدلیس» نیکسون معلوم شد و استعفا داد، دوباره رای گیری کردند؟ فورد که معاون نیکسون و برنده همان انتخابات بود سوگند ریاست جمهوری خورد.
در انتخابات انگلیس رئیس حزب لیبرال دموکرات یعنی «نیک کلیگ» رسماً به مردم در مورد اینکه با افزاریش شهریه های دانشگاه مخالف خواهد بود، دروغ گفت. رای دانشجو ها را گرفت و شهریه هم زیاد شد و حزب لیبرال دموکررات هم هیچ اعتراضی نکرد که هیچ، رای موافق هم داد. تظاهرات شد، دانشجوها آمدند به خیابان و دستگیر شدند و غائله خوابید.
اما هیچ کس اصلاً حرفی از پس دادن رای نزد. (1644613) (alef-10)
 
علیرضا محسنی
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۵:۲۸:۰۸
اصلاح طلبان واقعی مظلوم واقع شدند. هم در شورا و هم در دولت. وزرای غیر اصلاح طلب وزارتخانه های کلیدی را گرفته اند و نیروهای خود را در پست ها منصوب می کنند. دولت شرکت سهامی شده. قرار است رئیس کمیته دانشگاهیان ستاد قالیباف یعنی دکتر برزین ضرغامی نیز معاون وزارت ارشاد شود مبارک است انشاءالله (1644622) (alef-10)
 
خسرو امین زاده
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۶:۳۱:۱۴
نقدی بر مقاله تدلیس ........ ؛ ابتدا، قلم روان، بیان شیوا ومحتوای پر معنای این مقاله را تحسین می نمایم . پر هیمنه و پر طمطراق بودن مقاله جناب موید ، خود موید اقامتشان در برج عاج و بیرون گود است . اینکه ؛ در دیار بکام ،ایام به کام دکتر ! چه خبر از شیر و کره و تخم مرغ صبحانه تان !؟ به همان قیمت دو سه سال پیش تهیه اش میکنید یا که دو سه برابر شده است !؟ بعید می دانم که جنابشان اگر به وقت تدوین این متن متین در تهران اقامت می داشتند و شبهای اخیر صدای تیر و تفنگ بگیربگیر اراذل و اوباشان شبگرد عارض بر نوامیس واموال مردم به گوششان می رسید ،بر نوشتن چنین مقاله ای -مناسب آرمان شهر - اولویت میدادند . آنچنانکه گرسنه سر بر بالین نهاده ای را به تماشای پرده آخر نمایشنامه کالیگولا فرا خوانیم ! به نظرم ، تدلیس از آن زمان شکل می گیرد که خواجگان بی تدبیر را برای انتخابات منصوب می نماییم تا که نقش خویش وارونه بر ایوان زنند و رای ما آنگونه به دیوان برند . کین سخن نه از سر تمثیل ، که رویدادی تکراریست . براستی ؛ در چنین حال و هوایی و در غیاب احزاب مردم نهاد ، پس گرفتن رای کیلویی چند !؟ ارادتمند . (1644758) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۶:۵۵:۴۲
اره منم موافقم. شدید موافقم. به عنوان یه اصولگرا کاملا موافقم .منم تو انتخابات مجلس به اصولگراها رای دادم ولی همین اصولگراها رفتن مجلس وبه چندوزیر کابینه رای دادن که اصولگرا که هیچ، اعتدالگرا هم نبودن ودرجریان فتنه 88 نقش مهمی داشتن مثلا چرا اقایان اخوندی وربیعی وزنگنه وحجتی رای اوردن ؟ چرا واقعا ؟
من به اقای ت وم وب و بقیه رای نداده بودم که این اقایون برن مجلس وبه اقایونه بالا رای بدن .وگرنه چراباید به اصولگراها رای میدادم !
منم ناراحتم من واقعا حق میدم چندتا اصلاح طلب ازکار خانم راستگوناراحت باشن. (1644825) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۹:۲۰:۳۳
درسته حرفتون در صورتی که فراکسیون اصولگرا تصمیم می گرفت که رای ندهد ضمنا مردم حوزه انتخابیه انها چیز دیگری بود .

قیاس کار انها با راستگو مع الفارقه (1645193) (alef-6)
 
لرستانی
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۷:۱۵:۴۵
این خانم(ر ا س ت گ و) خلاف میل رای دهندگان به خود و قول و قرار عمل کرده .واقعیت همیت نظر و ازادی عمل و اندیشه نیست. ایشان جاهایی چیزهایی گفته و جای دگر عکس آن را عمل و آن قبلی تظاهر کرده
آیا این رفتار انسانی و اخلاقی است؟ بی ردنگ نه (1644882) (alef-10)
 
علی
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۹:۰۴:۵۷
سلام اگر قرار بود مردم فقط به لیست رای بدهند که سهیلا جلودار زاده هم رای می آورد . بنابراین مردم حزب را انتخاب نکرده اند ختی اگر یکی از دلایل انتخاب وابستگی حزبی باشد بلکه نماینده شورای شهر انتخاب کرده اند و و وظیفه نماینده دفاع از حقوق رای دهندگان بر اساس درک و احساس مسئولیت خودش است. و بعضی وقتها ممکن است نظرش با تصمیمات حزبی متفاوت باشد و از همه اینها گذشته من هم نظر راستگو را دارم و با انحصار قدرت در دست اشخاص و یا خانواده ها و حتی گروه هایی که بر اساس روابط مطرح میشوند مخالفم و از نماینده خود تشکر میکنم و برای موفقیتش دعا میکنم (1645169) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۵ ۰۱:۲۳:۴۶
اگر حزب تاثیر ندارد پس چرا این خانم وارد حزب به قول حودشان دیکتاتوها شده اند؟بله؟ (1645792) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۱۹:۴۲:۰۰
کار ایشان درست نبود. چون با لیست حزبی وارد شورا شده بود.
کاشکی اول از حزب استعفا میداد و بعد با سلیقه خودش تصمیم میگرفت.
من طرفدار قالیباف هستم ولی رعایت الزامات گروهی و حزبی را برای توسعه احزاب در ایران ضروری میدانم.
اگر ایشان رای خود را از اول اعلام میکرد شاید کسی رقیب آقای قالیباف نمیشد و با رای بالاتری شهردار میشدند. (1645235) (alef-10)
 
علیرضا قلیزاده
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۲۲:۱۶:۴۳
من در انتخابات ریاست جمهوری به روحانی رأی دادم؛

در شوراها به چند نفر متخصص مستقل، چند نفر اصلاح طلب (از جمله راستگو)، چند نفر اصولگرای سنتی رأی دادم.

اگر قرار بود شهردار را هم انتخاب کنم، به قالیباف رأی می دادم (هم به دلیل موفقیت نسبی وی، و هم به دلایل دیگری از جمله احتراز از تغییر سریع سمت و سوی مدیریتی کشور، و احساس باخت کامل بخشی از جامعه)؛

افراد زیادی را می شناسم که همین الگوی رفتاری انتخاباتی را داشتند.

خط کشی های بسیاری از ما مردم کوچه و بازار، چندان با برخی با سیاسیونِ مصطلح تطابق ندارد.

به عنوان یک رأی دهنده به راستگو، از اینکه به قالیباف رأی داده ناراحت نیستم؛ ولی امیدوارم ایشان و منتقانشان در یک برنامۀ تلویزیونی در مورد اتهام سوگند دروغ، به گفتگو بنشینند. (1645525) (alef-10)
 
احمد
۱۳۹۲-۰۶-۲۴ ۲۳:۵۱:۰۱
به این میگویند بیان درد دل مردم. ولی وا اسفا به صدا و سیما که مخالف رای مردم و خواست مردم فقط قصد ماست مالی زورکی دارد. در حالیکه بوی گند عملکرد ایشان همه جا را گرفته. (1645710) (alef-10)
 
امیر حسام
۱۳۹۲-۰۶-۲۵ ۰۱:۰۶:۳۸
بقول اقای روحانی در ایران نه حزب و نه جناح وجود دارد و فقط برای روزهای انتخابات کرکره ها را بالا می دهند // پس در حال حاضر صحبت از رفتار و اعمال حزبی و جناحی کلا باطل است // . (1645777) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۵ ۰۸:۵۹:۳۴
اكثر احزاب در ميان اعضاى خود عوامل نفوذى زيادى دارند كه در مواقع حساس مانع پيروز ى حزبً رقيب بشوند مشخص است كسى كه به خودى گل مى زند مو رد تعريف و تمجيد هواداران تيم رقىب قرار مى گيرد هر كسى بايد در زمين خود شً بازى كند بقىه اش فقط شعا است و بس مثل شعار شيفتگان خدمت (1646044) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۶-۲۵ ۱۶:۲۸:۰۰
ای کاش اسامی افرادیکه رای ممتنع می دهند را اعلام می کردند!!! (1647081) (alef-13)
 
مريم حسينى
۱۳۹۲-۰۶-۲۶ ۰۹:۳۰:۴۷
مى گويند آقاى متكى به دليل راى و عمل مستقل خو از يك تشكيلات اصولگرا اخراج شد. (1648345) (alef-13)
 
فرزاد
۱۳۹۲-۰۶-۲۶ ۱۹:۰۳:۰۶
چرا توجيه كنيم
اين خانم بدترين كار ممكن و خلاف عرف و شرع يعني خيانت در امانت را مرتكب شده است
من اصلاً از اين خانم خوشم نميومد كه بخوام بهش راي بدم ولي چون تو ليست اصلاحات بود با كمال تاسف بهش راي دادم.
مطلب ديگه اينكه به مردانگي شماها ايمان آوردم.اينكه شماها خيلي برا قاليباف تلاش كرديد ولي الان انتقاد عليه حاميانش رو هم منتشر ميكنه يعني خيلي مردين
درود بر حاج احمد توكلي (1649786) (alef-13)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.