توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 244324
پیشنهاد کتاب / «مردگان»؛ مهدی فیاضی کیا؛ نشر ققنوس
مردگان هم سکته می‌کنند
حسام الدین مطهری، 19 مهر 1393
تاریخ انتشار : شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۰۸:۰۰
مردگان
نوشته: مهدی فیاضی کیا
ناشر: ققنوس، چاپ اول 1393
شمارگان ۱۱۰۰ نسخه
 ۱۵۲ صفحه، ۷۰۰۰ تومان

فروشگاه اینترنتی شهر کتاب، این کتاب را تا یک هفته پس از معرفی، با ۱۰% تخفیف ویژه عرضه می‌کند، در صورت تمایل اینجا کلیک کنید.

****

«سکته». این تعبیری‌ست که به جرأت می‌توانم دربارهٔ کتابِ «مردگان» به کار ببرم. کتابی که وقتی خواندنش را آغاز می‌کنی به اشتباه فکر می‌کنی با رمانی پرکشش و مغزدار مواجهی. حالا که می‌نویسم، می‌توانم بگویم در کشش داشتنِ این کتاب باید شک کرد. همان‌گونه که در رمان بودنش باید شک کرد؛ چرا که یکی از اجزای مهمِ رمان را ندارد: «شخصیت‌پردازی».

اما چرا سکته؟ به فاصلهٔ مطالعهٔ چهار فصل مخاطبِ هوشیار درمی‌یابد که این کتاب ناگهان از فضای دوست‌داشتنی فصلِ اول به فضای بیهودهٔ فصلِ دوم سقوط می‌کند و از آن‌جایی که داستان کشش و تعلیقِ خود را در فصل‌های یکی در میان گم می‌کند، دیگر رمقی برای ادامهٔ خواندن باقی نمی‌ماند. جایی این فصول به هم گره می‌خورند اما آن وقت زیادی دیر است.

شاید تنها چیزی که در کتاب به‌خوبی معلق است و البته این تعلیق نه تنها حسن نیست، بلکه بر نقایصِ کتاب بار شده است، معلق بودنِ زبانِ راوی باشد. تا جایی که فضا و زمان عوض می‌شود و نثر به فراخورِ آن‌ها تغییر می‌کند مشکلی نیست، اما نکتهٔ منفی در زبانِ راوی فصل‌هایی‌ست که از گذشته با ما حرف می‌زند. زبانی که گاهی بامزه و نمک‌پران می‌شود و گاهی فخیم. گاهی از موضعِ آدمی گرفتار است و بلافاصله در همان حالت طوری می‌شود که انگاری مردی شوخ و شنگ سخن می‌گوید. قطعاً اگر نویسنده روی نثر و زبانِ دورهٔ حیاتِ راوی بیشتر تمرکز می‌کرد، این مشکل رفع می‌شد.

فضای طلبگی از نخستین جملاتِ کتاب آشکارا به چشم می‌آید. بدونِ آن‌که تحقیقی کرده باشم، حدس می‌زنم نویسندهٔ «مردگان» خود طلبهٔ علوم دینی است یا با طلاب حشر و نشر داشته است. این حشر و نشر و نوعی نگاه متفاوت که در طلابِ جوانِ امروزِ کشور نرم‌نرم فراگیر می‌شود، داستانِ «مردگان» را به سختی پیش می‌برد. می‌نویسم به‌سختی، چون شخصا به عنوان جزئی از مردم نتوانستم با دغدغهٔ کتاب ارتباط برقرار کنم. اما این‌که داستان از دغدغه‌ای برخیزد و زایشِ نوعی درد باشد، برایم بسیار قابل احترام است. اساساً داستان می‌بایست از درد و دغدغه زاده شود. حال این درد دنیایی باشد یا الهی؛ چندان محل بحثم نیست.

هرچه نقطهٔ قوت در این کتاب است، مربوط به فصل‌هایی‌ست که راوی از گذشته روایت می‌کند. فضاسازی خوب (که البته با ادبیاتی مشابه در فصل‌های امروزی نیز تکرار می‌شود)، تیپ‌سازی خوب (و نه شخصیت‌پردازی) و همین‌طور روان بودنِ روایت و قصه‌دار بودنِ آن. در مقابل، فصل‌های امروزی را که می‌خواندم حس نمی‌کردم قصه‌ای را دنبال می‌کنم.

با این همه، بی‌تعارف باید بنویسم که مهدی فیاضی‌کیا با «مردگان» نشان داد که بعداً بهتر خواهد نوشت. شعفی که نخستین صفحاتِ کتاب به من منتقل کرد را در کلِ آثارِ آیندهٔ این نویسندهٔ جوان آرزومندم.
 
کلمات کلیدی : مردگان + نشر ققنوس
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.
مردگان هم سکته می‌کنند