نظر منتشر شده
۵۲
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 172883
چرا نیازمند احیای سیستم کوپنی شده ایم (2)
احمد توکلی، 21 آذر 91
آنچه پیش روی خوانندگان عزیز قرار دارد، بخش پایانی متن کامل سخنرانی دکتر احمد توکلی است که چندی پیش در جمع کارکنان و اعضای تحریریه روزنامه خراسان ایراد شده است. در این بخش دکتر توکلی به تشریح راه های برون رفت از بحران ارزی و همچنین پاسخ به پرسش های حاضران پرداخته است.
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۳۷
راه حل برون رفت از بحران ارزی:
۱- براساس قانون عمل شود و نرخ ارز مرجع کنار گذاشته شود. اصطلاح ارز مرجع جعلی است. زمانی که می خواهند بودجه کشور را تنظیم کنند، به عنوان مثال درطرف منابع می نویسند درآمد حاصل از واگذاری دارایی های سرمایه ای که اصطلاح خوبی است که بجای درآمد نفتی می نویسند و گوشزد می کند ما داریم از دارایی های خود می فروشیم تا کشور را اداره کنیم.

درآمد حاصل از واگذاری دارایی های سرمایه ای (فروش نفت) امسال در بودجه ۶۸ هزار میلیارد تومان پیش بینی شده است. سپس برای این که نشان دهیم این رقم چگونه به دست آمده است، می گویند مثلاً در روز ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه نفت و میعانات گازی صادر می کنیم. قیمت نفت را در بودجه ۸۰ دلار پیش بینی کرده اند. هر دلار را هم در بودجه ۱۲۲۶ تومان پیش بینی کرده اند تا به رقم ۶۸ هزار میلیارد تومان برسند. این یک عدد محاسباتی و فرضی برای تعیین درآمد ریالی حاصل از فروش نفت است. هیچ منبع قانونی درباره ارز مرجع چیزی نگفته است. آن هم در حالی که برنامه پنجم می گوید نرخ ارز با توجه به تفاوت نرخ تورم داخل و خارج، قدرت رقابت خارجی و شاخص های کلان اقتصادی، باید نرخ شناور مدیریت شده باشد.

پس باید با توجه به این شاخص ها نرخی مثلاً ۱۴۰۰ تومان را تعیین می کردند و به آن نرخ ارز می فروختند و برای مدیریت بازار کمی بالاتر یا پایین تر نرخ ارز را اندکی تغییر می دادند. اگر قیمت بالا می رفت عرضه ارز را زیاد می کردند و اگر قیمت پایین می آمد عرضه را کم می کردند. این کار را نکرده اند و به جای آن ارز را به قیمت ۱۲۲۶ تومان فروخته اند و اسم آن را نرخ مرجع گذاشته اند. در جلسه ای به من گفتند که چرا گفتی نرخ ارز مرجع جعلی است ما اصطلاحی تحت عنوان «reference exchange rate» داریم که به معنای نرخ ارز مرجع است. در حالی که منطق مرجع بودن نرخ تعیین شده باید معلوم باشد. مثلا با این منطق که برای اقتصاد ملی مفید است و یا می توان با این نرخ نیازها را تامین کرد بدون آن که ذخائر ما به نقطه قرمز برسد. نه این که عدد حسابداری را جای نرخ مرجع بگذارید.

حال با ارز به نرخ مرجع چه وارد کرده اند؟ پورشه وارد کرده اند. ۹۰۰ دستگاه از یک مدل پورشه در دنیا تولید شده است ۷۰۰ تای آن در ایران دارد می چرخد و عده ای در برابر مردم وفادار به جمهوری اسلامی به آن خودروها تفاخر می کنند. با این نرخ ارز موز و برخی چیزهای دیگر وارد کرده اند.

راهکار دیگر این است که برای یکی دو سال باید سیستمی که در برنامه پنجم برای تعیین نرخ شناور مدیریت شده برای ارز آمده است را تغییر دهیم و یک نرخ ثابت تعیین کنیم. در این شرایط که بی ثباتی اقتصادی پیدا می شود، همه نظام های جهان اولین کارشان احیاء ثبات است. اگر فردی تصادفی را به قسمت اورژانس منتقل کنند اول خونش را بند می آورند. بعد به فکر سایر مشکلاتش می افتند. اولین اقدام باید چاره جویی برای بی ثباتی باشد.

زمان آقای هاشمی که بحران ارزی در سال ۷۴ اتفاق افتاد ناشی از ۳- ۲ سال نسیه خریدن بود که ال سی ها را نمی توانستند پرداخت کنند. در آن شرایط آقای هاشمی مانده بود که چه کار کند ارز تا ۶۵۰ تومان بالا رفته بود و تبدیل به یک بحران شده بود. ال سی های ما را در دنیا نمی پذیرفتند. تحریم نبودیم چون بدحساب شده بودیم ال سی های ما را نمی پذیرفتند و واردات متوقف شده بود. آقای محمد خان وزیر اقتصاد وقت رفت به سراغ آقای دکتر شرافت رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی که معاون دکتر نمازی وزیر اقتصاد کشور در سال های ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۴ بود. دکتر شرافت گفت من آقای هاشمی را قبول ندارم ولی برای این که مشکل ارز را حل کنم آماده ام برای کمک بیایم. بلافاصله زمانی که آمد و در حالی که قیمت ارز تا ۶۰۰ تومان افزایش یافته بود، گفت قیمت ارز ۳۰۰ تومان است.

آقای هاشمی هم در نماز جمعه گفت ما سیاست تعدیل را عوض نکرده ایم بلکه اقتضای کشور این بود. لذا سیاست تعدیل تبدیل شد به سیاست تثبیت که کار بسیار عاقلانه ای بود. ایشان عاقل بود و ترمز را زد و آدم کارکشته، باسواد، جگردار و تاجرزاده ای مثل ناصر شرافت جهرمی را آورد و حریف بازار شد. دکتر شرافت چون بازار را می شناخت، پدرش تاجر بود و خودش هم از بچگی کنار پدرش در جهرم کار کرده بود و می دانست بازار یعنی چه؟

برگردیم به امروز. این نرخی که تعیین می کنیم باید به گونه ای باشد که بتوانیم مدعی شویم برای واردات هر کالایی که مجاز می دانیم می توانیم ارز با این نرخ اختصاص دهیم. در عین حال باید باور کنیم که نرخ بازار آزاد ارز حتماً وجود خواهد داشت. خجالت هم ندارد. باید بگوییم هر چه که برای ملت لازم می دانیم با نرخ تعیین شده تامین می کنیم و هر کس هرچه ارز اضافه تر خواست می تواند از بازار آزاد تامین کند و نگران هیچ چیزی هم نباشد. اگر ما بتوانیم نیازهای اصلی را تامین کنیم. میزان اندکی نیاز ارزی باقی می ماند. اگر سیاست ما ثابت باقی بماند نرخ ارز بازار آزاد به نرخ تعیین شده نزدیک خواهد شد و این سیاست حداقل تا یک سال نباید تغییر کند. ارز را نباید ۲ نرخی کنیم باید یک نرخ وجود داشته باشد، حتی برای کالاهای اساسی.

حال سوال این است که برای کالاهای اساسی چه باید کرد؟ با توجه به این که گرانی ها به سرعت چاره پذیر نیست و به علت رکود دسته ای از کارگران اخراج می شوند، دسته ای ماه هاست حقوق نمی گیرند و اکثریت بقیه هم اضافه کاری ندارند؛ و در بخش دولتی نیز اضافه کاری قطع شده است و پیمانکاران طرف دولت نیز چون بودجه عمرانی کاهش یافته است نیروهایشان را کاهش می دهند، درآمد اسمی مزد و حقوق بگیران کم می شود. حکومت موظف است از مردم حمایت کند. بنابراین مکمل این طرح، سهمیه بندی کالاست. حتماً باید نظام کوپنی برگردد و در این زمینه نباید تردید کرد.

حتماً باید برای مردم تضمین کنیم که بخشی از کالاها برای آن ها تامین می شود. برخی کوپن را نجس ذاتی می دانند. به آن ها گفتم این حرف ها را نزنید. کشورهای سرمایه داری هر زمان اقتضا کند از این کارها
این نرخی که تعیین می کنیم باید به گونه ای باشد که بتوانیم مدعی شویم برای واردات هر کالایی که مجاز می دانیم می توانیم ارز با این نرخ اختصاص دهیم. در عین حال باید باور کنیم که نرخ بازار آزاد ارز حتماً وجود خواهد داشت. خجالت هم ندارد.
می کنند. الان در آمریکا، دولت به ۴۵ میلیون نفر کوپن غذای (Food Spam) می دهد. چه کسی یارانه را مطلقاً حذف می کند؟ اکونومیست هر روز چند نمودار خیلی خوب می دهد ببینید یک لیتر بنزین در کشورهای مختلف چه قیمتی دارد؟ برخی کشورها هم به آن یارانه می دهند.

البته من موافقم که یارانه انرژی به صورت تدریجی حذف شود. ولی یارانه ابزار سیاست گذاری است. WTO در سال ۱۹۹۴ تشکیل شد. در نخستین اجلاس WTO قرار شد کشورهای غربی یارانه ای را که به بخش کشاورزی می دهند، حذف کنند. چون می گفتند جهان یکپارچه است و چون عمده کالاهای صادراتی کشورهای جهان سوم محصولات کشاورزی است از کشورهای غربی خواستند که چون شما به تولید محصولات کشاورزی و دامی یارانه می دهید این محصولات ارزانتر از محصولات جهان سوم می شود، کشورهای جهان سوم نمی توانند محصولات کشاورزی ودامی خود را به غرب صادر کنند لذا کشورهای جهان سوم به غربی ها گفتند که اگر می خواهید باهم کار کنیم یارانه را حذف کنید تا قیمت کالاهایتان افزایش یابد و به جای آن محصولات کشورهای جهان سوم در غرب به فروش برسد و از پول حاصل از آن کالاهای دیگر از غرب خریداری شود. کشورهای غربی پذیرفتند ولی در عمل اجرا نکردند.

کشورهای غربی آن چه در کتابهایشان به ما یاد می دهند اگر اقتضا کند خودشان اجرا نمی کنند. وزیر کشاورزی فرانسه گفته بود که محصول کشاورزی کالای اقتصادی نیست! جالب است که هر وقت در اقتصاد می خواهند بازار رقابت کامل را مثال بزنند بازار محصولات کشاورزی را مثال می زنند با این حال وزیر کشاورزی فرانسه گفته بود محصول کشاورزی کالای اقتصادی نیست چون به زمین وابسته است و زمین یک مقوله فرهنگی است. لذا محصول کشاورزی کالای اقتصادی نیست و نباید موضوع بحث WTO قرار گیرد.

همین کوپن را در نظر بگیرید. در آمریکا 44/6 میلیون نفر کوپن غذا دریافت می کنند. در اقتصاد بخش عمومی بحث می کنند که یارانه چون تخصیص بهینه منابع را به هم می زند خوب نیست مگر این که مجبور باشیم. اگر مجبور باشیم و اقتضا این باشد که عمل کنیم سوال این است که باید یارانه را نقدی داد یا کالایی؟ به عبارت دیگر برای بخش کشاورزی کود بدهیم یا پول ؟ برای فقرا نان بدهیم یا پول؟

پاسخ این است که هر جا می خواهید سطح خرید مصرف کننده را افزایش بدهید پول پرداخت کنید اماهر جا خواستید کالای مشخصی توسط مصرف کننده مصرف شود پول ندهید بلکه کالا بدهید. مثل شیر برای بچه مدرسه ای ها. اگر پول به خانواده اش بدهید ممکن است به جای شیر سیگار بخرند. یک وقت آمده بودند از من کمک بگیرند. پرسیدم چی کسر دارند؟ گفتند می خواهند سیسمونی تهیه کنند. این فرد فقیر است و عقلش نمی رسد که به جای این که پول برای تحصیل بچه اش خرج کند می خواهد برایش سیسمونی تهیه کند.

برای همین است که آمریکا کوپن غذای گرم می دهد. اگر پول بدهد ممکن است بخشی از افراد به جای غذا سیگار یا موادمخدر تهیه کنند. مقاله ای می خواندم که در سنگاپور از اواسط دهه ۱۹۹۰قانون تصویب شد که هرکس خودروی می خواهد باید در صف سهمیه بندی منتظر بماند. چرا؟ پول نداشتند یا وارداتشان مشکل داشت؟ نه! محیط زیست برایشان مهم بود. می گفتند جزیره کوچکی هستیم و اگر خودرو زیاد شود علاوه بر این که آلودگی هوا سلامتی مردم را به مخاطره می اندازد، جاذبه توریستی آن کشور هم از بین می رود.

این ها ابزار سیاست گذاری است و نباید از آن ترسید. لذا ما باید در این شرایط سخت که مردم تحت فشار هستند حتما تضمین کنیم که برخی کالاهای اساسی نصیب همه مردم می شود. راهکار دیگر توجه به تعرفه ها، جواز واردات و برخی ممنوعیت ها در عرصه بازرگانی است. همین تحریمی که علیه ایران اعمال می کنند مگر در مدل های اقتصادی خود غرب قابل دفاع است؟ به هیچ وجه قابل دفاع نیست. در اقتصاد تحریم یعنی تخصیص ناکارای منابع جهانی. این اقدام به لحاظ علمی محکوم است ولی چون مقاصد بالاتری به نظر خودشان دارند این اقدام را انجام می دهند. لذا محدودیت در واردات هم یک ابزار است. اثر این ابزار این است که بازار غیررسمی ارز را کوچکتر می کند.

به عنوان مثال برای ۵سال واردات خودروی خارجی ممنوع شود، آن هم با توجه به این که خودروی خارجی را نمی شود به داخل قاچاق کرد. البته مواردی مثل لوازم آرایش را می توان قاچاق کرد لذا نمی توان تعرفه آن را زیاد افزایش داد اما تعرفه واردات خودرو را می توان تغییر داد. راهکار دیگر پرهیز از سیاست های مالی انبساطی نظیر افزایش یارانه نقدی و اجتناب از سیاست های پولی انبساطی نظیر اعتبارات مسکن مهر است. اعتبارات مسکن مهر موضوع کم اهمیتی نیست.

متاسفانه آقای احمدی نژاد فشار آورده است و بانک مرکزیِ بی اراده ۳۰هزار میلیارد تومان اعتبار به بانک مسکن داده است. این مبلغ ضرب در ۵ موجب افزایش نقدینگی شده است. زمانی که رهبری می فرمایند در اقتصاد مقاومتی سرمایه های ایرانی و کار و اندیشه ایرانی باید مورد استفاده قرار گیرد مربوط به این موارد است. حال ایشان پدر است همه موارد را نمی گوید. من که برادرم حرف ها را می زنم. البته من هم که برادرم بخشی از حرف ها را نمی زنم. آخرین نکته درباره راهکارهای بهبود وضعیت ارزی این است که راهکارهای تفصیلی از ما نخواهید چرا که راهکارهای تفصیلی نیاز به اطلاعات ریز درباره این است که چقدر منابع ارزی داریم؟ چقدر از این منابع در دسترس است؟ چقدر اسکناس از هر نوع ارزی داریم؟ در چه برهه های زمانی می توانیم ارز را عرضه کنیم؟ مذاکره با بخش خصوصی چقدر نتیجه داده است؟ چه کسانی با بخش خصوصی مذاکره می کنند، می توانند اعتماد آن ها را جلب کنند؟ و مشابه این اطلاعات برای راهکارهای تفصیلی لازم است که در اختیار ما نیست.

اماآخرین نکته این است که مشکل ما در بازار ارز بی اعتمادی است. بی اعتمادی در بازار ارز به شدت نسبت به دولت وجود دارد. راه حل اصلی ماجرا احیاء اعتماد از دست رفته است که راه حل سیاسی است نه اقتصادی. با ادامه صدارت آقای احمدی نژاد این کار اگر نگویم ناممکن لااقل بعید است من به این آقایان گفتم مردم به شما اعتماد ندارند، استعفا دهید و بروید. گوش نکردند. در جلسه ای به این آقایان گفتم شما که اهل استعفا دادن نیستید. در آن جلسه آقای لاریجانی و ۲نفر از وزرا حضور داشتند. گفتم حداقل به عنوان یکی از قیود تصمیم گیری هایتان بنویسید که مردم اعتماد به دولت ندارند. این قید را بنویسید.

راه حل بازار ارز سیاسی است و اقتصادی نیست. الان به نظرمن راه حل اقتصادی صرف حداقل راحت و زود جواب نمی دهد. حتما راه حل سیاسی می خواهد. حالا ما نمی توانیم این ها را عوض کنیم چون اقتضائات سیاسی نمی گذارد. ثبات سیاسی و مسائل خارجی نمی گذارد آقا به این دلایل هنوز راضی نیست و برای حفظ ثبات سیاسی ما ترجیح می دهیم آقای احمدی نژاد را تا پایان دوره تحمل کنیم. این به مصلحت کشور است البته اگر خودش بگذارد. ولی بدانید حل کردن مشکل ارز با این وضعیت سخت است. حال ما باید کوتاه بیاییم تا جایی که می توانیم کار کنیم و سعی کنیم فضای سیاسی کشور ملتهب تر نشود تا شاید بازار ارز زودتر به ثبات برسد. و
برخی کوپن را نجس ذاتی می دانند. به آن ها گفتم این حرف ها را نزنید. کشورهای سرمایه داری هر زمان اقتضا کند از این کارها می کنند. الان در آمریکا، دولت به ۴۵ میلیون نفر کوپن غذای (Food Spam) می دهد. چه کسی یارانه را مطلقاً حذف می کند؟
آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین.

پرسش و پاسخ

پرسش: چرا با سئوال از رئیس جمهور مخالف هستید؟
پاسخ: دلیل مخالفت ما خیلی واضح است. آیا آقای احمدی نژاد را می خواهید با سوال کنترل کنید؟ او سئوال کنندگان را کنترل خواهد کرد. می آید در مجلس و همه را به هم می زند. آیا غیر از این است که به مجلس لطمه می زند؟ من به آقای مطهری گفتم اگر تو یک ساعت وقت داشتی احمدی نژاد هم یک ساعت حتماً احمدی نژاد حریف تو می شد. چه برسد به این که تو یک ربع وقت داری و احمدی نژاد یک ساعت. به مطهری گفتم این کار را نکن به ضرر کشور است. به جای آن از ماده ۲۳۳(حالا با اصلاحات آئین نامه داخلی مجلس شماره اش عوض شده که نمی دانم چند است) استفاده کنیم.

این ماده می گوید اگر ۱۰ نماینده به دلیل نقض قانون یا عمل نکردن به آن یا اجرای ناقص آن به دست رئیس جمهور یا وزراء و کسانی که از آنان حکم دارند، کمیسیون ظرف ۱۰ روز رسیدگی می کند و به صحن گزارش می دهد. اگر در صحن رای آورد، پرونده برای رسیدگ قضایی به دادگاه می رود. این طوری بدون التهاب آفرینی و با دقت های کارشناسی بیشتر کار پیش می رود. الان ضرر سوال از رئیس جمهور خیلی بیشتر است چون موضوع سوال از رئیس جمهور ارز است. بازار ارز هم به شدت نسبت به سیاست حساس است وگرنه ناراحتی من از احمدی نژاد بیشتر از ناراحتی مطهری از احمدی نژاد است. اما می گویم سوال از رئیس جمهور به مصلحت نیست. من می گویم حال که تغییر احمدی نژاد ظاهرا ممکن نیست کاری کنیم که تا پایان دوره ریاست جمهوری ضرر حضورش کمتر باشد و اگر منفعتی دارند بیشتر باشد. (البته حالا که مطرح شده به منتفی کردنش به شدت مخالفم زیرا موجب تضعیف مجلس است. علاوه بر آن، چون احمدی نژاد گفته حرف های ناگفته را می گویم، عقب نشینی موجب بدبینی به نمایندگان می شود و به زیان مردم سالار و باعث تقویت دیکتاتوری خواهد شد.)

سئوال: نظرتان در باره اقتصاد مقاومتی چیست؟
پاسخ: این حرف هایی که گفتم همه مربوط به اقتصاد مقاومتی است که رهبری مطرح کرده اند، تصمیم گیری با ثبات، و کارشناسانه و همراه با اتحاد همه جزو اقتصاد مقاومتی است. باید با عقلانیت وصداقت تصمیم گیری کنیم. تقصیر و قصور نماینده ها در تصمیمات غلط کم نیست. وقتی در مجلس همین هفته های قبل موضوع اصلاح قانون بودجه مطرح بود پیشنهادهایی طرح می شد که کاملاً نقیض اهداف طرح بود وباعث افزایش نقدینگی و تورم می شد که الحمدلله رای نیاورد. وقتی نمایندگان و دولت استراتژی نداشته باشند سینوسی حرکت می کنند.

پرسش: اگر به خاطر داشته باشید در انتخابات سال ۷۲ در نطق رادیویی گفتید اقتصاد ایران بیمار است. الان پس از ۲۰سال گفتید ارزش پول ملی ۱۱۳ درصد کاهش یافته است و کیمیایی برای حل این معضل وجود ندارد. با وجود این که چند دوره سیاسی از محافظه کاران، تکنوکرات ها، اصلاح طلبان و اصول گرایان را تجربه کردیم به نظر شما در این ۲ دهه چرا نتوانستیم مشکل اقتصاد را حل کنیم با وجود این که تجارب زیادی در زمینه بین المللی نظیر مالزی داشتیم. چرا شاخص های اقتصادی ما در این ۲ دهه بهبود پیدا نکرده است.رشد نقدینگی همواره بالا بوده است. نقدینگی به سمت تولید نیامد و اقتصاد ما ۸۰ تا ۸۵ درصد متکی به نفت باقی ماند. آیا این دلیل مدیریتی دارد یا بحث سیاسی هم در آن دخیل است؟
پاسخ: دلیل این نوسانات هم به اشخاص، هم به ساختارها و هم به استراتژی ها برمی گردد. متاسفانه ما در جمهوری اسلامی ایران حرکتمان معمولاً بر مبنای آزمون و خطاست و تجربیات متراکم و مدون نمی شود. انتقال تجربیات، به اشخاص بستگی دارد و انتقالش غیرسیستماتیک انجام می شود.

به عنوان مثال آقای هاشمی خاطرات خود را می نویسد و هرکس آن را بخواند به اندازه وسعش یا علاقه اش از آن استفاده می کند. حزب هم نداریم و افراد به اتکای حوادث یا پیوند کانون های قدرت سرکار می آیند. این حدیث را بشنوید حدیث عجیبی است. مَن رَفَعهُ الاتفاق وَضَعَه الاستحقاق زمانی فرزند یکی از سیاستمداران رای خیلی بالایی آورده بود. گفتم ناراحت نباشید یک روز می آید پایین و سرجای خودش قرار می گیرد به تعبیر حدیثی که عرض کردم وَضَعَهُ الاستحقاق. استحقاقش این است که سرجای خودش قرار بگیرد. لذا این اتفاقات می افتد چون حزب نیست ناگهان آقای خاتمی رئیس جمهور می شود، آقای احمدی نژاد یک دفعه رئیس جمهور می شود. این ساختار ناقص نقش اشخاص را مهمتر می کند.

زمانی که مردم سالاری هست ولی احزاب قوی نیست موارد اتفاقی بیشتر می شود. در دوره ای که سیاست خیلی از افرادِ موثر در انتخابات تکثر نامزدها بود و در نتیجه بسیاری از افراد تایید شدند مشخص بود که بعداً دچار مشکل می شویم زیرا زمانی که هر فردی را رَجُل سیاسی بدانیم بعداً می گویید عجب کاری کردیم که هر فردی را رَجُل سیاسی محسوب کردیم. ساختار ما هم هنوز ساختار نفتی است. دولت ها هم وفادار به کار علمی نیستند. نمی گویم کار علمی نمی کنند بلکه به کار علمی وفادار نیستند، نمی گویم که باید صددرصد به کار علمی وفادار بود چرا که اقتضائاتی در اجرا وجود دارد و علوم انسانی هم وحی نیست. اما اجمالاً باید به کار کارشناسی وفادار باشند و برخی اوقات کارهایی براساس اقتضائات انجام دهند که آن هم نوعی از کار کارشناسی است. ساختار وقتی نفتی شد اقتصاد ذاتاً مستعد رکود تورمی خواهد بود و دولت ها باید خیلی عاقل باشند تا از نفت درست استفاده کنند.

این کاری که رهبری انجام دادند و به جای حساب ذخیره و ارزی که ته آن را هم جارو کردند، صندوق توسعه ملی را بنا کردند تازه پارسال در این صندوق هم سوراخ کوچکی ایجاد کردند و ۱۰درصد منابع صندوق را به صورت ریالی برای صنعت و ۱۰درصد هم برای کشاورزی اختصاص دادند. در مجلس می خواستند ۱۰درصد را تبدیل به همه منابع کنند که جلوی آن را گرفتیم که منابع، به شکل ارزی خرج شود و نه ریالی تا فن آوری و ماشین آلات وارد کشور شود و بیماری هلندی نیز تکرار نشود.

پس این نوسانات به اشخاص و ساختارهای معیوبی که نتوانسته ایم اصلاح کنیم مربوط است و علاوه بر این ۲ به فقدان استراتژی یا معیوب بودن استراتژی ها هم ارتباط دارد. آقای هاشمی استراتژی تعدیل صندوق بین المللی پول را پذیرفت. آقای خاتمی هم آن را پذیرفت. با این تفاوت که در زمان آقای خاتمی آن را تئوریزه هم می کردند. زمان آقای هاشمی تئوریزه نمی شد. آقای هاشمی می گفت مصلحت کشور این است که سیاست تعدیل اجرا شود ولی زمان آقای خاتمی کار نظری هم برای حاکمیت سرمایه انجام دادند که در کتاب مستندات و مبانی برنامه چهارم بسیار مشهود بود.

یک بار آقای دکتر تابش نماینده اردکان که خواهرزاده آقای خاتمی است و زمان ریاست جمهوری ایشان رئیس دفتر آقای خاتمی بود به من گفت که روزنامه ها از قول تو نوشته اند که مبانی برنامه چهارم اسلام آمریکایی است. گفتم من این طور نگفته ام. بلکه گفته ام مبانی برنامه چهارم اسلام ناب آمریکایی است. گفت این چه حرفی است که می زنید تعداد زیادی انسان مسلمان برای تهیه این برنامه زحمت کشیده اند. من گفتم نمی گویم افرادی که
این ها ابزار سیاست گذاری است و نباید از آن ترسید. لذا ما باید در این شرایط سخت که مردم تحت فشار هستند حتما تضمین کنیم که برخی کالاهای اساسی نصیب همه مردم می شود.
این برنامه را تهیه کرده اند مسلمان نیستند بلکه گفته ام این برنامه آمریکایی است.

به او گفتم چون می دانم خط امام را می شناسی و قبول داری، صفحات فلان تا فلان کتاب مبانی و مستندات برنامه چهارم را نگاه کن اگر خودت به این نتیجه رسیدی که مبانی آن اسلام آ مریکایی نیست من حرفم را پس می گیرم. گفت حتماً این کار را می کنم ولی دیگر سراغ من نیامد. مطمئنم رفت و مطالعه کرد و دید مبانی آن اسلام ناب آمریکایی است. در آن دوره علیه نظام نظریه پردازی می کردند که خطر بلندمدتش خیلی بیشتر بود.

آقای احمدی نژاد هم که از روز اول گفت من به این مدل های اقتصادی اعتقادی ندارم. خب من هم اعتقادی ندارم اما چون مختصری عقل دارم می دانم نمی شود کشور را بدون مدل اداره کرد. پس باید از بین آن ها گزینش کرد. آن مدلی که کمتر معارض اسلام و منافع ملی است را به کار می گیریم تا بتوانیم مدل جدیدی طراحی کنیم. چون آقای احمدی نژاد مدل های موجود را قبول نداشت و جایگزینی هم برای آن ها نداشت و فکر می کرد همه چیز را خودش می داند اسیر جو موجود شد و کار دست آقای دکتر پژویان و شاگردانش افتاد. آن هایی که اساتید اقتصاد را می شناسند می دانند کار دست چه کسانی افتاده است. چون به ناچار به بن بست می خورند عقب گردهای شدیدی دارند.

من یک زمانی گفته بودم کشتی اقتصاد دولت قطب نما ندارد و واقعاً همین گونه است. پس اداره اقتصاد کشور تا حد زیادی وابسته به اشخاص و در وضعیت فقدان استراتژی هاست. مبانی برنامه چهارم اشکال داشت. برنامه وجه عملیاتی استراتژی است. برنامه چهارم پس از تصویب در مجلس ششم بدون طی مراحل قانونی به مجمع تشخیص فرستاده شد. اولین کاری که در مجلس هفتم انجام دادیم این بود که نامه ای به رهبری نوشتیم که این برنامه مسیر قانونی را برای ارسال به مجمع تشخیص طی نکرده است و باید به مجلس بازگردد. نامه را من، سبحانی، خوش چهره، نادران و مصباحی مقدم امضاء کرده بودیم.

رهبری دستور دادند برنامه چهارم از مجمع تشخیص به مجلس بازگشت. ما در اصلاح ۱۲۸ اشکالی شورای نگهبان بر مصوبه مجلس داشت، سعی زیادی کردیم تا برنامه چهارم تصحیح کنیم و برنامه چهارم نسبتاً قابل قبول شد. برنامه پنجم که اصلاً برنامه نیست. این را هم خدمت رهبری بیان کردم که ایشان پذیرفتند مطالبی را هم آقای احمدی نژاد گفت که رهبری پذیرفتند و تکالیفی به ما فرمودند که ما انجام دادیم. با این توضیحات مشکلات اقتصادی ۳ علت دارد، ساختارها، اشخاص و فقدان استراتژی. این ها باعث می شود ما با آزمون و خطا کارهایمان را انجام دهیم. هنوز هم بر این اساس اقدام می کنیم.

توضیحاتی که جنابعالی ارائه کردید نشان داد که باید مسئولیت مجلس و تاثیر الگوی رفتاری که مجلس با دولت داشت را هم توضیح دهید که تا چه اندازه در بروز وضعیت اقتصادی امروز کشور نقش داشته است؟ نکته ای که الان وجود دارد این است که آقای احمدی نژاد نه شما را قبول دارد و نه راه حل های شما را. ایشان همه صحبت هایی را که باید داشته باشد داشته است حال باید چه کار کنیم؟
(باخنده) هر کس باید کار خود را بکند، مثل الان.

این جا بحثی وجود دارد که مجلس خیلی به اهمال و کنار آمدن با دولت ادامه داده است و این اهمال باعث شده است دولت وضعیت اقتصاد را به این جا برساند. درباره سوال از رئیس جمهور هم که شما می فرمایید با دولت کنار بیاییم تا دوره اش تمام شود. آیا واقعا اگر تحلیل لس آنجلس تایمز درست در بیاید و اقتصاد به مرز فروپاشی برسد آیا وقتی برای کنار آمدن با دولت به وجود می آید؟
در این که مجلس عیب ها و ضعف هایش در بروز شرایط فعلی موثر بوده است تردیدی نداریم. مجلس گرفتار آسیب های جدی است. وقتی می گویند تعامل منظورشان معامله است. برخی تعامل می کنند و برخی معامله. هر دو از یک ریشه است و فرقی ندارد! برخی نیز به شدت کم قیمت هستند. برخی قیمتشان را کسی جز خدا نمی داند که آن ها کارشان درست است. این افراد ممکن است اشتباه کنند اما قیمت خودشان را می دانند. برخی هم قیمتشان بالاست و حاضر نیستند با هر قیمتی معامله کنند. برخی هم در حدی قیمتشان پایین است که به یک دفتر پیشخوان خدمات دولت برای فرزندشان رضایت می دهند. از این دسته افراد در مجلس داریم.

گاهی اوقات با یک سفر خارجی رای درست می شود. با تغییر رئیس اداره آموزش و پرورش رای درست می شود و این خیلی سخیف و بد است. این که آقای احمدی نژاد به رهبری شکایت کرد و گفت این ها سوالات بی خود می پرسند و وزیر من باید دائم به مجلس بیاید و پاسخ دهد درست می گفت. سوال از وزیر مطرح می شود ولی سوال گرو است. سوال جدی نیست و ابزار است. پس از این که حاجتش تامین شد سوالش را پس می گیرد. اگر نمایندگان توجه داشته باشند این کارها خیانت در امانت است. البته آقای احمدی نژاد و اطرافیانش در تشدید این وضعیت نقش زیادی داشته اند. چون اهل معامله هستند. وزیری با من مشورت کرد که اگر مرا استیضاح کردند چه کنم؟ چون به وی گفته بودند باید مدیرکل را عوض کند و وی گوش نکرده بود. سپس به او گفته بودند نشانت می دهیم. به آن وزیر گفتم برو پشت تریبون از خودت دفاع نکن. بگذار حرف هایشان را بزنند تو در موقع دفاع بگو نمایندگان محترم بنده هیچ دفاعی ندارم و بدتر از آن چه که این نماینده گفت هستم ولی علت این استیضاح فلان درخواست غیرقانونی نماینده سئوال کننده است. بعد هم برو و بنشین مطمئن باش مجلس حتما به نفع تو رای می دهد. ولی خوب از این جگرها ندارند.

احمدی نژاد کسانی را انتخاب کرده است که جگر ندارند. می شود جلوی این مجلس ایستاد و تأدیبش کرد ولی چون خود دولتی ها اهل معامله هستند تأدیب نمی کنند بلکه معامله می کنند. مثال های دیگری هم دراین باره دارم. همین استفاده زیاد از ارز نفتی در بودجه و خالی کردن حساب ذخیره ارزی فقط تقصیر دولت نبود بلکه مجلس هم مقصر بود. حال دولت بیشتر و مجلس کمتر اما هر دو مقصر بودند. در مجلس هفتم روزی در هنگام رسیدگی به لایحه بودجه در صحن علنی پیشنهاد مکتوبی ارائه شد که یک میلیارد دلار از حساب ذخیره ارزی برای گازرسانی به روستاها برداشت شود. اسم روستا هم که می آید همه رای می دهند.

برخی براساس انگیزه مقدس کمک به ضعفا و مستضعفین و برخی براساس انگیزه نامقدس رای عمل می کنند. من به عنوان مخالف صحبت کردم و گفتم با تصویب این پیشنهاد دو اقدام اشتباه انجام خواهید داد. حساب ذخیره ارزی برای روز مبادا و سرمایه گذاری بخش خصوصی تعبیه شده است. پس این پیشنهاد با برنامه توسعه همخوانی ندارد. نکته دیگر هم این که در حال حاضر گاز ندارید. شما باید طبق قانون برنامه روزی ۵۰۰ میلیون مترمکعب گاز به چاه های نفتی تزریق کنید تا نفت تبدیل به قیر نشود. میلیاردها دلار سرمایه ملی تبدیل به قیر می شود و نمی توان برای آن کاری کرد چون
اماآخرین نکته این است که مشکل ما در بازار ارز بی اعتمادی است. بی اعتمادی در بازار ارز به شدت نسبت به دولت وجود دارد. راه حل اصلی ماجرا احیاء اعتماد از دست رفته است که راه حل سیاسی است نه اقتصادی. با ادامه صدارت آقای احمدی نژاد این کار اگر نگویم ناممکن لااقل بعید است
این نفت قیر شده در زیر زمین باقی می ماند و نمی توان از آن استفاده کرد.

گفتم گاز نداریم و از ترکمنستان گاز وارد می کنیم، سپس علمک گاز در روستا نصب می کنید و مردم را امیدوار می کنید و سپس از تزریق به چاه های نفتی کم می کنید. مردم علمک را می بینند و خوشحال می شوند ولی کاهش تولید نفت را نمی بینند. این کار خیانت به مردم است و نکنید. غلغله ای شد. من خیلی عصبانی بودم و استدلالم هم مشخص بود. یک نماینده آمد و گفت من مشکل را حل کردم و پیشنهاد جدیدی دارم. گفتم پیشنهادت چیست؟ گفت: ۲ میلیارد دلار از حساب ذخیره ارزی برداشت کنیم، یک میلیارد دلار به تولید گاز و یک میلیارد دلار به توزیع گاز اختصاص دهیم. گفتم تو که PhD در رشته انرژی داری چرا این حرف را می زنی؟ اگر بخواهی کفش بخری ۲ ساعت در بازار دور می زنی. حال در عرض ۵ دقیقه برای یک میلیارد دلار تصمیم می گیری. من بلد نیستم راجع به هزار میلیارد تومان در ۵ دقیقه تصمیم گیری کنم. شما اگر بلدید بکنید و تصمیم گیری کردند.

این ها مسائل خیلی مهمی است که به چشم های غیرمتخصص نمی آید اما شما چون متخصص هستید این مسئله را می بینید. درباره این نکته که فرمودید ایشان (آقای احمدی نژاد) بنده راقبول ندارد باید بگویم که متاسفانه بسیاری از ما به همدیگر کمک نمی کنیم. البته من به خیال خودم سعی کرده ام کمک کنم. نامه نوشته ام سخنرانی و نصیحت می کنم. در مرکز پژوهش های مجلس هر نامه ای که لازم بود برای ایشان می فرستادم. اوایل خوش بین هم بودم ولی ۶-۵ سال است که دیگر خوش بین نیستم ولی تا زمانی که در مرکز پژوهش ها بودم این کار را می کردم. الان هم چیزی به نظرم برسد به ایشان می گویم.

این سوال مطرح است که شاید تا پایان دوره ریاست جمهوری فعلی اصلاً نرسیم. بحث این است که مصلحت هایی که براساس آن گفته می شود ایشان تا پایان دوره باقی بماند چیست؟
در همه مسائل سیاسی اختلاف نظر وجود دارد. جنابعالی به عنوان یک کارشناس سیاسی نظری دارید و بنده هم ممکن است نظری داشته باشم. رئیس مجلس نظری دیگر و رهبری هم نظر دیگری داشته باشند. در این مسئله اختلاف نظر هست. بنده خودم معتقدم یک روز فعالیت این رئیس جمهور زودتر پایان یابد بهتر است. چون قابل پیش بینی نیست که ایشان چه می کند. کسی که می گوید اسرائیل باید نابود شود و سپس در آمریکا می گوید ما باید با آمریکا رابطه داشته باشیم و در همین سفر اخیر به نیویورک چندین باراین موضع رابطه با آمریکا را تکرار می کند و با بی اعتنایی آن ها مواجه می شود. این دو موضع با هم می خواند؟

ایشان گفته است سلمان رشدی به تاریخ پیوست. اگر این حرف را خاتمی می زد به داخل کشور راهش نمی دادند. خب آقای احمدی نژاد واقعاً قابل پیش بینی نیست که چه کاری می کند. بر این اساس نظر من این است که ادامه فعالیت ایشان مضر به حال کشور است ولی نظرات دیگری هم وجود دارد که استدلالشان قابل اعتناست. نظر مخالف این است که ثبات سیاسی کشور ما در حال حاضر ما را در منطقه سرفراز و قابل تکیه نگه می دارد. ما باید این ثبات را در سوریه خرج کنیم، در لبنان خرج کنیم. در مقابل ناوهای آمریکا از آن استفاده کنیم. این دیدگاه می گوید اگر در داخل ثبات سیاسی نباشد همه موارد مثبت ممکن است به موارد منفی تبدیل و خطر برایمان درست کند. خطر اگر جدی هم نباشد میزان اندک آن هم می تواند برای ما مشکل ایجاد کند.

تعویض رئیس جمهور در فاصله چند ماه تا پایان دوره حتماً نشانه بی ثباتی است و این را شما بهتر از من واقف هستید. به اضافه این که آقای احمدی نژاد پول نقد می دهد. کدام سیاستمدار چنین کاری می کند. ایشان در کرمانشاه گفت من پول نفت را جوری تقسیم می کنم که تا ۱۰۰سال کسی نتواند تغییرش دهد. همان قصد سوء را دارد. البته سوء از نظر کارشناسی بنده و کاری به نیت ایشان ندارم درباره عملش حرف می زنم. همین ۴۵هزار و ۵۰۰تومان را از نظر سیاسی چه کسی می تواند به راحتی حذف کند؟ اگر ۱۰۰هزار تومان به این مبلغ اضافه کند چگونه می توان با وی مخالفت کرد. یک عده مثل من به صورت انتحاری مخالفت خواهند کرد ولی تاثیر سیاسی بیرونی آن چیست؟

من اگر بین مردم محبوبیت داشته باشم حتماً به دلیل مخالفتم این محبوبیت لطمه خواهد خورد اما او محبوبیت پیدا خواهد کرد. تمام خانوارهایی که جمع دریافتی آن ها از یارانه ها بیشتر از افزایش سبد هزینه شان باشد راضی خواهند بود. هرچه تورم بیشتر شود کسانی که هزینه شان از یارانه دریافتی فراتر می رود، افزایش خواهد یافت. احمدی نژاد می خواهد جمعیت راضی از دریافت یارانه را بالاتر ببرد و این کار به لحاظ سیاسی یک تیزهوشی و البته اغواء و سیاسی کاری محسوب می شود. ایشان می خواهد افرادی که دریافتی شان از هزینه شان بیشتر است افزایش یابند. هنوز هم جمعیت کثیری دریافتی شان از افزایش هزینه شان بیشتر است و به احمدی نژاد خوش بین هستند. وقتی شما در زمانی که هنوز مسئولی را که عده ای از جامعه به وی خوش بین هسنتد بر می دارید حتماً هزینه سیاسی خواهد داشت.

سیاستمداران دو دسته اند: دسته اول جمع این هزینه ها را بیشتر از منفعت کنار گذاشتن ایشان می دانند و دسته دوم جمع این هزینه ها را نسبت به آن منفعت کمتر می دانند. این یک اختلاف نظر کارشناسی است، چون سکان دست رهبری است و ایشان جزو دسته اول هستند (البته تحلیل من این گونه است با خود رهبری صحبت نکرده ام که ایشان چنین چیزی به من گفته باشند) هزینه حذف زودهنگام ایشان را بیشتر از منافع آن می دانند. طبیعی است سیاست گذاری را ایشان انجام می دهند و ما هم وظیفه داریم دیدگاه خود را به اطلاع ایشان برسانیم ولی تصمیم نهایی را ایشان اتخاذ می کنند. چون امر جامع است و به نظرم در سوره نور آمده است که مومنان در امر جامع بدون نظر پیامبر عمل نمی کنند.

امر جامع امری است که خیلی مهم است و به همه جامعه ربط پیدا می کند) و قطعاً همه ما تایید می کنیم که این مسئله یکی از مهم ترین امور جامع است در نتیجه بدون نظر رهبری نمی توان در این زمینه اقدامی کرد. فعلاً عده ای از سیاستمداران که در راس آن ها مقام معظم رهبری است معتقدند هزینه برداشتن زودهنگام رئیس جمهور از مسئولیتش بیشتر از فواید آن است. البته من نمی دانم تا پایان دوره ریاست جمهوری ایشان خودش دوام می آورد یا نه؟

درباره راهکارهای مقابله با گرانی نظرتان چیست؟ مجلس یک زمانی طرح تثبیت قیمت ها را مطرح کرد ولی الان اقدام مشخصی نمی بینیم آیا با ساختارهای موجود امیدی به مجلس هست؟ ما نمی گوییم ایشان را برکنار کنید ولی یک تکان اساسی بدهید؟!
به مجلس امید هست.

 ۳عامل تاثیرگذار، ساختار، اشخاص و استراتژی ها را اشاره کردید. فرض کنیم شما در مسند امور قرار گیرید و استراتژی ها به روزتر شود، با ساختارها چه می کنید؟ برخی امور واقعاً از دست رئیس دولت خارج است. واقع بینانه باید نگاه کرد. ما نهادهای حکومتی و غیردولتی را داریم که بسیار قدرتمند هستند. حتی اشخاص حقیقی داریم که بسیار قدرتمند هستند و بازار را به راحتی دچار تلاطم می کنند و هر جور که بخواهند نرخ گذاری می کنند. این ها را نمی توان انکار کرد. وارداتی و احیاناً صادراتی که توسط این نهادها صورت می گیرد و دولت روی آن ها هیچ کنترل و نظارتی ندارد. آقای توکلی با این بعد قضیه می خواهید چه کار کنید؟
چون آقای احمدی نژاد مدل های موجود را قبول نداشت و جایگزینی هم برای آن ها نداشت و فکر می کرد همه چیز را خودش می داند اسیر جو موجود شد و کار دست آقای دکتر پژویان و شاگردانش افتاد.

من به سوالات فرضی جواب نمی دهم چون هزینه دارد ولی منفعت ندارد. ولی برخی از اجزای سئوال شما اطلاعاتی دارد که قابل بحث است. مثل این که نهادهایی خارج از دولت وجود دارند که همه چیز را تعیین می کنند.

یک مثال بزنیم، مثلاً سپاه را می گویید؟ سپاه را خودِ دولت در این عرصه ها تقویت می کند. وقتی خارج از تشریفات به قرارگاه خاتم الانبیا (ص) پروژه ها را واگذار می کنیم و وقتی مخابرات را برخلاف قانون به بنیاد تعاون سپاه واگذار می کنیم نتیجه اش همین می شود. در موضوع واگذاری مخابرات چه کسی غیر از من و آقای نادران مخالفت کرد؟

خودشان برای سپاه این میدان ها را گشوده اند و مجلس هم سکوت کرد.البته من همه آن چه در باره قدرت اقتصادی سپاه گفته می شود، قبول ندارم. اغراق هم می شود. سپاه وفادار به نظام است و ورودش به این عرصه ها در دراز مدت زیانبار است. البته در قانون اساسی آمده که در دوران صلح ارتش و سپاه در سازندگی مشارکت داشته باشند که این وظیفه به دست این دو نهاد گران سنگ با کاسبی و تجارت کردن متفاوت است انجام آن وظیفه بر عزت و گرانسنگی آن ها می افزاید ولی دومی از آن می کاهد.

این از سپاه دیگر چه کسی مدنظر است؟ مثلا ممکن است بانک خصوصی ایکس را نام ببرید. آیا کنترل بانک ... مشکل است؟ همین بانک مرکزی ضعیف از حساب بانک های خصوصی، به دستور آقای احمدی نژاد حدود ۳۰هزار میلیارد تومان پول برداشت. گفتند ارز را در بازار آزاد فروخته اید و این پول را به شکل غیرقانونی برداشت کرد. آیا بانک ها کاری توانستند انجام دهند؟ فقط توانستند به مجلس شکایت ببرند. مجلس هم اعتراض کرد و بانک مرکزی گفت دفاتر بانک ها را بررسی می کند و هرچه حق آن ها بود باز می گرداند. پس همین بانک مرکزی ضعیف است که ۳۰هزار میلیارد تومان از حساب بانک ها برداشت می کند. چه کاری توانستند انجام دهند؟

می گویند بانک ... پول در بازار سکه و ارز ریخت و سکه و ارز خرید؟ خب جلوی این بانک را می گرفتید؟ مطمئن باشید جرات نمی کرد با بانک مرکزی مخالفت کند. بخش خصوصی به تعبیر امیرالمومنین(ع) محافظه کار است و دنبال دردسر نیست. الان این هایی که به تعبیر شما تعیین کننده اند، زیر چشم خود دولت فساد می کنند. کسی که با ارز ۱۲۲۶ تومانی کنجاله می آورد و به جای ۶۳۰تومان، ۷۵۰تومان می فروشد چه کسی است؟ ببینید با چه کسی تماس دارد و چه کسی از او پشتیبانی می کند؟ خودشان پشتیبانی می کنند. من باشم پشتیبانی نمی کنم بلکه پدرشان را هم در می آورم. چون من معاون متهم به فساد بغل دست خودم نمی گذارم.

بنابراین اشخاص خیلی مهم هستند چه خوب آ ن ها و چه بد آن ها. این حرف ها را که دیگران نمی گذارند کار کنیم برای فرافکنی مطرح می شود. برای این که ضعف های خود را بپوشانند مطرح می شود. اصلاً تو را رئیس جمهور گذاشته اند که این اتفاقات نیفتد نه این که این اتفاقات نگذارد تو کار کنی. دولت می آورند برای این که این اتفاقات نیفتد. نمی گذارند من کار بکنم یعنی چه؟

من خبرنگار اقتصادی هستم ولی سوال اقتصادی ندارم چون مباحث اقتصادی خیلی شفاف مطرح شد و من هم به همان نتیجه ای رسیدم که شما رسیدید یعنی این که ریشه مشکل سیاسی است؟ پس سوالم سیاسی - اقتصادی است. با فرض این که رئیس جمهور تا پایان دوره اش باقی بماند، برای انتخابات ریاست جمهوری با توجه به مشکل ساختارها برای این که اتفاقی که در این ۸ سال رخ داد در ۴ تا ۸سال آینده تکرار نشود، باید چه کار کرد و چگونه باید روی فردی مناسب اجماع کرد. به نظر شما فردی که باید رئیس جمهور آینده شود با توجه به این که عده ای معتقدند رئیس جمهور آینده باید اقتصاددان باشد به نظر شما در بسته خروج از بحران ارزی که مطرح کردید نقش رئیس جمهور آینده چیست؟
در انتخابات ریاست جمهوری آینده تعداد کسانی که تکلیف شرعی احساس خواهند کرد! و کاندیدا می شوند بسیار بیشتر از دوره های گذشته است. در نتیجه کار خیلی سخت تر خواهد بود. حتی افرادی که آن ها را می شناسیم معلوم نیست با چه گفتمانی وارد عرصه انتخابات خواهند شد و با چه افرادی به میدان می آیند.

این دوره تصمیم گرفته ام تا روزهای آخر حرف نزنم و اشتباه گذشته را مرتکب نشوم. برخی هم بهتر از برخی دیگر هستند ولی همین قدر هم درباره کاندیداهای فعلی صحبت نخواهم کرد چون یک دفعه ممکن است ببینیم که فردی را می خواهد معاون اولش کند که در نتیجه مجبور شویم بگوییم فرد دیگر از این فرد مناسب تر است. در نتیجه متاسفم که نمی توانم در این زمینه کمکی به شما بکنم اما شما هم همین احتیاط را در پیش بگیرید به نفعتان خواهد بود. زیرا من از افراد خوب چیزهایی می بینم و می دانم که باعث شده منتظر بمانم و ببینم آیا چیزهای دیگری هم از آن ها دیده خواهد شد یا نه.

منظر من بحث شخص نبود که چه کسی برای انتخابات مناسب است، بلکه بحث این بود که در همین کوتاه مدت چگونه می توان شرایط و ساختارها را برای انتخابات به گونه ای فراهم کرد که فردی رئیس جمهور شود که مناسب باشد.
ما می توانیم گفتمان خاصی را در جامعه تدارک ببینیم که این گفتمان بر نامزدها تحمیل شود و به آن ها خط دهد. یکی از منافع بزرگی که آقای احمدی نژاد داشت این بود که به تعبیر من رهبری به دست آقای احمدی نژاد برای برخی مفاهیم تجدید ارزش کرد و خود آن مفاهیم شاقول رفتار احمدی نژاد شد و کجی رفتار وی را نشان داد. این کار خیلی بزرگی بود. رهبری مفاهیمی را که داشت از هستی ساقط می شد دوباره زنده کرد. حال همان مفاهیم را کنار احمدی نژاد که می گذاریم شاقول وی می شود. این هنر بزرگی است که رهبری به خرج دادند.

البته مردم چون جنس بدلی دیده اند ممکن است به جنس واقعی ایمان نیاورند ولی باید این مفاهیم را زنده نگه داریم. مثلاً الان بگوییم ما با پارتی بازی مخالفیم می گویند برو آقا آن یکی هم مخالف بود. اگر بگوییم ما فامیل گرا نیستیم می گویند آن یکی هم که گفت فامیل گرا نیست زن و بچه و دامادش را به نیویورک برد. اگر بگوییم ما در جیبمان نام همه رانت خوارها را داریم و افشایشان می کنیم می گویند آن یکی هم ۸سال این نام ها در جیبش بود ولی افشا نکرد. چون این قضیه به شکل نادرستش اتفاق افتاده است، پیگیری کردن شکل درست آن سخت است ولی ما باید اصرار کنیم که این مفاهیم مقدس و درست است حتی با وجود این که کسی که قوی ترین ادعاها را در این زمینه داشت درست عمل نکرده باشد.

پس گفتمان عدالت خواهی، استکبارستیزی، عقلانیت، عقلانیت و عقلانیت باید مطرح شود. عقلانیتی که حزب اللهی ها نسبت به آن کم توجه تر هستند. این آخرین حدیث من باشد هدیه به شما. امیرالمومنین(ع) فرمودند: اذا بنی الملک علی قواعد العدل و دعی علی دعائم العقل نصرالله الموالی و خذل المعادی؛ اگر پی ساختمان عدالت و ستون هایش از عقلانیت باشد، خداوند یاران این حکومت را عزیز می دارد و دشمنانش را خوار می کند. ما هرچه نصرت الهی می خواهیم باید به عدالت و عقلانیت تکیه کنیم.
 
United States
۱۳۹۱-۰۹-۲۱ ۱۰:۴۶:۳۳
آقای توکلی، ضمن تشکر باید مواردی را خدمتتان عرض شود:

۱- مواردی که فرمودید برای متخصصان و یا حتّی دانشجویان اقتصاد تو ضیح واضحات است، بیشتر شبیه درس دادن در دوره کارشناسی است، شاید برای عموم نیاز بده است این چنین تو ضیح دهید.

۲- تمام مواردی که به عنوان راه حل فرمودید کاملا متین، اما عمداً یا سهواً و یا به دلیل محدودیت‌ها یک مساله بسیار اساسی‌ را از قلم انداختید، تمام مواردی که فرمودید در شرائط ای‌ روتین یا نرمال می‌باشد ، به عبارت دیگر حتّی همینطور که در این مقاله با آنها اشاره کردید انصافا وضعیت کشور ما مانند مورد مکزیک و یا مالزی است؟!.. آیا سیاست خارجی‌ مالزی و مکزیک مبتنی‌ بر تقابل با تقریبا تمام دنیای تاثیر گذار در اقتصاد است، آیا ریاست جمهور آمریکا برای خارج کردن کشور ما از بحران مانند مکزیک تمام سرمایه دارن کشورش را بسیج می‌کند یا ماهاتیر محمد در بحران اقتصادی آاش برای اروپا و آمریکا و اعراب و ... شاخ و شونه می‌کشید و هر روز از تریبونهای رسمی‌ کشورش آرزوی مرگ برای آنها میکرد و یا با سفارت خانه ها‌ی آنها حمله میکرد و یا قطعنامه ها‌ی سازمان ملل را ورق پاره می‌نامید؟!...

آقای توکلی عزیز آیا مجلس در مکزیک یا مالزی از نظارت بر دولت به دلایلی که همه می‌دانیم خودداری میکرد و تمام کسانی‌ که دلیل بوجود آورنده آن بحرانها بودند از کوچکترین بازخواستی مصون بودند و هرگز کوچکترین تغییری نمی‌کردند، آقای توکلی عزیز باور بنمایید این راه علیه که سهل است ،۱۰۰۰ راه حل آکادمیک دیگری که بیاورید تا به دلیل اصلی‌ نپردازید هر روز وضع به وخامت بیشتر خواهد گرأید. (1045489) (alef-1)
 
۱۳۹۱-۰۹-۲۱ ۱۱:۵۴:۴۲
در بند ج تبصره 15 قانون بودجه سال 1386 کل کشور، تامین کالاهای یارانه ای کالابرگی و غیر کالابرگی صرفا به ساکنان روستاها و شهرهای با جمعیت کمتر از یکصدهزار نفر و نیز محرومان شناسایی شده در سایر شهرها اختصاص داده شده است ، در حالی که در شهرهای بیش از یکصدهزار نفر، خانوارهای متعدد شناسایی نشده ای وجود دارد که عدم تخصیص کالابرگ و یارانه برای آنها تبعیض بی دلیلی را به وجود می آورد و باعث نارضایتی های گسترده ای خواهد شد . (1045559) (alef-1)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۹-۲۱ ۱۹:۲۵:۳۹
در برابر این جمله نمی دانم باید چه بگویم. واقعا جای گریه دارد:
"900 دستگاه از یک مدل پورشه در دنیا تولید شده است ۷۰۰ تای آن در ایران دارد می چرخد" (1046003) (alef-4)
 
امید
Canada
۱۳۹۱-۰۹-۲۲ ۱۰:۴۸:۴۸
اگر این مساله صحت دارد، چرا شما که نماینده مردم هستید این مساله را پیگیری نمیکنید و دست این رانت خواران کثیف را از بیت المال کوتاه نمیکنید؟ (1046439) (alef-4)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۹-۲۲ ۱۱:۲۷:۴۷
میدونی توی همین سیستم کوچن بازی چقدر رانت ایجاد میشه ؟ (1046485) (alef-1)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۹-۲۲ ۱۱:۳۷:۰۵
برادر قانون بودجه قانونی یکساله است و در هر سال باید به قانون همان سال مراجعه کرد
بحثهای سیل شده را بگذاریذ برای زمان مناسبتری (1046501) (alef-1)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۹-۲۱ ۱۳:۰۰:۲۶
نمی شه به جای اینکارها اندکی دیپلماسی بین المللی خود را اصلاح کنیم.یعنی ما باید لجاجت به خرج بدهیم و لجبازی کنیم.آقا این قیمت دلار ثابتش کنید.لازم نیست کم کنید یا زیاد کنید ثابتش کنید.اگه قراره 3000 تومان باشه حداقل برای یکسال 3000 تومن باشه.اگر قراره 100000 تومان باشه باز هم ثابت بشه.آدم تکلیفش بدونه. (1045618) (alef-1)
 
بستام
۱۳۹۱-۰۹-۲۱ ۱۳:۳۶:۴۳
آقای دکتر توکلی درود

شما طرفدار ملت هستید یا در قالب پوشش برای ضعف دولت و لجاتت سیاست های خارجی نظام ؟

با این گفتمان شما که کوپن بشود راه حل اقتصاد بیمار ایران همان بهتر که ترکمان چای دیگری را مردم ایران تحمل کنند

رنگ باخته ای دکتر رنگ ............... (1045663) (alef-1)
 
رایگان
۱۳۹۱-۰۹-۲۱ ۱۳:۳۹:۵۰
از خیانت آقای دکتر و هم فکران دهه 50 ایشان برای پیشنهاد کوپنی مملکت در سال 92 ممنون نیستیم

خدایا به داد ما برس (1045667) (alef-1)
 
پسر خاله
۱۳۹۱-۰۹-۲۱ ۲۰:۱۸:۴۲
من متعجبم چرا کاهش شدید درآمد نفتی که حاصل لجاجت در سیاست خارجی ایران است مورد توجه قرار نمیگیرد ؟!نخریدن نفت ایرات مسئله بسیار بسیار بسیار مهمی است حتی در حد کودتای 28 مرداد اهمیت دارد .چرا که اگر آن زمان قصد غارت نفت ایران را داشتند امروز به کلی آن را تحریم کرده اند و در صورت جایگزین شدن آن با نفت سایر کشور ها بر داشتن تحریم های نفتی هم چندان کار ساز نیست...آقای توکلی اگر تحصیل کرده اقتصاد و کارشناس اقتصادی مملکت شما یید که کوپن را راه حل میدانید چنین وضعیتی چندان هم غیر منتظره نیست..... (1046049) (alef-4)
 
۱۳۹۱-۰۹-۲۲ ۱۰:۵۷:۲۰
1- می خواستم از این نگارنده عزیز تشکر کلامی کرده باشم که دست روی نکته اساسی (که این روزها در بررسی وضعیت اقتصاد کشور عمدا مسکوت گذاشته شده) دست گذاشته اند.

2- برنامه اقتصادی دوران خاتمی هر مشکلی که داشت حداقل بجهت آرامش نسبی در فضای سیاسی کشور با دنیا از آرامش نسبی خوبی برخوردار بود. توجه به این نکته هم ضروری است که خاتمی هیچگاه وظیفه دولت خودش را اصلاح اقتصاد اعلام نکرد و آنگونه بود ولی جناب رئیس فعلی از ابتدا تلاش بر اصلاح همه امور بویژه اقتصاد داشت و وضع این گونه است.

3- البته و گرچه دولت فعلی با سوء مدیریت های فراوان در این اوضاع اقتصادی نقش جدی داشته است ولی این هم از انصاف بدور است که تمامی مشکلات را بر سر دولت و بی مدیریتی آن خراب کنیم.

4- جناب توکلی درست میفرمائید که برای گردش مناسب اقتصادی باید مدل داشت واقعا داریم ؟؟ امروز اقتصاد ما لطمه فراوانی از عدم حضور مناسب در بازارهای جهانی میبیند چه مدلی برای این دارید ؟؟ اگر مدل اقتصاد مقاومتی است لطفا اجزاء ان را تشریف فرمائید. البته بجز اینکه فعلا اضافه کاری های کارکنان و در برخی موارد اصل حقوق آنان قطع شود و .... (1046450) (alef-4)
 
۱۳۹۱-۰۹-۲۲ ۱۱:۳۴:۵۳
به جای کوپن یارانه ارز را هدفمند کنید و ارز را آزاد کنید اینکه بد سرپرست داریم اولا چند درصد جامعه بد سرپرست است ثانیا برای بد سرپرست راه حل قانونی ببندید نع اینکع رانت 30 هزار میلیار د تومانی بدهید (1046497) (alef-1)
 
ابراهیم
۱۳۹۱-۰۹-۲۲ ۱۵:۲۸:۱۲
آقایی که اسمتون نمیدونم چیه !! همون سطح سوادتون در حد یک کارشناسی و لیسانس اقتصاده!! البته با خوش بینی ...شما گفتید: آیا سیاست خارجی‌ مالزی و مکزیک مبتنی‌ بر تقابل با تقریبا تمام دنیای تاثیر گذار در اقتصاد است،آیا ریاست جمهور آمریکا برای خارج کردن کشور ما از بحران مانند مکزیک تمام سرمایه دارن کشورش را بسیج می‌کند یا ماهاتیر محمد در بحران اقتصادی آاش برای اروپا و آمریکا و اعراب و ... شاخ و شونه می‌کشید و هر روز از تریبونهای رسمی‌ کشورش آرزوی مرگ برای آنها میکرد و یا با سفارت خانه ها‌ی آنها حمله میکرد و یا قطعنامه ها‌ی سازمان ملل را ورق پاره می‌نامید؟!...
یک سوال: به فرض ؛ آیا اگر همه کشورهای دنیا بیان و بهترین برنامه ریزی (مطابق با نظر شما یا هر نظری که فکر میکنه مترقیه ) و سیاست گذاری را در مدیریت کشورشون و بخصوص در حوزه اقتصاد داشته باشن و باعث شکوفایی اقتصاد کشورشون بشن ! چه اتفاقی در دنیا می افته ؟ براستی چه اتفاقی در دنیا خواهد افتاد ؟ نسبت معادلات اقتصادی در دنیا به چه وضعی در خواهد آمد ؟ چه تغییر در مناسبات اقتصادی کشور خواهد افتاد؟ نظام حاکم بر حوزه اقتصاد دنیا آنوقت چگونه نظامی خواهد بود ؟آیا با نظام اقتصادی کاپیتالیستی می توان این روابط رو تئوریزه کرد؟ چه نوع نظام توسعه ای بر این نوع روابط حاکم خواهد شد؟ میشود ! فقط بفرمایید موضوع زیر بنایی اصالت سود نظام کاپیتالیستی بخصوص نیاز به سود سیستمی چگونه تعریف و تامین خواهد شد؟ شاید بگویید آنوقت نظام مبادلات اقتصادی دنیا براساس نظام مزیت نسبی تنظیم خواهد شد!! خب که البته این هم غیر ممکن است ؛ چون روابط اقتصادی بر اساس مزیت نسبی ؛ یعنی مباله اقتصادی با سود صفر! که این با مبانی نظام سرمایه داری در تضاد است ، چون اساسا همیچین مبادله در مکتب اقتصاد کاپیتالیستی موضوعیت ندارد.پس به نظر شما کدام نظام اقتصادی است که میتواند یکسان سازی اقتصادی را در دنیا تئوریزه کند؟ آیا اساسا کشور های پیشرفته تمایلی به این یکسان سازی دارند یا اصلا میتوانند داشته باشند؟ دوست عزیز اگر کسی به شما گفته که میشود با سیاست گذاری اقتصادی صرف و همراه با دنبا و بخصوص به قول شما کشور های تاثیر گذار در نطام اقتصادی دنیا ! به رشد و پیشرفت اقتصادی رسید! یا اقتصاد را نمی شناسند یا صداقت ندارد!! شاید بگید خب پس ژاپن کره و چین چگونه توانستند؟ در پاسخ باید بگویم اولا جایگاه هر کشوری در نظام تحمیلی و طبقاتی اقصاد کاپیتالیستی حاکم بر دنیا تفاوت دارد!
و اساسا وجود این همه جنگ و تجهیزات نظامی برای تثبیت همین جایگاه است ! کشور شما یا توان دارد و میتواند در طبقات بالای اقتصاد هرمی دنیا قرار گیرد و یا ضعیف است و مأخذن مواد اولیه و انرژی دنیا که باید و حتما در طبقاد پایینی هرم قرار گیرد . بدون در نظر گرفتن مسائلی مثل موازنه قوا و جایگاههای ژئوپلوتیکی و واسطه ای ؛ موقعیت کشورهایی مثل کره و ژاپن و.. طوری است (به دلیل نداشتن مواد اولیه و انرژی )که نمیتوانند در قاعده هرم قرار گیرند!( به دلیل داشتن جمعیت زیاد ؛ اگر تامین نشوند میتوانند مشکلات امنیتی برای نظام سرمایه داری بوجود بیاورند) اما کشورهای مثل ایران ، عربستان ، و... به علت داشت بزرگترین منابع انرژی و خام دنیا(منطقه خلیج فارس) اگر در قاعده هرم سود دنیا قرار نگیرند ، باعث سقوط نظام سرمایه داری خواهند شد. بحران اقتصادی امروز نظام سرمایه داری مهمترین دلیلش ظهور انقلاب اسلامی است که درصد سود سیتمی مورد نیاز اقتصاد سرمایه داری را با افزایش قیمت نهاده انرژی ، به چالش کشیده است . به سیاستهای نظامی غرب در دو دهه گذشته دقت کنید! براستی چرا این همه هزینه برای جنگهای عراق و افغانستان و..شده است ؟ حال آنها شاخ و شانه میکشن یا احمد نژاد؟ اصلا مگر ما در نظام بین الملل چیزی به نام شاخ شانه کشیدن داریم؟ حتی غرب هم برای ما شاخ و شانه نمی کشد! او هم برای تامین منافع خود هزینه جنگ می کند. و اگر در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس که75 درصد انرژی دنیا در آن است ، منافعی نداشت ، حتی یک دلار هم هزینه جنگ نمی کرد...
اساسا در نظام بین الملل جنگها به دلیل سوتفاهم اتفاق نمی افتند بلکه به دلیل کسب منافع به وقوع می پیوندند... حال این هنر هر کشوری است که در این نظامی که قانون جنگل بر آن حکم می کند...در جایگاه صیاد باشد یا صید و یا مثل فیل آنقدر قوی باشد که کسی به او حمله نکند..
دوران شعارهای پوچ و توخالی نمیدونم تنش زدایی و لیبرال دموکراسی و حقوق بشر گذشته .... غربی ها خودشون گفتن ما دوستان و دشمنان دائمی نداریم ما فقط منافع واقعی داریم...این چیزایی هم که شما گفتید بیشتر شبیه شعر و لطیفه بود... (1046729) (alef-1)
 
مهر
۱۳۹۱-۰۹-۲۱ ۱۰:۵۴:۰۲
کوپن : توزیع عادلانه آنچه که موجود هست می باشد .و یارانه : کمک دولت برای خرید بعضی ازکالاها می باشد که ممکن است این کالا کوپنی هم باشد مثلا دولت یارانه نان را می دهد ولی ممکن هست کسی در صف نانوایی نان گیرش نیاید اینجا کوپن کمک می کند (1045498) (alef-1)
 
United States
۱۳۹۱-۰۹-۲۱ ۱۰:۵۴:۰۶
به نظر من يارانه نقدي بهتر است زيرا كوپن خود راه تازه اي براي سو استفاده هاي گوناگون را باز خواهد كرد ثانيا آزادي انتخاب نوع كالا و زمان خريد و فروشگاه مورد نظر را از مردم مي گيرد و كساني كه به هر دليل نتوانند بموقع مراجعه كنند كوپنشان مي سوزد مضافا اينكه اجناس بنجل مانند روغن نباتي جامد به مردم تحميل ميشود . (1045499) (alef-1)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۹-۲۱ ۱۰:۵۶:۵۵
من متعجبم چرا کاهش شدید درآمد نفتی که حاصل لجاجت در سیاست خارجی ایران است مورد توجه قرار نمیگیرد ؟! واقع گرا باشیم تا بتوانیم راه حل مناسب و منطقی که در برگیرنده منافع ملی و کشور و مردم باشد را شناسایی کنیم. شاید وقت آن رسیده تا از سایرین هم در بررسی و سیاست گذاری استفاده نمود شواهد حاکی از آن است طیف حاکم فعلی راه حل عملی و اجرایی در خصوص سیاست خارجی و اقتصاد ندارد و بیشتر با فرافکنی بدنبال مقصر جلوه دادن دیگران است. (1045504) (alef-1)
 
۱۳۹۱-۰۹-۲۲ ۰۱:۲۴:۴۰
منافع ملی سیری چند؟ (1046231) (alef-4)
 
United States
۱۳۹۱-۰۹-۲۲ ۱۰:۵۰:۵۱
من اشتباهی به این منفی دادم.ببخشید (1046443) (alef-4)
 
۱۳۹۱-۰۹-۲۲ ۰۱:۳۹:۲۲
با توهم همه عالم و ادم دشمن ما هستند و هر روز از دیوار یک سفارت بالا برویم و مرگ بر این و ان سر دهیم اوضاع از این که هست بدتر هم خواهد شد و با کوپنی شدن اجناسی که الان در دسترس هستند نیز از بازار سیاه سر در خواهند اورد . یادمان نرود در این نزدیک هشت سال مار ها افعی شده اند. (1046235) (alef-4)
 
علی هزارجریبی
۱۳۹۱-۰۹-۲۱ ۱۱:۰۰:۰۷
باسلام به دکتر توکلی.با توجه به تخصص ایشان در اقتصاد ومسوولیتهای کشوری از جمله نمایندگی مجلس ومسوولیتهای پژوهشی ومهم ایشان مثل ریاست بر مرکز پژوهشهای مجلس که متاسفانه به پایان رسید میخواستم از ایشان سوال کنم که نرخ واقعی دلاربدون در نظرگرفتن منفعتهای سیاسی واقتصادی رایج حال حاضر مراکز تصمیم گیری وبعضا رسانه ای ما ما آیا نرخی بالاتر از حداکثر پانصد تومان (5000ریال)میباشد؟ (1045508) (alef-1)
 
کارمند همدانی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۹-۲۱ ۱۱:۱۶:۴۰
آقای توکلی عزیز : باورکنید خسته شدیم از بس طی چند سال اخیر ( از زمان آقای هاشمی تا کنون ) از حضرتعالی ساز مخالف شنیدیم . ظاهرا با همه چیز وهمه کس جز خودتان مخالف هستید . آخه برادر من کوپن هم شد پیشنهاد ؟!
شما را بخدا قدری فکر کنید ، باور کنید چیز خاصی بیشتر از سایر مردم ندارید که اینگونه خودتان را عالم نسبت به هر چیز و هر کس می دانید .
هرچند نظرات مخالف را برنمی تابید والان بنده را در ذهن خود به هزار جا وصل می کنید ولی بخدا یه کارمند ساده هستم . (1045522) (alef-1)
 
۱۳۹۱-۰۹-۲۱ ۱۱:۵۵:۰۳
قبل واریز یارانه ها اعلام شد این طرح فقط در چند کشور انجام شده که موجب بهبود اقتصاد اون کشورها شده که تو کشور ما نتیجش بسیار منفی بود
درخصوص کوپن نیز چنانچه هر شش ماه یکبار اعلام شه فایده ای نداره؟
باید بازار کنترل بشه و دولت چنانچه بخواد میتونه با راه اندازی فروشگاههای دولتی و زنجیره ای و ارائه جنس مستقیم از تولید کنندگان خود و ایجاد شعب در روستاها و البته نظارت واقعا میدانی و برخورد قاطعانه با فروشندگان و ... میشه کنترل بازار و بهبود روند اجرایی را داشت (1045560) (alef-1)
 
۱۳۹۱-۰۹-۲۱ ۱۱:۵۵:۳۲
واسه رییس جمهور، وزیر و وکیل مجلس چه فرقی می کنه وقتی نون خودش تأمین باشه...
مردم ندارن دیگه به خدا نمی تونن...
بخدا من عاشق اسلام و ولایت و انقلاب و ایرانمم؛ ولی شکم مردم که با صرف گفتن اینا سیر نمیشه...
مردم نون میخوان...
فقر که زیاد بشه ایمان مردم هم کم و کمتر میشه... (1045561) (alef-1)
 
۱۳۹۱-۰۹-۲۱ ۱۱:۵۵:۵۶
کوپن فقط برای زمانی خوب بود که وضعیت مملکت در حال جنگ بود و مدیران وقت برای فکر کردن و اجرا کردن مدیریت کارآمد را نداشتند ، الان زشته که به قدیم برگردیم . بس کنید از این کارهای خسته کننده که فقط درست کردن صف را بدنبال داره . (1045563) (alef-1)
 
۱۳۹۱-۰۹-۲۱ ۱۱:۵۶:۲۹
كوپن زماني داده ميشود كه عرضه محدود و مازاد تقاضا وجود داشته باشد و بخواهند مازاد تقاضا را كنترل كنند. و كوپن قدرت خريد و انتخاب خريدار را محدود ميكند ولي پول نقد مو جب با لا رفتن قدرت انتخاب و خريد ميشود و بازار را از حالت انحصاري به
رقابتي تبديل ميكندو كيفيت را بر كميت غالب ميكند . اماچون در زمان حال كه توليد بيمار است بايد فكر ي به حال بخش توليد و صنعت و كالاهاي ضروري و استرات‍‍زيك كرد كالا هاي مثل گندم .برنج.گوشت.نساجي.شير.مرغ ولوازم التحرير.و... بايد هزينهاي توليد بخش توليد را به حداقل ميزان خود برسانيم و به توليد كالاهاي زير بنيايي كه استعداد توليدي ان در كشور وجود دارد پرداخت.به نظر من ايران در مسير درست قرار گرفته و در حال رشد است به جاي بازگشت به عقب بايد به شناخت ضعفهاو رفع مشكلات باشيم.بايد براي سرمايهاي سرگدان جاذبه سرمايه گذاري ايجاد كرد و انها را به جاي ضربه زدن به بدنه اقتصاد براي ترقي اقتصاد سرمايه گذاري كرد و البته با مفسدان اقتصادي شديدا برخورد شود.الان بيشتر سرمايها و بودجه كشور به جاي اينكه در مسير درست سرمايه گذاري شود و از ان منفعت ببريم سرمايهاي كلان هزينه ميشود مثلا بخش فوتبال .وخيلي جاي ديگر كه ميتوان اينه را در بخش صنعت سرمايگذاري كرده و بخشي از سود حاصل از صنعت را به فوتبال داد حداقل اينجور از پرت شدن كامل سرمايه جلوگيري ميشود.
و ديگر اينكه ما بحران را اقتصاد را خودمان براي خودمان درست كرديم نيرو هاي متخصص در جاي خود قرار ندارند و در هر بخش افراد در جاي درست خود نيستند مثلا ايا درست است يك پزشك درباره اقتصاد اظهار نظر كند و يك اقتصاد دان در مورد دين و.... خوب اين دچار تزلل بخشها ميشود و تخصصي كه بتواند هماهنگي و كنترل كننده بخش خود باشد وجود ندارد در نتيجه ما شاهد اين اشفتگيها هستيم وخواهيم بود (1045564) (alef-1)
 
۱۳۹۱-۰۹-۲۱ ۱۱:۵۷:۰۱
به داد مردم برسید، دولت کوپن برنج و روغن به مردم بدهد، باید دولت به وضعیت اقتصادی مردم در طبقات پایین رسیدگی کند (1045567) (alef-1)
 
مرد ایرانی
۱۳۹۱-۰۹-۲۱ ۱۱:۲۸:۱۸
مالکان پورشه ها را شناسائی کنید ؛ جواب تمام اما و اگرهای این 7 ساله پیدا میشه . (1045545) (alef-1)
 
۱۳۹۱-۰۹-۲۱ ۲۲:۳۱:۲۷
فوتبالیست ها ا ز خریداران مهم پورشه ها (1046131) (alef-4)
 
ابوالحسن-ع
۱۳۹۱-۰۹-۲۱ ۱۱:۴۵:۱۹
جناب آقای توکلی خدا قوت
وقتی دوستانتان فردی که هیچ طرح و برنامه اقتصادی برای اداره ی کشور نداشته است به این مردم تحمیل نموده اندو حال ناچاراً به سمت سیستم کوپنی باز گشت به عقب و دنبال اقتصاد مارکسیستی باشیم.!؟
لطفاً حسن و قبح نگرشها را در حیطه دانش اقتصادی، باید در چگونه توضیح داد واقعیت و چاره‌اندیشی در پی آن جست (1045554) (alef-1)
 
۱۳۹۱-۰۹-۲۱ ۱۱:۵۱:۴۰
یارانه رو دادن که سوبسید دولت رو از روی اجناس بردارن...تا جنس گرون تر شه و قیمت ها واقعی تر و درآمدها هم ایضا( که این یکی برای طلا فروشها و دلار فروشها فقط اتفاق افتاد).....
باز کوپن دادن یعنی دادن سوبسید دولت برای اجناس!!!!!!!!!! حتما باز بعدش یارانه میدن (1045557) (alef-1)
 
امير110
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۹-۲۱ ۱۲:۰۴:۴۹
فرار به جلو آقاي توكلي و اصولگرايان مدعي چندي است شروع شده است. اينان ديروز با طرح تثبيت قيمت ها ، طرح هدفمندي ، حمايت از دولتي كه تمام اساس برنامه ريزي و اقتصادي مملكت را به اضمحلال كشاند و ..... آمدند و وعده و وعيد دادند. از دوران اقتصاد جنگ و كوپني شدن براي فراخور حال خود (يعني راي جمع كردن) انتقاد كردند. آقايان در سال 83 در مجلس همه چيز را سياه جلوه دادند تا قدرت راقبضه كنند . بعد از آن تمام حمايت ها را انجام دادند ، حتي با وجود كارهاي غير عقلايي. اما امروز كه همه ملت مي دانند اينان همان گنهكاران هستند كه مملكت را به اينجا رسانده اند ، بجاي عذرخواهي و به قول سايت خودشان "هاراگيري سياسي" پرچم انتقاد را دوباره در دست گرفته اند تا بارديگر قدرت اجرايي مملكت را در دستان ناپاك (ناپاك بخاطر ايجاد شرايط براي مرگ يك ملت در 7 سال گذشته) خود بگيرند. آقاي توكلي شما مدعيان اصولگرايي به هر حيله اي متوسل مي شويد تا در قدرت بمانيد انشاء ا... روزي جواب خيانت هاي خود را خواهيد داد. حداقل در محضر خدا اين اتفاق خواهد افتاد. (1045575) (alef-1)
 
امین
۱۳۹۱-۰۹-۲۲ ۱۲:۱۴:۳۸
جالب اینجاست که در این سایت هم البته به حق از استعفا ندادن مسوولان تقصیرکار و نبودن فرهنگ عذرخواهی در ایران هزاران ناله و شکوه می شود اما هیچیک از ارائه دهندگان طرح تثبیت قیمتها که باعث شد افزایش آرام نرخ و کاهش سوبسیدها به نحوی که باعث فشار شدید به جامعه نشود عملی نگردد یک عذرخواهی ساده هم نمی کنند. (1046548) (alef-1)
 
محمد امین
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۹-۲۱ ۱۳:۵۱:۳۲
با سلام
جناب آقای توکلی
حضرتعالی کاملا خوب می دانید پرداختن به بهره‌وری تنها راه رهایی از مشکلات کشور است .همانطور که امام (ره)فرمودند نگذارید کارها به دست نا اهلان بیافتد ،خود سازمان بهره وری که متولی بهره وری کشور می باشد که نا کارآمدی آن شهره آفاق است به دست نا اهلان افتاده است که تشنه قدرت و ثروت هستند و نه تنها قدرت ندارند بهره وری کشور را هدایت کنند بلکه خود بصورت معضلی می باشد که مثل زالو به جون بهره وری کشور افتاده ،این اواخر سرپرستی گذاشته اند که آخر آرسن لوپن هاست و معلوم نیست چه بلایی سر بهره وری کشور خواهد آورد .اما دلم می سوزد که چه منابعی دارد تلف می شود. (1045688) (alef-1)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۹-۲۱ ۱۴:۰۸:۵۹
اقاي توكلي خدا قوت .
بهتر اينه كه در مجلس را تخته كنيد . چون اين خانه ملت!!!!!!!!!! اگه به وظايف قانونيش درست عمل ميكرد وضعيت لقتصادي مملكت خيلي بهتر از حالا بود كه ديگر نيازي به كوپن و يارانه نبود . عمده مشكلات مردم از كم كاري مجلس ناشي ميشود چون مجلس ميتواند قوه هاي ديگر را كنترل يا حتي درصورت نياز با مصوبه ها ي قوي و استيضاحهاي بموقع از حقوق ملت دفاع كند .
عمده گناه اين همه گراني و وضعيت اشفته اقتصادي ايران و رانت خواري ها و اغتشاشات اقتصادي بر گردن مجلس سنگيني ميكند .
كاملا احساس ميشود مجلس ديگر ان مجلسي نيست كه امام رحمه الله فرمودند در راس امور است . (1045699) (alef-1)
 
امیر حامد
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۹-۲۱ ۱۴:۵۸:۵۶
باید بپذیریم که فریبکارانه ما را به چاهی انداخته اند که کمترین و شاید بهترین آثارش فقر است. دم زدن از لزوم کوپن مانند آنست که در انبار غذا بدون هیچ تلاشی از گرسنگی بمیریم. راه اینست از دوستی نادانان بپرهیزیم، دشمنان دانا را در محاسبات منظور و قدر دانایان را بدانیم. مشکل اصلی ما مدیریت است. (1045734) (alef-1)
 
۱۳۹۱-۰۹-۲۱ ۱۶:۵۹:۴۸
با سلام خدمت أقاي دكتر توكلي
در خصوص سيستم كوپني چند مسئله مهم است:
١- زمان توقف أن بأيد بصورت قانون تصويب شده مجلس مشخص بأشد تا مورد سوء استفاده اين دولت و دولت بعدي قرار نگيرد.
٢- نبايد به تمام اقشار جامعه اختصاص يابد و اين طبقه بندي بأيد توسط قانون مجلس بصورت صريح و كامل مشخص گردد.
٣- بأيد رآه كار هاي خروج إز بحران اقتصادي مشخص شود تا دولت بر أساس أز وضع كنوني رهايي يافته و مردم هم به موقت بودن شرائط كوپني اعتقاد داشته و برخي براي خود كسب و كار جديدي إز قبيل كوپن فروشي و غيره دست و پا نكنند.
٤- سيستم كوپني بأيد به موازات بازار آزاد حركت كند نه در جهت حذف آن ( متأسفانه مانند آن چيزي كه در مسئله أرز شاهدش هستيم )
٥- بأيد با ورود سيستم كوپني ، پرداخت نقدي يارانه نيز حذف گردد و آلبته مطابق قانون هدف مندي، يارانه ها بر أساس كاهش يارانه هاي انرژي بأيد بصورت نقدي پرداخت گردد كه با توجه به قيمت أرز در زمان حال، قانونأ بأيد پرداخت نقدي يارانه متوقف شود. ( امرئ كه مجلس در آن كوتاهي مي كند ) (1045859) (alef-4)
 
پژمان خليلي
۱۳۹۱-۰۹-۲۱ ۱۷:۰۰:۳۹
با سلام خدمت أقاي دكتر توكلي
در خصوص سيستم كوپني چند مسئله مهم است:
١- زمان توقف أن بأيد بصورت قانون تصويب شده مجلس مشخص بأشد تا مورد سوء استفاده اين دولت و دولت بعدي قرار نگيرد.
٢- نبايد به تمام اقشار جامعه اختصاص يابد و اين طبقه بندي بأيد توسط قانون مجلس بصورت صريح و كامل مشخص گردد.
٣- بأيد رآه كار هاي خروج إز بحران اقتصادي مشخص شود تا دولت بر أساس أز وضع كنوني رهايي يافته و مردم هم به موقت بودن شرائط كوپني اعتقاد داشته و برخي براي خود كسب و كار جديدي إز قبيل كوپن فروشي و غيره دست و پا نكنند.
٤- سيستم كوپني بأيد به موازات بازار آزاد حركت كند نه در جهت حذف آن ( متأسفانه مانند آن چيزي كه در مسئله أرز شاهدش هستيم )
٥- بأيد با ورود سيستم كوپني ، پرداخت نقدي يارانه نيز حذف گردد و آلبته مطابق قانون هدف مندي، يارانه ها بر أساس كاهش يارانه هاي انرژي بأيد بصورت نقدي پرداخت گردد كه با توجه به قيمت أرز در زمان حال، قانونأ بأيد پرداخت نقدي يارانه متوقف شود. ( امرئ كه مجلس در آن كوتاهي مي كند ) (1045860) (alef-4)
 
۱۳۹۱-۰۹-۲۱ ۱۸:۵۷:۲۲
به خاطر بی تدبیری و عدم تخصص شما اصولگراها. همین و بس (1045981) (alef-4)
 
حسین هاشمی
۱۳۹۱-۰۹-۲۱ ۱۹:۲۳:۵۲
اقای دکتر خواهشن این سوال را جواب دهید چرا به ماشینهای استاندارد دنیا لقب لوکس میدهیدکه ایمنی کامل دارند وماشینهای وطنی که در هرتصادفی نقش دارند ودرهرصافکاری حتما وجوددارند اسمی نمیگذارید وچرا ماشین خوب تولیدنمکنید تاکسی این ماشین لوکسا را نخرند چرامردما ازجنس باکیفیت محروم میکنیدمن خودم پولم اندازه پرایده / (1046002) (alef-4)
 
سيامك. ي
۱۳۹۱-۰۹-۲۱ ۲۰:۰۲:۳۸
من در يك كارخانه لبنيات كار مي كنم. زماني كه شير يارانه اي توزيع مي كرديم ظرفيت توليد شير پاكتي 15 تن در روز بود. اما با نقدي شدن يارنه ها مردم ديگر شير نمي خورند به طوري كه ظرفيت توليد ما به 4 تن در روز كاهش پيدا كرده و به دنبال ان نيرو هاي بخش توليد و توزيع تعديل گرديدند. و چند واحد گاوداري طرف قرار داد با شركت، دام خود را به كشتار سپردند. و اين راكد ماندن سرمايه و توليد، از دست دادن شغل و از بين رفتن صنايع تبديلي و نهايتا ركود اقتصادي.
آقاي توكلي راست مي گويند دولت بايد بخشي از يارانه را بصورت غير نقدي و يا در قالب كوپن يا هر چيز ديگري اعطا نمايند. تا هم صنعت و توليد و اشتغال را نجات دهيم و هم سرانه مصرف كالا هاي حياتي اي چون شير و لبنيات را افزايش دهيم. (1046037) (alef-4)
 
علی
۱۳۹۱-۰۹-۲۱ ۲۰:۲۳:۲۵
کوپن از ما پورشه مال شما ؟؟؟؟؟؟ (1046053) (alef-4)
 
ایرانی
۱۳۹۱-۰۹-۲۱ ۲۰:۲۴:۴۵
عزیزم food stampاست نه food spamلطفا درست بنویسید. (1046054) (alef-4)
 
۱۳۹۱-۰۹-۲۱ ۲۲:۰۷:۵۹
انچه گفتید نتیجه عملکرد دولتی است که اگر بگوئیم ام الفساد بوده زیاده نگفتیم (1046116) (alef-4)
 
۱۳۹۱-۰۹-۲۱ ۲۲:۵۱:۰۹
جناب آقای توکلی:
عده ای حقوق نگرفته اند عده ای در ماه گوشت نمی خورند عده ای که قشر متوسط جامعه بودند به قشر ضعیف تبدیل شده اند . فقط کسانی که ثروت آنچنانی داشتند و در حال خرید و فروش انواع اجناس و اشیا و خوراکیجات هستند بر ثروتشان افزوده شده و همچنان از گرانی و عدم توانایی!!! برای جایگزین کردن کالا هایشان می نالند!!!!!! و همچنان بیشترین سود را از مردم بدبخت تلافی می کنند و می گیرند.
دست مسولین درد نکند این است وضع مردم. خواهش می کنم یک سر به خیابان شریعتی از جنوب به شمال و بعد خیابان شهید بهشتی بزنید نمایشگاهها پر است از پورشه بنز و....ماشینهایی که با ارز ارزان وارد کرده اند و بقیه داستان که بهتر می دانید. نباید کسانی که به اینان ارز مردم فقیر و غیر فقیر جامعه را داده محاکمه شوند؟ و اینان مصداق کامل مفسد فی الارض نیستند؟ما با خیال راحت آینده خود و فرزندان و کشورمان را به دست چه کسانی سپرده ایم؟؟؟؟؟؟ بعدا شاهد چه کارهای اشتباه دیگری می شویم که دلمان خوش باشد شما و بعضی دیگر هم می آیند و انتقادی می کنند و همین!! باز هم خودمان را به بی و خوش خیالی بزنیم تا انشاالله کی زمان مصلحت فرا برسد؟ خواهش می کنیم به داد مردم برسید. من واقعا دلم برای قشر ضعیف جامعه می سوزد ولی کاری از دستم بر نمی آید مسولین چطور؟ (1046136) (alef-4)
 
ابراهیم
۱۳۹۱-۰۹-۲۲ ۱۵:۴۲:۴۶
به همین دلیل است که قیمت کالای های لوس افزایش یافته است ؟!! به همین دلیل است که تعداد لوکس فروشیها از تعداد اغذیه فروشیها بیشتر شده ؟!! آیا این همه لوکس فروشی به دلیل تقاضایی که عده ای معدود از تروتمندان است که به بازار تزریق شده است ؟ عجب!!! واقعا وضعیت اسفناکی است!!!!! (1046743) (alef-1)
 
ماجد
۱۳۹۱-۰۹-۲۱ ۲۳:۰۵:۱۷
جناب آقای دکتر توکلی عزیز
با سلام و ارادت و پوزش از صراحت جوانانه
بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری و انتصاب آقای مشایی و ماجرا های آن یادداشتی در ستون پرسه ی نشریه ی پنجره داشتم با عنوان(راهی به رهایی برای آقای مشایی!) که نیم نگاهی داشت به به سابقه ی ذهنی امثال بنده از انتخابات ۱۳۸۰ و حضور شما در آن وتمنا کردم وقتی ما مدل های شفافی از ااصولگرایی داریم که می توانند محک برای تشخیص اصل از قلب باشند ،همه ی ناموس انفلاب را با دفاع از یک شخص پیوند نزنیم و خطر آن را به جان اسلام عزیز و انقلاب نخریم.
امروز همه ی ما هزینه ی نگاه مطلق گرایانه ی آن روز را می دهیم!
اگر به آنچه می گویید ایمان دارید و از آنچه سالها پیشتر بایستی در مذمت اعمال ضد قانون و عقل این دولت میکردید و نکردید پشیمانید، حداقل کاری که میتوانید برای جبران انجام دهید ورود شجاعانه به انتخابات و خودداری از محافظه کاری است.
شما میدانید که بخش مهمی از عقلای قوم با علم به حجم خرابکاریهای این دولت میترسند به میدان انتخابات بیایند و مسئولیت ۸ سال بعد را بر عهده بگیرند، اگر به آنچه امروز میگویید معتقدید زکات علم و اعتقاد و جزیه ی سکوت قبلی را با آنچه از همه سخت تر است بپردازید نه با صرف کلام!
آیا این مردم سزاوار اصولگرایی خداترس و هدفمند و راهشناس نیستند یا رهبانیت عالمان متقی آنان را از خدمت عملی باز میدارد تا عرصه بر بدلیجات گشوده شود؟ (1046145) (alef-4)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۹-۲۲ ۰۲:۱۶:۲۶
سلام ، باعنايت به مواردزير:
1- تئوريهاي اجتماعي واقتصادي خارجي براي جامعه مابطوركامل صادق نيست.
2- شرايط فرهنگي واجتماعي خاص كشورما.
3- نبوداحزاب ريشه داردركشور.
4- شخصيت ايراني فردگرااست ودركارها، بتنهايي خلاقيت وشكوفايي بيشتري داردتادركاراشتراكي.
5- درمواردي كه ضروري نيست نبايد براي مردم محدوديت ايجادشودوتصميم گيري افرادرابه گروههاي ديگري واگذاركرد.
وهمچنين نكات زير:
1- وقتي سيصدنماينده مجلس وشوراي نگهبان ومجمع تشخيص مصلحت موجود ودوره هاي قبل قوانين وبرنامه هاي اجرايي راآماده كرده اند.
2- وقتي بالاترين مجري مسئول براي قوانين موجودشرط وشروط تعيين ميكند.
3- وقتي رئيس دولت ميتواندبراحتي بيش ازحدنظرات خودرااعمال كند.
4- وقتي ازخصوصي سازي فقط جمع مبلغ فروختن اموال دولتي مطرح ميشود نه نتايج مورد انتظارقانونگذاردرشكوفايي اقتصاد.
5- وقتي بوضوح سهم بخش توليدداده نميشود.
6- وقتي رئيس جمهوردرماهاي پاياني دوره بدنبال مقايسه وشمارش آرايش ميرود.
7- ومواردي ازاين قبيل.
نتيجه گيري:
1- درمواردي كه مقدوراست هرچه اختيارات بيمورد دولتي به مردم واگذارشودبهتراست.
2- رواج كوپن مناسب نيست وباعث افزايش رانتها وركودميشود.
3- ازطريق تقسيم مناسب يارانه هاكه توسط مجلس قانون شده وكم كردن سهم دولت درمصرف ،عملا تخصيص بهينه قسمتي از منابع توسط مردم انجام شده و اجبارا كارآيي دولتها بيشترخواهدشد.
حتي اگربعضي به جای غذا سیگاربخرند. درمجموع خلق الله مطمئن ترندومسيربهتروبهينه راانتخاب ميكنند. (1046240) (alef-4)
 
آبدارچي سياسي
Russian Federation
۱۳۹۱-۰۹-۲۲ ۰۸:۵۷:۲۲
راه حل برون رفتن از بحران فعلي نه با سخنراي بلكه با برخورد با مفاسد اقتصادي است
اگر در همان وهله اول با كساني كه دلار جمع مي كردند يا با كاميون پول جابجا مي كردند و يا با محتركان برخورد درستي ميشد امروز ملت زير بار اين گراني كمر خم نمي كرد
سخنراني شما دردي از ما دوا نمي كند عمل كنيد در اين هفت سال مجلس فقط مشكلات را گردن دولت انداخت و مردم را ... فرض كرد به اميد كسب رأي در انتخابات رياست جمهوري
نميگم بگير و ببند راه بياندازيد ولي اگر با مردم رو راست بوديد مردم هم با شما همگام مي شدند (1046319) (alef-4)
 
۱۳۹۱-۰۹-۲۲ ۰۹:۱۷:۴۰
ای کاش ملت مقاوم ایران جناب اقای توکلی را برای رسیدن ایشان به ارزوهایش و نجات اقتصاد ایران و........... ریس جمهور انتخاب کنند تا ببینیم ............ (1046340) (alef-4)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۹-۲۲ ۱۱:۱۲:۰۳
دکتر جان سوال دارم اگر امکان دارد مبلغی مالیات بر ارزش افزوده (5درصد) تا امروز بحساب دولت چقدر واریز شد شما که از تعداد ماشین ها اطلاع داری (شرکت خصوصی) حتما از صورت حساب بیت المال هم خبر داری اگر نداری وای بحال مملکت (1046464) (alef-1)
 
۱۳۹۱-۰۹-۲۲ ۱۳:۱۴:۵۰
اشتباه و سه نقطه در سیاست خارجی منجر به این اوضاع فلاکت بار شده(مثل حذف اسرائیل و امثالهم) و از یکطرف عقلایی چون دکتر توکلی میخوان اجناس را کوپنی کنن.
خب الان کوپنی جواب بده،اینجا که حساب کتاب نداره،دو روز دیگه طوری میشه که کوپنی هم جواب نمیده.
اگه واقعا به خدا و قیمات اعتقاد دارین و برای مردم اهمیت قائل هستید بیاین دست از این کارها بردارین و بذارین مردم بعد از چند دهه روی راحتی را ببینین. (1046607) (alef-1)
 
۱۳۹۱-۰۹-۲۳ ۲۲:۳۹:۲۷
آقای توکلی گرامی شما چرا ساز مخالف هستید در زمان جنگ تحمیلی که کوپن لازمه اداره مملکت بود شما مخالف سر سخت آن حال که 20سال از این موضوع گذشته شما شدید مدافع کوپن بس است لطفا فکر چاره اساسی باشید مارو 20سال حداقل در این 8 سال ریاست جمهوری دولت مهرورز عقب انداختید بس نیست طورو به خدا برید کنار تا دوباره اصلاح طلبان دور اندیش امور را بدست بگیرند سر سختی کنید نه تاری میماند نه ... (1047553) (alef-1)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.
چرا نیازمند احیای سیستم کوپنی شده ایم (2)