توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 500904
این بحران کره‌ی شمالی نیست؛ بحران رییس‌جمهور دیوانه‌ی آمریکاست
«جیت هیر» در یادداشتی در وبسایت آمریکایی «نیو ریپابلیک» نوشت:
تاریخ انتشار : شنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۰۶:۱۲
در یک دنیای عادی، اگر رییس‌جمهور آمریکا زبان به تهدید کشوری دیگر می‌گشود و اسم از سلاح هسته‌ای می‌برد، مثل همان کاری که دانلد ترامپ روز سه‌شنبه کرد، محال بود سیاستمداری در واشنگتن باشد که به بیم و دلهره نیافتد. ترامپ در حاشیه‌ی مراسم عکاسی در باشگاه گلف خود در نیوجرسی گفت: «بهتر است کره شمالی دیگر آمریکا را تهدید نکند. این کشور با آتش و خشمی روبرو خواهد شد که دنیا تاکنون به خود ندیده است». اگر کسی وجود داشت که درست همان لحظه از یک بی‌هوشی چندین ساله بر می‌خاست، اظهارات ترامپ برایش حکایت از این داشت که دنیا در آستانه‌ی جنگ هسته‌ای است. در واقع، مورخان برای اینکه سابقه‌ی این ادبیات را پیدا کنند باید تا سال ۱۹۴۵ و اعلام جنگ «هری ترومن» برای بمباران هیروشیما عقب می‌رفتند.

اما الان در واشنگتن همه با دهان پر باد و بی محتوای ترامپ آشنا هستند. بنابراین، قدرتمندترین چهره‌ها، از جمله اعضای حزب و دولت خود ترامپ، حرف‌های او را گزافه‌گویی دانستند و قابل اعتنا تلقی نکردند. یک منبع ناشناس از کاخ سفید به «جاش داسی» خبرنگار سایت «پولیتیکو» گفته است: «این حرف‌ها را خیلی جدی نگیرید». سناتور «جان مک‌کین» از سخنان ترامپ انتقاد کرد، اما افزود: «من دیگر توجه چندانی به حرف‌های رییس‌جمهور نمی‌کنم چون هیچ چیز به درد بخوری در آن پیدا نمی‌شود. حرف‌هایی که ترامپ زد افتضاح نبود، بلکه خود همین مدل ترامپ است که راجع به همه چیز اغراق می‌کند». سوال بی‌پاسخ این است که آیا این عادت گزاف‌گویی راجع به مسائل خودش یک مشکل عظیم است یا خیر.

مخمصه‌ی کنونی از دو مشکل جداگانه تشکیل شده است. یکی بن‌بستی است که بر سر شبه جزیره‌ی کره پیش آمده است و به پایان جنگ کره در سال ۱۹۵۳ باز می‌گردد، اما در حال حاضر به خاطر قابلیت‌های هسته‌ای فزاینده‌ی کره‌ی شمالی پر تنش‌تر شده است. مشکل دوم خود ترامپ است، یک بچه‌جن پخمه و بی‌تربیت که عقلش پشت زبانش قرار دارد و عاشق کارهای نسنجیده است. مشکل اول، یعنی صف‌بندی با کره، نگران‌کننده اما اساسا متعادل و با ثبات است؛ خوب است راه حلی پیدا شود، اما فوری نیست. مشکل دوم، یعنی رییس‌جمهور فعلی آمریکا، ممکن است جرقه‌ی یک جنگ واقعی را بزند؛ و اگرچه پیدا کردن راه حل برای آن ضرورت فوری دارد، هیچ راه حل روشنی به چشم نمی‌خورد.

اینکه چرا صف‌کشی بر سر شبه‌ جزیره‌ی کره نزدیک به هفت دهه طول کشیده است دلیلی دارد. این ماجرا یک جور «جنگ سرد» مینیاتوری است که در آن جاروجنجال‌های پر جوش و خروش بین دو طرف مخاصمه، تعهد اساسی‌شان به حفظ وضعیت موجود را پنهان می‌کند. کره‌ی شمالی و جنوبی ادعا می‌کنند به دنبال یکپارچه‌سازی هستند، اما این دو کشور با نگاهی به اقدامات خود طی این ۷۰ سال، تصور می‌کنند هرگونه تغییر وضعیت از صلح پر تنش فعلی بیش از آنکه ارزشش را داشته باشد دردسر ایجاد خواهد کرد. حاکمان کمونیست در کره‌ی شمالی برای حفظ قدرت در همین قلمروی فعلی خود به اندازه‌ی کافی مشکل دارند، و در آن سوی مرز، هزینه‌ها و پیچیدگی‌های یکپارچه‌سازی یکی از اختلاف‌برانگیزترین مسائل در حوزه‌ی سیاسی کره‌ی جنوبی است. برای چین، یک کره‌ی شمالی مسلح ابزاری است برای اینکه نگذارد رقبای منطقه‌ای خود یعنی کره‌ی جنوبی و ژاپن، و نیز آمریکا، پا از گلیم خود درازتر کنند. برای آمریکا، خطر کره‌ی شمالی مثل سیمانی است که اتحادش با دیگر کشورها در این منطقه را سفت نگه می‌دارد.

با این نگاه، «کیم جونگ-اون» و باقی حاکمان کره‌ای اساسا بازیگرانی عقلانی اگرچه بی‌رحم هستند. آنها با همه‌ی وجود خواهان حفظ قدرت مطلقه هستند، اما قصد خودکشی ندارند. آنها از حربه‌‌ی دشمن‌ترسانه‌ی هسته‌ای استفاده می‌کنند تا جامعه را در قبضه‌ی خود نگه دارند، و ترس از حمله‌ی خارجی را ابزاری برای تشدید حس ملی‌گرایی و سرکوبی مخالفت‌ها کنند. مثل دوران جنگ سرد، خطر واقعی وقتی است که کشورها به خاطر سوء تفاهم به ورطه‌ی جنگ هسته‌ای بیافتند، یعنی وقتی یک طرف ادا و اطوارهای لاف‌زنانه و مبارزطلبانه‌ی طرف مقابل را همچون یک تهدید واقعی قلمداد کند. در طول جنگ سرد دنیا چند بار تا مرز این اتفاق پیش رفت، از همه مهمتر در بحران موشکی کوبا.

برویم سراغ ترامپ. بین حرف‌های ستیزه‌جویانه‌ی ترامپ، و سیاست‌های واقعی دولت آمریکا که به طور کلی ادامه‌ی رویکرد بازدارنده‌ی باراک اوباما است، اختلاف زیادی وجود دارد. «مکس فیشر» خبرنگار روزنامه نیویورک تایمز در چند توییت ادامه‌دار استدلال خود را مطرح کرد که چرا اقدامات آمریکا مهم‌تر از حرف‌های ترامپ است، و با ارائه‌ی پنج دلیل نتیجه گرفت که «خیلی نگران نخواهم بود».

دلیل اول او: «۱۵ سال است که آمریکا با حرف‌های توخالی و مبهم کره‌ی شمالی را تهدید کرده است. معلوم نیست که تغییر صفت و موصوف چیز چندانی را تغییر بدهد».

دلیل دومی که نوشت این بود که در روابط بین‌الملل، «اقدامات کشورها ۱۱ میلیارد برابر بیشتر از کلماتشان گویایی دارد. و اقدامات آمریکا در حال حاضر با صدای بلند حاکی از حفظ ثبات و وضعیت موجود است. آمریکا، با بی‌‌عملی خود، خیلی آشکار به کره‌ی شمالی می‌گوید که این کشور باید حرف‌های ترامپ را عمدتا بی‌معنی تلقی کند و نادیده بگیرد». سوم اینکه «پیش‌فرض حکومت‌ها معمولا این است که دیگر حکومت‌ها همچنان رویکرد حفظ وضع موجود را در پیش خواهند گرفت». و دست آخر اینکه، «اگر ما حتی نمی‌توانیم به یک نتیجه‌ی قطعی برسیم که منظور ترامپ چیست، کره‌ای شمالی‌ها صد در صد منظور او را نخواهند فهمید. بنابراین صاف و ساده نشنیده‌اش خواهند گرفت».

استدلال فیشر تا وقتی موجه است که حاکمان کره‌ی شمالی هم ترامپ را همانگونه تلقی کنند که ساکنان واشنگتن می‌کنند: به عنوان یک خالی‌بند حرفه‌ای و آماده به گاف. اما آیا احتمالش هست که حاکمان کره‌ی شمالی همین برداشت را داشته باشند؟ آیا از جانب آنها حتی عاقلانه است که چنین رویکردی در پیش بگیرند؟

نظریه‌ی بازدارندگی هسته‌ای مبتنی بر جهانی است که بازیگران عقلانی بر آن حکم می‌رانند. در صف‌بندی مقابل کره‌ی شمالی، ترامپ یک نیروی بی‌ثبات‌ساز است چون با هیچ دلیل و منطقی نمی‌توان او را عقلانی دانست. جدا از نادانی او که بارها اثبات شده است و سابقه‌ای که در رفتارهای نابهنجار بر جا گذاشته است، چیزی که بر بغرنجی ریاست جمهوری او افزوده است دست تحقیق و تفحص است که بر گلوی او افتاده است و ساخت و پاخت روسیه در فعالیت‌های انتخاباتی ترامپ را زیر ذره‌بین گذاشته است. همانطور که «جاناتان چیت» اخیرا در مجله‌ی «نیویورک» مطرح کرد، جنگ همان نخودسیاهی است که ترامپ بسیار نیازمندش است و با آن می‌تواند حواس‌ها را از این رسوایی پرت کند: «ترامپ با اثر بسیج‌کننده‌ی جنگ که معمولا پس از یک حمله‌ی داخلی یا در آغاز یک جنگ رخ می‌دهد می‌تواند موقعیت عمومی خود را بازیابد». «الیزابت درو» خبرنگار پیش‌کسوت جنگ‌های آمریکا روز چهارشنبه در توییتر خاطرنشان کرد که «ریچارد نیکسون» رییس‌جمور سابق آمریکا دو بار ارتش آمریکا را در وضعیت فوق‌العاده آماده باش قرار داد. اما نیکسون، اگرچه او هم به نوبه‌ی خود آدم دیوانه‌ای بود، در سیاست خارجه‌ بسیار ثابت قدم‌تر از ترامپ بود.

مطبوعات غربی اسم بحران فعلی را «بحران کره‌ی شمالی» گذاشته‌اند. واقعا نام‌گذاری دقیقی نیست. در مواجهه با کره‌ی شمالی از مدت‌ها پیش بن‌بستی وجود داشته است که یک‌رییس‌جمهور متعارف و عقلانی در آمریکا می‌تواند با ثبات قدم مدیریتش کند. اما آمریکا یک رییس‌جهور نرمال و عقلانی ندارد. بحرانی واقعی جایی در یک شبه‌ جزیره‌ی دوردست در آسیا نیست؛ بحران در یک زمین گلف در جایی درون ایالت نیوجرسی است.
منبع: شفقنا
 
کلمات کلیدی : ترامپ، کره شمالی، جنگ
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.