نظر منتشر شده
۱۰
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 81892
زن در ایران (پیش از اسلام)
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۹ شهريور ۱۳۸۹ ساعت ۱۵:۲۸
زن در عهد هخامنشیان ٬ اشکانیان و ساسانیان ...
۱-دختر مستقلاً حق اختیار شوهر نداشت. این حق به پدر اختصاص داشت. اگر پدر در قید حیات نبود، شخص دیگر اجازة شوهر دادن دختر را داشت. این حق نخست به مادر تعلق می‏گرفت و اگر مادر مرده بود متوجه یکی از عموها یا داییهای او می‏شد. (ایران در زمان ساسانیان/ کریستین سن ۳۴۶ و ۳۴۷٫)
۲-شوهر بر اموال زن ولایت داشت و زن بدون اجازة شوهر حق نداشت در اموال خویش تصرف کند. به موجب قانون زناشویی فقط شوهر شخصیت حقوقی داشت. (همان /ص ۳۵۱)
۳-شوهر می‏توانست به وسیلة یک سند قانونی زن را شریک خویش سازد. در این صورت زن شریک‏المال می‏شد و می‏توانست مثل شوی خود در آن تصرف کند. فقط بدین وسیله زوجه می‏توانست معاملة صحیحی با شخص ثالث به عمل آورد. (همان ، ص ۳۵۲)
۴-هرگاه شوهری به زن خود می‏گفت: از این لحظه تو آزاد و صاحب اختیار خودت هستی، زن بدین وسیله از نزد شوهر خود طرد نمی‏شد، ولی اجازت می‏یافت به عنوان «زن خدمتکار» (چاکر زن) شوهر دیگری اختیار کند… فرزندانی که در ازدواج جدید در حیات شوهر اولش می‏زایید، از آنِ شوهر اولش بود؛ یعنی زن تحت تبعیت شوهر اول باقی می‏ماند. (همان ، ص ۳۵۳٫)
۵-شوهر حق داشت یگانه زن خود را یا یکی از زنانش را (حتی زن ممتاز خود را) به مرد دیگری که بی‏آنکه قصوری کرده باشد محتاج شده بود بسپارد (عاریه بدهد)، تا این مرد از خدمات آن زن استفاده کند؛ رضایت زن شرط نبود. در این صورت شوهر دوم حق دخل و تصرف در اموال زن را نداشت و فرزندانی که در این ازدواج متولد می‏شدند، متعلق به خانوادة شوهر اول بودند و مانند فرزندان او محسوب می‏شدند… این عمل را از اعمال خیر می‏دانستند و کمک به یک هم دین تنگدست می‏شمردند.

خلاصه این است که برای اینکه نام خانواده‏ها محفوظ بماند و اصل مالکیت خاندانهایی که حق مالکیت داشته‏اند متزلزل نشود و ثروتی که از آنها باقی می‏ماند به دست بیگانه نیفتد، اگر کسی می‏مرد و فرزند پسری از او باقی نمی‏ماند و به اصطلاح اجاقش کور می‏ماند، «ازدواج نیابی» بعد از قوتش انجام می‏دادند.

در باب ارث مقرر بود که زن ممتاز و پسرانش یکسان ارث ببرند. به دختران شوهر نکرده نصف سهم می‏دادند. چاکر زن و فرزندان او حق ارث نداشتند، ولی پدر می‏توانست قبلاً چیزی از دارایی خود را به آنان ببخشد یا وصیت کند که پس از مرگ به آنان بدهند. (همان /۳۵۷٫)
۶-ازدواج با محارم که سنتی رایج بوده [و] در آن عهد و از دوران پیشین سابقه داشته است روی همین اساس قرار داشته است؛ یعنی خاندانها برای اینکه مانع اختلاط خون خود با بیگانه و افتادن ثروت خود در اختیار بیگانه بشوند کوشش می‏کرده‏اند تا حد امکان با اقربای نزدیک خود ازدواج کنند، و چون این عمل بر خلاف مقتضای طبع بوده، با زور و قدرت مذهب و اینکه اجر و پاداشش در جهان دیگر عظیم است و کسی که امتناع ورزد جایش در دوزخ است، آن را کم و بیش به خورد مردم می‏داده‏اند.
۷-هرودوت دربارة طبقة اشراف عهد هخامنشی می‏گوید:

« هر کدام از آنها چند زن عقدی دارند ولی عدة زنان غیرعقدی بیشتر است.» (مشیرالدوله، تاریخ ایران باستان، جلد ششم، چاپ جیبی/ ۱۵۳۵٫)
۸-استرابون دربارة همین طبقه می‏گوید: «آنها زنان زیاد می‏گیرند و با وجود این ، زنان غیرعقدی بسیار دارند.» (همان ص ۱۵۴۳)
۹-ژوستین از مورخان عصر اشکانی دربارة اشکانیان می‏گوید: «تعداد زنان غیرعقدی در میان آنها و بخصوص در خانوادة سلطنتی از زمانی متداول شده بود که به ثروت رسیده بودند، زیرا زندگانی صحراگردی مانع از داشتن زنان متعدد است.(همان ص ۲۶۹۳)



۱۰-به موجب متون زرتشتی ساسانی و به ویژه «ماتیگان هزار دادستان»، زنان اموال و مایملک مرد دانسته می‌شده‌اند و بهایی معین داشته‌اند. بهایی که معمولاً برابر با قیمت یک مرد برده، یعنی در حدود ۲۰۰۰ سکه نقره بوده است. این نکته همچنین از نخستین شواهد پیدایی برده‌داری در ایران عصر ساسانی حکایت می‌کند (بنگرید به مدخل «برده و برده‌داری» Barda and Bardadari در دانشنامه ایرانیکا)
۱۱-در کتاب پهلوی «بندهش» چنین گزارش می‌شود که اورمزد از یافتن موجودی دیگر برای انجام زایمان ناتوان بود و از روی ناچاری زن را برای اینکار انتخاب کرد. زنی که حتی خداوند را نیز می‌رنجاند و از تبار «جِـهی» (روسپی/ دختر اهریمن) است. به این ترتیب زنان نمی‌توانسته‌اند همچو مردان راهی به سرای اهورامزدا داشته باشند (بندهش، مهرداد بهار، بخش نهم، در باره چگونگی زنان).
۱۲-زندانی کردن زنان به هنگام زائیدن طفل مرده نیز رایج بود. در این هنگام مزداپرستان می‌باید در جایی بی‌آب و علف، اتاقکی بسازند و زن را به آنجا ببرند. زن موظف بود در آن اتاقک چند جام از آمیخته پیشاب گاو نر با خاکستر را بنوشد در حالیکه تا سه روز حق نوشیدن آب را نداشته است (وندیداد، از مجموعه اوستا، گزارش استاد جلیل دوستخواه، جلد دوم، ص ۷۱٣ تا ۷۱۶).
۱۳-آذرباد مهرسپندان در اندرزهای خود که تنها خطاب به مردان نوشته شده است، سفارش می‌کند که تا جای ممکن مانع از رفتن زنان خود به بیرون از خانه شوند. اما چنانچه به ناچاری زنان قصد خروج از خانه را داشته‌اند، موظف بوده‌اند با حجاب کامل و پوشش یکدست سر تا پا در انظار همگان ظاهر شوند و چنانچه کمترین آرایش و زیور خود را به دیگران نشان می‌داده‌اند، شایسته جهنم دانسته می‌شده‌اند (بنگرید به بخش‌های گوناگون از کتاب ارداویراف‌نامه). البته زنان اشراف در جامعه طبقاتی زرتشتی ساسانی از این قاعده و بسیاری قواعد دیگر معاف بوده‌اند.
 
۱۴-زندگی زناشویی زن نیز زیر نفوذ عمیق موبدان بود. دختر موظف بود در سن ۹ سالگی با شوهری که برایش انتخاب می‌کرده‌اند، ازدواج کند و اگر به مدتی طولانی از اینکار سرباز می‌زند و زندگی بدون شوهر را ترجیح می‌داد، سزاوار مرگ بود. این مجازات همچنین برای زنی که به قهر شوهر خود را ترک گفته بود نیز در نظر گرفته می‌شد (شاهنشاهی ساسانی، تورج دریایی، ترجمه مرتضی ثاقب‌فر، ص ۱۷٣ تا ۱۷۵).
۱۵-زنان می‌باید سه بار در روز در برابر شوهران خود زانو می‌زدند و می‌پرسیده‌اند که آقایش دوست دارد امروز چه کاری برایش انجام شود. با این حال، زنان حق تقاضای طلاق و حق تصرف جهیزیه خود را داشته‌اند. اما پس از طلاق حق گرفتن منافع مترتب بر اموال و جهیزیه خود را نداشته‌اند. مردان طبقه اشراف می‌توانسته‌اند بدون محدودیت زنان متعدد بگیرند. به هر تعدادی که امکانات مالی نگهداری از آنان را داشته باشند. همچنین مردان می‌توانسته‌اند تا در صورت فقر و ناتوانی زن خود را بفروشند و یا در صورت ناباروری خود، آنان را برای مدتی معین در اختیار مرد دیگری بگذارند و در واقع اجاره دهند (ماتیگان هزار دادستان، بخش سوم).
۱۶-ازدواج با محارم یا «خْـویدودَه» بدون در نظر داشتن رضایت یا نارضایتی زن، به گستردگی تبلیغ می‌شد. بطوریکه گناه مرد لواط‌کار تنها در صورتی پاک می‌شد که با مادر یا خواهر و یا دختر خود وصلت می‌کرد (خرده مقالات، بیژن غیبی، چاپ آلمان، ص ٣۵۰).
 
۱۷-کلیه زنان(خوب و بد) اصولا سرشت اهریمنی خود را دارند زیرا زنان نیک که حیض میشوند و دختران مرد ندیده که اصالت نیافته اند حق ندارند از نذری ایزدان و امشاسپندان (در جشنها) بخورند. یشتها 2 /197 /10 / 54

۱۸-زنان جهی و بدکاره اصولا حق حیات ندارند و باید برانداخته و کشته شوند . در میراث دینی ، این کلیشه تکرار شده است : « زن پست جادوگر جهی باید برانداخته شود .» یشتها 1 /145/ 9 12 16 .+2 / 108/ 142.+173. وندیداد 18/ 62 ، 13/ 44 ،6/ 1 ،13/ 48 ،8 /80 ،14، 51، 17/ 54.
۱۹-زنان نیک آنانی هستند که نیک گفتار و نیک کردار باشند ، فرزندان نر بزایند و فرمانبردار شوهر خویش باشند . در یسناها و یشتها این کلیشه ها مکرر آمده است :

« گروه زنان دارندۀ فرزندان نر ، زنان دارندۀ پسران ، پسران نامور ، را میستاییم ، زنی که خوب گوید و خوب کند و فرمانبردار سرور ، فرمانبردار شوهر ، مطیع بزرگ خویش باشد .»ن.ک : یسنا1/ 141 / 4/ 11.+1/ 179 /11 / 18.+ ویسپرد 37 / 3 / 4.+ 50 /11/ 14.+ یشتها 1 /103/ 5 7. + 1/121 /38 /1. + 123/ 39 / 2.+ 2/ 170 / 18. + خرده اوستا 168 / 8 9 .+ وندیداد 2/ 27، 30 .+ 11 /5.
۲۰- « اهورا مزدا زنان را به نیکوکاری واگذاشت ، اما زنان گریختند و به اهریمن روی آوردند . مزدا چاره ای اندیشید و نرسه خدای نر پانزده ساله را آفرید و او را برهنه در پی اهریمن آویخت تا زنان به او روی کنند و چنین شد و نخستین ختودت اهریمنی حاصل گشت . از این روی زنان زادۀ اهریمن و اهریمنی منش هستند . مزدا یار نیکو مردان است و اهریمن یار زنان . مزدا کوشید تا مردان نیک را از زنان دور دارد. در پی درگیری مزدا با اهریمن ، اهریمن شکست خورد و بی هوش شد . دیوان نتوانستند اورا به هوش آورند . جهی دختر اهریمن پدر را به هوش آورد . اهریمن سر جهی را بوسید . بازده این بوسه ، خون حیض بود که از جهی پدیدار گشت.. اهورا به زن گفت با آنکه پتیاره هستی و از جنس جهی دختر اهریمن میباشی تورا آفریدم ، تورا یاری میکنم زیرا مرد از تو زاده میشود ، با وجود این مرا آزار خواهی داد . اگر مخلوقی می یافتم که مرد از او زاده شود تو را نمی آفریدم . هرچه گشتم چیزی نیافتم که مرد از او زاده شود جز زنی که از جنس جهی پتیاره دختر اهریمن بود . ».ک : وندیداد 2/972 975 1286 -+ بندهشن هندی

« اهریمن با گروه جهی دیو(=زنان) نزدیکی کرد ، مادگان(=زنان) را پلید ساخت ، مادگان نران(=مردان) پلید سازند و از خوش کاری روی گردانند. »ن.ک : گزیده های زات اسپرم154.
۲۱-در میراث دینی دوران تاریخی، به ترتیب : مال و کالای ماده و چارپای ماده و زن در کنار هم قرار گرفته اند : در احکام دینی آمده است : « مردی که دختری را آبستن کرده همه را فرض است تا از آن نگهداری بکنند که کودک برسد . همه مسئول همۀ زایمان های مادگان دوپا و چارپا هستند. آن دوپا، دختر است و آن چارپا ، ماده سگ است».« اگر مردان هم دین یا برادران یا دوستان از یکدیگر خواسته (=مال و ثروت) ، یا زن یا خرد خواهند باید که خواسته (=مال و ثروت) دهند و زن به نکاح او برسانند و کلام مقدس به آن بیاموزانند»وندیداد3 /1481 /15 / 19.+1/462 /4 / 44.
۲۲-گفته میشود که استقراض زنان نیز بخشی از فرهنگ اشرافیت ایرانی بوده و انگیزه جنسی و عشقی صرف نداشته بلکه نیاز به نیروی کار بوده و انگیزه های اقتصادی و بهره کشی داشته است :

« فرزندانی که تولید میشده اند گاه بفروش میرسیدند ، واین منبع درآمدی برای پدر بود .زن و کودک و برده یک عنوان حقوقی داشتند »-وندیداد1 /507 ، 508 -> دینکرد37 /7. +8 /20 ،126.
۲۳-زن ربایی نیز حکم دزدی اموال را داشت و کیفرش مرگ بود[2] و هرگز معنای حفظ حرمت و کرامت و شرافت زن را نداشت زیرا در همن احکام دینی دوران تاریخی تجاوز به دختران بی سرپرست و یا دخترانی که زیر سرپرستی پدر یا قیم خود بودند اما از رعایا محسوب میشدند ، مجازات و یا حد شرعی و کفاره ای نداشت و متجاوز مورد پیگرد قانونی و شرعی قرار نمی گرفت. در احکام دینی آمده است که دختران رعایا که مورد تجاوز جنسی قرار میگیرند و آبستن میشوند نباید شرمگین باشند و کودک خویش را سقط کنند که اگر چنین کنند گناه بزرگی مرتکب شده اند و جرم جنحۀ عمدی دارد . دختران بی سرپرست و مجهول الهویه ای که نیز مورد تجاوز قرار میگیرند حق سقط جنین ندارند. «اگر در خانه ارباب آبستن شوند کودک به ارباب خانه تعلق داشت و در شمار بردگان بود. »[3] بر حذر داشتن سقط جنین که در یشتها نیز آمده و إرت ، ایزد رفاه و خوشبختی از دست این زنان و دختران که بچه سقط میکنند سخت مینالد و نمداند از این گناه به زمین فرو رود یا به آسمان بالا رود


M.HOSEINZADE@GMAIL.COM
 
۱۳۸۹-۰۶-۲۹ ۱۲:۱۴:۵۸
با سلام
الف عزیز لطفا با منتشر کردن این نظر اجازه بده بحث برقرار شود و با نگاه متعصبانه حذفش نکن!
1- الان هم اجازه ازدواج دختر دست پدرش است و بسیاری از پدرها به زور دخترانشان را شوهر می دهند. اصولا دختر بدون مشورت با بزرگترهایش ازدواج نمی کند مگر اینکه خودسر باشد پدر و مادر و دایی و عمو در ازدواجش دخیلند.
2- در حال حاضر نیز شوهر تمام اموال زن من جمله جهیزیه و مهریه ونفقه و ... را در اختیار دارد و معمولا زن بدون شکایت و گرفتن وکیل که عموما به جدایی می انجامد نمی تواند در اموالش تصرف کند. زنان هم که می بینند کار به فروپاشیدن زندگیشان می انجامد از تصرف اموال خود منصرف می شوند. من به عنوان یک زن شاغل حتی اختیار حقوق خودم را ندارم و همکارانم هم یا وضعیت مرا دارند و یا دایم با شوهرشان سر این موضوع دعوا و مشاجره دارند.
3- در حال حاضر هم وضعیت همان است اگر مرد دلش بسوزد و بخشی از مهریه زن را به او بدهد باید در محضر انجام شود. بیشتر مواقع اگر این کار را هم بکند به این شرط خواهد بود که ملک را نفروشد یا هرکاری خواست با پول خودش بکند مرد را مطلع کند.
4- چاکر زن در واقع همان زن صیغه ای است که این خودش بحث روز مجلسی هاست!
5- این مورد هم مثل سه طلاقه کردن زن است که با محلل حل می شود مساله عجیبی نیست. حکم ارث حداقل بهتر از الان بوده. یک عمر را باید در خانه ای به صرفه جویی و خدمت رسانی صرف کنی در آخر یک هشتم از اموال شوهر به ارث می بری و اگر این میزان کفاف زندگی زن را ندهد خدا می داند چه سرنوشتی در انتظارش است! فکر کنید اگر زن شاغلی درامدش را در خانه شوهر مصرف کرده باشد چه ظلمی در حقش می شود. زن صیغه ای و بچه اثبات نشده هم از شوهر ارث نمی برند.
6- شماره شش منبع ندارد چون دروغ تحریف شده ایست که به زرتشتیان نسبت می دهند. پدر یک دختر فرزند اول دخترش را به فرزند خواندگی می پذیرفت و سهم جالب توجهی از ارث را به او اختصاص می داد و نام خود را به او می داد. نه اینکه با دخترش ازدواج کند!
7- الان هم معمولا مردان طبقه متوسط و ثروتمند یک زن عقدی و دو سه صیغه دارند.
8- منظور از آنها کیست؟ عامه مردم؟ خیر منظور ثروتمندان و اغنیاست. در ایران باستان عامه مردم تک همسر بودند. اگر به عقل مراجعه کنید خودتان می فهمید که با یک محاسبه سرانگشتی اگر بنا باشد تمام مردان چند زن عقدی و چند غیر عقدی داشته باشند شمار تعداد زنان باید هفت هشت برابر مردان باشد در صورتی که این اختلاف در هر جامعه با هر سطحی بیش از از هفت هشت درصد نمی رسد!
9- زندگی صحراگردی در ایران رواج نداشته بلکه مختص اعراب بوده. نگاهی به نقشه جغرافیایی بیندازید این را می فهمید. عربستان صحرا دارد و ایران منطقه ای خوش آب و هواست که شغل مردمش حتی سه هزار سال پیش کشاورزی و دامپروری بوده نه صحراگردی!
10- الان هم زنان جز املاک مردان محسوب می شوند فقط قیمت ندارند. حق تمکین برای مرد،‌پرداخت دیه و عدم اجرای قصاص در صورت کشتن همسر، رها ساختن بلا تکلیف زنان بدون پرداخت نفقه و نداشتن حق ازدواج برای زنان رها شده، دادن حق حضانت از فرزند به مرد، اینکه مرد با پرداخت مهریه زن هر زمان که بخواهد می تواند او را طلاق دهد، داشتن حق انتخاب محل سکونت و......
اگر نظرم منتشر شود ادامه خواهم داد! یک دانشجوی باستان شناسی (357682)
 
دوست
۱۳۸۹-۰۹-۰۴ ۱۳:۰۲:۰۷
1)اجازه دختر جزو احکام مسلم ازدواج نیست و هر دختری با مرراجعه به دادگاه درصورتی که فرد مورد علاقه اش معتاد و .. نباشد میتواند اجازه ازدواج را بدون پدرش بگیرد.
ادب و احترامی که دختران در مقابل بزرگتر ها یخود به کار میبرند مختص جنس مونث نیست!!فرهنگ ایرانی کلا اینگونه است البته اگر خرابش نکنند!پسران نیز در عرف از پدر و مادر و بزرگتر های خود اجازه میگیرند.

2)اسلام در آن دورانی که در اکثر جوامع خود زن نیز جزو اموال مردان به حساب میامد و به ارث میرسید،حق دخل و تصرف و مالکیت اموال را به زن داد.
اینکه در بسیاری جوامع زن به لحاظ جسمی و برخی موارد تحت سلطه همسر خود است ربطی به قوانین دینی ندارد.
برای گرفتن هر حقی باید به دادگاه مراجعه و بعضا وکیل گرفته شود.این اصلا ربطی به بحث ندارد و شما درصدد فرافکنی هستید.اگر فردی مالی از شما بدزد شما برای گرفتن آن و ثابت کردن مالکیت آن باید به دادگاه مراجعه کنید و وکیل بگیرید!این قانون جامعه است و فرق دارد با اینکه زن از نظر شرعی و قانونی در ایران باستان و طبق قوانین آن دوران چه به دادگاه برود و چه شکایت بکند،اموالش برای مرد است.در واقع اگر قوانین آن دوران الان اجرا میشد هیچ زنی از هیچ طریقی حق تصرف و گرفتن اموال خودش را نداشت.
3)در مورد مهریه نیز بایسد بگویم ه یک هدیه است نه خودفروشی!!ارزش زن بیش از آنست که خود را بفروشد.شما که قوانین اسلامی را قبول ندارید نباید مهریه را حق خود بدانید!!
4)چاکر زن به مانند نوکر اس و حقی ندارد.صیغه یعنی دو نفر هر دو به خاطر منافعی با یکدیگر ازدواج موقت نمایند که در این مورد هر دو سود میبرند و هیچ زنی به زور صیغه فردی نمیشود و همه با میل خود صیغه میشوند.
تفاوت ها را ببینید!!صیغه بسیار مترقی تر از حکم چاکر زن بود!!
5)کار در خانه در اسلام از دوش زن ساقط است و هیچ کس نمیتواند وی را به انجام این کار مجبور کند.شما میتوانید انجام ندهید!

اسلام ستیزانی که دین اسلام را ضد زن مینامند بایسد بدانند که اگر اسلام زن را پست میدانست باید کار خانه را نیزجزو وظایف وی و موارد اطاعت از شوهر قرار میداد که اینطور نیست!این یکی از آن مواردی است که ثابت میکند اسلام مانند ادیان دیگر نیست که زن را برده و نوکر مرد میدانند.
زنی که ارث برابر با مرد میخواهد باید قبول کند که خرجش را نیز خودش بدهد و خرج فرزندانش را نیز به طور اشترامی با همسرش بدهد!

6)اتفاقا این مورد جزو مواردی است که اکثر قریب به اتفاق مورخان معتبر همچون ویل دورانت و .. قبول داشتند و اسناد و شواهد تاریخی بسیاری آن را تایید میکند.
انکار متعصبانه ازدواج با محارم تنها تعصب کور را نشان میدهد که حاضر به دیدن حقایق نیست.
7)شما طبق کدام سندی این کار را به همه نسبت میدهید؟؟؟!
هدف این مقاله آن بود که نشان دهد این موارد تنها بعد از اسلام نبوده بلکه قبل از آن نیز زنان در وضعیت نابسامانی به سر میبردند.(برای آن عده که هر چه قانون به اصطلاح تبعیض آمیز میبینند ناجوان مردانه منشاش را اسلام مینامند!!)
8)پس قبول داشته باشید که در اسلام نیز چنین چیزی امکان ندارد که همه جوامع اسلامی را به آن متهم میکنید!!
9)صحرا گردی به معنای بیابان گردی نیست!!کوچ و گردش گله و ... و زندگی کوچ نشینی مختص یک نوع آب و هوا نیست.در جوامع اولیه هر چه به عقب برویم کوچ نشینی بیشتر میشود و شهرنشینی از اول رایج نبوده!این را که خودتان که دانشجوی باستان شناسی جا زده اید،باید بهتر بدالنید!!
افسانه مهاجرت دروغین آریایی ها نیز بر اساس کوچ نشینی نوشته شده.
نکته دیگر آنکه شما حرف مورخان را که هرچه از تاریخ میدانیم از آنهاست رد میکنید!!!!

10)زنان کی جزو اموال مرد محسوب میشوند؟؟؟!!اندکی چشمان خود را بازتر کنید و بدون تعصب نسبت به دین زرتشتی گری به مسائل نگاه کنید!در صورت کشتن همسر قصاص صورت میگیرد و شما از خودتان نپرانید!!
در صورت عدم پرداخت نفقه مردان شلاق و زندان دارد!!یعنی این را هم نمیدانید!!اگر مردی حدود چهارماه از وظایف زناشویی خود سرباز بزند زن میتواند با مراجعه به دادگاه بدون احضاریه بلافاصله طلاق خود را بدون حضور مرد بگیرد!

حق سکونت و .. نیز میتواند جزو شروط ضمن عقد به زن داده شود.
اندکی مقایسه کنید بین قوانین اسلامی و قوانین اسفناک دوران باستان! (372965)
 
jodam
۱۳۸۹-۰۶-۲۹ ۱۵:۳۲:۱۲
بسيارى از مطالبى كه اشاره شد مربوط به دوران ساسانيان است كه با دوران هاى هخامنشيان و اشكانيان دوره ى تاريخى كاملا متفاوتى مى باشد به علاوه بسارى از اين مطالب توسط نويسندگان خارجى نوشته شده كه بسيارى از مطالب غير واقعى و هدف دار هستند. (357800)
 
۱۳۸۹-۰۶-۲۹ ۱۹:۲۵:۵۰
با سلام
با توجه به گفته هرودوت که ایرانیان شدیدا نسبت به زنان خود متعصبند،موارد گفته شده جنابعالی بی شباهت به یاوه گویی نیست!
به عنوان یک ایرانی شرم نکردی چنین تهمتهایی از جمله برده داری که همه متفق القول به نبود ان در ایران باستان هستند به اجداد پاک نهادت زدی(البته اگر خودرا ایرانی بدانی)!!
به خود بیایید. (357873)
 
۱۳۸۹-۰۶-۲۹ ۲۰:۱۲:۵۶
شاید برخی از اینها دروغ باشد. مگر هرودت ضد ایرانی نبوده؟ (357889)
 
دوست
۱۳۸۹-۰۹-۰۴ ۱۲:۲۷:۰۹
آن موقع این موارد طبیعی بوده و وضع عمومی زنان در اکثر جوامع اسفناک بود و نقل این موارد تنها بیان نوعی نظام اجتماعی بوده نه دشمنی!!

چطور وقتی میخواهید یک رفتار یا خوبی در کوروش و شاهان ایرانی نقل کنید دیگر نوشته های امثال هرودوت دروغ نیست؟؟؟!!آن وقت است که سخنانش را وحی منزل میدانید و سند محکم!!! (372961)
 
احسان راد
۱۳۸۹-۰۶-۳۱ ۱۳:۴۹:۱۱
این ها برای 16 قرن پیش و بیشتر هستند .
اگر دلسوز زنانی چرا نمی نویسی که رفتار با زنان امروزه در عربستان و پاکستان و افغانستان چه طور است .
امروز را رها کرده و به 16 قرن پیش ایران ایراد می گیری ؟ (358419)
 
رضا
۱۳۸۹-۰۷-۰۱ ۱۰:۵۷:۵۵
لطفا وضعیت اکنون زنان ایرانی را با زنان دیگر مذاهب و دیگر ملل مقایسه کنید (358704)
 
دوست
۱۳۸۹-۰۹-۰۴ ۱۲:۲۸:۱۶
در همه جا ظلم به زن وجود داشته و دارد!
یک نگاهی به زنان قربانی تجاوز و شکنجه و ضرب و شتم در کشورهای غربی و به اصطلاح متمدن بندازید!! (372962)
 
حمید
۱۳۹۲-۰۱-۱۲ ۱۲:۵۸:۱۹
جای شکی نیست که بعد از ورود اسلام مسئله حفظ کرامت و حقوق زن در ابعاد فردی و خانوادگی و اجتماعی مشخص و مدون شده است اما در جواب نویسنده اصلی مطلب و کاربر با نام "دوست" مایلم نکاتی را عرض کنم :

- زنان ایرانی در پیش و بعد از اسلام مادران نسل امروز ما هستند و از یاد نبریم که حفظ حرمت زنان تاریخ ایران، ارج نهادن به مام میهن ماست پس خالی از انصاف است که برخی روایات نا معتبر تاریخی را به عنوان دفاع از اسلام در مورد زنان ایرانی به راحتی بپذیریم.

- از دیدگاه ائمه معصومین آنچه که به عنوان پیمان زناشویی در همه آیین ها مطرح است از دیدگاه اسلام محترم شمرده شده است و نسبت دادن زنا یا فحشا به آنها حکم قذف دارد. ( داستان راستان، شهید مطهری)

- برخی از رفتارهای ناروا در خصوص زنان چه در امروز و چه در تاریخ مربوط به قومیت و برخی دیگر مربوط به برداشت شخصی افراد از مذهب است و تفاوتهای بارزی بین تعریف زن ایرانی از دیدگاه کلی با زن زرتشتی یا زن مسلمان یا ... وجود دارد.

- زنان ایرانی در دوره های مختلف تاریخی رشادتها یا دستاوردهای جالبی داشته اند که عدم پراخت کتب درسی تاریخی به آنها به دلیل برخی کج اندیشی ها منجر به عدم آگاهی و سوء برداشت شده است

- پوشش زنان ایرانی به دلیل وجود ارزشهای اخلاقی و آیین زرتشتی در پیش از اسلام قابل مقایسه با جوامع لاقید و بی مذهب و بی فرهنگ و جاهلی هم عصر خود نیست.

- وجود زنانی که به وزارت دربار رسیده اند و یا ناوگان دریایی ایران را در جنگ با یونانیان با موفقیت فرماندهی کرده اند نشان دهنده فاصله فرهنگی ما با جوامع همسایه ایست که اسلام زحمات و رنجهای فراوانی را متحمل شد تا آنها را از لوث وجود آدابی جاهلی همچون زنده به گور کردن دختران یا تصاحب زنان بیوه با انداختن پارچه ای بر سر انان پاک کند.
وبسیاری مطالب دیگر که "دوستان" را به مطالعه کتب تاریخی یا تاریخی-مذهبی قبل از نگارش هرگونه مطلبی یا ارسالی نظری دعوت میکنم.
- خدمات متقابل ایران و اسلام
- حجاب
- زن از دیدگاه اسلام
و ....
همگی از از مرحوم شهید مطهری اندیشمند معاصر از جمله کتبی است که فکر میکنم مورد تایید نویسنده مطلب هم باشد

در پایان مطلب مذکور را نه نوشته ای در دفاع از نقش شریعت اسلامی در دفاع از زن در مقایسه با پیش از اسلام بلکه مطلبی نامعتبر در تخریب هویت مادربزرگان تاریخیمان یا بهتر بگویم بزرگ مادران تاریخیمان در برای حصول به نتیجه ای از پیش گرفته شده میدانم. (1211691) (alef-6)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.