کد مطلب: 243785
راهنمای کتاب/ «یادداشتهای یک پزشک جوان»؛ میخاییل بولگاکوف؛ ترجمه آبتین گلکار؛ نشر ماهی
طنازیهای بولگاکف جوان!
سیدمحمدامین موسویزاده؛ 9 مهر 1393
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۹ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۱۵:۲۵
یادداشتهای یک پزشک جواننویسنده: میخاییل بولگاکوف
ترجمه: آبتین گلکار
ناشر:
ماهی، چاپ دوم ۱۳۹۳
۲۱۴ صفحه، ۶۰۰۰ تومان
فروشگاه اینترنتی شهر کتاب، این کتاب را تا یک هفته پس از معرفی، با
۱۰% تخفیف ویژه عرضه میکند، در صورت تمایل
اینجا کلیک کنید.
****
این روزها که اوکراین یکی از مراکز مناقشه در جهان است، خواندن آثار نویسنده برجستهی اهل کییف، میخاییل بولگاکوف، خالی از لطف نیست. پزشک ما، که آثار مطرحی چون دلسگ (قلب سگی) و مرشد و مارگاریتا را در کارنامهاش دارد، مجموعه داستانهای یادداشتهای یک پزشک جوان را بر بنیاد خاطرات دوران خدمت خود در روستای دورافتادهی نیکولسکویه در ایالت اسمولنسک نوشته است. وقایع داستان در حوالی سالهای انقلاب روسیه( ۱۹۱۷) اتفاق میافتد؛ با این حال همچنان که از یک روستای دورافتاده انتظار میرود، آشوبهای انقلابی در این کتاب هیچ نشان و نمودی ندارد.
نویسنده/ پزشک تنها به شرح بیماران و رویارویی و احوال درون و بیرون یک پزشک تازهکار و ناآزموده با این موقعیتها میپردازد و هر چند این پردهها و صحنهها، از افتادن دختربچه در کتانکوب تا خطر سفلیس که مردم ناآگاه را تهدید میکند، اغلب تلخ هستند با این حال لحن کلی داستانها نوعی طنز درونی و عمیق را، که در همهی آثار بولگاکوف جاری است، در بنمایهی خود دارد. همین طنز در روایت تلویزیونی الکس هاردکسل از این کتاب (بریتانیا، شبکهی اسکای آرتز، از ۲۰۱۲ تا کنون) برجستهتر میشود و از ناشیگری دکتر در بریدن استخوان پای لهشدهی دختربچهیی که در کتانکوب افتاده است، صحنهیی تلخ اما کمیک آفریده است.
همچنان که نوشتم این داستانها اغلب، اگر نگوییم تمامی، بر بنیاد تجربیات شخصی نویسنده نوشته شدهاند و خاطرات و یادداشتهای اطرافیان او این نظر را کاملا تایید میکند. به این نکته مترجم در مقدمه اشاره کرده و در جای جای داستانها نیز ویراستار کتاب این همانندیها را به صورت پاورقی توضیح داده است که خواندنشان خالی از لطف نیست. تنها داستان مورفین است که کمی از این واقعنگاری فاصله میگیرد و تجربهی شخصی اعتیاد بولگاکوف به مورفین را با روایتی دمدستی به همکار و همکلاسی سابق او نسبت میدهد. هر چند در این داستان نیز رد پای تجربیات خود او به وضوح دیده میشود.
نکتهی دیگری که در مورد داستان مورفین وجود دارد، انتخاب موضعی موعظهگرانه است که این داستان را از خط دیگر داستانها متمایز میکند و نیز خط روایت که به شیوهی خواندن دستنوشتههای پزشک معتاد، جایگزین شیوهی روایت اول شخص محدود میشود. با این حال ذکر این نکته گفتنی است که هر چند در اغلب چاپها این داستان نیز در مجموعهی یادداشتهای یک پزشک جوان آمده است، اما خود بولگاکوف این اثر را بر خلاف دیگر داستانها که با عنوان فرعی «یادداشتهای یک پزشک جوان» چاپ میکرد به عنوان یک داستان مستقل نشر داده است.
البته نباید از این مجموعه داستان توقع یک شاهکار داشت؛ آن چنان که مرشد و مارگاریتا آفریده شده. چه در واقع نیز بولگاکوف این نوشتههای را برای درج در نشریات تخصصی پزشکی نوشت و مخاطب او نه ادیبان که پزشکان بودهاند و شاید غرض اولیه علاوه بر تامین معاشی مختصر، انتقال تجربیات دوران بیتجربگی خود به پزشکان جوان بوده باشد. بولگاکوف خود موفق نشد این اثر را به شکل کتاب آماده کند؛ هر چند که بنای این کار را داشت و برخی از داستانها را اندکی ویراست. ناهمگونی نام روستای محل خدمت نیز از همین ناشی میشود و شاید اگر نویسنده این ویرایش و پیرایش را به اتمام میرساند با اثری نبوغآمیزتر و ادیبانهتر رودررو بودیم.
مترجم کتاب، دکتر آبتین گلکار، خود بیارتباط با بولگاکوف نیست. گلکار در شهری تحصیلات عالی خود را دنبال کرده که میخاییل به دنیا آمده است: کییف اوکراین. دانشگاه تاراس شوچنکو (شاعر و نویسندهی اوکراینی در سدهی نوزدهم). همین تحصیل و تنفس در فضای روسی اوکراینی کییف باعث شده تا ترجمهی قابل قبولی از اثر حاضر به دست آید. هر چند از این اثر ترجمهی همزمانی نیز از فهیمه توزندهجانی در بازار موجود است که آن هم ترجمهی بدی نیست. با این حال باید از فعالان صنعت نشر پرسید که آیا این مجموعهی داستان آن حدی از جدیت و ادبیت را داراست که دو ترجمه از آن لازم باشد؟
یاداشتهای یک پزشک جوان را نشر ماهی در قطع جیبی و ۲۱۴ صفحه در سال ۱۳۹۰ منتشر کرده که هماکنون چاپ دوم آن با بها۶۰۰۰ تومان در قفسهی کتابفروشیها است.
کلمات کلیدی : یادداشتهای یک پزشک جوان + میخاییل بولگاکوف + آبتین گلکار + سیدمحمدامین موسویزاده + نشر ماهی