توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 104753
ساعت‌ها با مشايي صحبت كرده‌ام؛ او مامور محدودسازي ولي‌فقيه است
تاریخ انتشار : جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۰ ساعت ۱۸:۴۷
يك عضو فراكسيون انقلاب اسلامي مجلس كه ساعت‌ها با مشايي بي‌پرده و چهره‌ به چهره مباحثه و گفت‌وگو داشته، او را "الياس " دولت احمدي‌نژاد و مامور محدودكردن ولي فقيه و منحرف‌كردن نظام اسلامي خواند و خواستار برخورد دستگاه قضايي با وي و همفكرانش شد.

حجت‌الاسلام حميد رسايي عضو فراكسيون انقلاب اسلامي مجلس و از جمله حاميان محمود احمدي‌نژاد است كه هر اندازه از عملكرد دولت دفاع كرده، به همان اندازه و از چند سال قبل مخالف جدي اسفنديار رحيم‌مشايي رئيس دفتر رئيس جمهور بوده و منتقد ديدگاه‌ها و رفتارهاي اوست.

مخالفت نماينده مردم تهران با رحيم مشايي ناشي از چندين ساعت‌ گفت‌وگو و مباحثه چهره به چهره و بي‌ پرده با رئيس دفتر رئيس جمهور است كه وي را در نگاه رسايي به "الياس " كابينه احمدي‌نژاد و منحرف‌كننده مسير اصلي دولت نهم و دهم مبدل كرده است؛ در ميان حاميان رئيس جمهور، رسايي تنها كسي بود كه فرصت يافت در خصوص نقد مشايي در برنامه "ديروز، امروز، فردا " با علي اكبر جوانفكر مشاور رسانه‌اي احمدي‌نژاد به مناظره بنشيند و انتقادات علني خود را بيان كند كه البته بعد از آن مناظره، برنامه چالشي "ديروز، امروز، فردا " براي مدتي تعطيل شد.

مدير مسئول هفته‌نامه 9 دي كه اين روزها مواضع خود را بيشتر از طريق اين نشريه اعلام مي‌كند و در چند هفته اخير، بارها مسائلي را درباره جريان انحرافي و مرتبطان با اين شبكه مطرح كرده، در گفت‌وگويي تفصيلي با خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس به بيان ديدگاه‌هايش در خصوص ماهيت و اهداف رحيم مشايي پرداخت و تاكيد كرد كه در روزهاي آينده به افشاگري بيشتري در اين زمينه خواهد پرداخت.

حجت‌الاسلام رسايي در مطلع بحث، در خصوص ويژگي‌ها، اهداف و ترفندهاي جريان انحرافي در دولت به سركردگي اسفنديار رحيم مشايي اظهار داشت:

سابقه انقلاب اسلامي و بررسي عملكرد شخصيت‌ها نشان مي‌دهد دشمنان همواره تلاش كرده‌اند اگر نتوانستند به‌طور مستقيم شخصيتي را تحت‌تاثير قرار داده و از او در راستاي منافع خود استفاده كنند، از كانال اطرافيان وي وارد ‌شوند؛ به عنوان نمونه در قضيه آقاي منتظري دشمنان از طريق بيت او و دامادش كه منتظري اعتماد بسيار زيادي به وي داشت، وارد عمل شده و اهداف خود را پيگيري كردند و يا در موضوع آقاي هاشمي رفسنجاني هم دشمن تلاش زيادي كرد تا منافع خود را از طريق فرزندان و برخي اطرافيان وي تامين كند.

گزينه‌هاي متعدد ديگري هم وجود دارد كه دشمن، برخي از آنها را با فساد اقتصادي و بخشي ديگر را با فساد اخلاقي به خدمت خود درآورده و در مواردي هم دشمن با توجه به زمينه‌هاي شخصيتي افراد از طريق مسائل اعتقادي وارد عمل شده ‌است.

جريان انحرافي امروز با توجه به خصوصيات و ويژگي‌هايي كه شخص آقاي احمدي‌نژاد داشت و عمدتا هم اين خصوصيات و ويژگي ها بر اساس مباني اعتقادي بود، ابتدا با رويكرد اعتقادي وارد صحنه شد و پس از آن اهداف سياسي و اقتصادي خود را پيگيري كرد و به برخي از آنها رسيد.

* به نظر شما مهم‌ترين هدف جريان انحرافي چيست و در واقع اين جريان چه هدفي را از چه مسيري پيگيري مي كند؟

رسايي: از جمله اهدافي كه مشايي براي رسيدن به آن تلاش مي كند، تصدي كرسي رياست جمهوري يازدهم است اما اين شخص به فراتر از رياست جمهوري مي انديشد و اگر غايت هدف او كسب جايگاه رياست جمهوري بود، مي توانست با استمرار مرام و جهت‌گيري احمدي‌نژاد سال 84، بدون اينكه نشان دهد با ولايت فقيه مشكل دارد به آن برسد ولي مشايي مأموريت دارد تا نظام اسلامي را به انحراف بكشاند. از نظر مشايي جايگاه رهبري بايد به يك جايگاه تشريفاتي برسد و بسياري از ارزش هاي ديني به ارزش هاي ملي گرايانه تغيير كند.

به عبارت ديگر، از آنجا كه جريان انحرافي و شخص آقاي مشايي به شدت قدرت‌طلب است، در حقيقت با رويكرد ورود به مباحث اعتقادي به دنبال آن است كه از جايگاه آقاي احمدي‌نژاد براي رسيدن به قدرت در انتخابات مجلس نهم و سپس رياست جمهوري يازدهم بهره برد؛ در حالي كه ترديد نداريم اعتقادات مشايي انحرافي است و از احمدي‌نژاد فقط به عنوان يك سپر استفاده مي كند تا از طريق او به اهدافش برسد.

در كنار اين موضوع، يكي از مهم‌ترين اهداف جريان انحرافي ناكارآمد نشان دادن مديريت انقلابي و ولايي است؛ اتفاقي كه در طول چند سال گذشته رخ داد، اين بود كه مردم طعم مديريت انقلابي را پس از سال‌ها مجددا در مسيرتبعيت از ولايت چشيدند و ما در نقاط مختلف كشور شاهد نتايج اين نوع مديريت بوديم و رهبر معظم انقلاب هم بر اين اساس بارها اصول زنده شده توسط احمدي‌نژاد را ستودند و راه دولت را تائيد كرده و مورد تمجيد قرار دادند اما اوجي كه مديريت انقلابي گرفته بود، متاسفانه با فعاليت ده‌ها برابري جريان انحرافي به دليل اعتماد زيادي كه آقاي احمدي‌نژاد به برخي شخصيت‌هاي اين جريان و در رأس آن آقاي مشايي داشت، با ركود مواجه شد.

* آيا آقاي احمدي‌نژاد از اين مسئله اطلاع ندارد و اساسا مي‌توان پذيرفت كه رئيس جمهور با درايت و ذكاوت مانند احمدي‌نژاد، تحت تاثير افرادي چون مشايي قرار گيرد؟

رسايي: من مي‌توانم به اين سؤال هم جواب نقضي و هم جواب حلي بدهم؛ بله احمدي‌نژاد با همه هوش و حواسش مي تواند تحت‌تأثير الياس هايي قرار بگيرد كه آنها را به عنوان يك شخصيت مثبت باور كرده است. آقاي احمدي‌نژاد فردي شجاع، مدير و با رويكردي زاهدانه است اما معصوم و مجتهد و دين شناس نيست و اتفاقا آسيب‌هايي كه به او وارد مي شود، از همين نقطه است. همه شخصيت‌ها اشتباه مي‌كنند و احمدي‌نژاد هم مصون از اشتباهات نيست اما اين اشتباهات به ويژه در اتفاقات اخير هزينه سنگيني براي وي داشته كه شايد اگر دير بجنبد، جبران اين هزينه سنگين دشوار باشد.

علاوه بر اين ما شخصيت‌هايي را در تاريخ انقلاب داشته‌ايم كه اعتماد زيادي به برخي اطرافيان خود داشتند كه نمونه آن شهيد رجايي بود كه با همه سلامت اعتقادي و اقتصادي، فريب فردي همچون مسعود كشميري را خورد و اعتماد به كشميري به حد اعتقاد رئيس جمهوري محبوب و مردمي آن روز به كشميري رسيد و موجب شد كه فرد مذكور در ساختار اجرايي كشور به قدري نفوذ كند كه رجايي و باهنر را به شهادت برساند تا به زعم خودش به نظام لطمه بزند.

* جنابعالي چند مرتبه رو در رو با مشائي بحث و گفت‌وگو داشتيد و حتي بعد از يكي از همين ديدارهايتان او را به "الياس " شخصيت شيطاني و اغواگر سريال "اغما " تشبيه كرديد كه تلاش مي‌كرد شخصيت‌هاي اصلي داستان را تحت‌تاثير قرار داده و فريب دهد. از نظر شما مهم‌ترين انحرافات مشايي و اساسا خاستگاه انحرافات فكري جرياني كه وي در راس آن قرار دارد، چيست؟

رسايي: مهم‌ترين انحراف مشايي در فرض خوشبينانه اين است كه اسلام را بر اساس ديدگاه‌هاي خودش تفسير مي‌كند و دچار بيماري تفسير به رأي از دين است. مشائي مطالعات ديني متفرقه داشته اما اين مطالعات را عمق نبخشيده و به اساتيد فن و مجتهدان مسلط به كتاب و سنت هم مراجعه نكرده تا مسير مطالعاتي وي را مشخص و در مسير درست هدايت كنند؛ در جلسات مختلفي كه با او مواجه بوديم و بحث كرديم به اين نكته روشن رسيدم كه او معتقد به اسلام منهاي روحانيت است و تلاش كرده احمدي‌نژاد را هم به اين سو ببرد كه البته در سايه ولايت فقيه و وجود رهبري با درايت و حكيم در رأس نظام اسلامي نمي‌تواند موفق به تحقق ديدگاه خود شود.

مشايي معتقد است اكثريت جامعه مستضعف‌اند اما وي استضعاف آنها را فقط مالي نمي داند، بلكه معتقد است اكثريت مردم نسبت به دين اعتقاد جدي ندارند، نسبت به غرب تمايل دارند، ضد روحانيت هستند، از نظر مالي فقير و منتظر كمك مسئولان هستند و از نظر سياسي هم نمي توانند جريانات سياسي را از هم تفكيك دهند.

اجازه بدهيد براي اثبات اين سخن يك خاطره نقل كنم تا بهتر اين مسأله مفهوم شود؛ بعد از مناظره بنده و آقاي جوانفكر در برنامه "ديروز،‌ امروز، فردا " درباره مشايي و رابطه او با دولت كه مناظره خوبي بود و البته پس از آن شاهد تعطيلي اين برنامه تلويزيوني بوديم، يكي از وزراي دولت دهم به مشايي انتقاد كرد كه چرا شما مواضعي اتخاذ مي‌كنيد كه نيروهاي خودي مجبور شوند در برابر هم قرار گرفته و مناظره كنند آن هم با اين دفاع بدي كه جوانفكر از دولت مي كند. مشايي در پاسخ كه وي پاسخ داده بود "مناظره رسايي و جوانفكر كاملا به نفع ما بود و ما برنده شديم، چرا كه روحانيت در برابر ما قرار گرفته بود ".

اگر چه حذف روحانيت از صحنه سياسي كشور شالوده فكري مشايي و همفكران اوست، اما بايد توجه داشته باشيم كه مشايي شخصيت چند وجهي دارد و در محافل عمومي و حتي بعضا در برابر احمدي نژاد به تناسب مخاطبينش شخصيت‌هاي متنوع خود را بروز داده و از خود چهره‌هايي علمي، فرهنگي، سياسي و اجرايي به نمايش مي‌گذارد كه اين از ويژگي‌هاي بارز نفاق است.

* آيا انحرافات مشايي در حد انحرافات فكري است يا او انحرافات عملي هم دارد؟ در طول سال‌هاي حضور رحيم‌مشائي در عرصه اجرايي كشور ما شاهد نوعي دست‌اندازي‌ها به منابع عمومي و هزينه آنها براي اشخاص خاص و در واقع نوعي فساد اقتصادي بوده‌ايم كه با شعارهاي دولت احمدي‌نژاد در تعارض است...

رسايي: اين موضوع را در نظر بگيريد كه اساسا فساد اقتصادي به دنبال خود فساد سياسي و فساد اعتقادي و حتي فساد اخلاقي مي‌آورد؛ مفاسد امروز مشايي هر چند برجستگي اعتقادي دارد اما اين برگرفته از مفاسد اقتصادي است كه درباره شخصيت‌هايي مانند مهدي هاشمي و برخي اصلاح‌طلبان و افرادي كه در كنار آقاي هاشمي بوده و اكنون نيز هستند، صدق مي‌كند و ما در گذشته هم نسبت به آنها هشدار داده بوديم، ريشه در فساد اقتصادي اين افراد دارد.

بسياري از مباني و مواضعي كه امروز توسط مشايي اتخاذ مي‌شود، قبلا توسط اصلاح‌طلبان و جريان فتنه اتخاذ شده بود و موضوع تازه‌اي نيست و به همين دليل شما مي‌بينيد كه در طول دو سال اخير، مشايي هرگز حاضر نشده از تعبير فتنه درباره جريان برانداز استفاده كند و فتنه‌گران را در حد مجرمين از نگاه نظام جمهوري اسلامي معرفي كرده و به اطرافيان خودش هم حتي توصيه داشته به جريان برانداز، فتنه‌گر نگويند.

در بسياري از مواقع، اشتراك اهداف بين جريان انحرافي و جريان فتنه به وضوح مشاهده مي‌شود كه از مهم‌ترين اهداف آنها تضعيف جايگاه ولايت فقيه و واتيكانيزه كردن اين جايگاه و تضعيف روحانيت و تضعيف روحيه استكبارستيزي است؛ در شيوه عمل اين دو جريان هم مشاهده مي‌كنيم اين اشتراكات وجود دارد و مشايي دقيقا با روش‌هاي اصلاح‌طلبان به دنبال جذب آراي مردم است.

البته برخي به اصطلاح اصولگرايان ديگر هم بيماري جذب آراي مردم به هر قيمت را دارند كه نمونه خيلي بارز آن را در انتخابات رياست جمهوري نهم شاهد بوديم كه افرادي با شيوه‌هاي غربي و روش‌هايي كه در مباني ديني و انقلابي ما پذيرفته شده نيست، دنبال كسب رأي مردم بودند و هر چند كه امروز منتقد مشايي هستند، اما با او در مواقعي اشتراك عمل داشته اند.

به عنوان نمونه عرض مي‌كنم در بسياري از امور بين آقاي لاريجاني و مشايي اختلاف نظر و ديدگاه وجود دارد ولي در خصوص مسائل سياسي و چگونگي جذب آراي مردم براي پركردن پيمانه انتخابات، شاهد اين هستيم كه هر دو جريان يك هدف را دنبال مي كنند ولي دو تاكتيك دارند؛ هر دو به دنبال به دست‌آوردن 13 ميليون راي انتخابات يازدهم هستند اما يكي معتقد است كه اگر در كنار آقاي هاشمي بايستد به هدفش مي رسد و ديگري معتقد است بايد از طريق نفوذ در بدنه جريان فتنه رسيدن به هدف خود را پيگيري كند كه براي همين سراغ هنرپيشه‌ها مي رود و حرف‌هاي ملي گرايانه مي زند.

* شما نقش جريان فتنه و همچنين بيگانگان را در حمايت و تقويت جريان انحرافي و بسط افكار انحرافي اين جريان چگونه مي بينيد؟

رسايي: ما در خصوص مواجه با دشمنان بيگانه همواره يك سخن حضرت امام (ره) را به عنوان شاخص داريم كه بارها رهبر معظم انقلاب هم آن را يادآوري كرده اند؛ البته اين شاخص هم مانند بقيه شاخصه‌ها برگرفته از كلام وحي است كه خداوند در قرآن كريم مي‌فرمايد "لن ترضي عنك اليهود و لا النصاري حتي تتبع ملتهم (يهود و نصارا از شما راضي نمي‌شوند مگر اينكه از آنها تبعيت كنيد) ". هر وقت ديديم كه دشمنان اسلام به ويژه در اين اديان تحريف شده از كسي خوششان آمده، بايد در او شك كنيم. ما شاهد بوديم كه رسانه‌هاي بيگانه از منافقين، از بني صدر، از سياست‌هاي فرهنگي دوره سازندگي، از اصلاح‌طلبان، از فتنه‌گران، از فرزندان آقاي هاشمي و حتي از برخي مواضع خود آقاي هاشمي، موسوي، كروبي و خاتمي تعريف و تمجيد كردند و مدت‌هاست كه از مشايي نيز تعريف و تمجيد مي‌‌‌كنند و حتي در اتفاقات اخير وقتي احمدي‌نژاد چند روز در خانه نشست، براي نخستين بار پس از 6 سال فحاشي نسبت به او، به يك‌باره همه مدافع احمدي‌نژاد شدند! خوب نبايد شك كنيم كه دشمن از مشايي و طرز فكر او و اهداف او خوشش مي آيد و از احمدي‌نژاد هم اگر تغيير كند، استقبال مي كند.

مشايي در بسياري از اهداف با جريان فتنه اشتراك نظر دارد و هر دو به دنبال حذف ولايت فقيه بودند؛ از طرفي با جريان اشرافي هم اشتراك داشت كه به دنبال محدودسازي ولي فقيه است. براي همين هم فتنه‌گران هواي مشايي را داشتند. شما در ايام تبليغات انتخابات دهم شاهد بوديد كه جريان فتنه براي تخريب آقاي احمدي‌نژاد اقدام به توليد CD به ظاهر مستندي تحت عنوان "90 سياسي " كرد و در آيتم‌هاي مختلف آن موضوعات متنوعي درباره رئيس جمهور مطرح كرد تا در نتيجه انتخابات تاثير بگذارد اما با آنكه مشايي پاشنه آشيل تغيير راي و نظر نيروهاي متدين و ارزشي و حزب‌الهي بود، در اين CD هيچ اشاره اي به وي نشد؛ چرا كه آنها براي تحركات آينده خود به او نياز داشتند.

* اما معاون سياسي دفتر رئيس جمهور، وجود جريان انحرافي در دولت را "توهم " خوانده و شخصيت‌هاي برجسته مخالف اين جريان را به مخالفت كوركورانه متاثر از جعليات تحريك‌آميز، ويژه خواري مالي و اقتصادي و زورگويي فكري و فرهنگي به جامعه متهم و آنها را به جرياني خطرناك و انحرافي نفوذ كرده در برخي ساختارهاي حاكميتي كه همواره در پي استحاله نظام بوده، منتسب كرده است...

رسايي: اينها يك سري تحليل هاي دم‌دستي و بدون انطباق با واقعيت‌هاي بيروني است كه توسط برخي اطرافيان متملق گفته مي‌شود؛ البته كه در بيرون از جريان اصلاح‌طلبي طبقه‌اي از نفوذي‌ها را داريم كه ويژه خواري مالي و اقتصادي دارند و نفوذ كرده‌اند ولي امروز اين افراد در حال برگزاري جلسات محفلي و انتخاباتي با چه كسي هستند؟ آيا غير از مشايي براي آنها تور جذب پهن كرده؟ مانند بسياري از افراد فاسد و معلوم‌الحال ديگر كه مشايي در برنامه ريزي جذب آرا با آنها ارتباط گرفته است.

* آقاي رسايي! برخي معتقدند كه حاميان دولت در جريانات اخير نسبت به جريان انحرافي و مشائي موضع سكوت اتخاذ كردند و به همين دليل هم حاميان دولت را مورد هجمه قرار دادند. آيا واقعا شما در اين مدت سكوت كرده بوديد يا ...؟

رسايي: برخلاف آنچه رسانه‌هاي همسو با فتنه و خواص مردود ادعا مي‌كنند كه برخي هواداران احمدي‌نژاد و حاميان دولت نسبت به مشايي سكوت كرده و موضع‌گيري نكردند، ما از پيشگامان نقد جريان انحرافي بوده‌ايم و پيش از اين در دولت نهم در برابر اين جريان و حتي شخص آقاي مشايي موضع‌گيري كرديم و به همين دليل هم همواره از طرف احمدي‌نژاد با گلايه و شكايت مواجه بوديم .

اتفاقا كساني كه امروز براي كسب برخي منافع سياسي و حزبي و اقتصادي به صورت دو پهلو نسبت به موضوع جريان انحرافي موضع‌گيري مي كنند، همان كساني هستند كه در محافل خصوصي با مشايي و عوامل او نشست و برخاست دارند و در نهايت هم بر سر قدرت به تفاهم مي رسند؛ آن وقت همين ها ما را متهم به سكوت مي‌كنند!

براي ما موضوع مشايي تازگي ندارد و از سال 85 آيت‌الله مصباح در خصوص مشايي تذكراتي را فرمودند و همه ما را حساس كردند، اما مصالح انقلاب اسلامي در زماني كه درگير فتنه‌هاي بزرگتري بوديم، اقتضا مي‌كرد كه نسبت به موضوع مشايي به صورت موضوع فرعي برخورد كنيم و در آن مقطع در حد و اندازه ضرورت و امروز هم در حد و اندازه خود به موضوع بپردازيم.

تلاش ما اين است كه با موضوع بر اساس واقعيت، درايت و مصالح انقلاب و نظام برخورد كنيم؛ ما تفاوت جدي بين آقاي احمدي‌نژاد و مشايي قائل هستيم و به صراحت مي‌گوييم كه پيشينه، سابقه و گذشته احمدي‌نژاد نشان مي‌دهد كه او فسادهاي اعتقادي و اقتصادي مشايي را ندارد اما متاسفانه به وي اعتماد و حتي اعتقاد زيادي دارد.

* آقاي رسايي! به عنوان آخرين سؤال بفرمائيد بالاخره براي حل اين مشكل در برابر آقاي احمدي‌نژاد چه راهكاري را پيشنهاد مي كنيد؟

رسايي: امروز با توجه به تحركات جريان انحرافي دستگاه قضايي نبايد بي كار بنشيند. بنابر اين براي اين كه حتي احمدي‌نژاد هم بهانه‌اي براي اعتراض نداشته باشد، دستگاه قضايي با دستگيري برخي افراد شاخص فتنه‌گران مانند فائزه و مهدي هاشمي، مشايي و برخي افراد حلقه اول جريان انحرافي را بايد دستگير كند و به اتهامات مالي و سياسي آنها در كنار سران فتنه رسيدگي كند.

البته توجه داشته باشيد كه براي برخورد با اين موضوع در خصوص آقاي احمدي‌نژاد نبايد از روش برخورد مستقيم استفاده كرد بلكه به عقيده من بايد مردم به احمدي‌نژاد كمك كنند و به او بفهمانند همانطور كه رهبري انقلاب فرمودند، حمايت مردم از او، حمايت از اصول است، نه شخص و البته هر شخصي به اين اصول پايبند باشد به اين محبوبيت و حمايت مي رسد و آن را در سبد خود مي بيند. نكته ديگر اين كه احمدي‌نژاد بايد بداند ما به احمدي‌نژاد بدون مشايي اعتماد و اعتقاد داريم و از نظر ما مشايي عنصري است كه در زمين دشمنان اين ملت بازي مي كند.

بنده همچنان معتقدم كه مهم‌ترين عنصر براي نجات احمدي‌نژاد از فتنه مشايي فقط مردم ولايتمدار هستند و اميدواريم با اطلاعاتي كه پس از دستگيري برخي افراد مرتبط با حلقه انحرافي در هفته‌هاي گذشته كسب شده، آقاي احمدي‌نژاد هم پي به چهره واقعي مشايي و ياران او ببرد.
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.