توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 12535
به اسم دموکراسی (متن و فیلم)
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۷ تير ۱۳۸۶ ساعت ۲۳:۰۴
      مستند به اسم دموکراسی    متن: هاله اسفندياريمن هاله اسفندياري هستم متولد ايرانم 67 سال دارم در آمريكا زندگي مي كنم در شهر واشنگتن تحصيلاتم را در اتريش انجام دادم 44 سال پيش از دانشگاه وين در رشته روزنامه نگاري و تاريخ هنر فارغ التحصيل شدم پس از اتمام تحصيلاتم رفتم به بنياد فرح و در آنجا مسئول مركز فرهنگي باغ فردوس بودم و همچنين رابط بين موزه هاي زيرنظر بنياد و بنياد دو ماه قبل از انقلاب از ايران رفتم به لندن يك سال و نيم در لندن بودم و آنجا كار نمي كردم. 1980 رفتم به آمريكا به شهر پرينستون در ايالات نيوجرسي و در دانشگاه پرينستون به مدت 14سال زبان فارسي را تدريس كردم. در سال 1996 يك بورس مطالعاتي از مركز ويلسون كه در واشنگتن قرار دارد گرفتم و در ارتباط با تمام كردن يك كتاب در باره زنان ايران كه قبلاً شروع كرده بودم به تدوينش. در اوخر 1997 بود كه مسئول برنامه بين الملل مركز ويلسون با من تماس گرفت و پيشنهاد كرد كه به صورت پاره وقت بيايم آنجا و يك برنامه خاورميانه درست كنم.يحيي كيان تاج بخشمن يحيي كيان تاج بخش هستم متولد 1340 تهران در سن حدود هفت يا هشت سالگي به مدرسه شبانه روزي در انگليس رفتم در آن زمان پدر من در دفتر فرح پهلوي كار مي كردند با مسئوليت روابط عمومي و در سال 1975 ايشان به سوئيس رفتند و با عنوان كارمند اداري سازمان ملل شروع به كار كردند من ادامه تحصيلم را در انگليس تا مقطع فوق ليسانس ادامه دادم و در سال 1984 با فوق ليسانس مديريت شهري از انگليس رفتم به شهر نيويورك شهري كه مادرم در آن اقامت داشت. در آمريكا تا زمان حدود 1997 من هيچ توجهي به مسائل ايران نداشتم زبان فارسي بلد نبودم خواندن و نوشتن بلد نبودم و تا آن زمان تقريباً هيچ علاقه اي به مسائل ايران نداشتم و دنبال نمي كردم.رامين جهانبگلومن رامين جهانبگلو هستم فرزند اميرحسين جهانبگلو و خجسته كيا كه در 7 دي 1335 در تهران متولد شدم تحصيلات ابتدايي ومتوسطه ام را در تهران انجام دادم تا سال 1353 و از سال 1353 تا سال 1372 در فرانسه مشغول تحصيل فلسفه، علوم سياسي و تاريخ بودم.يحيي كيان تاج بخشدر نيويورك با آقاي بيژن خواجه پور براي بار اول آشنا شدم ايشان خودش را به من معرفي كرد ايشان به من توصيه كردند زماني كه من سفر كنم به ايران با مجموعه مجله گفتگو همكاري كنم و ايشان توصيه كردند كه به من تعريف كردند كه مجله گفتگو محلي هست و مجله اي است كه به اصطلاح مفاهيم جديد مربوط به دموكراسي مربوط به جامعه مدني آنجا بحث مي شود و در آن مجله منتشر مي شود و اشاعه مي شود.ضمنا آقاي خواجه پور در همان سفري كه به نيويورك داشتند در يك محل ديگر من با ايشان ملاقات كردم ايشان در يكي از دفاتر متعلق به بنياد سوروس سخنراني داشتند در مورد انتخابات و تاسيس شوراهاي شهر در ايران اين يكي از اولين بارهايي كه من در مورد اين مقوله شنيده بودم و در آن جلسه دوباره با آقاي ريشتر مدير برنامه سوروس و مدير برنامه ايران سوروس و بخش خاورميانه ايشان در آنجا حضور داشتند.رامين جهانبگلوبا افرادي آشنا شدم همكارهام كه از جمله يكي از آنها ديويد كمران با مجله دموكراسي آشنا كرد و در آن مجله من يك مقاله اي در مورد اين تحقيقم در مورد روشنفكران نوشتم كه چاپ شد و از طريق ايشان من آشنا شدم با آقاي مارك پلتنر كه رئيس اين مجله دموكراسي بود و از عناصر مهم ned كه مي شه گفت بنياد در حقيقت دموكراسي يا به هر صندوق مالي دموكراسي در آمريكا.آقاي پلتنر با من تماس گرفتند و گفتند در همان سال 1002 به من گفتند كه مايكسري بورس هايي داريم فلورشيپ هايي داريم كه امسال سال اول آنهاست و اگر شما برايتان جالب هست ما با شما تماس بگيريم و من گفتم بله براي من جالب است در آن دوره كار من در دانشگاه تورنتو تمام شده بود و من فعاليتي نداشتم و ايشان با من تماس گرفتند و گفتند كه اين بورس هست و اگر شما بخواهيد مي توانيد از اكتبر 1002 بياييد به آمريكا، واشنگتن و كارتان را شروع كنيد از آنجا ارتباط من با نهادهاي سياسي آمريكا شروع شد.هاله اسفندياريهدف از گذاشتن برنامه ايران چه بود؟علاوه بر برنامه كشورهاي خاورميانه هدف از برنامه ايران اين بود وقتي يك سخنراني از ايران مي آيد و در يك مركزي به اهميت مركز ويلسون صحبت مي كند يك عده اي مي آيند و حرف هاي آنها را گوش مي كنند.اينهايي كه به اين جلسات مي آيند چه كساني هستند؟سياست سازان هستند، سياست سازان يعني چه در آمريكا؟سياست سازان در شهر واشنگتن يعني كساني كه در نهادهاي دولتي فعاليت مي كنند، كساني كه در كنگره آمريكا كار مي كنند، كساني كه در نهادهاي اطلاعاتي هستند ،كساني كه در رسانه هاي گروهي كار مي كنند، كساني كه در بنيادها هستند، كساني كه در دانشگاهها فعاليت مي كنند و كساني هم كه در مراكز تحقيقاتي هستند يعني طيف خيلي وسيعي را اين سياست سازان در بر مي گيرد.يحيي كيان تاج بخشبنابراين ديديم كه بعد يك بعد پروژه برنامه هاي آشكار هست و آن برنامه هاي آشكار هست بعد دو نهادسازي فرهنگ سازي و شبكه سازي هست ولي بعد سه در واقع آن اهداف درازمدت بنياد سوروس هست كه پياده كردن فلسفه جامعه باز هست.هاله اسفنديارياما نقش من در اين وسط چه بود؟نقش من يكي اينكه شناسايي سخنرانها بود و من چون سالها از ايران دور بودم در مرحله واقعاً با متخصصين ايراني كه در واشنگتن بودند مشورت مي كردم و از آنها اسم مي خواستم يا متخصصين ايراني كه در سراسر آمريكا در دانشگاهها در مراكز تحقيقاتي و غيره كار مي كردند. نحوه ديگر اين بود كه من بعضي وقتها كه به ايران سفر مي كردم اگر اسمي داشتم با اين شخص تماس مي گرفتم و يك آشنايي برقرار مي شد.نقش ديگر من اين بود كه رياست جلسه را به عهده داشتم مديريت جلسه را مي كردم معمولا اگر يك سخنران بود سر يك ساعتي جلسه شروع مي شد سي وپنج دقيقه سخنران صحبت مي كرد بيست و پنج دقيقه هم صرف سوال و جواب مي شد. در طي اين سالها وقتي شما تعداد اين جلسات را پشت سر هم بگذاريد و سخنرانهايي كه آمدند به اين نتيجه مي رسيد كه خواهي نخواهي يك شبكه اي ارتباطي بين سخنرانان افرادي كه ملاقات مي كنند از بنيادها مراكز تحقيقاتي نهادهاي دولتي و متخصصين مسائل ايران و همچنين سخن رانان ديگري كه از ايران مي آمدند چون بعضي وقتها ما بيش از يك سخنران داشتيم مثلاً يك كنفرانس داشتيم و سه نفر از ايران مي آمدند و الزاماً شايد اين سه نفر همديگر را نمي شناختند.رامين جهانبگلوبخاطر اينكه خانم اسفندياري كه ايشان مسئول بخش خاورميانه نهاد وودرو ويلسون هستند و همسر آقاي شائول بخاش هستند كه ايشان يهودي الاصل هستند و در ايران قبل از انقلاب هم فعاليت داشتند، رئيس يك روزنامه فكر مي كنم تهران تايمز بودند يا كيهان اينترنشنال به زبان انگليسي و در دانشگاه جورج ميسن الان تدريس مي كنند خانم اسفندياري دقيقاً خيلي از افراد را در نهادهاي مختلف آمريكا مي شناخت و موجب شد كه اين آشنايي ها با آن افراد صورت بگيرد افرادي از بنياد كارنگي، افرادي از بنياد بروكين، افرادي از كنگره و خود نهاد وودرو ويلسون در حقيقت مي شه گفت پول اصلي اش، هزينه اصلي كارش را از نهاد كنگره آمريكا مي گرفت بنابراين آشنايي ها و نزديكي هايي با همديگر داشتند.يحيي كيان تاج بخشكلاً نقش من به عنوان مشاور به خصوص در طرح ها و پروژه هايي كه در حيطه تخصص من نبوده نقش بنده هماهنگ كننده اين پروژه بين نهادهايي كه در ايران بوده افرادي كه در ايران بوده و دفاتر بنياد سوروس يعني در واقع ما را ترجمه اسناد برقراري ارتباط پاسخ به سؤالات اداري و غيره به طور كلي مشاوره به بنياد سوروس و دفاتر سوروس در مورد مسائل سياسي فرهنگي اجتماعي ايران بوده يعني سؤالي بود در مورد تحولات يا وضعيت ايران.رامين جهانبگلوخانم هاله اسفندياري و آن نهادهاي آمريكايي از همان سال 2002 يك دعوتي از من كرده بودند و از چند تن از هموطنان ديگر به يك كنفرانسي به نام كنفرانس يوسي اله كه اين كنفرانس اسمش يوسي اله بود براي اينكه توسط يك بخشي از دانشگاه يوسي اله برگزار مي شد ولي در حقيقت خرج كنفرانس را وزارت خارجه آمريكا بيشتر تقبل مي كرد و در اين كنفرانس يكسري از افرادي كه انتخاب شده بودند از خاورميانه، اسرائيلي، فلسطيني، اردني، عربستان سعودي، كويتي، عراقي و آمريكايي به اين كنفرانس مي آمدند و به مدت سه، چهار روز با همديگر در مورد مباحث مختلف در گروه هاي مختلف صحبت مي كردند اين كنفرانس تقريباً دو بار و گاهي سه بار در سال برگزار مي شد و اين محيط خيلي مهمي بود براي اينكه افراد بتوانند باهم آشنا شوند و من هم در اين كنفرانس شركت كردم اين كنفرانسي كه من شركت كردم بيشتر در آتن بود و دو بار آن در اردن بود و در آنجا با يكسري افراد آمريكايي آشنا شدم و يكسري افراد كه از اسرائيل مي آمدند و اين افراد، افرادي مثل آقاي يوسي آي فر بود كه بيشتر ماموران اطلاعاتي بودند.هاله اسفندياريدانشگاه يوسي اله سالهاست كه يك كنفرانس خاورميانه مي گذارد اخيراً چند سال هست كه در آتن مي گذارد با همكاري وزارت دفاع يونان قبلاً در ساير كشورهاي اروپايي مي گذاشتند. اينها 150 نفر را از كشورهاي خاورميانه از مصر تا ايران دعوت مي كنند از استاد دانشگاه از نخبگان از كساني كه در گذشته در نهادهاي اطلاعاتي بودند الان احتمالاً در دانشگاه ها تدريس مي كنند از فعالان دموكراسي از نهادهاي مدني يعني يك گروه 150 نفري را دعوت مي كنند. هميشه هم تكيه شان اين است كه مسائلي كه در اين كنفرانس مطرح مي شود جائي منعكس نشود ولي آن چيزي كه در ارتباط با اين كنفرانس مهم است شبكه ارتباطي كه در خارج از جلسات كنفرانس بوجود مي آيد يعني يك عده باهم در خارج از جلسات اين كنفرانس تماس مي گيرند و باهم صحبت مي كنند بالاخره صبح و ظهر و شب باهم هستند از كشورهاي مختلف مي آيند و درباره مسائل گوناگون مسائلي كه در جلسات الزاماً مطرح نمي شود در حالت غيررسمي در خارج اين جلسه مطرح مي شود خوب يك شبكه ارتباطي بين شركت كنندگان بوجود مي آيد.از جمله افرادي كه در اين كنفرانس شركت كردند و يادم هست من دو بار در اين كنفرانس شركت كردم كه از من خواسته بودند يك گروه كار زنان را تشكيل دهم از آمريكا خوب البته آقاي اسپيگل كه برگزاركننده اين كنفرانس هست خانم جودي تيافه است كه استاد دانشگاه دفاع ملي آمريكاست و سابقه اش تحليلگر سازمان سيا بوده است و يك شخص عاليرتبه از وزارت دفاع يونان سفير سابق كانادا از مصر يك نفر، از وزارت خارجه سوئد نماينده اتحاديه اروپا از كشور اسرائيل آقاي ديويد من نشريت كه استاد ايران شناسي در يكي از دانشگاه هاشون هستند آقاي يو سي ال فر هستند كه سابقا ده سال افسر اطلاعاتي بودند و الان يك مجله اينترنتي به نام ليموي تلخ را پخش مي كنند، از لبنان يك افسر بازنشسته از اردن يك وزير بازنشسته به هر حال 051 نفر از كشورهاي مختلف خاورميانه از جمله ايران مي آيند به اين كشورها.هاله اسفندياريدر ارتباط با مسايل جوانان مثالي براي شما بزنم اتفاق 81 تير كه در ايران افتاد من با آقاي دكتر جهانبگلو تماس گرفتم و خواهش كردم بيايند مركز ويلسون و يك صحبتي در ارتباط با آن حادثه و مسئله رفراندوم و غيره و ذالك كنند. ايشان گفتند كه ترجيح مي دهند اشاره به صحبت جوانان بكنند در چهارچوب مطرح كردن مسائل روشنفكران و ما هم پذيرفتيم و آمدند صحبتشان را كردند. ولي بعد از آن واقعه ايران اخيرا امسال الان اينجا كه من نشستم آقاي افشاري يك بورس مطالعاتي از آن صندوق دموكراسي ned گرفتند يعني به هر حال اين رابطه ها هم كماكان ادامه دارد.هاله اسفندياريبراي خيلي ها ورودشان برنامه خاورميانه مركز ويلسون بود يعني يك نوع شاهراهي بود براي آوردن اين سخنرانان از ايران و آشنا كردن آنها با مراكز تحقيقاتي همانطور كه قبلا گفتم با سياست سازان كه اينكه منجر شود كه دعوت بشوند به مراكز تحقيقاتي بورس تحقيقاتي بگيرند و در ارتباط با آقاي دكتر جهانبگلو دقيقا اين اتفاق افتاد.هاله اسفندياريدانشگاه ها بالاخره از بنيادها كمك مي گيرند همانطور كه گفتم از بورس هاي مطالعاتي مي دهند جلسات مي گذارند و مثلا الان يكي از اين مراكز خيلي فعال در ارتباط با ايران دانشگاه هاروارد هست كه الان آقاي دكتر سازگارا آنجا يك بورس مطالعاتي دارند.يحيي كيان تاج بخش يك استراتژي كلي بنياد سوروس دارد كه در پنج شش برنامه در واقع براي اين يارگيري اساتيد و دانشجوها استفاده مي شود فهرست وار من عرض مي كنم يك برنامه آي فل برنامه آشكار يك سازماني كه متعلق به بنياد سوروس است كه برنامه آشكارش كمك به كتابخانه هاي دانشگاه ايران براي دسترسي بيشتر به منابع ديجيتالي است اما آن بعد دو شبكه سازي به چه شكلي عملياتي مي شد تفاهم نامه اي كه آي فل و ايرانيان انجام مي خواستند بدهند با دو شرط بوده است شرط يك اين است كه يك نهاد جديد در ايران تاسيس بشود كه ترجيحا اين نهاد نهاد غيردولتي باشد يعني از جامعه مدني باشد و از بدنه وزارت علوم و از يك نهاد مثل كتابخانه ملي بيايد بيرون و در قالب يك چيزي مثل انجمن كتابداران دانشگاهي تاسيس بشود و اين طرف آي فل شود شرط دوم اين است كه يك فرد يك شخص به عنوان رابط به آي فل معرفي شود و نقش اين رابط سفر كردن به كنفرانس ها و نشست هاي اروپا و نهايتا آوردن آن نهاد ngo به عنوان يك عضو در شبكه هاي بين المللي كه در واقع در آن بنياد سوروس حضور قوي داشته.هاله اسفندياري بودجه مركز از دو راه تامين مي شود بودجه اجرايي مركز را كنگره آمريكا تامين مي كند ولي بودجه برنامه ها را بايد خود برنامه ها از طريق بنيادها، بخش خصوصي و افراد تامين كنند. موقعي كه با من در ارتباط با مسائل خاورميانه تماس گرفتند.يحيي كيان تاج بخش اينكه دولت آمريكا به بنياد سوروس مجوز فعاليت پروژه در ايران داده مي شود نشان مي دهد كه عليرغم تفاوتهاي سياستهايي كه خود آقاي سوروس و بنياد سوروي با حزب جمهوريخواه آقاي بوش دارند در برنامه هاي مربوط به ايران اينجا مشتركند چون بهرحال مجوز دولتي داده شده به اين بنياد.هاله اسفندياري بنياد سوروس در زمينه هاي مختلف كار مي كند فرهنگ سازي مي كند نهادهاي مدني زنان را تقويت مي كند مثلا اين كار را در گرجستان كرد. نهادهاي آموزشي و بهداشتي را تقويت مي كند و رسانه هاي گروهي داخل كشورها و خارج كشورها را كه مخالف با آن كشور هستند تقويت مي كند و از اين قبيل فعاليتها در داخل كشور و در داخل آمريكا بورس هاي مختلف و كمكهاي مالي به برنامه هاي مختلف در زمينه كشورهاي مختلف مي كند.طي اين سالهايي كه ما با بنياد سوروس كار كرديم يعني اينها سه بودجه در ارتباط با برنامه ايران به ما دادند. رامين جهانبگلو جالب اينجا بود كه يكسري از اين افرادي كه در آن كنفرانسهاي وودي ويلسون بودند در كنفرانسهاي يوسي اله هم شركت داشتند و مي آمدند و بنابراين همديگر را مي ديدند و مي توانستند افراد ديگر را مرتب در آنجا ببينند. طبيعتا اين حلقه هم شكل مهمي به خودش مي گرفت و مي توانست يك كار خيلي عملياتي مهمي را كه مي خواهد انجام بدهد تقريبا تمام اين حلقه ها وقتي در كنار هم قرار مي گيرند به اين صورت بود كه ما مي بينيم كه يك فعاليتي كه سفارتخانه ها داشتند چه در وجه اروپاي شرقي و چه در وجه اروپاي غربي و چه فعاليتي كه خانم اسفندياري و نهاد وودرو ويلسون داشتند در دعوت ايرانيان و بعد از دعوت به بورس دادن به يكسري از ايرانياني كه مي توانستند بروند و يك مدتي در آمريكا بمانند.هاله اسفندياري هدف اصلي هم واقعا در تماس با اين گروهها به نظر من يك نوع شناسايي افراد كليدي هست. شناسايي افراد كليدي براي دعوت كردن. حالا افراد كليدي به اين جلسات و سخنراني ها و كنفرانسها يعني ارتباط دادن آنها به اين شبكه وسيع كه در داخل و خارج است.
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.